48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
گردشگری، یکی از مرتبط ترین صنایع در سراسر جهان، نقش کلیدی در توسعه و رقابت پذیری بسیاری از مناطق ایفا می کند. علیرغم بحث فزاینده در ادبیات در مورد خوشههای مبتنی بر میراث فرهنگی و گردشگری برای رقابت منطقهای، رابطه بین میراث فرهنگی و رقابت بهویژه با توجه به نقش میانجی گردشگری که ایفا میکند، بسیار ناشناخته باقی مانده است. هدف مقاله حاضر کشف شکلگیری و توسعه خوشههایی است که در آن گردشگری و میراث فرهنگی در یک مدار با فضیلت برای رقابت منطقهای درگیر میشوند. برای این منظور، مقاله بر اساس مطالعه موردی طولی خوشه موتور دره (در اطراف مودنا، در ایتالیا)، شکلگیری و توسعه آن را از سال 1999 تا 2011 نشان میدهد و تجزیه و تحلیل میکند. در مورد انتخاب شده، هویت منطقهای و میراث بر روی موتور صنعت ورزش از سال 1800 اجازه ایجاد شکل جدیدی از خوشه را داد که در آن شرکت های بزرگ در صنعت موتور، صنعتگران، سازمان های گردشگری، امکانات ورزشی، موسسات و میراث فرهنگی ملموس و ناملموس (موزه های شرکت ها و صنعت، مجموعه های خصوصی، آرشیو، تخصص و … شیوه ها) به طور سودمندی در یک مکانیسم خود تقویت کننده رقابت، که توسط جریان های گردشگری تغذیه می شود، به هم گره خورده اند. یافتههای کار ما به رهبران شهر و سیاستگذاران منطقهای کمک میکند تا شکلگیری و توسعه خوشههایی را درک کنند که در آن گردشگری با میراث فرهنگی برای رقابت منطقهای همافزایی دارد.
◄ ما نگاهی اکتشافی به شکلگیری و توسعه خوشههای فرهنگی ارائه میکنیم. ما یک تحلیل عمیق طولی از خوشه دره موتور (ایتالیا) را گزارش کردیم. ◄ گردشگری و میراث در یک مدار با فضیلت برای رقابت منطقه ای قرار می گیرند. ◄ الگویی برای درک شکل گیری و توسعه خوشه های فرهنگی. ◄ مسائل مربوط به سیاست در مورد چگونگی استفاده از میراث خاص برای رقابت.
سیاست گذاران بی وقفه به دنبال اشکال و ترتیباتی برای افزایش رفاه اجتماعی و اقتصادی شهرها و مناطق خود هستند. مطالعات بین المللی نشان می دهد که رونق یک مکان به طور مستقیم با رقابت پذیری آن ارتباط دارد (پورتر، 2008). در امتداد این خط، آگاهی رو به رشدی وجود دارد که مناطق ممکن است رقابت خود را با استفاده از میراث فرهنگی خود ایجاد کنند (ساساکی، 2004). به همین ترتیب، اجماع زیادی وجود دارد که گردشگری نقش کلیدی در توسعه و رقابت برخی از مناطق ایفا می کند (Lazzeretti & Petrillo, 2006)، به ویژه در رابطه با افزایش گردشگری میراث فرهنگی در ترتیبات خوشه ای (Cooke and Lazzeretti, 2008, Lazzeretti et al. .، 2008). اعتقاد بر این است که خوشهها رقابتپذیری منطقهای را افزایش میدهند، زیرا به فرآیندهای نوآورانه کمک میکنند، روابط با سایر نهادها را تسهیل میکنند، نیازهای مصرفکننده را بهتر میسازند، دانش و اطلاعات مورد نیاز برای توسعه را کانالیزه میکنند (Malmberg and Maskell, 2002, Porter, 2000, Porter, 2008, Porter, 2008). ، کتلز، 2011، پورتر و کتلز، 2009). نتیجه، بحث فزاینده ای در ادبیات مربوط به خوشه های گردشگری (گاهی اوقات با خوشه های فرهنگی همپوشانی دارند) و مدیریت مقصد به عنوان ابزاری برای رسیدن به رقابت منطقه ای است.
