48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
در این مطالعه، من به فراخوانی در توصیه یونسکو درباره منظر شهری تاریخی پرداختم تا چگونگی استفاده از فناوریهای ارتباطی برای حفاظت از میراث شهری را بررسی کنم. تا به امروز، ارتباط رسانه های اجتماعی برای اجرای این توصیه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این شگفتآور است، زیرا پلتفرمهای رسانههای اجتماعی شهر محور شامل طیف گستردهای از خاطرات، مطالب سمعی و بصری تاریخی و داستانهای مربوط به گذشته شهری هستند. این مقاله یک تحلیل محتوای کیفی از فعالیتهای رسانههای اجتماعی و اسناد خطمشی ۱۹ پروژه و سازمان میراث هلندی را ارائه میکند. بر اساس این تحلیل و بررسی ادبیات، من در مورد اینکه چگونه رسانههای اجتماعی به حفاظت از مناظر تاریخی شهری از طریق شیوههای روایی آنلاین داستانگویی و نقشهبرداری کمک میکنند، بحث میکنم. روایتهایی که در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود، لایههای متنوعی از ارزشهای میراثی را نشان میدهد که به این مناظر شهری نسبت داده میشود. علاوه بر این، از داستان سرایی و نقشه برداری می توان برای مشارکت فعال مردم در حفاظت شهری استفاده کرد، و بینشی را نسبت به دلبستگی هایی که شهروندان به محیط شهری خود دارند، ارائه کرد . علاوه بر این، اشکال بسیار در دسترس رسانه های اجتماعی دانش عمومی را از مناظر تاریخی شهری افزایش می دهد.
این مقاله به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه رسانههای اجتماعی میتوانند به اجرای توصیههای یونسکو درباره منظر شهری تاریخی (“توصیه HUL”) کمک کنند. این توصیه یک رویکرد جدید به میراث شهری را نشان می دهد که به دنبال ادغام حفاظت از منطقه شهری تاریخی با استراتژی های برنامه ریزی شهری است ( Bandarin & Van Oers, 2012 , 2015 ؛ Sykes & Ludwig, 2015 ؛ Veldpaus. 2015). جالب توجه است که توصیه HUL نه تنها بر محیط ساخته شده، بلکه بر ارزشهای اجتماعی متنوعی که مردم به مناطق شهری میدهند نیز تمرکز دارد. مناظر شهری تاریخی بهعنوان شکلگیری شده توسط نسلهای مختلف درک میشوند که منجر به لایهبندی پیچیدهای از ویژگیهای میراث ملموس و ناملموس میشود . این میراث تعلق را تقویت می کند و تضمین می کند که مردم احساس می کنند با گذشته محیط محلی خود مرتبط هستند ( گراهام و هوارد، 2008 ؛ میدلند و گرن، 2012 ).
اگرچه مطالعات مختلف نشان میدهد که رسانهها برای شیوههای تجربه و مدیریت شهرها حیاتی هستند ( De Lange & De Waal, 2013 ; Hardey, 2007 ; Humphreys, 2010 ), تحقیق در مورد رابطه بین فناوریهای رسانهای جدید و رویکرد منظر شهری تاریخی یونسکو کمیاب است با این حال، توصیه HUL به صراحت استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات را برای رسیدگی به اهداف آن تشویق می کند ( یونسکو، 2011 ، بند 27).
تمرکز در این مقاله بر رسانه های اجتماعی است، زیرا راه های جدیدی برای درگیر شدن با مناظر شهری تاریخی ارائه می دهد ( پاگانونی، 2015 ). سازمانهای میراث فرهنگی مانند موزهها و بایگانیها از رسانههای اجتماعی برای به اشتراک گذاشتن اشیاء از مجموعههای میراث دیجیتالی و وارد شدن به گفتگو با مخاطبان خود استفاده میکنند ( Pruulmann-Vengerfeldt & Runnel, 2011 ). در همین حال، مخاطبان از همین فناوریهای دیجیتال استفاده میکنند تا میراث خود را مستقل از موزهها و آرشیوها نشان دهند. رسانههای اجتماعی مانند وبلاگها و گروههای فیسبوک، شهروندان و مردم محلی را قادر میسازند تا گذشته شهری را با شرایط خودشان روایت کنند ( گرگوری، 2015 ؛ روئد-کانلیف و کوپلند، 2017 ). بنابراین من این سوال تحقیقاتی را مطرح می کنم: چگونه اقدامات میراث در رسانه های اجتماعی می تواند به حفاظت از مناظر تاریخی شهری کمک کند؟ این شیوه های میراث در اینجا به عنوان فعالیت هایی در رسانه های اجتماعی برای مشارکت دادن مردم در حفاظت از مناظر شهری درک می شود. در فرهنگ مشارکتی اینترنت، چنین اقداماتی می تواند توسط مؤسسات میراث فرهنگی یا خود جوامع شهری آغاز شود.
بحث اصلی این مقاله این است که رسانههای اجتماعی میتوانند بهعنوان پلتفرمی عمل کنند که در آن ارزشهای متصل به مناظر تاریخی شهری از طریق شیوههای روایی داستانگویی و نقشهبرداری نمایش داده میشوند. روایتهایی که در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود (مثلاً گروههای فیسبوک مبتنی بر میراث و وبسایتهای حافظه محلی) نشان میدهد که مردم چگونه میراث را در زندگی روزمره خود تجربه میکنند. این مقاله نشان میدهد که چنین روایتهایی در بیان داستانها و تاریخهای مرتبط با میراث شهری حیاتی هستند. بنابراین، شیوههای روایت آنلاین که مورد بحث قرار خواهند گرفت، به آنچه از لایهبندی پیچیده مناظر تاریخی شهری درک میشود کمک میکند. در واقع، گذشته یک شهر را نمی توان به یک روایت تقلیل داد، زیرا جوامع شهری (مثلاً خرده فرهنگ ها ، مهاجران و نسل های مختلف) ممکن است درک متفاوتی از میراث شهری داشته باشند ( گراهام و هوارد، 2008 ؛ مسی، 1995 ). بنابراین توصیه HUL رویکردهای حفاظتی را تشویق می کند که به تنوع این ارزش ها احترام بگذارند. به گفته اسمیت (2015 : 222)، این به این معناست که “فرد باید از مورفولوژی بیرونی شهر فراتر رفت تا درک کند که چگونه از درون آن را تجربه می کند.” با این حال، چالشی که محققان و سیاستگذاران با استفاده از توصیه HUL با آن مواجه هستند، چگونگی ارزیابی این ابعاد ناملموس است ( Sykes & Ludwig, 2015 ). در مقابل میراث ملموس مانند بناهای تاریخی، تصرف میراث ناملموس دشوارتر است. به همین دلیل، مطالعه اینکه چگونه رسانههای اجتماعی میتوانند حفاظت شهری را افزایش دهند، حیاتی است، زیرا این شکل از رسانهها به آنچه کوچی سانتورو (2016) به عنوان «لایههای تجربه زیسته » توصیف میکند، دسترسی میدهد. انواع مختلف رسانه های اجتماعی به عنوان مکان های پر جنب و جوش برای بیان و بحث درباره ارزش های اجتماعی مرتبط با مناظر تاریخی شهری پدیدار شده اند ( گاردونو فریمن، 2018 ؛ ون در هوون، 2018 ).
این مقاله به چهار بخش اصلی تقسیم شده است. در بخش اول، من ادبیات موجود را در مورد راه هایی که رسانه های اجتماعی تعامل با میراث فرهنگی را تغییر می دهند، ارائه می کنم. سپس به روش مطالعه میروم و پلتفرمهای مختلف رسانههای اجتماعی را که با استفاده از تحلیل محتوای کیفی رسانههای اجتماعی، گزارشهای سالانه و طرحهای تجاری پروژهها و سازمانهای میراث هلندی بررسی کردهام، مورد بحث قرار میدهم. در مرحله بعد، یافتههای این تحلیل را ارائه میکنم و نشان میدهم که چگونه شیوههای روایت آنلاین داستان سرایی و نقشهبرداری به حفاظت از میراث شهری کمک میکند. در نهایت، من نتایج اصلی را مورد بحث قرار میدهم و توصیههایی را برای متخصصان و محققان میراث ارائه میکنم.
