48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
با استفاده از پذیرش مبهم قوانین تقاضای جهانی (UD) در سطح ایالت که مانع شکایات مشتقه سهامداران را به عنوان یک شوک افزایش داد، متوجه میشویم که کاهش تهدید دعوی حقوقی نرخ آسیبهای محیط کار را افزایش میدهد. این اثر برای شرکتهای تحت درمان که با ریسک دادرسی بالاتر، رقابت کمتر در بازار محصول، در صنایع کم پوشش اتحادیه ، و با طرحهای مالکیت سهام کارکنان (ESOPs) مواجه هستند، آشکارتر است. شرکتهایی که دارای مالکیت بالا توسط سرمایهگذاران نهادی «متخصص» یا محلی هستند کمتر تحت تأثیر قرار میگیرند زیرا این سرمایهگذاران میتوانند ایمنی را از طریق صدا و خروج نظارت کنند. پس از تصویب قوانین UD، ورودی های ایمنی در شرکت های تحت درمان کاهش می یابد. به طور کلی، یافته ها نشان می دهد که تهدید دعوی حقوقی سهامداران نقش مهمی در ایمنی محل کار ایفا می کند.
صدمات و بیماری های محل کار (از این پس، صدمات محل کار، برای اختصار) هم برای کارگران و هم برای اقتصاد بسیار پرهزینه است. هر ساله بیش از 5000 مرگ و میر در محل کار و تقریباً 3 میلیون صدمات و بیماری های شغلی غیرکشنده در ایالات متحده رخ می دهد که هزینه کل آن صدها میلیارد دلار برآورد می شود. 1 علیرغم این هزینه های بالا، عوامل حاکمیت شرکتی تعیین کننده ایمنی محل کار به طور کامل شناخته نشده اند. برای پرداختن به این شکاف دانش، ما تأثیر دعوای حقوقی سهامداران را بر ایمنی محل کار بررسی میکنیم و متوجه میشویم که حقوق قضایی ضعیف سهامداران، انگیزههای مدیریتی برای سرمایهگذاری در ایمنی محل کار را کاهش میدهد و منجر به بروز بیشتر آسیبهای محیط کار میشود.
دعوای حقوقی سهامداران نقش حیاتی در حفاظت از منافع سهامداران در برابر مشکلات احتمالی نمایندگی دارد. قانون شرکت ها معتقد است که مدیران و مدیران وظیفه امانتداری دارند تا در جهت بهترین منافع سهامداران خدمت کنند. در صورت کوتاهی در انجام وظایف امانتداری، سهامداران می توانند علیه آنها پیگرد قانونی کنند. بنابراین، انتظار می رود تقویت حقوق دعوی سهامداران، همسویی بهتری بین منافع سهامداران و مدیران و مدیران ایجاد کند. با این حال، تأثیر این همسویی بر ایمنی محل کار، از قبل مبهم است.
از یک طرف، حقوق بیشتر سهامداران می تواند به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر سرمایه گذاری کم در ایمنی محل کار توسط شرکت ها عمل کند و در نتیجه ایمنی محل کار را بهبود بخشد. اگرچه کارکنان عواقب فیزیکی مستقیم آسیب های محل کار را متحمل می شوند، سهامداران نیز در صورت وقوع چنین حوادثی متضرر می شوند. سهامداران هزینههای مستقیم درمان و غرامت و همچنین هزینههای غیرمستقیم مانند کاهش بهرهوری، افزایش حق بیمه غرامت کارگران، افزایش تفاوت غرامت، گردش مالی بیشتر کارکنان، جریمههای دولتی بیشتر و آسیبهای اعتباری در درازمدت را متحمل میشوند. از این رو، سهامداران در نهایت به ایمنی محل کار به دلیل تأثیر منفی طولانی مدت آسیب های محل کار بر ارزش سهامداران اهمیت می دهند. با این وجود، مدیران ریشهدار ممکن است در ایمنی محل کار سرمایهگذاری کمتری داشته باشند، زیرا انگیزههایی برای تلاش کمتر و منحرف کردن مخارج ایمنی به سایر مواردی که منافع خصوصی آنها را بهتر تامین میکند، دارند (جنسن و مکلینگ، 1976). از آنجایی که تهدیدهای بزرگتر دعوی حقوقی سهامداران می تواند چنین مشکلات نمایندگی را کاهش دهد، می تواند ایمنی محل کار را بهبود بخشد.
