48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
بخش غیررسمی در شهرهای کشورهای در حال توسعه اغلب از منشور فقر شهری، طرد اجتماعی و ادغام اجتماعی محدود و فقدان قدرت تحلیل میشود. در حالی که چنین موضوعاتی در ادبیات توسعه توجه قابل توجهی را به خود جلب کرده است، به نظر می رسد سهم این بخش در حکمرانی شهری و موانع مشارکت اجتماعی آن در فرآیند حکمرانی شهری، برخورد معرفتی نسبتا کمی داشته باشد. بنابراین هدف این مقاله بررسی انتقادی وضعیت مدیریت زباله جامد (SWM) در حکمرانی شهری و محدودیتهای مشارکت بخش غیررسمی پسماند در اداره شهر آبا، نیجریه است. مقاله ای که حول کمپین جهانی حاکمیت شهری تنظیم شده است بر اساس یک نظرسنجی و بحث های گروهی متمرکز (FGDs) با کارگران غیررسمی پسماند، و مصاحبه با اطلاعات کلیدی (KIIs) با کارشناسان سیاست های محیطی و توسعه است. یافتهها نشان میدهد که این بخش در عین حال که مشارکتهای توسعهای واضح را ارائه میکند در سیاست و عمل SWM به رسمیت شناخته نمیشود. همچنین مشخص شد که این بخش فاقد آموزش، خودسازماندهی و دانش حقوق شهروندی برای فرآیند مشارکت اجتماعی موثر است. این مطالعه در حالی که استدلال می کند که مشارکت اجتماعی مؤثر مستلزم یک محیط حمایتی و اراده سیاسی است، به عظمت موانع موجود در بخش غیررسمی زباله اذعان می کند، اما نشان می دهد که ابتکارات نوآوری اجتماعی به طور بالقوه می تواند با روندهای طرد اجتماعی مقابله کند و شمول اجتماعی بیشتر کارگران غیررسمی زباله را تقویت کند. مداخلات برای تقویت حاکمیت و توسعه زباله جامد توسط بخش غیررسمی زباله در آبا، نیجریه نیز پیشنهاد شده است.
◄ تعامل فرآیندهای حکمرانی شهری با بخش غیررسمی بازیافت زباله در آبا مورد بررسی قرار گرفته است. ◄ آسیب پذیری معیشت کارگران پسماند غیررسمی شهر آبا با ویژگی های اجتماعی – اقتصادی آنها مرتبط است. ◄ چهار گروه از موانع مانع مشارکت بخش در حکمرانی شهری می شود. ◄ مشارکت اجتماعی مؤثر مستلزم یک محیط حمایتی و اراده سیاسی است. ◄ ابتکارات نوآوری اجتماعی به طور بالقوه می تواند مشارکت اجتماعی کارگران پسماند را در حکمرانی شهری بهبود بخشد.
مدیریت پسماند جامد (SWM) یک مسئله شهری است که اغلب به عنوان شاخصی برای کیفیت حاکمیت شهر عمل می کند (Scheinberg, Wilson, & Rodic-Wiersma, 2010a). در بسیاری از شهرهای کشورهای در حال توسعه، بخش غیررسمی نقش مهمی را در مدیریت زباله های جامد ایفا می کند. این بخش گاهی اوقات خدماتی را ارائه می دهد که دولت های محلی و شرکت های رسمی قادر به ارائه آنها به روشی پایدار نیستند (Scheinberg et al., 2010b) در حالی که بخش عمومی اغلب به تقاضای فزاینده SWM در بسیاری از شهرهای کشورهای در حال توسعه پاسخ ضعیفی داده است (احمد و علی). ، 2004). متأسفانه، مشارکت بخش غیررسمی در مدیریت پسماند جامد تا حد زیادی مورد تایید قرار نگرفته است (Myllylä S, 2001, Nzeadibe, 2009a, Wilson et al., 2006). مطالعات همچنین تمایل دارند بخش غیررسمی را از منشور فقر شهری، طرد اجتماعی و ادغام اجتماعی محدود و فقدان قدرت تحلیل کنند. به عنوان مثال، به نظر می رسد تحقیقات در مورد بازیافت زباله های غیررسمی در نیجریه شهری اغلب بر عدم رضایت در جنبه های اجتماعی-اقتصادی، فضایی، بهداشت عمومی و زیست محیطی تجارت بازیافت تمرکز دارد (آداما، 2011، آدیمی و همکاران، 2001، آگونوامبا، 2003). , Ezeah et al., 2009, Kofoworola, 2007, Muoghalu and Okoye, 2010, Nzeadibe, 2009a, Nzeadibe, 2009b, Nzeadibe and Ajaero, 2011, Nzeadibe and Eziuzor Nzeadibe and Eziuzor, 2006, 2006. جالب است که سهم این بخش در حکمرانی محلی و موانع مشارکت اجتماعی آن در فرآیند حکمرانی شهری توجه معرفتشناختی نسبتا کمی داشته است.
