• منطقه 22 - شهرک گلستان- ساحل شرقی دریاچه چیتگر - برج تجارت لکسون - طبقه 6

48000408 21 98+

info@toseabnieh.ir

شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18

عرب همه‌کاره در واشنگتن

عرب همه‌کاره در واشنگتن

این روزها نام یک خارجی در ایالات‌متحده بسیار شنیده می‌شود، او کسی نیست جز «یوسف العطیبی» سفیر امارات در واشنگتن. عده‌ای معتقدند او حتی از بندر‌بن‌سلطان عربستانی نفوذ بیشتری در آمریکا پیدا کرده است. نام او پس از آن بیشتر به سر زبان‌ها افتاد که وی در جلسه مهم پنتاگون به‌عنوان میهمان حضور داشت و سناریوی حمله به داعش را بدون کمک به بشار اسد ارائه کرد. او در واشنگتن و کپیتال هیل، مرد پرنفوذی است؛ به‌گونه‌ای که از وی به‌عنوان «برادر عطیبی» یاد می‌شود. 

سفیر امارات در آمریکا، کپیتال هیل را با انگشتانش می‌چرخاند
عرب همه‌کاره در واشنگتن

حسین موسوی: سپتامبر سال گذشته، زمانی که داعش، بخش‌هایی از خاک عراق و سوریه را به تصرف خود درآورد، پنتاگون یک جلسه مهم راهبردی را تشکیل داد. در این جلسه مهم، مهمانانی هم دعوت شده بودند تا از ایده‌های آنها برای مبارزه با داعش استفاده شود. مهمانان سرشناسی همچون برژینسکی، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا، مادلین آلبرایت، وزیر سابق امور خارجه ایالات‌متحده و رایان کروکر، سفیر سابق آمریکا در عراق.  این جمع زمانی دور هم گرد آمدند که داعش در عراق با سوءاستفاده از شعارهای تجزیه‌طلبانه به دنبال اهداف خود بود و در سوریه نیز در نبود قدرت دست به پیشروی‌هایی زد، به‌گونه‌ای که هم‌اینک نیمی از سوریه به دستان این گروه افتاده است. 

پیشرفت این گروه در هر دو کشور با توجه به غنیمت‌های آمریکایی که به دستش افتاده، چشمگیر بود. آنها با سلاح‌هایی آمریکایی، سوریه را جارو کردند و مدعی شدند شهر دوم عراق، یعنی موصل را به تصرف خود درآورده‌اند. 

از این‌رو پنتاگون سریعا آستین‌هایش را بالا زد و چند سناریو را مورد بررسی قرار داد. در سناریوی نخست ذکر شده بود بمباران داعش در سوریه مفیدتر از کمک کردن به بشار اسد است. در سناریوی دیگر مسلح کردن ارتش آزاد سوریه مطرح شد تا به جای تقویت اسد، مخالفان دولت مرکزی سوریه برای مبارزه با گروه‌های فراطی تقویت شوند. همچنین در یکی از سناریوها آمده بود آمریکا می‌تواند همزمان دولت اسد و داعش را بمباران کند.  در این جلسه، کارشناسانی که حضور داشتند به‌طور آشکاری به دو دسته تقسیم شده بودند؛ دسته نخست پیشنهاد می‌دادند باید شدت حمایت آمریکا از شورشیان میانه‌روی سوری در برابر اسد بیشتر شود، دسته دوم نیز کسانی بودند که دیدگاهشان به دکترین اوباما نزدیک بود و می‌گفتند برای حل مشکلات سوریه نباید به دنبال راه‌حل نظامی بود. 

در این جلسه یک نفر به شدت از برکناری اسد حمایت می‌کرد. نکته‌ای که در سناریوی جنگ‌طلبان وجود دارد این بوده که آن یک نفر اصلا آمریکایی نبوده است. جلسه مهم پنتاگون دو مهمان خارجی داشت. نخستین مهمان خارجی سفیر بریتانیا در واشنگتن بوده، که از وی می‌توان به‌عنوان گزینه قابل ‌پیش‌بینی یاد کرد ولی دیگری یک مهمان تقریبا سیه‌چرده و بی‌مو بود که در نگاه نخست بیننده را به یاد یول براینر، یکی از ستاره‌های سابق هالیوود می‌اندازد. او کسی نیست جز «یوسف العطیبی»، سفیر امارات متحده عربی در واشنگتن. برخی می‌گویند او کسی است که آمریکا را مجاب کرده تا سیاست پرخاشگرانه و تهاجمی‌تری را در قبال سوریه و بشار اسد لحاظ کند. او جزو کسانی است که اعتقاد دارد آمریکا باید سوریه را به اشغال خود در آورد تا مشکلات این کشور از طریق نیروی نظامی حل شود.  در توصیف این دیپلمات 40 ساله آورده‌اند که وی از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است و گاهی اوقات نیز از خود رفتارهای عجیب و غریبی نشان می‌دهد. اما همین اعتماد به نفس وی بود که موجب شد پیشنهاد آمریکا را برای مبارزه با داعش بپذیرد.