برای پرداختن به سوال میان رشتهای این مطالعه، از ادبیات حوزه مطالعات رسانهای و همچنین بینشهایی از حوزههای میراث و حفاظت شهری استفاده میکنم. قبل از بحث در مورد ارتباط بین رسانه های اجتماعی و میراث فرهنگی شهری، ابتدا یک مقدمه کلی از توصیه HUL ارائه خواهم کرد.
توصیه HUL رویکردی یکپارچه برای حفاظت از مناطق شهری تاریخی ارائه میکند، زیرا به دنبال آن است که هر دو بعد ملموس و ناملموس میراث شهری را شامل شود ( جیگیاسو، 2015 ؛ تیلور؛ 2016؛ ولدپاوس، 2015 ). وضعیت توصیه یونسکو به این معنی است که برخلاف کنوانسیون، مشمول تصویب نمی شود. با این حال، توصیهها اصول و هنجارهایی را برای مقررات بینالمللی تدوین میکنند که همچنین تعهداتی را برای کشورهای عضوی که نه به آن رأی دادهاند و نه تأیید کردهاند، در بر دارد. بنابراین توصیه HUL یک استاندارد جهانی جدید برای حفاظت شهری تعیین می کند. این منظر شهری تاریخی را اینگونه تعریف میکند: «منطقه شهری که به عنوان نتیجه لایهبندی تاریخی ارزشها و ویژگیهای فرهنگی و طبیعی درک میشود، که فراتر از مفهوم «مرکز تاریخی» یا «مجموعه» گسترش مییابد و شامل بافت شهری وسیعتر و موقعیت جغرافیایی آن میشود. ( یونسکو، 2011 ، بند 8). این زمینه گسترده تر، از جمله، توپوگرافی یک سایت، محیط ساخته شده تاریخی و معاصر، و شیوه های اجتماعی و فرهنگی مرتبط با تنوع و هویت را در بر می گیرد (تیلور، 2016؛ یونسکو، 2011، بند 9 ) .
هدف از توصیه HUL محافظت از مناظر تاریخی شهری در برابر تکه تکه شدن و زوال در نتیجه توسعه شهری کنترل نشده است ( Bandarin & Van Oers, 2015 ). در حالی که این توصیه مزایای اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی شهرنشینی را به رسمیت می شناسد، همچنین به این موضوع می پردازد که چگونه تغییر مدیریت نشده می تواند هویت یک مکان را تضعیف کند. همانطور که تیلور (2016 ، 475) استدلال می کند: “تغییرات سریعی که در سراسر شهرها در سطح جهان رخ می دهد اغلب به حمله به تنوع شهری و مناظر خیابانی پر جنب و جوش است که الگوهای اجتماعی جالب و سنتی را منعکس می کند.” در این زمینه شهرنشینی، این توصیه به دنبال افزایش آگاهی از ارزش اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی میراث شهری است و در عین حال اذعان می کند که شهرها ساکن نیستند. بنابراین تغییر و توسعه شهری را اینگونه تعریف می کند که دیگر در تقابل با مناظر تاریخی شهری نیست، بلکه به عنوان چیزی که بخشی از آن است و باید به عنوان آن مدیریت شود ( Bandarin & Van Oers, 2012 ). به عنوان مثال، استفاده مجدد تطبیقی، حفظ میراث را با تطبیق عملکردهای جدید یک ساختمان امکان پذیر می کند.
از آنجایی که توصیه HUL استفاده از فناوری ارتباطات را برای درک لایهبندی پیچیده مناطق شهری ترویج میکند ( یونسکو، 2011 ، بند 27)، هدف من تحلیل این است که چگونه پلتفرمهای رسانههای اجتماعی شهری به حفاظت از مناظر تاریخی شهری کمک میکنند. اگرچه ارتباط بین رسانه های اجتماعی و توصیه HUL هرگز به این صورت مورد مطالعه قرار نگرفته است، محققان دیگر بررسی کرده اند که چگونه رسانه های اجتماعی تعامل ما با میراث فرهنگی را تغییر می دهند. به عنوان پیش زمینه ای برای مطالعه خودم، اکنون به موضوعات اصلی برآمده از این ادبیات می پردازم.
یک تحول گسترده در تاریخ اینترنت، ظهور رسانه های اجتماعی است ( ون دایک، 2013 ). اگرچه تعامل همیشه بخشی از شبکههای مجازی بوده است، اما رسانههای اجتماعی اشکال جدیدی از ارتباطات را بهقدری تسهیل میکنند که بهعنوان یک تغییر عمده در روش طراحی و استفاده از شبکه جهانی وب تلقی میشود. رسانههای اجتماعی را میتوان بهعنوان «گروهی از برنامههای کاربردی مبتنی بر اینترنت که بر پایههای ایدئولوژیک و فنآوری Web 2.0 ساخته میشوند و اجازه ایجاد و تبادل محتوای تولید شده توسط کاربر را میدهند» ( کاپلان و هانلین، 2010 ، ص 61) تعریف میشوند. اصطلاح وب 2.0 به روش های جدید استفاده از وب جهانی اشاره دارد که بر همکاری و اشکال مشارکتی تولید محتوا تأکید دارد. این پیشرفتها باعث شده است تا کاربران بتوانند خود را در اینترنت معرفی کنند و در اشتراکگذاری، مدیریت و ایجاد محتوای آنلاین شرکت کنند ( جان، 2013 ؛ ون دایک، 2013 ).
به طور خاص برای میراث فرهنگی، این بدان معناست که رسانه های اجتماعی راه های جدیدی را برای اشتراک گذاری و تعامل در مورد درک خود از گذشته در اختیار مردم قرار می دهند ( Giacardi, 2012 ; Paganoni, 2015 ). به گفته افلک و کوان (2008 ، ص 270)، “ماهیت محیط های دیجیتالی باعث می شود که بیننده به عنوان یک شرکت کننده فعال بازتعریف شود، زیرا هم تعامل با محتوا و هم با سایر کاربران را امکان پذیر می کند”. همانطور که رسانه های اجتماعی موانع به اشتراک گذاری محتوا را کاهش می دهند ( کاپلان و هنلین، 2010 )، بسیاری از شیوه های مردمی میراث فرهنگی در محیط های آنلاین ظاهر شده اند. نمونههایی از چنین فعالیتهای میراث «غیررسمی» که بر مکانهای خاصی متمرکز شدهاند، سایتهای شبکههای اجتماعی هستند که در آن عکسهای تاریخی شهرها به اشتراک گذاشته میشود ( گاردونو فریمن، 2018 ؛ گرگوری، 2015 ؛ لوی، اسمیت، موری، و کوک، 2016 )، آرشیوهای آنلاین مستندسازی فرهنگهای موسیقی محلی ( بیکر و کالینز، 2016 ) و وبسایتهایی با داستانهایی درباره محلهها ( دی کریک و ون زونن، 2013 ). این شیوهها به کاربران اینترنت اجازه میدهد تا در ساخت روایتهای میراث محلی مشارکت کنند، حتی گاهی اوقات گفتمانهای غالب و جریان اصلی را به چالش میکشند ( فلین، استیونز، و شپرد، 2009 ؛ فوث، کلبه، و هرن، 2008 ؛ جیکاردی، 2012 ). ابتکارات مبتنی بر جامعه میتواند آگاهی از تجربیات میراث گروههایی مانند اقلیتها و خرده فرهنگهایی را که در مؤسسات میراث مجاز نمایندگی ندارند یا بهاندازه کافی وجود ندارند، افزایش دهد ( کاسول و مالیک، 2014 ).
