48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
امنیت به یک موضوع اصلی در اداره شهرها در سراسر جهان تبدیل شده است. در مورد بوگوتا-کلمبیا، در 30 سال گذشته، سیاست امنیتی از پیشگیری به کنترل جرم و جنایت با پروژههایی با محوریت تقویت نهادی، شهروندی و فضای عمومی تبدیل شده است.
تحت این سیاست ها، طراحی تأثیر واقعی نداشته است. در این زمینه لازم است ارزش طراحی را از ابتکارات امنیتی مختلف سه شهر از نماینده ترین شهرداری بوگوتا تجزیه و تحلیل کرد و بنابراین تعیین کرد که چگونه طرح مداخله کرده است. این به عنوان نقطه شروعی برای درک اینکه کدام یک از این رویکردها به دگرگونی سیاست های عمومی در امنیت کمک کرده است و برای تعیین زمینه های مختلف عملی که طراحی می تواند در آن به دولت شهر کمک کند.
تجزیه و تحلیل این ابتکارات بر اساس سه سناریو است: ساخت و ساز نهادی، ساخت و ساز ارگانیک و ساخت و ساز ترکیبی، که به نوبه خود با ارزش طراحی بیان می شوند: سودمندی، کارایی، تجربه و ایدئولوژی.
این مقاله در شهرداری های آنتاناس موکوس (1995-1997/2001-2003) و انریکه پنیالوسا (1998-2001) متمرکز است و در مورد اول بر ارزش های طراحی تجربه و ایدئولوژی تأکید دارد، در حالی که در دوم به ارزش بیان شده است. بهره وری.
ایمنی شهروندی در طول دولت های اخیر در بوگوتا به یک موضوع کلیدی حکومتی تبدیل شده است. بوگوتا به عنوان پایتخت کشور، تمام مشکلات و درگیری هایی را که شهروندان را در سراسر کشور تحت تاثیر قرار می دهد، تجربه می کند. مونته نگرو و همکاران، 1994 استدلال می کنند که ناامن بودن در کلمبیا با اشکال خشونت ناشی از نابرابری های اجتماعی و اقتصادی مرتبط است. مطالعات چهار سناریو را نشان می دهد که ممکن است علل احتمالی را توضیح دهد: پدیده های مرتبط با رویدادهای فرهنگی و سیاسی، فقر، غیبت دولتی و عدم مشارکت غیرنظامی که جوامع را در بسیج مسالمت آمیز مشارکت می دهد، و در نهایت برخی مطالعات استدلال می کنند که این یک پدیده چند لایه و پیچیده است.
در مورد بوگوتا، سیاست ایمنی بیشتر بر پیشگیری از جرم با پروژههایی متمرکز است که با فرهنگ شهروندان، فضای عمومی، مشارکت، دانش، پیشگیری، میانجیگری، عدالت، گفتگوی سراسری، تمرکززدایی و هوشیاری پلیس کار میکنند (کاماچو، 2002). در نتیجه مفهوم قبلی، هنوز کاملاً مرتبط:
[ایمنی] به سوی شهروند روی آورده است و نه تنها امنیت فیزیکی بلکه توسعه اجتماعی را نیز می طلبد. چنین مفهومی با تامین استانداردهای خوب زندگی، کرامت و حقوق شهروندان گره خورده است. ایمنی را نمی توان به کنترل رفتارهای خاص محدود کرد، بلکه باید توسعه کامل شهروندی را در نظر گرفت. در نتیجه، ما شاهد ظهور یک رویکرد جامع به ایمنی هستیم که ابعاد چندگانه آن متغیرهای مستقل نیستند و به عناصر متقاطع تبدیل می شوند که به طور کلی، بر تمام حوزه های جامعه تأثیر می گذارد (Merchán & Cárdenas, 2007, p. 2). 1
از این رو، ایمنی شهروندان مستلزم تقویت استانداردهای زندگی فردی، اجتماعی و اقتصادی است. در کلمبیا، در مورد نقش طراحی در ایمنی شهروندان، نه از نظر سیاست عمومی و نه در زندگی روزمره، بحث زیادی صورت نگرفته است. بنابراین، بررسی پیشنهادات شهرداران از سال 1988 (تاریخ از ابتدا برای انتخاب با رای مردم) نقطه شروعی برای درک این موضوع بود که چگونه به ایمنی پرداخته است و چگونه طراحی می تواند به مسئولیت شهر کمک کند.
پیش از این، طراحی از بسیاری از ابتکارات ایمنی شهروندان حمایت کرده است: راهنمای رفتاری برای شهروندان (طراحی گرافیکی). حفاظت از دارایی های عمومی و خصوصی (طراحی صنعتی)؛ نوسازی فضاهای عمومی (طراحی شهری)؛ استراتژی های ایمنی (تبلیغات و طراحی خدمات). طراحی به عنوان میانجی بین شهروندان و شهرها، عمومی و خصوصی، دولت و غیرنظامیان، گزینه ای برای تغییر ایده ها و رفتارها به گونه ای فراهم می کند که شرایط بهتری برای زندگی در شهر ایجاد کند.
