48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
مقدمه:
ناحیه ای که آزتک و مایای باستانی را تشکیل می داد و در حال حاضرعموماٌ امریکای میانی نامیده می شود نواحی جنوبی و شرقی مکزیک ، سراسر گواتمالا ، بلایز و ال سالوادر ، هندوراس غربی و جنوبی و سمت اقیانوس آرام امریکای مرکزی تا شبه جزیره نیکویا در کاستاریکا را شامل می شود ، مردمان امریکای میانی ، یک سلسله خصوصیات فرهنگی مشترک داشتند . تقویم های ۲۶۰و۳۶۵ روزه که یک دوره طولانی حدوداً ۵۲ ساله را ثبت می کرد ، نوشته های هیروگلیف مانند ، کتاب های تا شونده وسالن های توپ بازی با فضاهای دایره شکل در وسط، از جمله این مشترکات بود
مکزیک:
• مکزیک تاریخی کهن دارد که نخستین نشانه های آن به حدود ۵ هزار سال پیش از میلاد باز می گردد. مهمترین تمدن هایی که قرون متمادی در مکزیک وجود داشتند عبارتند از: مایا، آزتک، تولتک، و ناهواتل که آثار مهمی از آنها تاکنون باقی مانده است. مردم بومی مکزیک، سرخپوستانی بودند که در طول تاریخ خود امپراتوری مهمی را تشکیل دادند که آخرین آن امپراتوری آزتک بود.
آزتک ها از حدود سال ۱۴۲۸ تا سال ۱۵۲۱ یعنی هنگامی که در جنگ با اسپانیایی ها شکست خوردند در اکثر نواحی ای که امروزه مکزیک نامیده می شود حکومت می کردند.
• در اوج قدرتشان سرزمینی را که از دره مکزیک در شرق مکزیک مرکزی تا خلیج مکزیک و جنوب گواتمالاکشیده می شود تحت سلطه خود داشتند.
• آنها شهرهای بزرگی ساختند و یک ساختار مذهبی ، سیاسی و اجتماعی پیچیده به وجود آوردند. پایتخت آنها تنوچتیتلان (Tenochtitlan) نام داشت که امروزه شهر مکزیکو سیتی در آن منطقه قرار دارد.
تنوچتیتلان در زمان حمله اسپانیایی ها احتمالاً بزرگترین شهر جهان بوده است.
• یک مجموعه معبد بسیار بزرگ، یک قصر سلطنتی و تعداد زیادی کانال آب در آن قرار داشت.
• پس از شکست از اسپانیایی ها امپراتوری آزتک نابود شد ولی تمدن آنها تأثیر بسیار زیادی بر فرهنگ مکزیکی ها داشت.
• امروزه بیش از یک میلیون مکزیکی به زبان ناهواتل( Nahuatl) صحبت می کنند.
• در شهر مکزیکو سیتی حفاری هایی برای یافتن پایه های کشف نشده معبد، مجسمه ها، جواهرات و دیگر دست ساخته های مربوط به تمدن آزتک ها صورت گرفته است و هنوز ادامه دارد.
محوطه تاریخی تیوتیهوکان در مکزیک آثاری تاریخی مانند هرم ها و مقبره های تاریخی با قدمتی بیش از یک هزار و ۳۰۰ سال را دارد.
• شهر تیو تیهو کان (Teotihuacan) در ۵۰ کیلومتری شمال شرقی مکزیکوسیتی – پایتخت کشور مکزیک – واقع شده است.
• این شهر باستانی در فاصله بین قرن های اول تا هفتم بعد از میلاد مسیح(ع) ساخته شده است. شهر تاریخی تیهو تیهوکان منطقه ای بسیار وسیع را در بر گرفته و شامل تعداد زیادی معبد متعلق به خدای خدایان از دیدگاه قوم آزتک و هرم های متعلق به ماه و خورشید است که بر اساس یک طرح نمادین و با استفاده از قوانین هندسی در کنار یکدیگر ساخته شده اند.
