48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
چگونه شهرها شامل تازه واردان و ساکنان مستقر می شوند؟ آیا آیین های شهری مردم را دور هم جمع می کند؟ به دلیل ناشناس بودن و در دسترس بودن نسبی آنها، مناسک عمومی – به عنوان فرآیندهای موقت دربرگیری یا تأکید بر تفاوت ها – احتمالاً افراد را با توجه به تفاوت هایشان و هر نقطه تلاقی آنها شامل می شود. ما سه مورد را در ژنو، یک شهر با تحرک بالا بررسی میکنیم – Escalade، Fêtes de Genève و Saga des Géants – و پتانسیل آنها برای پرورش بدبینی (یعنی طرد) یا تعلق (یعنی گنجاندن).
یافتههای مرتبط با سیاست ما نشان میدهد که در جوامع پس از مهاجرت، مناسک در پرورش تعلق بسیار مهم است، بهویژه زمانی که بر اساس یک روایت باز ، سازماندهی شده توسط یا با سازمانهای جامعه مدنی و بر اساس عناصری باشد که مشارکت عاطفی شرکتکنندگان را مجاز میسازد. . ما با استفاده از متغیرهایی که از تحقیقات ما در مورد سیاستها و آیینهای عمومی برای تحلیل مشاهدات و بازنماییهای عمومی از رویدادها به دست میآیند، این دیدگاه امیک را با دیدگاهی اخلاقی مواجه میکنیم.
تنها در قرن بیستم شهر به فضایی تبدیل شد که مهاجرت و تفاوت ها را مشکل می کند. شهر اهمیت خود را نسبت به دولت-ملت از دست داد و گسترش صنعت نیز اهمیت اقتصادی شهر را کاهش داد. از دهه 1980 و آنچه “بازگشت شهر” نامیده می شود ( ساسن، 2010 )، شهر دوباره به سنگری در برابر محیط محافظه کار خود تبدیل شده است، با این تفاوت که این بار این قدرت فئودالی نیست که شهر سعی در محدود کردن آن دارد. اما قدرت دولت-ملت و گروههای پوپولیست بر قلمرو ملی متمرکز شده و از قضا آن را تضعیف میکند ( کاتز و نواک، 2018 ، ص 6). در دنیای فراملیتی از تحرک و تعلقات چندگانه – جامعه پس از مهاجرت ( Römhild, 2018 ) – شهر دوباره در مرکز سیاستهای حل مشکل و مشارکت برای مردم در جستجوی آزادی قرار دارد و دولت-ملت دیگر وجود ندارد. برای پاسخگویی به چالش های ایجاد شده توسط این دنیای متحرک از افراد با دوره های زندگی منحصر به فرد و هویت های پیچیده کافی است. اما چه نوع سیاستهایی میتواند به تولید رفاه فردی در بافت شهری کمک کند؟
مقاله ما بر روی مناسک در فضاهای عمومی شهری به عنوان نوعی از “اشتراک” تمرکز دارد که شامل و/یا طرد می شود. در جهانی که مشخصه آن تحرک و روابط فراملی است، و از این رو، گردش ثابت ساکنان در هر قلمرو مشخص، موضوع تعلق چالشی را برای اداره فضاها ، به ویژه فضاهای شهری به سرعت در حال تغییر ایجاد می کند ( UN-Habitat, 2016 ).
تعلق به یک مکان، به یک شهر، نتیجه پیچیده و گاه نامشخص یک سری عوامل است. آیین های شهری بدون شک نقش مهمی در ایجاد حس تعلق به یک مکان دارند. اما عوامل دیگری نیز نقش دارند – نه تنها جهانی شدن ( Savage et al., 2004 ) و تحرک، بلکه استراتژی هایی که به استفاده اقتصادی و بهره برداری از فضای شهری بستگی دارد. به عبارت دیگر، کثرت روایت به شکلگیری آنچه میتوان به عنوان تعلق انتخابی تعریف کرد کمک میکند ( جفری، 2018 ؛ ساویج و همکاران، 2004 ؛ وات، 2010 ).
تحرک و مهاجرت، اما گاهی اوقات رویدادهای فاجعه آمیز ( آبرامز و همکاران، 2004 )، نحوه درک زندگی مشترک را به چالش می کشد. رویههای روزمره مبتنی بر ارزشها و سنتها باید به گونهای مورد بازنگری و تصور قرار گیرند که هم افراد تازه وارد و هم جمعیت مستقر را دربرگیرد. بدون این تجدید نظرها، همزیستی غیرممکن است و به حاشیه رانده شدن، رنجش و طرد شدن منجر می شود ( باوبوک، 1996 ). تحمیل یکجانبه شیوه ها ظلم است، در حالی که ساختن جامعه بسته توسط تازه واردان محله یهودی نشین و اغلب فقر ایجاد می کند. سومین راه بین سرکوب و محلهنشینی – محور اصلی این مقاله – شیوههای شمول احترام آمیز با هدف همزیستی است.
مقاله ما با تمرکز بر آیینها در فضاهای عمومی شهری به موضوع گنجاندن میپردازد. تشریفات از طریق تعامل پویای خود در شمول و/یا طرد، تعلق ایجاد میکنند و ممکن است کلیدی برای اداره شهر از هم پاشیده باشند ( گراهام و ماروین، 2001 ). از زمان کتاب اصلی ویکتور ترنر در مورد مناسک ( ترنر، 2009 [1969] )، تحقیقات زیادی بر روی ظهور و ابداع آیین ها به عنوان پاسخی به بحران آیین های سنتی گذر (به ویژه بحران آیین های مذهبی مانند بحران) متمرکز شده است. غسل تعمید و ازدواج)، افزایش تعداد گسست ها در طول دوره های زندگی (تغییر شغل، تحرک سرزمینی و طلاق) و تضعیف نهادهای سنتی (مانند اتحادیه های کارگری و مؤسسات مذهبی) و موقتی بودن مرجع (مانند برنامه کاری استاندارد؛ سگالن) . ، 1998 ).
ما علاقهمندیم که چگونه آیینهای سنتی و جدید در فضاهای عمومی احساس تعلق به سرزمینهای خاص را مستقل از جهانهای متفاوت زندگی ساکنان و کاربران آن سرزمینها تشویق یا دلسرد میکنند. به دلیل ناشناس بودن و در دسترس بودن نسبی، آیینهای عمومی – فرآیندهای پویای موقتی که به منظور ترویج شمول یا تأکید بر تفاوتها هستند – احتمالاً شامل افرادی با پیشینههای مختلف از نظر منشاء، مذهب، ایدئولوژی، سبک زندگی و گرایش جنسی میشوند. 1 چنین آیین هایی می تواند توسط عوامل نهادی و غیر نهادی تولید شود و اغلب با فرهنگ، هنر و خلاقیت مرتبط است. 2 از آنجا که آنها نیاز به اجرا دارند ( الکساندر و همکاران، 2006 )، آنها همچنین عاملیت را آشکار می کنند ( ترنر، 2009 [1969] )، و برای حفظ فضایی ، نشانه ها و حافظه نیاز دارند ( گامبا، 2009 ).
ما فرض میکنیم که آیینها ممکن است از طریق تأکیدشان بر اشتراکی بودن مراسم و خوشگذرانیشان، شمول را تقویت کنند. خوشرویی یک جنبه ضروری از مراسم عمومی است ( Hertz & Cattacin, 2015 )، که توسط افرادی انجام می شود که در بافت شهری عمدتاً برای یکدیگر ناشناخته هستند ( Simmel, 1908 ). آیین های شهری ممکن است پیوندهایی بین تاریخ یک شهر یا محله و حافظه شخصی و جمعی (به پیروی از موریس هالبواچ، 1950 ) شرکت کنندگان در آیین ایجاد کند، بنابراین احساس تعلق ایجاد می کند که مشروعیت نمادینی را برای کاربران شهر ایجاد می کند ( بانداری و همکاران. ، 2010 ، صفحات 3477-3482)، که نه تنها ساکنان آن، بلکه مسافران و گردشگران را نیز شامل می شوند. تشریفات شهری در تولید مشترکات موقت و فراگیر 3 ضروری هستند که ممکن است نمونه اولیه از اشکال پایدارتر تعلق سرزمینی در جوامع پس از مهاجرت ایجاد شده از طریق خاطرات مشترک باشد. 4
در این مقاله، در تلاشی برای تعیین پتانسیل و محدودیتهای استفاده از آیینها برای ترویج گنجاندن تفاوت و تعلق سرزمینی، شرح مختصری از ویژگیهای آیینهای شهری و به دنبال آن مطالعات موردی سه رویداد عمومی بزرگ در ژنو ارائه میکنیم. ژنو یک مطالعه موردی به خصوص جالب است زیرا اغلب به عنوان شهری بدون اجتماع و با بسیاری از درگیری های داخلی در نظر گرفته می شود.
