48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
بحران کووید-19 و قرنطینههای طولانیمدت بازتابهایی را در مورد پیوند مجدد ساکنان شهری با طبیعت یا آنچه که Nisbet و همکارانش نشان میدهند، نمایان کرده است. (2009) به نام “ارتباط با طبیعت”. این ساختار گستردهتر، پیوند و رابطه با طبیعت را در بر میگیرد و اجازه میدهد تا مشارکت مؤثر – یا نه – را در رفتار پایدار توضیح دهد. همچنین به ما امکان می دهد تفاوت های فردی را در درک تنوع اشکال طبیعت قابل مشاهده در شهرهای بزرگ درک کنیم.
این تنوع توسط فیلسوفان در پرتو دوگانگی طبیعت-فرهنگ توصیف شده و از طریق درجه ای از کنترل انسان بر طبیعت و/یا نزدیکی بیان شده است ( Fleury & Prévot, 2017 ؛ Hiernaux & Timmermans, 2018 ؛ Larrère & Larrère, 2018 ). تحلیلهای آنها چارچوب جالبی را ارائه میکند که در آن ابعاد شناختی و نمادینی را که شهروندان با اشکال متنوع طبیعت شهری مرتبط میدانند، به تصویر میکشند. تحقیقات در مورد حاشیه روستایی-شهری و اصیل سازی نشان می دهد که ساخت و سازهای نمادین طبیعت به شدت نگرش نسبت به مناطق سبز و طبیعت وحشی آنها را پیش بینی می کند ( فیلیپس، 2008 ). با پیروی از گونه شناسی طبیعت هیرنوکس و تیمرمنز (2018) ، شهروندان شهری در شهرهای مدرن می توانند در زندگی روزمره خود با طبیعت وحشی در تماس باشند (مانند گونه های گیاهی که به طور خود به خود، بدون دخالت انسان، در مناطق قهوه ای ظاهر می شوند) ( متی و همکاران، 2018 )، با طبیعت کشت شده (مثلاً پرورش دائمی که توسط شهروندانی که می خواهند تعادل طبیعی را در کشاورزی با محدود کردن مداخلات انسانی بازگردانند) راه اندازی شده است ( کوپمن، 2012 )، با طبیعت اهلی شده (مثلاً مناطقی با گیاهانی که به طور خاص توسط انسان انتخاب شده اند) ( Kareiva et al. ، 2007 )، با طبیعت شهری (مانند گیاهان در مناطق با محدودیت های رشد بالا، مانند آب کمیاب، خاک نامناسب، و غیره؛ گیاهانی که با تکنولوژی بالا پشتیبانی می شوند، مانند کشاورزی در سطح زیرزمینی روی پشت بام ها) ( Tomaier et al., 2015) ) یا با طبیعت ساخته شده توسط انسان (به عنوان مثال گیاهان گلدانی در داخل خانه، تولید شده فقط برای اهداف زیبایی شناختی) ( ریسی و همکاران، 2016 ). علاوه بر این، شهروندان شهری می توانند طبیعت فانتزی را جستجو کنند ( جو، 2008 )، همانطور که از طریق افزایش جستجوهای اینترنتی در مورد این موضوع، شبکه های اجتماعی اختصاص داده شده به هنر سبز، و موفقیت نمایشگاه های هنری ویژه در اطراف گیاهان و گل ها (مثلاً گل ها) در فرانسه مشاهده شد. یا کوکنهوف در هلند). در نهایت، تفاوتهای فرهنگی در دلبستگی به اشکال خاصی از طبیعت وجود دارد، از مفاهیم میراثی باغها تا سازماندهی کلاسیک باغهای فرانسوی (بازتابی از طبیعت اهلی و ساختهشده توسط انسان ) یا به وحشی بودن باغهای بریتانیا ( ویس، 1995 ؛ فیلیپس، 2008). ). تاکنون، در مورد تفاوتهای فرهنگی در مورد گیاهان گلدانی، گلهای گلدانی یا باغهای سبزی کوچک در مسکن شهری اطلاعات کمی وجود دارد.
