48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
سمیرا حسینی در شرق نوشت: چند قدم آن طرفتر مرد جوانی کیسهای پر از دارو را تحویل میگیرد؛ «پدرم سه سال است که به بیماری سرطان مبتلا شده. آمدهام داروی زلودا برایش تهیه کنم از همون اول برای تهیه داروهایش مشکل داشتم. چند بار هم مجبور شدم داروهایش را از شهرستان تهیه کنم اما امروز توانستم همه داروهایم را از اینجا تهیه کنم. البته دیروز چند نفر از همتختیهای پدرم در بیمارستان میگفتند داروهای شیمیدرمانیشان را پیدا نکردهاند». با خروج این مرد از داروخانه زن جوانی با چهرهای آشفته همراه پسر دوسالهاش وارد میشود «پسر بزرگم نزدیک به 11 سال است به دلیل بیماری ژنتیکی دارو مصرف میکند. همه داروهایش تحت پوشش بیمه نیست به همین خاطر در ماه حدود یک میلیون و 400 هزار تومان پول دارو پرداخت میکنم. اگر دارو نخورد، زنده نمیماند. همیشه داروهایش پیدا نمیشود، گاهی پیش آمده تا چند ماه بعضی از داروهایش را مصرف نکرده و حالش بد شده؛ چون داروهایش کمیاب شده بود. امیدوارم هیچوقت این شرایط تکرار نشود».
پسر دوسالهاش بیقراری میکند. او را روی صندلی میگذارد و ادامه میدهد: «چون نمیتوانم پول همه داروها را یکجا پرداخت کنم، هر بار تعدادی از آنها را تهیه میکنم». این روایت کسانی است که برای تهیه دارو به داروخانه مرکزی هلال احمر، یکی از معتبرترین داروخانههای کشور مراجعه کرده بودند.
هرچند هنوز تحریمی شامل اقلام پزشکی و دارویی برای ایران اعمال نشده اما بسیاری از بیماران و خانوادههایشان با خارجشدن آمریکا از برجام نگران شرایط دارویی کشور شدهاند. شاید این نگرانی چندان هم بیدلیل نباشد، چون با شروع تحریمها که به تعبیر حسن روحانی، رئیسجمهور یک جنگ اقتصادی تمامعیار علیه کشور است، بیماران نیازمند به داروهای وارداتی، نخستین گروهی خواهند بود که پسلرزههای آغاز تحریمها را تجربه خواهند کرد. تجربهای که پیش از این در سالهای 91 و 92 در دولت نهم و دهم شاهد آن بودیم. در آن زمان کشور بهشدت با کمبود دارو مواجه شد و بیماران زیادی یا روند درمانشان به مشکل خورد یا جانشان را از دست دادند.
شهریورماه دارو گران میشود؟
به گفته یک منبع آگاه در یکی از داروخانههای دولتی کشور شرایط دارو در کشور ما هیچوقت پایدار نبوده است و همیشه در مقاطعی در برخی اقلام دارویی کمبود داشتهایم. درحالحاضر نیز در برخی موارد کمبودهایی داریم که چیز تازهای نیست. او میگوید: «معمولا این کمبودها گذراست. شرایط اقتصادی تاکنون تأثیر خود را در بخش دارو نشان نداده اما فکر میکنم از شهریورماه شاهد این تأثیرات باشیم. پیش از این در دولت آقای احمدینژاد شاهد چنین شرایطی بودهایم و برای جلوگیری از آن باید تدابیری اندیشید. در ظاهر شاید دارو هیچ وقت جزء فهرست تحریم نباشد اما مسائل اقتصادی روی آن اثر میگذارند. وقتی نتوانیم ارز را به کشورهای دیگر انتقال دهیم، چطور میتوانیم دارو وارد کشور کنیم؟»
او در ادامه میافزاید: «آنطور که شنیدهام در چند مورد از داروهای تولید داخلی دچار کمبود هستیم. مواد اولیه این داروها از کشورهای دیگر وارد میشود و اخیرا مواد اولیه آنها وارد نشده؛ مثل داروی «تری هگزیفنیدل». داروهای خارجی که معادل داخلی آن در کشور موجود است نیز به دلیل حمایت از تولید داخل کمیاب شدهاند؛ مثل داروی «هیو میران» که با تولید معادل داخلی آن «سینورا» کمتر وارد میشود. درست است که در برخی برندهای خارجی با کمبود مواجه شدهایم اما مشابه همان داروها با برندهای دیگر در بازار یافت میشوند و معمولا از یک داروی خاص که شاید قبلا پنج برند از آن در کشور موجود بود، درحالحاضر یک یا دو برند از آن موجود باشد».