مشاهده شده است که این ابتکارات مشارکتی نقش عمومی متخصصان میراث را تغییر می دهد ( سیلبرمن و پرسر، 2012 ؛ ون در هوون، 2016 ). اقتدار این متخصصان به چالش کشیده می شود زیرا راه اندازی پروژه های میراث با استفاده از فناوری های دیجیتال برای افراد خارج از بخش میراث آسان تر شده است ( Giacardi, 2012 ). مسلماً، این مستلزم نقش تسهیلکنندهتر متخصصان میراث، حمایت از جوامع در فعالیتهای میراث خود است ( سیلبرمن و پرسر، 2012 ). در واقع، سازمانهای میراث فرهنگی توجه فزایندهای به اطلاع رسانی عمومی و کار اجتماعی دارند ( Pruulmann-Vengerfeldt & Runnel, 2011 ). به عنوان مثال، متخصصان میراث فرهنگی پروژه های جمع سپاری را آغاز می کنند و با جوامع شهری برای دیجیتالی کردن میراث همکاری می کنند. البته، این بدان معنا نیست که تخصص متخصصان میراث فرهنگی در فرهنگ مشارکتی منسوخ شده است ( ون در هوون، 2016 ). دانش و منابع انباشته شده توسط موزه ها و آرشیوها برای حفظ گذشته به شیوه ای پایدار مهم باقی می ماند. همچنین در محیطهای آنلاین، متخصصان میراث فرهنگی اغلب هنوز حضوری قوی دارند و به وضوح مشخص میکنند که چه زمانی و چگونه مخاطب میتواند مشارکت کند ( لوی و همکاران، 2016 ).
استفاده از رسانههای دیجیتال توسط سازمانهای مستقر و مردمی، اشکال جدیدی از روایت گذشته شهری را ممکن میسازد. مالپاس (2008) با تمرکز بر ارتباطات بین رسانه های جدید، میراث و مکان، استدلال می کند که این رسانه ها شیوه های میراث موجود را متنوع می کنند:
به نظر من جالبترین و هیجانانگیزترین تحولات در رسانههای جدید، حداقل در حوزه میراث فرهنگی، آنهایی هستند که راههای جدیدی را برای ورود به مکانهای موجود باز میکنند – اغلب با استفاده از روشهای حسی نادیده گرفته شده یا با برجسته کردن جنبههای اصلی مکانی که در غیر این صورت ممکن است مورد توجه قرار نگیرد یا دسترسی به آن دشوار باشد – به نظر می رسد حالت های جدیدی از تعامل بین کاربران یا اشکال جدیدی از فعالیت جمعی را فراهم می کند. ( مالپاس، 1387 ، ص207 ، ص207)
گرگوری (2015) با تجزیه و تحلیل این شیوههای جدید تعامل در یک گروه فیسبوک با نام «ساختمانهای زیبا و مکانهای جالبی که پرث از دست داده است»، دریافت که چنین جوامع آنلاینی میتوانند سرمایه اجتماعی و مشارکت مدنی مورد نیاز برای اعتراض به تخریب یک شهر را تقویت کنند. میراث. او این گروه فیس بوک را به عنوان یک جامعه عاطفی از ارزش های مشترک توصیف می کند که دانش گذشته را افزایش می دهد. بنابراین، شیوههای میراث آنلاین، مستندسازی و نقشهبرداری از ابعاد عاطفی میراث را امکانپذیر میسازد ( کسول و مالیک، 2014 ؛ کوچی-سانتورو، 2016 ). مردم از طریق رسانه های اجتماعی بیان می کنند که محیط ساخته شده شهرها برای آنها چه معنایی دارد. این فرآیند مشترک معناسازی است که رسانه های اجتماعی را به ویژه برای مطالعه در رابطه با مناظر شهری تاریخی مرتبط می کند.
رسانه های اجتماعی تعاملی ارتباط قوی بین میراث و یادآوری را برجسته می کنند ( سیلبرمن و پرسر، 2012 ). آنها به مردم این امکان را می دهند که دلبستگی خود را به میراث شهری که در خاطرات شخصی و جمعی ریشه دارد، ابراز کنند. حس اجتماع می تواند از طریق این فرآیند یادآوری با هم شکل بگیرد. همانطور که در مطالعات بر روی وب سایت های حافظه مشاهده شد، عمل اجتماعی به خاطر سپردن به جوامع آنلاین افراد با گذشته مشترک منجر می شود ( دی کریک، 2017 ؛ گریگوری، 2015 ؛ سیمون، 2012 ). سازمانهای میراث فرهنگی با استفاده از رسانههای دیجیتال برای جمعآوری خاطرات از جوامع مختلف شهری به این روند کمک میکنند. از طریق چنین فعالیتهای مشارکتی، صدای ساکنان شهری جایگاه مرکزی بیشتری در این زمینههای نهادی پیدا میکند. این نگرانی با حافظه شخصی و جمعی با هدف توصیه HUL برای درک معانی متنوعی که مردم به مناظر شهری نسبت می دهند مرتبط است ( تیلور، 2016 ).
علیرغم تحقیقات فزاینده در رسانه های اجتماعی و میراث فرهنگی، توجه بسیار کمی به این راه هایی که فناوری های رسانه ای جدید می توانند در اجرای توصیه HUL کمک کنند، شده است. بر این اساس، در این مقاله به بررسی چگونگی استفاده از رسانه های اجتماعی در حفاظت از مناظر تاریخی شهری می پردازم.
برای پاسخ به سوال تحقیق، این مطالعه از تحلیل محتوای کیفی پستهای رسانههای اجتماعی، سیاستها، گزارشهای سالانه و طرحهای تجاری پروژهها و سازمانهای میراث مختلف استفاده میکند. در حالی که اسناد خطمشی به من امکان میدهد تا نقش رسانههای اجتماعی و پروژههای دیجیتال را در اهداف یک سازمان بررسی کنم، دادههای مربوط به فعالیتهای مشخص نشان میدهند که آنها واقعاً چگونه از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند. این به من اجازه می دهد تا بهترین شیوه هایی را که می توان در حفاظت از مناظر تاریخی شهری استفاده کرد، شناسایی کنم.
جمع آوری داده ها برای این پژوهش در دو مرحله انجام شد. ابتدا فهرستی از فعالیتهای میراث فرهنگی عمومی در شهرهای آمستردام، لاهه، روتردام و ماستریخت تهیه کردم. من سه شهر بزرگ هلند را در نظر گرفتم، زیرا حدس میزدم که وسیعترین شیوههای میراث در آنجا یافت میشود. آمستردام شهری در هلند با بیشترین تعداد بناهای تاریخی است و به ویژه به دلیل حلقه کانال قرن هفدهمی خود که در فهرست میراث جهانی ثبت شده است، شهرت دارد. در فرآیند نامزدی برای منطقه حلقه کانال، آمستردام به صراحت خود را به عنوان یک منظر شهری تاریخی قرار داد ( ولدپاوس، 2015 ). روتردام با کارخانه Van Nelle خود که نمادی از معماری صنعتی قرن بیستم است، در فهرست میراث جهانی گنجانده شده است. این شهر هیچ مرکز تاریخی ندارد زیرا در جنگ جهانی دوم ویران شده است. با این حال، بسیاری از فعالیت های میراث متمرکز بر توسعه مجدد آن پس از جنگ وجود دارد. برای اطمینان از گسترش جغرافیایی و تنوع در پرونده ها، من همچنین شیوه های میراث را در ماستریخت، شهری در استان لیمبورگ گردآوری کردم. این یکی از قدیمیترین شهرهای هلند است و در رتبهبندی مکانهایی که بیشترین تعداد بناهای تاریخی را دارند، در رتبه دوم قرار دارد. 4 البته ابتکارات میراث جالبی در شهرهای دیگر نیز وجود دارد، اما اینها از محدوده این پروژه خارج است. با این حال، هدف من تعمیم یافته هایم به تمام شهرهای هلند نیست، بلکه این است که به طور استقرایی چگونگی استفاده از رسانه های اجتماعی در اجرای توصیه HUL را بررسی کنم. با توجه به ماهیت اکتشافی این مطالعه، به دست آوردن یک دید کلی از دامنه و تنوع فعالیت های میراث در این شهرها مهم بود. برای انتخاب شدن برای این بررسی اجمالی، سازمان ها، البته، باید با میراث یکی از چهار شهر درگیر می شدند. موزههای هنری و سازمانهای میراث با جهتگیری ملی حذف شدند زیرا میراث شهری تمرکز اصلی آنها نیست. این یک پایگاه داده با 70 ورودی ایجاد کرد که در آن اطلاعات اولیه مانند هدف سازمان یا پروژه مربوطه و نوع رسانه اجتماعی آنها را ثبت کردم.
