48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
این مقاله به بررسی میزان مشارکت شرکتهای آلاینده تحت پوشش بزرگترین طرح تجارت انتشار آلایندههای چندملیتی جهان – طرح تجارت انتشار انتشار اتحادیه اروپا (EU ETS) – در اجتناب از مالیات شرکتها میپردازد . ما از افزایش ناگهانی و قابل توجه قیمت کربن پس از تصمیمات اتخاذ شده توسط شورای اتحادیه اروپا در 28 فوریه 2017 استفاده می کنیم و آزمایش می کنیم که آیا رفتار اجتناب از مالیات شرکت ها متعاقباً تغییر می کند یا خیر. ما متوجه شدیم که شرکتهایی که آلودگی شدید دارند، پس از این شوک قیمتی ناگهانی، بیشتر از مالیات شرکتها اجتناب میکنند. این پاسخ اجتناب از مالیات از نظر اقتصادی قابل توجه است زیرا تفاوت بین نرخ های مالیات موثر بین کم آلاینده ترین شرکت ها 5.13 درصد است. آزمونهای تکمیلی نشان میدهند که پاسخ اجتناب مالیاتی شرکتهای دارای آلودگی بیشتر به ساختار هزینه عملیاتی آنها بستگی دارد، در حالی که ما هیچ تفاوت قابلتوجهی در پاسخ اجتناب مالیاتی شرکت بسته به نیازهای مالی آنها پیدا نکردیم. علاوه بر این، شواهدی از نگرانیهای شهرت در تعدیل این رابطه پیدا میکنیم. تجزیه و تحلیل های اضافی همچنین نشان می دهد که افزایش نظارت داخلی و خارجی، همانطور که با کیفیت نظارتی بالاتر و استقلال هیئت مدیره منعکس می شود، واکنش اجتناب مالیاتی شرکت را کاهش می دهد. به طور کلی، یافتههای ما با این تصور سازگار است که شرکتها هزینههای کربن را به شکل مشارکتهای اجتماعی پایینتر به دولتها منتقل میکنند، در حالی که نظارت بیشتر داخلی و خارجی نقشی حیاتی در جلوگیری از این انتقال ایفا میکند.
مبارزه با تغییرات آب و هوایی باعث ایجاد مقررات زیست محیطی بی شماری توسط دولت ها در سراسر جهان شده است. اصل “آلاینده می پردازد” اغلب در مرکز چنین مقرراتی قرار دارد، که مستلزم آن است که کسانی که آلودگی منتشر می کنند باید هزینه عوامل خارجی تولید شده را در فرآیند تولید خود وارد کنند (Ambec and Ehlers, 2016؛ OECD, 1975). در این چارچوب، اتحادیه اروپا با معرفی طرح تجارت انتشار آلاینده های اتحادیه اروپا در سال 2005 (از این پس، EU ETS)، که در آن تاسیسات آلاینده نیاز به خرید حقوق انتشار دارند (نگاه کنید به Perino و Willner، 2017)، موضعی پیشرو اتخاذ کرده است، و بدین وسیله عوامل خارجی ناشی از فرآیند تولید با این حال، اتحادیه اروپا ETS از زمان آغاز به کار خود به طور مداوم با قیمت های کربن پایین به دلیل استفاده از کربن اضافی دست و پنجه نرم کرده است (Hu et al., 2015). نشست شورای اتحادیه اروپا که در 28 فوریه 2017 برگزار شد، نقطه عطفی در این زمینه بود (دی یونگه و همکاران، 2021). در این زمان، شورای اتحادیه اروپا مازاد ساختاری مجوز انتشار رایگان را که منجر به افزایش قیمت کربن شد، مورد بررسی قرار داد. با رایجتر شدن طرحهای معاملاتی مشابه در سراسر جهان، شناسایی این که چگونه چنین هزینههایی بر اقدامات شرکتها تأثیر میگذارد، ارزشمند است. در حالی که مقالات موجود پیامدهای طرحهای تجارت انتشار را بر تولید آلودگی یا نوآوری سبز مطالعه میکنند (Koch and Basse Mama، 2019؛ Patnaik، 2019؛ Venmans، 2012)، هدف ما کشف یکی از پیامدهای ناخواسته بالقوه آن است. به طور خاص، بررسی می کنیم که آیا تشدید ETS اتحادیه اروپا در سال 2017 باعث واکنش اجتناب مالیاتی توسط شرکت های تحت تأثیر شده است یا خیر.
