48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
استفاده مجدد انطباقی از میراث فرهنگی به حفاظت از میراث کمک میکند و از پتانسیل میراث برای ایجاد توسعه پایدار و افزایش زیستپذیری شهری استفاده میکند. با این حال، به ندرت به عنوان مداخله استفاده می شود. این تحقیق دانش را در مورد چالش های استفاده مجدد سازگارانه از میراث فرهنگی بیشتر می کند. این تحقیق از طریق مطالعه موردی سالرنو (ایتالیا) و روششناسی مشارکتی، یک کارگاه آموزشی مشارکت ذینفعان را سازماندهی کرد که تعامل سهامداران را تسهیل کرد – به نمایندگی از بخشهای عمومی، خصوصی، مدنی و دانش، در حالی که از یک چارچوب نظری مبتنی بر شش مرحله استفاده کرد. رویکرد منظر شهری تاریخی یونسکو برای اتخاذ دیدگاهی چند مقیاسی. تجزیه و تحلیل محتوای داده ها 55 موضوع را نشان می دهد که چالش ها و راه حل ها را در بر می گیرد. این مضامین در یک نمای کلی ارائه شده است و به دنبال آن گزارشی عمیق از پنج موضوع مورد بحث، یعنی تولید و مدیریت دانش، مشارکت، ارزش گذاری، رویکردها و همکاری ارائه می شود. علاوه بر کمک به علم، این تحقیق همچنین مروری بر چالشها و راهحلهای احتمالی برای ذینفعان آینده نگر در استفاده مجدد سازگارانه از میراث فرهنگی ارائه میکند، و فعالیتهای تصمیمگیری و سیاستگذاری آینده را در راستای توسعه پایدار بیشتر در محیط ساختهشده اطلاعرسانی میکند.
میراث فرهنگی به عنوان عاملی برای توسعه پایدار شناخته شده است ( مجمع عمومی سازمان ملل، 2015 ؛ سازمان ملل متحد (Habitat III)، 2017) و بازآفرینی شهری ( Plevoets & van Cleempoel، 2019 ؛ Throsby & Petetskaya، 2021 )، که به افزایش کمک می کند. زیستپذیری شهری با حفظ هویت شهری ( کنسرسیوم CHCfE، 2015 ؛ چن و همکاران، 2018 ؛ گوزمان و همکاران، 2017 ). با این حال، میراث فرهنگی تنها زمانی می تواند به توسعه پایدار کمک کند که حفاظت شود. استفاده مجدد تطبیقی مقوله ای از مداخله در محیط ساخته شده موجود است که ثابت کرده است نه تنها میراث فرهنگی را حفظ می کند، بلکه مزایای فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی نیز ایجاد می کند (شورای معماران اروپا، 2018؛ Conejos et al. , 2014 ) . Fuentes et al. ، 2015 ؛ Galdini ، 2019 ؛ Gravagnuolo ، Fusco Girard ، et al. ، 2021 ؛ Heath ، 2001 ؛ Heller ، 2016 ؛ Kee ، 2019 ؛ Plevoets & Sowińska-Heim ، 2018 ؛ Szopińska-Mullullz ، 2021 ؛ سازمان ملل متحد ؛ (Habitat III)، 2017) . استفاده مجدد تطبیقی همچنین مستلزم چالش هایی است که مانع پذیرش و اجرای آن می شود “مخصوصاً زمانی که به میراث مربوط می شود” ( Conejos et al., 2016 , p. 508). نمونه هایی از این چالش ها فقدان تاجران ماهر برای کارهای حفاظتی و برخورد با ارزش های اجتماعی منتسب است ( کونجوس و همکاران، 2016 ).
