بنابراین، اهمیت زراعت در این دوره دو چندان بود. بنا به نوشته روزنامه مجلس: «اگر زراعت نباشد یک پای تجارت لنگ است. امروز واردات مملکت ما منحصر به شعبه زراعت است، زیرا سایر طبقات و اصناف مردم از بزرگ تا کوچک ابدا کاری که جلب منفعتی از خارج به داخل مملکت کند انجام نمیدهند» اما کشاورزی ایران در دوره قاجار در مجموع ساختارهای سنتی خود را حفظ کرد و تداوم بخشید. در نتیجه ثبات سیاسی و به دنبال فروش زمینها ی خالصه، نظام ارباب رعیتی و زمینداری بزرگ مالکی ثبات و قوام بیشتری گرفت. با این حال، بر اثر محرکهای بیرونی نظام اقتصاد جهانی، از نیمه دوم سده نوزدهم بهتدریج پارهای تغییرات در زمینههای شیوه تولید اجاره ای، الگوی مالکیت زمین، شکلگیری مناسبات کار دستمزدی و گذار از اقتصاد کشاورزی کاملا معیشتی به سوی کشاورزی معطوف به بازار و صادرات پدید آمد. تولید برخی محصولات کشاورزی نقدی، مانند ابریشم و تنباکو، برای صادرات اهمیت یافت. شماری از شرکتهای خارجی در زمینه تولید و صادرات محصولات کشاورزی در ایران شروع به فعالیت کردند که در نتیجه آن بخشهایی از کشور که ارتباط بیشتری با جهان خارج داشتند با برخی از ابزار نوین کشاورزی آشنا شدند. با این حال، این تغییرات در مقایسه با تغییرات شتابان رشد صنعتی و کشاورزی در جهان ناچیز بود. واکنش ایرانیان به پیشرفتهای این کشورها در امور زراعی و کشاورزی تا حد زیادی به صورت انتقاد از وضعیت زراعی ایران قاجاریه بازتاب پیدا کرده است. چنانکه بیشتر اسناد بلافاصله بعد از ذکر اهمیت زراعت برای ایران، به لزوم استفاده از دانش کشورهای پیشرفته تاکید میکنند. برای نمونه حبلالمتین به ترقیات ملل اروپا و آمریکا در امر فلاحت و زراعت اشاره میکند، اما معتقد است که «ملت بدبخت ایران هنوز هم با همان اصول قدیمیهزار سال قبل زراعت مینمایند. نه از علوم جدید زراعی آگاهند و نه از آلات و ادوات جدید زراعتی استفاده مینمایند و همه اینها به خاطر نبود علم در ایران است.» ناظران خارجی هم سطح ابتدایی و عقبماندگی ایرانیان در عرصه زراعت را مورد توجه قرار دادهاند.
نخستین آگاهیها از وضعیت کشاورزی آمریکا
مطبوعات و دیگر منابع مکتوب دوره قاجاریه پیشرفتهای کشاورزی آمریکا و دلایل آن را به شکل گستردهای تشریح کردهاند. روزنامه مجلس در ذکر عوامل موثر بر رونق کشاورزی آمریکا به زمین فراوان، خاک حاصلخیز، زارعین پر کار، ماشینآلات تارة نوین، آب و هوای مساعد، و بالاخره به سیاست حمایتی دولت از کشاورزان اشاره میکند که به شهروندانش زمین رایگان واگذار میکند مشروط بر اینکه در مدت زمان معین آن را آباد سازند. این روزنامه در پایان ابراز امیدواری میکند که این رویکرد در ایران هم در پیش گرفته شود تا خلقی از فقر و محنت رهایی یابند. منابع دیگر هم آمریکا را از حیث زراعت غنیترین کشور جهان میخوانند و از دلایل عمده رونق و شکوفایی آن را فراوانی زمین و آب و هوای مناسب میشمرند