در چنین موقعیتی بود که علیقلیخان به دولت ایران پیشنهاد کرد برای تجارت و زراعت یک یا دو مستشار از آمریکا استخدام کند. تاکید علیقلیخان بر آمریکا، بنا به گفته خود او، به دو دلیل بود. نخست اینکه آمریکا در حوزه فلاحت بیش از دیگر کشورها ترقی کرده و تجارب ارزشمندی به دست آورده و چنان توانمند شد که قادر است آذوقه جمعیت ۹۲میلیون نفری خود را تامین و حتی محصولات خود را به خارج از کشور نیز صادر کند. دلیل دوم این بود که مستشار آمریکایی نسبت به دیگر کشورها حقوقی کمتر میگرفت. ده سال بعد از توصیههای علیقلیخان، در سال ۱۳۳۹ق، دولت ایران برای مذاکره دراینباره و تعیین جزئیات شرایط استخدام یک مستشار عالی رتبه و چند نفر متخصص در امر فلاحت وارد عمل شد و حسین علایی، وزیر مختار ایران در آمریکا، را مامور کرد تا اقدامات لازم را در این خصوص انجام دهد. دولت ایران از دولت آمریکا خواسته بود آن چنان که همواره با ایران مساعدت کرده است، در این زمینه نیز با حسین علایی همکاری کند. جان. ل. کالدول، سفیر آمریکا در ایران، موافقت و مساعدت کشور خود را با استخدام یک عده متخصص و مستشار برای توسعه منابع فلاحتی ایران اعلام کرد و گفت دولت آمریکا خیرخواه و مشتاق موفقیت هر نهضتی است که برای بهبودی اوضاع مملکت میکوشد در همین زمان، به دلایلی چند در داخل ایران تمایل و گرایش شدیدی به مساعدت از آمریکا در جریان بود. از جمله این دلایل میتوان به موارد زیر اشاره کرد: یکی اینکه در آستانه انقلاب مشروطه و بعد از آن آمریکا در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تحولات سریع و شگفت انگیزی را پشت سر گذاشته و در بسیاری از این حوزهها، همچون اقتصاد کشاورزی، به دستاوردهای بدیع و دور از انتظاری رسیده بود، به طوری که حتی کشورهای اروپایی با ستایش و تحسین از این تحولات یاد میکردند. همچنین این کشور، برخلاف برخی از کشورهای اروپایی، سابقه استعماری نداشت و چون فاصله زیادی با ایران داشت نمیتوانست مطامع استعماری خود را در ایران پیاده کند. از این رو، بسیاری از سیاستمداران راه رهایی ایران از چنگال استعمار روس و انگلیس را نزدیک شدن به آمریکا به عنوان یک نیروی سوم میدانستند. این عوامل موجب شد آمریکا به کشور مناسبی برای اخذ الگوهای تجدد و تمدن در حوزههای مختلف از جمله کشاورزی تبدیل شود، تا جایی که گفته میشد بدون به کارگیری مستشار فلاحتی از آمریکا دولت ایران به تنهایی نمیتواند وضعیت زراعت را سروسامان دهد. در توضیح این امر گفته میشد وزارتخانه تجارت چند سال است تاسیس شده، اما این تحول عملا فایدهای برای کشور نداشته است. روزنامه مرد آزاد در سال ۱۳۴۱ق نوشته است:
… هفده سال تجربه به ما فهمانده است که ایرانی به دست خود لیاقت ادارة مملکت را ندارد، شاید هم بتواند، ولی به این زودیها خیر. باید در این راه به آمریکا متوسل شد، زیرا این کشور برای ما مناسبتر از دو دیگر است. از حیث فلاحت هم آمریکا سرمشق سایر ملل است. اکثر اختراعات جدید فلاحتی منصوب به مخترعین آن ملت است و فلاحت در این مملکت بیش از سایر ممالک رو به ترقی است و ما باید در همان وقتی که مستشاران مالی آمریکایی را استخدام کردیم چند نفر آمریکایی را هم جهت این وزارتخانه دعوت مینمودیم تا به اوضاع تجارت و فلاحت سروسامان بدهند. این موضع نشریه مرد آزاد به تنهایی گویای ملاحظات همهجانبه ایرانیان نسبت به آمریکاست.
