48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
توسعه شهر هوشمند به عنوان یک پاسخ مطلوب به چالش های شهرنشینی قرن بیست و یکم ظاهر شده است. طیف گستردهای از تعاریف در دهه گذشته ظاهر شد که شهر هوشمند را مشخص میکند، که عمدتاً توسط شرکتهای نخبه جهانی و دانشگاهیان با نفوذ ارائه شده است. به طور همزمان، مجموعهای از عبارات توسعه شهری مانند شهر دیجیتال، شهر دانش، شهر زیست محیطی به جای هم با شهر هوشمند استفاده میشود که به طور قابل توجهی خواندن این مفهوم را مبهم میکند. این مقاله، ابتدا استدلال می کند که تفسیر شهر هوشمند به ورودی و مشارکت ذینفعان محلی نیاز دارد و نیاز دارد. هدف این تحقیق ارائه یک چارچوب مبتنی بر شواهد برای به تصویر کشیدن ادراک بازیگران شهری محلی در هند نسبت به تفسیر آنها از شهرهای هوشمند با توجه به شرایط شهری موجود و پیشرفتهای پیشنهادی تحت مأموریت 100 شهر هوشمند است. این تحقیق همچنین پیوند زیربنایی بین شهر هوشمند و اقوام مفهومی آن را بررسی میکند و مواردی را که همگرایی قابل توجهی با دستور کار شهری در حال ظهور در مأموریت شهرهای هوشمند هند دارند، برجسته میکند. تجزیه و تحلیل ارائه شده در این مقاله نشان می دهد که برای ظهور به عنوان یک مفهوم کل نگر، مدل های تعریف شهرهای هوشمند باید با پایداری و مسائل جامعه، فراتر از استفاده از فناوری دیجیتال درگیر شوند. این تحقیق نشان می دهد که ذینفعان شهری هند به شدت مفهوم شهر هوشمند را با شهر پایدار و اکو شهر مرتبط می دانند، بسیار بیشتر از عبارات مملو از فناوری مانند شهر همه جا حاضر و شهر دیجیتال. اولین رویکرد فراگیر در نوع خود که در این مقاله برای تعریف شهر هوشمند توسعه یافته است، انحصارهای تعاریف شهر هوشمند از بالا به پایین را در بر می گیرد و از دموکراتیک شدنمفهوم به سرعت در حال گسترش پشتیبانی می کند.
شهرهای هوشمند در دهه گذشته محبوبیت فزاینده ای در محافل سیاست عمومی و دانشگاه پیدا کرده اند. با این حال، تعاریف و عناصر مشخصه این مفهوم تا حدودی ناسازگار مانده است. در ادبیات طیف وسیعی از موضوعات، از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)، اتصال فراگیر، دانش و خلاقیت، داده های بزرگ و داده های باز، سرمایه اجتماعی، کسب و کار و کارآفرینی، جامعه هوشمند، پایداری زیست محیطی و غیره برای توصیف شهر هوشمند مورد استفاده قرار گرفت. گفتمان، معنای مفهوم را گیج می کند. شهرهای هوشمند اغلب بهعنوان محصول برچسبگذاری شهری از بالا به پایین مشاهده میشوند (هلندز، 2008)، که عمدتاً توسط فروشندگان نخبه فناوری از طریق داستانگویی شرکتی تحت فشار قرار میگیرند (Söderström، Paasche، و Klauser، 2014)، که توسط جریانهای سیاست جهانی جهش یافته است (González، 2011). . ویژگیهای شهر هوشمند مبتنی بر فنآوری تعیینکننده (Kitchin, 2014) به سرعت با دولتها در کشورها، ایالتها و شهرهایی که با این شرکتهای چندملیتی همکاری میکنند، گسترش یافته است. علاوه بر این، یک روایت شهر هوشمند جایگزین وجود دارد که آن را به عنوان یک مفهوم انسانی، با تمرکز بر نوآوری اجتماعی (Nam & Pardo, 2011؛ Caragliu, del Bo, and Nijkamp 2011)، شهروندی هوشمند (Coe, Paquet, & Roy, 2001) ارائه می کند. سرمایه یادگیری و دانش (Yigitcanlar، O’Connor و Westerman، 2008) و همکاری بین سازمانی. آنچه در این بحث مروجین فناوری و اندیشکده های ضد نخبه گرایی گم می شود، مسائل و صداهای محلی است که می تواند به طور واقعی شهرهای هوشمند را با بازتاب فرهنگ، نیازها و آرزوهای منحصر به فرد منطقه ای تعریف کند. سوال اصلی این تحقیق این است که چه فرآیندها و چارچوب هایی برای اندازه گیری تعریف شهر هوشمند و اهداف درگیر با هویت های محلی و آرمان های طیفی از ذینفعان لازم است.