در مرحله دوم جمع آوری داده ها، 19 سازمان را برای تجزیه و تحلیل بیشتر انتخاب کردم. پیوست این مقاله نمای کلی از نمونه نهایی من را ارائه می دهد و زمینه سازمانی هر مورد را شرح می دهد. من این انتخاب را بر اساس یک استراتژی نمونه گیری هدفمند انجام دادم، به این معنی که موارد برای ارتباط آنها در رابطه با سؤال تحقیق انتخاب می شوند ( بوئیج، 2010 ). همانطور که در بررسی ادبیات بحث شد، بررسی اقدامات و ابتکارات میراث مردمی توسط مؤسسات میراثی (مثلاً موزهها و بایگانیها) حیاتی است، زیرا افراد بیشتری میتوانند در حفاظت از گذشته شهری در یک فرهنگ مشارکتی مشارکت کنند (گاردونو فریمن، 2018 ) . جیکاردی، 2012 ). بنابراین، من بخش مقطعی از موارد را انتخاب کردم که نشاندهنده روشهای متنوعی است که در آن رسانههای اجتماعی برای اقدامات میراث محلی استفاده میشوند (مانند وبسایتهای داستانگویی، فلیکر، یوتیوب، نقشهها و غیره).
من از هر یک از این 19 پروژه اسکرین شات از صفحات مربوط به وب سایت ها (به عنوان مثال صفحه اصلی، صفحه “درباره ما” و 10 پیام آخر ارسال شده) گرفتم و در صورت وجود، اسناد خط مشی سازمان (یعنی سالانه) را دانلود کردم. گزارش ها و طرح های جمع آوری). همه این اسناد در Atlas.ti، یک برنامه تجزیه و تحلیل داده های کیفی بارگذاری شدند. این به من امکان داد اسناد را به منظور تجزیه و تحلیل و طبقه بندی داده ها کدنویسی کنم ( Boeije, 2010 ). با شروع با یک استراتژی کدگذاری باز، من اسناد را بر اساس نحوه استفاده از رسانه های اجتماعی، نحوه تناسب رسانه های اجتماعی با اهداف سازمانی، چه اشکالی از مشارکت قابل مشاهده است و چه نوع محتوایی به اشتراک گذاشته می شود (مانند عکس ها، خاطرات) برچسب گذاری کردم. و/یا نظرات). در مرحله دوم کدگذاری محوری، با ادغام کدهای همپوشانی و حذف کدهای نامربوط، فهرست کدها را محدود کردم. من همچنین ارتباط بین کدها را بررسی کردم. در مرحله نهایی کدگذاری انتخابی، موضوعات اصلی را شناسایی کردم که نقش رسانه های اجتماعی را در رابطه با توصیه HUL نشان می دهد. این مضامین اصلی در ادامه این مقاله با بحث در مورد نمونههای نماینده از دادههای تحقیق ارائه خواهد شد.
تجزیه و تحلیل من از دادهها نشان داد که رسانههای اجتماعی از طریق شیوههای روایی به حفاظت از میراث شهری کمک میکنند. این شیوهها در اینجا بهعنوان فعالیتهای آنلاینی درک میشوند که از رسانههای اجتماعی برای بیان داستانهای متنوع موجود در مناظر تاریخی شهری استفاده میکنند. در یک فرهنگ مشارکتی، رسانههای اجتماعی هم نهادهای میراث و هم عموم مردم را قادر میسازند که گذشته شهری را به روشهای جدیدی روایت کنند ( گاردونو فریمن، 2018 ؛ جیکاردی، 2012 ).
والتر (2014) استدلال می کند که روایت ها برای حفاظت از میراث مهم هستند، زیرا آنها اهمیت مکان ها را منتقل می کنند. از طریق داستان هاست که مردم همذات پنداری خود را با میراث بیان می کنند. به عبارت دیگر، آنها ساختارهای زمانی هستند که گذشته، حال و آینده یک شهر را به هم متصل می کنند. از آنجایی که این روایت ها می توانند در طول زمان تغییر کنند، با درک پویا از مناظر شهری تاریخی در رویکرد یونسکو مطابقت دارند. به گفته والتر (2014 : 645)، روایات ما را قادر می سازند تا آنچه را که می خواهیم به نسل های آینده منتقل کنیم، بیان کنیم:
«درک روایت ما را درگیر میکند و ما را متوجه نیاز و حتی مسئولیت پیشبرد آن «داستان» میکند. در نوشتن فصل بعدی، ما باید بفهمیم که چگونه طرح تا کنون پیشرفت کرده است، و چگونه می توان آن طرح را به جلو سوق داد.
علاوه بر این، روایتهای میراث شهری که از طریق رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشوند، به ما اجازه میدهند تا ارتباطات قوی بین میراث ملموس و ناملموس را درک کنیم . روایات معانی و خاطرات ناملموس مرتبط با مناظر شهری تاریخی را بیان میکنند ( پوکاک، کولت و باولچ، 2015 ). توصیه HUL بر این جنبه های ناملموس میراث تأکید می کند، زیرا به دنبال پرداختن به ارزش های اجتماعی فرهنگی مرتبط با محیط ساخته شده است ( Bandarin & Van Oers, 2012 ؛ Jigyasu, 2015 ). اکنون بحث خواهم کرد که چگونه شیوه های روایی خاص داستان سرایی و نقشه برداری در رسانه های اجتماعی به این هدف کمک می کند.
اولین تمرین روایی که در نظر خواهم گرفت، داستان سرایی است. در متن مقاله حاضر، داستانسرایی به استفاده از رسانههای اجتماعی برای روایت «لایههای تجربه زیسته» ( Cauchi-Santoro, 2016 ) که در مناظر شهری تاریخی تعبیه شدهاند، مربوط میشود. رسانههای اجتماعی طیف جدیدی از ابزارها را برای روایت گذشته شهری به ارمغان آوردهاند که به مردم و سازمانهای میراث فرهنگی اجازه میدهد تا خاطرات شهرهای خاص یا محلههای خاص را تبادل کنند. از طریق این رسانه ها، پست کردن خاطرات و اجازه دادن به دیگران برای پاسخ دادن به آنها آسان تر می شود و شیوه های یادآوری با هم را تسهیل می کند ( سایمون، 2012 ). به این ترتیب، ساکنان شهری که در غیر این صورت ممکن است دیدار فیزیکی نداشته باشند، در قلمروهای مجازی شهر گرد هم می آیند. شیوههای داستانگویی که مشاهده کردم شامل وبسایتهای حافظه محلی (به عنوان مثال Geheugen van Oost، ضمیمه را ببینید)، گروههای فیسبوک که در آن مردم عکسهای تاریخی شهرهای خاص را به اشتراک میگذارند و به آنها پاسخ میدهند (مثلاً Oud Amsterdam)، پروژهای که در آن افراد مسن ویدیوهای کوتاهی درباره موارد خاص ایجاد میکنند. محله ها و رویدادهای تاریخی (مانند Haagse Herinneringen)، و وبلاگ های اختصاص داده شده به میراث شهری (مانند موزه Bijlmer). وجه مشترک این شیوه ها این است که همگی از ترکیب های مختلفی از متن، عکس و فیلم برای روایت تاریخ ها و خاطرات شهری استفاده می کنند.
