48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
میدان بهارستان به عنوان خاطره انگیزترین میدان تهران دارای آثار تاریخی و فرهنگی فراوانی است. این میدان به عنوان فضای عمومی تاریخی، به دلیل دگرگونیهای شهری، با زوال شهری و کمرنگ شدن تعلقات اجتماعی مواجه است که حافظه جمعی نه تنها معنای آن، بلکه محیط فیزیکی آن را نیز از بین میبرد. هدف این پژوهش ارائه مدلی نظری برای تداوم و بازتولید ویژگیهای حافظه جمعی در فضاهای شهری تاریخی است. پژوهش کیفی از طریق مطالعه میدانی و مصاحبه عمیق با 20 نفر از ساکنان و کاربران 25 تا 65 ساله استفاده می شود. پاسخ دهندگان به عنوان ساکنین محله بهارستان تهران شناخته می شدند. مشاهدات، مصاحبه ها و اسناد و متون مرتبط با تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جمع آوری داده ها تا حد اشباع نظری ادامه یافت.
این مطالعه نشان می دهد که حافظه جمعی از ابعاد عینی و ذهنی شامل مکان، رویدادها/فعالیت ها، تاریخ و ارزش ها/تصاویر شخصی تشکیل شده است. این چارچوب را می توان از طریق بازآفرینی فرهنگ محور فضاهای شهری تاریخی با کمک مداخلات در رابطه با نیازها و نگرش گروه های اجتماعی، کاربران محلی و ساکنان اعمال کرد.
امروزه توسعه سریع شهری – به ویژه در کلان شهرها – منجر به دگرگونی های قابل توجهی در محیط های فیزیکی، فعالیت ها و تجربیات مکان شده است. در نتیجه، دگرگونی معنا و حافظه جمعی رخ داده است. همانطور که Gehl و Gemzøe (2000) در کتاب خود به فضاهای شهر جدید اشاره کردند، فضاهای عمومی شهرها به عنوان مکان هایی برای خاطرات ارزشمند مردم، اکنون به فضاهای متروکه و هجومی فقط برای اتومبیل های بدون خاطره و معنا تبدیل شده اند. فضاهای عمومی امروزی به عنوان مقصد شهروندان تعبیر نمی شوند و مکان هایی نیستند که شهروندان بتوانند اوقات فراغت خود را در آن سپری کنند. فضاهای عمومی مورد تهاجم بدون تعاملات اجتماعی اکنون محلی برای تبادل سفر است: این نتیجه دگرگونی های شهری تصاویر و خاطرات شهروندان ناشی از تغییرات در ویژگی ها و معانی فیزیکی مکان ها است (Gehl & Gemzøe, 2000) (UĞUZ, 2008).
میدان بهارستان، محور این پژوهش، یکی از تاریخی ترین و خاطره انگیزترین فضاهای شهری تهران است. در زندگی شهری مورد غفلت قرار می گیرد و اولویت دادن به اتومبیل به جای عابران پیاده آن را کمرنگ کرده است. بدون توجه به ارزش ها و معانی نوستالژیک آن، در واقع صرفاً به مکانی برای گذر تبدیل شده است. این میدان اکنون گذرگاهی است که سایر نقاط شهر را به هم متصل می کند. با پوسیدگی فیزیکی و آلودگی محیطی مواجه است، ساکنان محلی و دلبستگی به مکان خود را از دست داده و حافظه، کاربری و تعامل اجتماعی اولیه خود را از دست داده است (مهان، 1396) (ظهیری و جمعه پور، 1395). این امر مستلزم کاوش عمیق در ویژگی های برجسته این فضای شهری تاریخی است که حافظه جمعی آن را تجسم می بخشد.
در تاریخ معاصر ایران، میدان بهارستان آثار مهمی را در خود جای داده است که دوران شکوه خود را مدیون سالهای مجلس شورای ملی (مجلس) است. از سال 1905 تا 1978 وقایع مختلفی در این مکان رخ داد: از بمباران مجلس 1908 در دوران استبداد صغیر تا سال های ملی شدن نهضت صنعت نفت ایران تا همه وقایع مربوط به کودتای 1953 ایران. در این دوره میدان به عنوان فضای مدنی برای تجمع مردم برای اعتراض و تظاهرات عمل می کرد. اخیراً وجود چند کتابفروشی در اطراف میدان و مجموعه خیابان های اطراف، نمادی از مدرن شدن تهران است (مهان، 1396). با این حال، بسیاری از ساختمانهای تاریخی اطراف آن در گیر افتادهاند، فعالیتهای کنونی با فضای تاریخی-فرهنگی مکان کاملاً ناهمگون است. بی نظمی بصری نمای ساختمان های اطراف، پوسیدگی کالبدی، بناهای تاریخی متروکه و کاهش زندگی شهری نیز هویت گمشده این فضای گرانبهای شهری تاریخی را تشدید کرده است (ظهیری و جمعه پور، 1395).