او در جلسه دیگری که با حضور «وندی شرمن»، یکی از بالاترین مقامات وزارت امور خارجه آمریکا برگزار شد با تن صدای چشمگیری می‌گوید: «مادام شرمن! جنگنده‌های اف-16 ما آماده است، فقط به ما بگویید چه زمانی به آنها احتیاج دارید.» 

در گرماگرم همین جلسات پنتاگون بود که یک عکس تبدیل به سوژه اول رسانه‌های آمریکایی شد. عکس خلبان زن فتوژنیکی به نام «مریم المنصوری» را نشان می‌داد که در پای پله‌های جنگنده خود ایستاده است و قصد دارد به سمت عراق پرواز کند تا مقر نیروهای داعش را بمباران کند. 

امارات با حضور این زن در میان اعضای نیروی هوایی خود قصد دلربایی از ایالات‌متحده را داشته است. در این راستا، زمانی که «جو اسکاربرو»، مجری برنامه «مورنینگ جو» با نشان دادن عکس این خلبان اماراتی به عطیبی می‌گوید: «خیلی عالی است»، در واقع دست به تمجید از تصمیم امارات متحده عربی زده است. 

عطیبی اما در این برنامه سعی می‌کند با همان غرور همیشگی از طرح حمله به داعش دفاع کند. زمانی که وی در مورد ائتلاف ضد جنگی مورد پرسش قرار می‌گیرد، می‌گوید: «شما بدون ما کاری از پیش نمی‌برید ما هم بدون شما.» 

در چند سال گذشته عطیبی به شدت در آمریکا سرگرم بوده است. او گاهی با مدیران رسانه‌ها برنامه شام کاری داشته است، گاهی با سناتورها و وکلای مجلس نمایندگان. البته از صبحانه‌های کاری وی نیز در جورج‌تاون نباید غافل شد که یکی از برجسته‌ترین کارهای روتین وی در این چند سال بوده است.  یکی از همراهان همیشگی وی در مورد این خصلت عطیبی می‌گوید: اصلا برای او میز کاری مفهومی ندارد، مردم همین‌گونه با وی ملاقات می‌کنند.» 

او برای آمریکایی‌ها یک میهمان ویژه است. کسی که به راحتی لیوان خود را بالا می‌گیرد و همپای مهمانان غربی نوشیدنی خود را سر می‌کشد. 
یکی از مقامات سابق کاخ سفید به هافینگتون پست می‌گوید: «عطیبی می‌داند چگونه با واشنگتن کار کند و چگونه با افراد مستقر در «هیل» (کنگره) سر و کله بزند.» این مقام آمریکایی سخنان خود را این‌گونه ادامه می‌دهد: «او بسیار سیاس است. می‌داند چه زمانی گودال‌هایی را بین طرفین درگیر در آمریکا حفر کند و چه زمانی آنها را پر کند.» 

«ریچارد بر» یکی از جمهوری‌خواهان در کمیته اطلاعاتی سنا می‌گوید: «من بیش از هر کسی با وی وقت گذرانده‌ام.» او ادامه می‌دهد: «او اصلا با بندر بن سطان قابل مقایسه نیست.» بارها عطیبی با بندر بن‌ سلطان که برای چندین دهه در آمریکا زندگی کرده است و از او به‌عنوان لابی‌کننده قوی کشورهای خلیج‌فارس و واشنگتن یاد می‌شد، مقایسه شده است. اما «ریچارد بر» اعتقاد دارد عطیبی سبک مخصوص به خود را دارد و مقاسیه این دو نفر از اساس غلط است. ریچارد بر می‌گوید: «سلطان به برلیان معروف شده بود اما وی برادرانه‌تر و صمیمانه‌تر به نظر می‌رسد.»

او بیشتر برنامه‌های خود را در کافه و سالن ورزشی در «ریتز کالتون» ترتیب می‌دهد. به همین دلیل او به « Brotaiba» یا همان «برادر عطیبی» معروف شده است.  با تمامی اوصافی که از وی شده است باید این نکته را هم اضافه کرد وی در زمانی که بادهای بهار عربی در کشورهای شمال آفریقا وزیدن گرفته بود، نقش فعالی در واشنگتن ایفا کرد. 
در شرایطی که شرکای قدیمی آمریکا یعنی عربستان سعودی و مصر با بهار عربی درگیر بودند، این امارات بود که با رهبری عطیبی خود را به یک شریک قابل‌ اطمینان در آمریکا تبدیل کرد.  مصر که با انقلاب دست و پنجه نرم می‌کرد و عربستان سعودی در حال از دست دادن جایگاه خود در کشورهایی بود که یکی پس از دیگری در حال سقوط بودند. در این بحبوحه اما عطیبی سعی کرد نقش خود را در دیپلماسی خارجی ایالات‌متحده تقویت کند.

 او برای این کار شیوه مخصوص به خود را دارد. «مایکل پتروزلو» یکی از نمایندگان‌ آمریکایی در سفارت عربستان سعودی در واشنگتن می‌گوید: «عطیبی را نمی‌توان در قامت یک سفیر دید. او با عادل الجبیر قابل قیاس نیست.»

