48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
با استفاده از یک تنظیم تفاوت در تفاوت ها (DiD) که از پذیرش مبهم اعتبارات مالیاتیما نشان میدهیم که پس از دریافت اعتبار مالیاتی توسط یک شرکت ، محصولات همتایان آن به طور قابل توجهی شبیه شرکت دریافتکننده میشوند. چنین همگرایی محصولات به ویژه زمانی قوی است که شرکت های همتا با فشار بیشتری از سوی شرکت کنندگان در بازار برای حفظ عملکرد کوتاه مدت مواجه می شوند. ما همچنین نشان میدهیم که اثر اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه احتمالاً از طریق افزایش فناوری کار میکند سرریزهای فناوری کار میکند ، که همتایان را به تقلید به جای تمایز تشویق میکند. بر این اساس، ما نشان میدهیم که شرکتهای همتا به دنبال یارانه مالیاتی تحقیق و توسعه، ترکیب پتنت خود را از پیشرفت به نوآوریهای افزایشی تغییر میدهند.
دولت فدرال ایالات متحده برای اولین بار اعتبارات مالیاتی را برای تحقیق و توسعه شرکت ها (R&D) در سال 1981 معرفی کرد. از آن زمان، سخاوت این اعتبارات روند رو به رشدی داشته است که نشان دهنده حمایت گسترده قانونگذار از فعالیت های نوآورانه شرکت ها است. چندین مطالعه نشان میدهد که اعتبارات مالیاتی یک منبع تامین مالی مهم است و سرمایهگذاری تحقیق و توسعه شرکتهای دریافتکننده را ارتقا میدهد (به عنوان مثال، ویلسون، 2009؛ کاپلن و همکاران، 2012). مهمتر از آن، افزایش تحقیق و توسعه به شرکتهای همتا که مستقیماً چنین اعتبارات مالیاتی را دریافت نمیکنند – از طریق انتشار دانش و سرریزهای فناوری – بازتاب مییابد. این سرریزها به شرکتهای همتا اجازه میدهد تا مجموعه وسیعتری از اطلاعات را جذب کنند و در نهایت آن را در پایگاه دانش خود جای دهند، در نتیجه باعث پیشرفت بیشتر میشوند (کوهن و لوینتال، 1989؛ اسکاچمر، 1991؛ کلته و همکاران، 2000؛ استین، 2008، زارنیتز، 2008، Czarnitz. همکاران، 2011؛ فورمن و استرن، 2011؛ آگیون و جاراول، 2015؛ براش و همکاران، 2021؛ آرک کاستلز و اسپولبر، 2022).
در حالی که تأثیر خارجی مثبت اعتبارات مالیاتی بر انتشار دانش به خوبی درک شده است، هنوز مشخص نیست که چگونه شرکت ها در نهایت از دانش جذب شده در فرآیند تولید خود استفاده می کنند – که هسته اصلی ارائه محصول و درآمد شرکت ها است. دو شرکت i و j را در نظر بگیرید . شرکت j دریافت کننده اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه است و شرکت i همتای شرکت j است . مطالعات موجود نشان می دهد که شرکت j اغلب سرمایه گذاری تحقیق و توسعه خود را پس از مزایای مالیاتی افزایش می دهد و سرریزهای فناوری بیشتری ایجاد می کند. شرکت i به طور مستقیم اعتبار مالیاتی را دریافت نمی کند، اما می تواند از دانش منتشر شده از شرکت j یاد بگیرد . در چنین حالتی، شرکت i با یک مبادله در استراتژی های محصول مواجه می شود.
از یک طرف، شرکت i می تواند با هدف ایجاد محصولات جدیدتر و رهبری بازار در دراز مدت، فناوری شرکت j را کشف و پیشرفت کند . از این رو، از طریق ترویج انتشار دانش، مشوق های مالیاتی تحقیق و توسعه می تواند شرکت ها را به تولید محصولات متمایز تشویق کند. با این حال، همانطور که در ادبیات اشاره شد، این هدف بلندمدت زمان می برد و شامل عدم قطعیت زیادی می شود زیرا شرکت ها باید به طور کامل فناوری جذب شده را بررسی کنند و برای پیشرفت تعهد کنند (لازونیک و تولوم، 2011؛ مانسو، 2011).
