حال ناخوش شاخص‌های بورسی

بورس تهران ‌ماه‌هاست که روند نزولی نسبتا پر‌قدرتی را در‌پیش گرفته است. بررسی‌ها حکایت از آن دارد که از اواخر اردیبهشت‌ماه سال‌1401 تا به امروز بیش از 18‌درصد بازدهی منفی در شاخص‌کل رقم خورده است. در میانه مسیر افت شاخص، سهامداران بار‌ها شاهد اخبار و گزارش‌های مختلفی بودند که برخی از آنها توانست تنها برای چند روز، رشد نماگرهای بازار را برای سهامداران به ارمغان بیاورد. بر این اساس بازار سرمایه در روز یکشنبه 17 مهر سال‌1401 روز خوبی را پشت‌سر نگذاشت و نماد‌های منفی بیشتر از نماد‌های مثبت به چشم می‌خوردند. شاخص‌کل در روزی که سپری شد افت 11‌هزار و 639 واحدی معادل 88/ 0درصد را شاهد بود. در پایان معاملات، این شاخص به عدد یک‌‌میلیون و 305‌هزار واحد رسید. شاخص هم‌وزن نیز مانند شاخص‌کل بازدهی منفی 5‌هزار و 628 واحد معادل 47/ 1درصد را به ثبت رساند و شاخص هم‌وزن به نزدیک 376‌هزار واحد رسید. این نشان می‌دهد ریزش شاخص هم‌وزن بیشتر از شاخص‌کل بوده و می‌توان متوجه شد کمبود تقاضا در سهم‌های کوچک‌تر، بیشتر از این کمبود در سهم‌های بزرگ‌تر بوده است.  یکی از عواملی که می‌توان با استفاده از آن میزان رونق در بازار‌های مالی را سنجید، ارزش معاملات خرد است. ارزش معاملات خرد بازار سرمایه (سهام و حق‌تقدم) در روز یکشنبه بیش از 1460‌میلیارد‌تومان بود و اگر با میانگین روزانه شهریور مقایسه شود، می‌تواند بیانگر وجود یا نبود رونق در این روز کاری باشد. میانگین روزانه ارزش معاملات خرد در شهریور‌ماه ‌برابر با 1685‌میلیارد‌ تومان بود که نشان می‌دهد این آمار در روزی که گذشت در حدود 13‌درصد کمتر از میانگین‌ ماه گذشته بوده است. از دیگر اعدادی که در این روز خبر از وضعیت بازار می‌دهند، خالص تغییر مالکیت افراد حقیقی در بازار است. اگر در بازار سهام رونق خوبی وجود داشته باشد، خالص ورود پول افراد حقیقی در بازار مشاهده می‌شود که نشان‌دهنده خالص تغییر مالکیت سهام از افراد حقوقی به حقیقی است. در بازار روز یکشنبه مانند بسیاری از روز‌های قبل از آن خالص خروج پول افراد حقیقی بیشتر از ورود پول این افراد بوده که باعث‌شده خالص تغییر مالکیت سهام به میزان 473‌میلیارد‌تومان از افراد حقیقی به افراد حقوقی باشد. در بررسی‌های انجام‌شده، در‌ ماه گذشته به‌طور میانگین، روزانه 144‌میلیارد‌ تومان پول افراد حقیقی به حقوقی انتقال یافته و اگر آمار خروج روز گذشته با آن مقایسه شود، می‌توان متوجه شد، روز یکشنبه میزان خالص تغییر مالکیت افراد حقیقی به حقوقی به اندازه 228‌درصد بیشتر از میانگین شهریور‌ماه بوده که این به‌معنای عدم‌استقبال مردم از بازار اوراق‌بهادار تهران است. درمیان صنایع بورسی تنها دو صنعت محصولات فلزی و محصولات کاغذی با ورود پول سهامداران خرد مواجه شده و از دیگر صنایع خروج پول افراد حقیقی به‌طور خالص مشاهده شده است. 5 صنعتی که بیشترین خروج پول سهامداران خرد را به خود دیده‌اند عبارتند از: خودرو و ساخت قطعات، فرآورده‌های نفتی، محصولات شیمیایی، فلزات اساسی و چندرشته‌ای صنعتی که هر کدام به ترتیب 64‌میلیارد ‌تومان، 59‌میلیارد‌ تومان، 55‌میلیارد‌ تومان، 45‌میلیارد ‌تومان و 5/ 41‌میلیارد‌تومان به‌طور خالص تغییر مالکیت افراد حقیقی به حقوقی را ثبت کرده‌اند.  با نگاه به نقشه بازار در آخرین روز معاملاتی، 5صنعت خودرو و قطعات، شیمیایی، فلزات‌اساسی، غذایی به‌جز قند و شکر و بانک‌ها و موسسات اعتباری در بالای لیست صنایعی بودند که بیشترین ارزش معاملات را به‌ثبت رساندند. با بررسی صنعت خودرو و قطعات درمی‌یابیم که اکثر نماد‌های موجود در ‌درصد‌های منفی در حال معامله بوده‌اند و در این روز کمتر نمادی پیدا شده که بالای صفر تابلو، کار خود را به پایان رسانده باشد. در صنعت شیمیایی بیشتر نماد‌ها در حوالی صفر تابلو در حال معامله بوده و دیگر سهم‌ها در ‌درصد‌های منفی نسبتا قابل‌توجه معامله شدند. در صنعت فلزات اساسی دو‌ نماد فولاد و فملی با بیشترین ارزش معاملات همراه شده و در صفر تابلو در حال نوسان بودند. با توجه به اینکه در روز شنبه صنعت فرآورده‌های نفتی از استقبال خوبی ناشی از رشد قیمت جهانی نفت در چند روز گذشته همراه شد، اما در روز گذشته نماد‌های این صنعت در ‌درصد‌های متعادل و منفی بسته شدند. 

