در این زمینه، عباسمیرزا، ولیعهد و قائممقام فراهانی، پیشکار او، تعدادی فعالیت اصلاحی را شروع کردند که آنها را میتوان پیشزمینههای برنامههای توسعهای میرزا تقیخان فراهانی معروف به امیرکبیر (۱۸۵۲-۱۸۰۷) دانست. صدارت ۳۹ماهه امیرکبیر که از ۱۹ اکتبر ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۱ ادامه یافت را میتوان سرآغاز خطمشیهای توسعه در ایران در نظر گرفت. مهمترین اقدامهای امیرکبیر در دوران کوتاهمدت صدارتش را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
– تاسیس مدرسه عالی دارالفنون تهران- دارالفنون ناصری: مهمترین حاصل خطمشیهای به جا مانده از دوران امیرکبیر، احداث دارالفنون ناصری است که در دیماه ۱۲۳۰ -۱۳روز پیش از قتل امیرکبیر- رسما گشایش یافت. دارالفنون ناصری را میتوان موسسهای آموزشی در حد بین دبیرستان و دانشگاه در نظر گرفت. تاسیس دارالفنون ناصری در تهران و دارالفنون سلطانی/ عثمانی در استانبول قابل مقایسه هستند. در آغاز، هفت معلم اتریشی، آموزش در دارالفنون را بر عهده داشتند. بعدها با اعتراض سفیر انگلستان به ملیت اتریشی این افراد، چند استاد ایتالیایی، فرانسوی و آلمانی نیز به این افراد اضافه شدند.
سه استاد ایرانی طب، عربی و جغرافیا و یک استاد فرانسوی مقیم ایران نیز به این جمع افزوده شدند. دارالفنون با ۳۰نفر محصل شروع کرد که از خانوادههای بانفوذ مرتبط با حکومت انتخاب شده بودند. دارالفنون، اولین مرکز نوین علمی ایران، با مراکز علمی مشابه در اروپا قابل مقایسه شد و به این ترتیب نگرشهای برآمده از رنسانس اروپایی از طریق دارالفنون به ایران راه یافت.
قابلتوجه است که دارالفنون از ابتدا موسسه آموزشی سیاسی- نظامی برای نخبگان اشراف و اعیان ایران بود. دارالفنون کمتر به آموزشهای فنی و صنعتگری توجه داشت.
دولت مستعجل امیرکبیر به او فرصت نداد تا در مورد خطمشیهای صنعتی و فناوری اقدامی اجرایی را شروع کند.
– انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه؛ اصلاح وضع مالیه؛ اصلاح نیروهای مسلح؛ اصلاحات اجتماعی- اقتصادی؛ اصلاح سیاست خارجی.
امیرکبیر در سال ۱۸۵۱ از صدارت خلع و به کاشان تبعید شد. او کمی بعد -در ابتدای سال ۱۸۵۲- به سعایت مهد علیا (مادر ناصرالدینشاه) و به دستور مستقیم ناصرالدینشاه در باغ فین کاشان ترور شد. جسد امیرکبیر ابتدا در کاشان دفن شد. استخوانهای او مدتی بعد به کربلا منتقل و به روایت مسلط در حجره جنوب شرقی صحن دفن شد. جمعیت میلیونی ایرانی که هرساله به کربلا مشرف میشوند، کمتر یادی از امیرکبیر میکنند.