«بازآفرینی شهری» به عنوان رویکردی برای کمک به طراحان شهری به عنوان افرادی که مسئولیت ایجاد مکان، معنا و خاطره در شهرها را بر عهده دارند، ادعا شده است (جهانبخش، حسینی کوموله و ستوده علمباز، 1394). علاوه بر این، جغرافی دانان فرهنگی – که تلاش می کنند نقش حافظه را در زندگی اجتماعی و فرهنگ سیاسی بازنمایی کنند – توجه را به کشمکش های مختلف بر سر به یاد آوردن و فراموش کردن گذشته جلب کرده اند. از این رو، تصور آیندههای جایگزین به ارزشآفرینی مجدد حافظه فردی و جمعی در زمانی که به نظر میرسد فراموشی تاریخی در اوج خود است، کمک میکند (رز-ردوود، آلدرمن و آزاریاهو، 2008). بازآفرینی شهری به عنوان رویکرد اصلی مرمت شهری در مناطق شهری معاصر و همچنین به عنوان رویکردی مداخله گرایانه، می تواند نگاهی کل نگر به گذشته (حافظه و تاریخ) داشته باشد بدون اینکه هویت های تاریخی متعلق به دوران های مختلف را از بین ببرد. بنابراین، این یک هویت کاملاً جدید ایجاد می کند که با شرایط زندگی فعلی افراد مطابقت دارد (هوانگ، 2014). با توجه به تاریخی بودن میدان بهارستان، بازآفرینی فرهنگ محور می تواند شرایط چالش برانگیز این محوطه را با تاکید بر ارتقای هویت این گونه فضاهای تاریخی به منظور ایجاد حس تعلق به فضاهای شهری و شکل گیری نوعی فضای اجتماعی ارتقا دهد. همبستگی، و بهبود حس مکان و مشارکت شهروندان (UĞUZ، 2008).
این مقاله بر نحوه حفظ و بازتولید ویژگیهای حافظه جمعی از طریق مکانها با در نظر گرفتن تصاویر افراد برای به خاطر سپردن تاریخ و خاطره مکان تمرکز دارد. می توان از آن به عنوان ابزاری برای تبیین اصول بازآفرینی در فضاهای عمومی تاریخی به ویژه میدان بهارستان (با توجه به اهمیت آن در تاریخ) استفاده کرد. بر اساس مطالعات قبلی در مورد حافظه جمعی، این مقاله به طور خاص به بررسی آن دسته از ویژگیهای مکان میپردازد که میتواند به حافظه جمعی اجازه دهد در آینده در زمینه تحول شهری در مکانهای عمومی تاریخی بازتولید شود. همچنین سعی میکند نشان دهد که چگونه میتوان حافظه جمعی را برای یادآوری گذشته مکانها بازتولید کرد.
برای نیل به این هدف، این مقاله با تمرکز بر تجربیات مردم از مکان، ویژگیهای حافظه جمعی میدان بهارستان را به تفصیل مورد بررسی قرار میدهد. این مقاله عمدتاً یک تحقیق کیفی است که در آن با 20 نفر از مردم میدان بهارستان مصاحبه انجام دادیم و درک آنها از تاریخ و حافظه مکان ها را یادداشت کردیم. بنابراین، این تحقیق تجربیات افرادی را به عنوان مغازه دار و ساکنان محلی که بیش از 10 سال در آنجا زندگی و کار کرده اند ارائه می کند. این مطالعه با تکیه بر مصاحبه با مردم به عنوان نقطه شروع تجربی، به این موضوع می پردازد که چگونه این افراد حافظه مکان را توصیف و تفسیر می کنند، و اینکه کدام ویژگی مکان باعث می شود آنها گذشته و خاطرات مرتبط با آن را به یاد بیاورند.