به نوبه خود، انسان شناسان ( اسکوبار، 1996 ) به طور فزاینده ای در تلاش هستند تا از دوگانه انگاری طبیعت-فرهنگ، به ویژه در کشورهای غربی، کناره گیری کنند تا نیاز به تغییر پارادایم برای پرداختن به چالش های بوم شناختی را برجسته کنند . و همچنین برای افزایش تابآوری شهری در حالی که راهحلهای مبتنی بر طبیعت و خدمات زیست محیطی هنوز در فرآیندهای برنامهریزی شهری انسانمحور گنجانده شدهاند و در واقع صدایی به عناصر غیرانسانی نمیدهند ( Bush & Doyon, 2019 ). آنها با الهام از کشورهای غیرغربی، مدعی حذف مفهوم طبیعت هستند تا غیرانسان و انسان را به عنوان یک کل در نظر بگیرند ( لاتور، 2012 ). در راستای این دیدگاه، مفهوم نوظهور «شهرهای بیوفیل» ( بیتلی، 2017 ؛ بیتلی و نیومن، 2013 ) فراتر از دوگانگی شهری/طبیعت است و بر تعبیه شهرها در اکوسیستم های پیچیده و به هم پیوسته تأکید می کند. تا کنون، مفهوم طبیعت هنوز به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد و این می تواند بر نگرش شهروندان تأثیر بگذارد، به ویژه در مورد شیوه های باغبانی پایدار. کلایتون (2007) میزان تلقی منظره خانه را به عنوان بخشی از طبیعت یا بخشی از خانه زیر سوال برده است و خاطرنشان می کند که در تبلیغات، حیاط جلویی به عنوان امتداد خانه معرفی می شود و چمنزارها گاهی اوقات به عنوان فرش مانند توصیف می شوند. ‘. اما علف های هرز و گیاهان نامطلوب چطور؟ هنگامی که کنترل بر طبیعت انتظار می رود، علف های هرز یا گل های غیرعادی موجود در فضاهای وحشی را نمی توان در فضاهای خانگی «تحمل» کرد زیرا «مطلوب» نیستند. این ابهام در تقابل بین طبیعت وحشی و اهلی را برجسته می کند ( کلیتون، 2007 ). به نوبه خود، مکانیسم های طبیعی مرتبط با مراقبت از گیاهان (به عنوان مثال وجود حشرات، رشد علف های هرز، از جمله در گلدان) ممکن است به عنوان محدودیت برای باغبانی تلقی شود یا نباشد، بسته به اینکه شهروندان شهری چگونه مخالفت بین وحشی و وحشی را درک می کنند. کاشت خانگی یک روند رو به رشد فعلی برای بازگرداندن باغ های خصوصی مشاهده شده است و تحقیقات اخیر با هدف درک عوامل انگیزشی و رفتاری انجام شده است ( Web & Moxon, 2021 ).
اگر تراکم پوشش گیاهی در خانه های شهری (از جمله فضاهای داخلی و/یا بیرونی مانند بالکن ها یا پشت بام ها) را در نظر بگیریم، این امر به عوامل خارجی مانند اندازه زمین، نابرابری اجتماعی-اقتصادی و اوقات فراغت بستگی دارد، بلکه به عوامل روانی مانند ارتباط با طبیعت نیز بستگی دارد. . هر چه شهروندان شهری از طریق حیاط ها یا بازدید از فضاهای سبز عمومی با طبیعت ارتباط بیشتری داشته باشند، پوشش گیاهی بیشتری در فضاهای خصوصی خود خواهند داشت که به نوبه خود بر مزایایی که از باغبانی به دست می آورند تأثیر می گذارد، همانطور که لین و همکارانش پیشنهاد کردند. (2017) . هنگامی که تنها نمای پنجره از فضاهای سبز امکان پذیر است، تأثیر آن بر سبز شدن آپارتمان های خصوصی ناشناخته باقی می ماند. به همین ترتیب، هنوز اطلاعات کمی در مورد تأثیر زیرساخت سبز شهری (GI) که به طور فزاینده ای برای رسیدگی به چالش های پایداری توسعه یافته است ( ون در جاگت و همکاران، 2019 )، بر انگیزه داشتن گیاهان داخلی شناخته شده است. در نهایت، در شهرهای پس از همهگیری، نیاز فزایندهای برای قرار دادن مشارکت سبز در فضای داخلی در کنار فضاهای سبز عمومی در دستور کار برای ارتباط مجدد انسانها با دنیای فراتر از انسان وجود دارد ( دابسون، 2021 ؛ کاپلان، 2001 ؛ کین و همکاران .، 2021 ژانگ و تو، 2021 ).