سلطنت ناصرالدینشاه
به دنبال ترور امیرکبیر، ناصرالدینشاه به مدت ۴۷سال در نقش سلطان فعالیت کرد و سه سفر پرخرج به اروپا داشت. در سفر اول -۱۸۷۳ (۱۲۵۲)- همراهان ناصرالدینشاه در کل ۸۴ نفر و شامل ۱۰ تا ۱۲ وزیر و شاهزاده، ۶امیر (ژنرال) ایرانی و یک ژنرال اتریشی، تعدادی خدمه، عکاس، قهوهچی و…، دو نفر فرانسوی (دکتر ملولوزان، طبیب شاه و ژول ریشار، معلم و مترجم شاه) و دو نفر از سفارت انگلیس (جوزف دیکسون و رونالد تامسون) بودند. سفر دوم در سال ۱۸۷۸ (۱۲۵۶) و سفر سوم در سال ۱۸۸۹ (۱۲۶۸) انجام شد. حاصل این دورهگردیهای ناصرالدینشاه یکسری فعالیتهای گسسته از هم است که آنها را میتوان با عنوان خطمشی یا سیاست «از هر چمن گلی» خلاصه کرد. در اینجا به چند نمونه جالب از سوغاتهای فرنگ ناصرالدینشاه اشاره میشود؛ اگرچه سوغات او از فرنگ به این لیست خلاصه نمیشود:
واگن اسبی خیابانی در تهران؛ ماشیندودی از تهران به شهرری؛ شلیته برای زنان حرم شاه؛ دوربین عکاسی برای استفاده شخصی شاه؛ دگمه برای لباسهای شاه؛ تکیه دولت- کپی از روی آلبرت هال در لندن- برای سرگرمی شاه؛ انتخاب واحدهای نظامی کاساک (معروف به قزاق در ایران) به دلیل رنگ و شکل لباس آنها که برای شاه جالب بود.
اعزام دانشجویان ایرانی به اروپا
قبل و بعد از امیرکبیر، تعدادی ایرانی به شرح زیر به اروپا اعزام شده بودند:
۱۰۲۱ ش (۱۶۸۲م) (شاه عباس دوم): اعزام یک دانشجو برای تحصیل در نقاشی به ایتالیا؛ ۱۱۹۰ ش (۱۸۱۱م) (عباسمیرزا): اعزام دو دانشجو برای تحصیل در نقاشی و پزشکی به انگلستان؛ ۱۱۹۴ ش (۱۸۱۵م) (عباس میرزا/ قائممقام): اعزام ۵ نفر به انگلستان؛ ۱۲۳۰ش (۱۸۵۱م): احداث دارالفنون ناصری (یادگار امیرکبیر)؛ ۱۲۳۷ ش(۱۸۸۵م): اعزام ۴۲ نفر از فارغالتحصیلان دارالفنون به اروپا با تمرکز بر کشور فرانسه؛ ۱۳۰۱ ش: اعزام ۶۰ دانشجوی نظامی (توسط رضاخان سردارسپه زمان احمدشاه)؛ ۱۳۰۸ ش: اعزام اولین گروه دانشجو به اروپا- حدود ۱۰۰نفر هر سال! (زمان رضاشاه).
انقلاب مشروطه (۱۹۰۶)
با بررسی کامل تاریخی- که از عهده این مجمل خارج است- میتوان نشان داد که تاسیس و ادامه کار دارالفنون ناصری نقشی کلیدی در زمینهسازی، شروع و تکوین انقلاب مشروطه داشته است. با پایان دوره تحصیل نخستین نسل دانشآموختگان دارالفنون در سال ۱۲۳۷ه.ش (۱۸۵۸م) اولین گروه از دانشآموختگان آشنا با علوم و معارف جدید اروپایی پا به اجتماع گذاشتند. از آن پس در تمامی دهههای بعد، دانشآموختگان دارالفنون همواره از تاثیرگذارترین افراد در فضای سیاسی و اجتماعی ایران بودند.
از مشهورترین دانشآموختگان از نسل اول دارالفنون محمدحسنخان صنیعالدوله بود که پس از تحصیل در دارالفنون به فرانسه رفت. پس از بازگشت به سمت دارالترجمه همایونی و مترجم مخصوص ناصرالدینشاه و وزیر انطباعات (چاپ و نشر) رسید. نسلهای بعدی دانشآموختگان دارالفنون دارای وجوه اجتماعی بیشتری بودند و نسبت به شرایط سیاسی و اجتماعی ایران وقوف بیشتری داشتند. بسیاری از دانشآموختگان دارالفنون در جنبش مشروطه تاثیرگذار بودند. صنیعالدوله و احتشامالسلطنه، اولین و دومین رئیس مجلس شورای ملی، همچنین میرزا جهانگیرخان، مدیر روزنامه صوراسرافیل، از دانشآموختگان دارالفنون بودند.