در روز معاملاتی گذشته تعداد نماد‌های مثبت و منفی نشان می‌دهد که بورس و فرابورس روز خوبی را پشت‌سر نگذاشته‌اند. در پایان معاملات دیروز از مجموع 659‌نماد معامله‌شده در بورس و فرابورس، 108‌نماد با‌درصد مثبت و 530‌نماد در ‌درصد‌های منفی کار خود را به پایان رساندند.

ادامه تورم جهانی

چند ماهی است که اقتصاد‌های بزرگ جهان دچار تورم شده‌اند و این موضوع ناشی از اتخاذ سیاست‌های حمایتی در دوران شیوع کرونا بوده و تاکنون منجر به نوسان قیمت در بازار‌های کالایی شده است، اگرچه تورم تا حدی برای هر کشور لازم و بودن آن برای ایجاد رونق ضروری است، اما اگر مقدار آن از حدی بیشتر افزایش پیدا کند که دیگر از کنترل بانک مرکزی کشور خارج شود، می‌تواند به یک عامل تضعیف‌کننده اقتصاد تبدیل شود. در پی افزایش مداوم تورم در کشور‌هایی با اقتصاد قدرتمند نظیر ایالات‌متحده و حوزه پولی یورو، بانک‌های مرکزی این کشور‌ها یکی پس از دیگری اقدام به افزایش نرخ بهره و حفظ ارزش پول ملی خود کردند. این سیاست پولی گامی مفید در جهت کنترل تورم اما اقدامی مضر برای بازار‌های جهانی و به‌خصوص قیمت کامودیتی‌ها بود. این اقدامات همچنان نیز ادامه دارد و دلیل آن ناشی از آمار‌های ماهانه‌ای است که توسط هر‌کدام از اقتصاد‌های بزرگ جهان در حال انتشار بوده و حاکی از افزایش تورم و انتظارات تورمی برای این کشور‌ها است.

در این میان پس از وقوع جنگ میان روسیه و اوکراین، قیمت نفت و زغال‌سنگ در جهان به دلیل کاهش عرضه، شروع به رشد کرد و توانست قله‌های جدیدی را نیز تشکیل دهد. قیمت نفت در ادامه به دلیل آزاد‌سازی ذخایر استراتژیک آمریکا و همینطور آرام‌تر شدن تنش میان دو کشور روسیه و اوکراین، با یک روند نزولی همراه شد که سر‌انجام پس نوسان‌های متعدد در پی خبرهای گوناگون، نفت‌برنت با آمدن خبر کاهش 2‌میلیون بشکه‌ای تولید نفت توسط اوپک‌پلاس، طی چند روز با رشد 16‌درصدی، به بیش از 98 دلار رسید. به دلیل اینکه نفت یک منبع ارزشمند انرژی در حیطه‌های گوناگون محسوب می‌شود، با بالارفتن قیمت آن، بهای تمام‌شده محصولات مختلف افزایش پیدا می‌کند و این افزایش بهای تمام‌شده به‌طور مستقیم به رشد قیمت محصولات نهایی منجر خواهد شد که این به‌معنای افزایش قیمت کالا‌ها و تداوم افزایش تورم در کشور‌های نام‌برده است.

