بعضی از این شرکتها و کارخانهها پیرو برنامههای کلان اقتصادی کشور، توسط دولت در بندرعباس ایجاد شد اما برخی از کارخانهها و شرکتهای ایجاد شده در بندرعباس متاثر از فضای عمومی کشور، توسط خود تجار و صاحبان صنایع کوچک در بندرعباس ایجاد شد. مثلا شرکت سهامی برق یا شرکت سهامی چوب که توسط تجار و مردم بندرعباس تاسیس شدند.
از کارخانههای مهمی که توسط دولت در بندرعباس احداث شد، کارخانه کنسروسازی اطلس بود. در سال ۱۳۱۵.ش به منظور بهرهبرداری هرچه بیشتر از آبزیان خلیج فارس، دولت از یک هیات دانمارکی دعوت کرد که به ایران بیاید و درباره آبزیان این منطقه مطالعه کند. دولت، دو کشتی تحقیقاتی به نام «سنگسر» و «راشگو» که نام دو ماهی مشهور خلیجفارس است را در اختیار آنها قرار داد تا کار خود را سریعتر انجام دهند. نتیجه تحقیقات این هیات آن شد که کارخانه کنسرو ماهی برای تهیه دو نوع کنسرو، یکی کنسرو اوور (تون) و دیگری ممغ (ساردین) در بندرعباس تاسیس شود. سفارش ساخت کارخانه به یک شرکت دانمارکی به نام «اطلس» داده شد. شرکت مذکور، کارخانه را در سال ۱۳۱۹.ش راهاندازی کرد و آن را به نام شرکت سازنده آن، اطلس نامید.
سردخانه شیلات دومین کارخانه احداثی در بندرعباس بود. چون ماهی محصولی است که پس از صید یا باید مصرف شود یا به صورت کنسرو درآید. علاوه بر کارخانه کنسروسازی لازم بود این بندر به سردخانه هم مجهز شود تا مازاد ماهی صید شده به صورت منجمد نگهداری شود. پیش از احداث کارخانه کنسروسازی و سردخانه، مازاد ماهی صید شده در بندرعباس نمکسود میشد. اما سرعت این روش با صنعتی شدن شیوه صید ماهی در بندرعباس هماهنگ نبود. بنابراین، نخستین سردخانه شیلات در بندرعباس در سال ۱۳۱۹.ش آغاز به کار کرد. ظرفیت این سردخانه ۹۰ تن در روز بود و باز هم کفاف تولیدات شیلات بندرعباس را نمیداد. علاوه بر این کارخانهها، شرکتهای متعددی نیز در بندرعباس گشایش یافت. این شرکتها و کارخانهها یکی از مهمترین نتایج اصلاحات اقتصادی دوره پهلوی اول در بندرعباس بود. این بندر که به خودیخود در دوره قاجار رکود اقتصادی پیدا کرده بود، در مقابل اصلاحات دوره پهلوی اول ایستادگی نکرد و تنها نشانههای اصلاحات اقتصادی سراسری ایران در دوره پهلوی اول در بندرعباس، گشایش شرکتها و کارخانهها بود. از آن جمله میتوان به شرکتهای ذیل اشاره کرد:
1 – شرکت سهامی قند و شکر: این شرکت از بدو تاسیس با جدیت مشغول به کار بود و کمکم معامله چای را هم به کسب و کار خود افزود. چای موردنیاز بندرعباس را این شرکت تامین میکرد.
۲- شرکت سهامی قماش: این شرکت بازکردن مغازههای خردهفروشی را در بندرعباس مورد لزوم کار خود میدانست. بنا بر این، با افزودن مبلغ ۱۰۰هزار ریال به سرمایه خود چند مغازه در بندرعباس برای فروش جزئی منسوجات افتتاح کرد.
