48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
اعیانسازی بهعنوان یک استراتژی شهری بر میانجیگری دوگانه شهر بهعنوان مکانی برای مصرف زیباییشناختی و لذت و بهعنوان فضایی برای اجاره زمین بالقوه متمرکز است. ظهور اخیر برنامههای بازآفرینی شهری که به کارآفرینان فرهنگی در مقیاس کوچک کمک میکند تا به اموال تجاری بلااستفاده – «فروشگاههای پاپآپ» – یکی از نمونههای همگرایی اقتصاد فرهنگی شهری و اصیلسازی باشد. این مقاله توضیح اولیه ای از عملکرد چنین برنامه های شهری از طریق مفاهیم اجتماعی-اقتصادی کارل پولانی و مورد Renew Adelaide ارائه می دهد. استدلال میشود که Renew حالتهای مختلف پولانی را از یکپارچگی اقتصادی (تقابل، توزیع مجدد و مبادله) تراز میکند و سپس تثبیت میکند ، در حالی که باعث کالازدایی جزئی و موقت فضای شهری میشود. این رویکرد نشان میدهد که چگونه برنامههای «پاپآپ» حاوی چندین هدف هستند. اول، آنها تصاویری از سرزندگی شهر خلاق را القا می کنند که می تواند در بازاریابی مکان معاصر قرار گیرد. دوم، آنها امکان اجرای ذهنیت های کارآفرینانه مشهور را فراهم می کنند. ثالثاً، آنها نشان میدهند که چگونه «تصحیح جای خالی» از طریق پروژههای فرهنگی کوچک در حمایت از بانکداری زمین برای صاحبان املاکی که شکاف اجارهشان هنوز بسته نشده است، پرداخته میشود. این رویکرد پولانی توضیح میدهد که چگونه حالتهای یکپارچهسازی زیربنای این برنامهها از طریق جهتگیری به فرآیندهای واقعی یا نمادین اعیانسازی جمعآوری میشوند.
سیاستها و برنامهها برای تقویت اقتصاد خلاق و فرهنگی شهری اکنون رویکردی دائمی و انتقادی برای شکلگیری صنعت، ایجاد شغل، و «تصور شهری» هستند (Breitbart, 2016, Färber, 2014, Markusen and Schrock, 2006, Pratt, 2010, Raco و گیلیام، 2012، ریکرز، 2012، اسکات، 2000، استیونسون، 2013، تیل، 2015). چنین “تولد مجدد فرهنگی” به ویژه مربوط به شهرهای درجه دوم است که همچنان از عدم سرمایه گذاری طولانی در نتیجه صنعتی زدایی رنج می برند (گرتلر، 2004، مک لئود، 2013، پاتون، 2010). بنابراین، در عصر پسا فوردیسم، ریاضت اقتصادی و سرمایه داری مالی شده، چنین سیاست هایی به دنبال ایجاد وابستگی های متقابل شغلی هستند. با رشد صنایع خلاق یک شهر، بخش خدمات «غیر خلاق» نیز رشد میکند (شاترز و همکاران، 2015، وانلو، 2015). فراتر از صنایع خلاق اصلی مشهور – رسانه های جدید، هنرهای نمایشی، فیلم، موسیقی، طراحی و غیره – که بیشترین علاقه آکادمیک را به خود جلب می کند (به عنوان مثال فلوریدا، 2014، لندری، 2012، اوکانر و شاو، 2014) یک تجربه تجربی گسترده وجود دارد. اقتصاد مبتنی بر بنگاههای خرد خردهبورژوایی جدید است که سلیقه، سبک و هنرهای خوب زندگی را میفروشند (بوردیو، 1984، هاروی، 1989، اسکات، 2017). نمونهها عبارتند از آتلیههای بوتیک، محصولات و خدمات زیبایی خاص، فروشندگان مواد غذایی جهانی، کالاهای خانگی و اثاثیه سفارشی، و لذتهای مضحک اقتصاد شبانه. این شرکتهای خرد با زیباییشناختی لذتهای روزمره مصرف و هویت، فضاهای شهری «باحال»، «هیپستر» یا «نئوبوهمیایی» را ایجاد میکنند (Allon, 2013, Lloyd, 2010, Zukin, 2009). با این حال، این اقتصاد فرهنگی در حال ظهور اغلب یک فعالیت حاشیه ای است. آن بازیگرانی که کالاها و خدمات زیباییشناسانه شهر را ایجاد میکنند – کارآفرینان فرهنگی (اسکات، 2012) – این کار را در تنش با معیشت نامطمئن، سرمایه اقتصادی ناکافی برای سرمایهگذاری، و بازده پایین انجام میدهند (گیل و پرت، 2008، کنگ، 2011، مک رابی، 2016، پاسکوینلی و شوهولم، 2015).