از سوی دیگر، دیدگاه سهامداران در مورد سرمایه گذاری ایمنی تحت تأثیر افق های سرمایه گذاری مربوطه آنها است. در حالی که سهامداران بلندمدت میخواهند شرکتهایشان بین مزایا و هزینههای سرمایهگذاری ایمنی تعادل ایجاد کنند تا ارزش بلندمدت شرکت را به حداکثر برسانند، 2 سهامدار کوتاهمدت ممکن است عملکرد کوتاهمدت شرکت را اولویتبندی کنند، که اغلب به ضرر ایمنی محل کار است. این ترجیح از آنجا ناشی می شود که کاهش سرمایه گذاری های ایمنی ممکن است بلافاصله منجر به حوادث ایمنی بزرگ نشود، اما می توانند مستقیماً عملکرد کوتاه مدت را افزایش دهند. این امر به ویژه زمانی مشهود است که شرکت ها با محدودیت های مالی روبرو هستند (Filer and Golbez, 2003; Cohn and Wardlaw, 2016) یا نیاز به دستیابی به اهداف درآمد دارند (Caskey and Ozel, 2017). فشار سهامداران کوتاه مدت می تواند مدیران را مجبور کند که سرمایه گذاری های ایمنی را کاهش دهند تا عملکرد کوتاه مدت را افزایش دهند. در این سناریو، محدود کردن حقوق دعوی حقوقی سهامداران ممکن است مدیران و مدیران را از فشار عملکرد سهامداران کوتاه مدت محافظت کند و منجر به ایمنی بهتر در محل کار شود. بسته به میزان نسبی این اثرات متضاد که در بالا مورد بحث قرار گرفت، حقوق بیشتر سهامداران می تواند ایمنی محل کار را افزایش یا کاهش دهد. در نهایت، تعیین اثر خالص به یک سوال تجربی تبدیل میشود، و این تمرکز اصلی مقاله ما است.
این مطالعه از پذیرش مبهم قوانین تقاضای جهانی (UD) توسط برخی از ایالتهای ایالات متحده استفاده میکند که آستانه دعاوی مشتقه سهامداران را به عنوان یک شوک بیرونی برای آزمایش تأثیر خالص تهدید دعوای حقوقی سهامداران بر ایمنی محل کار افزایش داد. از آنجایی که این قوانین توسط قانونگذاران ایالتی تصویب می شوند، بعید است که با تغییرات ایمنی محل کار در شرکت های فردی مرتبط باشند. این تنظیم به ما امکان می دهد از روش تفاوت در تفاوت ها (DiD) برای شوک های مبهم استفاده کنیم تا تأثیر قوانین UD را از روندهای زمانی بالقوه جدا کنیم. علاوه بر این، قانون UD در پنسیلوانیا توسط دادگاه عالی ایالت الزامی شد. از آنجایی که بعید است تصمیمات دادگاه تحت تأثیر لابی شرکتی قرار گیرد، تصویب آن توسط پنسیلوانیا آزمایشی حتی واضح تر از تأثیر علی دعوای حقوقی سهامداران بر ایمنی محل کار ارائه می دهد. ما یافتههای اصلی خود را با استفاده از شرکتهای ثبت شده در پنسیلوانیا بهعنوان شرکتهای تحت درمان و شرکتهایی که در ایالتهایی که هرگز قانون UD را بهعنوان شرکتهای کنترل تصویب نکردهاند، در تجزیه و تحلیل تک تک شوک DiD تأیید میکنیم.
سهامداران می توانند دو نوع دعوی علیه مدیران و افسران اقامه کنند: دعوای دسته جمعی و دعاوی مشتقه. دعاوی دسته جمعی معمولاً برای جبران خسارات مالی متحمل شده به سهامداران به دلیل نقض قوانین اوراق بهادار توسط شرکت ها استفاده می شود، در حالی که دعاوی مشتقه اغلب برای درخواست تغییر سیاست و مجازات مدیران و مدیرانی که از انجام وظایف امانتداری خود غفلت کرده اند استفاده می شود. از آنجایی که بسیاری از مشکلات آژانس که بر ایمنی محل کار تأثیر می گذارد لزوماً نقض قوانین اوراق بهادار نیست، دعوای حقوقی مشتقه احتمالاً تهدید مهم تری برای مدیران و مدیران نسبت به اقدامات گروهی در کاهش مشکلات آژانس ایجاد می کند. مطابق با این دیدگاه، بسیاری از شرکتهای حقوقی ایمنی محل کار را به عنوان یکی از زمینههای مناسب برای دعاوی مشتقات فهرست میکنند. 3 از این رو، ما از تنظیم قانون UD برای مطالعه تأثیر دعوای حقوقی سهامداران بر ایمنی محل کار استفاده می کنیم.