دارو گران نشده، شرایط بیمه تغییر کرده است
این داروساز جوان درباره گرانشدن برخی اقلام دارویی اظهار میکند: «مسئله تغییر قیمت دارو نیست بلکه مربوط به تغییر شرایط بیمه برخی داروهاست؛ برای مثال داروی «اواستین» پس از تولید معادل داخلی از فهرست بیمه خارج شد، بسیاری از بیماران و همراهانشان که قبلا با بیمه 10درصد پول دارو را پرداخت میکردند، فکر میکنند دارو گران شده است؛ درحالیکه این دارو قیمتش همان چیزی است که قبلا بوده اما دیگر تحت پوشش بیمه نیست و مردم باید بهصورت آزاد هزینه آن را پرداخت کنند یا داروی خارجی «سینوپار» که تا چند ماه پیش تحت پوشش بیمه قرار داشت و بیماران تقریبا 60 هزار تومان آن را خریداری میکردند، حالا از فهرست بیمه خارج شده و بیمار باید 600 هزار تومان پرداخت کند. بازخورد این اتفاق در جامعه ما بهعنوان افزایش قیمت مطرح میشود اما این افزایش قیمت نیست بلکه تغییر شرایط بیمه است و باید این دو را از هم تفکیک کرد».
افزایش 15درصدی
اما به اعتقاد صاحب یکی از داروخانههای غرب پایتخت بهتازگی داروهای درمانی خارجی 15 درصد افزایش قیمت داشتهاند. او میگوید «بهتازگی داروهای مکمل خارجی را با 15 تا50 درصد افزایش قیمت از شرکتهای دارویی تهیه میکنم. قرص غضروفساز «تریپل فلکس» که قبلا 79 هزار تومان بوده، حالا 125 هزار تومان شده یا مثلا قرص «مولتیدیلی» 67 هزار تومان بوده که 95هزار تومان شده؛ البته اینها بیشتر داروهای مکمل هستند. بهتازگی واردات بسیاری از داروهای درمانی نیز قطع شده و در برخی اقلام دچار کمبود هستیم. داروهای «هگزال» آلمان دیگر وارد نمیشوند؛ مثل داروی «سیتالوپرام» که برای افسردگی مصرف میشود و بیماران باید نمونه اسپانیایی آن را مصرف کنند. آنهایی هم که توزیع میشوند، حدود 15 درصد افزایش قیمت دارند؛ مثلا «پلاویکس» قبلا 50 هزار تومان بوده، الان شده 58 هزار تومان. داروهای تولید داخل نیز در همین حد افزایش قیمت داشتهاند. «سفکسیم» چهارهزارو 800 تومان بود، الان شده پنجهزارو 500 تومان. بعضی از آنها هم مثل «اکتوور» که برای بیماریهای قلبی و فشار خون مصرف میشود، مواد اولیهاش از کشورهای خارجی وارد و در کارخانهای در کرج تولید میشود که درحالحاضر توزیع نمیشود یا داروی کونکور 2.5میلی دو هفته میشود که گیر نمیآید».
کمیابی برخی داروها
به گفته این داروساز کمبود برخی از داروها صحت دارد. او دراینباره میگوید: «داروی وارفارین که از لختهشدن خون جلوگیری میکند، خیلی کمیاب شده؛ درحالیکه اگر بیمار این دارو را نخورد، میمیرد. وارفارین از آن داروهایی نیست که بگوییم اشکال ندارد، اگر پیدا نشد، نمیخوریم. این دارو نمونه داخلی ندارد؛ اما بهتازگی نمونه مشابه آن «ریواروکسابان» وارد بازار شده که تحت پوشش بیمه نیست و قیمتش خیلی بالاست. یک بسته 30تایی آن حدود صد هزار تومان است».
