• منطقه 22 - شهرک گلستان- ساحل شرقی دریاچه چیتگر - برج تجارت لکسون - طبقه 6

48000408 21 98+

info@toseabnieh.ir

شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18

استراتژی های تامین مالی پایدار برای تولیدکنندگان فرهنگی

استراتژی های تامین مالی پایدار برای تولیدکنندگان فرهنگی

استراتژی های تامین مالی پایدار برای تولیدکنندگان فرهنگی

خلاصه

رکود بزرگی که در این سال‌ها اقتصادهای غربی را تحت تأثیر قرار داده است، تغییر اساسی در اولویت‌های مداخله عمومی در اقتصادهای ملی را تحمیل می‌کند. در میان اثرات دیگر، محدودیت های شدید بودجه عمومی در بسیاری از کشورهای اروپایی به طور کلی باعث کاهش شدید بودجه عمومی در بخش فرهنگی شده است. زمینه‌های نهادی متفاوتی که تولیدکنندگان فرهنگی با آن مواجه هستند، مشوق‌های متفاوتی را به آنها ارائه می‌دهد. در نتیجه، آنها می توانند به این “اخبار بد” به طرق مختلف واکنش نشان دهند. در این مقاله ما دو جهت ممکن را برای غلبه بر این مشکلات که از اطلاعات ارائه شده توسط شاهدان کلیدی محلی پیشنهاد می‌شود، بررسی می‌کنیم: جهت‌گیری فردگرایانه، با هدف افزایش عرضه خدمات فرهنگی و بهره‌برداری از فرصت‌های بازار. جهت گیری مشارکتی مبتنی بر ایجاد شبکه ای از تولیدکنندگان فرهنگی درگیر در پروژه هایی که بر تأثیر اجتماعی فعالیت های آنها تأکید دارد. در ابتدا، ما هزینه های تحمیل شده توسط رکود بزرگ بر تولیدکنندگان فرهنگی در ایالات متحده و اروپا را با نگاهی به واکنش های مختلف ترسیم می کنیم. ثانیاً، ما استراتژی‌های مختلفی را که تولیدکنندگان فرهنگی می‌توانند برای رویارویی با بحران اتخاذ کنند و منابع مالی خود را متمایز کنند، مقایسه می‌کنیم. ما بر انتخاب چند محصول و ایجاد روابط رقابتی در یک شبکه تمرکز می کنیم. تجزیه و تحلیل بر اساس شواهد ارائه شده توسط مطالعات موردی در مورد گروهی از تولیدکنندگان فرهنگی در کاتانیا (سیسیل، ایتالیا) است. این تحقیق برخی از پیشنهادات سیاستی را در مورد نوع استراتژی هایی که باید بسته به اهداف سیاست گذار و ویژگی های تولیدکنندگان فرهنگی ترویج شوند، ارائه می دهد.

معرفی

در سال‌های پس از شوک اقتصادی 2008، کشورهای غربی دچار بحران مالی شده‌اند که در مورد آمریکا، اولویت‌های سیاست‌گذاران را به شدت تغییر داده و در مورد اتحادیه اروپا، بسیار سخت‌گیرانه اعمال کرده است. محدودیت های بودجه عمومی، به ویژه برای کشورهایی که بحران مالی بین المللی باعث ایجاد بحران بدهی دولتی شده است.

در بخش فرهنگی، رابطه بین تولیدکنندگان فرهنگی و سیاستگذاران که همواره تامین کنندگان اصلی فرهنگ بوده اند، به شدت تغییر کرده است. سوال این است که آیا چنین تغییری موقتی است یا دائمی، بحران مالی آخرین مرحله از یک فرآیند طولانی است که به طور قطعی نقش مداخله عمومی در هنر را تغییر می دهد.

ادبیات گسترده ای به تحلیل اثرات بحران اقتصادی بر اقتصاد فرهنگی می پردازد: پرات (2009) این موضوع را از دیدگاه نظری بررسی می کند و تأیید می کند که تأثیرات بر اقتصاد فرهنگی به میزان وابستگی آن به اقتصاد واقعی بستگی دارد. اگر اقتصاد فرهنگی بدیل شود و انگیزه نوآورانه خود را به فعالیت اقتصادی بدهد، نباید دچار بحران مالی و اقتصادی شود. گروداچ و سمن (2013) با توسل به داده های سرشماری پویایی و جغرافیای اقتصاد فرهنگی در ایالات متحده را در طول بحران مطالعه می کنند و تصویر بسیار متفاوتی به دست می آید: «رکود یک دوره رشد و نزول انتخابی است» (Grodach & Seman, 2013). ، ص 18).