یادبود ملی خرابه های آزتک (Aztec Ruins National Monument) در منطقه ای در حدود ۱۲۹ هکتار در شمال غربی شهر مکزیکوسیتی قرار دارد. این یادبود در سال ۱۹۲۳ تأسیس شده است و حاوی خرابه هایی مربوط به جامعه پوبلو( Pueblo) از سرخ پوستان بومی آمریکا می باشد که به اشتباه خرابه های آزتک نامیده شده است با این حال امروزه یکی از جاذبه های مهم توریستی مکزیک به شمار می رود.
• در مقایسه با سومر و دیگر تمدن های اولیه دنیای قدیم، تمدن های آمریکای میانی نسبتاً جدید هستند. و فرهنگ اولمک نخستین فرهنگ عمده این منطقه است.
• تمدن اولمک ساختمان هایی آئینی و پیکره هایی یادمانی از خود برجای گذاشته است. بسیاری از مضمون ها و خدایان اسطوره ای آزتک از دیگر فرهنگ های آمریکای میانی گرفته شده است، اما برخی اسطوره ها مطلقاً آزتکی هستندـ بویژه سرچشمه های اسطوره ای اویتسیلوپوچتلی در مونته کوتپک که منشور مقدس توسعه طلبی دولت آزتک بود.
• تضاد شب و روز یکی از اساسی ترین تقبل های اندیشه آمریکای میانی است.
• ملاحظات جغرافیایی:
• مکزیک با ۵۴۷، ۹۷۲، ۱ کیلومتر مربع وسعت (چهاردهمین کشور جهان) در نیمکره شمالی،نیمکره غربی،در امریکای مرکزی و در کنار اقیانوس کبیر، دریای کارائیب و خلیج مکزیک، و در همسایگی کشورهای ایالات متحده امریکا در شمال و گواتمالا و بلیز در جنوب شرقی واقع شده است.مکزیک کشوری نیمه کوهستانی و فلاتی بوده.
• جلگه های آن عمدتاٌ در کناره ها واقع شده اند. بیابانها نیز قسمتهایی از مکزیک را شامل میشوند. از مهمترین رودهای آن میتوان از:
• ریوگرانده، لرما، اوسوماسینتا، گریخالوا، پانوکو، بالزاس و سانتیاگو نامبرد. آب و هوای آن در نواحی مرتفع معتدل کوهستانی و در سایر نواحی گرم و مرطوب و یا خشک است.
•
• تاریخچه :
• آزتکها، یک تمدن مزوآمریکایی را در مکزیک مرکزی شامل میشدند که دارای اسطوره بسیار غنی بودند. آزتکاتل به زبان خود آزتکها یعنی ناهواتل ، در لغت به معنی افرادی است که ازآزتلان (سرزمین افسانهای آزتکها) میآمدند. آزتکها خود را بیشتر مکزیکا صدا میکردند، که از آن امروزه نام کشور مکزیک مشتق شدهاست. سال ۱۸۱۰ ، طبیعتشناس پروسی الکساندر فون هولمولدت برای اولین بار لفظ مدرن آزتک را برای این تمدن و یا ملّت، ابداع کرد.
• پایتخت آزتکها تنوچتتلان نام داشت و از سال۱۳۲۵ تا ۱۵۲۱، دوازده نفر بر آن فرمانروایی کردند. پس از جنگهای خونین، در ۱۳ اوت ۱۵۲۱ ، آخرین حکمران آزتکها خود را تسلیم اسپانیایی هاکرد.
• فرهنگ :
• اینان پرستشگاهها و برجها و خانههای بسیاری را با مصالح سنگی ساخته بودند . در رشته نجوم، حقوق و حکومت ، پیشرفت کرده بودند . در بسیاری از هنرها و پیشهها صاحب مهارت شده بودند . به موسیقی ، رقص، نمایشنامه، و ادبیات علاقهمند بودند.