یک درگیری مربوط به تعداد بالای خارجی ها و افراد دوتابعیتی (سوئیس و کشور دیگر) است که در ژنو زندگی می کنند. دو ملیتی ها 27 درصد جمعیت را تشکیل می دهند و ساکنان خارجی 37 درصد را تشکیل می دهند. در مجموع، 64 درصد از جمعیت کانتون ژنو بالای 15 سال دارای گذرنامه خارجی هستند. هیچ ملیت غالبی در جمعیت خارجی وجود ندارد و بزرگترین گروه افراد دارای پاسپورت پرتغالی هستند که 12 درصد از جمعیت خارجی را تشکیل می دهند ( آمار ژنو، 2019b ). پیامد این حضور درصد زیادی از خارجیها، یک «موزاییک» بزرگ از جوامع است ( Necker, 1995 ) که بیشتر با محل مبدأشان شناسایی میشود تا محل زندگی ( فلدر و همکاران، 2015 ). این جمعیت بسیار ناهمگون نتیجه تاریخ این قلمرو به عنوان محل حفاظت و استقبال است – که به تصویر ژنو به عنوان “شهر پناه” کمک کرده است ( Camisa, 1991 ). با این حال، نه تنها مکانی با سابقه طولانی مهاجرت، بلکه مرکز نهادهای جهانی (بین المللی) با تعداد زیادی از مقامات است. این امر مسلماً به از بین رفتن حس مکان و اجتماع کمک کرده است.
درگیری دوم مربوط به مرز بین المللی با فرانسه است. ژنو یک منطقه مرزی شهری با حدود یک میلیون نفر است که نیمی از آنها در فرانسه زندگی می کنند ( آمار ژنو، 2019a ). تعداد بالای مسافرانی که در ژنو کار می کنند و در فرانسه زندگی می کنند، منجر به بحث های سیاسی و جنبش های سیاسی پوپولیستی ضد فرانسوی در 40 سال گذشته شده است ( داکورونیا، 2014 ).
تضاد سوم مربوط به تعداد بالای ساکنان شاغل در سازمان های بین المللی و شرکت های چند ملیتی است . سیاست کانتونی در ژنو این روند را ترویج می کند: برند رسمی ژنو “Genève internationale” است. اما حضور این ساکنان بازار مسکن محلی را تغییر داده است و اجاره بها به طور مداوم در حال افزایش است و ژنو را به یکی از گران ترین بازارهای مسکن در جهان تبدیل کرده است (Mercer , 2019 ) و منتقدان را علیه این ساکنان بسیج می کند ( پاتارونی، 2015 ، ص 141). -172).
درگیری نهایی مربوط به گردشگری تابستانی، به ویژه در اطراف دریاچه ژنو، و رویدادهای مرتبط با گردشگری است که توسط دفتر گردشگری ژنو سازماندهی شده است. ساکنان حضور گردشگران در تابستان را به عنوان یک شغل درک می کنند، همانطور که در زیر به آن می پردازیم.
این چهار درگیری شهری، بحثهای سیاسی در ژنو را نشان میدهند و همگی به تحرک و فراگیری مرتبط هستند.
از نظر روششناسی، ما بر مشاهدات میدانی انجام شده در طول مراسم عمومی، گزارشهای روزنامهها و گزارشهای شرکتکنندگان تکیه میکنیم. ما با استفاده از متغیرهایی که از تحقیقات ما در مورد سیاستها و آیینهای عمومی برای تحلیل مشاهدات و بازنماییهای عمومی از رویدادها به دست میآیند، این دیدگاه امیک را با دیدگاهی اخلاقی مواجه میکنیم.
هر تعریفی از مناسک جزئی، ناکافی و گیج کننده است ( گودی، 1977 ، صفحات 26-29). مفهوم ون جنپ از مناسک گذر ( van Gennep، 1909 [1981] ) ما را به تمرکز بر حد و مرز دعوت می کند: لحظه ای در آیینی که شکنندگی شرکت کنندگان را آشکار می کند، زمانی که عاملیت و انتساب نمادین به یکدیگر متصل می شوند. دورکیم بر بعد اجتماعی و قدرت تنظیمی آیین تأکید می کند که آن را مکانیزمی برای تحکیم گروه می بیند ( دورکیم، 2008 [1912] ). برای دورکیم، تشریفات برای برقراری نظم از طریق قطع کردن آن کار می کنند: نظم را قطع می کنند، اما با برگرداندن اوضاع به نظم، وقفه را نیز عادی می کنند. به طور کلی، در انسانشناسی کلاسیک، مهمترین ویژگی مناسک، تثبیت در طول زمان و تغییر ناپذیری بعدی است.
اگر آیینهای شهری را بهعنوان تولیدکنندگان شمول، 5 و بنیادی، و نه صرفاً تصادفی، برای بازتولید جامعه شهری پس از مهاجرت مدام در حال تغییر بدانیم، این تعاریف ناکافی هستند. عناصر دیگر، مرتبطتر و خاصتر آیینهای شهری باید در نظر گرفته شوند تا این آیینها بهعنوان رویدادهایی درک شوند که میتوانند احترام بین شرکتکنندگان (و فراتر از آن) را تقویت کنند، با تاریخ شهر ارتباط برقرار کنند و تعلق را تشویق کنند، و در نتیجه مشروعیت نمادینی را برای آنها ارائه کنند. ساکنان آن ( سنت، 2006 ).
یکی از این عناصر اختراع یا اختراع مجدد آیین، امکان (دوباره) اختراع آیینی است که لزوماً از یک سنت نشأت نمیگیرد، یا تغییر و ادغام یک سنت موجود. ترنر (1979) ایده مشروعیت بخشیدن به اختراع تشریفات را از طریق مفهوم پدیده لیمینوئید رایج کرد – پدیده ای که لزوماً منشأ جمعی ندارد و می تواند توسط افراد شناخته شده یا ناشناخته ایجاد شود و توسعه یابد و تکمیل شود. به اشتراک گذاشته شده با دیگران برای ایجاد اثرات جمعی از شمول. چنین آیینهایی در مکانهای اختصاص یافته به حوزه اوقات فراغت، گاهی در حاشیه مؤسسات عمومی، توسعه مییابند، و شرکت در این آیینها ناشی از انتخاب شخصی شرکتکنندگان است و نه از تعهد ناشی از نقش اجتماعی آنها (ترنر، 1979؛ رجوع کنید به ) . همچنین؛ لاکمن، 2016 ). در نتیجه، اگر تعلق به یک جامعه نیز، و بالاتر از همه، نتیجه یک فرآیند تخیل باشد ( اندرسون، 2006 [1983] )، آیینها – که بازتفسیر یا ابداع شدهاند – نقش ابزارهایی را ایفا میکنند که شامل تفاوتها میشوند، زیرا مشخص میشوند. توسط عناصر متغیر و نه (کاملاً) سنتی که حوزه زندگی روزمره را لمس می کنند و همه می توانند آن را درک کنند ( Hobsbawn & Ranger, 1983 ).
یکی دیگر از عناصر اساسی که باید درک شود، انواع مکانهای شهری است که مراسم در آن انجام میشود. اگر یک آیین مجموعهای از کنشهای ارتباطی است که قادر به معنا دادن و تولید تعلق است، فضاهای شهری که آیینها در آن برگزار میشوند باید بهعنوان مکانهایی درک شوند که به دلیل پیکربندیشان، اعمال نمادین فعال میشوند و فعالیتهای احساسی انجام میشوند. همانطور که هیلاری سیلور استدلال کرده است، چنین مکانهایی به طور ایدهآل اجازه «تماس چهره به چهره بین غریبهها را میدهند، که نه برادر هستند و نه دشمن […]». در این مبادله آیینی هدایا، غریبهها متقابلاً مناسک اجتماعی رفتار عمومی، پنهان کردن احساسات خصوصی و آداب نمایشی، ادب، نیکی را انجام میدهند» ( سیلور، 2014 ، ص 1).