که سبب میشود انواع میوهها و حبوبات در این کشور به عمل آیند؛ برای نمونه سیب آن در دنیا بینظیر است. گندم هندی، کوکو، مانیوک و تنباکو از جمله محصولات مهم این کشور است. وانیل و کاکائو که میوهاش شبیه به بادام است و فرنگیان از آن شکلات میسازند نیز از محصولات خاص آمریکا هستند. ادعا میشد سیبزمینی ابتدا در کوهسارهای میانی آمریکا به عمل آمده است. در بحث از محصولات مهم آمریکا به پنبه نیز اشاره شده است. پنبه این کشور تا آنجا اهمیت داشت که اغلب کارخانههای نساجی دنیا به پنبه آن وابسته بودند، به گونهای که ۷۰درصد از پنبه جهان متعلق به آمریکا بود. در ۱۳۲۶ق، یعنی دو سال بعد از انقلاب مشروطه، ادعا میشد آمریکا سالانه ۲۵۰۰ کرور تومان از صادرات پنبه درآمد کسب میکند. از دیگر محصولات معروف بانانیه و ایگنام (نوعی سیبزمینی)، چوبهای صباغی، درخت کین کینا، اپیکاکوانا و جلب و سایر گیاههای طبی بود. درخت با نانیه یا همان موز، را معین السلطنه در یکی از پارکهای آمریکا برای نخستین بار دیده و با حیرت از آن یاد کرده بود. منابع مکتوب این دوره فراوانی و کیفیت محصولات کشاورزی آمریکا را به خوبی توصیف و حتی پیشرفت حیرت انگیز این کشور را در زمینه کشاورزی با دیگر کشورهای برتر دنیا مقایسه میکنند. برای نمونه رضاقلی میرزا مینویسد: اغلب کشورها، از جمله انگلستان، بیشتر مایحتاج خود از قبیل پشم، پنبه، شکر، برنج، ادویه، قهوه، گندم، جو و سایر حبوبات و پارهای میوه و نباتات را از آمریکا تامین میکرد، حال آنکه خود آمریکاییها هم قبلا همین متاع و ضروریات را از هندوستان میآوردند، اما از نیمه دوم قرن نوزدهم حتی مثقالی از این اقلام از هندوستان وارد نشده. با این توصیفات، طبیعتا این سوال پیش میآید که عوامل موثر بر شکوفایی زراعت و کشاورزی آمریکا کدامها بودند که حتی اروپای متمدن در تامین مایحتاج خوراکی به آن کشور وابسته شده بود؟
از نگاه مطبوعات دوره قاجار
چنانکه اشاره شد، از جمله دلایل برتری بازده کشاورزی آمریکا کیفیت، حاصلخیزی و استعداد خاک و زمینها ی این کشور بود. آمریکا با دارا بودن سطح زیر کشت بینظیر، نسبت به دیگر کشورها، جایگاهی ممتاز در زراعت و کشاورزی جهانی داشت
بنابراین، باید کمیت و وسعت این زمینها را همچون امتیازی برای آن کشور در نظر گرفت. اهمیت این امر را از این واقعیت میتوان دریافت که مساحت زمینهای کشاورزی این کشور تقریبا دو برابر مساحت تمام اراضی هندوستان بود و از حیث اعتدال هوا و حاصلخیزی بر هندوستان برتری داشت. به این ترتیب، طبیعی بود که غله برداشتی از این زمینها علاوه بر سیر کردن مردم آمریکا، به دیگر ممالک هم صادر شود. روزنامه وقایع اتفاقیه یکی دیگر از دلایل پیشرفت کشاورزی آمریکا را اهمیت و توجه دولت این کشور به زراعت میداند. در نتیجه این توجه، تولیدات کشاورزی به اندازهای بود که نگهداری از آنها مشکل بود مثلا در نیمه قرن نوزدهم انبارهای شهرهای آمریکا چنان