مشارکت اجتماعی ممکن است به این معنا درک شود که ذینفعان به طور مستقیم یا غیرمستقیم درگیر هستند (یا بوده اند) یا تحت تأثیر توسعه قرار گرفته اند (یا بوده اند) (براون، 2010، ص 779). در این زمینه، El Razak و El Ela (2011) بر این عقیده هستند که اشکالی که فرآیند مشارکت اجتماعی می تواند داشته باشد ممکن است شامل ارائه اطلاعاتی باشد که می تواند به مردم در حل مسئله کمک کند. مشورت و جستوجوی و تشویق بازخورد مردم؛ تعامل مستقیم با جامعه و مردم و همکاری از طریق ایجاد یک مشارکت پایدار با جامعه و آغاز فرآیند توسعه فراگیر ایدهها، تصمیمها و جایگزینها. چنین رویکردی میتواند جوامع محلی را برای مشارکت در سیاستگذاری و تصمیمگیری توانمند کند (ص.2). آیا می توان این را در مورد کارگران غیررسمی زباله در نیجریه گفت که علاوه بر بازیگران فعال در فضای اقتصادی شهری، یک گروه اجتماعی متمایز و اغلب ناهمگون نیز هستند؟
ممکن است استدلال شود که با توجه به اینکه گفتمان در مورد بخش زباله غیررسمی در نیجریه شهری عمدتاً از منظر فقر و طرد اجتماعی شکل گرفته است، توجه کافی به تعاملات فرآیندهای حکمرانی شهری و سیاست از جمله ماهیت و میزان مقررات دولتی نشده است. ماهیت روابط دولت – جامعه مدنی و پیوندهای بازیگران مختلف با بخش غیررسمی پسماند در فرآیند تصمیمگیری (آداما، 2011، نزادیبه و آنیادیک، 2010). در نتیجه، بورس تحصیلی موجود در زمینه مشارکت اجتماعی بخش غیررسمی در حکمرانی شهری و معیشت در بخش زباله در نیجریه بسیار کافی نیست.
توجه به این مشاهدات که فرآیندهای حاکمیت مشارکتی در سرتاسر جهان به عنوان ابزاری برای مقابله با جهانی به سرعت در حال تغییر، از جمله محیط در حال تغییر، مورد نیاز است (سوما و واتن، 2010)، و تلاش برای آغاز دیدگاهی انسانشناختی و همچنین جامعتر در مورد غیررسمی. بخش بازیافت در نیجریه، این مطالعه در شهر آبا، نیجریه انجام شد که در آن فعالیتهای اقتصادی غیررسمی بخش بزرگی از اقتصاد شهری را تشکیل میدهند و در عین حال معیشت بخش قابل توجهی از جمعیت را نیز تامین میکنند (Meagher, 2009, Meagher, 2010, Meagher ، 2011).
