کل سرمایهگذاری VC آمریکا روی فینتکها در طول سه ماه دوم سال 2017 بیش از 5/ 1میلیارد دلار برای انجام 104 معامله بوده که نسب به دورههای قبل افزایش قابل توجهی داشته چرا که میزان سرمایهگذاری VC در سه ماه اول بالغ بر 1/ 1میلیارد دلار برای انجام 90 معامله بود. ارزش سرمایهگذاریVC در 10 معامله بزرگ آمریکا در سه ماه اول سال 2017 بیش از 750 میلیون دلار بود. میزان سرمایهگذاری انجام گرفته برای استارتآپهای فینتکی اروپایی در سه ماه نخست سال 2017 از 667 میلیون دلار فراتر نرفت که برای انجام 73 معامله بود. این در حالی بوده که مجموع سرمایهگذاری VC انجام گرفته در 10 معامله بزرگ اروپا بیش از 450 میلیون دلار است. مجموع سرمایهگذاری برای حمایت از 42 فینتک آسیایی در سه ماه نخست سال جاری 826 میلیون دلار بوده و مجموع سرمایهگذاری VC روی 10 معامله بزرگ آسیا در این مدت بیش از 340 میلیون بوده است. آمار CBinsights از یونیکورنهای(استارتآپ با ارزش بالای یک میلیارد دلار) حوزه فینتکها نشان میدهد در حال حاضر 22 یونیکورن وجود دارد که مجموع ارزش آنها 77 میلیارد دلار است. باارزش ترین فین تک جهان، شرکت 5/ 18میلیارد دلاری چینی به نام lu.com است.
همکاری بانکها با فینتکها
تجربه موفق و کمهزینه مشتریان برای استفاده از این نوع اپلیکیشنهای مالی برای انجام امور مالی باعث شد شركتهای فینتک بتوانند در کانون توجه کاربران قرار بگیرند. با این حال، توسعه آنها مستلزم همراهی زیرساختهای سنتی بانكها برای انتقال پول تعریف میشد. برخی از بانکهای بزرگ به تدریج استراتژی خود در زمینه سرمایهگذاری، خرید و حتی مشارکت در فعالیتهای تجاری با فینتکها را در جهت بهبود کیفیت خدمات تغییر دادند که این موضوع منجر به شکوفایی بازار فینتک و افزایش تعداد آنها شد. ایجاد و حفظ یک تجربه عالی برای مشتری، معامله سریع، اطمینان از پرداخت آسان، سریع و بیدرنگ و کاهش هزینه مبادله یکی از دلایل اصلی شکلگیری و توسعه این فضا بود. البته رشد بازار فینتکها دیگر به استارتآپ جدید و بانکها خلاصه نمیشود، بلکه غولهای آیتی مانند ApplePay یا Android Pay گوگل نیز به دنبال سهم از این بازار هستند.
هماکنون همکاری بین بانکها و شرکتهای مالی و فینتکها در حال گسترش است، بهطوریکه سرمایهگذاری بانکها در استارتآپهای فینتکی به یک پدیده جهانی تبدیل شده است. بانکها از طریق مشارکت با فینتک به دنبال راهکارهایی هستند که بتوانند به کاهش ریسک و بهبود مشارکت مشتری کمک کنند. در اصل، شرکتهای فینتک و رقبای سنتی همدیگر را درک میکنند تا بدانند چگونه بهتر از این تکنولوژی بهره ببرند. در بانکداری خردهفروشی، از تکنولوژیهایی مانند هوش مصنوعی، هوش کسب و کار و یادگیری عمیق استفاده میشود تا ضمن شناسایی و درک بهتر مشتری، سفارش وی بیدرنگ و با قیمت مناسب ارائه شود. 10بانک برتر آمریکا با داراییهای تحت مدیریت (دارایی که یک صندوق سرمایهگذاری مشترک یا شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر، از طرف سرمایهگذاران اداره میکند) از سال 2012در مجموع 6/ 3 میلیارد دلار برای 56 شرکت فینتک سرمایهگذاری کردهاند. هلدینگ بانک Capitec آفریقای جنوبی که نقش مهمی در انقلاب این کشور داشته، در همان مراحل ابتدایی رشد Creamfinance (سریعترین فینتک در حال رشد اروپا)، 21میلیون یورو سرمایهگذاری کرده است.
بازی برد- برد بانکها و فینتکها
انقلاب دیجیتالی در حال پیشروی است و دیر یا زود تمام بخشهای اقتصاد به ویژه خدمات بانکی را درگیر خواهد کرد. به عبارت دیگر، فینتکها که توانایی استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین را برای ایجاد خدمات مالی بهتر فراهم میکنند، محبوبتر از همیشه میشوند. در حالي که ظهور فینتکها ميتواند اخبار بدي براي بانکهاي سنتي باشد، ولی همکاری با آنها و سرمایهگذاری برای توسعه آنها میتواند برای بانکها با سه مزیت مهم برای کسب درآمد همراه باشد. در وهله نخست، در صورت همکاری با فینتکها، دستیابی به نوآوریهای حوزه مالی با سرعت بیشتری برای بانکها محقق میشود. بانکها در حال حاضر یا باید انطباق با انقلاب دیجیتال را انتخاب کنند یا با از دست دادن سهم بازار مواجه شوند. بانکها به اندازه سرعت و چابکی فینتکها قادر به انطباق و بهروزرسانی نیستند. به این ترتیب، همکاری با این شرکتها باعث میشود تا بانکها رشد و سرعت بیشتری داشته باشند. برای نمونه، بانک Capitec تحت تاثیر تمرکز Creamfinance روی داده هوشمند(داده معتبر و دقیق است که میتواند پردازش اطلاعات را سریعتر کند) قرار گرفته است.
بهکارگیری داده هوشمند امکانی برای بانک فراهم کرده تا برای مشتری وام هوشمند (وامی متناسب با نیاز و قدرت پرداخت مشتری) سریع ارائه دهد. در واقع داده هوشمند به صنعت خدمات مالی سرعت میبخشد. مزیت دوم، حصول اطمینان از اتخاذ تصمیمات دقیقتر است. پذیرش تکنولوژی یادگیری ماشین، یکی دیگر از دلایل لزوم همکاری بانکها با فینتکها است. الگوریتمهای یادگیری ماشین اغلب برای کمک به تصمیمگیری سریعتر، بهتر و دقیقتر مشتریان مثل درخواست وام استفاده میشوند. برای مثال، ممکن است مشتری بانک که میخواهد وام بگیرد مانند هر فرد عادی خطا کند. در همان زمان، فینتکها اجرای الگوریتمهای یادگیری ماشین را که در آن دادهها جمعآوری و تصمیمگیری بدون دخالت و خطای انسان اتخاذ شده، آغاز کردهاند و به دنبال آن بهترین گزینه ممکن برای اعطای وام را پیش روی بانک و مشتری قرار میدهند. مزیت سوم به حل مشکلات صنعت خاص برمیگردد، بهطوری که فینتکها با رصد دادههای مالی آنها میتوانند به بانکهای سنتی در اعطا یا پردازش کارت اعتباری کمک کنند. به هر حال، همکاری بانکهای سنتی و فینتکها یک بازی برد-برد است. فینتکها به بانکها برای بهرهبرداری از نوآوری در جهت تصمیمگیری سریع و دقیق کمک میکنند، از طرفی آنها به سرمایه، اطلاعات و حمایتهای مقرراتی بانکها متکی هستند.