میادین عمومی که میزبان جنبشهای اعتراضی بودهاند، نمونههایی از چنین مکانهایی هستند – مکانهای شدید و مرتبط که هم محلی و هم جهانی را ادغام میکنند و مکانهایی با تجربیات مشترک و وابستگیهای انتخابی. مکانهایی که آیینهای شهری در آن رخ میدهند میتوانند پر از معنا باشند، از یک سو، تاکتیک روزمره تخصیص و نسبت دادن حس ( هال، 2013 ؛ دسرتو و همکاران، 1994 ) و از سوی دیگر ، استفاده از فضاهای عمومی 7 به عنوان زمینه ای برای تولید نمادین آن آیین ها. این مفهوم از فضای شهری آیینی نزدیک به ایده Mircea Eliade در مورد فضای ناهمگن است ( Eliade, 1965 )، با این تفاوت مهم که ما فضای مقدس را به عنوان فضایی همگن، فضایی برای استفاده روزانه یا گاهی بدون استفاده می دانیم، اما این با این حال، به دلیل کیفیت فضایی آن، معنادار است. فضایی خوشامدگویی که میتواند توسط شرکتکنندگان – عوامل یا مخاطبان – برای تولید تعلق به اشتراک گذاشته و اجرا شود، و جایی که قدرت نمادین بر اشغال و اشتراک یک فضای مشترک اصرار دارد، فرد میتواند همزیستی و شمول ایجاد کند (هیرش، 2015 ) .
در این راستا باید توجه داشت که یک فضای شهری ناشناس در صورتی تبدیل به یک فضای شهری آیینی می شود که بتواند به یک زمینه، یک چارچوب نمادین یعنی ایجاد توافق نمادین بین شرکت کنندگان تبدیل شود. این فضای شهری آیینی میتواند مقصد استفاده را از یک مکان غیرعادی روزمره به یک فضای نمادین آیینی تغییر دهد، زیرا امکان اینکه یک فضا یک بافت آیینی باشد در هیچ کیفیت ذاتی خود فضا قرار ندارد، بلکه شامل یک فضای داوطلبانه و جمعی است. انتساب، در وقفه محدود در مکان و زمان مقصد روزانه که قدرت امر مقدس را به دست می آورد. این فضا همزمان یک فضای نمادین و یک فضای مادی است که در آن آیین اجرا و منتشر می شود و آئین آثاری را به وجود می آورد که محدود به فضا-زمان آیین نیست، بلکه در زندگی اجتماعی ادامه می یابد. بُعد زمان نیز برای درک مکان آزاردهنده – یا مقدس – که آیینها در فضای شهری میگیرند، ضروری است. در واقع، ریتمهای شهر با آیینهای تعیینشده زمان در فضاهای معین، مانند پارکها برای کودکان در بعد از ظهر و برای جوانان در عصر، قطع میشود. این آیین، موقتی بودن شهر را قطع می کند و به موقع و برای دوره ای مشخص، ریتم مشترکی را در شهر ایجاد می کند که بسیاری، اگر نگوییم همه، کاربران آن را درگیر می کند. 8
اهمیت فضا، زمان و زمینه را نمی توان بدون اشاره به یکی دیگر از جنبه های حیاتی معاصر بودن ما، تحرک – حرکت مداوم افراد به دلایلی از جمله کار و اوقات فراغت، به طور کامل درک کرد. نتیجه تحرک – و معمول در جوامع پس از مهاجرت – تکثیر و شرایط موقت زمینه های زندگی است ( فروتن، 2019 ). در این زمینه، مشارکت داوطلبانه در آیین های شهری، با درجات مختلف شدت و برای دوره های زمانی متفاوت، نوعی تعلق را ارائه می دهد. شهر باز – مکانی بسیار متخلخل، هم از لحاظ فیزیکی و هم از نظر نمادین، که در آن تفاوتها میانجیگری میشوند و هویتها ساخته میشوند، اما همچنین دگرگون میشوند ( Benhabib, 2002 ) – فضایی است که در آن اختراع یا اختراع مجدد آیینها میتواند منجر به همکاری شود ( سنت، 2012 ). . گشودگی تضاد، دوسوگرایی و تقابل های روزمره را بین شیوه های مختلف زندگی افزایش می دهد، اما همچنین تماس، آزادی و احترام متقابل به دیگری را افزایش می دهد و تفسیر تفاوت ها را به عنوان یک نقطه قوت تشویق می کند ( فینچر و جاکوبز، 1998 ؛ سنت، 2006 ). شهرها تکثیر هویتها را تشویق میکنند، که میتواند منجر به تبدیل دیگری به دشمن شود، بهویژه زمانی که فقدان آیینهای شهری وجود دارد، که قدرت فراگیر آن برای سازماندهی مجدد هویت و غیریت، پایههای همکاری، شمول و شناسایی را میسازد (Augé , 1994 ).
چندمحلی بودن، تعدد روابطی که مسافران و افراد متحرک به مکانهای مختلف، بهویژه محل مبدا، محل کار و محل سکونت برقرار میکنند ( Dick & Duchêne-Lacroix, 2014 )، اغلب یک ویژگی مشترک زندگی معاصر در نظر گرفته میشود. گرچه شرایطی که به طرق مختلف تجربه و مدیریت می شود و شامل چندین موقعیت مختلف زندگی فراملیتی است، مانند شرایط مهاجران، مهاجران غیرقانونی، پناهندگان و مسافران مرزی (فاول، 2008؛ میساوی و تاریوس ، 2006 ) . ادبیات علمی در مورد این موضوع اغلب هویت و تعلق این مهاجران را مبهم می داند ( Featherstone et al., 2007 ; Ley, 2004 ). از یک سو، هویت و تعلق حاصل از تجمع پیچیده عناصر مختلف (همانطور که در مفهوم ایده غیر سرزمینی خانه (برای اولین بار توسط مورلی، 2001 استفاده شد) دیده می شود ) ، از جمله روابط در نظر گرفته می شود. عناصر مجاورت و فاصله فضایی؛ اشیایی که می توانند وجود داشته باشند یا وجود نداشته باشند. و حافظه، پیوندی بین گذشته و حال ( نوویکا، 2007 ؛ راپورت و داوسون، 1998 ؛ ویلیس، 2017 ). از سوی دیگر، مطالعات در مورد ظهور فضاهای فراملی، که عمدتاً توسط جغرافیدانان انجام شده است، بر اهمیت مکان و مکان متمرکز است ( لی، 2004 ).
ما استدلال می کنیم که حافظه نه تنها یک پیوند هویتی بین گذشته و حال است، و فضا – چه فراملی یا غیر ملی – تنها چیزی نیست که یک احساس مشترک از تعلق را ایجاد و تثبیت می کند. در عوض، فضا همچنین، و بالاتر از همه، نمادین، زمینه ای است که در آن اختراع و تولید خیالی نقشی حیاتی هم در تولید هویت های چندگانه و هم در ایجاد حس تعلق ایفا می کند که با تولید آن تجارب، تجارب را تغییر می دهد و غنی می کند. انباشته شده ( بورر، 2006 ). به عبارت دیگر، نقش حافظه در تولید هویت و تعلق، صرفاً انتخاب حقایق تاریخی مهم در گذشته جمعی یا فردی افراد نیست، بلکه ارائه یک روایت نمادین پیچیدهتر، یک هویت روایی عاطفی، یا همان طور که پل ریکور میگوید . یک روایت، که از تلاقی یک روایت تاریخی حاصل می شود – و از قواعد تأیید مستند یک روایت پیروی می کند – و یک روایت تخیلی که بر تولید تخیلی و بر تغییراتی تمرکز می کند که هویت روایی را بی ثبات می کند ( Ricœur, 1991 ). . روایت تاریخی و روایت داستانی در ایجاد وحدت تجربه انسانی که با هویت روایی منطبق است مکمل یکدیگرند. هویت روایی به دلیل ساختش در واقعیتی عمل می کند که هم واقعی و هم خیالی است.
تولید نمادینی که تشریفات پرورش میدهند، نمونهای از این است که چگونه یک روایت آیینی، همانطور که نمونههای زیر نشان میدهد، میتواند یک هویت و بهویژه فرآیند تعلق را آغاز کند. قدرت آیین شهری در این واقعیت است که فضایی همگن به فضایی مقدس تبدیل میشود که میتواند به زمینهای تبدیل شود که کثرت و تفاوتهای گروهی از مردم را در روایتی مشترک و قابل اشتراک نگه میدارد.
