پس از آنکه مرز ۱/ ۱ میلیون واحدی در معاملات روز دوشنبه بورس تهران از دست رفت، روز گذشته خلاف انتظارات درخصوص کاهشی بودن روند شاخص، این نماگر از همان ابتدا شروع سبزی را رقم زد و در نهایت نیز با رشد حدود ۹/ ۰ درصدی بار دیگر به کانال یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی بازگشت. نماگر هموزن اما که در ابتدا توانسته بود به محدوده سبز تابلو بازگردد، در ادامه تغییر مسیر داد اما افت روزانه آن تنها ۱/ ۰ درصد بود. در ۱۹۳ روز کاری گذشته که شاخص کل بورس تهران در مسیر اصلاحی قرار گرفته، بارها شاهد رشد مقطعی شاخص کل بودیم اما این رشد نتوانسته پایدار بماند و مجددا جای خود را به ارقامی منفی داده است.
از این رو حالا دیگر بسیاری از سرمایهگذاران امیدی به کسب سود از این بازار ندارند و شاید به دنبال بازار جایگزینی برای سرمایهگذاری باشند.
با وجود این بررسیها نشان میدهد همچنان عواملی هستند که میتوانند آینده سهام را رقم بزنند و روندی دیگر را برای سهامداران این بازار به ارمغان بیاورند. با این حال آنچه مشخص است میزان اثرگذاری تمامی این عوامل وابسته به بازگشت اعتماد صاحبان سرمایه به سیاستگذار بورسی است. اعتمادی که البته عمدتا در گرو باز شدن قفل نقدشوندگی در این بازار است.
جذابیت قیمتها و تعدیل P/ E بازار
حالا بیش از ۹ ماه است که قیمت سهام سرسرهوار به نزول ادامه میدهد؛ برخی بیشتر و برخی کمتر. سهامدارانی هستند که با افت بیش از ۸۰ درصدی ارزش پرتفوی خود مواجه شدهاند و سهامدارانی نیز شاید باشند که از این روند اصلاحی در امان مانده یا با حداقل زیان روبهرو شدهاند.
به هر روی آنچه مشخص است میانگین وزنی قیمت سهام بورسی افت ۴۷ درصدی را نشان میدهد. به عبارتی اگر سرمایهگذاری پرتفویی متنوع از همه شرکتهای بورسی (بالحاظ کردن وزن آنها) در اختیار داشته باشد، از آغاز اصلاح قیمتها (در ۲۰ مرداد ۹۹) تاکنون، ۴۷ درصد از سرمایه خود را از دست داده است.
از این رو بسیاری بر این اعتقادند که بخش وسیعی از بازار، در حال حاضر در زمره سهام ارزنده طبقهبندی میشوند که همین موضوع میتواند عامل برگشت تقاضا به بورس باشد. از نگاهی دیگر نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر بازار سهام پس از ۹ ماه کاهشی اکنون (بر اساس گزارش اجماع تحلیلگران- (IRANCR) به ۷واحد رسیده است.
نسبت P/ E از تقسیم قیمت بر سود هر سهم شرکت به دست میآید؛ بنابراین اگر P/ E یک سهم ۵ باشد، به این معنی است که سرمایهگذاران حاضرند ۵ ریال برای هر یک ریال از سود شرکت بپردازند و این عدد، نرخ بازگشت سرمایه ۲۰درصدی سالانه را در مورد سهام این شرکت (با فرض ثبات سودآوری و تقسیم کامل سود) نشان میدهد. متوسط نسبت قیمت به درآمد سهام در بورس تهران در دو دهه اخیر حدود ۶ واحد بوده است، اما در روزهای اوج قیمتها یعنی میانه مرداد سال گذشته به رقم غیرقابل پیشبینی ۲۲ واحد رسیده بود.
این تعدیل P/ E هم گروههای بزرگ بازار را در برگرفته و هم کوچکترها را، به طوری که نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر سهام بزرگ که در زمان شاخص ۲ میلیون واحدی، ۲۹ مرتبه بود حالا به ۹/ ۶ واحد رسیده و درخصوص سهام کوچکتر نیز از ۳۲ به ۶/ ۸ واحد تعدیل شده است. شاید همچنان نمیتوان گفت که اگر سرمایهگذاران اقدام به خرید سهام نکنند، فرصت را از دست دادهاند اما قیمتهای کنونی منصفانه به نظر میرسد و میتواند تحریککننده تقاضا در بازار سهام باشد.