• گذشته از اینها آزتکها چندین باغ گیاه شناسی یا گیاه پروری داشتند که اروپائیها تا آن زمان با چنین چیزی آشنا نشده بودند.
• در سرزمین آزتکها شبکه بزرگی برای آبیاری زمینهای کشاورزی ایجاد شده بود. صنعت بافندگی ، شکل گرفته بود.
• در میان این مردم ، تاسیساتی مانند تیمارستان با پزشکان و جراحان متخصص وجود داشت. اینان تمدنی بس شگفت انگیز داشتند.
• در سال ۱۵۱۹ میلادی یک ملوان اسپانیائی به نام ارناندو کورتز همراه با ارتشی کوچک ، به آزتکها حمله کرد . او پس از نبردهای سخت و خونین توانست قدرت و حکومت آزتکها را سرنگون و نابود کند . آنگاه اسپانیائیها مکزیک را جزئی از سرزمین امپراتوری اسپانیا بشمار آوردند .
• ولی امروزه نیز بسیاری از سرخ پوستان ساکن مکزیک به زبان آزتک سخن میگویند .
• مکزیک امروزی و مکزیکیهای معاصر از اینکه به آزتکها تعلق دارند بر خود میبالند . آنها توانستهاند بسیاری از شیوههای زندگی ، آداب و رسوم آزتکها را تا امروز حفظ کنند .
• برخی از واژههای آزتک نه فقط در میان مکزیکیها یافت میشوند بلکه به زبانهای بزرگ مانند زبان انگلیسی نیز راه یافتهاند . از میان این واژهها میتوان به chocolate (= شکلات) ، tomato (= گوجه فرنگی) ، ocelot (= گربه پلنگی) ، coyote (= کایوت) ، avocado (= درخت آوکادو) و برخی واژههای دیگر اشاره کرد .
• بدین ترتیب ، با آنکه قدرت و حکومت امپراتوری آزتکهای باستان در چهارصد و اندی سال پیش از این نابود شد ، تاثیرشان در جنبههای گوناگون زندگی فرهنگی ملت مکزیک همچنان زندهاست .
• اساطیر قوم مایا تحت تأثیر و نفوذ حرکت ستارگان قرار داشته اند که این خود نشان دهنده تمایل فرهنگی این قوم به نجوم می باشد. آنها تبحر خود را در ریاضی و نجوم با پدید آوردن انواع تقویم با ضریب خطای بسیار ناچیز، نشان داده اند که در میان انواع آنها، یک تقویم نجومی (مکانیکی) بسیار بحث برانگیز شده و مورد توجه متخصصین قرار گرفته.
این تقویم دارای نقطه شروع و پایان (دوره تقریبأ ۶۰۰۰ ساله) است و همین اعلام صریح پایان تاریخ تقویم (۲۱ دسامبر ۲۰۱۲) باعث شده تا خیلی از افراد، با توجه به پیش بینی های نجومی صحیحی که توسط این قوم صورت گرفته، پایان تقویم را معادل با پایان جهان اعلام کنند. اما می شود یک نکته را دراین ارتباط مورد توجه و نظرقرار داد و آن اینست که باتوجه به جهان بینی اساطیری – نجومی قوم مایا، احتمالأ تاریخ انتهای تقویم، با یک پدیده نجومی نادر همراه خواهد بود.
• یکی از معروفترین نمادهای مکزیک باستان ، طرح مدور پیچیدهای است به نام سنگ تقویمی آزتک.
• تقویمهای دیواری و زیر سیگاریها که آراسته به این تصویر گذشته مکزیک هستند، در سرتاسر جهان به خانهها را مییابند.
سنگ تقویمی آزتک ، در حقیقت اصلا تقویم نیست بلکه نماد عظیمی است که بر روی ۲۴۰۰۰ کیلوگرم سنگ بازالت زیتونی که زمانی در مکان مهمی در محوطه مرکزی مقدسش پایتخت آزتک یعنی تنوچ تیتلان (Tenoch titlan) قرار داشت، حکاکی شده بود.