به طور خاص، فضای عمومی به اشتراک گذاشته شده و اجرا شده در طول یک مراسم شهری، هم فعال سازی و هم تولید حافظه را ارتقا می دهد، که همچنین به عنوان پایبندی داوطلبانه به یک تخیل ابداع شده درک می شود (به ویژه در یک جامعه پس از مهاجرت؛ Hintermann & Rupnow، 2016 ) . مکان تعلق مکانی است که در آن یک گروه یا جامعه با تولید این روایت خاص به نام حافظه به عواطف و عواطف خود در مورد آن می پردازد ( Nora, 1992 )، به ویژه از آنجایی که اشکال حافظه، همانطور که موریس هالبواکس به ما یادآوری می کند، باید در قالبی نمادین به کار گرفته شوند. فضا و در عین حال باید به یک مکان مشخص اشاره کند، زمینه ای که به راحتی قابل تشخیص است ( Halbwachs, 1994 [1925] ). در این منظر، آیینهای شهری نشان میدهند که چگونه هویت و تعلق در بازنماییهای حافظه شخصی و جمعی، بلکه اجتماعی، تجلی مییابد و چگونه شهر به سطحی از کتیبه تبدیل میشود که ساکنان، به صورت فردی یا در انجمنها، مصالح خود را بر روی آن باقی میگذارند. و آثار نمادین ( گامبا، 2009 ).
برای اهداف ما، جنبه جالب آیین های شهری این است که بُعد اختراع، چه نتیجه یک فرآیند خود به خود از پایین به بالا باشد و چه نتیجه یک تصمیم از بالا به پایین (از جمله تصمیمی نهادی)، شمول را ترویج می کند، همانطور که ریچارد. سنت استدلال کرده است. به عقیده سنت، تشریفات با عبارات نمایشی مشخص می شوند که شرکت کنندگان را به اجراکنندگان واقعی تبدیل می کند، نه خیلی غرق در نقش خود هستند و نه خیلی دور، و شایستگی های کافی را در نقش بازی شده نشان می دهند ( سنت، 2012 ، ص 92)، و این تضمین می کند که تعادل بین رقابت و همکاری، که می تواند شمول و تعلق را تقویت کند، به ویژه زمانی که درجه قابل توجهی از تمایز بین شرکت کنندگان وجود دارد.
به گفته پل کانرتون، تشریفات صرفاً بیانگر نیستند، نه فقط رسمی، و تأثیرات آنها محدود به زمینه ای نیست که در آن رخ می دهد. آنها به زندگی جامعه معنا می بخشند و به روایت تاریخی آن جامعه یا به طور دقیق تر به حافظه آن کمک می کنند ( کانرتون، 1989 ، صفحات 44-48). با این حال، اگر مناسک را به این جنبهها محدود کنیم، متوجه میشویم که بر اساس دیالکتیک ما/آنها، مانند مراسم مذهبی یا ناسیونالیستی، آنها کمتر با گنجاندن و تعلق بازی میکنند تا با محرومیت (Mendez, 2018 ) .
در مقابل، اختراع آیینهای جدید، یا ادغام عناصر جدید یا بازسازیشده در آیینهای موجود، روایت مشترکی را به وجود میآورد که میتواند موقعیتها، تجربیات و حساسیتهای مختلف شرکتکنندگان را به هم پیوند دهد. این اختراع یا تولید حافظه صریح، داوطلبانه یا دلخواه تشریفاتی، حس تعلق درونی متفاوتی را ایجاد میکند و تفاوتهای موجود در یک گروه را از طریق یک فرآیند پیچیده مذاکره مجدد گرد هم میآورد.
ژنو یک شهر، یک کانتون و از نظر اجتماعی-اقتصادی، مجموعه ای متشکل از یک میلیون نفر است که منطقه ژنو بزرگ (Le Grand Genève) نامیده می شود. 9 این قلمرو بزرگتر تنها در سال 2012، پس از مسابقه نامگذاری که توسط روزنامه محلی Tribune de Genève ( پریور، 2012 ) برگزار شد، بهطور رسمی نامگذاری شد. هدف این مسابقه تبلیغ نامی بود که به افرادی که زندگی میکنند و از آن فضا استفاده میکنند اجازه میدهد با آن همذات پنداری کنند. به گفته سازمانهایی که این مسابقه را راهاندازی کردهاند، این شناسایی باعث تسهیل در تحقق پروژههای فراملی و بهبود کیفیت زندگی جمعی در این حوزه میشود.
نیاز به کار در این قلمرو جدید توسط عوامل اقتصادی، مدنی و سیاسی به رسمیت شناخته شده است که سعی می کنند آینده ژنو را به عنوان یکی از کلان شهرهای بزرگ اروپا تصور کنند ( Grand Geneve, 2016 ). این پروژه نه تنها نیازمند سرمایه گذاری در زیرساخت هایی است که تحرک بین فضاهای مختلف کلان شهر را تسریع و تسهیل می کند ، بلکه به فضای همکاری به جای رقابت و درگیری نیز نیاز دارد. آژانسهای خاصی برای تقویت این توسعه وجود دارد، بهویژه انجمن تجمع، که در سال 2013 تأسیس شد، که به طور فعال در هماهنگی سازمانهای جامعه مدنی که در منطقه بزرگ ژنو کار میکنند، مشغول است. یکی از مهم ترین اهداف مجمع تراکم، ایجاد حس تعلق به این منطقه است، زیرا قبلاً برای بهبود هویت مردم با قلمرو کاری انجام نشده است. اگر ساکنان اصلاً نسبت به این قلمرو احساس تعلق داشته باشند، به جای یک ایده انتزاعی از ژنو یا بزرگتر، به مکانهای درون آن محدود میشوند، مانند محلههای Eaux-Vives و Pâquis (Felder et al., 2015) . ژنو ( Cattacin & Kettenacker، 2011 ). جمعیتی که در این قلمرو زندگی میکنند بسیار متحرک هستند و دنیایی ناهمگون با ریشههای مختلف را نشان میدهند. جمعیت ژنو عمدتاً از افراد خارجی تشکیل شده است و این شهر تمام ویژگی های شهر متفاوت را دارد ( ساندرکاک، 2000 ).
اما به دلیل اینکه قلمرو آن توسط یک مرز بین المللی (بین سوئیس و اتحادیه اروپا)، یک مرز ملی (بین سوئیس و فرانسه) و یک مرز کانتونی (بین ژنو و کانتون وو) و به دلیل رقابت شدید (مالی و برای مشاغل) بین بخشهای مختلف قلمرو، چیزی وجود ندارد که به طور مشخص دیدگاه مشترک و احساس تعلق به قلمرو را تقویت کند. این عدم تعلق در سطح کانتون ژنو و در بسیاری از محلات و محله ها به رسمیت شناخته شده است، و جامعه مدنی و نهادهای سیاسی در جشنواره ها و رویدادهایی سرمایه گذاری می کنند که برای جمعیت به طور کلی یا گروه های خاص، مانند سالمندان و کودکان برگزار می شود. انگیزه اساسی این جشنواره ها و رویدادها تشویق مردم به ایجاد احساس تعلق و پیوندهای اجتماعی با قلمروی است که در آن برگزار می شود. به طور تحلیلی تر، این رویدادها را می توان آیین های شهری شمول (و طرد) سرزمینی در نظر گرفت که می تواند حس تعلق به مکانی را که در آن رخ می دهد ترویج کند.
چنین مراسمی برای گنجاندن منطقه بزرگ ژنو وجود ندارد. این واقعیت می تواند توضیح دهد که چرا، اگرچه این منطقه مطمئناً واقعی است، اما احساس تعهد را از ساکنان و کاربران آن که در واقع اغلب نسبت به آن احساس بیزاری می کنند، برانگیخته نمی کند ( Zaki, 2018 ). برای بحث در مورد این فرضیه، ما سه رویداد عمومی مهم را که در سالهای 2017 و 2018 در ژنو رخ داد، بررسی میکنیم و پتانسیل آنها را برای پرورش بدبینی (یعنی طرد) یا احساس تعلق (یعنی دربرگیری) در مورد منطقه بزرگ ژنو تحلیل میکنیم. موارد عبارتند از Escalade سنتی، Fêtes de Genève جدیدتر و Saga des Géants جدید.
