48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
دسترسی ضعیف فضایی به فضاهای سبز شهری بر جمعیت های محروم تأثیر می گذارد که در معرض خطر بیشتری از نابرابری های بهداشتی مرتبط با اجتماعی و اقتصادی هستند. ما دادههای موقعیت مکانی تلفن همراه را از منطقه اوکلند نیوزلند تجزیه و تحلیل میکنیم تا مکان «خانه» کاربر را به پارکهای شهری مجاور متصل کنیم، بهویژه با تمرکز بر مستاجران مسکن عمومی – گروهی بسیار آسیبپذیر که در معرض خطر نابرابریهای بهداشتی هستند.
ما از تعدادی معیار دسترسی سنتی و چهار تجزیه و تحلیل جدید بهره برداری از پارک برای بررسی رابطه بین دسترسی به پارک های شهری، محرومیت منطقه محله و الگوهای کاربری واقعی پارک استفاده می کنیم. ما چهار معیار جدید برای کمک به درک استفاده واقعی از فضاهای سبز در دسترس ساکنان ایجاد میکنیم: فاصله بین نزدیکترین پارک موجود و بازدید شده (DAT)، فرصتهای پارک استفاده شده (UPO)، محل بازدید از پارک (LPV)، و نزدیکترین نرخ بازدید از پارک. (NPVR).
ما دریافتیم که محلههایی که بیشترین مسکن عمومی را دارند، تعداد پارکهای قابل دسترس کمتری دارند و آنهایی که در دسترس هستند اندازه کوچکتری دارند. علاوه بر این، افرادی که در این مناطق زندگی میکنند، در مقایسه با مناطقی که مسکن عمومی ندارند، برای دسترسی به پارکهای شهری بیشتر سفر میکنند. محلههای محرومتر نشان داده شد که دسترسی کمتری به سبزههای شهری در اوکلند دارند، که بر ضرورت رسیدگی به تقسیمبندیهای نوظهور در دسترسی و فرصتها برای این محلهها تاکید میکند. یافتههای ما پیامدهای مهمی برای سیاستگذاران و برنامهریزان شهری دارد. علاوه بر این، استفاده از دادههای موقعیت مکانی تلفن همراه میتواند بینشهایی را در مورد رفتار حرکتی کاربران نشان دهد و میتواند برای مکانها و گروههای جمعیتی دیگر اعمال شود.
پارکهای شهری و فضاهای سبز در شهرها داراییهای ضروری محله هستند، با این حال مشکل فزاینده نابرابری فضایی دسترسی به فضاهای سبز در مناطق شهری وجود دارد که با تراکم و شهرنشینی گسترده محیط شهری برجسته شده است ( Wolch et al., 2014 ). پیامدهای نابرابری فضایی دسترسی میتواند بیشترین تأثیر را بر کسانی که در آسیبپذیرترین محلههای اجتماعی-اقتصادی زندگی میکنند داشته باشد. این مناطق ممکن است در حال حاضر با چالشهای اجتماعی و اقتصادی متعددی مانند سطح بالای فقر، بیکاری، جرم و جنایت و پیامدهای بهداشتی ضعیف مواجه باشند. عدم دسترسی به پارکها و فضاهای سبز شهری میتواند با محدود کردن فرصتها برای فعالیت بدنی، تعامل اجتماعی و تماس با طبیعت، این چالشها را بیشتر تشدید کند و اثرات منفی بر سلامت روان و جسم داشته باشد ( میچل و پاپهام، 2008 ).
به طور فزاینده ای روشن شده است که دسترسی به پارک ها یک موضوع عدالت زیست محیطی است ( بون و همکاران، 2009 ، برامبیلا و همکاران، 2013 ). برای دستیابی به عدالت زیستمحیطی، توزیع پارکها و سایر امکانات رفاهی باید منصفانه و فراگیر باشد، با دسترسی عادلانه برای همه گروهها، به ویژه افرادی که نیازهای پارک بالاتری دارند، مانند افراد کم درآمد، اقلیتهای قومی و جوانان ( Oh & Jeong, 2007). ). علیرغم ادبیات گسترده در مورد دسترسی و برابری پارک، شکاف قابل توجهی در درک ما از اینکه آیا امکانات پارک محلی ارائه شده به طور مؤثر مورد استفاده قرار میگیرند و به اندازه کافی برای رسیدگی به مسائل مربوط به عدالت و دسترسی برابر مورد استفاده قرار میگیرند، وجود دارد.