٣- شرکت سهامی برق بندرعباس: بندرعباس تا سال ۱۳۱۸.ش برق نداشت. برای تامین برق در سال ۱۳۱۵.ش عدهای از بازرگانان شهر با تشکیل یک شرکت سهامی، مقدمات خرید و نصب یک موتور برق ۹۰ کیلوواتی ساخت آلمان را فراهم کردند و آن را در سال ۱۳۱۸.ش به بهرهبرداری رساندند. این شرکت با سرمایه ۳۰۰ هزار ریال برای احداث کارخانه برق، کشیدن چراغ و ساختن یخ تشکیل شد و حق امضای اسناد و تعهدات شرکت با دو تن از تجار بندرعباس به نامهای حاجی مختار مشیر و محمدسعید روستا بود این شرکت در اولین مرحله خیابانهای اصلی و بازار را روشن کرد. نیروگاه برق علاوه بر تامین روشنایی شهر، یک عدد آسیاب برقی را نیز به کار میانداخت که کار عمده آن آسیاب کردن گندم بندرعباس بود. همچنین، روزانه 70قالب یخ میساخت که البته جوابگوی نیاز مردم نبود و غالبا بر سر آن مرافعه بود. بعدها یک دستگاه لیمونادسازی نیز در کارخانه برق راهاندازی شد. آب موردنیاز کارخانه با شتر و الاغ از نایبند یا برکهها تامین میشد.
۴-شرکت تخته و تجاری: این شرکت با سرمایه ۵۰هزار ریال کار خود را آغاز کرد و لوازم چوبی موردنیاز مردم بندرعباس را تامین میکرد.
5- شرکت آرتیژن: این شرکت که با سرمایه ۱۲۰هزار ریال تاسیس شد و کار اصلی آن حفر چاه در بندرعباس بود. مردم به پیشرفت کار این شرکت بسیار امید بسته بودند، چراکه موفقیت این شرکت باعث رشد چشمگیر کشاورزی در منطقه میشد.
6- شرکت سهامی پخش سیگارت بندرعباس: این شرکت طبق تقاضای تجار بندرعباس با سرمایه ۱۰۷هزار ریال تاسیس شد.
کشاورزی و دامداری بندر عباس
معاش سکنه بندرعباس تا حد بسیار کمی از تولید صنایع دستی بود و به جز آن، مردم عادی که تاجر و کسبه نبودند بیشتر از صید ماهی بود. مردم عادی بندرعباس حدود 10 کشتی برای صید ماهی داشتند و از مالیات معاف بودند. به جز این ماهیگیران، عدهای نیز از ثمره نخلستانها معاش میکردند و عدهای هم از دامداری و کشاورزی مختصر بندرعباس روزگار میگذراندند.
بندرعباس آب شیرین زیادی ندارد. به همین دلیل کشاورزی این بندر ضعیف و به زحمت در حد رفع نیاز سکنه خود است. مردم بندرعباس آب آشامیدنی خود را خریداری میکردند. میزان زیادی از آب آشامیدنی مردم بندرعباس از نایبند تامین میشد. نایبند در شرق بندرعباس واقع شده و مردم بندرعباس هر جحله آب را که ظرفی است معادل تقریبا سه من تبریز، در زمستان دو شاهی و در تابستان چهار شاهی خریداری میکردند.
به جز این، چند آب انبار هم در شمال و غرب شهر وجود داشت که به آنها برکه میگفتند. بنابراین، آب آشامیدنی در بندرعباس کم بود و برای زراعت آب به اندازه کافی وجود نداشت. با این حال بندرعباس پوشش گیاهی مناسبی داشت. مناطق ایسین، تازیان، سرخون، فین، گهر و سیاهو از مهمترین بخشهای کشاورزی بندرعباس هستند. به دلیل اینکه در سه فصل از سال میتوان در بندرعباس به کشت و زراعت پرداخت، محصولاتی چون گندم، جو، حبوبات، سیب زمینی، پیاز، محصولات جالیزی، نباتات علوفهای و دانههای روغنی و مرکبات و خرما در آن به دست میآید و محصولات کشاورزی مانند خرما، خارک و حتی از اقلام صادراتی این منطقه به خارج از کشور بوده که در خود منطقه کاشت و برداشت میشده است.