به این ترتیب، این تمرین انتقادی به سؤال زیر می پردازد: از دیدگاه ارزش طراحی، رویکرد سیاست گذاری در زمینه سیاست های امنیتی در دولت های آنتاناس موکوس (1995-1997/2001-2003) و انریکه پنیالوسا (1998) چگونه بوده است. – 2001)، چه کسی تحول قابل توجهی در فضای اجتماعی و فیزیکی بوگوتا به دست آورد؟
ما چارچوب مفهومی خود را حول سه ساختار بیان می کنیم: مدیریت شهرداری، شهروندی و فضای عمومی. ما مروری بر کارها و صلاحیت های کلی شهرداری بوگوتا در رابطه با ایمنی انجام دادیم. به همین ترتیب، ما فضای عمومی و شهروندی را از مواضع رسمی و نظری به منظور درک آنها و مشاهده حمایت آنها از توسعه ایمنی شهروندان چارچوب بندی کردیم.
موارد ذکر شده در چارچوب مفهومی به ما حسی از ابعاد عمومی و خصوصی در رابطه با مسئولیت شهروندان و دولت در رابطه با ایمنی داد. در این مورد خاص، عموم به هر چیزی که تحت مالکیت و/یا مدیریت دولتی و خصوصی است به عنوان همه چیز خارج از قلمرو دولت اشاره میکند (هال، 1984). در جوامع مدرن، زندگی اجتماعی دستخوش تحولات بسیاری شده است. عموم مردم از مفهوم سازی از طریق یک مدل کاملا عقلانی به یک
طراحی در این فرمهای عمومی-خصوصی حرکت کرده و راهحلهایی را پیشنهاد میکند که در مقیاسهای ارزشی، در لحظات مختلف و از طریق فناوریهای مختلف بازی کردهاند. اشتاینبرگ (2009) هرم ارزش طراحی شامل چهار سطح را مورد بحث قرار می دهد: سودمندی، کارایی، تجربه و ایدئولوژی. این سطوح یک چارچوب مرجع برای درک رویکردهای اتخاذ شده در هنگام یافتن راه حل هایی برای مسائل ایمنی شهروندان در بوگوتا فراهم می کند. به طور مشابه، Boztepe (2007) مقادیری مانند تغییر استفاده، علامت،
برای هدف این تحقیق، درک ساختارهای نهادی، ارگانیک و ترکیبی به عنوان فیلتری که امکان مطالعه تمامی ابتکارات شهرداران مذکور (سناریوهای توسعه یافته در پژوهش) را برای درک موقعیت مکانی در داخل شهر فراهم می کند، حائز اهمیت است. تجزیه و تحلیل ارزش طراحی
برای تجزیه و تحلیل ارزش طراحی، ما اشیاء-محصولات، خدمات، فرآیندها و استراتژیهای مربوط به ایمنی عمومی را در هر دولت انتخاب کردیم. ما ابزاری را توسعه دادیم که سطوح را می گرفت
سه شهردار اول که با رای مردم انتخاب شدند. آندرس پاسترانا (1988-1990)، خوان مارتین کایسیدو (1990-1992)، و خامه کاسترو (1992-1995) سابقه ای را برای سیاست های شهروندی فرهنگی تشکیل می دهند که هر دو آنتاناس موکوس و انریکه پنالوسا در طول دوره خود اجرا کردند. نگرانی برای برخورد با مسائل ایمنی از چندین زوایای همیشه یک موضوع کانونی در دولت بوگوتا بوده است. در این سه دولت (یعنی پاسترانا، مارتین و کاسترو) استراتژی های دولتی
از منظر ارزش طراحی، هر دو دولت بر تغییر وجدان شهروندان متمرکز شدند، ابتکاراتی را ایجاد کردند که موجب روایات مختلفی شد که از یک سو به تقویت فرهنگ شهروندی و از سوی دیگر به تقریب کمک کرد. سیاست امنیتی به شهروندان
در هر دو دوره آنتاناس موکوس، ارزش تجربه و ارزش ایدئولوژی، نسبت به تولید اقدامات قابل توجه شهروندان که منجر به
آنجلیکا لاسکار پوسادا ، طراح صنعتی از دانشگاه خورخه تادئو لوزانو، کارشناسی ارشد در استراتژی طراحی و نوآوری دانشگاه برونل (لندن). زمینه های مورد علاقه او عبارتند از: طراحی احساسی، طراحی محصول فرهنگی، فضای عمومی و نوآوری اجتماعی.