در این مقاله، ما اثرات بحران اقتصادی را بر یک فعالیت فرهنگی بررسی می‌کنیم که به طور سنتی به شدت توسط بخش عمومی حمایت می‌شود و بنابراین، بسته به سختگیری مالی که مشخصه بسیاری از کشورهای غربی است، باید با کاهش بودجه عمومی مواجه شود. در این سالها این موضوع به ویژه در صورتی مهم است که کاهش نقش مداخله عمومی در اقتصاد فرهنگی را نه یک تغییر موقت، بلکه یک تغییر دائمی بر اساس چارچوب فکری متفاوت در نظر گرفت.

اقتصاد فرهنگی یک اصطلاح «چند ظرفیتی» است (گیبسون و کنگ، 2005)، که طیف وسیعی از فعالیت ها را پوشش می دهد (کیا، 2006). در این مقاله، ما توجه خود را بر تعریف دقیقی متمرکز می‌کنیم که شامل هنرهای نمایشی (یعنی اجراهای تئاتر و موسیقی) و تولیدکنندگان هنرهای تجسمی، و عرضه‌کنندگان خدمات فرهنگی برای ارزش‌گذاری میراث فرهنگی محلی است. 1 با این حال، ما نشان می‌دهیم که چگونه این تولیدکنندگان فرهنگی محلی نقش خود را در ارائه طیف وسیعی از خدمات فرهنگی بازآفرینی کرده‌اند. با یادآوری اسکات (2007)، آنها «خروجی هایی را ارائه می دهند که کارکردهای آنها سرگرم کردن، آموزش، آراستن و تقویت هویت است». ما یک رویکرد اقتصادی خرد را دنبال می کنیم که هدف آن تحلیل استراتژی هایی است که چنین تولیدکنندگان فرهنگی 2 می توانند برای رویارویی با کاهش بودجه عمومی طراحی کنند و چگونه تلاش آنها برای متمایز کردن منابع مالی خود می تواند به آنها برای بقا و رقابت در بازار کمک کند.

از منظر اقتصادی، عموماً تولیدکنندگان فرهنگی از نهاده‌ها برای تولید یک یا چند خروجی استفاده می‌کنند، با تفاوت‌های عمده بسته به اندازه، شهرت و ویژگی‌های سازمانی. ماموریت و عملکرد آنها تحت تأثیر مجموعه انگیزه هایی است که با آن روبرو هستند، همانطور که عمدتاً از بافت نهادی و سیستم حکومتی ناشی می شود.

در زمینه‌های مختلف، تولیدکنندگان فرهنگی با انگیزه‌های متفاوتی مواجه می‌شوند و بنابراین به شیوه‌های متفاوتی رفتار می‌کنند. ترکیب خروجی نهایی توسط سازمان فرهنگی انتخاب می‌شود و تا چه اندازه اولویت‌های مدیران را منعکس می‌کند یا تقاضامحور است، به الگوی مالکیت (عمومی، نه انتفاعی و سازمان خصوصی) و به انگیزه‌های مختلف مشخص‌کننده سازمان‌های مختلف بستگی دارد. زمینه ها تحلیل تجربی ما عمدتاً معطوف به سازمان‌های فرهنگی کوچک خصوصی و غیرانتفاعی است که درآمدهای آنها اساساً بودجه عمومی بود، که می‌توان آن‌ها را شاهدان کلیدی اقتصاد فرهنگی در کاتانیا (سیسیل، ایتالیا) در نظر گرفت (همچنین به کوچیا، موناکو و ریزو، 2015). بر اساس پرسشنامه ای که به آنها ارسال شده است، هدف ما بررسی استراتژی های انجام شده برای غلبه بر کاهش شدید بودجه عمومی و ارائه نکاتی برای آینده است.

تحلیل‌های مشابهی که در سطح ملی بر روی نوع خاصی از تولیدکنندگان فرهنگی انجام شده است (مراکز مستقل تولید فرهنگی در تورین، نگاه کنید به: برتاچینی و پازولا، 2015، راتکلیف و کاستلی، 2013)، نیز در نظر گرفته شده‌اند.

به طور خاص، تجزیه و تحلیل ما نشان می دهد که دو گزینه ممکن می تواند توسط سازمان های فرهنگی اعمال شود: گزینه های چند محصولی و گزینه های شبکه. در این دو گزینه می توان جهت های جدیدی را نیز پیشنهاد کرد.

از یک طرف، تولیدکنندگان فرهنگی با اتخاذ یک استراتژی چند محصولی، طیف محصولات فرهنگی lato sensu را که عرضه می کنند، گسترش می دهند.

با این حال، می‌تواند برای تولیدکنندگان فرهنگی توصیه شود که در گستره وسیعی از خدمات فرهنگی، فعالیت‌هایی را بگنجانند که بر نقش اجتماعی هنر تأکید می‌کند: به عبارت دیگر، تولیدکنندگان فرهنگی خود را به‌عنوان عوامل اقتصادی مسئول اجتماعی معرفی می‌کنند که از تأثیرات اجتماعی آن آگاه هستند. اقدامات آنها از این نظر، ما استراتژی‌ای را پیشنهاد می‌کنیم که می‌توان آن را چند کارکردی نامید ، نه صرفاً چند محصولی.