قصه گویی فواید متعددی برای حفاظت از میراث شهری دارد. اولاً، شیوههای مختلف داستانگویی در رسانههای اجتماعی، شهروندان را به تعامل فعال با میراث شهری در فضاهای مجازی دعوت میکند. این فعالیتها مواد میراثی (مانند خاطرات، عکسها و ویدیوها) را در اختیار عموم قرار میدهند که ممکن است در غیر این صورت ناشناخته باقی بمانند. علاوه بر این، این شیوهها دانش عمومی را از مناظر تاریخی شهری افزایش میدهد، زیرا داستانهای میراث را به جدول زمانی پلتفرمهای رسانههای اجتماعی که مردم به صورت روزانه از آنها استفاده میکنند، میآورند. ویلسون و دشا (2016) دریافتند که حضور دیجیتالی پروژههای میراث به درگیر کردن جمعیتی گسترده کمک میکند. رسانههای اجتماعی به سازمانهای میراث فرهنگی اجازه میدهند تا میراث شهری را به شیوهای در دسترس ارائه کنند و آنها را قادر میسازند به افرادی دسترسی پیدا کنند که در غیر این صورت ممکن است از موزه یا آرشیو بازدید نکنند. بهنظر میرسد گنجاندن عکسهای تاریخی بهویژه در جلب توجه به میراث شهری مؤثر باشد ( ویلسون و دشا، 2016 ). در ساختار شبکه ای اینترنت، چنین آثار باستانی از مجموعه های میراث را می توان به راحتی در طیف گسترده ای از پلتفرم های رسانه های اجتماعی دوباره به اشتراک گذاشت. بنابراین، رسانه های اجتماعی محبوب می توانند از جاه طلبی توصیه HUL برای توسعه فعالیت های فراگیر حمایت کنند (ماده 27، یونسکو، 2011 ): “برای برقراری ارتباط با تمام بخش های جامعه، ارتباط با جوانان و همه گروه های کم نمایندگی به منظور تشویق به ویژه مهم است. مشارکت آنها.»
برای مثال، وبلاگ نویسی در گذشته، روشی جذاب برای استفاده از داستان سرایی برای روایت تاریخ های شهری است. این فعالیت را میتوان بهعنوان «عمل وبلاگنویسی زنده رویدادهای گذشته، بهگونهای که در زمان حال اتفاق میافتد» تعریف کرد ( Migowski, Zago, & Barth, 2016 , p. 39). برای نشان دادن، در سال 2015، موزه روتردام توئیتی درباره بمباران هوایی روتردام که در طول جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد، منتشر کرد. این توییتهای موزه شهر بر اساس اسناد تاریخی (مثلاً خاطرات و گزارشهای نبرد) در مورد حمله برق آسا بود که تقریباً به طور کامل مرکز شهر را ویران کرد. در زیر سه نمونه از توییتهایی که دقیقاً ۷۵ سال بعد منتشر شدهاند را مشاهده میکنید:
«22:30 – 13 مه 2015: #theattack1940 #نبرد فرمانده آلمانی اولتیماتومی صادر کرد که در آن روتردام به «نابودی کامل» تهدید میشود.
8:31 بعد از ظهر – 13 مه 2015: #theattack1940 #نبرد آژیرها به صدا در میآیند و بنابراین دوباره در این ساعت اولیه صبح در پناهگاه کنار هم مینشینیم.
3:02 بعد از ظهر – 13 مه 2015: #theattack1940 #نبرد آسمان آنقدر سرخ میشود که دریاچه کرالینگن به دلیل انعکاس آتشسوزیهای شهر، مانند دریایی از خون به نظر میرسد. 5
این مثال نشان می دهد که می توان از داستان سرایی برای آگاه ساختن مردم از نسل های مختلف از روش هایی استفاده کرد که رویدادهای تاریخی محیط شهری را شکل داده است . همانطور که یک نفر در مورد این توییت ها می نویسد: “من در منطقه ای زندگی می کنم که نبرد در آن رخ داد، بنابراین در چند روز گذشته به طور کاملاً متفاوتی به محیط آشنای خود نگاه کردم.” 6 در این مورد، مشارکت مخاطب به ارسال نظر در مورد محتوای به اشتراک گذاشته شده توسط یک سازمان میراث محدود می شود. اگرچه چنین اشکال نهادی داستان سرایی برای اطلاع رسانی به مردم در مورد تاریخ های مرتبط با مناظر شهری مرتبط است، توصیه HUL همچنین با هدف مشارکت فعال جوامع شهری در مستندسازی میراث شهری است. بنابراین من اکنون به اشکال مشارکت می پردازم که در آن مردم خودشان محتوای میراث را تولید و به اشتراک می گذارند.
دومین مزیت داستان سرایی این است که افراد را قادر می سازد تا وابستگی خود را به محیط ساخته شده بیان کنند. این با هدف رویکرد منظر شهری تاریخی، یعنی افزایش آگاهی از اهمیت اجتماعی فرهنگی میراث شهری برای نسلهای گذشته، حال و آینده مرتبط است. بنابراین توصیه HUL خواستار ابزارهای مشارکت مدنی است که گفتوگو بین مردم را در مورد ارزشهای کلیدی در مناطق شهریشان تسهیل میکند (ماده 24، یونسکو، 2011 ). داستان سرایی در رسانه های اجتماعی برای تقویت چنین مشارکت مدنی مرتبط است زیرا ارزش های عاطفی و اجتماعی مرتبط با شهرها را روشن می کند ( ون در هوون، 2018 ). برای مثال، وبسایتهای حافظه محلی، با درخواست از مردم برای به اشتراک گذاشتن خاطرات در زمینههای خاص مانند فروشگاههای محله، باشگاههای ورزشی و مدارس، داستانگویی را تسهیل میکنند. به عنوان مثال پروژه ای از لاهه (“Haagse herinneringen”) است که به شهروندان امکان می دهد ویدیوهای کوتاهی در مورد چنین موضوعاتی تهیه کنند. این پروژه با همکاری کتابخانه، آرشیو شهر، موزه شهر و یک سازمان آموزش بزرگسالان است. داستان های دیجیتالی ارسال شده در وب سایت آن نشان می دهد که مردم چگونه با محیط شهری خود آشنا می شوند و چگونه این بخشی از زندگی نامه شخصی آنهاست. ویدئویی در مورد جنگ جهانی دوم از یک شرکت کننده با خلاصه زیر همراه است:
«در طول جنگ، من در لاهه سرگردان بودم و یک «طرح خیابانی» از خاطرات ساختم. من به مکان هایی رفتم که توسط آلمانی ها محدود شده بود. من شادی ها و غم ها را در طول دوره بازسازی و تجدید دیدم: دیدم که جنگل بریده شده لاهه دوباره رشد کرد و در طول راهپیمایی سلطنتی (1947) زمین بایری را که بعداً به Moerwijk تبدیل شد را تجربه کردم. 7
این نقل قول نشان میدهد که این نوع وبسایتها بهعنوان پلتفرمهایی برای ساکنان معاصر و سابق عمل میکنند تا خاطراتی از نحوه تجربه مکانهای شهری خاص در گذشته به اشتراک بگذارند. آنها بینشی نسبت به ارزشهای افرادی که در این مکانها زندگی میکنند میدهند و توجه را به اهمیت اجتماعی و عاطفی میراث شهری معطوف میکنند. این دیدگاه شهروندی اغلب در حفاظت شهری وجود ندارد، زیرا جهتگیری حرفهای، برای مثال، مورخان معماری دارای امتیاز است ( تیلور، 2016 ).
موضوع سومی که از دادهها بیرون میآید این است که رسانههای اجتماعی برای انعکاس چگونگی تغییر شهرها در طول سالها و امکان توسعه در آینده استفاده میشوند. در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی که من بررسی کردم، مردم ساختمانهایی را که ناپدید شدهاند، رویدادهای تاریخی و راههای مختلفی را که در آن شهرها به مکانهایی که امروزه میشناسیم، تبدیل شدهاند، به یاد میآورند. همانطور که توصیه HUL تشخیص می دهد، شهرها موجودیت های پویایی هستند که همیشه از طریق فرآیندهایی مانند بازسازی، جهانی شدن و رشد شهری تغییر می کنند. به خاطر سپردن در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، افراد را قادر میسازد تا درباره این تغییرات نظر دهند و تاریخچههای متنوع یک مکان را بیان کنند. همانطور که Garduño Freeman (2018) مشاهده می کند، رسانه های اجتماعی فرصت های بیشتری را برای مردم به ارمغان می آورد تا درباره میراث شهری بحث کنند. به این ترتیب تعداد بیشتری از صداها می توانند در روایت گذشته شهری شرکت کنند.