هدف از این مطالعه بررسی تعامل فرآیندهای حکمرانی شهری با بخش غیررسمی بازیافت زباله و برجسته کردن موانع مشارکت این بخش در اداره شهر آبا بود. این مطالعه همچنین به دنبال شناسایی نقاط ورودی مناسب برای مداخله توسعه احتمالی برای تقویت معیشت و مدیریت پسماند جامد در آبا، نیجریه بود.
چارچوب تحلیلی به کار رفته در این مطالعه، کمپین جهانی حاکمیت شهری (برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد، 2002) است. این کمپین برای ترویج حکمرانی شهری پاسخگو و شفاف طراحی شده است که به همه بخشهای جامعه، بهویژه فقرای شهری پاسخ میدهد و به نفع آن است و برای ریشهکن کردن همه اشکال محرومیت تلاش میکند. هدف آن بهبود کیفیت زندگی در شهرها، به ویژه برای فقرا و حاشیه نشینان، از طریق بهبود حکومت محلی است (برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد، 2000، ص 198).
بدیهی است که از آنجایی که شهرها دارای پتانسیل فوقالعادهای بهعنوان موتورهای توسعه اقتصادی و اجتماعی، ایجاد شغل و ایجاد ایدهها از طریق صرفهجویی در مقیاس و فرهنگهای مدنی خلاقانه و نوآورانه هستند (برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد، 2002، ص 7)، همچنین میتوانند ایجاد و تشدید کنند. طرد اجتماعی، انکار مزایای زندگی شهری برای فقرا، زنان، جوانان، و اقلیت های مذهبی یا قومیتی و دیگر گروه های به حاشیه رانده شده (برنامه اسکان انسانی سازمان ملل متحد، 2002، ص 11). هدف این بخش، قرار دادن فعالیت های اغلب بدخیم بخش مدیریت غیررسمی پسماند جامد در چارچوب حکمرانی خوب شهری است.
هدف کمپین جهانی حاکمیت شهری کاهش فقر شهری از طریق حکمرانی خوب شهری است (برنامه اسکان انسانی سازمان ملل متحد، 2002، ص 12). هدف آن افزایش ظرفیت دولت های محلی و سایر ذینفعان برای اعمال حکمرانی خوب شهری و افزایش آگاهی و حمایت از حکمرانی خوب شهری در سراسر جهان است. این کمپین توجه را بر نیازهای فقرای شهری طرد شده متمرکز می کند و فرآیندهای تصمیم گیری فراگیر را به عنوان یک استراتژی عملی برای تبدیل هنجارهای حکمرانی خوب شهری به عمل ترویج می کند (ص 14).
برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد (2002) بیان می کند که حکومت شهری خوب با اصول پایداری، تابعیت، برابری، کارایی، شفافیت و پاسخگویی، مشارکت مدنی و شهروندی و امنیت مشخص می شود و این اصول به یکدیگر وابسته هستند و متقابلاً تقویت می شوند. فراگیر بودن منعکس کننده چشم انداز و استراتژی کمپین برای تحقق «شهر فراگیر» است، یعنی مکانی که در آن همه، صرف نظر از ثروت، جنسیت، سن، نژاد یا مذهب، قادر به مشارکت سازنده و مثبت در فرصتهایی هستند که شهرها ارائه میکنند. (ص 11).
SWM عملکرد مهم شهرها است و ارائه کارآمد SWM و خدمات مرتبط می تواند به عنوان شاخصی برای حکمرانی شهری خوب عمل کند (Gunsilius & Whiteman, 2010). برای اینکه حکمرانی پسماند جامد در شهرها مؤثر واقع شود، باید اصول حاکمیت شهری خوب را که در بالا ذکر شد، در بر گیرد. شایان ذکر است، با این حال، در حالی که بخش غیررسمی پسماند اغلب از جریان اصلی فرآیندهای حکمرانی شهری در نیجریه حذف شده است (Nzeadibe & Anyadike, 2010)، در جاهای دیگر نشان داده شده است که رویکردهای اجتماعی فراگیر برای مدیریت زباله جامد و بازیافت درگیر کردن بخش غیررسمی در شهرهای کم درآمد و متوسط می تواند به نتایج چشمگیری دست یابد (Scheinberg et al., 2010a, Scheinberg et al., 2010b). به این ترتیب، سهم حاکمیتی بخش غیررسمی در SWM را نمی توان به عنوان بی اهمیت رد کرد.