نمونه ما شامل موسساتی است که توسط برنامه ابتکار داده (ODI) اداره ایمنی و بهداشت شغلی (OSHA) از سال 1996 تا 2011 بررسی شده است. بیماری به ازای هر 100 کارمند معادل تمام وقت (FTE) در هر سال. TCR معیار حساس تری برای شرایط ایمنی کلی محل کار نسبت به وقوع نادر حوادث ایمنی بزرگ است زیرا وقوع دومی دارای یک جزء تصادفی بزرگ است. ما دریافتیم که تصویب قوانین UD با افزایش 10٪ در میزان آسیب نسبت به میانگین نمونه با اهمیت آماری بالا همراه است. تجزیه و تحلیل دینامیکی بعدی هیچ پیش روندی را قبل از تصویب قوانین UD و افزایش مداوم میزان آسیب در موسسات تحت درمان پس از آن نشان نمی دهد.
برای تأیید اینکه نتیجه اصلی ما ناشی از کاهش تهدید دعوای حقوقی سهامداران در مورد مشکلات آژانس مدیریتی است، سه تغییر مقطعی اثر قانون UD را بررسی میکنیم. اول، ما بررسی میکنیم که آیا اثر قانون UD برای شرکتهایی که ریسک دادرسی مشتق قبلی بالاتری دارند، مهمتر است یا خیر. ما ریسک دادرسی مشتقه قبلی هر شرکت تحت درمان را در سال قبل از تصویب قانون UD با استفاده از مدل اصلاحشده کیم و اسکینر (2012) اندازهگیری میکنیم و تأثیر قابلتوجهی بیشتری را برای شرکتهایی با ریسک دادرسی مشتق قبلی بالاتر مییابیم. دوم، ما آزمایش میکنیم که آیا اثر قانون UD برای شرکتهای تحت درمان که در بازارهای محصول رقابتی فعالیت میکنند ضعیفتر است، زیرا رقابت در بازار محصول میتواند جایگزین حاکمیت داخلی در کاهش هزینههای نمایندگی شود. با استفاده از سه معیار رقابت بازار محصول، متوجه میشویم که اثر قانون UD برای شرکتهایی که در صنایع کمتر رقابتی فعالیت میکنند، بارزتر است. سوم، ما بررسی میکنیم که آیا اثر قانون UD در شرکتهای اتحادیهای ضعیفتر از شرکتهای غیر اتحادیهای است، با توجه به اینکه اتحادیهها میتوانند سرمایهگذاری ناکافی در ایمنی محل کار توسط شرکتها را محدود کنند. یافتههای ما نشان میدهد که این اثر برای شرکتهایی که در صنایع با سطوح بالاتر اتحادیهسازی فعالیت میکنند ضعیفتر است. این آزمایشها شواهد بیشتری ارائه میدهند که یافته اصلی ما ناشی از کاهش تهدید دعوای حقوقی سهامداران در مورد مشکلات آژانس مدیریتی است.
ما بعداً پیوند بین اثر قانون UD و ساختار مالکیت شرکتهای تحت درمان را بررسی میکنیم. از آنجایی که سهامداران بلندمدت احتمالاً بیشتر به ایمنی محل کار اهمیت می دهند، ابتدا بر نقش سرمایه گذاران نهادی اختصاصی و محلی تمرکز می کنیم. شرکتهایی که مالکیت بالایی توسط این سرمایهگذاران نهادی دارند، باید کمتر تحت تأثیر قوانین UD قرار بگیرند، زیرا این سرمایهگذاران میتوانند شرکتهای پرتفوی خود را از طریق صدا (یعنی رای دادن) و خروج نظارت کنند. مطابق با این پیشبینی، متوجه میشویم که اثر قانون UD فقط برای شرکتهایی با مالکیت پایین توسط سرمایهگذاران نهادی اختصاصی یا محلی قابل توجه است. سپس بر مالکیت سهامداران کارمند تمرکز می کنیم، که احتمالاً تهدید مهمی برای مدیران و مدیران در رابطه با ایمنی ضعیف در محل کار هستند. سهامداران کارمند مستقیماً از سوانح ایمنی آسیب می بینند و معمولاً راه های دیگری برای تأثیرگذاری بر سرمایه گذاری های ایمنی شرکت های خود ندارند مگر اینکه اتحادیه باشند. از این رو، ما انتظار داریم که اثر قانون UD برای شرکت هایی با سهامداران کارمند قوی تر باشد. ما سهامداران کارمند را با استفاده از برنامههای مالکیت سهام کارکنان (ESOP) شناسایی میکنیم و متوجه میشویم که پذیرش UD واقعاً تأثیر بیشتری بر ایمنی محل کار در شرکتهای دارای ESOP دارد.