در اطراف شهر بندرعباس به میزان کمی گندم و جو کاشته میشد. اما در مضافات عباسی مانند میناب، شمیل و… رودخانه و باغات با مرکبات و میوههای گرمسیری زیاد دیده میشود و در کوه گنو که ییلاق و هشتفرسنگ شمال عباسی است، میوهجات سردسیری کمی موجود است.
در جدول زیر میزان برداشت محصولاتی چون گندم، جو، خرما و تنباکو در بندرعباس نشان داده شده و همچنین با نمایش میزان برداشت این محصولات به خروار در مناطقی مانند میناب، بوشهر، بندرعباس و بندر لنگه، مقایسهای بین این مناطق صورت گرفته تا وضعیت کشاورزی بندرعباس در دوره پهلوی اول به روشنی قابل مشاهده باشد.
هنری پاتینجر، جهانگردی که در دوره پهلوی اول از بندرعباس دیدن کرده، در خصوص کشاورزی این منطقه چنین میگوید: «خاک منطقه بندرعباس به اندازهای پرنمک و به طوری خشک و لمیزرع بود که حتی در آن علف یا هر نوع نبات دیگر نمیروید و در ناحیهای به طول ۸۰ الی۹۰ میل ابدا آب وجود ندارد» اما فعالیتهای کشاورزی در نقاط معینی که دارای آب کافی بود یا در بعضی مناطق به صورت دیمی، انجام میشد. به همین سبب فعالیتهای کشاورزی در بسیاری از روستاهای منطقه منحصر به نگهداری چند نخلستان مختصر دیمی و زراعت مختصر جو و گندم دیمی بود که در صورت بارندگی حاصل ناچیزی به دست میداد. در گذشته به علت وجود مراتع کافی در بندرعباس، دامداری در وضعیت مطلوبی قرار داشت. به دلیل اینکه زمستان منطقه گرم بود و مراتع سرسبز و وسیع به نسبت مناسبی در سطح منطقه پراکنده بود، این هر دو عامل، یعنی هوای مناسب زمستان و مراتع غنی باعث شده بود این منطقه در فصل زمستان محل تجمع دامداران شود.
اما در دوره پهلوی اول خشکسالیهای متعددی در بندرعباس رخ داد که باعث شد میزان شتران و چهارپایانی که باید به طور طبیعی در آن حوالی یافت شوند بسیار کمتر شود. این باران نباریدن در طول ساحل تاثیر مخربی بر چرای دامها گذاشته بود. دامداری در این شهرستان رونق ندارد و به دلیل اینکه مراتعش پست است در مناطق شمالی بندرعباس دامداری رواج دارد. یکی از معدود گزارشهای چاپ شده از اداره کل فلاحت و تجارت، سالهای متوالی از سوی آن سازمان ارائه نشد و تنها اطلاعات در دسترس در رابطه با وضعیت دامداری مربوط به این سال است. در این جدول و نمودار، وضعیت دامداری بندرعباس با شهرهای اطرافش مقایسه شده است. پرورش شتر و بز، بهویژه بز تالی از دیرباز موردتوجه روستاییان بندرعباس بوده است و حتی در برخی محلات شهر هم گلههای بز تالی نگهداری میشده است. یکی از اقلام مهم دامداری که از بندرعباس صادر میشده کرک بز تالی است که این نوع کرک از مرغوبترین کرکها در دنیا به شمار میرود.
