سادگی، صفتی است که غالبا برای توصیف زندگی روستایی به کار برده میشود. اما در واقعیت، این زندگی، نه تنها ساده نیست که بسیار متنوع و البته بسیار سخت است. این تنوع و سختی که ظاهری ساده دارد میتواند بسیار دلانگیز باشد. شاید به همین دلیل است که افرادی که در روستا متولد و بزرگ شدهاند حتی کسانی که اقوام نزدیک در روستا داشتهاند و مستمر با آن سبک زندگی در تماس بودهاند با همه زرق و برق زندگی لوکس شهری و امکانات زیاد آن، همیشه دلتنگ زندگی روستایی هستند.
آب برای حیات همه موجودات لازم و ضروری است اما در زندگی کشاورزی و دامداری روستایی، آب علاوه بر مصرف شرب و بهداشت، وسیلهای برای امرار معاش است. کشت و کار، اصلیترین عامل کسب درآمد و تامین مایحتاج روستا است. روستایی که آب برای کشاورزی نداشته باشد همانند انسانی است که اکسیژن برای تنفس ندارد؛ به زودی نفس حیاتش به شماره میافتد.
به علت تغییرات اقلیمی ناشی از آلایندههای محیط و هوا، مدیریت ناصحیح منابع آبی و مصرف بیرویه و کارشناسی نشده آب در کشت و کارها، ذخیره آب در بسیاری از مناطق روستایی، در حال کم شدن و اتمام است. اگر جایگزین درآمدی به جای کشاورزی و دامداری برای روستاییان پیدا نشود و آنها برای گذران حداقلی زندگی، مجبور به مهاجرت شوند عملا تاریخ و فرهنگ آن مناطق از بین خواهد رفت و لباسها، رسوم، غذاها، بازیها، آهنگها و بسیاری از داراییهای مادی و معنوی از دست میروند.
برای برخی مشکلات راهحلی وجود دارد اما گاهی باید شرایط جدید را پذیرفت و با آن کنار آمد. قدمت زندگی در حاشیه و دل کویر در ایران، نشان میدهد که حتی در شرایط کمبود آب هم اگر امکانات اقلیمی را بشناسیم و بر اساس آن، مدار زندگی را کوک کنیم میتوان زنده ماند و زندگی ساخت.
تجربه ناب و عینی زندگی در محیط روستایی، که غالبا سختیهای خاص خود را دارد برای بسیاری از گردشگران جذابیت بالایی دارد. این امکان بالقوه که در هر روستایی حتی با کمترین امکانات وجود دارد میتواند راهی برای دوام در دوران کمآبی و حتی بیآبی باشد.
تفاوت هتل و اقامتگاه سفری با اقامتگاه بومگردی در این نکته است که در هتل همه امکانات رفاهی، بینقص باید فراهم شود، در صورتی که در اقامتگاه بومگردی امکانات مطابق واقعیت وجودی منطقه ارائه میشود. گردشگران و بومگردان به روستا میآیند تا زندگی واقعی و بومی روستایی را تجربه کنند. قطعا پاکیزه و بهداشتی بودن محیط امری است که هتل و اقامتگاه بومگردی نمیشناسد و باید در هر حالت رعایت و سرویس بهداشتی، حمام و محل خواب مناسب، به گردشگر ارائه شود.
در واقع اقامتگاه بومگردی ساخته نمیشود، کلبه آماده میشود. به نظر میرسد این آمادهسازی علاوه بر قواعد مشخص و از پیشتعیین شده، نیاز به همراهی مالی از طریق دولت و نهادهای مرتبط با گردشگری نیز دارد که افراد بتوانند بخشی از محل زندگی خود را به محلی برای کسب درآمد و پذیرایی از مسافران تبدیل کنند.