تحقیقات قبلی نشان میدهد که میراث فرهنگی در سطوح مختلف اقتصاد اهمیت فزایندهای پیدا کرده است (فلوریدا، 2002، هسموندهالگ، 2002، اسکات، 2002) و مناطق ممکن است رقابتپذیری خود را با استفاده از میراث فرهنگی خود ایجاد کنند (Bandarin et al., 2011, Boix). و همکاران، 2012، کوک و لازرتی، 2008، پریرا رادرز و فون اورز، 2011). ترتیبات خوشه ای می تواند رقابت و توسعه منطقه ای را تقویت کند (Ketels, 2011, Porter, 2008) و حتی فضاهایی را برای جوان سازی بافت های صنعتی تاریخی باز کند (Bailey et al., 2010, Kim, 2011, Santagata, 2002, Sasaki, 20,201, Sasaki, 2004 ). در نتیجه، چندین منطقه و شهر سیاستهای مبتنی بر فرهنگ را برای ابتکارات کارآفرینی پراکنده و خرد اتخاذ کردهاند که میتواند ترتیبات خوشهای را پیرامون بسیاری از داراییهای فرهنگی ایجاد کند (Mizzau and Montanari، 2008، Mommaas، 2004، Power and Scott، 2004، Sacco. و سگره، 2006، استرن و سیفرت، 2010). این رویکرد میراث فرهنگی را نه به عنوان یک وقف منابع صرفاً برای محافظت یا بهره برداری، بلکه به عنوان یک محرک برای شکل گیری و توسعه اشکال خوشه ای جدید که قادر به حفظ رقابت منطقه ای هستند تفسیر می کند (Zan, Bonini Baraldi, & Gordon, 2007). گردشگری از این نظر محوری است، زیرا دارایی های فرهنگی می توانند گردشگری را به یک مقصد خاص جذب کنند و گردشگری می تواند منابع جدید و تازه ای را برای بخش فرهنگی و کل منطقه به ارمغان بیاورد و خوشه ها را ایجاد کند و در نتیجه رقابت را تقویت کند (فریرا و استوائو، 2009). ، جکسون و مورفی، 2002، نوولی و همکاران، 2006). برخی از نویسندگان مفهوم سازی هایی را در مورد رقابت خوشه گردشگری پیشنهاد کرده اند (به عنوان مثال، Capone and Boix, 2007, Cunha and Cunha, 2005, Dwyer and Kim, 2003, Fernando and Long, 2012, Flowers and Easterling, 2006, Hawkins, al, 2004, .، 2010) یا رقابت خوشه ای فرهنگی (به عنوان مثال، Capone، 2008، Cinti، 2008، De Propris and Cooke، 2011، Lazzeretti و همکاران، 2008، Lorenzen and Frederiksen، 2008).
با این حال، علیرغم افزایش بحث در ادبیات میراث فرهنگی و خوشه های مبتنی بر گردشگری برای رقابت منطقه ای، بحث هنوز در مرحله جنینی خود است (Ferreira & Estevao, 2009) و رابطه بین میراث فرهنگی و رقابت به طور گسترده ای ناشناخته باقی مانده است، به ویژه در رابطه. با نقش واسطه ای که گردشگری بازی می کند. به همین ترتیب، شواهد تجربی در مورد این موضوع هنوز حکایتی و توصیفی است و موارد هنوز جنینی هستند.
هدف مقاله حاضر کمک به این بحث، ارائه نگاهی اکتشافی به شکلگیری و توسعه خوشههایی است که در آن گردشگری و میراث فرهنگی در یک مدار فضیلتانگیز برای رقابت منطقهای درگیر هستند. از آنجایی که این موضوع به طور گسترده در ادبیات نادیده گرفته شده است، شواهد تجربی و بینش مفهومی بیشتری را می طلبد. علاوه بر این، مقاله حاضر دیدگاهی فعالانه در بحث فوق الذکر دارد و در مورد افزایش اقتصادی میراث فرهنگی ناملموس به عنوان مسیری برای جوان سازی بخش های تولیدی بالغ بحث می کند.
این بحث بر اساس تجزیه و تحلیل خوشه دره موتور (در اطراف مودنا، در ایتالیا) است که در سطح بینالمللی به عنوان یک مورد برجسته برای بررسی سؤال تحقیقاتی فوق الذکر شناخته شده است (پورتر، 2010). این مقاله یک مطالعه موردی طولی از سال 1999 تا 2011 را گزارش میکند که شکلگیری و توسعه این خوشه را با توجه به سؤال تحقیقاتی زیر مورد مطالعه قرار میدهد: چگونه گردشگری میتواند با میراث فرهنگی در ایجاد یک خوشه رقابتی هم افزایی داشته باشد؟
در مورد انتخاب شده، هویت و میراث منطقه ای در صنعت ورزش موتوری از سال 1800 اجازه ایجاد شکل جدیدی از خوشه را داد که در آن شرکت های بزرگ در صنعت موتور، صنعتگران، سازمان های گردشگری، امکانات ورزشی، موسسات و میراث فرهنگی ملموس و ناملموس. (موزههای شرکتی و صنعتی، مجموعههای خصوصی، بایگانیها، تخصصها و شیوهها) در مکانیزم رقابتی خود تقویتکننده، که توسط جریانهای گردشگری پرورش مییابد، به نحو سودمندی با هم گره خوردهاند. تمرکز این مطالعه بر این است که چگونه گردشگری و میراث فرهنگی ممکن است در یک مدار با فضیلت در چارچوب ترتیبات خوشه ای برای رقابت منطقه ای و در نتیجه رونق درگیر شوند.