بررسی ارتباط بین مداخلات دولتی در سیاستهای آب و هوایی که با اصل آلاینده میپردازد – مانند اتحادیه اروپا ETS – و اجتناب از مالیات شرکتها مهم است زیرا بر انتقال بالقوه هزینههای اجتماعی دلالت دارد. از آنجایی که مشارکت های مالیاتی برای مقاصد اجتماعی استفاده می شود، هرگونه اجتناب از مالیات می تواند به عنوان هزینه ای برای جامعه گسترده تر دیده شود (داولینگ، 2014). اگر شرکتهای آلاینده هزینههای اضافی ناشی از ETS اتحادیه اروپا را از طریق صرفهجویی در مالیات جبران کنند، آنگاه اثرات خارجی که بر مردم تحمیل میکنند به طور غیرمستقیم از طریق درآمدهای ناپدید شده دولت تامین میشود. علاوه بر این، جبران هزینههای خارجی با اجتناب از مالیات شرکتها، سؤالات اساسیتری را مطرح میکند که آیا طرحهای انتشار به تنهایی برای دستیابی به هدف اصلی خود، یعنی وارد کردن عوامل خارجی به فرآیند تصمیمگیری آلاینده، کافی هستند (OECD، 1975). پتانسیل انتقال این هزینه ها به جامعه، پویایی بازار را دور می زند و در نتیجه ممکن است اثربخشی این طرح ها را کاهش دهد.
با این حال، از نظر تئوری مبهم است که آیا شرکت ها واقعاً از اجتناب مالیاتی برای جبران افزایش هزینه های انتشار استفاده می کنند یا خیر. از یک طرف، اجتناب از مالیات همیشه یک فرآیند ساده نیست و این استراتژیها ممکن است پرهزینه نیز باشند، زیرا مستلزم هزینههای شهرت، هزینههای راهاندازی، هزینههای حسابرسی بالقوه و جریمههای مالی بالقوه هستند (دسای و دارماپالا، 2006؛ گراهام و همکاران .، 2014؛ رادکلیف و همکاران، 2018؛ ویلسون، 2009). از سوی دیگر، افزایش هزینه های داخلی سازی هزینه های انتشار به طور مستقیم به دلیل افزایش هزینه فروش، حاشیه های عملیاتی را کاهش می دهد. علاوه بر این، نیاز به انتقال به فرآیندهای تولید سبزتر و کمتر انتشار، احتمالاً نیاز اضافی به تأمین مالی شرکت را به همراه دارد. ادبیات مالیاتی قبلی نشان میدهد که شرکتها از اجتناب از مالیات شرکتی به عنوان روشی برای کاهش هزینهها برای جبران کاهش بازده قبل از مالیات استفاده میکنند (آرمسترانگ و همکاران، 2012) و به عنوان یک منبع تامین مالی داخلی برای ایجاد پسانداز مالیاتی نقدی (ادواردز و همکاران، 2016). . بر این اساس، مزایای بالقوه اجتناب مالیاتی ممکن است بر هزینههای بالقوه برتری داشته باشد و شرکتها را تشویق کند تا در اجتناب از مالیات شرکتی شرکت کنند.