از این داروساز جوان درباره تفاوت برخی از داروهایی که نمونه داخلی آن در کشور تولید میشود؛ مانند تگرتول (خارجی) و نمونه مشابه داخلی آن «کاربامازپین» که بیشتر بیماران صرع آن را مصرف میکنند، پرسیدم. او دراینباره گفت: «بله، این دو دارو با یکدیگر تفاوت دارند. تگرتول به صورت آهسته جذب بدن میشود؛ درحالیکه کاربامازپین اینطور نیست. مهمترین تفاوت داروها سرعت جذب و نحوه اثرگذاری آنها روی محل مدنظر است. اگر دقت کرده باشید، روی جعبه برخی از داروها به اختصار نوشته شده SR یعنی آهسته در بدن آزاد میشود. این داروها اثر طولانیمدتتری دارند؛ اما دارویی مثل کاربامازپین اینطور نیست. برای همین برخی از بیماران از مصرف این دارو احساس نارضایتی میکنند. درحالحاضر نمونه خارجی آن با دوز 400 در بازار موجود است؛ اما 200 آن کمیاب شده. چند روز پیش با شرکت تماس گرفتم. آنها گفتند درحالحاضر این دارو را ندارند».
داروخانههای ورشکسته
صاحب این داروخانه در غرب پایتخت نزدیک به شش ماه است که از بیمه، پولی دریافت نکرده است. او میگوید «بیمهها هر شش ماه یک بار پول ما را پرداخت میکنند. از آن طرف شرکتهای دارویی پولشان را از ما دوهفتهای یا نهایتا یکماهه میگیرند». با خنده شامپوهای گوشه داروخانه را نشان میدهد و ادامه میدهد «داروخانه از پول اینها میچرخد. شامپو میفروشیم. داروخانه اقتصادش از طریق لوازم بهداشتی و آرایش میچرخد. اگر بگویند داروخانهها نمیتوانند لوازم آرایشی و بهداشتی بفروشند، تقریبا همه داروخانهها ورشکست میشوند».
با خارجشدن از این داروخانه به داروخانه یکی از بیمارستانهای پایتخت میروم و مدیر داروخانه این بیمارستان با تأیید سخنان صاحب داروخانه قبلی درباره کمبود داروی وارفارین میافزاید «البته مدتی است شرکتهای دارویی به ما دارو نمیدهند، به دلیل اینکه به آنها بدهکاریم. تقریبا به بعضی از آنها از سال 95 بدهی داریم. بیمهها پول ما را نمیدهند. ما هم به دلیل اینکه نقدینگی نداریم، نمیتوانیم پول شرکتهای دارویی را پرداخت کنیم؛ برای همین به طور دقیق نمیتوانم بگویم چه داروهایی در بازار موجود نیست؛ چون خیلی وقت است با خیلی از شرکتهای دارویی کار نمیکنیم. درحالحاضر فقط دو، سه شرکت به ما دارو میدهند».
از آنجا سوار تاکسی میشوم تا خود را به داروخانه 13 آبان، از مهمترین داروخانههای پایتخت، برسانم. راننده میانسال که فکر میکند برای خرید دارو به آنجا میروم و سر صحبت را باز میکند، میگوید «این روزا دارو گرون شده، پارسال خانمم سرطان مغز استخوان گرفت و همه داروهایی که مصرف میکنه، خارجی هستند. قبلا ماهی یکمیلیونو 800 هزار تومان پول دارو میدادم؛ اما دو هفته پیش رفتم دارو بگیرم میگه دومیلیونو 400 تومن. تا دیروقت کار میکنم؛ اما بازم به خیلیها بدهکارم. مگر چقدر درآمد دارم که اینقدر پول دارو بدم. تازه اونم از داروخانههای دولتی میخرم».
داروخانه 13 آبان شلوغ است و جمعیت زیادی منتظر تحویل نسخهها هستند، زن میانسالی که روی یکی از صندلیها نشسته، میگوید «برای گرفتن داروهای شیمیدرمانی به اینجا آمدهام. تا امروز در تهیه داروهایم مشکلی نداشتم؛ اما چند سال پیش که همسرم سرطان پرستات گرفت، به سختی داروهایش پیدا میشد. امیدوارم دیگر چنین چیزی را تجربه نکنیم». او در ادامه میگوید «ما آدمهای بدی هستیم» و با دست به مردی که بیرون داروخانه ایستاده، اشاره میکند «اون آقا رو میبینی؟ همین که پایمان را از اینجا میذاریم، بیرون با قیمتهای بالا از ما میخواهد داروهایمان را به او بفروشیم».
