48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
سنگاپور برای تبدیل شدن به یک شهر رنسانس برای هنرها، مدتهاست که به ابزارهای جهانی مانند زیرساخت های نمادین و رویدادهای فرهنگی بین المللی متکی بوده است. از اوایل دهه 2010، در کنار به رسمیت شناختن گروه های غیر جریان اصلی در زندگی فرهنگی شهر، تغییر به سمت منافع عمومی پدیدار شد. این مقاله گرافیتی و هنر خیابانی در سنگاپور و تصدیق اخیر آنها را به عنوان یک خرده فرهنگ نوظهور در این کشور در نظر می گیرد. این دامنه دو جانبه است، اولاً بر سیاستهای دولتی در مورد هنر عمومی و استقبال از گرافیتی و هنر خیابانی در سالهای اخیر و ثانیاً واکنش هنرمندان به استقبال دولت. در حالی که برخی از هنرمندان در برابر ادغام مقاومت می کنند، برخی دیگر فرصت هایی استراتژیک برای نمایش آثار خود تحت مجوز رسمی دارند. این نتیجه گیری سه موضوع خاص را در مورد پذیرش خرده فرهنگی در سنگاپور برجسته می کند و راه پیش رو برای تحقیقات بیشتر در مورد تغییرات خرده فرهنگی در شهرهای جهانی شدن را نشان می دهد.
در سال 2017، دو قطعه «هنر» نه تنها در مورد ظاهر آثار، بلکه همچنین در مورد نحوه واکنش دولت به آنها در سنگاپور علاقه بسیاری را برانگیخت. اولین مورد که توسط Or Beng Kooi در سال 2016 ایجاد شد، نصب اسباببازیها و مجسمههایی بود که او در طول سالها جمعآوری کرده بود و در یک فضای مشترک در یک بلوک مسکونی در شهرک مسکونی Yishun برپا شد. دومی که توسط دانشجوی هنر پریاگ ایتا دیا در سال 2017 تولید شد، شامل ورق طلا بود که روی پلکانی در یک بلوک مسکونی جالان بسار چسبانده شده بود. هر دو قطعه مورد اقبال عمومی قرار گرفتند، اولی به دلیل جذابیت کیچ و دومی برای روشن کردن یک محیط سودمند. با این حال، از آنجایی که هر دو اثر بدون مجوز دولت نصب شده بودند، به ترتیب در فوریه و مارس 2017 پاکسازی شدند. شورای شهر نی سون در کنار گذاشتن کار Or’s توضیح داد: “اقلام خطر آتش سوزی و ایمنی دارند و ما به ساکنان توصیه می کنیم اقلام خود را در عرشه های خالی یا نقاط تجمع اجتماعی نگهداری نکنند” (Zaccheus, 2017, p. B10). شورای شهر جالان بسار که آثار دیا را پاکسازی کرد، توصیه کرد که آثار هنری بر اساس آییننامه املاک مشترک و فضاهای باز مجاز نیستند (تان، 2017).
دیا از دیدن برچیده شدن کارش پشیمان شد، اما به دنبال مجوز رسمی نشد. او توضیح داد: «مردم اکنون به این فضا میآیند، اکنون با دید دیگری به راه پله نگاه میکنند، راه پله را تحسین میکنند. به نوعی به فضا احترام می گذارند…. من به عنوان یک هنرمند تعجب می کنم که چرا همه چیز باید مجوز بگیرد. اگر من (به دنبال اجازه) بودم، انجام آن هیچ هیجانی نداشت. من در فرآیند هنرسازی خود به آن آدرنالین نیاز دارم» (به نقل از تان، 2017، ص A6). Dia و Or با تعریف دقیق گرافیتیست یا هنرمند خیابانی نیستند و ممکن است آثار آنها به جای گرافیتی یا هنر خیابانی به عنوان هنر عمومی غیرقانونی توصیف شود. 1 با این وجود، نصب خود به خودی آثار آنها و برچیدن سریع آنها با چندین موضوع مهم در هنر عمومی در سنگاپور طنین انداز می شود. آنها شامل قانونی شدن هنر در فضاهای عمومی، نقش مقررات دولتی و واکنش هنرمندان به تحریم های دولتی است.