از سوی دیگر، شرکت i میتواند استراتژی کوتاهمدتتری را انتخاب کند: میتواند از دستاوردهای موجود شرکت j استفاده کند و محصولات مشابهی را توسعه دهد که تا حدودی بهبود یافتهاند، اما همچنان سودآور هستند، تا به سرعت سهم بازار فعلی را در دست بگیرند (مانسفیلد). ، 1977). 2 در این مورد، اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه منجر به همگرایی، به جای تمایز، محصولات دو شرکت خواهد شد. اینکه کدام استراتژی در عمل غالب باشد به تعادل شرکت بین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت بستگی دارد.
ما به طور تجربی این چارچوب را در مقاله بررسی می کنیم. به طور خاص، چگونه اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه به طور کلی بر استراتژی های ارائه محصول شرکت ها تأثیر می گذارد؟ آیا مزایای مالیاتی به طور متوسط باعث همگرایی یا واگرایی محصول می شود؟ اگر چنین است، آیا این اثر به اهمیت نسبی انگیزه های کوتاه مدت شرکت ها در مقابل بلندمدت بستگی دارد؟ چگونه شرکت ها فعالیت های نوآورانه خود را تنظیم می کنند و بر این اساس بین نوآوری های افزایشی در مقابل نوآوری رادیکال انتخاب می کنند؟
ما تجزیه و تحلیل خود را با یک تنظیم تفاوت در تفاوت ها (DiD) شروع می کنیم تا بررسی کنیم که چگونه اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه بر همگرایی محصول به طور کلی تأثیر می گذارد. ما از پذیرش سرسام آور اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه در سراسر ایالت های ایالات متحده استفاده می کنیم. به طور خاص، از زمان تصویب اعتبار مالیاتی فدرال در سال 1981، ایالت های مختلف به تدریج اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه را معرفی کردند. برای واجد شرایط بودن برای اعتبارات، تحقیق و توسعه یک شرکت باید در کشور مورد علاقه انجام شود تا در مقابل بدهی مالیاتی شرکت در سطح دولتی جبران شود. شرکت های مثال فوق الذکر i و j را در نظر بگیرید . فرض کنید پیوند مخترعین شرکت j در ایالت S قرار دارد که اخیراً اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه را معرفی کرده است. شرکت j واجد شرایط دریافت اعتبار مالیاتی است که منجر به افزایش سرمایه گذاری های تحقیق و توسعه آن می شود (ویلسون، 2009). افزایش سرمایهگذاریهای تحقیق و توسعه به نوبه خود افزایشی در سرریزهای فناوری ایجاد میکند که شرکتهای همتا در سایر ایالتها – به عنوان مثال، شرکت i – در معرض آن قرار خواهند گرفت، حتی اگر شرکت i به طور مستقیم اعتبار مالیاتی را دریافت نکند.
بر اساس این تنظیم، ما مقایسه میکنیم که آیا محصول شرکت i با شرکت j پس از معرفی اعتبار مالیاتی در حالت S (تفاوت اول)، نسبت به محصول شرکت i با سایر شرکتها همگرا میشود (یا از آن واگرا میشود ). ، شرکت h – که در ایالت های S واقع شده اند و هیچ گونه اعتبار مالیاتی ندارند (تفاوت دوم). در حالی که تفاوت اول ممکن است به سادگی یک روند تصادفی در استراتژی های محصول شرکت i را نشان دهد که به یارانه های تحقیق و توسعه مرتبط نیست، تفاوت دوم این روند را برطرف می کند. ما شباهت محصول شرکت ها را بر اساس تحلیل های متنی توصیفات محصول شرکت می گیریم، همانطور که در هابرگ و فیلیپس، 2010، هوبرگ و فیلیپس، 2016. در تحلیل های پایه DiD، نشان می دهیم که به دنبال ارائه اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه، شرکت i شروع به ارائه می کند . محصولاتی که به طور قابل توجهی شبیه به شرکت j هستند (نسبت به جفت شرکت i – شرکت h ). این نتیجه نشان می دهد که به طور کلی، اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه باعث همگرایی در محصولات شرکت می شود.