مرد جوانی با تأیید حرفهای این زن میگوید: «روبهروی داروخانه 29 فروردین هم چند مرد هستند که شغلشان خریدن دارو است. هروقت برای خرید شیرخشک مخصوص برای فرزندم به آنجا میروم، آنها را میبینم. یک بار به من گفتند حاضرند شیرخشکهایی که من 30 هزار تومان خریدهام، 300هزار تومان از من بخرند؛ چون این شیرخشکها هیچ کجا پیدا نمیشد». از او پرسیدم مگر میشود آدم بیمار خودش را فراموش کند و داروها را به آنها بفروشد؟ در جواب گفت: «حتما کسانی هستند که داروهایشان را میفروشند که خریداری هم هست؛ اگر نباشد که این شغل ایجاد نمیشود». کمی آنطرفتر زن جوانی که پشت باجه داروخانه ایستاده، با حوصله در حال آدرسدادن به مردی میانسال است. مرد با ناامیدی با برگهای در دستش از داروخانه خارج میشود: «سرطان دارم و برای گرفتن داروهایم به اینجا آمده بودم، اما گفتن چند قلم از داروهایم را ندارند و این برگه را به من دادند تا بروم به این داروخانهها شاید آنجا داروهایم را پیدا کنم. دو هفته پیش هم که آمدم، داروهایم را بهسختی پیدا کردم». از او اسم داروهایش را میپرسم؛ دفترچه بیمهاش را نشانم میدهد و میگوید اسم داروهایم را نمیدانم، اما اینجا نوشته. دفترچه را نگاه میکنم، اما نام داروها بدخط نوشته شده و نمیتوانم آنها را بخوانم.
صف تأیید بیمه
داخل کوچه کنار داروخانه نزدیک به 15 نفر با چهرههای خسته و نگران پشت درهای بسته دفتر بیمه سلامت منتظرند کارمند بیمه در را برایشان باز کند تا با تأیید بیمه، داروهایشان را از داروخانه تحویل بگیرند. چند سالی است که داروخانههای دولتی برای راحتی بیماران و همراهانشان از بیمهها خواستهاند چند نفر از نیروهایشان را برای تأیید داروها در آنجا مستقر کنند.
مرد جوانی از میان جمعیت میگوید: پنجره را که باز کرد، شاید بتوانی آنها را راضی کنی داروهایت را تأیید کنند. وقتی به او میگویم خبرنگار هستم و برای تأیید دارو نیامدهام، داغ دلش تازه میشود: «پسرم 9سالشه و سرطان گرفته و باید شیمیدرمانی بشه. برای تأیید داروهاش اومدم. بهم میگن برو شنبه بیا؛ یعنی شیمیدرمانی بچهام رو قطع کنم برم شنبه بیام؟ یعنی نمیتونن یک دقیقه بزنن تو سیستم کارم راه بیفته؟ من میتونم صبر کنم، اما میتونم به بیماری پسرم بگم صبر کن بیمه داروهارو تأیید کنه؟ اصلا نمیدانم چرا دارو را باید تأیید کنند و اصلا چرا خود بیمارستان دارو را در اختیار بیماران قرار نمیدهد؟». چند قدم آنطرفتر خانمی با صدای بلند میگوید: میگن پنجشنبهها تا ساعت 12 بیشتر نیستند. مردی با چهرهای برآشفته پاسخ میدهد: باهاشون تماس گرفتم، گفتن تا دو ظهر هستند. آن یکی میگوید: نه آقا امکان نداره؛ پنجره رو بستن و جو�%A
تداوم رکود در بازار سهام دنیای اقتصاد– زهرا رحیمی: روز گذشته شاخص کل بورس تهران با افت 270 واحدی مواجه شد و به ...
دنیای اقتصاد: بانک مرکزی مقرراتی را ابلاغ کرد که ضمن به رسمیت شناختن بازار آزاد ارز، روش کشف و اعلام قیمت را شفاف ...
دنیای اقتصاد: شاخص کل بورس تهران روز گذشته با ریزش 536 واحدی در یک قدمی کانال 64 هزار واحدی قرار گرفت؛ جایی که ...
دنیای اقتصاد- از زمان ابلاغ اصل ۴۴ قانون اساسی در سال ۸۴ تاکنون، ۵۴ درصد کل واگذاریها از طریق بورس اوراق بهادار انجام ...