ورود ماشینآلات کشاورزی آمریکا به ایران
استفاده از ماشینآلات جدید آمریکا از دیگر راهکارهایی بود که متخصصان و نمایندگان سیاسی ایران در واشنگتن بر آن تاکید میکردند. دهقان ایرانی ازهزار سال قبل با همان گاو آهنی که اینک در دست داشت روی زمین کار کرده بود. او هنوز از آثار اجداد خود دست نکشیده و از اختراعات و ترقیات جدید بهرهمند نشده بود. مجلة فرنگستان چاره و درمان تمام مشکلات را انقلاب فلاحتی میدانست، زیرا بر این اعتقاد بود که این انقلاب فقر و فاقه را از بین میبرد. بنابراین، از نظر این مجله، باید به تمدن غرب و بهویژه آمریکا نزدیک شد و برای اصلاحات فلاحتی نتایج اختراعات و اکتشافات جدید را منتشر کرد و دولت که شخصا مدیر املاک خالصه است، باید به تدریج ماشینآلات فلاحتی جدید را وارد کشور کند و مثلا به مردم بفهماند که گوت مصنوعی چیست و ماشینهای موردنیاز برای حفر قنوات را خریداری کند.
به دنبال انعکاس اختراعات آمریکاییها در عرصه ماشینآلات کشاورزی، طبیعی بود که پادشاهان قاجار نیز در جریان این اخبار و تحولات قرار گیرند. یکی از نخستین تلاشها ی شاهان قاجار برای برخورداری ایران از پیشرفتهای آمریکا در عرصه زراعت نوین، قراردادی بود که ناصرالدینشاه با طارنس آمریکایی منعقد کرد و بر اساس آن طارنس متعهد میشد چاههای آرتیزین را حفر کند. در واقع، هدف مقامات ایرانی از اعطای این امتیاز توسعه زراعت و از میان بردن مزارع بیآب با کندن چاههای طبیعی بود. مدت این امتیاز ۲۰ سال بود و پس از ختم این مدت، چاههای مذکور و مزارع و کشتزارها با همة آلات و اسباب مخصوص آنها به دولت واگذار میشد. روزنامه اختر این عمل را «موجب آبادی مملکت و تکثیر زراعت و حرائت» دانست و نوشت «به سبب این چاههای جدیدالاحداث زراعت رونق مییابد و موجب رفاه حال سکنه میشود.»
اعتمادالسلطنه نیز اقدام آمریکاییها برای احداث چاههای مختلف با دستگاههای پیشرفته را اختراعی عظیم در زمینه کشاورزی توصیف و از این امتیاز با عنوان «فیض بیپایان» برای ایران یاد میکند. مظفرالدین شاه نیز متمایل به بهرهگیری از اختراعات آمریکاییها در عرصه زراعت بود. در این زمان خبر تولید تلمبههایی که آب را از اعماق زمین بیرون میکشیدند همه جا پیچیده و ایران که در بسیاری از نقاط با مشکل تامین آب برای شرب و کشاورزی مواجه بود متوجه این اختراع جدید شده بود. بههمینخاطر بود که مظفرالدین شاه به اسحاق مفخم الدوله، نماینده سیاسی ایران در واشنگتن، دستور داده بود کاتالوگ تلمبههایی که قادرند آب را از دهها ذرع زیر زمین به سهولت بیرون بکشند همراه با قیمتهای آنها برایش ارسال کند. مفخم الدوله در پاسخ به وی درخصوص مزایای این دستگاهها نوشت که باعث آبادانی باغها و مزارع میشوند و در نتیجه آن به ثروت آمریکا افزوده میشود. اگر از این نوع ماشینها به ایران آورده و به مردمانی داده شود که به خاطر کمآبی نمیتوانند زراعت کنند، طولی نخواهد کشید همه آنها صاحب باغ و مزارع شوند.