مهمتر از آن، در حالی که درک فزاینده ای وجود داشته است که غیررسمی نشان دهنده شیوه جدیدی از شهرنشینی است، و اکثریت جمعیت جهان در حال حاضر تمایل به “غیررسمی” بودن به جای “رسمی” دارند، مشاهده Revell (2010) در مورد بیهودگی حذف مستمر بخش غیررسمی از تجزیه و تحلیل شهرها در مدلهای فعلی برنامهریزی شهری و حکمرانی کاملاً مناسب و آموزنده به نظر میرسد. اگر هدف کمپین جهانی حکمروایی شهری کاهش فقر شهری از طریق حکمرانی خوب شهری در شهر فراگیر است، پس بخش غیررسمی پسماند سزاوار توجه دقیقتر در سیاستگذاری و برنامهریزی توسعه شهری است. جالب توجه است، برخی از ابزارهای تحقق اصول حکمرانی خوب شهری به وضوح تشخیص می دهند که حمایت از سیاست از بخش غیررسمی در مناطق شهری برای کاهش فقر ضروری است (برنامه اسکان انسانی سازمان ملل متحد، 2002، ص 19-29).
این مداخله مفهومی به دنبال برجسته کردن ضرورت گنجاندن بخش غیررسمی پسماند جامد در حکمرانی شهری در شهر آبا و پیشنهاد گزینههای سیاستی برای بهبود مشارکت بخش غیررسمی در مدیریت پسماند جامد آبا، نیجریه با توجه به ارائه توصیههایی است. ممکن است برای شهرهای دیگر کشورهای در حال توسعه که با چالشهای حکمرانی شهری مشابه روبرو هستند، قابل اجرا باشد.
منطقه شهری آبا مرکز عصبی تجاری و صنعتی ایالت ابیا در جنوب شرقی نیجریه است که کالاها و خدمات را به مناطق شهری مجاور و بازارهای بین المللی ارائه می دهد (نوافور، 2002). بین عرض های جغرافیایی 5 o 6′ شمالی و 5 o 7′ شمالی و طول جغرافیایی 7 o 18′ شرقی و 7 o 22′ شرقی قرار دارد (شکل 1). منطقه مورد مطالعه مساحت تخمینی 95 کیلومتر مربع را پوشش می دهد (اوچگبو، 2009). این شامل کل مناطق حکومت محلی آبا شمالی و آبا جنوبی (LGAs) و بخش هایی از Osisioma و Ugwunagbo LGA است (شکل 2).
جمعیت آبا از اولین سرشماری که در سال 1931 در منطقه مورد مطالعه انجام شد به طور پیوسته در حال افزایش بوده است. در حدود 20 سال بین سرشماری های 1931 و 1952/53، جمعیت آبا از 13000 به 58000 نفر افزایش یافت (Okoye, 1975, 1975). 2002). تا سال 1953، آبا در میان مراکز شهری نیجریه با 50000 نفر یا بیشتر در شرق نیجریه طبقه بندی شد (East-Central State of Nigeria, 1972, Okoye, 1975). در سال 1963، جمعیت 131003 و 180558 نفر در سال 1973 بود (Okorafor, 1975). جمعیت آبا در سال 1991 به 494152 نفر رسید (کمیسیون ملی جمعیت، 1991). در سال 2006 آبا دارای جمعیت تخمینی 1022138 نفر بود (جمهوری فدرال نیجریه، 2009).