علاوه بر ساختار مالکیت، تأثیر حقوق دعوی حقوقی سهامداران در کاهش مشکلات نمایندگی احتمالاً بر اساس توجهی که سرمایه گذاران نهادی به یک شرکت کانونی می دهند متفاوت است. رویدادهای برون زا که در سایر بخشهای سبد سرمایهگذاری آنها رخ میدهد میتواند باعث شود که سرمایهگذاران نهادی از شرکت کانونی منحرف شوند و به طور بالقوه منجر به افزایش درگیریهای نمایندگی شود (کمپف و همکاران، 2017). با محدود کردن حقوق دعوی حقوقی سهامداران، توانایی سرمایهگذاران نهادی برای شکایت از مدیران و مدیران بعداً محدود میشود، که به نوبه خود میتواند مشکلات نمایندگی را در این دورههای حواسپرتی تشدید کند. در نتیجه، انتظار میرود تأثیر قانون UD در این دورههای حواسپرتی قابل توجهتر باشد. با حمایت از این فرضیه، یافتههای ما نشان میدهد که اثر قانون UD زمانی که حواسپرتی سرمایهگذار نهادی زیاد باشد، آشکارتر است.
در نهایت، ما کانال هایی را بررسی می کنیم که از طریق آنها کاهش مشکلات آژانس بر ایمنی محل کار تأثیر می گذارد. ما فرض میکنیم که فرار مدیریتی و سرمایهگذاری ناکافی در ایمنی محل کار، دو دلیل اصلی افزایش نرخ آسیب در شرکتهای تحت درمان هستند. برای آزمایش تأثیر قوانین UD بر ورودی های ایمنی، از دو پروکسی استفاده می کنیم. اولین مورد فراوانی نقض مقررات OSHA است. از آنجایی که استانداردهای OSHA عمدتاً مبتنی بر سرمایه هستند (ویسکوزی و گایر، 2002)، افزایش تخلفات حاکی از کاهش نسبی سرمایه گذاری در ایمنی محل کار است. ما متوجه شدیم که فراوانی نقض استاندارد ایمنی OSHA در مؤسسات تحت درمان نسبت به مؤسسات کنترلی پس از تصویب قوانین UD افزایش مییابد. دوم، ما از روش استفاده شده توسط Caskey و Ozel (2017) برای محاسبه اندازه گیری هزینه های فروش غیرعادی، عمومی و اداری (SG&A) به ازای هر کارمند در سطح شرکت مادر پیروی می کنیم و دریافتیم که در شرکت های تحت درمان در مقایسه با شرکت های کنترل به طور قابل توجهی کاهش می یابد. . از آنجایی که هزینههای ایمنی معمولاً در هزینههای SG&A شرکت گنجانده میشود، این شواهد حاکی از کاهش هزینههای ایمنی توسط شرکتهای تحت درمان پس از تصویب قانون UD است. 4
نتایج ما از یک باتری از بررسیهای استحکام جان سالم به در میبرد. برای در نظر گرفتن عوامل مخدوش کننده بالقوه، ما تغییرات در ویژگی های مختلف شرکت (به عنوان مثال، شاخص E ، ریسک پذیری شرکت، شفافیت، و غیره) و توجه رسانه ها را کنترل می کنیم. این کنترلها به ما کمک میکنند تا تأثیر قوانین UD بر ایمنی محل کار را بررسی کنیم، در حالی که سایر عواملی را که ممکن است تحت تأثیر قوانین قرار گیرند و همچنین میتوانند بر نتایج تأثیر بگذارند، در نظر بگیریم. ما همچنین از آستانه بالاتری برای اهمیت آماری توصیه شده توسط هیث و همکاران استفاده می کنیم. (2023) برای رسیدگی به نگرانی های آزمایشی متعدد ناشی از استفاده مجدد از شوک های قانون UD و دریافت که نتیجه اصلی ما و اکثریت قریب به اتفاق سایر نتایج حتی با آستانه بالاتر نیز قابل توجه باقی می مانند.