نتایج تجربی این مطالعه نشان میدهد که گردشگری و میراث فرهنگی ممکن است به شکل خوشهای در مدارهای فضیلتانگیز شرکت کنند و رقابت منطقهای را تقویت کنند.
سپس یافتهها به مدلی برای درک و توضیح شکلگیری و توسعه خوشههایی که گردشگری با میراث فرهنگی برای رقابت منطقهای همافزایی دارد، انتزاع میشوند.
این مقاله با مشارکت ها و پیشنهادهایی برای تحقیقات بیشتر و چالش های سیاستی به پایان می رسد. نتایج این مطالعه موردی به رهبران شهر و سیاستگذاران منطقهای کمک میکند تا بفهمند چگونه میتوانند از میراث فرهنگی صنعتی خاص برای رقابت منطقهای استفاده کنند، جایی که گردشگری نقش کلیدی در ایجاد یک خوشه در میان شرکتها، امکانات و مؤسسات از پیش موجود دارد.
ساختار مقاله به شرح زیر است. بخش اول این مقاله به طور خلاصه ادبیات مربوط به میراث فرهنگی، گردشگری و رقابت منطقه ای را با لنزهای مفهومی نظریه خوشه پورتر مرور می کند. در بخش دوم این مقاله به روش های تحقیق مورد استفاده (طراحی تحقیق، جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل داده ها) پرداخته می شود. بخش سوم تجزیه و تحلیل های انجام شده در مورد مطالعه موردی دره موتور را ارائه می دهد، که در آن بینش های نظری از داده ها استخراج شده و مورد بحث قرار می گیرد. این مقاله با بحث در مورد مشارکت ها و پیشرفت های آتی مطالعه حاضر، همراه با دستورالعمل هایی برای تحقیقات بیشتر، به پایان می رسد.
پس از چندین دهه غفلت نسبی، میراث فرهنگی اخیراً اهمیت فزایندهای در سطوح مختلف اقتصادی پیدا کرده است (فلوریدا، 2002، هسموندهالگ، 2002، اسکات، 2002). همانطور که Lazzeretti، Capone و Cinti (2011) پیشنهاد می کنند، رابطه بین فرهنگ و اقتصاد دستخوش تغییر مهمی در تمرکز شده است، از حفظ فرهنگ صرف به تقویت اقتصادی آن، که پیوندهای بین فرهنگ، جامعه و توسعه اقتصادی را آشکار می کند. (کوک و لازرتی، 2008،
طرح تحقیق این مطالعه بر روی یک رویکرد مطالعه موردی تکیه دارد (یین، 2003)، که بر اساس آن چندین روش و منابع تجربی به ارائه درک کل نگر از پدیده مورد علاقه کمک می کنند (ایزنهارت، 1989). طرح کلی تحقیق طولی است (پتیگرو، 1979)، از سال 1998 تا 2011، زیرا نگاهی شفاف به شکل گیری و توسعه خوشه دره موتور در طول زمان ارائه می دهد.
این مطالعه بر تحقیقات کیفی و گسترده موتور تکیه دارد
تجربه دره موتور (در منطقه مودنا در ایتالیا) معیاری برای یادگیری چگونگی مشارکت گردشگری و میراث فرهنگی در یک مدار با فضیلت برای رقابت منطقهای و در نتیجه شکوفایی است. در آن صورت، هویت و میراث منطقهای در صنعت موتور ورزشی اجازه ایجاد شکل جدیدی از خوشه را داد که در آن شرکتهای بزرگ در این صنعت، صنعتگران، سازمانهای گردشگری، امکانات ورزشی، مؤسسات و سازمانهای فرهنگی (شرکتها و موزههای صنعتی) در آن حضور دارند.
مورد Motor Valley نشان میدهد که چگونه میتوان از محدودیتهای رویکردهای «کتاب آشپزی» (پرات، 2010) برای رقابت منطقهای مبتنی بر میراث فرهنگی مبتنی بر نام تجاری صرف، یا قرار دادن منطقهای بازاریابی، فرار کرد و رویکرد سیستمیتری را که منجر به تشکیل و توسعه یک خوشه که در آن گردشگری با میراث فرهنگی برای رقابت منطقه ای هم افزایی داشته باشد. این مورد بسیار عجیب و غریب است زیرا در منطقه محدود جغرافیایی یک تجمع منحصر به فرد از