ثبات نسبی دلار
یکی از نگرانیهای همیشگی بورسبازان، افت نرخ دلار است. نرخ این اسکناس آمریکایی این روزها بیش از گذشته مورد رصد فعالان بازار سرمایه قرار گرفته است. جایی که مذاکرات احیای برجام در جریان است و فعالان بورسی بر این اعتقادند که با توجه به وزن بالای شرکتهای صادراتمحور، افت نرخ دلار میتواند سودسازی این شرکتها را هدف قرار دهد. در این میان اما بررسیها نشان میدهد با وجود خروجیهای مثبت از جلسات برجامی، اما نرخ دلار به نوسان اندک در کانال ۲۲ تا ۲۳ هزار تومان ادامه میدهد و سیگنالی از ریزش بیش از این دلار به بازار مخابره نمیشود. در این خصوص روز دوشنبه بود که خبر از تمدید یک ماهه تفاهم ایران و آژانس به بازار مخابره شد اما دلار در این روز با افت کممقدار همراه شد.
هر چند برخی نگرانیها وجود دارد که قرار گرفتن در شرایط انتخاباتی و شعارهای مطرح شده درخصوص کاهش نرخ دلار به ۱۵هزار تومان ممکن است به پولپاشی بانک مرکزی برای رسیدن به این هدف منتهی شود اما عمده تحلیلگران اقتصادی بر این اعتقادند که با توجه به واقعیتهای اقتصاد ایران، قیمت تعادلی دلار در همین محدودههای کنونی است و حتی نهایی شدن احیای برجام نیز نمیتواند اثر چندانی بر این نرخ بگذارد و در صورت کاهش انتخاباتی این نرخ، در ادامه مجددا دلار به سطح تعادلی خود بازمیگردد.
باد مساعد از بازار جهانی
برای شروع این مبحث ذکر یک نکته تکراری مفید به نظر میرسد و آن این است که بیش از ۶۰ درصد از ارزش کل بازار سهام در اختیار سهام کامودیتیمحور است. تولیدات این شرکتها وابسته به نرخهای جهانی کالاها است و از این رو رابطهای مستقیم با نوسان بازار جهانی دارند.
این در حالی است که طی ماههای گذشته و پس از عبور اقتصاد جهانی از شوک بحران کرونا، کامودیتیها نیز روندی مثبت در پیش گرفتهاند. رشدی که حتی در صورت کاهش نرخ دلار میتواند تضمینکننده رشد سودآوری شرکتهای بورسی شود. محاسبه شاخص وزنی مواد خام موثر بر سودآوری شرکتهای بورسی نشان میدهد اگر مبنا را پیش از شروع کرونا یعنی ابتدای سال ۲۰۲۰ بگیریم، شاخص مزبور رشد بیش از ۶۰ درصدی را نشان میدهد.
از این منظر، قیمت فروش شرکتهای کالایی در شرایط کنونی مشابه نرخ موثر دلار ۳۵ هزار تومانی با احتساب نرخهای جهانی در سطح قبل از شیوع ویروس کرونا است. عاملی که در صورت کاهش ترس سرمایهگذاران و فروکش فضای هیجانی حاکم بر بازار سهام میتواند محرک قوی افزایش اقبال به گروههای کالایی این بازار باشد.
گشایش اقتصادی با رفع تحریمها
این روزها هر فردی به زعم خود اخبار مربوط به مذاکرات احیای برجام را دنبال میکند. اخباری که تا به اینجای کار سیگنالهای مثبتی را مخابره کرده است و هر چند درخصوص زمان آن برداشتهای متفاوتی وجود دارد اما در مجموع خوشبینی بالایی به احیای این معاهده دیده میشود. هر چند برخی بر این اعتقادند که احیای برجام میتواند افت نرخ دلار را به دنبال داشته باشد و از این منظر سود شرکتهای بورسی را کاهش دهد اما همانطور که پیشتر اشاره شد به نظر میرسد با توجه به واقعیتهای اقتصاد ایران، قیمت تعادلی دلار در همین محدودههای کنونی است.