تنوع باغها و شیوههای مربوط به گیاهان در خانههای شهری، روابط مختلفی را با موجودات غیرانسانی بیان میکند و علایق متفاوتی را در استفادههای طبیعی/اجتماعی نشان میدهد ( Coisnon et al., 2019 ). فعالیتهای باغبانی میتواند به تولید غذا ، توسعه پایدار، بهبود رفاه و توسعه روابط اجتماعی یا حتی احساس تعلق به جامعه که در باغهای اجتماعی و کشاورزی مشارکتی شهری مطالعه شده است، کمک کند. بنابراین، راههای باغبانی میتواند ارزشهای شخصی را منعکس کند، اما همچنین به هنجارها و فشارهای اجتماعی برای اتخاذ شیوههای پایدار بستگی دارد ( Kiesling & Manning، 2010 ). اطلاعات کمی در مورد نیروهای هنجاری که بر سبز شدن مسکن شهری خصوصی تأثیر میگذارند، جایی که دامنه انتظارات از آوردن طبیعت میتواند گستردهتر باشد (رضایت بصری، بهداشت، رفاه، تولید مواد غذایی کوچک و غیره) شناخته شده است.
به خصوص در طول قرنطینه کووید-19، وجود گیاه در خانه یا توانایی مشاهده آنها از پنجره با رفاه بیشتر و پیامدهای سلامت روانی منفی کمتر مانند اضطراب، تحریک پذیری و اختلال خواب همراه بود ( سپانو و همکاران، 2021 ). ساکنان محدود به خانههای کوچک با نور طبیعی کمتر و تعداد کمی از گیاهان یا بدون گیاهان، بهزیستی عاطفی منفی بیشتری داشتند ( Pérez-Urrestarazu et al., 2021 ). در زمینههای حرفهای، هم محیطهای سبز سرپوشیده و هم فضای باز، سلامت روان، رفاه عاطفی و وفاداری مصرفکنندگان و کارکنان را بهبود میبخشد ( هان و هیون، 2019 ). وجود گیاهان طبیعی داخلی در رستوران ها ارزش تجربی و رضایت مشتری را افزایش داد ( Apaolaza et al., 2020 ). بنابراین، همانطور که در ساکنان ساختمانهای سبز مشاهده شد ( ژانگ و تو، 2021 )، قرار گرفتن صرف در معرض گیاهان سرپوشیده میتواند اثرات مثبتی بر مصرفکنندگان داشته باشد، حتی در شرایط غیرقفلی.
موضوع “دانش” همچنین هنگام بررسی شکست یا موفقیت در مراقبت از گیاهان یا باغبانی مورد توجه است. فقدان تخصص اغلب به عنوان توضیحی برای شیوع کم گیاهان در مسکن شهری یا عدم تمایل به گرفتن گیاهان ارائه می شود ( Végépolys, 2017 ). برای متخصص ترین باغبان ها، که حیاط ها، بالکن ها یا پشت بام های آنها نمایش عمومی دانش را ارائه می دهند، انگیزه های روانی وارد عمل می شوند ( کلیتون، 2007 ). هدف از داشتن یک باغ یا بالکن زیبا گاهی به دست آوردن موقعیت اجتماعی بالاتر، افزایش تعاملات اجتماعی یا تقویت احساس تعلق به یک جامعه محلی است ( کلایتون، 2007 ). در این منظر، برای برخی از شهروندان، باغبانی بسیار بیشتر از یک تلاش فنی ساده است. همچنین مملو از معنای اجتماعی است.