از هر نوع غله و آرد و سایر مأکولات پر بود که جایی برای انبار کردن غله وجود نداشت و بسیاری از غلات بیرون از انبارها مانده بود و کشتی کافی برای حمل و انتقال این آذوقه به فرنگستان وجود نداشت. در واقع هر وقت در فرنگستان غله کم میآمد از آمریکا وارد میشد. برای درک میزان توجه حکومت آمریکا به کشاورزی و کشاورزان همین بس که گفته میشد دولت آمریکا از ابتدای سال ۱۹۰۱م تا پایان سال ۱۹۱۰م مبلغ ۱۸میلیون لیره برای ترقی امور زراعتی هزینه کرده است، حال آنکه عایدات محصولاتی که در این فاصله زمانی به دست آمده ۱۶میلیون لیره، یعنی ۲میلیون کمتر از هزینههای صورت گرفته است. از این نکته پیداست که حکومت آمریکا تا چه میزان برای رشد زراعت برنامهریزیهای دراز مدت کرده بود وقایع اتفاقیه مهاجرت نیروی کار به آمریکا را از دیگر عوامل موثر بر پیشرفت کشاورزی در این کشور میداند: «هر ساله مردم زیادی از فرنگستان به آنجا مهاجرت میکردند و بیشترشان به زراعت مشغول میشدند.» روزنامه مجلس حتی ادعا میکند روزی نیست که چند تن از اهالی سوریه و شامات برای کشاورزی و زراعت وارد آمریکا نشوند و به حدی اعراب آسیای صغیر در آن نقاط زیاد شدهاند که چند روزنامه یومیه به زبان عربی طبع و نشر میشوند. مجلس نتیجه میگیرد که اگر در ایران نیز ایالات سیستان و بلوچستان، قائنات و فارس تعمیر و آباد شوند، کشاورزی ایران همچون آمریکا متحول خواهد شد. مبارزه با حشرات موذی و آفات محصولات زراعی نیز یکی دیگر از عوامل فزونی رشد و شکوفایی کشاورزی آمریکا ذکر شده است. بنا بر اسناد وزارت خارجه، در آمریکا «مبارزه با حشرات موذی از طریق استفاده از کود و سموم شیمیایی» بود که یقینا برای ایرانیان عصر قاجار از اهمیت فزایندهای برخوردار بوده است. راهکار بعدی برای مبارزه با حشرات و آفتها، آنگونه که حسین علایی اشاره کرده، بهره گرفتن از پرندگان و حیواناتی بود که از این حشرات مضر تغذیه میکردند. علیقلیخان در خصوص دلایل پیشرفتهای علمی آمریکا در زمینه کشاورزی یادآور میشود که شخصا در کالیفرنیا در کنار دریای محیط (اقیانوس) پاسیفیک دیده است که یک خانواده دوازده نفری در قطعه زمینی به وسعت پنج جریب آمریکایی به قدری حاصلهای مختلف برمیدارند که در عرض سال نهتنها سبزیجات، شیر، تخممرغ و علوفه موردنیاز خود را از همان پنج جریب زمین تامین میکنند، بلکه میزان زیادی را هم میفروشند که با پول آن میتوانند فرزندانشان را به مدرسه عالی بفرستند. تلاش دولت آمریکا برای آموزش زارعین نیز از موارد بسیار مهم توسعه کشاورزی این کشور به شمار میرود. در این کشور وزارت تجارت و زراعت و شعبههای زراعتی محلی که از طرف دولت در هر شهر و بلوکی تاسیس شده بودند، اخبار آخرین یافتههای علمی مربوط به کشاورزی و زراعت را به شیوة خطابه و اعلان یا از راه جراید به اطلاع زارعان میرساندند. حسین علایی رسالهای به وزارت فلاحت ارسال کرده و در توضیح آن نوشته بود.