موزه Bijlmer در آمستردام نمونه جالبی از ابتکارات مردمی است که برای اظهار نظر در مورد گذشته، حال و آینده یک منطقه شهری استفاده می شود. این نشان میدهد که چگونه رسانههای اجتماعی مردم را قادر میسازند تا خودشان داستاننویس شوند و کنترل بیشتری بر نحوه روایت مناظر شهری داشته باشند. موزه بیجلمر نامی است که هم به یک وبلاگ و هم به بخش باقی مانده از املاک بلندمرتبه بیجلمر اطلاق می شود. شعار این وبلاگ با اشاره به برداشت عمومی از این محله به عنوان شکست برنامه ریزی شهری، «تاریخ یک آرمان شهر تحقیر شده» است. شهرت بد این املاک مسکونی اجتماعی پس از جنگ باعث نوسازی شهری در مقیاس بزرگ در دهههای اخیر شد ( هلمن و واسنبرگ، 2004 ). محله Bijlmermeer در دهه 1960 و اوایل دهه 1970 ساخته شد، اما بسیاری از ساختمان های بلند در حال حاضر تخریب شده اند، زیرا این محله به زودی با فقر و سایر مسائل اجتماعی دست و پنجه نرم می کند. با هدف ایجاد در نهایت یک موزه فیزیکی در Bijlmermeer، نسخه مجازی میراث این محله را منعکس می کند. 8 اگرچه بسیاری از آثار Bijlmermeer اصلی در حال ناپدید شدن است، وبلاگ نویسان با اشتیاق در مورد معماری آن می نویسند، نظرات انتقادی در مورد تجدید محله ارائه می دهند و تورهای پیاده روی و نمایشگاه ها را سازماندهی می کنند. به عنوان مثال این گزیده از یک پست وبلاگ در مورد تلاش ناموفق برای حفظ چیزی است که به عنوان یک رمپ نمادین متصل به ساختمان های آپارتمانی توصیف می شود:
یک شی منحصر به فرد در بیجلمر قدیمی، رمپ بتنی بود که درست مانند متروی دهه 70 به سبک بتون بروت (یعنی معماری بروتالیست) طراحی شده بود. تنها یک سطح شیب دار آخر هنوز سربلند ایستاده است. ما به عنوان موزه بیجلمر قصد داشتیم این نماد را از نابودی قریب الوقوع آن نجات دهیم. برای ما، این نه تنها یک شی زیبا بود، بلکه نمادی از همه چیزهایی بود که در هنگام تحقق طرح بیجلمر اشتباه کرد.
این مثال نشان میدهد که رسانههای اجتماعی میتوانند برای به اشتراک گذاشتن روایتهایی استفاده شوند که وزنهای برای برداشت مشترک از یک منطقه شهری خاص فراهم میکنند. مبتکران به جای تمرکز صرف بر شکست های شناخته شده محله، آگاهی از ارزش تاریخی این مکان را نیز افزایش می دهند. مسلماً این محله دارای ارزش میراثی است زیرا گواهی بر ایده های پس از جنگ در مورد برنامه ریزی شهری در مقیاس بزرگ است. این پروژه به عنوان بستری برای انعکاس گذشته و آینده این منطقه شهری با داستان سرایی مراحل مختلف محله عمل می کند.
البته، چنین پروژه های رسانه های اجتماعی به تنهایی برای تأثیرگذاری بر تصمیم گیری در مورد نوسازی شهری کافی نیستند. گرگوری (2015) ، با این حال، شواهدی ارائه می دهد که فضاهای آنلاین که در آن عکس های تاریخی به اشتراک گذاشته می شود، می توانند احساس از دست دادن را ایجاد کنند و در نتیجه اعتراض علیه تخریب و تخریب بناهای میراثی را برانگیزند. تعامل دیجیتال با میراث غالباً با فعالیتهایی در فضای واقعی، مانند تورهای پیادهروی و نمایشگاهها همراه است ( ون در هوون، 2018 ). به این دلایل، رسانه های اجتماعی باید به عنوان بسترهایی برای بحث در مورد دلبستگی شخصی و جمعی به مناظر تاریخی شهری جدی گرفته شوند.
دومین شیوه روایی که به حفاظت از مناظر تاریخی شهری کمک می کند، نقشه برداری است. نقشه ها داستان ها را بیان می کنند، همانطور که تاریخ ها و خاطرات جاسازی شده در مکان های خاص را نشان می دهند ( کاکوارد، 2013 ). ظهور وب 2.0 فرصت های جدیدی را برای سازمان های میراث فرهنگی و شهروندان برای مکان یابی میراث شهری و ارائه آن بر روی نقشه باز کرد. به عنوان مثال، Google Maps ترکیب چندین لایه اطلاعات حاوی اشیاء رمزگذاری شده جغرافیایی را آسانتر کرده است. ابزارهای مورد استفاده برای ایجاد نقشه ها اکنون به طور گسترده در دسترس هستند و کاربر پسندتر شده اند. طبق گفته هاردی (2007 ، p.875): “شهرها با حجم وسیعی از داده ها نشان داده می شوند و برای اولین بار این امکان وجود دارد که بسیاری از این داده ها وارد حوزه عمومی شوند.” نوآوریهای تکنولوژیکی که از سیستم موقعیتیابی جهانی (GPS) و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده میکنند، مشارکت بیشتر کاربر در نقشهبرداری شهری را ممکن کردهاند ( ماتیولی، 2014 ). بنابراین امکان جمعسپاری نقشهها با اجازه دادن به افراد برای اضافه کردن اطلاعات خود فراهم میشود.
اولین مزیت شیوه های نقشه برداری این است که آنها به سازمان های میراث فرهنگی راه های جدیدی را برای ارائه مجموعه های خود با ترکیب اقلام جغرافیایی کدگذاری شده از پایگاه ها و مجموعه های مختلف ارائه می دهند. بنابراین آنها به هدف توصیه HUL از استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای مستندسازی لایه بندی پیچیده تاریخی مناظر شهری می پردازند (ماده 27، یونسکو، 2011 ). به عنوان مثال، تصاویر آثار باستانشناسی ، خاطرات، عکسهای تاریخی، مدخلهای ویکیپدیا و مقالات روزنامهها را میتوان روی یک نقشه قرار داد. علاوه بر این، با پوشش نقشه های تاریخی، چگونگی تکامل شهرها قابل مشاهده می شود. به عنوان مثال، در روتردام، موزه شهر و آرشیو شهر برای ایجاد نقشه ای درباره تاریخ شهر با یکدیگر همکاری کردند. همانطور که در وب سایت توضیح می دهند:
این وب سایت شما را با جنبه های مختلف تاریخ روتردام آشنا می کند. نقشه های تاریخی نمای کلی از چگونگی رشد روتردام در طول قرن های گذشته را ارائه می دهند. تم های مختلف بر اساس مکان ها، داستان ها و مطالب بصری اطلاعاتی را ارائه می دهند. با کلیک کردن روی دکمه ماوس، برای هر مکان اطلاعات اضافی از مقالات روزنامه، توضیحی درباره نام خیابان ها، و مطالب بصری و اشیایی که به یک مکان متصل شده اند (گاهی اوقات به صورت تداعی) پیدا خواهید کرد. 9
این نقشه همچنین مشارکت کاربران را تسهیل می کند، زیرا افراد می توانند نظرات خود را ارسال کنند یا خاطرات خود را به اشتراک بگذارند.