تحقیقات در مورد رفتار مسئولانه محیطی (ERB) توجه زیادی به ارتباط مردم با جهان طبیعی – از طریق مفهوم مرتبط با طبیعت – برای توضیح برخی شکافهای بین نگرانی و رفتار محیطی داشته است ( Nisbet et al., 2009 ). در واقع، نگرانی های زیست محیطی بیانگر این است که مردم تا چه اندازه با دنیای طبیعی میل دارند، اما به طور سیستماتیک به اقدامات اکولوژیکی منجر نمی شود. فعالیتهای مرتبط با غذا و باغبانی، فعالیتهای انسانی هستند که راههایی برای افزایش ارتباط با طبیعت، بهویژه برای ساکنان شهری ارائه میدهند، اما هنوز هیچ تحقیقی در رابطه با شیوههای باغبانی و عادات غذایی انجام نشده است. درک سازگاری و ناسازگاری بین رفتارهای غذا/باغبانی میتواند به ما کمک کند تا عوامل یا موانع مراقبت از گیاهان در خانه را شناسایی کنیم یا شیوههای سبزسازی در مسکن شهری را به پیش ببریم.
قبل از قرنطینه، یک نظرسنجی ملی 7 نشان داد که باغبانی یکی از کارهای خانگی مورد علاقه خانوارهای فرانسوی است و از صنایع دستی و آشپزی پیشی می گیرد ( بروس، 2015 ). اگرچه برخی از تفاوت ها را می توان بر اساس سن، جنسیت و شغل مشاهده کرد، این نتیجه با توجه به اینکه هویت فرانسوی به شدت با آشپزی و خوراک شناسی مرتبط است، ارزش مطالعه بیشتر را دارد ( Rozin et al., 2011 ).
علاوه بر این، در مورد شیوه های باغبانی پایدار، یو و همکاران. (2016) دریافتند که مصرف کنندگان آمریکایی و کانادایی نسبت به غذاهای ارگانیک مشتاق کمتری نسبت به گیاهان / کودهای ارگانیک هستند. در حالی که نتایج مشابهی برای مصرف کنندگان فرانسوی به دست آمد، قابل ذکر است که تولید ارگانیک در فرانسه بسیار کم است و عمدتاً به گیاهان معطر اختصاص دارد. 8 بالاتر از جنسیت، سن یا وضعیت مالکیت خانه، درآمد و تحصیلات به نظر میرسد محرکهای اصلی مشارکت در شیوههای باغبانی پایدار باشند ( Coisnon et al., 2019 ). علاوه بر این، به دلیل آگاهی کم محیطی و دانش ضعیف از تنوع زیستی، خانوارهای شهری کمتر احتمال دارد که شیوههای باغبانی پایدار را اتخاذ کنند ( Coisnon et al., 2019 ). 9 با این حال، همانطور که توسط Dewaelheyns و همکاران حمایت می شود. (2016) ، انباشت اقدامات فردی کوچک در باغهای خصوصی میتواند مزایای پایداری داشته باشد، و راههایی برای ترویج رفتارهای فردی پایدار، مانند انتشار شیوههای خوب از پایین به بالا یا محله شناسایی شده است ( Goddard et al., 2013 ). در حالی که اینها ممکن است رفتارها را بهبود بخشند، هیچ شواهد تجربی در مورد اینکه چگونه شهروندان شهری واقعاً عادات غذایی خود را با شیوههای مراقبت از گیاهان یا تراکم گیاهانی که در خانههای خود دارند، پل میکنند، وجود ندارد. و همچنین شواهدی مبنی بر میزان حساسیت اکولوژیکی آنها نسبت به گیاهان و محدودیتها در شیوههای کشت، نداریم. این سؤالات، که در این مقاله به آنها پرداخته شده است، به ویژه در رابطه با جوانانی که بیشتر علاقه مند هستند و درگیر تهیه مواد غذایی جایگزین (پرماکالچر، کشاورزی شهری، کشاورزی تحت حمایت جامعه و غیره) در مناطق شهری هستند، مورد توجه است.