ماهیت نامشخص تعریف و رویکرد شهرهای هوشمند منجر به استفاده از اصطلاح “هوشمند” به جای چندین مفهوم توسعه شهری دیگر شده است، مانند – شهر دیجیتال (یوانوف و هازاپیس، 2009)، شهر فناوری (فورد، 2013)، سیمی. شهر (باتی، 2012)، شهر همه جا حاضر (آنتوپولوس و فیتسلیس، 2010)، شهر هوشمند، شهر اطلاعات (سایرامش، لی، و آنانیا، 2004)، شهر دانش (Yigitcanlar و همکاران، 2008)، جامعه هوشمند (موسسه کالیفرنیا برای جوامع هوشمند، 2001)، شهر خلاق (فلوریدا، 2005) و شهر پایدار. بعد تعریفی متفاوت این عبارات منجر به این تصور شده است که شهر هوشمند بخشی از بازی های زبانی معاصر پیرامون مدیریت و توسعه شهری است که متخصصان، مقامات بازاریابی، مشاوران و غیره را درگیر می کند. و چگونگی درک، مفهوم سازی و برنامه ریزی شهرها را مشخص کنید. هالندز (2008) با برجسته کردن انتقادی این مسائل هنجاری، مشاهده کرد، «نقشهبندی مشکلساز برچسب «شهر هوشمند» بر روی یک سری از مفاهیم برنامهریزی شهری به ظاهر مترقی، نه تنها مشکلات تعریفی ایجاد میکند، بلکه به فقدان ایدئولوژیک صحیح نیز اشاره میکند. اساس مفهوم/برچسب» (ص 304). مقاله ما به این شکاف تحقیقاتی میپردازد و یک رویکرد کمی قوی برای تعیین میزان ارتباط بین مفهوم شهر هوشمند و بستگان مفهومی آن در یک بافت شهری خاص ایجاد میکند.
این مقاله به دنبال تعریف مجدد رویکرد شهر هوشمند و ارزیابی رابطه این مفهوم با عبارات مشابه از طریق یک نظرسنجی از متخصصان توسعه شهری در هند است که در حال اجرای یک ماموریت عظیم 100 شهر هوشمند (SCM) هستند. هدف از این مأموریت، هدایت رشد اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی مردم در شهرهای انتخاب شده با امکان توسعه محلی و استفاده از فناوری برای ایجاد راه حل های هوشمند برای شهروندان است (GoI، 2015). هر یک از این 100 شهر بین سالهای 2016 تا 2020 مبلغ 140 میلیون دلار برای توسعه پروژههای زیرساختی هوشمند دریافت میکنند. این مطالعه اولین تحقیق مبتنی بر شواهد در نوع خود است که تلاش میکند مفهوم شهر هوشمند جهانی را با مسائل محلی در هند پیوند دهد تا تفسیری اقتباس شده محلی از شهر هوشمند ایجاد کند. این تحقیق جدا از شناسایی مناسبترین تعریف شهر هوشمند، به بررسی آماری ارتباط درک شده بین شهر هوشمند و اقوام مفهومی آن مانند شهر دیجیتال، شهر سیمدار و شهر دانش میپردازد. نتایج بررسی ادراک متخصصان توسعه شهری هند، تناقضات بین رویکردهای رایج توصیف شهر هوشمند از بالا به پایین و آرزوهای محلی را با توجه به واقعیتهای شهری موجود روشن میکند. چنین ارزیابی هایی از پیشرفت گفتمان نظری در اطراف شهر هوشمند برای منافع سیاست گذاران در هند و به طور کلی برای اقتصادهای نوظهور پشتیبانی می کند.
مفهوم شهر هوشمند در چند وقت اخیر در بحث های دانشگاهی و سیاست گذاری مطرح شده است. با این حال، عبارت «شهر هوشمند» جدید نیست. هریسون و دانلی (2011) پیشنهاد می کنند که این مفهوم در اواخر دهه 1990 به عنوان بخشی از “جنبش رشد هوشمند” (بولیر، 1998) در ایالات متحده آمریکا سرچشمه گرفت. این عبارت پس از پذیرفتن آن توسط چندین شرکت فناوری جهانی از جمله IBM (2008)، سیسکو و زیمنس، محبوب و به طور گسترده شناخته شد. تمرکز گفتمان شهر هوشمند ترویج شده توسط
یک بررسی پرسشنامه ای برای اندازه گیری ادراک از شهرهای هوشمند توسط متخصصان توسعه شهری در هند انجام شد. این تحقیق حجم نمونه 200 نفری را هدف قرار داد که بر اساس فرمول Yamane (1973) که به طور گسترده در علوم اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد، در سطح دقت 7±% اعتبارسنجی شده است. در مجموع 12000 برنامه ریز شهری در فهرست راهنمای موسسه برنامه ریزان شهر هند ثبت شده اند که به عنوان اندازه کلی جمعیت هدف در نظر گرفته شده است. با این حال، برنامه ریزان شهری ذکر شده در
«شهر هوشمند» در دهه گذشته در محافل سیاست عمومی و دانشگاه ها مورد بحث بوده است. با این حال، تفسیر این مفهوم اغلب مورد بحث است و به طور قابل توجهی در مناطق جهانی متفاوت است. این مقاله مشاهده کرد که در ادبیات مجموعهای از موضوعات از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات و زیرساختهای دیجیتال، اتصال فراگیر، دانش و خلاقیت، دادههای بزرگ و دادههای باز، سرمایه اجتماعی، کسبوکار و کارآفرینی، جامعه هوشمند و پایداری استفاده شده است.