نکته مهم، همگرایی محصول تنوع مقطعی مطابق با چارچوب نظری را نشان می دهد. زمانی که شرکت i با فشار بیشتری از سوی شرکتکنندگان بازار برای حفظ عملکردهای کوتاهمدت مواجه میشود، مشخصتر میشود – یعنی زمانی که سهام شرکت توسط سرمایهگذاران نهادی بیشتری نگهداری میشود، یا زمانی که شرکت دارای پوشش تحلیلگر بزرگتری است (به عنوان مثال، گراهام و همکاران. ، 2005؛ او و تیان، 2013). از آنجایی که این شرکت کنندگان در بازار تمایل بیشتری به کسب درآمد کوتاه مدت دارند، مدیریت شرکت i ممکن است به جای پرورش سرمایه گذاری بلندمدت در تمایز محصول، تمایل داشته باشد از سرریزهای فناوری شرکت j استفاده کند و سود قابل پیش بینی را دنبال کند.
از سوی دیگر، زمانی که چنین فشار کوتاهمدتی وجود نداشته باشد، پس از معرفی اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه، همگرایی محصول قابلتوجهی را نمییابیم (در عوض، شواهدی مبنی بر واگرایی محصول مشاهده میکنیم). چنین ناهمگونی نشان میدهد که نحوه استفاده شرکتها از دانش پراکنده بسته به اهداف کوتاهمدت در مقابل اهداف بلندمدت متفاوت است، همانطور که چارچوب نظری پیشبینی میکند. 3
در مرحله بعد، ما تجزیه و تحلیل می کنیم که آیا اثرات اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه بر همگرایی محصول احتمالاً از طریق افزایش سرریزهای فناوری بین شرکت i تا شرکت j – کانالی که در چارچوب نظری ما قرار دارد، کار می کند. برای انجام این کار، ابتدا یک تحلیل عمومی ارائه میکنیم که بررسی میکند چگونه سرریزهای فناوری بین دو شرکت بر همگرایی محصول آنها تأثیر میگذارد. سپس ما یک رگرسیون دو مرحلهای حداقل مربعات (2SLS) را اجرا میکنیم – در روح تحلیل متغیرهای ابزاری – برای شناسایی مستقیمتر نقش سرریزهای فناوری در همگرایی محصول در طول معرفی اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه. ما سرریزهای فناوری را بین هر جفت شرکت پس از Jaffe (1986) و بلوم و همکاران اندازه گیری می کنیم. (2013)، که از همپوشانی های فناوری شرکت ها و فعالیت های تحقیق و توسعه برای تعیین کمیت میزان انتقال دانش استفاده می کنند.
در تجزیه و تحلیل عمومی، متوجه میشویم که برای یک جفت شرکت معین، شباهت محصول آنها (همگرایی محصول) به طور قابلتوجهی با افزایش سرریزهای فناوری بین آنها افزایش مییابد. این اثر پس از کنترل مجموعه ای از عوامل مانند فشارهای رقابتی، چشم انداز سرمایه گذاری و سازمان صنعتی به دست می آید. شرکتهایی که بیشترین میزان مواجهه با سرریزهای فناوری را دارند تا 7.6 درصد افزایش شباهتهای محصول خود را تجربه میکنند. در رگرسیون 2SLS، ما دوباره از معرفی مبهم اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه دولتی – مانند تنظیمات DiD – برای ایجاد ابزاری برای قرار گرفتن شرکتها در معرض سرریزهای فناوری (مرحله اول) استفاده می کنیم و بررسی می کنیم که چگونه سرریزهای فناوری ابزاری به محصول کمک می کنند . همگرایی (مرحله دوم). این رویکرد شبیه به برتراند و مولیناتان (2001) است که به ما اجازه میدهد تا تأثیر اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه را بر همگرایی محصول از طریق تأثیر سرریزهای فناوری به طور مستقیم تری جدا کنیم. 4 این تجزیه و تحلیل بیشتر نشان می دهد که کانال سرریز فناوری احتمالاً در حال کار است. 5
استراتژی محصول شرکت ها به دنبال افزایش اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه چگونه بر فعالیت های نوآورانه آنها تأثیر می گذارد؟ آیا بر این اساس، همگرایی محصول باعث تشویق نوآوری افزایشی به جای پیشرفت می شود؟ ما در بخش آخر مقاله به این سوالات پاسخ می دهیم. ما نوع نوآوری شرکت را با پیروی از Balsmeier و همکاران دریافت می کنیم. (2017)، لین و همکاران. (2021)، گائو و همکاران. (2018)، و Acemoglu و همکاران. (2022)، که نوآوری را بر اساس بهره برداری از دانش موجود (افزاینده) در مقابل اکتشاف زمینه های جدید (دستیابی به موفقیت) متمایز می کند. ما متوجه شدیم که اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه ترکیب نوآوری شرکت ها را تغییر می دهد. در یک سال پس از معرفی اعتبارات مالیاتی، شرکتها به جای نوآوریهایی که حوزههای دانش موجود را ارتقا میدهند و به رسمیت شناخته میشوند، نوآوری تولید میکنند که عمدتاً در حوزههای فناوری شناختهشده توسعه مییابد. چنین تغییری از پیشرفت به سمت نوآوری افزایشی همچنان ادامه دارد و به نظر نمی رسد تا پنج سال آینده معکوس شود.
