48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
این مقاله حاصل کنفرانس مدیریت شهری پایدار است که در سال 2010 در دبی برگزار شد. تعدادی از مقامات عالی رتبه شهری از جمله شهرداران، معاونان شهردار، اعضای شورای شهر و برنامه ریزان شهری در این کنفرانس شرکت کردند و نظرات خود را در مورد چالش های بزرگ پیش روی شهرهای ایران به اشتراک گذاشتند. و راه حل های درک شده آنها با استناد به این دادههای منحصربهفرد در مورد مشکلات و چشماندازهای فعلی مدیریت شهری در ایران توسط کارشناسان، چهار مقوله کلیدی پدیدار شد: اعتمادسازی ، بازخورد ، مسئولیتپذیری و مشارکت . این مقاله به این چالشها و درسهای کلیدی در پسزمینه وسیعتر چهار پرسش اساسی درباره اهداف و مقیاسهای شیوههای مؤثر مدیریت شهری در ایران، همراه با بررسی استانداردها و شاخصهای ارزیابی آنها میپردازد. همچنین در مورد ترتیب متوالی که این دسته های کلیدی باید عملیاتی شوند بحث می کند. این دنباله به دنبال شکستن بن بست رویه فعلی مدیریت شهری پایدار در ایران است که مشخصه آن دور باطل بی اعتمادی بین مردم و دولت، مشارکت اندک عمومی، عدم پاسخگویی و بازخوردهای ناکارآمد یا مغرضانه است.
شهرهای ایران در کنترل و مدیریت رشد شهری با چالش های جدی مواجه هستند (زمانی و عارفی، 1392). اگرچه نرخ رشد جمعیت ایران از دهه 1980 کاهش یافته است، پویایی جمعیتی و مشکلات مرتبط با دوره های قبل، راه حل های شهری قدرتمندی را برای سال های آینده می طلبد. به عنوان یک چیز، بازسازی مناطق آسیب دیده از جنگ در طول جنگ ایران و عراق جای تامل دارد. این جنگ هشت ساله و بلایای طبیعی (یعنی زلزله و سیل) پیامدهای گسترده ای از جابجایی اجباری جمعیت مناطق آسیب دیده به مناطق مختلف کشور تا تشدید بحران های هویتی مرتبط با تکمیل بازسازی داشته است. پروژه هایی که لزوماً با هنجارهای اجتماعی و فرهنگی ساکنان خود مطابقت ندارند.
از سوی دیگر، فرآیند مدیریت شهری بخشای ایران همراه با ویژگیهای جمعیتی آن باعث ایجاد مشکلات شهری متعددی از رشد قارچ گونه سکونتگاههای غیررسمی (فانی، 2006)، در داخل و اطراف شهرهای بزرگ تا کارهای عمومی غیراستاندارد تا مسائل رویهای در توسعه شهرهای جدید شده است (زمانی). و عارفی، 2013) و از نگهداری معوق، زوال هسته شهری (آتش، 1993)، عدم سرمایه گذاری در زیرساخت ها (روندینلی و کاساردا، 1993) و افزایش جنگل زدایی تا مشکلات مزمن آلودگی در شهرهای بزرگ. مقامات ایرانی، تصمیم گیرندگان و مدیران ایرانی این و بسیاری از مسائل زیست محیطی، اجتماعی-فرهنگی، زیرساختی و فنی را تهدیدهای دلهره آور در نظر می گیرند. مصر، اندونزی، مالزی و ترکیه).
با توجه به اینکه شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه با چالش های جدی تری روبرو هستند، مقامات شهری به طور فزاینده ای به مدیریت شهری به عنوان یک راه حل و یک نقشه راه عملی برای رشد آینده توجه می کنند. به طور کلی، مدیریت شهری برای کمک به تصمیم گیران و مسئولان برای مقابله موثرتر با مشکلات پیش روی شهرهایشان برنامه ریزی می کند. این مقاله ابتدا مروری بر ادبیات مدیریت شهری ارائه می دهد و سپس چهار سوال کلیدی مدیریت شهری را ارائه می دهد. بخش سوم به ارزیابی انتقادی داده های جمع آوری شده در مورد مسائل مدیریت شهری در شهرهای ایران می پردازد. مقاله با سخنان پایانی به پایان می رسد.
چالش در بسیاری از شهرها – به ویژه در کشورهای در حال توسعه – این است که اگرچه یک ضرورت مدیریت شهری باید یکپارچه و هماهنگ باشد. با این حال، نقد تئوری و عمل مدیریت شهری آن را به عنوان “گریزان” توصیف می کند (Stren, 1993). برخی کاربرد آن را به عنوان یک مفهوم با کاربردهای عملی زیر سوال می برند. دیگران مدیریت شهری پایدار را با «رویکردهای برنامهریزی شهری سنتی» مقایسه میکنند (اسلام، 2011) و انتقادات مشابهی را میبینند (ویلداوسکی، 1973) در حالی که آنها را نیز مرتبط میدانند.