• سنگ تقویمی نیز همچون بیشتر قسمتهای این شهر در زیر خرده سنگها و ویرانهها و در زیر خیابان و ساختمانهای شهر مستعمراتی مکزیکوسیتی مدفون شد.
• اما در ۱۷ دسامبر ۱۷۹۰ ئدر حین حفاری زوکالو (Zocalo) یا میدان اصلی و مرمت کلیسای جامع ، این تندیس عظیم با ۴ متر قطر ، دوباره بر روی زمین آورده شد.
• نام دیگر این تندیس “سنگ خورشیدها” میباشد و صورتک مرکزی ، مدتها با عنوان تصویری از توناتیو (Tonaiuh) خورشید حال حاضر آن زمان ، شناخته میشد.
• سنتهای آزتک :
• در سنت آزتک ، توناتیو در ردیفی از خورشیدها ، خورشید پنجم بود که هر یک از این خورشیدها حاکم بر دوره قبلی بود که فاجعهای در آن روی میداد و خورشید بعدی جایگزین آن میشد.
• مطابق با لیندا دلوس سولس (Leyenda de los Soles) یعنی “افسانه خورشیدها”دوره نخست به دوره ۴ پلنگ معروف بود.
• در این دوره تسکات لیپوکا (Tezcat lipoca) حاکم بود و پلنگهای وحشی هر موجود زندهای را میبلعیدند. در پایان ، پلنگها خودشان از بین میروند و دوره بزرگ دیگری یعنی ۴ باد آغاز میگردد، این خورشید توسط تند بادها کنار میرود و دوره جهانی سوم ، یعنی ۴ باران در پی آن میآید. باران آتشین شاید استعارهای برای فوران آتشفشان یا احتمالا برای روشنایی تندر طوفانی مصیبت بار بوده است که خورشید سوم را از میان میبرد و دوره چهارم یا ۴ آب آغاز میشود.
• آن نیز سرانجام پایان مییابد و کسانی که در آن زمان زندگی میکردند، سیلی عظیم هلاک میشدند. با مرگ خورشید چهارم ، توناتیو از تخت زمان کیهانی بالا میرود تا بر دوره پنجم یعنی ۴ حرکت ، حکمرانی کند.
• طرح روی سنگ :
• در مجموع طرح روی “سنگ تقویمی آزتک” یک کیهان نما است، تصویری فشرده و نمادین از جهان کیهان نمایی که در واقع یک تصویر یا نقشه از کیهان نیست، بلکه تصویری از نظم کیهانی است. از طریق جهت یابی در فضا و تکریم زمان ، سنگ تقویمی آزتک ، مفاهیم را از قلمرو زمینی ، برتری سیاسی و کارگزاران مقدس کیهان ، یکپارچه میکند. این نماد ، کیهانی – نجومی – اسطورهای – مذهبی است. این نماد از ساختار حقیقی جهان ، مشروعیت حق حکومت کردن آزتک را طلب میکند.
• اقوام مایا و آزتک اسطوره های خود را در رسانه های گوناگون از جمله کتاب های تهیه شده از پوست آهو، گلدان های منقوش، کنده کاری بر استخوان و چوب و کنده کاری یادمانی بر سنگ ثبت می کردند و در کنار این نوشته ها نیز تصاویری همراهند.
• تمدن مایا:
• تمدنی که پر از ظلم و خونریزی و تباهی بود…. مایا (عروس باران): قرنها پیش از پیداش مسحیت در اروپا، قبایل متمدنی در دره های حاصلخیز و جنگلهای سرسبز آمریکای مرکزی و جنوبی زندگی می کردند که در کشاورزی ، معماری ، علوم ، ریاضی و ستاره شناسی به پیشرفتهای زیادی رسیده بودند .