شایان ذکر است که نتایج ما لزوماً به معنی اثر منفی کل اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه نیست . برای مثال، برای شرکتهایی که اعتبار مالیاتی دریافت میکنند، محصولات بهتدریج بهبود یافته از رقبا ممکن است فرصتهایی را برای دریافت بازخورد از مجموعه بزرگتری از مشتریان فراهم کنند – جرقه ایدهها و الهامهای بیشتر. برای مصرف کنندگان، محصولات ارائه شده در خط مشابه، انتخاب مشتری را گسترده تر می کند و ممکن است به آنها کمک کند تا محصولات با کیفیت بالا را با قیمت های پایین تر عرضه کنند – افزایش سودمندی مصرف کننده. در عوض، نتایج ما نشان میدهد که حتی اگر اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه، انتشار خارجی فناوری را ترویج میکند – توجیه معمولی برای یارانههای تحقیق و توسعه (به عنوان مثال، کلت و همکاران، 2000؛ مایرز و لاناهان، 2022)، چنین جذابیتی ممکن است توسط شرکتهایی که از دانش پراکنده استفاده میکنند تعدیل شود. تقلید از محصولات و در نتیجه تغییر به سمت فعالیت های نوآورانه افزایشی.
تا این حد، مفهوم ما در روحیه مشابهی از Cappelen و همکاران است. (2012)، که دریافتند که اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه نروژی (SkattFUNN) به توسعه محصولات جدید برای شرکت ها (برای به حداکثر رساندن سود آنها) کمک می کند، اما نه لزوما برای بازار (در قالب ثبت اختراع جدید). 7 به این ترتیب، یافتههای ما لایهای از ملاحظات را زمانی که سیاستگذاران مزایا و معایب یارانه تحقیق و توسعه را ارزیابی میکنند – علاوه بر توجیه مرسوم، ارائه میکنند. 8
یافتههای ما به ادبیات رو به رشدی اضافه میکند که چگونه مالیاتهای شرکتی بر سیاستهای شرکت تأثیر میگذارد (Heider و Ljungqvist، 2015؛ Ljungqvist و همکاران، 2017؛ Giroud and Rauh، 2019)، اشتغال و درآمد (Suárez Serrato and Zidar, 2016; Ljungqvist, Ljungqvist, 2016; 2016؛ Fuest و همکاران، 2018؛ Fajgelbaum و همکاران، 2019)، و نوآوری (موکرجی و همکاران، 2017؛ آتاناسوف و لیو، 2020). در مطالعه اخیر بیکر و همکاران. (2020)، نویسندگان دریافتند که مالیات شرکت ها به طور قابل توجهی قیمت محصولات را افزایش می دهد، به ویژه برای اقلام با قیمت پایین و آنهایی که توسط خانوارهای کم درآمد خریداری می شوند. ما مطالعه می کنیم که چگونه مالیات شرکت ها (یا کاهش مالیات از طریق اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه) بر استراتژی محصول شرکت ها تأثیر می گذارد. بهجای قیمتگذاری، روی تأثیر آنها بر عرضه محصول تمرکز میکنیم.