یکی از نمونههای اخیر یک نوآوری در سیاست برای تسهیل این اقتصاد فرهنگی شهری، برنامههای «پاپآپ» است. اینجا جایی است که اموال تجاری خالی به طور موقت به کارآفرینان فرهنگی (یا برندهای جهانی) که رویدادها را ترتیب می دهند یا فروشگاه های کوتاه مدت، بارها، رستوران ها یا سینماها را باز می کنند، اجاره داده می شود (هاریس، 2015). خردهفروشی پاپآپ اکنون در شهرهای آمریکای شمالی، اروپا، آسیا و استرالیا یافت میشود و بخشی از تغییر قابل توجه به سمت شهرنشینیهای انعطافپذیر است (ایوسون، 2013، مرکر، 2010). نمونه هایی از برنامه های خاص که از این پدیده پاپ آپ پشتیبانی می کنند عبارتند از Meanwhilespace ، Somewheretodo ، 3space در انگلستان. D: کندو در دیترویت، ایالات متحده آمریکا، و Renew در استرالیا. این سازمانها کارآفرینان فرهنگی را با فضای شهری بلااستفاده از طریق اجارههای کوتاهمدت یا اجارهای بدون اجاره تطبیق میدهند. برای نشان دادن این روند، به کارآفرینان فرهنگی که به دنبال فضای پاپ آپ هستند توصیه می شود:
محلههای تثبیتشده را نادیده بگیرید و بر محلههای باشکوه تمرکز کنید. اینها در حاشیههای جریان اصلی تجاری که به خوبی قاچاق میشوند، جوان، باحال و رو به رشد هستند. محله های نشاط آور جایی است که روندها تعیین می شود…. (اسپیلبرگ، 2016).
این مقاله توضیحی مقدماتی در مورد اینکه چگونه برنامههای پاپآپ با زیباییشناسی با استراتژیهای بازسازی شهری ترکیب میشوند، ارائه میکند. از طریق کار برنامههای پاپآپ، پیشنهاد میکنیم کارآفرینان فرهنگی بازیگرانی هستند که بازسازی فرهنگی را به مناطقی که اجاره زمین در حال کاهش است، جایی که عرضه بیش از حد اموال تجاری وجود دارد، بیاورند. ارائه اجاره رایگان ممکن است «غیراقتصادی» به نظر برسد، اما مالکان با میل خود در این برنامهها شرکت میکنند، زیرا «زنگ»، «جو» و «تصویر» خلاقانهای که توسط کارآفرینان فرهنگی ارائه میشود، پتانسیل افزایش اجاره زمین برای املاک آنها را دارد. برای صاحبان املاکی که هنوز شاهد بسته شدن شکاف اجاره (تفاوت بین اجارههای موجود و بالقوه بالاتر) نبودهاند، این برنامههای پاپآپ در مقیاس کوچک بانکداری زمین را فعال میکنند و چشمانداز افزایش سرمایه را در آینده نوید میدهند.
برای انجام این کار، ما از کارل پولانی، 1957، پولانی، 1977 اجتماعی-اقتصادی استفاده میکنیم تا سیستمهای مبادلهای را که این برنامهها القاء میکنند و در خارج عمل میکنند، اما با سیستم بازار تلاقی میکنند، توضیح دهیم. چنین برنامههایی را میتوان به عنوان «شهرنشینی با بودجه کم» (Färber, 2014) درک کرد، زیرا آنها پروژههای بزرگ شهری یا رشوه برای جذب شرکتها نیستند، و همچنین نیازی به سرمایهگذاری مالی در مقیاس بزرگ ندارند. در عوض، آنها با جابجایی جای خالی فضای تجاری شهری به سیستمهای مبادله جدید کار میکنند، در حالی که منافع مالکان و کارآفرینان فرهنگی را با حداقل ریسک مالی برای هر دو طرف گرد هم میآورند. این نقطه ورود «کمبود بودجه» سپس سؤالات پولانی را باز می کند که چگونه «کالاهای ساختگی» زمین و نیروی کار به طور موقت در لبه های سیستم بازار کالا زدایی می شوند و چگونه روش های درهم تنیده یکپارچگی اقتصادی – متقابل، توزیع مجدد، و تبادل – بیایید به داربست «تعمیر جای خالی» پاپ آپ را به عنوان شکل اصلاح شده ای از مدیریت جای خالی ارائه دهید.