• از جمله این قبایل میتوان ” مایا ، اینکا ، آزتک و تولتکس ” را نام برد .
به نظر بعضی از باستانشناسان مایا تمدنی بوده پیشرفته دارای تقویمی دقیق. مردم مایا دارای خط بودند به مانند مصریان باستان که به هیروگلیف مایا معروف است و از تعدادی اشکال تشکیل شده است که از آن در نوشتن حرفهای خود استفاده می کردند.
• قبیله ” مایا ” ، خورشید را به خدایی برگزیده بودند و آن را پرستش می کردند ، به همین جهت خود را ” فرزندان خورشید ” می نامیدند . آنان خدایان دیگری نیز داشتند، از جمله خدای باران ، خدای جنگل و ….
در تمدن مایا اعتقادات عامل متحد کننده جامعه بود.
• اگر چه بازرگانی وسائلی برای مایاها فراهم آورد تا تمدن خود را پایه ریزی کنند ،اما تمام طبقات اجتماع از شاه و طبقات نخبه گرفته تا روستاییان همه اعتقادات مشترکی داشتند.
• باورهای پیچیده:
• درک دیدگاه مایاها درباره هستی، برای ذهن مغرب زمینی دشوار است. مایاها در اساس باور داشتند که دو بُعد یا دو دنیا وجود دارد: دنیایی دیگر که مخصوص خدایان است ، و دنیای انسانها. این دو دنیا در سه حوزه ظاهر می شدند: ۱ _ آسمانها یا دنیای بالایی که مسکن خدایان آسمانی بود ، ۲ _ زمین یا دنیای میانی که مسکن مایاها بود و ۳_ دنیای زیرین که ” زیبالبا ” نیز خوانده می شد و مسکن خدایان زیرزمینی و روح انسانهای مرده بود. قلمرو آسمانی شامل سیزده طبقه بود ، قلمرو زیرزمینی نُه طبقه داشت ، فرمانروایی هر یک از طبقات بر عهده یکی از خدایان بود ، ولی خدایان دیگری نیز ساکن آن بودند . به عبارت دیگر قلمرو خدایان نیز دارای همان نظام سلسله مراتبی و درجه بندی قلمروی انسانها است .
مایاها در مورد وضعیت زمین در جهان هستی و ارتباط خدایان با این وضعیت نیز دیدگاه پیچیده ای داشتند ،مایکل دی کو در مورد این مسئله توضیح می دهد: ” با اطلاعات ناچیز و متناقضی که ما در دست داریم بسیار دشوار است که بتوان فلسفه آنان را درباره نظام هستی بازسازی و بیان کرد ، ولی آنها ظاهرا کره زمین را مسطّح و نه گِرد می دانستند با چهار گوشه که هر گوشه ای یکی از جهات اصلی را نمایان می کرد ، ضمنا هر یک از جهات چهار گانه رنگ ویژه ای هم برای خود داشت : رنگ سرخ برای مشرق ، رنگ سفید برای شمال ، رنگ سیاه برای مغرب ، و رنگ زرد برای جنوب ، و رنگ سبز هم برای مرکز همه آنها .
• آسمان چند رنگ بود و از چهار سو ، توسط چهار خدا با رنگ های متناسب و شایسته آنان حمایت می شد . از سویی طبق باور مایاها, آسمان را در بالا چهار درخت با رنگ و جنس مختلف نسبت به یکدیگر نگه می داشت و یک درخت با رنگ ویژه ابریشم سبز در مرکز قرار گرفته بود.