یافتههای ما همچنین به مطالعاتی مرتبط است که بررسی میکند چگونه تعاملات فنآوری بر سیاستهای مالی شرکتها تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، بنا و لی (2014) نشان می دهند که انتقال دانش به دلیل هم افزایی بین خریدارها و اهداف، تراکنش های ادغام را تشویق می کند. بلوم و همکاران (2013) و Qui و Wan (2015) بررسی می کنند که چگونه قرار گرفتن در معرض سرریزهای فناوری شرکت ها بر ارزش گذاری شرکت، بهره وری و دارایی های نقدی تأثیر می گذارد. ما این خط تحقیقات را با نشان دادن اینکه تعاملات فناورانه میتواند تقلید از محصول شرکتها را تقویت کند، تکمیل میکنیم و این تأثیر را میتوان با اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه افزایش داد.
ما همگرایی محصول در مقابل تمایز را با استفاده از شباهتهای بین محصولات دو شرکت، همانطور که در هوبرگ و فیلیپس، 2010، هوبرگ و فیلیپس، 2016 اندازهگیری شد، میگیریم. در هر سال، نمرات شباهت شرکت به شرکت (از صفر تا یک) است. بر اساس شباهت کسینوس کلمات استفاده شده در توضیحات محصول دو شرکت در پرونده های 10-K محاسبه شده است. 9 ما یک سال جفت شرکت ایجاد می کنیم (یعنی
ما تجزیه و تحلیل خود را با بررسی اینکه چگونه اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه بر استراتژی های محصول کلی شرکت ها تأثیر می گذارد (همگرایی محصول در مقابل تمایز) شروع می کنیم. برای انجام این کار، ما از پذیرش سرسام آور اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه در سطح ایالت ایالات متحده استفاده می کنیم. به طور خاص، ایالت های مختلف از سال 1981 به تدریج اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه را معرفی کرده اند. برای واجد شرایط بودن برای اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه در یک ایالت خاص، تحقیق و توسعه شرکت ها باید در داخل ایالت انجام شود تا در مقابل بدهی مالیاتی شرکت در سطح ایالت جبران شود. از این رو،
پس از تعیین اثر کلی اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه بر همگرایی محصول، در مرحله بعدی بررسی میکنیم که آیا این اثر احتمالاً از طریق افزایش سرریزهای فناوری به دلیل مزایای مالیاتی – کانالی که در چارچوب نظری ما قرار دارد، کار میکند یا خیر. برای این کار دو قدم برمی داریم. ما ابتدا یک تجزیه و تحلیل عمومی ارائه می کنیم که بررسی می کند آیا رابطه ای بین سرریزهای فناوری و همگرایی محصول وجود دارد یا خیر. سپس، در مرحله دوم، یک رگرسیون حداقل مربعات دو مرحله ای (2SLS) را اجرا می کنیم – در
نتایج ما تاکنون نشان میدهد که افزایش اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه، همگرایی محصول را به طور کلی ارتقا میدهد. با این حال، ممکن است شرکت هایی که از محصولات دیگران تقلید می کنند، همچنان به دنبال نوآوری های اکتشافی و پیشرفته باشند. بنابراین، اینکه آیا مزایای مالیاتی بر فعالیتهای نوآورانه شرکتها تأثیر میگذارد، یک سؤال تجربی است. برای پاسخ به این سوال، ما نوآوری شرکتی را بر اساس اینکه آیا نوآوری دارای بهره برداری از دانش موجود (افزاینده) است یا خیر، به دو نوع دسته بندی می کنیم.
اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه بر اساس حمایت قانونگذار برای دستاوردهای نوآورانه ارائه می شود. ادبیات موجود نشان میدهد که این مشوقهای مالیاتی نه تنها سرمایهگذاری تحقیق و توسعه شرکتهای دریافتکننده را ترویج میکند، بلکه مهمتر، انتشار دانش و سرریزهای فناوری را ایجاد میکند که به نفع شرکتهای همتا است که مستقیماً اعتبار را دریافت نمیکنند. در این مقاله، ما بررسی میکنیم که چگونه این شرکتهای همتا از دانش پراکنده در فرآیند تولید استفاده میکنند. با استفاده از تنظیمات تفاوت در تفاوت ها (DiD)، ما