ژنو تا اوایل قرن شانزدهم، قبل از ورود بازرگانان آلمانی که اصلاحات را گسترش دادند، سلتیک (هلوتی ها)، رومی و کاتولیک بود. ژنو پروتستان با کالوین، یک پناهنده فرانسوی متولد شد که در سال 1536 وارد شهر شد. سلطه پروتستانتیسم در شهر از طریق هجوم پناهندگان از فرانسه و ایتالیا تقویت شد که جمعیت آن را در یک دهه دو برابر کردند. در سال 1602، این تازه واردان به دفع حمله ساوویارد کمک کردند که هدف آن برقراری مجدد کاتولیک بود ( دوفور، 1997 ؛ پیگت، nd ). این پیروزی هر ساله در طول جشنواره Escalade، که در فهرست سنتهای زنده شهری که اخیراً توسط اداره فرهنگ فدرال ایجاد شده است، گنجانده شده است ( BAK, 2011 ).
Escalade در آغاز دسامبر جشن گرفته میشود و شامل دستهای از کودکان است که معمولاً لباسهای کارناوال به تن دارند و بزرگسالان با لباسهای نظامی تاریخی. همچنین شامل یک مسابقه پیاده روی در مرکز تاریخی ژنو شده است . علاوه بر این، یک روز قبل از راهپیمایی، دانش آموزان دبیرستانی ماسک می پوشند و در حالی که مشروبات الکلی می نوشند در خیابان های ژنو با موسیقی راهپیمایی می کنند. فستیوال با آتش افروزی در میدان مقابل کلیسای جامع سنت پیر، جایی که کالوین در قرن شانزدهم موعظه می کرد، به پایان می رسد ( شکل 1 را ببینید ). از همه این رویدادها، مهم ترین راهپیمایی با اعلام استقلال و آتش سوزی است – که تنها در سال 1948 به عنوان یک رویداد معمولی معرفی شد، در حالی که جشن – تمسخر ساوایی ها – احتمالاً به آغاز هفدهم برمی گردد. قرن.
این رویداد تعداد زیادی از سازمان های مدنی ، اقتصادی و دولتی را بسیج می کند. سازمانی که مسئول رویدادهای اطلاعاتی تاریخی است، Compagnie de 1602 است که در سال 1896 تأسیس شد. شرکای اقتصادی به عنوان حامیان سایر رویدادها، به ویژه مسابقات فوتبال، مهم هستند. و کانتون و شهر ژنو نیز شرکا، هماهنگ کننده و برگزار کننده جشنواره هستند که از نظر آنها مهم ترین جشنواره در ژنو است.
در اصل، Escalade به صراحت جشنواره ای علیه کاتولیک ها و مردم ساکن در بخشی از ژنو بزرگ واقع در فرانسه بود. اخیراً، روایت کمی تغییر کرده است و دلایل این رویداد به پسزمینه رفته و عناصر جدیدی معرفی شدهاند. Escalade امروز جشن باز بودن شهر است که پذیرای ورزشکاران از سراسر جهان است، بنابراین به شکاف های مربوط به ترکیب پیچیده جمعیت ژنو می پردازد. همچنین لحظه ای است که از عناصر سنت کاتولیک استفاده می کند – لباس کارناوال در طول رژه کودکان و راهپیمایی دانش آموزان دبیرستان – و بیشتر شرکت کنندگان دیگر پروتستان نیستند (Cattacin, 2015 ) .
حتی ترانهای که سالها با جشنواره همراه بود و در مدرسه تدریس میشد و بچهها در طول جشن میخواندند به دلیل خشونتی که علیه ساواییها و کاتولیکها بیان میکرد مورد انتقاد قرار گرفت و اشعار جدیدی از سال 2002 در مدارس تدریس شد. به عنوان مثال، “Savoyard, gard, gard” اصلی (Savoyard, on guard) با “Savoyard ou Genevois, on est chocolat” (ساویارد یا ژنووا، ما شکلاتی هستیم) جایگزین شده است – که نشان دهنده سرنوشت مشترک منطقه ژنو است. .
به طور خلاصه، این جشنواره متشکل از مجموعه ای از رویدادهای فراگیر است، در راستای سیاست های گردشگری ژنو و سایر ارگان های کانتونی و شهری، که تلاش می کند ژنو را به عنوان شهری باز برای افراد متحرک از سراسر جهان به جهان نشان دهد. جهان – ژنو بین المللی ( Cattacin & Kettenacker، 2011 ).
اگرچه روایت صراحتا انحصاری جشنواره به روایتی تلویحی فراگیر تبدیل شده است، بسیاری از عناصر و نمادها به عنوان یادآور روایت اصلی عمل میکنند: لباسها، مکانها (پارک دس استیونها، که در آن دانشگاه تاسیس شده توسط کالوین و بینالمللی بنای یادبود اصلاحات نیز قرار دارد، غذا (یک قابلمه شکلاتی، بازتاب دیگ سوپ پرتاب شده در ساوویارد)، کتاب های محبوب در مورد این رویداد ( Buscarlet & Klopmann, 2017 ) و نظرات سیاستمداران ساکن در سمت فرانسوی ژنو ( Fatio & Nicollier، 2002 ؛ Simon، 2002 ) همگی به عنوان یادآور روایت قدیمی هستند.
Fêtes de Genève که در ماه اوت برگزار می شود، توسط صنعت گردشگری ایجاد شد و آنها به نگرش های ضد گردشگری در میان ساکنان ژنو کمک کردند. این جشنواره توسط سازمان های اقتصادی و صنعت گردشگری، به ویژه صنعت هتلداری ژنو برگزار می شود. در دهه 1920، زمانی که این جشنواره آغاز شد، به آن جشن های گل (Fêtes des fleurs) می گفتند. نام آن پس از جنگ جهانی دوم تغییر کرد، زمانی که مقیاس جشنواره نیز گسترش یافت. یک رویداد دو روزه در سال 1947، در دهه 1970 به یک رویداد سه هفتهای با موسیقی، چرخ فلک، رژه شناور و عناصر دیگر تبدیل شد که در طول زمان تغییر میکنند ( لوی و همکاران، 2002 ). تنها عنصر ثابت Fêtes، نمایش آتش بازی در دریاچه ژنو است که حدود 400000 نفر را به خود جذب می کند ( ATS، 2018 ).
تمایل به ترویج گردشگری همیشه دلیل وجودی جشنواره بوده است که ساکنان ژنو را از خود دور کرده است. این بیگانگی همراه با مشکلات مالی برگزارکنندگان خصوصی، باعث انتقاد از جشنواره و حتی بحث سیاسی (در سال 1396) در مورد لغو آن شده است. برای بسیاری از ساکنان، جشنواره بسیار طولانی است و سر و صدا غیر قابل تحمل است ( Lugon, 2018b ). دولت شهرداری همچنین معتقد است که جشنواره انسجام اجتماعی را ارتقا نمی دهد و سازماندهی خود را به عنوان یک رویداد گردشگری به دولت کانتونی واگذار کرده است ( Lugon, 2018a ؛ Prieur, 2018 ).
در 4 مارس 2018، این بحث با یک ابتکار مردمی برای کاهش جشنواره به هفت روز و رأی گیری در مورد یک پروژه متقابل پیشنهادی توسط دولت شهرداری برای اجازه دادن به یک رویداد یازده روزه که احترام به محیط زیست و مردم را ترویج می کند، به اوج خود رسید. که در مناطقی که جشنواره برگزار می شود زندگی می کنند، اما در کنار هم زندگی می کنند. ضدپروژه همچنین پیشنهاد کرد که Fêtes باید به صورت خصوصی تامین مالی شود. اکثریت پیشنهاد شهرداری را پذیرفتند. شکل 2 پوستری از حزب سیاسی FDP را نشان می دهد. لیبرال ها که هم با ابتکار و هم با پروژه متقابل مخالف بودند به این دلیل که هر دو به اقتصاد آسیب می رسانند و آزادی کارآفرینی را محدود می کنند.
پس از رایگیری، گردشگری ژنو، برگزارکننده جشنواره، تصمیم گرفت که جشنواره 2018 یک رویداد بسیار کوچکتر، متشکل از آتشبازی و چند چرخ فلک باشد، و قول داد که برای سالهای بعدی جشنواره را به طور کامل بازنگری کند (Armanios، 2018 ) .