دادههای این پژوهش از طریق روش تحقیق مشاهده مشارکتی جمعآوری شده است که در آن یادداشتهای فراوانی از سخنان جمعی از شهرداران، معاونان شهردار، اعضای شورای شهر، متخصصان و دانشگاهیان و تعامل آنها با مخاطبان در مورد مسائل مختلف مدیریت شهری که با آن مواجه هستند، جمعآوری شده است. ایران. این گروه در سال 1389 در کنفرانس چهار روزه مدیریت شهری پایدار در دانشگاه آزاد اسلامی دبی شرکت کردند.
در پیوند با عملکرد مدیریت شهری در ایران، چهار موضوع فراگیر ( اعتمادسازی ، بازخورد ، پاسخگویی و مشارکت ) پدیدار شد. الگوهای نوظهور برگرفته از شیوههای مدیریت شهری کنونی در ایران، حوزههای خاصی را نشان میدهند که مسئولان شهری و تصمیمگیرندگان آن را مشکلساز میدانند. برخی از این مشکلات ناشی از درک این موضوع است که مدیریت شهری موثر در قرن بیست و یکم از اخلاق مرسوم برنامه ریزی متمرکز از بالا به پایین فراتر می رود (روندینلی
اکثر مجریان و مخاطبان درگیر در بحث، اعتمادسازی را هدف اساسی مدیریت شهری می دانستند. اگر مدیریت رشد صرفاً مدیریت (یا مدیریت) و حکمرانی را در بر می گیرد، پس انجام مدیریت شهری پایدار به گفتگو و اعتماد مشترک بین دولت (بخش عمومی)، بازار (بخش خصوصی) و جامعه مدنی بستگی دارد (جنکینز و اسمیت، 2002). . در حالی که حضار به اهمیت اعتماد و سرمایه اجتماعی در شهر اذعان داشتند
مشارکت دومین موضوع تکراری از ارائه ها بود. با مشکلسازی ماهیت برنامهریزی بخشی از بالا به پایین، مخاطبان بر مشارکت پایین به بالا و مردمی به عنوان یک هدف مهم مدیریت شهری تأکید کردند. آنها همچنین به نقش کارشناسان، سازمانهای غیردولتی و حکمرانی بهعنوان استانداردهای قابل تشخیصی اشاره کردند که در آن مشارکت میتواند اندازهگیری و بررسی شود. یک سیستم مدیریت شهری پایدار مستلزم کنترلها و تعادلهای بسیاری از جمله تعدد ذینفعان در تصمیمگیری است.
به عنوان موضوع سوم، پاسخگویی، بحث های داغی را در میان شرکت کنندگان برانگیخت. بازخورد و اعتمادسازی بدون نهادینه کردن مسئولیتپذیری معنی زیادی نخواهد داشت (ون دایک، 2006). حضار بر چهار ویژگی پاسخگویی نسبت به اهداف مدیریت شهری (رابط پاسخگویی با اهداف به عنوان سلول اول) تاکید کردند. این اهداف باید: ساده باشند تا تصمیم گیرندگان را برای تصمیم گیری آگاهانه راهنمایی کنند. عملیاتی، استراتژیک و باید
بازخورد به عنوان چهارمین موضوع اساسی از ارائه کنفرانس ظاهر شد. در حالی که مخاطبان اعتمادسازی را به عنوان گامی ضروری در مدیریت شهری پایدار میدانستند، اما بر اهمیت بازخورد تأکید کردند. بازخورد با مخاطبان طنین انداز شد زیرا بدون آن تصمیم گیرندگان از نظرات ذینفعان آگاه نبودند. به عنوان مثال، بر اساس ارائه در مورد خمین، 52 درصد از پاسخ دهندگان در یک نظرسنجی عملکرد شورای اسلامی شهر را ضعیف یا ضعیف ارزیابی کرده اند.
این مقاله چهار سؤال مهم را که برای مدت طولانی در ادبیات مدیریت شهری مورد بحث و مناقشه قرار گرفته بود، بازبینی میکند. این سؤالات به اهداف، استانداردها، شاخص ها و مقیاس های فرآیند مدیریت شهری و پیامدها می پردازد. بر اساس دادههای جمعآوریشده در طول کنفرانس مدیریت شهری پایدار در دبی در سال 2010، چهار زمینه نگرانی پدیدار شد.