در مزایدهها و فروشهای عادی مجتمعها و مراکز مسکونی و تجاری که هرچند وقت یکبار اتفاق میافتد؛ مراکز تفریحی و اقامتی، هتلها و مراکز تجاری گردشگری و پذیرایی نیز همچنان در لیست فروش قرار دارند. در اوایل همهگیری کرونا بهویژه در پاییز سال ۹۹ با توجه به رکود ناگهانی صنعت گردشگری که خسارت سهمگینی بر این بازار وارد کرد، بسیاری از فعالان بزرگ این بخش بهویژه در صنعت هتلداری اقدام به فروش هتلها کردند تا از زیان بیشتر جلوگیری کنند و همچنین به جبران بخشی از خسارتهای خود بپردازند. اما در مقطعی که سفرها در حال بازیابی و بهبود هستند، صاحبان جدید نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری بر آینده بازار گردشگری خواهند گذاشت.
بررسیها نشان میدهد دو گروه فروشندگان این مراکز اقامتی و تفریحی خواهند بود. گروه اول فعالان حرفهای هستند که با توجه به رکودی که بر اقتصادشان وارد آمده تصمیم به واگذاری فعالیت خود کردند و گروه دوم افراد یا ارگانهای غیرحرفهای هستند که حتی فعالیتشان در این بخش اضافه بوده و آینده فعالیت این بخش چندان برایشان اهمیتی ندارد. عمده این افرادی که اقدام به فروش مراکز اقامتی و تفریحی کردهاند، به گروه دوم تعلق دارند که نتوانستند خود را با عصر جدید تطبیق بدهند. اما خروج این فعالان غیرحرفهای میتواند فرصتی برای بازار گردشگری باشد تا روند بهبودی خود را طی کند.
پیشبینیها نشان میدهد که خریداران جدید عمدتا افرادی حرفهای هستند و احتمال اینکه خریداران خروج بزرگ از جنس غیرحرفهای باشند کم است. زیرا بازار در شرایط عادی قرار ندارد و اکنون در مرحلهای قرار دارد که در حال خارج شدن از رکود است. باتوجه به برداشته شدن ممنوعیتها و محدودیتهای سفرها، آینده گردشگری بسیار امیدوارکننده است. البته با امید به اینکه خریداران جدید اقدام به تغییر کاربری مراکز تفریحی اقامتی نکنند. اگر افراد غیرحرفهای وارد این بازار شوند باتوجه به نداشتن تجربه در صنعت گردشگری تغییر کاربری خواهند داد. اما افراد حرفهای با سرمایهگذاری در این مراکز و توسعه آنها فعالیت در بخش گردشگری را ادامه خواهند داد که تاثیر مستقیمی بر آینده بازار گردشگری خواهد گذاشت. اگرچه روند بهبود گردشگری بسیار کند است، اما برآوردها از آینده صنعت گردشگری نشان میدهد که مجددا با رشد چشمگیری مواجه خواهد شد و سرمایهگذاری در این بخش به سوددهی در آینده منجر میشود.
نکته بسیار مهمی که در لیست مزایدهها و فروش مراکز اقامتی و گردشگری وجود دارد اینکه، قالب این مراکز بر اساس موقعیت جغرافیایی در استان گیلان قرار دارند. این امر نشاندهنده عدمشناخت کافی توریستها از ظرفیتهای گردشگری گیلان است که تنها مقصد سفر به شمال را مازندران میدانند و از یک مقصد مهم و بکر گردشگری غافل ماندهاند.
گیلان باتوجه به میراث طبیعی و فرهنگی یکی از مهمترین مقاصد گردشگری کشور بهشمار میرود که از بیشترین جاذبهها و ظرفیتهای گردشگری برخوردار است و تقریبا بکر باقی مانده است. حتی بسیاری از جاذبههای آن کاملا ناشناخته است که این به دلیل نداشتن آگاهی کافی مسافران از مقاصد شمالی کشور است که تنها مازندران را بهعنوان شمال کشور میشناسند. همین امر منجر به رکود بیشتر بازار گردشگری استان گیلان در مقایسه با استانهای اطراف شده است که فعالان گردشگری و صاحبان مراکز اقامتی و تفریحی اقدام به فروش مراکز خود میکنند که در صورت تغییر کاربری این مراکز و ورود افراد غیرحرفهای به این بخش، آینده گردشگری این استان با چالشهای بزرگی همراه خواهد بود.