Fêtes de Genève روایت خاصی ندارد، جز اینکه رویدادی برای کل جمعیت است که هدف آن ترویج گردشگری است. اگرچه سازماندهندگان آن از آن بهعنوان یک رویداد تاریخی یاد میکنند، زیرا تقریباً یک قرن است که وجود دارد، اما هیچ کار واقعی برای ساختن روایت یا خاطرهای از این رویداد انجام نشده است. به عنوان مثال، هیچ کتاب یادبودی درباره جشنواره وجود ندارد. تنها عنصر تداوم، نمایش آتش بازی است، اما حتی آن هم واقعاً مورد استقبال مردم قرار نگرفته است، زیرا برای سالهای متمادی پذیرش نیاز به بلیط داشت، که هزینهای داشت یا برای هتلها و در نتیجه گردشگران رزرو شده بود. در سال 2018، نمایش آتش بازی رایگان بود، اگرچه این فقط در نتیجه یارانه های عمومی امکان پذیر بود. بدون شک، Fêtes یک ویژگی ثابت در تقویم سالانه منطقه بزرگ ژنو است. با صدها هزار شرکتکننده، احتمالاً فراگیرترین رویداد در منطقه است، اما همچنین رویدادی دوگانه است، همانطور که کمپین در سال 2018 نشان داد: اگرچه جشنها منع نشده بودند، اکثر ساکنان از یک رویداد متوسط و محلیتر حمایت کردند. این رویارویی فرصتی برای بحث در مورد آینده یک آیین شهری با هدف ترویج فراگیری در یک منطقه بزرگ فراهم کرد، اما نتیجه دوگانگی را که قبلا نسبت به یک تلاش اقتصادی که به عنوان ترویج یکپارچگی اجتماعی ارائه شده بود، بازتولید کرد . از دیدگاه بیگانه – در بحث آتش بازی که او از آن به عنوان “ناسازگار با متانت ژنو” یاد کرد (به نقل از لوی و همکاران، 2002 ، ص 35، ترجمه ما) به آن اشاره کرد.
در سال 2017، از 29 سپتامبر تا 1 اکتبر، یک رویداد قابل توجه در ژنو رخ داد: 850000 نفر از سراسر منطقه بزرگ ژنو در تاریخ گردشگر دو غول، غول دختر کوچک و غول مادربزرگ شرکت کردند. غولها (با ارتفاع 5.5 و 7.3 متر) پس از ورود به دو مکان مختلف – Bâtiment des Forces Motrices و Place de Sardaigne – متحرک شدند و حدود 50 لیلیپوت (بازیگران شرکت تئاتر خیابانی رویال د لوکس) را همراهی کردند . 3 ) در حالی که از مکان های ورود به مکان های شناخته شده و بزرگ – پارک اقاقیا، پارک لا گرانژ، روتوند دو مون بلان، پورت نوآر و بزرگترین آنها، دشت پلین پالاس – با تماشاگران سفر می کردند. به دنبال حرکات و داستان های آنها. در پایان روز سوم، غول ها با برگزاری مراسم خداحافظی باشکوه، ژنو را در کنار دریاچه ترک کردند. 11
در عین حال مجموعه ای از ابتکارات رسانه ای این اجرا را همراهی، اظهار نظر و تکمیل کردند. یک وب سایت اختصاصی مقدمه تاریخ غول ها (به همراه اطلاعات لجستیکی) را ارائه کرد. یک صفحه فیس بوک برای جمع آوری پست های دنبال کنندگان ایجاد شد و یک گروه ژنو مسابقه عکاسی را در اینستاگرام خود راه اندازی کرد. یک ماه پس از این رویداد، کتابی توسط یک ویراستار محلی منتشر شد ( Slatkine & Passard, 2017 ) و در کریسمس همان سال RTS1، کانال اصلی تلویزیون عمومی فرانسوی زبان سوئیس، مستند Les Géants à Genève – Les Temps d’un را پخش کرد. روه .
روایت این رویداد، «حماسه غولها، فصل: ژنو»، کاملاً اختراع شده بود و توسعه آن غیرخطی بود: وبسایت مکانهایی را که غولها انتظار میرفتند، و مادربزرگ غول منشأ و گذشته غولها در ژنو را بازگو کرد. تاریخ به زبانی ابداع شده اما قابل درک (ترکیبی از صداها و زبان های مختلف از جمله فرانسوی، آلمانی و اسپانیایی) در طول توقف آنها در پارک لا گرانژ.
حماسه غولها رویدادی فراگیر بود که نه تنها ساکنان شهر ژنو، بلکه و بالاتر از همه گردشگران، کارمندان سازمانهای بینالمللی و چند ملیتی و ساکنان منطقه بزرگ ژنو را دربرمیگرفت. همه شرکتکنندگان میتوانستند خود را متعلق به ژنو بدانند، دقیقاً به این دلیل که خطاب داستانسرایی یک گروه خاص، یعنی افرادی از ژنو نبود، بلکه مخاطب همه افراد حاضر بود.
این جشنواره ابتکاری از بالا به پایین بود که توسط تئاتر Le Theatre de Carouge (Atelier de Genève) و شهر ژنو، با حمایت بسیاری از حامیان مالی و خصوصی و گروه های داوطلب برگزار شد. این سازمان دولتی خودجوش را برانگیخت که قادر به برانگیختن شور و شوق واقعی بود، که با گفتن مادربزرگ غول از منشأ خود در ژنو، از جمله تولد او در خط 12 تراموا، در پارک لا گرانژ و در مراسم خداحافظی در دریاچه، که آنقدر شلوغ بود، به اوج رسید. راه رفتن تقریبا غیرممکن است حماسه غول ها، هم از نظر زمانی (زیرا جشنواره به عنوان یک رویداد یک بار در نظر گرفته شده بود) و هم از نظر رسمی (در نگاه اول، به نظر می رسید یک رژه باشد، اما در واقع یک اجرای واقعی و بدون وقفه) منحصر به فرد بود.
حماسه غول ها را می توان یک پدیده لیمینوئیدی در نظر گرفت ( ترنر، 1979 )، و می توانیم ارزش نمادین تعلق را در آن تشخیص دهیم. این رویداد ارزش یک آیین را پیدا کرد، زیرا مردمی که در آن شرکت کردند و همچنین شرکت کردند، احساس تعلق داشتند که به شرایط شخصی خاص – برای مثال ساکن بودن در ژنو – مرتبط نیست، بلکه به رابطه آن با فضایی که در آن رخ داده است مرتبط است. ( هناف، 2008 ).
قدرت نمادین حماسه غول ها با نقشی که حافظه بازی می کند نشان داده می شود. هیچ خاطره مشترکی وجود نداشت، بلکه فقط یک تاریخ خیالی از یک مکان و عناصر آن وجود داشت – تولد دریاچه ژنو و مسیر اصلی خط 12 تراموا (هنوز فعال است). با این وجود، این داستانی بود که همه میتوانستند آن را بشناسند، مناسب کنند و با سایر حاضران به اشتراک بگذارند.
سه مثالی که در بالا ارائه کردیم عناصر مشترک زیادی دارند. همه آنها یک رویداد بزرگ با صدها هزار شرکت کننده هستند. همه آنها برای ایجاد جامعه تلاش می کنند. اما تفاوت بین آنها نیز مرتبط است. این سه جشنواره مناطق مختلف (و دوسوگرا) وابستگی را بسیج می کنند. جشنواره ها توسط بخش توریستی سازماندهی شده و توسط کانتون ژنو یارانه پرداخت می شود. مهمترین لحظه در این رویداد آتش بازی است. این جشنواره یک جامعه بینالمللی را تداعی میکند و به دلایل اقتصادی و بدون موفقیت چشمگیر تلاش میکند تا از سوی گروهی انتزاعی از مردم تعهد به ژنو ایجاد کند. Escalade توسط انجمن ها و سازمان های دولتی سازماندهی می شود. با ساکنان ژنو صحبت می کند. نقطه قوت آن این است که همه مردم ژنو به آداب آن دسترسی دارند. نقطه ضعف آن این است که به وضوح بر قلمرو کوچکتر شهر ژنو متمرکز است و نه منطقه بزرگ ژنو. حماسه توسط شهر ژنو سازماندهی شد، برای کل جمعیت منطقه بزرگ ژنو باز بود و بر اساس یک روایت استثنایی نبود ( جدول 1 را ببینید ).