این رویکرد به محققان اجازه میدهد تا ویژگیهای مکانهایی را که امکان مفهومسازی حافظه در مکانها را فراهم میکنند، روشن کنند. مفاهیمی مانند مکان، تاریخچه مکانها، فعالیتها و ارزشهای شخصی و روابط آنها با یکدیگر امکان تحلیل موضوعی داستانها و روایتهای شخصی مردمان میدان بهارستان را فراهم میآورد.
این مقاله در پنج بخش ارائه شده است. اول، با ادبیات مربوط به بازآفرینی به رهبری فرهنگی و حافظه جمعی با مفاهیم مکانسازی درگیر میشود. دوم، مطالعه موردی را معرفی می کند. سوم، روش مطالعه را برای نشان دادن فرآیند استخدام شرکتی از مصاحبه شوندگان توضیح می دهد. چهارم، فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها را آشکار می کند. در نهایت، با تأملی کوتاه در مورد ویژگیهای مکان که امکان بازتولید حافظه جمعی را در رابطه پیچیده بین مکان، فعالیتها، تاریخ و ارزشهای شخصی دخیل در بازآفرینی شهری فراهم میکند، به پایان میرسد.
این پژوهش به منظور ارائه شواهد تجربی، مفاهیمی مانند بازآفرینی مبتنی بر فرهنگ و حافظه جمعی و مؤلفههای آنها را برای ارائه چارچوبی مفهومی از ویژگیهای حافظه جمعی در مکانهای عمومی برای دستیابی به حساسیت نظری در این زمینه مورد مطالعه قرار میدهد (Glaser, 1978) پژوهش.
مفهوم بازآفرینی شهری پیچیده، پویا و چند بعدی است (روبین و تیلور، 2008). به طور کلی چهار نقطه کانونی در مورد برنامه بازآفرینی شهری وجود دارد:
تهران پایتخت 200 ساله ایران است و بیشتر میدانهای اولیه آن در دوره مدرن ساخته شدهاند. به دلیل تنش همه جانبه اش بین «سنت عمیق و مدرنیته وحشی» (بیات، 1389) شناخته شده است (باقری، 1393). در قرن بیستم، میادین شهری تهران مکررا به عنوان فضاهای رقابت سیاسی مورد استفاده قرار گرفته است. در حالی که پادشاهان از آنها برای نمایش قدرت خود استفاده می کردند، توده های انقلابی از آنها به عنوان محل ملاقات خود برای به چالش کشیدن مقامات استفاده می کردند. در این
این پژوهش با استفاده از روش کیفی به بررسی ابعاد حافظه جمعی میدان با توجه به تجربیات شرکت کنندگان در تحقیق می پردازد. جمع آوری داده ها در دو مرحله انجام می شود. در مرحله اول، مطالعه روی میز با انجام بررسی ادبیات حافظه جمعی، آمیخته با مطالعات در زمینههای تاریخی سایت و تجزیه و تحلیل منابع اینترنتی، اسناد، متون و اسناد مرتبط انجام میشود. نتیجه یک سری سؤالات باز برای مصاحبه بود:
شرکت کنندگان پژوهش در میدان بهارستان در مصاحبه های خود در مورد میدان، ویژگی های متفاوت حافظه جمعی را ارائه کردند. بنابراین، از تحلیل محتوای کیفی مصاحبههای متنی برای استخراج مقولههای اصلی مرتبط با مدل مفهومی پیشنهادی ویژگیهای حافظه جمعی در قالب چهار موضوع کلی شامل مکان، فعالیت/رویداد، تاریخ و تصاویر/ارزشهای شخصی استفاده شد.
در مرحله دوم مطالعه، استخراج مفاهیم انجام شد
این پژوهش سعی دارد ویژگیهایی را که حافظه جمعی را برای کمک به سیاستهای بازآفرینی شهری در میدان بهارستان تهران بازتولید میکنند، بررسی کند. این مطالعه نشان میدهد که مردم تاریخ گذشته میدانها را از طریق مکان، فعالیتها، تاریخ و ارزشهای شخصی به یاد میآورند. ابعاد حافظه جمعی به طرق مختلف توسط شرکت کنندگان این مطالعه به عنوان بسط انواع تجربیات و رویدادهای گروهی از طریق تصاویر ساکنان بیان شد. در این راستا عناصر تاثیرگذار