علیقلیخان هم که در این ایام (۱۳۲۱ق) کنسول ایران در باطوم بود، در گزارشی از مزایای تلمبههای پیشرفته آمریکا در باکو و لزوم خریداری آن نوشته بوده با گذشت زمان و اهمیت یافتن ادوات زراعتی آمریکا و بالا رفتن حجم خرید این ادوات از سوی ایران، بالاخره در سال ۱۳۳۸ق شرکتی با عنوان «کمپانی ایران و آمریکا» برای توسعه و پیشرفت و حمل وسایل و تجهیزات کشاورزی به ایران تاسیس شد. چند سال بعد در چارچوب خرید ماشینآلات کشاورزی از آمریکا، وزارت خارجه ایران در نامهای از سفارت ایران در واشنگتن خواست اطلاعاتی در مورد کمپانی انترناسیونال هاردستر به این وزارت ارسال کند. در این نامه آمده بود که وزارت خارجه با مستر اونس، نماینده آمریکا پرشیان، و ولینمیتاند تردینگ برای خریداری ماشینآلات فلاحتی از کمپانی انترناسیونال هاردستر مشغول مذاکره است، اما چون وزیر جنگ (سردار سپه) از موفقیت کمپانی مزبور اطلاعات کافی ندارد و نیز برای اینکه در آتیه ندامتی حاصل نشود لازم است سفارت ایران در آمریکا در خصوص ماشینآلات این کمپانی تحقیقات کافی بنماید که آیا آخرین و پیشرفتهترین ماشینآلات را داراست یا خیر. حتی در این دوره کمپانیهایی به نام الامویاکین درباره خربزه ایران به تحقیق پرداختند به این ترتیب، در اواخر دوره قاجاریه کمپانیهای مختلفی از آمریکا وارد ایران شدند و بسیاری از تجار آمریکایی آمادگی و تمایل خود را برای خرید مواد خام صنعتی و کشاورزی، بهویژه پنبه، ابریشم و توتون، از ایران اعلام کردند
آگاهی از دانش نوین زراعی آمریکا
گزارشهای سفرا و نمایندگان سیاسی ایران در واشنگتن حاوی اطلاعات مفیدی از پیشرفتهای آمریکا در زمینه کشاورزی و زراعت هستند و این اطلاعات را از وسایل بااهمیت ترقی و ازدیاد ثروت مملکت حاصلخیزی مثل ایران میدانند. وزارت تجارت و فلاحت ایران در نامهای از علیقلیخان نبیلالدوله درخواست میکند در خصوص امور تجارتی و فلاحتی گزارشهایی ارسال کند. به این ترتیب، علیقلیخان کتب و اوراق چاپی در موضوع زراعت و تجارت اتازونی و ۱۰۰ شماره پیدرپی از مطالب فلاحتی آمریکا را به ایران میفرستد. وی بر این باور بود از هزاران فایده تجارت و زراعت همین یک فایده بس که سهولت نشر و ترقی آن از راهآهن سراسری بیشتر است.
بنابراین، ارسال کتابچههای فلاحتی از آمریکا تقویت کشاورزی ایرانیان و آگاهی از فناوریهای آمریکا را به همراه داشت. علاوه بر علیقلیخان، دیپلماتهای دیگری نیز در تقویت کشاورزی ایران کوشیدند. از آن میان میتوان به صدیقالسلطنه سفیر ایران در واشنگتن اشاره کرد که چند رساله در مورد کشاورزی و انواع بذرها به ایران فرستاد. سفارت آمریکا هم بنا به سفارش یکی از ماموران وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه مجلات وزارتی و دهاقین و سالنامه وزارت فلاحت آمریکا را برای ایران ارسال کرده بود. صدیق السلطنه در ۱۳۳۹ق جای خود را به حسین علایی داد. در زمان او هم این تلاشها ادامه یافت. علایی اطلاعات و دادههای ارزشمندی را در این خصوص از واشنگتن به وزارت فواید عامه ارسال کرد. او در این زمینه بیشتر و جدیتر از سفرای قبل و بعد به عمل کرد و خدمات ارزندهای به ثمر رساند. علایی میکوشید در زمینههای متعدد ایران را از آخرین ترقیات زراعی آمریکا مطلع کند.
برای نمونه نتیجه آخرین تحقیقات اداره شناخت حشرات (معرفت الحشره)، وابسته به وزارت فلاحت آمریکا، را به ایران ارسال کرد که احتمالا درباره سموم دفع آفتهای محصولات کشاورزی بود و به وزارت فلاحت توصیه کرد آن را ترجمه کند وی در اقدامی مهمتر ضمن ارسال چهل جلد کتابچه منتشر شده از طرف وزارت فلاحت آمریکا گزارش میدهد که این کتابچهها اغلب حاوی مطالب مهمی هستند که به کار فلاحت هر مملکتی میخورد بنابراین، از گزارش سفیران ایران در واشنگتن معلوم میشود که آنها ضمن اشاره به پیشرفتهای افسانه وار آمریکاییها در عرصه زراعت، کتابچههایی در این خصوص به ایران میفرستادند تا وزارت زراعت آنها را نشر دهد و ایرانیان نیز مانند آمریکاییها از آنها استفاده کنند.
ایرانیان فارغ التحصیل از آمریکا در رشته فلاحت و زراعت و دیپلماتهای ایرانی در اواخر دوره قاجاریه معتقد بودند برای گسترش روابط دو کشور باید گروهی از ایرانیان در مدارس آمریکا تربیت شوند و مدارسی به سبک نظام آموزشی آمریکا در ولایات مختلف ایران تاسیس شوند، بنابراین، خواستار اعزام هرچه سریعتر محصلان به آمریکا بودند. این در حالی بود که میسیون آمریکا از زمان ورود به ایران در سال ۱۸۳۵ تا پایان حکومت قاجاریه سرگرم احداث مدارس آمریکایی در جای جای ایران بود و تا آنجا که شواهد و مدارک نشان میدهند، روشهای آموزشی این مدارس بر پایه نظام آموزشی آمریکا بود.