علاوه بر این، ما از روشهای اخیراً توسعهیافته برای تخمین تفاوتهای متوالی استفاده میکنیم (فریالدنهوون و همکاران، 2019؛ بوروسیاک و همکاران، 2021؛ کالاوی و سانت آنا، 2021) که به سوگیریهای بالقوه استاندارد دوطرفه ثابت میپردازد. روش افکت DiD. ما همچنین نرخ کل مورد (TCR) را با معیارهای فقط شامل صدمات جدی تر جایگزین می کنیم و تحلیل های خود را تکرار می کنیم و همچنین از تعداد آسیب ها به عنوان متغیر وابسته در مدل پواسون استفاده می کنیم. نتایج اولیه ما در تمام این تستهای استحکام بیتأثیر باقی میماند. در نهایت، ما تأثیر قانون UD بر ایمنی محل کار را به صورت ایالت به ایالت بررسی می کنیم. 5 از مجموعه هفت ایالتی که یک قانون UD را در طول دوره نمونه ما تصویب کردند و دادههای آسیب محل کار کافی دارند، علامت اثر قانون UD با نتیجه اصلی ما در شش ایالت مطابقت دارد، با تنها یک حالت اثر متضاد اما ناچیز نشان میدهد. .
این مقاله به ادبیات مربوط به ارتباط بین مالی و ایمنی محل کار کمک می کند. فیلر و گلبز (2003) و کوهن و واردلاو (2016) نشان می دهند که محدودیت های مالی بر سرمایه گذاری در ایمنی محل کار تأثیر منفی می گذارد. کسکی و اوزل (2017) و کوهن و همکاران. (2020) نشان می دهد که فشار برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت عملکرد مالی می تواند مدیران را به خطر انداختن ایمنی محل کار سوق دهد. بای و همکاران (2020) دریافتند که فشار فروش کوتاه میزان آسیب را افزایش می دهد. بردلی و همکاران (2022) دریافتند که پوشش بیشتر تحلیلگر آسیب های محل کار را کاهش می دهد. لیانگ و همکاران (2023) دریافتند که نظارت بیشتر توسط رسانه ها و تنظیم کننده های مرتبط با فهرست بندی بازار سهام به کاهش آسیب های محل کار کمک می کند. ما با مستند کردن اهمیت تهدیدات دعوی حقوقی سهامداران برای ایمنی محل کار به این ادبیات کمک می کنیم.
این مقاله همچنین به ادبیات تأثیر دعاوی حقوقی مشتقه سهامداران بر تصمیمات مالی شرکت کمک می کند. مطالعات قبلی نشان می دهد که دعوای حقوقی مشتقه جزء ضروری حاکمیت شرکتی است (فریس و همکاران، 2007؛ اپل، 2019). به این ترتیب، تصویب قوانین UD با کیفیت افشا (بون و همکاران، 2023)، هزینه سرمایه (هوستون و همکاران، 2018)، کیفیت هیئت مدیره (Masulis و همکاران، 2019)، نوآوری ها (Lin et al. همکاران، 2021)، ساختار سرمایه (نگوین و همکاران، 2020)، کارایی اکتساب (چو و ژائو، 2021)، و تجارت داخلی (آدیکاری و همکاران، 2021). مقاله ما تأثیر تهدید دعوای حقوقی سهامداران بر شرکت ها را به ایمنی و سلامت کارکنان گسترش می دهد. یک مطالعه همزمان توسط لین و همکاران. (2022) همچنین دریافته است که تصویب قوانین UD میزان آسیب در محل کار را افزایش می دهد. با این حال، این دو مقاله به طور قابل توجهی در دیدگاه های خود متفاوت هستند. مطالعه ما از تصویب قوانین UD به عنوان یک شوک برای ریسک دعوای حقوقی سهامداران استفاده می کند و بر تأثیر تهدید دعوای حقوقی سهامداران بر ایمنی محل کار از طریق کاهش مشکلات نمایندگی متمرکز است. در مقابل، لین و همکاران. (2022) پیامدهای “ناخواسته” قوانین UD را از طریق شرکت هایی که عملیات خود را در مناطق ناآشنا گسترش می دهند، مانند تولید محصولات جدید برجسته می کنند.
