48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
صنایع فرهنگی به طور محکم در دستور کار توسعه اقتصادی معاصر قرار گرفته اند. اما دستور کار خلاق و تجهیزات آن اغلب در زیر چتر بزرگی تصور می شود که گاهی اوقات ترکیب صنایع و مشاغلی را که بخش فرهنگی در شهرهای مختلف را تشکیل می دهند نادیده می گیرند. در این مقاله، ما به روشی نگاه می کنیم که در آن سرمایه فرهنگی به طور مشخص به مکان خاصی اختصاص دارد. با باز کردن آرایش شغلی و صنعتی بخشهای هنری و فرهنگی در لسآنجلس و نیویورک، مطالعه میکنیم که چگونه سرمایه فرهنگی آنها تابعی از مزیتها و نیازهای مهارتی منحصربهفرد هر شهر است و نه صرفاً محصول «هنر». ما متوجه شدیم که فرهنگیان در هر شهر در صنایع بسیار متفاوتی کار می کنند. ما در نظر می گیریم که چگونه ترکیب مهارت و صنعتی که هر شهر دارد، مسیرهای توسعه منحصر به فرد را نشان می دهد. به طور گسترده تر، ما حدس می زنیم که چگونه این تفاوت های ظریف ممکن است تمایز فرهنگی هر شهر را توضیح دهد.
◄ این گزارش ترکیب صنایع و مشاغلی را که بخش فرهنگی را در شهرهای مختلف تشکیل میدهند، بررسی میکند تا به روشی که سرمایه فرهنگی به طور مشخص به مکان خاصی اختصاص دارد، نگاه کند. ◄ باز کردن آرایش شغلی و صنعتی بخشهای هنری و فرهنگی در لسآنجلس و نیویورک، شباهتها و تفاوتهای بین بخش «هنر» هر شهر را نشان میدهد. ◄ ترکیب مهارت و صنعتی که هر شهر دارد، مسیرهای توسعه منحصر به فردی را نشان می دهد که منجر به تمایز هر شهر می شود.
صنایع فرهنگی و «هنرها» به طور گستردهتر به عوامل مهمی در برنامه توسعه اقتصادی شهری تبدیل شدهاند (ایوانز، 2009). تأثیر درک شده هنرها بر توسعه اقتصادی چهار راه را کاهش می دهد: گردشگری (ایوانز، 2003، گروداچ، 2010، استروم، 2002)، توسعه مجدد فضای صنعتی و محله های آسیب دیده (لوید، 2005، زوکین، 1989) و به عنوان بخشی از ” شهر مصرفکننده» که هنرها را بخشی از رویکرد رفاه محور گستردهتر میداند (فلوریدا، 2002، گلیسر و همکاران، 2001). بالاخره آنجاست
هدف مقایسه و تقابل خوشه های فرهنگی شهر نیویورک و لس آنجلس به داده های منسجم و قابل مقایسه نیاز دارد. داده های مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل این مناطق شهری از سه منبع به دست آمده است: توزیع صنعت و شغل مشترک (Census PUMS)، شغل (OES از اداره آمار کار)، و صنعت توسط استخدام و شرکت (الگوهای کسب و کار شهرستان، NAICS). داده های دقیق PUMS فقط از سال 2000 در دسترس است. داده های OES و CBP از سال 2005 برای گنجاندن استفاده می شود.
نیویورک و لس آنجلس به طور گسترده به دلیل تمرکز زیادشان در هنر و صنایع فرهنگی مستند شده اند (Currid, 2006, Currid and Williams, 2010, Molotch, 1996). به طور سطحی، لس آنجلس و نیویورک توزیع بسیار مشابهی از هنرمندان و صنایع فرهنگی را در میان نیروهای کار گستردهتر خود به نمایش میگذارند. از نظر شغلی، نوازندگان و خوانندگان، مجریان و رقصندگان تقریباً به طور یکسان در هر شهر متمرکز هستند. نوازندگان و خوانندگان بیشترین سهم را دارند
تحلیل ضریب مکان این شهرها نشان میدهد که بیشتر فعالیتهای هنری شهری و تمرکز در دو مرکز هنری مرکزی رخ میدهد: نیویورک و لس آنجلس. میانگین LQ برای این مشاغل برای هر دو شهر نیویورک و لس آنجلس 1.5 است. بالاترین میانگین LQ بعدی برای واشنگتن دی سی 1.3 و برای بوستون 1.0 است. میانگین LQ بر اساس اشتغال در صنعت برای لس آنجلس (2.4)، اورلاندو (1.7)، نیویورک (1.5) و سیاتل و سانفرانسیسکو (1.4) بالاترین میزان است. مانند
در این مقاله ما به دنبال بازگشایی تفاوت های فرهنگی گسسته بین نیویورک و لس آنجلس، مراکز هنری و فرهنگی قدیمی ایالات متحده هستیم. ما از این تحلیل آرایش شغلی و صنعتی آنها برای توضیح تخصص خاص آنها و چگونگی ایجاد چنین تخصصی استفاده می کنیم. این تحقیق همچنین ترکیب صنایع فرهنگی در هر شهر را باز می کند. در حالی که قدرت لس آنجلس در فیلم و موقعیت نیویورک به عنوان یک طراحی مد و هنرهای زیبا