ناظر امور دهات تحت توجه وزارت فلاحت آمریکا رسالهای راجع به امتحانات سال ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰م در مزرعه سن آنتونی منتشر نموده که مندرجات آن از این قرار است:
۱- قلمرو و کار و آزمایشات ٢- وضع زراعتی ناحیه ۳- کشت و کاری و درو ۴- برگرداندن زمین و مرزبندی ۵- امتحانات در خصوص پنبه ۶- امتحانات در باب نخود و سایر غله جات ۷- شرح رسایلی که راجع به موضوع نوشته شده است. از این گزارش علایی میتوان احتمال داد نهتنها زارعین آموزش داده میشدند، بلکه از آنان امتحان گرفته میشد و مقامی با عنوان «ناظر امور دهات» مسوولیت این امر را به عهده داشت. بنابراین، مساله آموزش زارعین امری نمادین نبوده و با جدیت دنبال میشده است مطبوعات قاجاریه عامل بعدی شکوفایی زراعت آمریکا را بهرهگیری از وسایل و ماشینهای جدید الاختراع کشاورزی میدانند. روزنامه ثریا در بحث از اهمیت این ماشینها و مقایسه آن با ایران معتقد است ممالک متمدن در نتیجه اختراع آلات و ادوات جدید زراعی زمینها ی سنگلاخ را چنان بارور ساختند که کشتزارهای مشهور و ممتاز عالم از یادها رفتند و این در حالی است که در ایران به واسطه عدمعلم و دانش زراعت نهتنها زمین بایری آباد نشد بلکه اراضی حاصلخیز کشور هم بایر و لم یزرع شدند. همچنین به گفته حبلالمتین اگر زارعین آسیایی زراعت را به روش آمریکاییها انجام دهند آیندهای بهتر خواهند داشت. نویسنده این نشریه بر این باور است که چنانچه زارعین ایرانی فن زراعت را بیاموزند ۱۰درصد آنان برای فعالیت در بخش کشاورزی کفایت خواهند کرد و سایرین میتوانند به کارهای دیگر یا به توسعه ادارة زراعت پردازند. علیقلیخان نبیلالدوله نیز در یکی از گزارشهای خود به وزارت خارجه از تاثیر زراعت بر ثروتمند شدن آمریکاییها سخن میگوید به روایت وی، امروزه در آمریکا زراعت کار از مال دنیا بینیاز است و همچون یک امیر پول خرج میکند و صاحب اتومبیلی است که چندهزار دلار قیمت دارد. از نظر وی تمام اینها به خاطر آزادی و به کار بردن شیوهها و ابزارهای علمی است. مطبوعات قاجاریه و گزارشهای نمایندگان سیاسی ایران در واشنگتن بر لزوم بهرهگیری از پیشرفتهای زراعی آمریکا تاکید کردهاند. البته نمایندگان سیاسی آمریکا در ایران هم از روی آوردن ایرانیان به ادوات و ماشینهای آمریکایی استقبال میکردند چنانکه جان تایلر، نایب سرکنسول آمریکا در تهران، تلاش میکرد باب صدور مصنوعات آمریکایی، بهخصوص ماشینآلات کشاورزی، به ایران گشوده شود.
دستاوردها و تاثیرپذیری ایرانیان
افزایش آگاهی ایرانیان از پیشرفتهای اقتصاد کشاورزی آمریکا، علاوه بر اینکه باعث انتقاد محافل مختلف فکری از وضعیت کشاورزی ایرانیان شد زمینههای گسترش روابط و بهرهمندی از دانش و فناوری پیشرفته آمریکا را فراهم کرد. گروهی به این باور رسیده بودند که تا ایران در مسیر کشورهای پیشرفته و بهویژه آمریکا گام برندارد و عوامل تولید خود را با دانش روز هماهنگ نکند، امکان بهرهوری مناسب از کشاورزی را نخواهد داشت. بنابراین، با الگوگیری از اقتصاد کشاورزی آمریکا تلاش کردند تغییرات جدی در کشاورزی ایران ایجاد کنند. بهرهمندی از دانش و پیشرفتهای زراعی آمریکا از چند طریق محقق میشد که ذیلا به آن میپردازیم.
ورود بذر و نهال آمریکایی به ایران
یکی از سادهترین راههای بهرهمندی از دانش آمریکا استفاده از بذر و تخم محصولات آمریکایی بود به احتمال زیاد نخستین تجربه عملی این کار در سال ۱۲۶۶ ق در دوره امیر کبیر بود.