اما آنچه تحلیلگران بورسی بدون در نظر گرفتن روند نرخ دلار بر آن تاکید دارند، افزایش سودآوری شرکتها به دنبال رفع تحریمها است. کارشناسانی که به سهولت نقل و انتقالات پولی شرکتهای صادراتمحور استناد میکنند و از سوی دیگر معتقدند در صورت احیای برجام این شرکتها مشتریان جدیدی یافته و از این رو با افزایش صادرات میتواند سودسازی بیشتری برای سهامداران خود داشته باشند.
حمایتهای تکنیکالی
اما از دیگر متغیرهایی که میتواند آینده بازار را رقم بزند، اعداد حمایتی شاخص کل از نگاه چارتریستها است. بر اساس تحلیلهای تکنیکالی در حال حاضر عدد یک میلیون و ۵۰ هزار واحد به عنوان حمایت تکنیکی پیشروی فعالان بورسی است و چارتریستها امید دارند به راحتی این مرز حمایتی شکسته نشود.
رکود رقبا
سال گذشته شاهد حرکت عجیب نقدینگی خرد و کلان به سمت بازار سهام بودیم. پولهایی که برای در امان ماندن از تورم و کاهش ارزش پول ملی راهی این بازار شدند و البته سودای کسب سودهای قابلتوجه در کوتاهترین زمان ممکن را در سر میپروراندند. اما پس از رشد بیش از ۳۰۰ درصدی میانگین قیمت سهام در پنج ماه ابتدایی آن سال، به یکباره ورق برگشت و حالا سهامداران روندی نزولی را پیش روی خود میدیدند و پس از صبر چندماهه و ناامیدی از اتمام روند اصلاحی به دنبال بازاری بودند تا بتوانند زیان خود را به نحوی جبران کنند.
اما آیا بازاری دیگر بود که بتوان سودی به این سادگی کسب کرد؟ صاحبان سرمایه مشاهده کردند بازار ارز نهتنها مدتهاست در محدودهای مشخص نوسان میکند بلکه با توجه به برخی از سیاستهای دستوری جای امنی برای سرمایهگذاری نیست.
بازار سکه نیز روندی مشابه را طی میکند و مسکن نیز نیاز به پولهای کلان دارد و علاوه بر آن در نبود خریدار، روزهای راکدی را سپری میکند. به یکباره چشم سرمایهگذاران به بازاری خورد که برایشان چندان شناخته شده نبود اما خبرها حکایت از رشدهای نجومی در این بازار داشت. بازار رمزارزها شاید خاطره روزهای رونق بازار سهام را برای صاحبان سرمایه تداعی میکرد.
نتایج یک پژوهش نشان میدهد در حال حاضر ۱۲ میلیون ایرانی صاحب رمز ارز هستند و ۶۰ درصد آنها طی ۶ ماه گذشته راهی این بازار شدهاند. با این حال آنچه این روزها مشخص است ترس سرمایهگذاران از نوسان قیمت رمزارزهاست.
جایی که ارزهای دیجیتالی که با توییتهای حمایت ایلان ماسک، مدیرعامل و موسس شرکت تسلا به اوج قیمتی ۶۰هزار دلار رسیده بود، حالا با اظهارات محیطزیستی او درخصوص آلایندگی ارزهایی چون بیتکوین و البته مقابله چینی با این بازار، دو بار به کف ۳۰ هزار دلاری برخورد کرده است و شاید خیلی از سرمایهگذارانی که البته آشنا به تکنیکهای سفتهبازی در یک بازار پرنوسان نیستند را ترساندهاست.
در مجموع نگاهی به وضعیت بازارهای دارایی نشان میدهد که رقیبی جدی برای بازار سهام مشاهده نمیشود و در صورت بازگشت اعتماد سرمایهگذاران به این بازار، محرکهای افزایش تقاضا وجود دارد و بورس میتواند بار دیگر روزهای رونق را به خود ببیند.