با این حال روشن نیست منظور دیپلماتهای ایرانی مقیم واشنگتن از تاسیس مدارس آمریکایی در ایران چه بوده است. برای نمونه علیقلیخان معتقد بود از نظر علمی و عملی و اخلاقی مدارس آمریکا از تمام کشورهای جهان برتر است. حتی کشورهای اروپایی هم دانشجویان خود را برای تحصیل در تمامی رشتهها و علوم و فنون مهندسی و زراعی و فلاحت و… به این کشور اعزام میکنند. اما آنچه اهمیت داشت این بود که محصلان و افرادی که برای ادامه تحصیل علم به آمریکا فرستاده میشدند بعد از مدتی به ایران برمی گشتند و منبع تحولی عظیم در جامعه بودند.
برخی از آنها با هدف تعلیم به دانشآموزان کتابهای زیادی از آمریکا با خود میآوردند، یکی از این دانشآموزان که رشته زراعت را برای تحصیل انتخاب کرد جلیل هاشمزاده بود. او از جمله فارغالتحصیلان رشته فلاحت در ۱۳۳۹ ق بود که در آستانه بازگشت به ایران از وزارت معارف تقاضا کرد مبلغی برای خریداری ماشینآلات کشاورزی به او دهد تا ماشینآلات مورد نظر را که وجود آنها به نفع دولت است خریداری کند و با خود به ایران بیاورد علایی، دیگر سفیر ایران در آمریکا، بر لزوم تحصیل دانشآموزان ایرانی در رشته زراعت تاکید میکرد و معتقد بود آمریکا بیش از هر کشور دیگری به آموزش و تعلیم زراعت و فلاحت توجه میکند و مدارس آنها برای این فن از همه کشورهای دنیا کاملتر و عملیتر است. بنابراین، جوانان ایرانی باید در این رشتهها در آمریکا تحصیل کنند، چون ترقیات آینده ایران باید از طریق زراعت و فلاحت باشد.
از این رو، شمار محصلان ایرانی در رشته فلاحت در آمریکا بسیار زیاد بود. شاید یکی از دلایلی که در اواخر دوره قاجاریه آمریکاییها در ایران مدرسه فلاحت تاسیس کردند، حضور فارغ التحصیلان فراوانی از این رشته در ایران بود که در آمریکا تحصیل کرده بودند و میخواستند به کمک آمریکاییها این رشته را در ایران توسعه دهند. همچنین، بنا به نوشته علیقلیخان، حدود ۳هزار نفر ایرانی که عموما از آسوریان ارومیه بودند، در بلاد مختلف آمریکا پراکنده بودند. از این تعداد حدود ۶۰درصد به زراعت مشغول بودند. سفیر ایران در واشنگتن درخواست میکند برای ایرانیان مقیم آنجا، در ایالات کالیفرنیا، کلونی تشکیل شود تا آنها ضمن یادگیری فنون کشاورزی این کشور موقع بازگشت به ایران بتوانند در این عرصه خدمت کنند.
علاوه بر سفرا، مطبوعات هم بر ضرورت فرستادن محصل به آمریکا و توجه به دانش زراعی این کشور تاکید میکردند و ثروت آمریکا از زراعت را ثمرة علم و مدارس میدانستند. روزنامه چهرهنما مینویسد: «عایدی آمریکا از برکت زراعت ۴۰میلیارد دلار بوده است. این ثمره علم و نتایج مدارس است که بدبختانه هنوز با این همه هیاهوی عالمگیر، هموطنان ما گوششان را پنبۀ غفلت فرو گرفته و از شهد مصفای علم کامشان بهره ندیده است و مندرجات چهره نما را یاوه میپندارند.» طالبوف هم ضمن انتقاد از وضعیت علم و دانش در ایران، یکی از عوامل ثروت آمریکا را توجه به دانش کشاورزی ذکر میکند. علاوه بر فرستادن محصل به آمریکا، روزنامه نگاران و دیپلماتها راهحل بسیاری از مشکلات ایران را انقلاب فلاحتی میدانستند و بر این باور بودند که ایجاد مدارس کوچک فلاحتی در شهرها و روستاها سبب میشود کودکان دهکده به اصول اکتشافات جدید فلاحتی آشنا شوند و فکر آنها روشن شود.