حتی اگر چالشهایی برای استفاده مجدد سازگارانه از میراث فرهنگی در مطالعات قبلی شناسایی شده باشد ( جدول 2 )، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است. اولاً، “دیدگاه های سایر ذینفعان (غیر از معماران)” را در نظر بگیرید ( Conejos et al., 2016 , p. 517). ثانیاً، تمرکز بر املاک و مناطق شهری که بهطور رسمی یا غیررسمی بهعنوان میراث شناخته میشوند، از این رو ویژگیهای میراث، یعنی ارزشها و اهمیت آن را در نظر میگیرند (ایکوموس استرالیا، 2013 ؛ Bullen & Love، 2011a ؛ Conejos و همکاران، 2016 ). ثالثاً، برای بررسی دقیق شیوههای استفاده مجدد تطبیقی در زمینههای جغرافیایی مختلف، احتمالاً راهحلهایی را پیشنهاد میکند ( Conejos و همکاران، 2016 ، ص 514 و 517).
The present research—part of the CLIC1 project—aims at contributing to identifying the challenges to the Adaptive Reuse of Cultural Heritage (ARCH) and possibly solution to address the challenges, using the city of Salerno in Italy as case study. Hence, the research questions addressed are: What are the challenges affecting cultural heritage adaptive reuse? How to overcome these challenges? To identify these challenges and solutions, a wide variety of stakeholders participated in a stakeholder engagement workshop and assessed ARCH in the City from a multi-scale perspective. As a result, not only the findings provide evidence of these ARCH challenges and solutions, but also, they expand the related knowledge. Furthermore, this overview of challenges can promote the development of evidence-based solutions and inform future policy-making realizing the potential for sustainability embedded in ARCH through its facilitation in this local context and similar ones. This study is part of a series of studies to advance the knowledge on challenges to the ARCH examining some European cities to provide evidence of such challenges and identify commonalities among them (Pintossi, 2022).
This research relies on six key concepts: namely, cultural heritage, adaptive reuse, challenge, solution, factor, and stakeholders. These concepts are defined in Table 1. Notably, cultural heritage encompasses the category of “built heritage”. The present research refers to the “built cultural heritage” as “cultural heritage” instead of “built heritage” because, at times, this latter category is defined based on a narrow spectrum of values (Tweed & Sutherland, 2007), whereas the heritage under scrutiny encompasses a spectrum of phenomena beyond “buildings”, such as its intangible dimension and the landscape.
Table 1. Key concept definitions.
Concept | Definition |
---|---|
Cultural heritage | “… resources inherited from the past which people identify, independently of ownership, as a reflection and expression of their constantly evolving values, beliefs, knowledge and traditions. It includes all aspects of the environment resulting from the interaction between people and places through time.” (Council of Europe, 2005, article 2). |
Adaptive reuse | Process that “extends the building’s [or properties] physical and social functions by giving the building a new purpose while conserving its historic and cultural significance” (Conejos et al., 2016, p. 508, p. 508) |
Challenge | Negative factors that are challenges, barriers, obstacles, hurdles and constraints that hamper the process, i.e. adaptive reuse of cultural heritage (Eisenack et al., 2014) |
Solution | Positive factors that allow to overcome challenges |
Factor | عنصر شناسایی شده ای که می تواند چالش یا راه حل باشد |
سهامداران | بازیگرانی که در فرآیند استفاده مجدد تطبیقی از میراث فرهنگی نقش دارند |
مطالعات قبلی قبلاً چالشهایی را در استفاده مجدد تطبیقی از ساختمانها گزارش کردهاند ( Bullen & Love, 2011a ؛ Conejos et al., 2016 ؛ Douglas, 2006 ؛ Remøy & Van Der Voordt, 2014 ؛ Yung & Chan, 2012 ) و مناطق شهری ( فرناندس) al.، 2020 ؛ Steinberg، 1996 ). از این مطالعات، دو دسته از «چالشهای اصلی تجربه شده توسط کارشناسان» در شیوههای استفاده مجدد تطبیقی بهعنوان «انطباق با کدها و مقررات» و «الزامات طراحی فعلی» تعریف شدهاند (Conejos et al., 2016, pp. 516 ) . -517). هر دو این دو مقوله طیف وسیع تری از مسائل را در بر می گیرند ( جدول 2 ). علاوه بر این، مطالعات انجام شده در پروژه CLIC همچنین موانعی را در توسعه یک برنامه اقدام محلی برای ARCH شناسایی کرد. این موانع عبارتند از: «کمبود بودجه، شکاف های نظارتی، علاقه اندک ادارات، رویه های بوروکراتیک بیش از حد طولانی و پیچیده، عدم علاقه و مشارکت جامعه محلی، سطح بالای زوال میراث فرهنگی، عدم اطمینان از سیاست، فقدان ارتباطات» ( گارزیلو و همکاران، 2018 ، ص 21).