تکنیک های مختلفی برای بازیافت مواد توسط زباله جمع کن ها در آبا مشاهده شد. رایج ترین آنها جمع آوری مستقیم زباله از خیابان ها و زباله های شهری بود. در این روش، لاشخورها دست های خود را در انبوه زباله های مخلوط فرو می برند تا موادی را که تصور می کنند قابل بازیافت هستند بیرون بکشند. آنها گاهی اوقات از چوب، قلاب و میله برای تسهیل این روند بازیابی استفاده می کنند. آنها همچنین مواد را از وسایل نقلیه جمعآوری زباله شهری بازیابی میکنند و گاریهایی را که زبالهها را تخلیه میکنند، به محل تخلیه میبرند.
روش دیگر شامل آتش زدن زباله ها است. آتش روی اجزای قابل احتراق مانند چوب، پلاستیک و غیره می سوزد و قطعات غیر قابل احتراق مانند سیم فلزی و ضایعات باقی می ماند. در واقع این روش انتخابی برای کاهش حجم سایر ضایعات به منظور رسیدن به ضایعات است. با استفاده از این روش، ضایعات فلزی ممکن است از مواد با روکش پلاستیکی بیرونی و یک چارچوب فلزی داخلی بازیابی شود. چیدن معمولاً با چوب، قلاب و میله انجام می شود زیرا ممکن است این مواد در زمان چیدن در اثر سوختن قطعات قابل احتراق داغ شوند. انواع اصلی مواد جمع آوری شده و به زنجیره کالا منتقل می شود:
کارتن و مقوا
پلاستیک ها
بطری شیشه ای
ضایعات فلزات
مواد آلی
مبلمان خانگی
ضایعات ساخت و ساز و تخریب (C&D).
مواد آلومینیومی و قوطی های نوشیدنی
لاستیک و باتری کهنه
مواد بازیابی شده در کیسه های جوت و چرخ دستی ها به بازارها حمل می شوند (شکل 3). پردازش مواد بازیافتی شامل کاهش اندازه مکانیکی، شستشو و تمیز کردن، بسته بندی و انجام تعمیرات جزئی است. این عملیات به منظور افزایش ارزش بازار پسماندها یا تسهیل حمل و نقل و حمل آنها انجام می شود.
این پژوهش شامل دو مرحله جمع آوری داده ها یعنی مرحله کمی و کیفی می باشد. مرحله کمی شامل بررسی پرسشنامه ای از چهارصد و یک (401) جمع کننده زباله و یکصد و نود و پنج (195) فروشنده زباله بود که به طور هدفمند نمونه برداری شدند و حجم نمونه کل 596 کارگر غیررسمی پسماند را نشان داد. 1 زبالهچینها و فروشندگان زباله در آبا محور این تحقیق بودند، زیرا آنها و فعالیتهای آنها عمدتاً تجارت بازیافت در شهر را هدایت میکنند. این نظرسنجی که با کمک چهار دستیار پژوهشی انجام شد، از طریق تجویز شفاهی پرسشنامه انجام شد. دستیاران پژوهشی که در طی یک مطالعه آزمایشی قبلی شناسایی شده بودند که با بخش غیررسمی پسماند تماس داشتند، برای تسهیل بحث ها و انجام نظرسنجی استخدام و آموزش دیدند.
مدیریت شفاهی پرسشنامه به زبان محلی، زبان ایگبو، که محقق و دستیاران پژوهشی به آن مسلط بودند، انجام شد. اکثر شرکت کنندگان در تحقیق افرادی با سطح سواد پایین بودند که رسانه اصلی ارتباط آنها ایگبو بود. سؤالات باز اجازه می دهد تا دیدگاه های شخصی بیان شود (Oelofse & Strydom، 2010).
