بورس تهران وارد دومین هفته شهریورماه شد و در حالی رشد قیمتها در تالار شیشهای ادامه دارد که بهمرور نشانههایی از تحلیلگریزی و افزایش هیجانات مخرب در بازار سهام مشاهده میشود. در این میان فارغ از رشد نماگرهای بورسی و ثبت رکوردهای جدید ارزش معاملات خرد سهام در سال ۱۴۰۰، اما آنچه نگرانکننده است، افزایش تب بورسبازی در گروههایی است که با توجه بهشرایط بنیادی، آینده روشنی ندارند. بهنظر میرسد تعلل سیاستگذار در حذف ویروس هیجانساز دامنه نوسان، این بازار را با خطر مجدد تحلیلگریزی و هیجانیشدن روبهرو کرده است و امکان تکرار تجربههای ناخوشایند سال ۹۹ مجددا احساس میشود.
روز شنبه در حالی شاخصکل بورس تهران با رشد ۶۵/ ۱ درصدی تا محدوده یک میلیون و ۵۷۵ هزار واحد پیشروی کرد که ۸۸ درصد از نمادهای معاملاتی در محدوده سبز تابلو مورد دادوستد قرار گرفتند و شاهد مازاد تقاضا برای خرید حدود نیمی از شرکتهای قابلمعامله در این بازار بودیم. تحت همین شرایط بود که نماگر هموزن که اثری یکسان از نمادهای معاملاتی میپذیرد با رشد ۴۶/ ۲درصدی همراه شد. رشد قیمتها در بازار سهام پس از ریزشی فرسایشی که سرمایه بسیاری از سهامداران بهویژه بورساولیها را دود کرد، بهخودی خود خبری خوشحالکننده است اما آنچه باعث نگرانی میشود، روانهشدن پولهای جدید بهسمت سهامی است که هر معاملهگری (چه خبره و چه تازهوارد) در همان نگاه اول بهآینده نهچندان روشن آن پی میبرد. سهامی که با انتشار هر گزارش جدیدی از افزایش زیان انباشته پرده برمیدارند و در میان متغیرهای پیرامونی اثرگذار بر فعالیت آنها نیز نکته امیدوارکنندهای دیده نمیشود. با این حال شاهد ورود پولهای تازه و دادوستد در سقفهای مجاز روزانه هستند و گویا سرمایهگذاران توجهی بهبنیاد سهام مذکور ندارند. اما دلیل بازگشت نگاه غیرتحلیلی بهاین بازار چیست؟
تعلل خطرناک متولی بورس
مدت زمان زیادی از پایان اصلاحی که ۱۰ماه بهدرازا کشید، نمیگذرد اما گویا خاطره تلخ سال ۹۹ خیلی زود از ذهن معاملهگران پاک شده است. در آن سال شرایط تورمی اقتصاد در کنار محدودیتهای معاملاتی که شاید بهجرات بتوان گفت مختص بازار سهام ایران است، سبب شد تا در مدتی کوتاه (کمتر از ۵ ماه) میانگین وزنی قیمت سهام با رشد بیش از ۳۰۰ درصدی همراه شود و حباب قیمتی شکل گرفته در بازار آنچنان بزرگ شود که تنها یک تلنگر کوچک برای متلاشی شدن آن کافی باشد. این اتفاق نیز بهوقوع پیوست و در اوج شیدایی یکباره بالن آرزوها سقوط کرد و در این مسیر شاخصکل بیش از ۴۰درصد نزول کرد و برخی سهام حتی زیان بیش از ۷۰ درصدی بهسهامداران خود تحمیل کردند. فارغ از دلایل کوچ افسارگسیخته سرمایههای سرگردان بهبازار سهام در ماههای نخست سال۹۹ که بهوضعیت اقتصاد کشور و تلاش برای در امان ماندن سرمایهها از گزند تورم بازمیگشت، وجود دامنه نوسان مهمترین عاملی بود که اثر خود را بهشکل افزایش هیجان و در نتیجه ابرنوسان قیمتها منعکس کرد. در همان روزهای پراسترس بود که سیاستگذار بهجای درمان این درد مزمن، تصمیمی گرفت تا شاید بتواند از زیان بیشتر معاملهگران جلوگیری کند