 

این عوامل به‌طور کلی باعث می‌شود سیاست‌های ضد‌تورمی در این کشور‌ها نه‌تنها کمتر شده، بلکه احتمال می‌رود بیشتر از گذشته نیز شود و همان‌طور که مطرح شد، این سیاست‌ها اثر منفی بر نرخ کامودیتی‌ها دارد. علاوه‌بر آن افزایش قیمت‌ها می‌تواند با کاهش در تقاضا نیز همراه شود که این خود ممکن است در صورت تشدید منجر به ایجاد رکود هم بشود. با توجه به این موضوع که در حدود دو‌سوم نماد‌های بورس کامودیتی‌محور هستند این موارد در کنار عوامل دیگر، تاثیر منفی بر بورس تهران می‌گذارند و رغبت سرمایه‌گذاری را در این بازار مالی از فعالان آن می‌ربایند.

شکست حمایت تا کی؟

در بررسی‌های گذشته «دنیای‌اقتصاد» به سطوح حمایتی پیش‌روی شاخص‌کل اشاره ‌شده‌بود. شاخص‌کل در روز‌های گذشته نوسان قابل‌توجهی را تجربه کرد که منجر به از‌دست‌دادن سطح حمایتی داینامیک شده و شاخص‌کل به آن نفوذ کرد. با شکسته‌شدن این سطح حمایتی، چشم بازار به حمایت‌های پیش‌روی نماگر اصلی بوده که آیا شاخص این سطح را هم خواهد شکست یا یک اصلاح در خلال این روند نزولی پیش‌روی شاخص‌کل قرار دارد؟ در جواب به این سوال بررسی‌ها نشان می‌دهد که شاخص‌کل در روز جاری محدوده حساسی را پیش‌روی خود دارد، چراکه با گذر از حمایت داینامیک یادشده هم‌اکنون باید شاخص‌کل در مقابل ریزش از محدوده یک‌میلیون و 305‌هزار واحد جان سالم به‌در ببرد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در صورتی‌که این امر محقق نشود، احتمالا شاخص باید با محدوده حمایتی یک‌میلیون و 200‌هزار واحدی دست‌وپنجه نرم کند که در شرایط کنونی با توجه به مسائل مطرح‌شده درخصوص اقتصاد جهانی این امر چندان دور از انتظار نیست. در تحلیل شاخص هم‌وزن یکی از مهم‌ترین سطوح حمایتی که چند هفته‌ای است چشم فعالان بازار سرمایه به آن بوده، محدوده سطح حمایتی 380‌هزار واحدی یا همان کف قبلی است که در روز شنبه نسبت به آن یک واکنش مثبت نشان داده شد، با این‌حال در روز معاملاتی بعد این واکنش اندک جای خود را به افت 46/ 1درصدی داد که حکایت از اوضاع نامطلوب تقاضا در نمادهای کوچک‌تر بازار سهام دارد. در حال‌حاضر به موجب این افت، شاخص مطروحه افتی جدی را به نمایش گذاشت و به آسانی از سطح 380‌هزار واحدی گذر کرد. در روز یکشنبه سهم‌های بورس تهران با کمبود تقاضا مواجه شدند که این امر باعث شد تا در روز گذشته، سهامداران شاهد یک بازار نزولی باشند. فعالیت‌های دو شاخص‌کل و هم‌وزن حاکی از آن است که فعالان بازار نسبت به سهم‌های بزرگ و سهم‌های کوچک دید خوبی نداشته و همین موضوع باعث افت پا‌به‌پای این نماگر با شاخص اصلی بازار سهام شده است. حال باید صبر کرد و دید که در کشاکش این روزهای سخت اعداد و ارقام نزولی کار بازار سهام را به کجا می‌کشد و میل خروج از این بازار سرمایه مردم را به کدام‌سمت خواهد برد.