معرفی
رابطه بین بخش مالی و رشد اقتصادی یک موضوع حائز اهمیت است که در طیف گستردهای از مقالات پژوهشی، نظری و تجربی، مورد بررسی قرار گرفته است. بسیاری از این مقالات بر تاثیر بخش مالی بر رشد اقتصادیتمرکز دارند. مطالعات پیشگامی که نقش بخش مالی را در پویایی اقتصادبرجسته میکنند عبارتند از: ویکسل (۱۹۳۴)، شومپیتر (۱۹۵۴) و گلدسمیت (۱۹۶۹) که دریافتند سیستم مالی بهعنوان موتور حرکتی فعالیت اقتصادی عمل میکند.از سوی دیگر، لوین (۱۹۹۱) اشاره میکند که بازارهای سهام، سرمایهگذاریهای بلندمدت را تسهیل کرده و به کاهش ریسک کمک میکنند و بهطور همزمان نقدینگی را برای سرمایهگذاران و تامین مالی وسرمایه را برای شرکتها فراهم میآورند و در نتیجه، بازارهای سهام به رشد اقتصادی کمک میکنند. علاوه بر این، لوین و زرووس (۱۹۹۸) تاکید میکنند که تعداد قابل توجهی از مطالعات تجربی از وجود رابطه بین بازارهای سرمایه و رشد اقتصادی در درازمدت پشتیبانی میکند.
بازارهای مشتقه در دهههای اخیر پیشرفت چشمگیری داشتهاند. در دسامبر ۲۰۰۸ حجم معاملات قراردادهای مشتقه در سراسرجهان تقریبا ۵۹۲ تریلیون دلار بود که بسیار بالاتر از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده (بزرگترین اقتصاد جهان) در سال ۲۰۰۷ – معادل ۸/ ۱۳ تریلیون دلار- بود. بر اساس اطلاعات ارائه شده از سوی بانک تسویه حسابهای بینالمللی (BIS)، در سال ۲۰۰۳، حدود ۹۲ درصد از ۵۰۰ شرکت بزرگ جهان از ابزارهای مشتقه برای مدیریت ریسک به ویژه روش ریسک نرخ بهره استفاده کردند. بازارهای مشتقه، نهتنها یک بازار عظیم به شمار میرود، بلکه بهطور چشمگیری در حال رشد است بهطوری که براساس آمارها در دوره ۲۰۱۴-۱۹۹۸ قراردادهای مشتقه بیش از هفت برابر افزایش یافته است. نویسندگانی نظیر سیل (۱۹۹۷)، بلوچ و آریف (۲۰۰۷)، ساندارام و داس (۲۰۱۱)، ساندارام (۲۰۱۳)، سیپکو (۲۰۱۱)، رابا و همکاران (۲۰۱۴) نقش بازارهای مشتقه را در افزایش رشد اقتصادی تحلیل کردهاند. اکثر این مطالعات رابطه مثبتی بین توسعه بازارهای مشتقه و رشد اقتصادی پیدا کردهاند؛ با این حال، تحلیل جهانی در رابطه با چنین رابطهای هنوز انجام نشده است. این مقاله پژوهشی، بررسی تاثیر بازارهای مشتقه بر رشد اقتصادی در ۶ اقتصاد عمده جهان (اتحادیه اروپا، ایالات متحده، ژاپن، چین، هند و برزیل) را بررسی میکند. بهطور مشخص، تاثیر متغیرهایی نظیر حجم بازارهای مشتقه بر دلار آمریکا و حجم بازارهای مشتقه بهعنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی بر رشد اقتصادی در طول دوره ۲۰۱۴-۲۰۰۲ ارزیابی میشود. ما از مدل دادههای پانل پویا با اطلاعات دریافتی از بانک جهانی و انجمن صنایع آینده (FIA) برای تولید شواهد تجربی درباره رابطه بین بازارهای مشتقه و رشد اقتصادی استفاده میکنیم. در نهایت، بر اساس نتایج مدل اقتصادسنجی، توصیههای متعددی در مورد استفاده از بازار مشتقات برای تحریک رشد اقتصادی ارائه میدهیم.