تجزیه و تحلیل اثر سن بر تعهد به غذای پایدار و نرخ خرید گیاهان برای مسکن خصوصی نشان میدهد که نسل جوان نسبت به باغبانی انگیزه بیشتری نسبت به غذای پایدار دارند. جوانان کمترین میزان خرید گیاهان را دارند (به پانوشت 4 مراجعه کنید ) علیرغم اینکه بسیار متعهد به غذای پایدار هستند. برجسته کردن این پارادوکس ظاهری برای غنی سازی تحقیقات در مورد هم افزایی های مختلف که می تواند ارتباط طبیعت را در شهرها افزایش دهد و انگیزه برای آوردن گیاهان بیشتر به فضاهای خصوصی را افزایش دهد، مورد علاقه است.
در واقع، نظرسنجیهای اخیر در مورد نگرش نسبت به مصرف پایدار نشان داد که افراد طبقات بالاتر، با سطوح تحصیلات بالا و از نسل جوان علاقه بیشتری به شیوههای پایدار (مصرف مواد غذایی ارگانیک، اقتصاد مشارکتی، کشاورزی تحت حمایت جامعه، کشاورزی شهری، و غیره) ( Sessego & Hébel، 2019 ؛ Salladarré و همکاران، 2018 ؛ Aertsens و همکاران، 2009 ). این نگرشها به حساسیت اکولوژیکی بالاتر پاسخ میدهند، اما همچنین به جستجوی تمایز اجتماعی در زمینهای که آن رفتارها از نظر اجتماعی به رسمیت شناخته میشوند، پاسخ میدهند.
در مطالعه ای دیگر، د گاول و همکاران. (2019) هویت های غذایی خوداظهاری مصرف کنندگان فرانسوی را بررسی کرد. این یافتهها در مورد کاهش مصرف گوشت مشاهده شده در نظرسنجیهای بینالمللی را تایید کرد ( دی بوئر و همکاران، 2017 ؛ پریبیس و همکاران، 2010 ؛ روثگربر، 2014 ): انگیزهها وابسته به سن هستند، با بزرگسالان جوان (گروه سنی 25 تا 34). به احتمال زیاد در مورد رفاه حیوانات (به ویژه گیاهخواران)، مسائل زیست محیطی (به ویژه طرفداران انعطاف پذیری – کسانی که بیش از یک بار در هفته گوشت / ماهی مصرف نمی کنند) و مسائل مربوط به سلامت (به ویژه انعطاف پذیرها – کسانی که مصرف گوشت را محدود می کنند) نگران هستند. در حالی که شرکت کنندگان مسن تر دلایل عمدتاً مرتبط با سلامتی را برای کاهش مصرف گوشت بیان کردند.
این یافته ها یک تغییر نسلی در تعامل با چالش های زیست محیطی را نشان می دهد. خوردن غذاهای طبیعی یا ارگانیک و جایگزینی مصرف گوشت با یک رژیم غذایی گیاهی تر از راه هایی است که از طریق آن جوانان با طبیعت ارتباط برقرار می کنند. خوردن و باغبانی ذاتاً به این معنا مرتبط هستند که هر دو، به درجات مختلف، ارتباطی با طبیعت ایجاد می کنند. از آنجایی که اطلاعات کمی در مورد رابطه نسل جوان شهری با گیاهان در خانه وجود دارد و هیچ تحقیقی انگیزه های غذایی و انگیزه باغبانی آنها را پر نکرده است، هدف تحقیق ما پر کردن این شکاف است. هدف این تحقیق پرداختن به سه سوال خاص است: (Q1) بازنمایی جوانان شهری با مالکیت گیاهان در مسکن خصوصی چیست؟، (Q2) چگونه فعالیت های مراقبت از گیاهان در مقابل روابط اجتماعی پیرامون مراقبت از گیاهان ارزیابی می شود؟، (Q3) چه رابطه ای بین شیوه های غذایی – به ویژه تعهد به غذای پایدار – و شیوه های مرتبط با گیاهان خانگی وجود دارد؟
به طور کلی، هدف تحقیق ما درک این موضوع است که چگونه هم افزایی بالقوه بین نگرانی غذایی و نگرانی گیاهی می تواند ارتباط با طبیعت را افزایش دهد ( شکل 1 ). در مقیاس شهر، تحقیقات ما میتواند برنامهریزی شهری را در مورد اثر موجی احتمالی از «شهرهای خوراکی» تا سبز شدن مسکن خصوصی آگاه کند.