او بی‌آنکه نامی از الجبیر بیاورد، ادامه می‌دهد: «برخی گمان می‌کنند، سفیر بودن یعنی اینکه با چند آدم کلیدی در تماس باشی و دیگر کار تمام است.» به اعتقاد او یک سفیر باید در کارزارهای عمومی بیش از پیش حضور داشته باشد تا بتواند نقش خود را پررنگ‌تر کند. « پتروزلو» می‌گوید: «این کارزارها می‌تواند کمپین‌های حقوق بشری، رسانه‌ها یا کنگره و کاخ سفید باشد.» 

عطیبی کیست؟
عطیبی در یک خانواده ثروتمند به دنیا آمد. پدر او نخستین وزیر نفت این کشور بوده است. پدر وی دارای 4 همسر و 12 فرزند بوده است. مادر عطیبی مصری بود. او به دلیل آنکه مادرش مصری بود در یکی از مدارس متوسطه آمریکایی در قاهره ثبت‌نام کرد. او در همین زمان در مصر به فرانک جورج ویزنر معرفی می‌شود. ویزنر دیپلمات و تاجر آمریکایی یکی از فرزندان فرانک ویزنر معروف است که در زمان جنگ جهانی دوم رئیس شاخه اطلاعاتی آمریکا در جنوب اروپا بود. ویزنر پسر در مورد عطیبی می‌گوید: در همان زمان متوجه شدم که وی در کارش بسیار جدی است. 

او ادامه می‌دهد: او در دانشگاه به دنبال دختران راه نیفتاد، دنبال مشروب خوردن نبود و تنها فوتبال بازی می‌کرد. او می‌خواست در زندگی از همه پیش بیفتد. ویزنر کسی است که وی را برای ادامه تحصیل به شدت دلگرم کرد. با تشویق‌های ویزنر، عطیبی از دانشگاه «جورج تاون» در رشته روابط بین‌الملل فارغ‌التحصیل می‌شود و پس از آن به دانشگاه دفاع ملی واشنگتن می‌رود و تحصیلات خود را در آنجا تکمیل می‌کند. در سال 2008، زمانی که ویکی‌لیکس اسناد برخی مقامات اماراتی را افشا می‌کند، این سایت افشاگر می‌نویسد: عطیبی را بیش از اینکه یک اماراتی بدانیم باید یک‌ آمریکایی قلمداد کنیم. او به شدت در فرهنگ آمریکایی غرق شده است.  عطیبی در سال 2000 به‌عنوان رئیس امور بین‌الملل برای محمد بن زاید آل‌نهیان، شاهزاده ابوظبی مشغول به فعالیت شد. بن زاید تکرر سفر به آمریکا داشت و این سفرها را بیشتر برای امر دفاعی کشورش انجام می‌داد. عطیبی نیز چون همراه همیشگی وی بود، در این ماجرا کم‌کم به یک «مرد کلیدی» تبدیل شد که تمامی قراردادهای «میلیارد دلار دفاعی» را با آمریکا به سرانجام می‌رساند.  او پس از اینکه تبدیل به یک مرد کلیدی شد، با دولت جورج بوش نیز در سال 2007، روابط خود را بیش از پیش گرم کرد. وی در دوران بوش دوم، نقش فعالی در مناطق سنی‌نشین عراق پیدا کرد. 

یکی از نیروهای سابق اطلاعاتی آمریکا در این خصوص می‌گوید: او پیش از اینکه سفیر امارات در آمریکا شود، توانسته بود اعتماد آمریکایی‌ها را به خود جلب کند. او در دولت اوباما نیز توانسته است همچنان نقش خود را حفظ کند. «مت اسپنس»، یکی از مشاوران وزارت دفاع آمریکا در مورد وی می‌گوید: او دیپلمات قابل توجهی است به دو دلیل: «نخست، زمانی که او صحبت می‌کند، یقین داریم که وی از جانب دولتش سخن می‌گوید، دوم اینکه او همیشه در دسترس است.» 

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آخرین اخبار


تداوم رکود در بازار سهام

تداوم رکود در بازار سهام

تداوم رکود در بازار سهام دنیای اقتصاد– زهرا رحیمی‌: روز گذشته شاخص کل بورس تهران با افت 270 واحدی مواجه شد و به ...

تدوین مکانیزم کشف قیمت دلار

تدوین مکانیزم کشف قیمت دلار

دنیای اقتصاد: بانک مرکزی مقرراتی را ابلاغ کرد که ضمن به رسمیت شناختن بازار آزاد ارز، روش کشف و اعلام قیمت را شفاف ...

بورس تهران در مرز هشدار

بورس تهران در مرز هشدار

دنیای اقتصاد: شاخص کل بورس تهران روز گذشته با ریزش 536 واحدی در یک قدمی کانال 64 هزار واحدی قرار گرفت؛ جایی که ...

بورس؛ پیشرو در واگذاری‌های دولتی

بورس؛ پیشرو در واگذاری‌های دولتی

دنیای اقتصاد- از زمان ابلاغ اصل ۴۴ قانون اساسی در سال ۸۴ تاکنون، ۵۴ درصد کل واگذاری‌ها از طریق بورس اوراق بهادار انجام ...