در این سال استاکینگ، کشیش آمریکایی، در ارومیه تخم پنبه را در زمینی به مساحت سه طناب زمین کاشت و نمونهای از غوزه شکفته آن را نزد دولت فرستاد و توصیه کرد از کاشت و ترویج آن حمایت کند. امیرکبیر به ترویج زراعت پنبه آمریکایی دست زد و تخم آن را توسط عیسی خان بیگلربیگی در اطراف تهران میان زارعان پخش کرد. دو سال بعد روزنامه وقایع اتفاقیه در یکی از شمارههای خود از مردم خواست هر که از این نوع پنبه کاشته است. در خصوص رشد آن به روزنامهها گزارش دهد تا روشن شود کدام زمین و کدام ناحیه برای کاشت و به عمل آوردن این محصول مستعدتر است که از سال آینده مردم آن ناحیه اقدام به کاشت آن کنند. به این ترتیب، نخستین تجربه ایرانیان از کاشت بذر محصولات زراعی آمریکا کاملا رضایتبخش بود این تجربه به احتمال زیاد نتیجة ابتکار عمل خود کشیش استاکینگ بود. اما واکنش روزنامه وقایع اتفاقیه به کاشت پنبه آمریکا و درخواستش از مردم برای ارائه گزارش در این زمینه نشان میدهد که مطبوعات این دوره هم بر اهمیت این محصول و لزوم کاشت آن در ایران پافشاری کرده بودند. چنانکه از این تاریخ به بعد نیز مرتبا بر لزوم کاشت پنبه و دیگر محصولات آمریکایی تاکید داشتند. مقامات دولتی هم به همین ترتیب در سالهای بعد درخواستهایی برای استفاده از تجربه آمریکاییها در زمینه کشاورزی داشتند. برای نمونه نصرالله مشیرالدوله در نامهای به مقامات آمریکایی از آنها خواسته بود از انواع گردوهای موجود در آمریکا و همچنین از اقسام گلها و درختها نمونههایی به ایران ارسالکنند. طبق سندی دیگر روشن میشود رئیسجمهور آمریکا بذرهای گل و گیاهان مختلف را برای شاه ایران فرستاده بود. نصرالله مشیرالدوله طی نامهای به سفارت آمریکا مراتب قدردانی شاه را از این بابت به اطلاع رئیسجمهور آمریکا میرساند. اسحق مفخم الدوله نیز در سال ۱۳۲۱ق نهال بادام زمینی و گردوی «بی پره» را به ایران ارسال داشت. مرتضی ممتاز الملک، وزیر مختار بعدی ایران در آمریکا، نیز از ارسال بستههای بذر از طرف رئیسجمهور آمریکا به شاه ایران خبر میدهد و در گزارشی از عزم مجدد رئیسجمهور آمریکا برای ارسال نمونه نشای بوته بعضی از نباتات برای شاه ایران میگوید. طبق سندی در همین سال (۱۳۲۱ق) شاه ایران طی نامهای از رئیسجمهور آمریکا بایت وصول بستههای تخم تشکر و قدردانی میکند. این روند تا اواخر دوران قاجار تداوم یافت. در سال ۱۳۳۹ق وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه از آمریکا قلمه و نهال چند نوع درخت و بذر چند نوع گل و بقولات و غله تقاضا میکند. علاوه بر این نهالها، اطلاعاتی هم در مورد برخی از میوهها مانند لوگانری به ایران فرستاده میشود. لوگانری میوهای بود منحصر به آمریکا و حاصل پیوند تمشک و توت فرنگی که لوگان، قاضی کالیفرنیا، آن را ابداع کرده بود و انتظار میرفت زراعت و کشت آن در ایران نتیجه بخش باشد. همچنین در این دوره چند رساله در مورد زراعت و چگونگی پرورش نهال و قلمهها به ایران فرستاده شد.