وظايف امانتداري وفاداري و مراقبت مديران و افسران نسبت به سهامدارانشان از تعهدات حياتي در حاكميت شركتي است. نقض این وظایف ممکن است منجر به دعاوی مشتقه شود که در آن سهامداران از طرف شرکت شکایت می کنند. چنین دعاویی از سهامداران میخواهد که ابتدا درخواست کتبی خود را به هیئت مدیره ارائه کنند و تخلفات ادعایی را مشخص کنند و از شرکت بخواهند اقدام کند. هیئت مدیره سپس تقاضا را ارزیابی می کند و تعیین می کند که آیا باید مطابقت داشته باشد یا خیر
اطلاعات مربوط به تصویب قانون UD از Appel (2019) به دست آمده و در جدول A1 در پیوست ذکر شده است. از آنجایی که برخی از شرکت ها ممکن است در طول زمان وضعیت ثبت خود را تغییر دهند، ما قانون UD را بر اساس وضعیت تاریخی ثبت شرکت برای استنتاج صحیح کدگذاری می کنیم. 10
ما با مدل تفاوت در تفاوتها (DiD) زیر شروع میکنیم که از پذیرش وضعیت مبهم قوانین UD بهعنوان منبعی از تغییرات برونزا در تهدید دعوای حقوقی سهامداران بهرهبرداری میکند.TCRمن،�،ل،ک،س،تی=�+�∗UDقانونک،تی+�ایکس�،تی–1+��من،تی–1+�من+�آن+�خیابان+�من،�،ل،ک،س،تی
زیرمجموعههای i، j، l، k، s و t به ترتیب به یک مؤسسه، شرکت، صنعت، وضعیت ثبت شرکت، وضعیت محل تأسیس و سال اشاره دارند. TCR نرخ کل پرونده برای یک سال تاسیس است. قانون UD k,t یک است
نتیجه اولیه ما با این دیدگاه مطابقت دارد که قوانین UD تلاش مدیران را کاهش میدهد، فرار مدیریتی را افزایش میدهد و باعث میشود مدیران هزینههای ایمنی را کاهش دهند. با توجه به چالش اندازه گیری تلاش مدیریتی، ما بر ردیابی تغییرات در هزینه های ایمنی تمرکز می کنیم. از آنجایی که شرکتها معمولاً هزینههای ایمنی را جداگانه گزارش نمیکنند، ما از دو پروکسی برای ثبت تغییرات در هزینههای ایمنی و سرمایهگذاری شرکتها استفاده میکنیم.
اولین پروکسی احتمال نقض OSHA است. رویکرد نظارتی OSHA تاکید می کند
مطالعات قبلی نشان میدهد که قوانین UD بر حاکمیت شرکتی و مالکیت نهادی (اپل، 2019)، شیوههای افشا (Bourveau et al., 2018؛ Boone et al., 2023) و نوآوری (Lin et al., 2021) تأثیر میگذارند. از آنجایی که تغییرات در این ویژگی های شرکت ممکن است بر ایمنی محل کار تأثیر بگذارد، ما رگرسیون پایه خود را در حالی که این عوامل را کنترل می کنیم، دوباره اجرا می کنیم. متغیرهایی که اضافه می کنیم شامل E -index (Bebchuk et al., 2009)، مالکیت نهادی، شفافیت شرکت و هزینه های تحقیق و توسعه است. برای جلب شفافیت شرکت،
این مقاله رابطه علّی بین تهدید دعوای حقوقی سهامداران و ایمنی محل کار را با استفاده از دادههای آسیب در سطح تأسیسات جمعآوریشده توسط OSHA از سال 1996 تا 2011 بررسی میکند. سطح تهدید دعوای حقوقی سهامداران مدیران و افسران، متوجه میشویم که کاهش تهدید دعوی حقوقی سهامداران صدمات محل کار را افزایش میدهد. این تأثیر برای شرکت هایی که با آن مواجه هستند، آشکارتر است