48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
نویسنده از طریق این فرضیه مقاله که نقشی که فرم شهری در کنش مناسک ایفا می کند به تصویرسازی شهری کمک می کند که در فرآیندها و عملکردهای مختلف رسمی و غیررسمی اجتماعی- فضایی گنجانده شده است. این مقاله با مطالعه سالانه کاراگا جاتر (آیین) در بنگلور، هند از نظر قومنگاری و فضایی، ارتباط این آیین را با فرم شهری، نقش آن در حفظ حافظه و دلبستگی جمعی، در حالی که فرآیند ساخت تصویر شهری را منتقل میکند، توصیف میکند.
آیین کاراگا بهعنوان روایتی بصری و فضایی ، بهعنوان یک یادگاری قدرتمند برای شهر عمل میکند، جایی که احیای وابستگی بین مردم آن، شکل شهری و حافظهاش رخ میدهد. در طی یک دوره یازده روزه در سال، فضاهای عمومی و نیمه عمومی در هسته تاریخی تغییر میکنند تا بیش از بیست هزار نفر را در خود جای دهند و تصاویر شهری قدرتمندی را ایجاد میکنند. این مقاله با بسط عملکرد شهری آیین و پیوند آن با تخیلی شهری از کلان شهر بنگلور، دگرگونی و ساخت فضای عمومی شهری و تاکتیکهای مختلف موجود در ایجاد این منظره شهری موقت را بررسی میکند.
دنیای واقعی و دنیای داستانی متقابل نیستند. آنها در هم تنیده می شوند و سازنده یکدیگر هستند (جاکوبز، 1996). در تاریخ، داستانها، تجربههای زیسته، اسطورهها یا حکایتها، داستانها از ریشهها میگویند، علتها را توضیح میدهند، مرزهای آنچه را که قابل دانستن است مشخص میکنند و هدفشان کشف قلمروهای فراتر است. همانطور که ما از طریق داستان ها به یاد می آوریم، تفسیر می کنیم، برنامه ریزی می کنیم و رویا می کنیم، آنها به گذرا بودن تجربه شکل (واقعی و خیالی) می دهند (Potteiger & Purinton, 1998: 3). سنتز از
بنگلور مانند بسیاری از مراکز شهری در سرتاسر جهان زیر چتر دگردیسی اقتصادی و فرهنگی زندگی میکند که با هند امروزی نیز مشابه شده است. تحت تأثیر دگرگونیهای مداوم و سریع، شهر مجبور شده است (یا بهتر بگوییم انتخاب شده است) هم خود را دوباره تصویر کند و هم خود را دوباره تصور کند، که از طریق فرم شهری شهر قابل مشاهده و تجربه است. جو رشد اقتصادی قرن بیستم شهر، شکل و نمادهای آن را دوباره قلمرو کرده است.
«مورفولوژی کامل جشنواره با چرخه کامل جشنواره مطابقت خواهد داشت و چندین بخش از آن پیکربندی هر یک از رویدادهای جشن واقعی را تشکیل میدهند» (فالاسی، 1987: 6). از آنجایی که جشنوارهها از رویدادهای کوچکتری تشکیل شدهاند که به ترتیبی برگزار میشوند که روایت جشنها را ایجاد میکنند، چرخه یک جشنواره یا آیین برای بیان اسطورهها، تاریخ مردم و مکانها یا حتی میتواند خلاصهای از یک رویداد باشد. کانرتون (1989: 44) مشخص میکند که «آیینها صرفاً نیستند
نهادهای مذهبی در بافت آسیای جنوبی نقش نقطه کانونی جامعه را به عنوان مراکز دین ایفا می کنند، و نهادهایی که حوزه عمومی حول آن شکل می گیرد/ شکل می گیرد و جوامع شکل می گیرند (Kaur, 2003, Warner, 2000; Srinivas, 2001). اگرچه ارتباط این مؤسسات در چشمانداز مدرنسازی، نوآوری و فناوری، در مناطق خاصی در شهر بنگلور، بیشتر در بخشهای قدیمیتر شهر (مثلاً منطقه پتا) در حال تغییر است.
هویت مکان و تصاویر شهری با واژگان محلی مردم و فرهنگ ایجاد مناظر خاطره، تاریخ و روایت مرتبط است. در مورد آیین پتا و کاراگا، شبکه پیچیده ای از روابط، مضامین داستان، قربانی ها و مردم، به هم می پیوندند تا تصویرسازی فرم شهری و آیین را بسازند. به عنوان مثال، ون جنپ (1982: 202) مناسک را به سه مرحله تقسیم میکند: «مقدماتی»، «محدودی» و «پس از پایان»، جایی که «در حد مرزی است که فرد وارد یک زمان آیینی میشود.
این تمایل وجود دارد که روایت را عمدتاً به عنوان یک هنر زمانی و منظره را به عنوان چیزی بصری، فضایی، پسزمینهای تغییرناپذیر و در نتیجه غیر روایی در نظر بگیریم (Potteiger & Purinton, 1998). ریکور (1981) اشاره میکند که روایتها دو بعد را با هم ترکیب میکنند، یکی توالی زمانی رویدادها و دیگری پیکربندیهای غیر زمانی که روایتها را در الگوهای فضایی سازماندهی میکند. تداعیها و مضامینی که در اجرای کاراگا با فرم شهر در هم تنیده میشوند، الف