جدول 2 . فهرست چالشهای استفاده مجدد تطبیقی که در ادبیات گزارش شده است. داگلاس به جای تمرکز بر میراث به طور کلی به استفاده مجدد تطبیقی می پردازد (2006). Remøy و Van Der Voord اتفاقاً به میراث رسمی رسمی (2014) می پردازند.
چالش | منابع |
---|---|
در دسترس بودن اطلاعات قابل اعتماد | ( کونجوس و همکاران، 2016 ) |
در دسترس بودن صنایع دستی ماهر و مواد سازگار با نمونه های اصلی | ( آیگوی و همکاران، 2018 ؛ Bullen & Love، 2011a ؛ Conejos و همکاران، 2016 ) |
رعایت الزامات ایمنی | ( آیگوی و همکاران، 2018 ؛ کونیجوس و همکاران، 2016 ؛ داگلاس، 2006 ) |
درگیری با جامعه محلی در مورد استفاده های جدید از میراث | ( الرود و فورتنبری، 2017 ) |
“تداوم زندگی جامعه محلی” | ( یونگ و چان، 2012 ، ص 358) |
صرفه اقتصادی و هزینه ها | ( داگلاس، 2006 ؛ فرناندز و همکاران، 2020 ؛ شیپلی و همکاران، 2006 ؛ تان و همکاران، 2018 ؛ یونگ و چان، 2012 ) |
رسیدگی به آلودگی ها و مواد خطرناک | ( کلارک، 2013 ؛ داگلاس، 2006 ؛ هتما و اگبرتس، 2020 ؛ رموی و ون در ووردت، 2014 ؛ تان و همکاران، 2018 ؛ وروشو و پاشاکو، 2018 ) |
به حداقل رساندن تغییر | ( مهر و همکاران، 2017 ؛ شیپلی و همکاران، 2006 ؛ یونگ و چان، 2012 ) |
اخذ تاییدیه تغییر کاربری | ( کونجوس و همکاران، 2016 ؛ داگلاس، 2006 ؛ الرود و فورتنبری، 2017 ؛ لنگستون و شن، 2007 ؛ ویلکینسون و همکاران، 2014 ) |
“محدودیت های فیزیکی” (به عنوان مثال شبکه ساختاری) | ( کونجوس و همکاران، 2016 ، ص 509؛ جولیانی و همکاران، 2018 ؛ مهر و همکاران، 2017 ) |
شرایط سیاسی | ( بورن، 1996 ؛ اشتاینبرگ، 1996 ) |
جلوگیری از افت ارزشها | ( مهر و همکاران، 2017 ؛ شیپلی و همکاران، 2006 ؛ یونگ و چان، 2012 ) |
وضعیت پوسیدگی فیزیکی | ( داگلاس، 2006 ؛ دایسون و همکاران، 2016 ؛ رموی و ون در ووردت، 2014 ) |
علیرغم توصیههای موجود در خطمشی و نمونههایی از عمل، تحقیقات موجود در مورد چالشها در ARCH تاکنون بر گروههای خاصی از ذینفعان متمرکز شده است ( Conejos et al., 2016 )، دامنه، و تنظیمات جغرافیایی ( Pintossi et al., 2021c ). در حالی که ذینفعانی که در پروژههای استفاده مجدد تطبیقی شرکت میکنند، کاربران، تولیدکنندگان، سرمایهگذاران و تنظیمکنندهها هستند ( فرتی و همکاران، 2014 ؛ Mısırlısoy & Günce، 2016 ؛ وانگ و لیو، 2021 )، ادبیات بیشتر به تولیدکنندگانی مانند معماران و مدیران پروژه میپردازد. & Love، 2011c ؛ Conejos و همکاران، 2016 ؛ Dyson و همکاران، 2016 )، و کاربران و سرمایه گذاران را نادیده می گیرد ( شورای اروپا، 2005 ؛ لاندورف، 2019 ؛ لی و همکاران، 2020 ). علاوه بر این، تاکید کمی بر نیاز به رویکردهای یکپارچه و کل نگر است که در مدیریت