جدول 1 . نگاهی توصیفی و تطبیقی سه آیین در ژنو.
سلول خالی | Fêtes de Genève | اسکالید | Saga des Géants |
---|---|---|---|
نوعی تشریفات | مجموعه ای از وقایع. عنصر اصلی نمایش آتش بازی است | مجموعه ای از رویدادها با رژه (با لباس) | رویداد تئاتر سیار در خیابان های ژنو |
روایت شمول | برای همه ساکنان منطقه ژنو بزرگ، برای گردشگران | برای ساکنان شهر و کانتون ژنو | برای همه ساکنان منطقه ژنو بزرگ |
حافظه و مراجع | بدون عناصر یادبود؛ ژنو بین المللی به عنوان مرجع | تاریخ استقلال ژنو؛ ژنو پروتستان به عنوان مرجع | تاریخ داستانی ژنو؛ افراد با هر پیشینه ای به عنوان مرجع |
برگزارکنندگان اصلی | رویدادی که عمدتاً توسط بخش اقتصادی (گردشگری) برگزار می شود | رویدادی که توسط انجمن های خصوصی همراه با آژانس های دولتی برگزار می شود | رویدادی که توسط شهر ژنو به همراه گروه های هنرمند برگزار شد |
عناصر آیینی | احساسات در هنگام آتش بازی؛ رویداد سالانه (به استثنای برخی موارد) | عناصر کارناوالسکی؛ آتش سوزی؛ قابلمه شکلاتی نمادین; رویداد سالانه با روایت | عناصر احساسی، دراماتورژی دقیق |
این سه مورد این امکان را فراهم می کند تا بفهمیم که چه چیزی برای آیین های شهری برای ترویج شمول سرزمینی ضروری است. در Fêtes de Genève یک روایت وجود ندارد و روایت Escalade پیامدهای طردکننده دارد. روایت حماسه، اگرچه کاملاً تخیلی است، اما پتانسیل آن را دارد که همذات پنداری با قلمرو بزرگتری را ترویج کند. این داستان یک ژنو دیگر را روایت میکند و بنابراین اجازه مشارکت بدون نیاز به حضور شرکتکنندگان از یک مکان خاص را میدهد.
یکی دیگر از نقاط قوت روایت این است که می توان آن را به عنوان یک اسطوره ابداع شده به دیگران گفت – و زیبایی روایت در این واقعیت است که آگاهانه اختراع و به اشتراک گذاشته شده است. این یک روایت به صراحت شامل است. این حماسه که به عنوان یک رویداد یک بار توسط شهر ژنو سازماندهی می شود، تأثیر طولانی مدت نخواهد داشت، اما به عنوان یک رویداد محلی مهم توسط شرکت کنندگان در خاطره خواهد ماند. تازه واردان و نسل های آینده از این رویداد بهره ای نخواهند برد. از نظر سازمانی، Escalade قویترین جشنواره در بین سه جشنواره است. این سازمانهای دولتی، اما همچنین داوطلبان، سازمانهای جامعه مدنی و بازیگران اقتصادی را به عنوان حامیان مالی بسیج میکند. علاوه بر این، این یک جشنواره سالانه است، بنابراین انتظارات ایجاد می کند و پیشنهاد گنجاندن سرزمینی را برای همه ساکنان در منطقه محدودتر شهر و کانتون ژنو تجدید می کند. Fêtes همچنین یک جشنواره سالانه است، اما به عنوان یک رویداد از بالا به پایین در نظر گرفته می شود که فقط برای ترویج منافع اقتصادی در نظر گرفته شده است. Fêtes شمول سرزمینی ایجاد نمی کند، بلکه در عوض، و تنها، منافع اقتصادی ایجاد می کند. به همین دلیل، همانطور که رای مارس 2018 در مورد آینده آن نشان داد، توسط ساکنان به طور دوسوگرا در نظر گرفته می شود. حماسه از نظر مشارکت و پرورش حس تعلق فراگیرترین است، اما فاقد تکرار لازم برای ایجاد یک روایت جدید از تعلق است. از طریق مراسم آتشبازی، فستیوال با ایجاد حد و مرز از سایر جشنوارهها متمایز میشود: حداقل در آن لحظه، شرکتکنندگان را صرفاً به دلیل این واقعیت که بخشی از زیبایی رویداد هستند متحول میکند. Escalade و Saga نیز دارای عناصر احساسی دگرگون کننده هستند – عناصر لیمینوئیدی – اما آنها در یک رویداد متمرکز نیستند، بلکه در یک دوره زمانی طولانیتر توزیع میشوند، که اثر تغییردهنده آنها را ضعیف میکند.
شهر مکان ثابتی برای زندگی نیست. دگرگونی مستمر اجتماعی-دموگرافیک آن ما را ملزم به ایجاد زمینهای میکند که پیشنهادهای ملموسی از گنجاندن – مانند اشتغال، آموزش و مراقبتهای بهداشتی – و همچنین پیشنهادهای نمادین ارائه میکند. تنها از طریق اعمال نمادین ایجاد گاه به گاه تعلق متقارن است که شهر می تواند به چالش ناشی از دگرگونی مداوم خود پاسخ دهد و پیوسته کاربران متمدن و مدنی قلمرو خود را تولید کند. در زمینه ژنو، می توان عناصری را مشخص کرد که حس تعلق به منطقه بزرگ ژنو را ترویج می کند. آنها با خط پررنگ در نتیجه نشان داده شده اند: تشریفات به عنوان مشترک. همانطور که جدول 2 نشان می دهد، هیچ یک از آیین های شهری تجزیه و تحلیل شده همه آنها را ترکیب نمی کند. عناصری که می توانند یک مناسک را به یک منفعت مشترک برای یک قلمرو تبدیل کنند، شامل بودن صریح (آیین تعلق برای همه) است. یک تلاش مشترک با مشارکت قوی جامعه مدنی، سازمانها و سازمانهای عمومی (نماینده ایده تولید یک کالای مشترک)؛ یک روایت باز (اجازه دادن به تغییرات مداوم در تاریخ تعلق و در نتیجه صحبت با همه افراد حاضر در مراسم)؛ درجه بالایی از شمول عاطفی، که این امکان را برای شرکت کنندگان فراهم می کند تا نگرش خود را تغییر دهند (و از طریق کار مرزی هویتی مشخص، متعلقات جدیدی ایجاد کنند). و یک پیشنهاد صریح برای در دسترس قرار دادن مراسم برای همه، در نتیجه به ساکنان مستقر این امکان را می دهد تا به یک مکان مشترک شهری متعلق به تشریفات مراجعه کنند و افراد تازه وارد را قادر به ورود به این مکان کند.
جدول 2 . پویایی سرزمینی مناسک – عناصر مفهومی تحلیل
سلول خالی | Fêtes de Genève | اسکالید | Saga des Géants |
---|---|---|---|
شمول/استخراج | به صراحت انحصاری | به طور ضمنی انحصاری | صراحتاً شامل |
دینامیک پایین به بالا/بالا به پایین | بالا پایین | از پایین به بالا؛ همکاری با دولت محلی | بالا پایین؛ همکاری با دولت محلی |
روایت | گم شده | غیر قابل تغییر | باز کن |
دگرگونی حد و مرز | قوی | ضعیف | ضعیف |
تکرار آیینی | ضمنی | صریح | گم شده |
از دیدگاه سیاست عمومی، از تحلیل خود چه چیزی می توانیم بیاموزیم؟ مناسک شهری سرزمینی یکی از راه های اصلی ایجاد شمول است. آنها باید در ایجاد خود ترویج شوند، در اجرای آنها مورد حمایت قرار گیرند و به عنوان عنصر ایجاد کننده تعلق تبلیغ شوند. برای مؤثر بودن، این آیینها نباید استاندارد شوند، بلکه باید به دنبال منطقی از گنجاندن بدون تبعیض، روایتی باز، احساسات مشارکتی تا حد ممکن مردم و چرخشی برای پاسخگویی به جمعیت شهری متحرک باشند (گامبا ) و همکاران، آینده ).