این بحث مقدماتی در مورد Renew Adelaide، استرالیا است. این می تواند به عنوان یک “مورد بحرانی” دیده شود، زیرا نمونه ای از نحوه عملکرد برنامه های “پاپ آپ”/”رفع جای خالی” است (Flyvbjerg, 2001, p. 78). دادههای تجربی در دسترس عموم برگرفته از وبسایت Renew، نظرات رسانهها و اسناد خطمشی این مقاله را نشان میدهد (حکیم، 1987، یین، 2013). این اتکا به اسناد، دامنه توضیحی و تحلیلی را محدود می کند. با این وجود، تأکید ما بر توصیف سیستمهای مبادلهای است که توسط Renew ایجاد شدهاند و از طریق پولانی اینها را به عنوان مشارکت اولیه در کار میدانی دقیقتر تفسیر میکنیم. نگرانی ما ارزیابی اثربخشی بلندمدت برنامههای خاص، ارائه گزارشهایی از شیوههای کارآفرینان فرهنگی، سیاستگذاران و مالکان، یا محدودیتهای نهادی و اقتصادی «تعیین جای خالی» در شهرهای مختلف نیست. در عوض، سؤال راهنما ما این است: چگونه رویکردهای پولانی میتوانند نحوه و چرایی عملکرد «تثبیت جای خالی» با استراتژیهای اعیانیسازی را نشان دهند؟
چهار بخش وجود دارد. اولی مورد Renew Adelaide و زمینه برنامههای «تعفیف جای خالی» را معرفی میکند. سپس یک طرح مختصر از مدیریت مشاغل خالی تجاری از طریق پایان نامه شکاف اجاره اسمیت (1979) و اقتصاد اجتماعی پولانی معرفی می شود. بخش سوم چگونگی عملکرد Renew را از طریق ایجاد حالتهای پولانیایی یکپارچگی اقتصادی توضیح میدهد. بخش چهارم چگونگی وابستگی پولانی با رویکردهای مجموعه شهری را مورد بحث قرار می دهد و به اهمیت این ادغام اصیل سازی فرهنگی و اقتصادی اشاره می کند.
آدلاید در حال تبدیل شدن از دیترویت به پورتلند استرالیا است. در واکنش به ترکیبی از فشارهای اقتصادی نابرابر جهانی، رکود رونق پس از استخراج معدن و غیرصنعتیسازی، دولت کارگری سوسیال دمکراتیک استرالیای جنوبی به دنبال تقویت نوآوری، سرمایهگذاری و اقتصاد فرهنگی در مجموعه گستردهتری از استراتژیهای شهر کارآفرینی است (هاروی، 1989). ). این خطمشیها شامل مدلهای معمولی «ادارهها و پزشکیها»، استادیومهای شاخص و مدلهای جشنوارهسازی، اما همچنین جایگاه ویژه است.
در حالی که هدف این مقاله این نیست که صریحاً با تئوری اعیانیسازی درگیر شود، تز شکاف اجارهای اسمیت (1979) باید با توجه به مکانیسم کلیدی بهکار گرفتهشده توسط Renew Adelaide: ارائه اجارههای 30 روزه بدون اجاره به کارآفرینان فرهنگی تأیید شود. تجدید آدلاید، 2017). اعیانیسازی و «شکاف اجاره» مرتبط (پس از اسمیت، 1979، بدکاک، 1989، همنت، 1991، لی، 1986، لی، 2003) توجه محققان زیادی را در درک تأثیرات و فرآیندهای
از دیدگاه پولانیایی، Renew ویژگیهای ساختگی زمین – فروشگاهها و دفاتر خردهفروشی غیرقابل استفاده – را به منصه ظهور میرساند. نوآوری نهادی اجارههای بدون اجاره، مکانهایی را بهطور موقت از مکانیسمهای بازار دور میکند. برای تحقق این امر، ویژگی های محلی، و همچنین موقعیت مالی صاحبخانه ها مهم است. در شرایط شکاف اجاره، تمایل و توانایی مالکان زمین برای «یارانه دادن» به اجارههای بدون اجاره در املاکی که اجاره زمین ممکن است به صفر نزدیک شود، در تنش است.
نظریهپردازی پولانیایی «خارج از قفسه» میتواند در توضیح چگونگی عملکرد چنین برنامههای «تعیین جای خالی» از طریق ایجاد ترتیبات جدید بین حالتهای غیر بازاری یکپارچهسازی باشد، تأکید مادی و سیستمی آن فاقد حس بازیگران، تصاویر و تاثیراتی که برای پروژه های نوسازی شهری حیاتی هستند. همانطور که محققان شهری به بازاندیشی شهر از طریق یک اکتشافی مجموعهای روی میآورند، این بخش تنشهای مولد بین رویکردهای پولانی و مجموعهسازی را در نظر میگیرد.
اقتصاد فرهنگی شهری یک پارادوکس را نشان می دهد. از یک سو شهر فضای مبادله، اقتصاد پولی و «تثبیت فضایی» برای مدار ثانویه انباشت سرمایه است (هاروی، 1978، لفور، 1996، وبر، 1978). از سوی دیگر، شهر محل غیررسمی اقتصادی است که در آن مبادلات غیربازاری در کنار هم وجود دارد و اقدامات رسمی اقتصادی را در بر می گیرد (گیبسون-گراهام، 1997). فرآیندهای اقتصادی و فرهنگی اعیانیسازی افزایش قیمت زمین (و درآمدهای مالیاتی) را تحریک میکند