برعکس، شرکتهای آلاینده ممکن است با افزایش پرداختهای مالیاتی خود به افزایش هزینههای کربن پاسخ دهند. ادبیات اخیر استدلال می کند که مداخلات سیاستی توسط دولت ها برای افزایش آگاهی در مورد عملکرد CSR شرکت ها استفاده می شود (روی و همکاران، 2022). از آنجایی که تغییر اساسی عملکرد زیست محیطی ممکن است در کوتاه مدت دشوار باشد، 1 آگاهی شرکت از تعهدات اجتماعی خود می تواند شرکت های آلاینده را تشویق کند تا سایر ابعاد عملکرد CSR خود را که به راحتی قابل تنظیم هستند، مانند افزایش مشارکت های مالیاتی خود، بهبود بخشند (هوی و همکاران .، 2013؛ لانیس و ریچاردسون، 2015). این پرداختهای مالیاتی بیشتر با این واقعیت تحریک میشوند که شرکتهای آلاینده ممکن است پس از شوک با نگرانیهای مشروعیت مواجه شوند. یعنی با توجه به افزایش آگاهی از وظایف زیست محیطی یک شرکت، شرکت های آلاینده تمایل بیشتری به جلب توجه دولت ها و سایر سهامداران دارند (داولینگ و گاردبرگ، 2012؛ لانیس و همکاران، 2019). ادبیات قبلی استدلال میکند که توجه بیشتر ذینفعان به اقدامات شرکتی به بررسی دقیق شرکتهایی که «سهم منصفانه» خود را به جامعه پرداخت میکنند نیز گسترش مییابد، که شرکتها را از انتقال هزینههای اضافی مربوط به تغییرات ETS اتحادیه اروپا به جامعه بازمیدارد و ممکن است باعث افزایش مالیات شود. پرداخت هایی برای حفظ مشروعیت خود به جامعه در کل (داولینگ، 2014؛ فلر و شانز، 2017؛ گراهام و همکاران، 2014). ابهام در مورد اینکه آیا شرکت ها اجتناب مالیاتی شرکتی خود را در نتیجه افزایش مقررات زیست محیطی تغییر می دهند یا نه، در نهایت یک بررسی تجربی را تضمین می کند.
ما دادههای انتشار را برای نمونهای از شرکتهای فهرست شده عمومی تحت پوشش ETS اتحادیه اروپا بهدست میآوریم، که مجموعاً مسئول تقریباً 46٪ از همه انتشارات تنظیمشده توسط EU ETS هستند. برای نمونه حاصل از 351 شرکت فهرست شده، ما از Worldscope برای استخراج اطلاعات خاص شرکت استفاده می کنیم. نتایج تجزیه و تحلیل چند متغیره ما کاهش معنیدار آماری را در نرخهای مالیات موثر برای شرکتهایی که بیشترین آلودگی را دارند در دوره پس از مداخله EU ETS نشان میدهد. این اثر از نظر اقتصادی قابل توجه است زیرا تفاوت در نرخهای مالیات مؤثر بین شرکتهای کم آلاینده و شرکتهای آلایندهترین شرکتها حدود 5.13 درصد است و در هنگام اندازهگیری اجتناب مالیاتی مطابق با اتوود و همکاران ثابت میماند. (2012).
ما یافتههای خود را در معرض تجزیه و تحلیلهای اضافی قرار میدهیم تا مکانیسمی را که با آن رابطه منفی خود را نشان میدهد بهتر درک کنیم. اول، همانطور که در بالا بحث شد، شرکت ها ممکن است بخواهند در اجتناب از مالیات شرکت ها برای جبران هزینه ها، بلکه به عنوان وسیله ای برای تامین مالی سرمایه گذاری ها شرکت کنند. برای این منظور، بررسی میکنیم که آیا این کانالها پاسخ اجتناب مالیاتی مشاهدهشده را تعدیل میکنند یا خیر. نتایج نشان میدهد که مشوقهای کاهش هزینه – که از طریق حاشیه سود عملیاتی و جریانهای نقدی عملیاتی اندازهگیری میشود- اجتناب از مالیات شرکت را در پاسخ به تشدید ETS اتحادیه اروپا تحریک میکند. با این حال، ما هیچ مدرک قابل توجهی پیدا نکردیم که انگیزه های مبتنی بر تأمین مالی نیز بر پاسخ مشاهده شده تأثیر بگذارد.