این عناصر اساسی را میتوان برای فضاهای شهری برای ایجاد موفقیتآمیز تعلق، بدون حذف تازهواردها، ساکنان مستقر یا محلهها ضروری دانست. آنها همچنین می توانند برای بازسازی جوامع سرزمینی پس از رویدادهای چشمگیر مانند بلایای طبیعی یا انسانی ( روشان باکتا و همکاران، 2010 ) و برای بازسازی جوامع در مناطق رو به زوال ( هیرش، 2015 ) تولید شوند. 12 آنها به شهرها اجازه می دهند که به عنوان فضاهای فراگیر و باز زنده بمانند. باز بودن بی دفاع و شکننده نیست، بلکه چالشی روزمره است که اگر شهرها بخواهند با وضعیت عادی مکانی که مدام در حال تغییر است مواجه شوند، باید با آن دست و پنجه نرم کنند. اگر شهرها خود را به عنوان فضاهای بسته تصور کنند، همگنی مردم و ارزش ها، کنترل و طرد شدن را بازتولید خواهند کرد.
همگنی، کنترل و طرد شدن ممکن است پاکیزگی شهر را بهبود بخشد، اما همچنین شانس آن را برای بقای سیاسی و اقتصادی و یافتن پاسخهای نوآورانه برای چالشهای آینده تضعیف میکند. همانطور که تحقیقات پیرامون شهرهای کوچک در آلمان به وضوح نشان داده است، و همانطور که ایتالو کالوینو در شهر زورا توصیف کرد ( Calvino, 1972 )، شهرهای بسته در حال ناپدید شدن هستند، مکان هایی که عاملیت و جمعیت سیاسی و اقتصادی را از دست می دهند ( Hannemann, 2003 ). گشودگی همچنین به معنای تضاد و دوسوگرایی است، تقابل روزمره شیوه های مختلف زندگی در شهر، اما همچنین تماس، باز شدن افق ها، یادگیری احترام گذاشتن به دیگری، آزادی و خواندن تفاوت ها به عنوان یک قدرت و فرصت (فینچر و جاکوبز، 1998؛ سنت ) . ، 2006 ). اما شهرها چگونه باز بودن را سازماندهی می کنند؟
همانطور که از جامعهشناسی شهری میدانیم ، شهر به دلیل تنوع و فرصتهایش، به ساکنانی که بر روی مرزهای هویتی خود کار میکنند، فضای بیشتری برای مذاکره ارائه میدهد تا مکانی همگنتر ( بارث، 1969 ). در عین حال، دیگری عنصری بنیادی از بافت شهری است، نقطه شروع شهر، که بدون تفاوت و تحرک نمی تواند وجود داشته باشد و با پایان تحرک می میرد (سنت، 2018 ) . بنابراین، برای نجات شهر، سرمایه گذاری در مشارکت و مشارکت ساکنان و تازه واردان از همه مهمتر است ( ساندرکاک، 2011 ). لئونی ساندرکاک بر اساس تجربیات خود در استرالیا و کانادا، در توسعه ایده شهر تفاوت ها نقش اساسی داشته است ( ساندرکاک، 1998 ). او از ابزارهای برنامهریزی که جمعیت را خیلی ساده یا بر اساس یک بعد واحد تصور میکنند، انتقاد کرده است، مانند سالمندان که به سن یا خانوادهها فکر میکنند هنگام بررسی چندفرهنگی ( ساندرکاک و لیسیوتیس، 2003 ). چندفرهنگی تنها به معنای کثرت گرایی سبک زندگی نیست، بلکه به معنای تحرک و دگرگونی مداوم جمعیت یک شهر نیز هست ( ساندرکاک، 2000 ).
در این دیدگاه، شهر یک دیگ ذوب نیست، بلکه ترکیبی از تفاوتها است که هر روز از نو ساخته میشوند و با هویتهای پیچیده، تحرک، دیجیتالی بودن و برهمنهی متعلقات سرزمینی مشخص میشوند ( کافمن و همکاران، 2017 ؛ شلر و اورری، 2006). ). دقیقاً به این معنا است که جهانی شدن در پویایی همگنی/ناهمگونی، باز بودن قرار می گیرد، به طوری که می توان گفت ویژگی تعیین کننده آن مکمل بودن، گاهی مبهم، اما خلاقانه جهانی و محلی است (رابرتسون ، 1995 ؛ Wood & Landry، 2008 ). به عبارت دیگر، شهر تفاوتها ناشی از ارتباطات فراملیتی است که تداوم مییابد و ترکیبی از سبکهای زندگی، افراد و مکانها ایجاد میکند ( امین، 2002 ؛ هانرز، 2002 ).
در این دوگانگی یافتن با هم و تأکید بر تفاوت ها و تضادها است که شهر خود را بازتولید می کند. 14 در عین حال، شهر از طریق منحصر به فرد بودن خود به دنبال جذب افراد متحرک از سراسر جهان است، اما همچنین به آنها فضایی برای خودسازی و خودسازی ارائه می دهد.
قواعد سرزمینی گنجاندن در قالب جشنواره های عمومی نقش اساسی در ترکیب پویایی دوسوگرا بین منحصر به فرد بودن و دربرگیری تازه واردان ایفا می کند. این قوانین این امکان را فراهم می کند که یک شهر خاص را به عنوان منحصر به فرد بشناسیم – همانطور که Escalade در ژنو انجام می دهد – و همچنین برای جذب دیگران، از جمله گردشگران و تازه واردان، و در واقع همه کسانی که در زمان رویداد در شهر هستند و آماده حضور در شهر هستند. خود را در یک موقعیت لیمینوئید قرار می دهند و در نتیجه دیدگاه ها و ارزش های خود را دگرگون می کنند. اگرچه این رویدادها به عنوان بخشی از هویت ساکنان شهر تصور می شود، اما خود را به عنوان رویدادهای فراگیر مطرح می کنند که سال به سال به صورت آیینی بازتولید می شوند و نشان می دهند که شهر دارای هویتی فراگیر است. آنچه در این آیینها اتفاق میافتد، همان چیزی نیست که در فروشگاههای جهانی شده و رستورانهای فستفود رخ میدهد، که به منظور تقویت مشارکت ساکنان و تازه واردان نیز انجام میشود، بلکه دقیقاً برعکس است: این آیینها رویدادهای محلی هستند که برای همه باز است. آنها به شرکت کنندگان فرصتی برای مذاکره درباره هویت، ورود به کار مرزی ارائه می دهند. شرکت در آنها به معنای تبدیل شدن به بخشی از شهری است که در آن رخ می دهد.
به عنوان لحظات موقتی از تجربیات و احساسات مشترک، آیینهای شهری در فضای عمومی میتوانند مشارکتکنندگان را در بر گیرند. آنها این پتانسیل را دارند، بهویژه زمانی که سازمانهای دولتی درگیر هستند، رویدادها و جشنها را به اشتراکی تبدیل کنند که در آن هویتهای پیچیده میتوانند یک زمینه مشترک، یک sensus communis، یک اشتراک فرهنگی حافظه پیدا کنند (برتاچینی، براوو، مارلی، و سانتاگاتا، 2012 ) . که امکان بسیج کاربران و ساکنان جدید فضاها را فراهم می کند و در نتیجه آنها را به یک قلمرو خاص مرتبط می کند.
با توجه به واقعیتهای جوامع پس از مهاجرت ما، آیینها در پرورش این حس کمونیس بسیار مهم هستند، زیرا نیاز به مشارکت دارند، اما لزوماً وابستگی رسمی چندانی ندارند. این نتیجه مشاهدات لارس مایر را تأیید میکند که «یک کلید برای توسعه محلههای بازتر و دوستدار تنوع، تقویت مشارکت ساکنان در فرآیندهای برنامهریزی محلی، همچنین در مورد اسکان پناهندگان، توسعه فضاهای عمومی است که امکان برخوردهای روزمره بین گروههای مختلف اجتماعی را فراهم میکند و تسهیل میکند. استراتژیهای مکانسازی متنوع گروههای اجتماعی مختلف در محله محلی» ( مایر، 2017 ، ص 255).
تحقیقات ما در ژنو بینش هایی را برای مناطق شهری در جستجوی شیوه های فراگیر ارائه می دهد که می توانند تشریفاتی داشته باشند و حس تعلق را ارائه دهند. فضای شهری بهعنوان مکانی که پیوسته در حال بازتولید تاریخهای فراگیر است، نیازمند آیینهایی است که در مقابل مفاهیم ایستا، ترسمحور و ذاتگرایانه از تعلق است.