ایجاد نهادی برای ارزیابی و نظارت سازنده، از جمله عواملی است که در هر طرح و شغلی میتواند علاوه بر اینکه از بینظمی و تمرد از قانون جلوگیری کند باعث پویایی و شکوفایی آن طرح شود. کیفیت خدمات، قیمت منصفانه، وجود امکانی برای ثبت نظر گردشگران و امتیازدهی به اقامتگاههای بومگردی میتواند از جمله عناصر این ارزیابی و نظارت باشد.
علاوه بر سایت و اکانتهای شخصی، سایت جامع بومگردی یا اکانتهای معتبر شبکههای اجتماعی میتواند راه مناسبی برای ارائه اطلاعات جهت جذب گردشگر و ابزاری مناسب برای ارزیابی این بومگردیها باشد. نظر گردشگرانی که از آنجا بازدید کردهاند میتواند به امتیازدهی و کسب اعتبار برای اقامتگاه بومگردی منجر شود. در این صورت افراد ادارهکننده بومگردی میتوانند با ارائه امکانات مناسب و رفتار و برخورد شایسته، درآمد خود را افزایش دهند و الگوی خوبی هم برای دیگر هممحلیهای خود برای شروع کسب و کار باشند.
عکس، علاوه بر یادگار، اکنون به ابزاری برای ارتباط و حضور در فضای مجازی تبدیل شده است، مناظر روستایی میتوانند سوژه مناسبی برای عکاسی باشند. فراهم آوردن امکاناتی چون لباس محلی، ارائه غذاها به صورت محلی و پیدا کردن موقعیتهای خاص عکاسی، میتواند خاطره خوشی را در ذهن و حافظه موبایل گردشگر ذخیره کند و از طریق شبکههای مجازی، تبلیغی مناسب برای آگاهی دیگران از آن امکانات گردشگری شود. بازیهای محلی میتواند یکی دیگر از ابزارهای جذب گردشگر باشد. وجود فضاهای باز و هوای پاک همراه با یک بازی دسته جمعی و خانوادگی میتواند لحظات مفرحی را برای گردشگران ایجاد کند. علاوه بر بازیهای محلی، ابداع و ایجاد بازیهای مهیج و جذاب برای کودکان و بزرگسالان میتواند از جاذبههای گردشگری محلی باشد. با استفاده از بازیهای واقعیت افزوده، تعطیلات آخر هفته چند خانواده میتواند در یک روستا با نقشهای در دست و به دنبال گنجی که صاحبان بومگردی آن را طراحی کردهاند با ثبت یک خاطره مهیج بگذرد.
توجه ویژه به محیط زیست، مدیریت پسماند، بازار محصولات محلی و دستساز، همراهی در اقدامات خیرخواهانه برای رفاه ساکنان روستا از دیگر مسائلی است که در کسب و کار بومگردی باید مورد توجه قرار گیرد. تهیه نقشه گردشگری با اطلاعات کامل محل و دسترسیها از جمله مواردی است که میتواند در رفاه گردشگران تاثیر بگذارد خصوصا که بسیاری از روستاها در محلی با فاصله از جاده اصلی قرار دارند؛ لازم است که علامتگذاری مناسب صورت گیرد. اطلاعات درباره نزدیکترین امکانات درمانی برای مواقع لزوم هم از نکاتی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
بحرانهایی مثل کمآبی قسمتی دردناک اما واقعی از زندگی امروز بسیاری از روستاها است، اما با برنامهای کارآمد حتی میتوان بحرانها را در زمان اقامت گردشگر به عنوان چالشهای جذاب طراحی و اجرا کرد، زیرا عدهای به دنبال تجربههای خاص و واقعی هستند.
تفاوت اصلی بومگردان با سایر انواع گردشگران این است که بومگرد به دنبال تجربه لوکس از یک تعطیلات نیست، وی به دنبال تجربه دست اول از یک زندگی بومی است. حتی میتوان گفت صاحبان کسب و کار بومگردی نباید سعی کنند امکانات لوکس و غیر بومی فراهم کنند چون با این کار تجربه دست اول از زندگی بومی که بومگرد به دنبال آن است را با تجربهای کپی شده از یک هتل ناقص و دور افتاده عوض خواهند کرد.