ثانیاً می توان از نقشه ها برای روایت عمیق یک میراث خاص از یک شهر استفاده کرد. برای مثال، پروژه میراث مالی روی نقشه، تاریخ مالی هلند را با تمرکز بر شهر آمستردام مستند می کند. این وب سایت عکس های تاریخی و اطلاعات ویکی پدیا بانک ها، بورس ها و دفاتر سابق را نشان می دهد. این پروژه یک ابتکار مردمی از فردی است که در بخش مالی کار می کند و علاقه خاصی به تاریخ مالی دارد. او علاوه بر نقشه دیجیتال، تورهای پیاده روی درباره میراث مالی آمستردام را نیز برگزار می کند. این مثال خوبی از نحوه استفاده افراد خارج از بخش میراث از رسانه های جدید برای مشارکت در اقدامات میراث است. در فرهنگ مشارکتی، فرصت های بیشتری برای به اشتراک گذاشتن محتوای فرهنگی از طریق ابزارهایی مانند نقشه وجود دارد.
ثالثاً، از شیوه های نقشه برداری می توان برای ارائه تاریخ های متنوع مرتبط با یک مکان به صورت بصری استفاده کرد. از آنجایی که توصیه HUL بر لایهبندی تاریخی ارزشها و ویژگیها تمرکز دارد، روشهایی که نقشهها چندین لایه اطلاعات را ترکیب میکنند، آنها را به ویژه برای این رویکرد مرتبط میسازد. به گفته اسمیت (2015 ، ص 229)، ترسیم روشهای متفاوتی که جوامع در آن مکان را تجربه میکنند، برای حفاظت از مناظر تاریخی شهری حیاتی است:
خرده فرهنگهای مختلف ممکن است به روشهای مختلف در یک فضای فیزیکی ساکن باشند و واقعیتهای مختلف آنها را میتوان روی هم ترسیم کرد. این برای جلوگیری از مداخلاتی که به نفع یک جامعه است و در عین حال از بین بردن الگوهای کلیدی که به نفع دیگری است، ضروری است.
به شیوه ای پویا، نقشه ها به صورت بصری مواد میراثی را ارائه می دهند که در غیر این صورت قطعات جداگانه ای خواهند بود ( هاسکینز، 2015 ). از طریق ترکیب مجموعهها و منابع اطلاعاتی مختلف، آنها بسترهای غنی را برای شناسایی ابعاد ناملموس میراث فرهنگی شهری ارائه میدهند. استفاده از آنها برای مستندسازی تجربیات ذهنی مکان ها را می توان به عنوان شکلی از نقشه برداری متقابل درک کرد. با توجه به Cauchi-Santoro (2016 ، p.44)، “مقابل نقشه برداری تلاش می کند تا دانش فراموش شده را کشف کند و بنابراین به حواس جایگزین فضا و مکان اشاره می کند”. همانطور که هادسون و زیمرمن (2015) استدلال می کنند، پروژه های نقشه برداری از تجسم داده ها برای قابل مشاهده کردن آنچه ممکن است نامرئی باشد استفاده می کنند و بنابراین می توانند تاریخچه های سرکوب شده را مستند کنند. برای مثال، در پروژه نقشه برداری برده داری، تاریخ های شهری مرتبط با برده داری هلندی و گذشته استعماری کشور توسط گروهی از مورخان و متخصصان میراث ترسیم شده است. در میان چیزهای دیگر، بحث می کند که چه افرادی از برده داری در مستعمرات هلند سود می بردند. علاوه بر این، این پروژه میپرسد: «چه آثار بردهداری/بردگی را در هلند، در خیابانها، در موزهها، در آرشیوها و در میراث ناملموس میتوان یافت؟» 10 در پاسخ به این سوال، پروژه به نقشه برداری از تاریخ های مختلف مرتبط با مناظر شهری کمک می کند.
توصیه یونسکو در مورد چشم انداز تاریخی شهری نشانگر رویکرد جدیدی برای حفاظت از میراث شهری است ( بندارین و ون اورز، 2015 ؛ تیلور، 2016 ). آن مناطق شهری را به عنوان لایه بندی تاریخی از میراث ملموس و ناملموس می داند. هدف این مقاله با توجه به درخواست توصیه برای مطالعات استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای تجزیه و تحلیل لایهبندی پیچیده مناطق شهری، کشف این بود که چگونه رسانههای اجتماعی میتوانند به حفاظت از مناظر تاریخی شهری کمک کنند.
یک چالش در اجرای توصیه HUL، رعایت عدالت در ابعاد ناملموس مناظر شهری است. به طور سنتی، حفاظت از میراث به جای اهمیت اجتماعی بر ساختمان ها و بناهای تاریخی متمرکز شده است ( پوکاک و همکاران، 2015 ؛ سایکس و لودویگ، 2015 ). این توصیه مستلزم توسعه ابزارهای مشارکت مدنی است که امکان شناسایی ارزش های کلیدی در مناطق شهری را فراهم می کند. این مقاله استدلال میکند که رسانههای اجتماعی در دسترس یکی از ابزارهای حیاتی برای جذب مخاطبان گستردهتر در حفاظت از مناظر شهری هستند. شیوههای میراث آنلاین که در این مقاله مورد بحث قرار گرفتهاند، واسطه تعامل با میراث شهری است. علاوه بر این، آنها شکلی مردم محور از حفاظت شهری را تشکیل می دهند و بینشی را نسبت به تجربیات متنوع مرتبط با گذشته شهری ارائه می دهند. این مشارکت رسانههای اجتماعی در حفاظت از میراث شهری با تمایز شیوههای روایی داستانگویی و نقشهبرداری در جدول 1 خلاصه شده است.
جدول 1 . مشارکت دو شیوه روایی که از رسانه های اجتماعی در حفاظت از مناظر تاریخی شهری استفاده می کنند.
داستان سرایی | نقشه برداری |
---|---|
|
|
سهم اصلی در رویکرد HUL در ظرفیت رسانه های اجتماعی برای ارائه لایه بندی تاریخی ارزش ها در مناظر شهری و اجازه مشارکت شهروندان در مستندسازی بیشتر آنها نهفته است. 11 رسانه های اجتماعی نه تنها دانش عمومی را از مناظر تاریخی شهری با دسترسی بیشتر به میراث افزایش می دهند، بلکه با جمع سپاری ورودی های شهروندان این دانش را نیز گسترش می دهند. به ویژه هنگامی که با تصاویر تاریخی جذاب ترکیب میشود، شیوههای روایت آنلاین این پتانسیل را دارد که جمعیتشناسی گستردهای از شهروندان را درگیر کند ( ویلسون و دشا، 2016 ). بنابراین، شیوههای داستانگویی و نقشهبرداری باعث میشود که آگاهی بیشتری از میراث متنوع شهرها وجود داشته باشد. در نهایت، رسانههای اجتماعی بسترهای حیاتی برای مردم برای اظهار نظر در مورد روشهایی هستند که تصمیمات برنامهریزی شهری بر مناظر تاریخی شهری تأثیر میگذارند.