دوم، در حالی که اثر اصلی ما نشاندهنده افزایش تلاشهای اجتناب از مالیات است، ما بررسی میکنیم که مشروعیت و استدلالهای آگاهی اجتماعی تا چه حد میتوانند این اثر را کاهش دهند. ما نگرانیهای مربوط به مشروعیت را از طریق پوشش رسانهای شرکت و همچنین پوشش تحلیلگران بررسی میکنیم (به آلن و همکاران، 2016؛ آستین و ویلسون، 2017 مراجعه کنید). علاوه بر این، ما به صراحت برای افزایش کلی آگاهی اجتماعی شرکتها که توسط شوک ایجاد شده است، با نگاه کردن به تغییر میانگین امتیاز ESG شرکتها قبل و بعد از مداخله مطابق با Refinitiv آزمایش میکنیم. ما متوجه شدیم که پاسخ اجتناب مالیاتی تنها در نمونه فرعی شرکتهایی با نگرانیهای مربوط به مشروعیت پایین و جایی که عملاً تغییری در امتیاز ESG آنها وجود ندارد – یا کمی وجود دارد، وجود دارد. با این حال، تفاوت های آماری معنی دار تنها در یکی از سه مشخصات (پوشش رسانه ای) قابل تایید است. در مجموع، شواهدی از نگرانیهای مشروعیتی پیدا میکنیم که واکنش اجتناب مالیاتی شرکتها را در پرتو افزایش قیمت کربن کاهش میدهد.
در نهایت، ادبیات اجتناب از مالیات مدتهاست که اهمیت نظارت شرکتی را به عنوان یک شرط مرزی برای رفتار مالیاتی شرکت تأیید کرده است (نگاه کنید به Desai و Dharmapala، 2006؛ Hu و همکاران، 2021؛ Kaufmann و همکاران، 2011؛ Rego و Wilson. ، 2012؛ Zeng، 2019). بنابراین، بررسی میکنیم که چگونه مشارکت شرکتها در اجتناب از مالیات شرکتها با نظارت دولتی (اندازهگیری شده با کنترل فساد، اجرای مالیات مطابق با حاکمیت قانون، و تلاشهای زیستمحیطی دولتها) و نظارت داخلی (اندازهگیری شده با استقلال هیئت مدیره و دوگانگی مدیرعامل). نتایج این تحلیلهای اضافی نشان میدهد که رابطه بین شدت آلودگی و واکنش اجتناب مالیاتی شرکتی تنها در نمونه فرعی شرکتهایی با نظارت کم دولتی یا شرکتی رخ میدهد. این یافته ها با افزایش نظارت و کاهش میزان مطابقت شرکت های آلاینده با تغییرات در برنامه ریزی مالیاتی آنها سازگار است.
یافتههای ما به چندین روش به ادبیات کمک میکند. ابتدا، ما به ادبیات بررسی ارتباط بین مقررات زیست محیطی و اجتناب مالیاتی اضافه می کنیم (دیویس و همکاران، 2016؛ گنگ و همکاران، 2021؛ هوی و همکاران، 2013؛ لانیس و ریچاردسون، 2015؛ سیکا، 2011). یافتههای جمعی ما نشان میدهد که شرکتهای آلاینده بیشتر در اجتناب از مالیات به عنوان پاسخی به افزایش هزینههای انتشار کربن مشارکت میکنند. ما این یافتهها را بهعنوان شرکتهایی تفسیر میکنیم که هزینههای نظارتی زیستمحیطی اضافی را از طریق کاهش مشارکتهای مالیاتی به جامعه بازمیگردانند. تحلیلهای اضافی ما اهمیت انگیزههای کاهش هزینه را برای این منظور برجسته میکند و شواهدی را ارائه میدهد که نشان میدهد شرکتهایی که با هزینههای شهرت کمتری