• دنیای زیرین:
• در مورد ماهیت دنیای زیرزمینی در نزد مایاها نیز دانشمندان امروزی اختلاف نظر دارند. اسپانیایی هایی که سرزمین مایاها را تصرف کردند نوشته بودند که از دید مایاها زندگی پس از مرگ یک دنیای زیرزمینی است که مکان های مختلفی دارد و مردگان شادمانه و خوشحال یا دردمندانه و در رنج تا ابد در آنجا ساکن می شوند . به زبان دیگر دنیای زیرین مایاها با نظرات و مفاهیم زندگی پس از مرگ در نزد مسیحیان شباهت هایی داشت ،به این ترتیب که مردمان خوب در بهشت پاداش می گیرند و بدکاران برای همیشه در دوزخ رنج و عذاب خواهند دید . به همین دلیل پاره ای از کارشناسان ظّن می برند که روایت اسپانیایی ها در این باره ، آگاهانه یا ناخودآگاهانه ، انعکاس نظر نویسندگان اروپایی است و باورهای مسیحی را در درون باورهای مایا جای داده اند. پاره ای دیگر از کارشناسان با این نظر مخالفند و میگویند گزارش اسپانیایی ها از باور مایاها در مورد آن دنیا ، دقیقا عقاید مایاها را منعکس می کند .در مورد جنبه های گوناگون مراسم مذهبی تدفین مردگان مایا نیز نزد کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد
• مثلا دکتر پیتر هاریسون در جریان حفاری یکی از گورهای گورستان تیکال چیز عجیبی پیدا کرد. جالب ترین نکته در این گور مشاهده دو ظرف کاشی بزرگ بود که یکی را بر روی سر جسد و دیگری را بر کمرش نهاده بودند . کاسه ای که بر روی سرش قرار داشت محتوی استخوان های خرد شده یک زن بزرگسال بود ، در حالی که کاسه قسمت پایین ، محتوی استخوانهای کودکی زیر یک سال بود. این نکته که این افراد چه کسانی بودنده اند سئوالات زیادی را بر می انگیزد. آیا می شود گفت که آنها زن و بچه او بوده اند، که با فشردن و له کردن آنان در ظرف،در کنار وی گذاشته شده اند تا او را در گور همراهی کنند؟هاریسون در گورستان تیکال شاهد راز و رمزهای دیگری نیز بود. او در مورد مزار یکی از شاهان چنین می نویسد: فرمانروا پس از مرگ قطع عضو شده بود، جمجمه و استخوانهای ران وی همراه جسد دفن نشده بودند . اکنون ما می دانیم که این قسمت های مهم بدن ، بعضی اوقات در خاکسپاری شاهان از بدن حذف می شده اند. این موضوعی درخور تحقیق است که چرا قسمتهای مشخصی از بدن انسان پاره ای اوقات به خاک سپرده نمی شد. آیا این قسمت ها به هنگام زنده بودن شخص بنا به عللی ، مثلا در جنگ قطع شده بود؟ و یا اینکه توسط دشمنان به عنوان غنیمت جنگی برداشته شده یا اینکه خانواده متوفی آن را به عنوان یادگار نزد خود نگه داشته بودند؟
• ” مایا “ها حدود سالهای نخستین پیدایش مسیحیت در اروپا، شروع به ساختن شهری بزرگ با ساختمانها و معبدهای عظیم کردند و زندگی خود را با جشنها و مراسم با شکوه رونق بخشیدند . آنها در این جشنها ، ماسک حیوانات به چهره می زدند و با خواندن سرود و زدن طبل ، به پایکوبی می پرداختند تا خدایان کوچک و بزرگ خود را ستایش کنند.
به درستی معلوم نیست چه شد و چه پیش آمد که مایا ها دل از آن همه نعمت ، رفاه و زندگی آسوده بر کندند و دست به یک مهاجرت گروهی و ناگهانی به سوی جنگلهای شمال زدند . دلیل این مهاجرت مرموز ، شاید شیوع نوعی بیماری مرگبار مثلا طاعون یا وقوع تغییرات ناگهانی آب وهوا ، و شاید هم بروز قحطی و خشکسالی بوده است . به هر روی ، دلیل واقعی این مهاجرت مرموز و ناگهانی هنوز معلوم نیست و شاید هم هرگز روشن نشود .