برای نتیجه گیری، در زیر چند توصیه آزمایشی برای دست اندرکاران و محققان میراث شهری ارائه می شود. اولاً، به نظر میرسد که شیوههای میراث شهری آنلاین زمانی که توجه رسانههای گستردهتری را جلب میکنند و انواع رسانههای مختلف را ترکیب میکنند، تأثیر بیشتری دارند. برای مثال، ایستگاههای تلویزیونی محلی و روزنامهها میتوانند آگاهی از پروژههای داستان سرایی را افزایش دهند تا به مشارکتکنندگان بالقوه بیشتری دست یابند. علاوه بر این، به نظر میرسد استفاده از عکسهای تاریخی و سایر مطالب بصری در جلب توجه به روایتهای میراث بسیار مؤثر است ( گاردونو فریمن، 2018 ؛ ویلسون و دشا، 2016 ). ثانیاً، برای پروژههای آنلاین مردمی مهم است که همکاری با مؤسسات میراث فرهنگی مانند آرشیو را در نظر بگیرند. این به این پروژهها اجازه میدهد تا از تخصص حرفهای استفاده کنند و اطمینان حاصل کنند که میراث جمعسپاری شده برای آینده به شیوهای پایدار بایگانی میشود. در غیر این صورت، روایتهای میراث ارزشمندی که شهروندان به اشتراک میگذارند ممکن است زمانی که وبسایتها آفلاین میشوند به دلیل کمبود بودجه یا اتکای آنها به تنها چند نفر کلیدی از بین بروند ( بیکر و کالینز، 2016 ). با این حال، مشارکت بیش از حد حرفهای از بالا به پایین میتواند مشارکت شهروندان را مختل کند، زیرا جذابیت رسانههای اجتماعی استقلالی است که مردم باید آنچه را که مرتبط میدانند به اشتراک بگذارند (بحث بیشتر در مورد این معضل را میتوان در: De Kreek، 2017 یافت . Roued-Cunliffe & Copeland، 2017 ). ثالثاً، به نظر میرسد که شیوههای رسانههای اجتماعی مورد بحث در این مقاله زمانی که با فعالیتهای دیگر در شهرها پیوند میخورند، طنین گستردهتری دارند. برای مثال، پروژههای نقشهبرداری میتوانند به پیادهروی در شهر از کنار مکانهای قرار داده شده در نقشه منجر شوند. چهارم، هم محققان و هم دست اندرکاران میراث فرهنگی باید به استانداردسازی توجه کنند. هنگامی که پروژه ها از پروتکل ها و فرمت های مشابه استفاده می کنند، مقایسه محتوا و ادغام منابع داده های مختلف آسان تر می شود. به عنوان مثال، هنگامی که داستانها دارای برچسب جغرافیایی هستند، میتوان آنها را روی نقشه قرار داد تا مکانهای واقعی خاطرات را نشان دهد. در نهایت، تحقیقات بیشتری برای درک بهتر اینکه چگونه رسانه های اجتماعی می توانند در تصمیم گیری های برنامه ریزی شهری استفاده شوند، مورد نیاز است. آنها به طور بالقوه می توانند به تلاش های نقشه برداری فرهنگی کمک کنند، که در آن اطلاعات مربوط به جوامع محلی برای اهداف توسعه جمع آوری می شود ( لانگلی و داکسبری، 2016 ). یافتههای این مطالعه نشان میدهد که رسانههای اجتماعی منبع غنی محتوای میراثی هستند که میتوانند برای ارزیابی نحوه شناسایی افراد با مکانها و مکانهای مهم در شهرها مورد استفاده قرار گیرند. این می تواند به روندی کمک کند که در آن برنامه ریزان شهری از فناوری های رسانه ای جدید برای ارزیابی پروژه های شهری و فضاهای زندگی روزمره استفاده می کنند ( Kleinhans, Ham, & Evans-Cowley, 2015 ؛ Mattioli, 2014 ). با در دسترس قرار دادن اطلاعات در مورد شهرها در مقیاسی بی سابقه، رسانه های اجتماعی می توانند به تصمیمات برنامه ریزی شهری آگاهانه کمک کنند.
این پروژه توسط سازمان تحقیقات علمی هلند (NWO) به عنوان بخشی از برنامه صنعت خلاق – نقشه برداری نوآوری دانش (KIEM)، شماره کمک مالی 314-98-089 تامین شده است .
سازمان | شرح | رسانه های اجتماعی استفاده شده است | URL |
---|---|---|---|
موزه آمستردام | موزه شهر آمستردام. | توییتر، فیس بوک، فلیکر، یوتیوب، پینترست، وبلاگ ها و وب سایت های حافظه محلی. | Amsterdammuseum.nl |
موزه هت شیپ | موزه معماری مدرسه آمستردام. این موزه میزبان یک پلت فرم دیجیتال به نام Wendingen است. | فیس بوک، توییتر، یوتیوب، تریپ ادوایزر و یک پلتفرم دیجیتال به نام «وندینگن». | Hetschip.nl |
بلودر روتردام | خانه میراث ناملموس در روتردام، که مردم و جوامع روتردام را با استفاده از هنر، فرهنگ و داستان قابل مشاهده می کند. | توییتر، فیسبوک، لینکدین، ویمئو و اینستاگرام. | Belvedererotterdam.nl |
موزه بیجلمر | یک موزه غیر نهادی و مجازی اختصاص داده شده به محله Bijlmermeer در آمستردام. | وبلاگ و فیس بوک. | Bijlmermuseum.com |
Financieel Erfgoed op de Karart | یک پروژه غیر نهادی که تاریخ مالی هلند را ترسیم می کند، به ویژه با تمرکز بر آمستردام. این پروژه توسط شخصی که در بخش مالی کار می کرد آغاز شد. | نقشه تعاملی، یوتیوب و فیس بوک. | Financieelerfgoedopdekaart.nl |
گهیوگن ون اوست | یک وب سایت حافظه محلی اختصاص داده شده به بخش شرقی آمستردام. این وب سایت از طرف موزه آمستردام پشتیبانی می شود. | وب سایت حافظه محلی، فیس بوک، توییتر و پینترست. | Geheugenvanoost.amsterdam |
موزه تاریخی لاهه | موزه شهر لاهه. | فیس بوک، توییتر، یوتیوب، فلیکر و اینستاگرام. | Haagshistorischmuseum.nl |
آی سی را تصور کنید | Imagine IC میراث جوانان معاصر در آمستردام را مستند می کند. | فیس بوک، توییتر، یوتیوب، فلیکر و ساندکلاد. | Imagineic.nl |
موزه روتردام | موزه شهر روتردام | فیس بوک، توییتر و اینستاگرام. | Museumrotterdam.nl |
موزه زوندر مورن ترانسوال | یک ابتکار خصوصی توسط افرادی که در بخش فرهنگی کار می کنند، میزبان نمایشگاه ها و رویدادهای فرهنگی در محله ترانسوال آمستردام. | فیس بوک. | Museumzondermuren.com |
اونگکند بیجوندر | پروژه تاریخ شفاهی در مورد پناهندگان در آمستردام، روتردام، لاهه و اوترخت. | توییتر، یوتیوب و فیسبوک. | Ongekendbijzonder.nl/ |
عود آمستردام | یک صفحه فیس بوک غیر نهادی که در آن عکس های تاریخی آمستردام به اشتراک گذاشته می شود. | توییتر و فیسبوک. | Facebook.com/oudamsterdam/ |
روتردام در کارت | همکاری بین سازمانهای میراث مختلف برای جمعآوری داستانها، اطلاعات تاریخی و عکسها بر روی یک نقشه مجازی. | نقشه تعاملی | Rotterdaminkaart.nl |
روتردام ورتلت | یک بنیاد مردمی متمرکز بر پروژه های تاریخ شفاهی در روتردام. | فیس بوک. | Rotterdamvertelt.nl |
Stadsarchief روتردام | آرشیو شهر روتردام | توییتر، فلیکر، یوتیوب و فیسبوک. | Stadsarchief.rotterdam.nl |
Wederopbouw روتردام | وب سایتی که داستان بازسازی روتردام پس از جنگ را روایت می کند. این یک همکاری بین شهرداری و سازمان های مختلف میراث دولتی و خصوصی است. | فیس بوک و توییتر. | Wederopbouwrotterdam.nl |
Zicht op Maastricht | این پروژه که با همکاری سازمانهای میراث فرهنگی مختلف است، زندگینامه فرهنگی ماستریخت را با استفاده از جدولهای زمانی، نقشهها و داستانها مستند میکند. | یک وب سایت تعاملی، فیس بوک، یوتیوب و توییتر. | Zichtopmaastricht.nl |
Haagse Herinneringen | یک پروژه تاریخ شفاهی که در آن افراد مسن «داستانهای دیجیتال» درباره تاریخ لاهه میسازند. این پروژه با همکاری کتابخانه، آرشیو شهر، موزه شهر و سازمان آموزشی ETV.nl Haaglanden است. | یک وب سایت تعاملی، فیس بوک و یوتیوب. | Haagseherinneringen.nl |
نقشه برداری برده داری | نقشه برداری برده داری به مخاطبان گسترده تری دسترسی به آثار میراث برده داری هلندی می دهد. این همکاری بین مورخان مختلف و سازمان های میراث فرهنگی است. | فیس بوک، توییتر و نقشه ها. | Mappingslavery.nl |
مروری بر سازمانهایی که در تجزیه و تحلیل این مطالعه گنجانده شدهاند.