روبرو هستند، بیشتر در اجتناب از مالیات شرکت میکنند. علاوه بر این، متوجه میشویم که میزان استفاده شرکتهای آلاینده از اجتناب مالیاتی به عنوان مکانیزم واکنش، به مکانیسمهای نظارتی که در سطح ملی و سطح شرکت وجود دارد، بستگی دارد. یعنی اجرای مالیات کشورها، استقلال هیئت مدیره شرکت و قدرت اختیاری مدیر عامل بر میزان توسل شرکت به استراتژی های اجتناب از مالیات پس از تغییر ETS اتحادیه اروپا تأثیر می گذارد. از این رو، نظارت بیشتر بر موقعیت مالیاتی شرکت مانع از واکنش اجتناب مالیاتی شرکت می شود. ما فقط از یک مقاله دیگر آگاه هستیم که به بررسی چگونگی تأثیر مقررات زیست محیطی بر سطوح اجتناب از مالیات می پردازد. به دنبال معرفی محدودیت SO 2 در چین، گنگ و همکاران. (2021) افزایش اجتناب از مالیات شرکتی را مستند می کند که نویسندگان آن را به افزایش هزینه های عملیاتی نسبت می دهند. با این حال، یافتههای آنها قابل تعمیم به تنظیمات EU ETS نیست، زیرا دومی به نیروهای بازار اجازه میدهد قیمت CO 2 را به جای محدود کردن ظرفیت تولید تنظیم کنند. علاوه بر این، اجرای مالیات در چین در مقایسه با اتحادیه اروپا ضعیف تر است و اجتناب مالیاتی را به پدیده ای رایج در چین تبدیل می کند (چن، 2017).
سهم دوم به ادبیات بررسی رابطه بین رفتار پایدار شرکت و اجتناب از مالیات شرکت می افزاید. ادبیات قبلی شواهدی را برای یک رابطه مثبت (هوی و همکاران، 2013. لانیس و ریچاردسون، 2015)، و یک رابطه منفی (دیویس و همکاران، 2016؛ سیکا، 2011) مستند می کند. به این ترتیب، ماهیت رابطه گیج کننده باقی می ماند. یکی از انتقادهای مطالعات موجود این است که آنها یک فعالیت خاص را به صفر نمی رسانند، بلکه از معیارهای تجمعی برای رفتار پایدار استفاده می کنند (دیویس و همکاران، 2016؛ هوی و همکاران، 2013). بنابراین، این نتایج متضاد ممکن است از طریق پیوندهای مختلف بین پایداری و اجتناب مالیاتی بسته به فعالیت توضیح داده شود. علاوه بر این، مطالعات قبلی اشاره میکنند که آنها فقط ارتباطها را مشاهده میکنند، و در نتیجه نمیتوانند این تصور را که نتایج ناشی از تعصب خود انتخابی است را رد کنند (هوی و همکاران، 2013). این مطالعه با تمرکز بر یک فعالیت، یعنی گازهای گلخانهای، و با بررسی اینکه چگونه یک شوک برونزا به هزینههای تولید شرکت بر رابطه بین آلودگی و اجتناب مالیاتی تأثیر میگذارد، چنین انتقاداتی را دور میزند. در حالی که ما شواهد قانعکنندهای از استدلالهای مرتبط با هزینه را پیدا میکنیم که اجتناب مالیاتی را تعیین میکنند، شواهدی از هزینههای شهرت مییابیم که پاسخ اجتناب مالیاتی را تعدیل میکند. این نشان می دهد که ویژگی های ذاتی باید در هنگام مطالعه رابطه بین اقدامات مسئولیت پذیر اجتماعی و اجتناب از مالیات شرکت ها در نظر گرفته شود.