بازارهای مشتقه و رشد اقتصادی
ابزارها و قراردادهای مشتقه رشد چشمگیری در بازارهای بورسی و سازمانیافته و همچنین در بازارهای خارج از بورس یا سازماننیافته داشتهاند. این ابزارها از طریق مکانیزم به اشتراکگذاری ریسک، فرصتهای سرمایهگذاری با بازده بالقوه بالاتر از آنچه در بازار اوراق قرضه و سهام وجود دارد، ارائه میدهند. محصولات مشتقه ابزارهای مالی هستند که قیمت آن به سایر متغیرهای اساسی مانند قیمت سهام و شاخصها، نرخ بهره، نرخ ارز، قیمت کالاها و… بستگی دارد. یعنی ابزارهای مشتقه، ابزارهای مالی مرتبط با دارایی پایه هستند و ابزار مفیدی برای پوشش ریسک نوسانات قیمت در محیطهای ناپایدار به شمار میآیند. بهطور کلی، آنها شرایط زیر را برآورده میکنند: ۱) ارزش آنها براساس ارزش زمانی پول است که در بخش خاصی از قرارداد بیان نشده است؛ ۲) آنها نیازمند سرمایه اولیه خالص کم (بهطور قابل توجهی کمتر از سرمایهگذاری مورد نیاز برای خرید داراییهای اساسی) و گاهی اوقات حتی هیچ سرمایهگذاری هستند؛ و ۳) آنها در یک تاریخ آینده تسویه میشوند.اثرات و پیامدهای بازارهای مشتقه در یک اقتصاد میتواند بهطور گستردهای متفاوت باشد. بسیاری از محققان در زمینه مکانیزمهای به اشتراکگذاری ریسک تمرکز میکنند و ابزارهایی را برای شرکتها به منظور مقابله با شرایط اقتضایی و احتمالی و همچنین دستیابی به اطلاعات بهتر در بازارهای مالی فراهم میآورند. البته برخی از محققان نیز بر مضرات مرتبط با بازارهای مشتقه و نقش آنها در جذب واسطهها تمرکز میکنند. در هر صورت، بازارهای مشتقه در دهههای گذشته رشد چشمگیری داشتهاند، اگرچه سود حاصل از بازارهای مشتقه میتواند بسیار بزرگتر باشد. البته، ابزارهای مشتقه ممکن است در دستیابی به تخصیص کارآمد ریسک در کل اقتصاد نیز کمک کنند. آنها همچنین در ایجاد بازار برای ارائه فرصتهای جدید برای سرمایهگذاران مفید هستند. علاوه بر این، مشتقات اطلاعات را به بازارهای مالی ارائه میدهند و بنابراین نقش مهمی در کاهش نوسانات آینده در بازارهای مالی جهانی ایفا میکنند. در نهایت، بازار مشتقات به شرکتکنندگان کمک میکند تا انتظارات مربوط به قیمت داراییهای پایه را به منظور مدیریت ریسک ناشی از تغییرات قیمت شکل دهند و در نتیجه در روند تصمیمگیریهای آینده تسهیل ایجاد کنند. تعدادی از نویسندگان دیگر، باوجود مزایای بالقوه که ابزارهای مشتقه میتوانند به شرکتها، سرمایهگذاران و کل اقتصاد ارائه دهند، روی زیانهای مربوط به بازارهای مشتقه تمرکز میکنند. ابزارهای مشتقه، از جمله قراردادهای آپشن، پیمانهای آتی، قراردادهای آتی و سوآپ میتوانند برای شرکتها و همچنین سرمایهگذاران دولتی و خصوصی فرصتهایی را فراهم آورند که ممکن است در غیر این صورت در دسترس نباشند.
مشتقات به تخصیص ریسک بین سرمایهگذاران و بنگاهها کمک میکنند و میتوانند هزینههای تنوعبخشی به پورتفولیو را کاهش دهند. علاوه بر این، قیمت ابزارهای مشتقه ممکن است اطلاعاتی را برای معاملهگران آشکار کند که میتواند به ایجاد بازارهای مالی پایدارتر کمک کند. در نهایت، بلوچ و آریف (۲۰۰۷) رابطهای را بین بازارهای مشتقه و رشد اقتصادی پیدا کردند که نشان میدهد اگر نقدینگی کافی در بازار نقدی پایه وجود داشته باشد، میتوان معامله ابزارهای مشتقه را حفظ کرد و این ابزارها از طریق انتقال ریسک میتوانند نقش مهمی را در رشد اقتصادی ایفا کنند.
سیپکو (۲۰۱۱) ارتباط بین توسعه بازار مشتقات و اقتصاد واقعی را بررسی میکند. او تاکید میکند که حجم معاملات بازار مشتقات در دهههای اخیر بهطور قابلتوجهی افزایش یافته و این افزایش بهطور با اهمیتی بازارهای مالی جهانی را تحتتاثیر قرار داده است. نویسنده همچنین رشد کلی تولید ناخالص داخلی اسمی و واقعی را با بازار مشتقات جهانی و بهویژه بازار فرابورسی (OTC) مقایسه میکند.