• “مایا “ها با این مهاجرت ، سالها در جنگلها و کوهها ودره ها سرگردان بودند . هر گروه به سویی و هر دسته در جهتی پیش می رفت . بر اساس مدارک و شواهد تاریخی ، بزرگترین گروه مهاجر از قوم مایا ، در محلی که امروز یوکاتان نامیده می شود ، سکونت گزیدند و شهر شگفت انگیز چی چن ایتزا را به وجود آوردند .
• زیبایی و شوکت این شهر به قدری خیره کننده بود که حسادت و کینه دیگر قبایل را برانگیخت .
• سرانجام در سال ۱۲۰۰ میلادی ، این شهر درگیر جنگ خونین با اقوام وحشی شد و چون اهالی آن از عهده دفاع از خود برنیامدند ، یک بار دیگر همچون اجداد خود خانه و زندگی خود را بر جای گذاشتند و رفتند .
• بدین سان ، چی چن ایتزا به غارت رفت و خانه ها ومعبدها ، ستونها و مجسمه های آن شهر خالی از سکنه ، در اعماق جنگل از نظر ناپدید شد.
از این ماجرا ، ۳۵۰ سال گذشت . در سال ۱۵۴۱ جهانگشایان اسپانیایی به امریکای جنوبی و مرکزی یورش بردند و شهر یو کاتان به چنگ آنها افتاد . این زمان ، دیگر هیچ نام و نشانی از شهر چی چن ایتزا نمانده بود ، مگر قصه هایی بر زبان سالمندان بومی .
سربازان مهاجم اسپانیایی را کشیشی به نام دیه گو دولاندا همراهی می کرد . او به هر سرزمینی که قدم می نهاد ، به یادداشت برداری از آداب و رسوم مذهبی مردم آن منطقه می پرداخت.
• او در بازگشت به اسپانیا نتیجه تحقیقات خود را به صورت کتابی تنظیم کرد و به کتابخانه مرکزی سپرد ، به این امید که مورد توجه دانشمندان و باستانشناسان قرار گیرد.
• اما این کتاب جالب تا سیصد سال بعد هم خواننده ای نیافت ، زیرا کمتر کسی حاضر بود مطالب عجیب آن را درباره خدایان سرخپوستان امریکای جنوبی و آداب و سنن مربوط به آنها را بپذیرد و باور کند.
• باستانشناسان بزرگ جهان نیز در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ، بیشتر به فکر کشف آثار تمدنهایی از یونان ، روم و مصر بودند و توجهی به اعماق جنگلهای آمریکای جنوبی نداشتند.
اما سرانجام یک نفر پیدا شد که کتاب کشیش دیه گودولاندا را بخواند و اطمینان پیدا کند که مطالب آن حقایقی از گذشته های دور است .
• او ، یک جوان آمریکایی به نام ” ادوارد تامسون ” بود که شیفته ماجراهای نوشته شده در آن کتاب شد و با خود عهد بست که روزی به کشور مکزیک و شهر یوکاتان برود و تمدن مایا را کشف کند! مهمترین قدم در این راه ، یافتن آثار و بقایای شهر چی چن ایتزا در قلب جنگلهای مکزیک بود .
تامسون از خود پرسید : ” چی چن ایتزا ” چیست ؟
این کلمه بسیار قدیمی در زبان سرخپوستان مایا بود . تامسون سرانجام کشف کرد که ” ایتزا ” لقب فرمانروایان قوم مایا بوده و چی چن به معنای ” دهانه چاه ” است . او نتیجه گرفت که در شهر چی چن ایتزا چاههایی بوده که در زندگی ساکنان شهر اهمیت بسیار داشته است ، آنقدر که مراقبت از آن چاهها به فرمانروایان و حکمرانان سپرده می شده است .
دیه گو دو لاندا نیز در کتاب خود به وجود این چاهها اشاره کرده و از گودال عمیقی نام برده بود که در اع