سهم نهایی ما مربوط به تنظیمکنندهها و سیاستگذارانی است که طرحهای تجارت انتشار را اجرا میکنند و در آن مداخله میکنند. مقاله ما یک پیامد ناخواسته مقررات زیست محیطی را نشان می دهد و نشان می دهد که، در حالی که دولت ها ممکن است جریانی از درآمد را به شکل کمک هزینه انتشار کربن دریافت کنند، ممکن است درآمد مالیات بر درآمد شرکت کاهش یابد. کاهش نشاندادهشده در نرخهای موثر مالیاتی قابل توجه است و از دیدگاه دولت، درک این نکته مهم است که طرحهای تجارت انتشار ممکن است هزینههای اجتماعی را به همراه داشته باشند. از این نظر، یافتههای ما این سؤال مهم را روشن میکند که آیا مزایای اقتصادی و اجتماعی بالقوه ناشی از اجرای ETS اتحادیه اروپا بر درآمد مالیاتی از دست رفته بیشتر است یا خیر. مهمتر از آن، نتایج مقاله ما همچنین سوالاتی را در رابطه با اثربخشی فعلی EU ETS به عنوان یک مکانیسم اصلاح رفتار شرکت مطرح میکند. به این معنا که اگر شرکتهای آلاینده هزینههای انتشار را به دولتها منتقل کنند، میزانی که طرحهای سقف و تجارت انگیزه کافی برای تسریع در سبزتر کردن و پایدارتر کردن فرآیندهای تولیدشان هستند، زیر سوال میرود. با این حال، یافتههای ما همچنین نشان میدهد که افزایش نظارت در قالب نظارت بیرونی و داخلی شرکتها ممکن است میزان مشارکت شرکتها در این رفتار نزدیکبینانه را کاهش دهد. بنابراین برای تنظیمکنندهها و سیاستگذاران جالب است که نقش نظارت شرکتی را هنگام اجرای طرحهای تجارت آلایندهها لحاظ کنند.
بقیه این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است: بخش 2 تنظیمات EU ETS را با جزئیات شرح می دهد، مروری بر ادبیات مربوطه ارائه می دهد و سؤال تحقیق را توسعه می دهد. بخش 3 داده ها و روش شناسی را ارائه می دهد و بخش 4 یافته های ما را ارائه می دهد. بخش 5 مطالعه را به پایان می رساند.
قبل از ارائه انگیزه نظری زیربنای کار خود، ما این بخش را با روشن کردن پیشینه سازمانی و تاریخچه سیستم ETS اتحادیه اروپا آغاز میکنیم و شوک مورد استفاده در این مقاله را توضیح میدهیم.
در زیر، جمعآوری دادهها را ارائه میکنیم و مدل به کار گرفته شده را برای آزمون سؤال تحقیق خود به تفصیل شرح میدهیم. ما بیشتر آمار خلاصه و همبستگی بین متغیرهای وابسته، مستقل و کنترلی خود را ارائه می دهیم. تعاریف دقیق متغیرها در جدول A1 پیوست ارائه شده است.
ما نتایج معادله را ارائه می کنیم. (1) در جدول 3، که در آن پانل A یافته ها را با استفاده از ETR و پانل B با استفاده از ATW نشان می دهد. در مدل (1) از پانل A، ما یک مدل ساده را به کار میگیریم که معیار رتبهبندی شدت آلودگی (RANK) خود را بر روی نرخ مؤثر مالیاتی (ETR) رگرسیون میکند، که برای آن یک رابطه منفی آماری معنیدار پیدا میکنیم. بنابراین در نگاه اول به نظر می رسد که رابطه مستقیمی بین آلودگی شرکت ها و اجتناب مالیاتی وجود دارد. این یافته در پانل B با استفاده از
این مقاله به بررسی این موضوع پرداخته است که آیا تشدید مقررات در مورد کمک هزینه کربن شرکت های فهرست شده عمومی باعث تغییر در رفتار اجتناب از مالیات شرکت ها شده است یا خیر. ما متوجه شدیم که شرکتهای آلودهکننده به دنبال افزایش قیمتهای انتشار کربن به دلیل تغییرات سیاستگذاری در ETS اتحادیه اروپا در سال 2017، در اجتناب از مالیات بیشتر شرکت خواهند کرد. ما تفاوت نرخ موثر مالیاتی 5.13 درصدی را بین آلاینده ترین شرکت ها و کم آلاینده ترین شرکت ها ثبت می کنیم. هدف تحلیل های تکمیلی