بهطور خلاصه، بازارهای مشتقه در دهههای اخیر بهطور چشمگیری رشد کردهاند و به معاملهگران کمک کردهاند تا ریسکهایی را علیه رویدادهای غیرمنتظره و توزیع ریسک بین شرکتها و سرمایهگذاران را پوشش دهند. آنها اطلاعات کاملتری در بازار ارائه میدهند که قدرت تصمیمگیری شرکتها را افزایش میدهد. تاثیرات منفی کوتاهمدت آنها در مقایسه با تاثیرات مثبتی که در طولانیمدت دارند، قابلقیاس نیست. انتظاراتی که بازارهای مشتقات برآورده میکنند، همراه با مدیریت ریسک مناسب، ممکن است به ثبات در آینده کمک کند تا شرکتها بتوانند با اقدامات بهموقع برای سرمایهگذاری در آینده در تمام بخشها گسترش یابند و به رشد اقتصادی درازمدت کمک کند.
تجزیه و تحلیل نتایج تجربی
هدف این مطالعه، ایجاد یک مدل دادههای پانلپویا است که به ما این امکان را میدهد تا رابطه بین بازارهای مشتقه و رشد تولید ناخالص داخلی سرانه را در یک نمونه از ۶ اقتصاد عمده جهان بررسی کنیم. در این مطالعه سالهای ۲۰۱۴-۲۰۰۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است که مجموعا ۷۸ مشاهدات، ۶ گروه و ۱۳ سال را ارائه میدهد.
در این مطالعه مدل تفاوت GMM برای توضیح تاثیر بازارهای مشتقه بر رشد اقتصادی انتخاب شده است. برآوردهای این مدل نشان میدهد که بازار مشتقه با تولید ناخالص داخلی رابطه مثبت دارد. برآوردهای GMM نشان میدهد که افزایش یک درصد از حجم معاملات بازارهای مشتقه، در تولید ناخالص داخلی سرانه در کشورهایی که اهداف این مطالعه در طول سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۴ بود، ۱۷/ ۰ درصد تاثیر میگذارد؛ براساس این تحقیق تاثیر بازار مشتقه در اقتصاد واقعا مهم است. این امر میتواند به این دلیل باشد که بازارهای مشتقه ممکن است به شکلگیری انتظارات قیمت داراییها در آینده کمک کند. این انتظارات با مدیریت ریسک مناسب میتواند از طریق اقدامات پیشبینی شده برای سرمایهگذاریهای آینده به ثبات و گسترش شرکتها در آینده کمک کند که این خود تاثیر مثبتی بر فعالیت اقتصادی در بلندمدت دارد.
نتیجهگیری
شواهد تجربی ارائه شده در این تحقیق نشان میدهد که بازارهای مشتقه ممکن است تاثیرات عمدهای بر رشد اقتصادی داشته باشند. تلاشهای بیشتر برای توسعه بازارهای مشتقه، به تقویت فعالیت اقتصادی کمک میکند، بنابراین رفاه جامعه را بهبود میبخشد.
این مقاله پژوهشی از تحلیل گرافیکی و آماری برای نشان دادن رابطه مثبت بین افزایش حجم بازار مشتقات و واقعی و تولید ناخالص داخلی سرانه در ۶ اقتصاد بزرگ جهان استفاده میکند. برآوردهای استاتیک و پویا از تجزیه و تحلیل دادههای پانل اهمیت تاثیر حجم بازار مشتقات روی رشد اقتصادی را نشان میدهد. تاثیر حجم بازارهای مشتقه در رابطه با رشد تولید ناخالص داخلی در برخی از اقتصادهای بزرگ جهان، مورد تحلیل قرار گرفت. شواهد تجربی ارائه شده، فرضیه اصلی را مورد تایید قرار داد بهطوری که افزایش حجم بازارهای مشتقه تاثیر مثبتی بر رشد اقتصادی در دوره ۲۰۱۴-۲۰۰۲ داشته است. با توجه به این تحقیق، توصیه میشود که تصمیمگیرندگان سیاستهای اقتصادی باید ابزار و انگیزههایی را برای تشویق بازارهای مشتقه و افزایش رشد اقتصادی ارائه کنند تا به توسعه اقتصادی و بهبود رفاه کمک کنند. توسعه بازارهای مشتقه باید یک هدف کلیدی برای سیاستگذاران و تصمیمگیران برای ترویج رشد اقتصادی و رفاه باشد، بنابراین اجرای کلیه اقدامات قانونی لازم برای از بین بردن معاملات غیرشفاف با محصولاتی از مشتقات خاص لازم است تا اقتصاد جهانی را به مسیر پایدار رشد اقتصادی قوی و متعادل تبدیل کند.در نهایت، یک سوال در زمینه مشابه ایجاد میشود؛ آیا بازارهای مشتقه رشد اقتصادی را پیشبینی میکنند؟