تاکید بر نقش اجتماعی هنر می تواند به تولیدکنندگان فرهنگی اجازه دهد تا در بسیاری از برنامه های اروپایی شرکت کنند (یعنی برنامه اروپای خلاق که در سال 2014 جانشین برنامه فرهنگ و رسانه شد): منبعی برای تامین مالی عمومی که به اندازه کافی توسط اپراتورهای فرهنگی محلی مورد بهره برداری قرار نگرفته است. در مطالعات موردی

علاوه بر این، با در نظر گرفتن کاستی های مداخله عمومی در هنر (مازا، 2011)، کاهش بودجه عمومی ملی و محلی می تواند فرصتی برای تولیدکنندگان فرهنگی برای غلبه بر وابستگی به تصمیم گیرندگان سیاسی باشد.

از طرف دیگر، اپراتورهای فرهنگی کوچک باید روابط شبکه خود را تقویت کنند که اثرات خارجی مثبت متقابلی را از طرف عرضه و تقاضا ایجاد کند. نوع جدیدی از روابط شبکه ای پیشنهاد شده است که برای رویارویی با رویکرد فردی و رقابتی، بیشتر از رویکرد مشارکتی که مشخصه تولیدکنندگان فرهنگی است، مناسب تر به نظر می رسد: شبکه رقابتی. این نوع رابطه شبکه ای همکاری در مرحله تامین مالی و رقابت در بازارهای نهایی را ترکیب می کند.

طرح کلی مقاله به شرح زیر میباشد. در ابتدا، هزینه های رکود بزرگ در هنر و فرهنگ به صورت ترکیبی و همچنین ارقام اصلی تامین مالی عمومی برای هنر در سطح بین المللی و ملی ارائه شده است. ثانیاً، ویژگی‌های راهبردهایی که تولیدکنندگان فرهنگی می‌توانند اتخاذ کنند، به صورت مقایسه‌ای نیز تحلیل می‌شوند. مطالعات موردی تولیدکنندگان فرهنگی در کاتانیا (سیسیل، ایتالیا) شواهدی از استراتژی‌های جایگزین بالقوه ارائه می‌دهد. در نهایت، برخی از نشانه های خط مشی و نکات پایانی ارائه شده است.

قطعات بخش

برخی از ارقام

رکود بزرگ که از سال 2008 شروع شد، اثرات کمی و کیفی قابل توجهی بر تولیدکنندگان فرهنگی ایجاد کرد.

بودجه هنرهای عمومی معمولاً از لایه‌های مختلف دولت تأمین می‌شود: در بیشتر کشورها، بسته به چارچوب نهادی، هزینه‌های عمومی به لایه‌های پایین‌تر دولت غیرمتمرکز می‌شوند تا امکان کنترل بهتر توسط شهروندان فراهم شود. 3

راه خروج فردی: استراتژی چند محصولی

استراتژی مشترکی که توسط تولیدکنندگان فرهنگی برای غلبه بر بحران موقت یا ساختاری اتخاذ می‌شود، مبتنی بر گسترش دامنه فعالیت‌های فرهنگی (مثلاً از موسیقی کلاسیک تا موسیقی پاپ) برای جذب انواع مختلف مردم و اغلب شامل فعالیت‌های فرهنگی حساس مرتبط با کاربری‌های تجاری است . از محل – مانند، به عنوان مثال، غذا و نوشیدنی.

در یک چارچوب ایستا، مزیت اقتصادی اصلی ناشی از یک استراتژی چند محصولی ممکن است بر روی اقتصاد مقیاس و دامنه باشد.

که در

مطالعات موردی

مطالعات موردی، که ما در اینجا می خواهیم ارائه کنیم، بر اساس اطلاعات ارائه شده توسط شاهدان کلیدی منتخب از تولیدکنندگان کوچک فرهنگی، واقع در کاتانیا، شهری در بخش شرقی سیسیل (ایتالیا)، با جمعیتی حدود 300000 نفر است. . تولیدکنندگان هنرهای نمایشی عبارتند از: Centro Zo و Scenario Pubblico (متولد به عنوان مؤسسات فرهنگی چند محصولی)، Brass Jazz Club و Teatro Coppola . تولیدکنندگان هنرهای تجسمی عبارتند از: Fondazione Brodbeck ، Fondazione Presti و BOCS .

توصیه های خط مشی و نکات پایانی

تصویر توصیف شده در مطالعات موردی را می توان حداقل به سطح ملی تعمیم داد. 12 همان جنبه‌های انتقادی، در واقع، در مطالعه‌ای بر روی نمونه‌ای از مراکز مستقل تولیدات فرهنگی ایتالیا ظاهر می‌شود (Ratclif & Castelli، 2013): تقویت مهارت‌های مدیریتی تولیدکنندگان فرهنگی، تبدیل انجمن‌های فرهنگی در فرهنگی.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.