در چارچوب این مطالعه، ما برابری فضایی پارکها را بهعنوان یکنواختی دسترسی به پارکها و مزایای ناشی از استفاده از آنها، بدون توجه به وضعیت اجتماعی-اقتصادی فرد تعریف میکنیم. برای انجام این کار، دسترسی به پارک شهری را در محلههایی با بالاترین غلظت عناوین مسکن عمومی (محلههای PH از این پس) با محلههایی که فاقد عنوان مسکن عمومی هستند (محلههای NPH از این پس) مقایسه میکنیم. مسکن عمومی در نیوزیلند به آسیبپذیرترین گروه از ساکنان اختصاص داده میشود که نیازهای شدید مسکن را تجربه میکنند و درآمدهای بسیار پایینتری دارند (تقریباً 1/3 متوسط درآمد خانوار)، که مانع از انتخاب آنها برای مسکن در بازار خصوصی میشود ( گزارشهای فصلی مسکن عمومی – Te Tūāpapa Kura Kainga، 2023 ). برای درک کامل میزان نابرابری، هدف ما تعیین این است که آیا دسترسی به پارک برای محلههای آسیبپذیر اجتماعی-اقتصادی PH در شهر داخلی اوکلند به خطر افتاده است یا خیر. برعکس، ما بررسی میکنیم که آیا دسترسی به پارک در محلههای ثروتمند NPH بیشتر است یا خیر.
مجموعه دادههای برداری فضایی و تصاویر ماهوارهای منابع اصلی دادهای هستند که با استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد استفاده در تحقیق در مورد دسترسی به پارک شهری مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند ( اوه و جئونگ، 2007 ، وانگ و همکاران، 2021 ). اگرچه برای شناسایی توزیع و نزدیکی فضاهای سبز مفید است، اما این منابع داده محدودیت هایی در ثبت جزئیات افراد دارند ( Kabisch & Haase, 2014 ). بنابراین، در این پروژه، از داده های جغرافیایی جمع آوری شده از دستگاه های تلفن همراه برای هفته اول مارس 2020 از منطقه اوکلند استفاده می کنیم. این مجموعه داده امکان برقراری پیوند بین مکان “خانه” هر کاربر و پارک های شهری بازدید شده را ارائه می دهد. علاوه بر این، دادههای مربوط به توزیع افراد و رفتار تحرکی آنها بینشهای بیشتری را در مورد محلههای مختلف ارائه میدهد و امکان تعیین تفاوتهای بالقوه در استفاده از پارک شهری بین مناطق PH و NPH را فراهم میکند. به طور خاص، ما تعدادی از معیارهای دسترسی سنتی و چهار معیار را برای درک استفاده واقعی از پارکهای شهری قابل دسترسی برای کاربران تلفن همراه محاسبه کردیم. معیارهای استفاده عبارتند از: تفاوت فاصله بین نزدیکترین پارک موجود و نزدیکترین پارک بازدید شده (DAT)، فرصتهای پارک استفاده شده (UPO) نسبت پارکهای موجود که در آستانه فاصله از محل منزل کاربر، محل بازدید می شوند. نسبت بازدید شده از پارک (LPV) از تمام پارک های بازدید شده توسط کاربر که در فاصله آستانه ای از محل منزل کاربران واقع شده اند و نزدیکترین نرخ بازدید از پارک (NPVR) نسبت کاربرانی که از نزدیکترین پارک موجود خود بازدید کرده اند. با تجزیه و تحلیل این معیارها، ما می توانیم ارتباطات بالقوه بین در دسترس بودن پارک و استفاده را ترسیم کنیم. ما استدلال می کنیم که عدالت فضایی واقعی در سود واقعی بازدید از پارک نهفته است، نه فقط در دسترس بودن آنها.
سهم این مطالعه سه برابر است. اولاً، با استفاده از مسکن عمومی بهعنوان نمایندهای برای ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی محلهها، درک ما از تفاوتها در دسترسی به پارکهای شهری، بهویژه برای کسانی که بیشتر نیازمند هستند، افزایش میدهد. ثانیاً، این مطالعه بر اهمیت استفاده از معیارهای متعدد دسترسی و استفاده از پارک برای به تصویر کشیدن جامع ماهیت پیچیده نابرابری فضایی در پارکهای شهری تأکید میکند و در نتیجه دقت را افزایش میدهد. ثالثاً، این مطالعه نیاز به در نظر گرفتن بهره برداری واقعی از پارک را به عنوان یک مؤلفه اساسی در اندازه گیری های دسترسی برجسته می کند. به عنوان مثال، یک پارک ممکن است به راحتی قابل دسترسی باشد، اما اگر به عنوان ناامن یا ناخوشایند تلقی شود، مردم ممکن است از آن استفاده نکنند. بنابراین، اندازهگیری بهرهبرداری واقعی علاوه بر نزدیکی پارکهای شهری به ساکنان، نمایش دقیقتری از دسترسی به پارک ارائه میدهد. این دانش میتواند سیاستهایی را با هدف کاهش نابرابریهای فضایی در استفاده از پارکها، که در نهایت منجر به دسترسی عادلانهتر به پارکهای شهری برای همه شود، ارائه دهد.