48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
این مقاله توسعه گفتمان «شهرهای خلاق» را بهعنوان گفتمانی که به طور فزایندهای حول «بلوک سلطهگرای فراملی» سازمانیافته است، ترسیم میکند. این گرایش به یکسان سازی در طول پذیرش، ترجمه و بداهه سازی سیاست های شهرهای خلاق در سرتاسر جهان، تا تمایل به “مدرن بودن” را دنبال می کند. این مقاله با رد ادعاهای «طبقه خلاق»، بر واسطه های فرهنگی و نحوه عملکرد آنها به عنوان یک جامعه معرفتی جهانی تحت مفهوم مدرنیزاسیون تمرکز می کند. بهعلاوه، چنین «تخیلی خلاقانهای که توسط مدل مالیسازی نئولیبرال مرکزی ایالات متحده شکل گرفته است، سلسله مراتب جهانی موجود را تکرار کرده است، خدمات عمومی را تضعیف میکند و کالاییسازی عوام خلاق را تشدید میکند. این مقاله استدلال میکند که ممکن است شهرها تنها پس از بازاندیشی ریشهای در تخیل مدرنشونده، گفتمان شهر خلاق را در تصویر خود دگرگون کنند و خود را بر درک جدیدی از امکانات محلی بنا کنند.
این مقاله سعی دارد مسیر گفتمان شهرهای خلاق را از اروپا تا سایر نقاط جهان به ویژه آسیا ترسیم کند. استدلال میکند که این مسیر در یک چشمانداز جهانیسازی باز و متنوع که توسط برخی از نظریهپردازان فرهنگی تصور میشد – چیزی که برونو لاتور (2018) «جهانیسازی بهعلاوه» نامید – گسترش نیافته است.
اگرچه شهر خلاق هم در تاریخ شهر اروپایی و هم در دگرگونی های فرهنگ، اقتصاد و جامعه پس از دهه شصت ریشه دارد، فرمول بندی گسترده آن در دهه 1990 و گسترش سریع آن در خارج از مرکز اروپایی-آمریکایی آن پس از سال 2000، حاکی از درهم تنیدگی عمیق با روند جهانی شدن به رهبری ایالات متحده است که پس از 1989-1991 آغاز شد. پیش از این در سال 1990، آرجون آپادورای یک «ایدئومنظر» جهانی جدید – پس از امپراتوری، پسااستعماری – ترسیم کرده بود.
این گفتمان هژمونیک جدید صرفاً توسط نخبگان سیاست نخبگان جهانی ترویج نمی شد، بلکه چیزی است که می توانیم آن را «واسطه های فرهنگی» بنامیم (O’Connor, 2015). واسطههای فرهنگی بهطور متناوب در ادبیات بهعنوان یک گروه اجتماعی سست ظاهر شدهاند که نمونهای از شیوههای جدید زندگی «هنری» یا «بوهمیایی» هستند. آنها پیشگام روابط جدید با کار، شغل و دوره زندگی بودند و فضاهای جدیدی از شهر را به روی اشکال تولید و مصرف فرهنگی گشودند. واسطه های فرهنگی سازماندهی می شوند
شاید یکی از راههای نزدیک شدن به چالشی که شهر خلاق ایجاد میکند این باشد که فکر کنیم چگونه آرمانهای اتوپیایی و وحشیانهترین اصالتگرایی را بیان میکند. مردمی که به جهان به عنوان امکان تغییر محلی نگاه می کنند، و نخبگان محلی که به دنبال اشتراک رویاهای توسعه ای هستند که توسط سرمایه جهانی ترویج می شود. رهایی از کار خلاقانه و محیط آن، و پیامد اغلب تاریک تر از ناامنی، اخراج و نظارت دیجیتال. از نوبت هزاره ای که ما حرکت کرده ایم، لاتور