سنگاپور مدتهاست بر سرمایهگذاریهای زیرساختی در قالب موزهها و مناطق هنری و همچنین رویدادهای بینالمللی برای پیشبرد دیدگاه فرهنگی خود متکی بوده است (چانگ، 2016؛ MITA، 2000). از اوایل دهه 2010، در کنار به رسمیت شناختن گروههای غیر اصلی، تغییری به سمت تامین منافع تودههای مردم پدیدار شد. بسیاری از شهرها صحنههای خردهفرهنگی را بهعنوان شاخصهای خلاقیت دنیوی و خونسردی شهری انتخاب کردهاند. چنین استقبالی همچنین راه هایی را برای شمول اجتماعی گروه های حاشیه ای فراهم می کند. این مقاله به پدیده اخیر گرافیتی و هنر خیابانی در سنگاپور و اعتراف دولت از این هنرمندان به عنوان یک گروه خرده فرهنگی نوظهور می پردازد. مربوط به این مطالعه «هنر عمومی»، «هنر خیابانی» و «گرافیتی» است. در بخش بعدی، تمایز بین این اصطلاحات همراه با مفهوم سازی پذیرش خرده فرهنگی در شهرهای جهانی روشن خواهد شد. دلایل و روند در آغوش گرفتن نیز مورد بحث قرار گرفته است. در ادامه، روشهای تحقیق تحقیق توضیح داده شده و دو سایت مورد خاص توجیه میشوند. بخش اصلی مقاله سپس به یک تفسیر تجربی دوگانه اختصاص مییابد: (الف) سیاست و انگیزههای دولتی در پذیرش هنر عمومی به طور کلی، و گرافیتی و هنر خیابانی به طور خاص. و (ب) واکنش هنرمندان به مقررات دولتی و جاه طلبی های جهانی. در حالی که برخی از هنرمندان مخالف هر شکلی از ادغام دولت هستند، برخی دیگر فرصت هایی را برای نمایش آثار خود در فضاهای عمومی استراتژی می کنند. نتیجه گیری راه های بیشتری برای درک بهتر تکامل خرده فرهنگ ها در زمینه های جهان شهری و جهانی شدن فرهنگی-اجتماعی ترسیم می کند.
برای درک خرده فرهنگ های مختلف هنری در شهرها، ابتدا باید بین گرافیتی، هنر خیابانی و هنر عمومی تمایز قائل شد. گرافیتی ممکن است به عنوان نوشته های ناخواسته بر روی سطوح عمومی به شکل “تگ” (امضا) و “پرتاب” (امضا با حروف حباب شکل) و اغلب با استفاده از نشانگرها و اسپری های آئروسل تعریف شود (فرل، 1993). گرافیتی که برای اولین بار در دهه 1960 در شهرهای ایالات متحده شناسایی شد، با اسپری نقاشی جوانان شهری به عنوان ابراز خشم یا برای ابراز خشم مرتبط شد.
راهرو راه آهن و خط حاجی (در کامپونگ گلم) دو مکان کلیدی هنر خیابانی نوظهور در سنگاپور هستند. کریدور ریلی یک نوار 24 کیلومتری است که زمانی به عنوان خط راه آهن سنگاپور را به مالزی متصل می کرد و با بسته شدن آن در سال 2011 امکان استفاده های جدید را فراهم کرد. در سال 2014، دولت اجازه داد تا از دو دیوار در امتداد راهرو برای کارهای هنری استفاده شود و RSCLS (یک گروه هنری خیابانی محلی) در سال 2014 برای مدیریت برنامهها و آثار عمومی انتخاب شد. کامپونگ گلم محله ای تاریخی است که قدمت آن به قرن بیستم می رسد
تحول در برنامه ها و سیاست های دولت در این بخش بررسی می شود. 3 از آنجایی که در سنگاپور هیچ سیاستی بر خیابان/گرافیتی/هنر عمومی حاکم نیست، سیاستها و برنامههای مختلفی که بر این اشکال هنری تأثیر میگذارند، معرفی شدهاند. در طول سالها، تصور محدودی از هنر عمومی در سنگاپور (شامل تنها مجسمهها) بوده است.
مفهوم پساگرافیتی (دیکنز، 2008) تأثیرات قانونی شدن و پذیرش خرده فرهنگی را در بر می گیرد. همه هنرمندان به یک شکل تحت تأثیر سیاست های در حال تغییر قرار نمی گیرند. در حالی که برخی قانونی کردن دیوارها را به عنوان تأیید دولت برای کار خود میدانستند، برخی دیگر از این روند احساس ضعف میکردند. یکی از هنرمندان در پاسخ به طرح کریدور ریلی خاطرنشان کرد که دو نوع واکنش وجود داشت:
برای برخی، تمرکز اصلی آنها فقط خرابکاری است، بنابراین مخالف کارهای سفارشی هستند زیرا
… مانند هر چیز دیگری، هنگامی که فرهنگ ضد انبوه شد، و به طور گسترده پذیرفته شد، دیگر سرد نمی شود و لبه خود را از دست می دهد. این همان چیزی است که من احساس می کنم برای گرافیتی در سنگاپور اتفاق می افتد. (مصاحبه با هنرمند، 10 سپتامبر 2014)
این مقاله با Or و Dia، دو هنرمند خودخوانده که آثارشان در فضاهای مسکونی سنگاپور توسط دولت برچیده شد، آغاز شد. زمانی که در ژانویه تا مارس 2018، آقای اُر فضایی برای نصب مجدد «برج» اسباببازیها و مجسمههایش به او اعطا شد، با یک یادداشت نیمه شیرین به پایان میرسد.