ناامنی بندرعباس و تاثیر آن بر افول تجارت بندر عباس
در دوره پهلوی اول نظارت بر وضعیت عمومی بنادر جنوبی بسیار کم بود و تنها بنادر استان خوزستان از این امر مستثنی بودند. بندرعباس در این دوره دچار ناامنیهای شدید بود. این وضعیت در اواخر دوره پهلوی اول (سال ۱۳۱۸) وخیمتر شد؛ نیروهای نظامی به علت نرسیدن مقرری و حقوقشان با عوامل ناامنی همدستی کرده و با گرفتن مبلغی از خاطیان از اعمال آنان چشمپوشی میکردند (سازمان اسناد ملی ایران: ۲۴۰/ ۲۸۶۳۵ ) گاهی هم امنیههای محل به همراه قاچاقچیان و رؤسای طوایف، نیرویی قوی تشکیل میدادند و به حقوق مردم بندرعباس تعدی میکردند.
قاچاق کالا بر اثر برقراری انحصار تجارت خارجی در مناطق جنوبی بیش از پیش قوت گرفته بود، نیروی نظامی بندرعباس در بیابانهای اطراف و راههای تجاری مقداری نیروی نظامی مستقر کرده بود. ولی پس از بازگشت دادن آنها در سال ۱۳۱۰.ش، اشرار در اطراف میناب بنای قتل و غارت را گذاشتند و گرفتاریهای بسیاری را برای مردم و تجار به وجود آوردند. این ناامنیها تا جایی گسترش یافت که منجر به مقتول شدن یکی از تجار دهپو از دهات مشرف به گمرک بندرعباس و مضروب شدن کدخدای دهپو شد.
این ناامنیها تنها در راهها و اطراف بندرعباس نبود بلکه حتی دفاتر گمرکی تابع گمرک بندرعباس هم مورد سرقت قرار میگرفت. در این نوع سرقتها که بیشتر به غارت میماند، یاغیان به بندرعباس هجوم میآوردند و حتی اثاثیه و البسه مدیر اداره را هم میدزدیدند.
در این شرایط، مشخص است که تاجران نمیتوانستند این بندر را محل امنی برای تجارت خود بدانند. ناامنی، نبود تاسیسات بندری مناسب، سختگیریهای گمرکی اداره گمرک بندرعباس و مهمتر از همه قوت گرفتن بنادر خوزستان به علت به راه افتادن خط آهن سراسری، همه و همه باعث شد این بندر بیشازپیش در معادلات تجاری منطقه تضعیف شود. بعد از این دوره در بعضی از کنفرانسهای دریایی بندرعباس را یک بندر از کار افتاده به حساب میآوردند؛ چراکه کشتیها مجبور بودند محموله خود را در خرمشهر و بندر شاهپور تخلیه کنند و حتی توقف کوتاه در بندرعباس به نفع آنها نبود. توقف کوتاه در بندرعباس به منزله پرداخت هزینههای اضافی بندر بوده که رقم قابلتوجهی برای کشتیهای تجاری به حساب میآمد. حتی پس از ساختهشدن راههای جدید شوسه بندرعباس به کرمان، باز بندرعباس دارای راههای ارتباطی کامل و کافی به داخل ایران نبود؛ چراکه راههای ارتباطی بندرعباس، سواحل خلیجفارس و دریای عمان بسیار بد و غیرقابل استفاده بود. در واقع این استان فاقد طرق ارتباطی مناسب در داخل خود است و به استانهای مجاور خود نیز راه قابل استفاده ندارد و این یکی از مشکلات توسعه اقتصادی بندرعباس در دوره پهلوی اول و پس از آن بود.
راه ارتباطی آبی استان ساحلی و همچنین راههای استان و سایر استانهای ساحل خلیجفارس و دریای عمان به علت نبود تسهیلات بندری، کاملا عقب افتاده و غیرقابل استفاده است. برای ایجاد ارتباط از طریق دریا، چه در بنادر و چه در جزایر خلیجفارس و دریای عمان، اسکله، پناهگاه و لنگرگاه قابل استفاده وجود نداشت و این امر سبب شده که طرق آبی بنادر و جزایر استان ساحلی نقشی در حیات اقتصادی این استان نداشته باشند.