مرحله دوم مطالعه از 2 بحث گروهی متمرکز 2 تک جنسیتی (FGDs) با جمع کننده های زباله در محل تخلیه زباله بارو، سایت اصلی دفع زباله شهر و مصاحبه با اطلاعات کلیدی تشکیل شد. هر یک از FGD ها از شش جمع کننده زباله تشکیل شده بود (6). نمونه گیری هدفمند استفاده شد و معیارهای انتخاب در دسترس بودن، آگاهی از موضوع که با مشارکت در فعالیت های جمع آوری زباله و تمایل به شرکت در FGD نشان داده شده است. FGDs در نوامبر 2010 در محل تخلیه چاله بارو، آبا برگزار شد. شکل 3 جمع کننده زباله و دستیاران تحقیقاتی را در طول یک FGD محل زباله نشان می دهد.
با توجه به این موضوع که درآمد روزانه لاشخورها به مدت زمانی که برای جمع آوری زباله اختصاص می دهند بستگی دارد، FGD ها به گونه ای طراحی شده اند که تقریباً 1 ساعت دوام داشته باشند تا از حداقل اختلال در فعالیت بازیافت زباله و پیگیری معیشت آنها اطمینان حاصل شود. بحثها در زمانی انجام شد که جمعکنندهها در اواسط بعد از ظهر استراحت داشتند و مایل بودند که اجازه دهند «کمی حواسپرتی» از کارشان ایجاد شود.
KII با فروشندگان عمده زباله منتخب در آبا و KII با کارشناسان سیاست های محیط زیست و توسعه، مقامات ارشد مقامات محلی، نماینده سازمان های غیردولتی و یک مشاور حقوقی بخشی از جمع آوری داده ها را تشکیل می دادند در حالی که ارزیابی نهادی/سیاست و بررسی ادبیات و اسناد مربوط به مدیریت زباله جامد (SWM) و بازیافت نیز انجام شد. نتایج دادههای کمی به صورت درصد ساده ارائه میشوند در حالی که دادههای کیفی به عنوان مضامین در جداول مرتب شدهاند.
بخش بزرگی از جمعآوران زباله در آبا (9/66 درصد) کمتر از آن درآمد داشتند
روزانه 2000 که معادل 13 دلار در روز است. به طور مشابه، حدود یک سوم فروشندگان زباله کمتر از آن درآمد داشتند
روزانه 4000 که تقریباً 26 دلار آمریکا است در حالی که حدود 28 درصد از فروشندگان کمتر از آن درآمد داشتند
روزانه 2000 میانگین درآمد روزانه زبالهچینهای شهر آبا بود
1643.47 (حدود 11 دلار آمریکا) و میانگین درآمد روزانه دلالان زباله
2775.97 (تقریباً 19 دلار آمریکا). جدول 1 توزیع درصد جمع کننده ها و
بخش های قبلی وضعیت SWM در حکمرانی شهر آبا و دخالت بخش غیررسمی در حکمرانی پسماند جامد را بررسی کرده اند. این تحقیق همچنین به محدودیتهای مشارکت بخش در حکمرانی شهری در شهر اشاره کرده است.
از این نظرسنجی مشخص شد که 20 درصد از جمع کننده ها اظهار داشتند که حتی اگر کار دیگری به آنها پیشنهاد شود، جمع آوری زباله را متوقف نخواهند کرد. این به این معنی است که 80 درصد از آنها در صورت داشتن جایگزینی حاضر به جمع آوری زباله خواهند بود
این مطالعه وضعیت مدیریت پسماند جامد (SWM) در حکمرانی شهری و محدودیتهای مشارکت بخش غیررسمی پسماند در اداره شهر آبا، نیجریه را بررسی میکند. این مطالعه نشان داد که SWM در دستور کار حکمرانی شهر در رتبه پایینی قرار دارد و علیرغم اینکه بخش غیررسمی در سیاست SWM به رسمیت شناخته نشده است و به رغم مشارکت های حاکمیتی آن عمل نمی کند. این مطالعه محدودیتهای مشارکت اجتماعی در اداره شهر و معیشت شهری را توسط افراد غیررسمی طبقهبندی کرد