اما با نامتقارن کردن این محدودیت و کاهش سمت منفی آن تنها هدفی که محقق شد، بهبود چهره منفی بازار با کاهش کمتر از واقع شاخصکل بود اما در باطن هر چند در هر روز بهظاهر زیان کمتری متوجه سهامداران بود اما با فرسایشیکردن اصلاحی که میتوانست در یک روز بهانتها برسد، برای چند ماهی سهامداران را گرفتار صفهای فروشی کرد که رهایی از آن ممکن نبود. بههر روی در نهایت با بازگشت دامنه نوسان بهمحدوده قبلی یعنی مثبت و منفی ۵ شرایط نسبت بهگذشته کمی بهبود یافت اما سیاستگذار اعتراف کرد برای رسیدن بهیک بازار کارآ لازم است تا هرچه زودتر منگنه دامنهنوسان برای همیشه بازشود و در ابتدا در نظر دارد ماهی نیم درصد بهاین بازه اضافه کند. اکنون دوماه از آخرین اظهارنظر رئیس سازمان بورس در اینخصوص میگذرد اما خبری از افزایش این محدودیت هیجانساز نیست و بهنظر میرسد تلاشی نیز برای آمادهکردن زیرساختها برای اجراییکردن این طرح (آنگونه که متولی سازمان بورس عنوان کرده بود) انجام نشده است.
نقش بر آب زدن
اما بهانه نگارش این گزارش چیست؟ معاملات روز شنبه بورس تهران در حالی دنبال شد که بر اساس آمار و ارقام نشان میدهد ۸۸ درصد از نمادهای معاملاتی با رشد قیمت همراه شدند و ۴۴ درصد از سهام دادوستد شده شاهد تشکیل صف خریدی بهارزش ۱۲۸۸ میلیارد تومان بودند و در مقابل تنها یک سهم گرفتار صف فروش بود. این تمام ماجرا نیست. آنچه باعث نگرانی میشود، هجوم پولهای تازه بهسمت سهامی همچون نمادهای معاملاتی شرکتهای خودروسازی است. نمادهایی که با انتشار هر گزارش جدیدی از عملکرد خود، نهتنها خبر خوشایندی برای سهامدارانشان ندارند بلکه افزایش زیان انباشته این بنگاههای اقتصادی بهبازار مخابره میشود. بر اساس آخرین صورتهای مالی منتشرشده از سوی سه خودروساز بزرگ بورسی روی سامانه کدال، تا پایان بهار ۱۴۰۰ مجموع زیان انباشته شرکتهای ایرانخودرو، سایپا و پارسخودرو به۵۶ هزار میلیارد تومان رسیده است و حتی «خپارس» که مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت است در نظر دارد از طریق افزایش سرمایه از شمولیت این ماده خارج شود. اما مهمترین دلیل زیانده شدن این صنعت قیمتگذاری دستوری است که هنوز تصمیمی برای باز کردن گره آن گرفته نشده است و از اینرو حتی در صورت افزایش سرمایه این شرکتها و خروج از زیان، اما چشمانداز آتی آن همچنان تیره و تار بوده و تا زمان عدمرفع قیمتگذاری دستوری، زیان شرکتهای مذکور را دنبال میکند. با وجود این، آنچه آمار معاملات روزهای اخیر نشان میدهد؛ تب بورسبازی در این شرکتها بار دیگر داغ شده است و عمدتا بهتجربه شیرین سالهای گذشته و رشد بیحساب و کتاب سهام خودروسازی زمستان ۹۴ و تسری آن بهاوایل سال ۹۵ برمیگردد که بهدنبال اخبار مثبت برجامی اتفاق افتاد. گویا سهامداران فراموش کردهاند که در ادامه سهام مذکور چند درصد از ارزش خود را از دست دادند و چه مدت گرفتار روند نزولی شدند. بههر روی دیروز خودروسازان بهصفهای خرید طولانی رفتند و با ورود ۲/ ۹۴ میلیارد تومان سرمایه خرد، شاهد میانگین رشد ۲/ ۴درصدی زیرمجموعههای خود بودند.