میراث فرهنگی توصیه می شود ( یونسکو، 2011b )، و همچنین میراث فرهنگی تمرکز اصلی برخی تحقیقات در مورد استفاده مجدد تطبیقی نیست. با این حال، میراث فرهنگی چالشهای خاصی را برای استفاده مجدد تطبیقی ایجاد میکند ( Bullen & Love, 2011a ؛ Conejos et al., 2016 )، بهعنوان تعیین کاربریهای جدید سازگار و در عین حال تبلیغ برای تضعیف اهمیت میراث. اکثر چالش ها با تمرکز بر مقیاس سایت، یعنی ساختمان ها و مناطق شهری، بدون در نظر گرفتن مقیاس شهری شناسایی شده اند. اکثر تحقیقات یا از مطالعات موردی در اقیانوسیه، آمریکای شمالی و آسیا استفاده کردند ( Bullen & Love, 2011b ; Conejos et al., 2016 ; Elrod & Fortenberry, 2017 ) یا گونهشناسی خاص میراث در اروپا، به عنوان مثال میراث صنعتی و مهندسی ( لاکونت، 2014 ). تحقیقات بیشتر میتواند پیشرفتهترین و درک چالشهای موجود در ARCH را در مورد تنوع ذینفعان، دامنه آن و تنظیمات جغرافیایی در نظر گرفته، گسترش دهد.
هدف این روش 1) برداشت دانش از طیف وسیع تری از ذینفعان است. ب) استفاده از رویکرد مبتنی بر چشم انداز. iii) تمرکز بر استفاده مجدد سازگارانه از میراث فرهنگی؛ iv) اتخاذ یک دیدگاه چند مقیاسی. و v) تجزیه و تحلیل یک مطالعه موردی اروپایی.
شناسایی چالشها و راهحلها (که در مجموع به عنوان «عوامل» نامیده میشوند) شامل گروه گستردهتری از ذینفعان میشود: به امید جمعآوری طیف وسیعتری از عوامل، در نهایت متناقض یا مکمل ( Eisenack et al., 2014 ). از شرکت کنندگان به صورت هدفمند و فرصت طلبانه نمونه برداری شد ( بیکر و مونکاستر، 2018 ؛ کونجوس و همکاران، 2016 ؛ پاتون، 2015 ؛ سرابی و همکاران، 2020 ). این فرآیند نمونه برداری توسط شریک محلی پروژه تحقیقاتی CLIC که این تحقیق را چارچوب بندی می کند، هدایت شد. بنابراین، انتخاب شرکتکنندگان نشاندهنده ایده آنها از ذینفعان استفاده مجدد سازگارانه از میراث فرهنگی در بافت محلی آنهاست. برای اطمینان از یک بحث چند رشته ای برای این شناسایی، ذینفعان شرکت کننده در کارگاه، سوابق مختلفی را از نظر تخصص، حرفه و تجربه با ARCH ارائه کردند. حدود 41 شرکت کننده در بحث میزگرد که توسط شش تسهیل کننده حمایت می شد، مشارکت داشتند. آنها نماینده 23 سازمان و نهاد جداگانه محلی، ملی و اروپایی بودند. اکثر شرکت کنندگان نمایندگان بخش عمومی، به عنوان مثال، شهرداری سالرنو و دفتر پیرامونی وزارت میراث فرهنگی و فعالیت ها و گردشگری بودند که مسئول میراث فرهنگی بودند. محققان ملی و بین المللی؛ و سازمانهای غیردولتی، مانند انجمنهای محلی که ساختمانهای میراث سالرنیتانی را مدیریت میکنند (به Pintossi & Ikiz Kaya، 2020 مراجعه کنید ). شکل 1 مشخصات شرکت کنندگان در کارگاه را در هر بخش، بازیگر ( Mısırlısoy & Günce، 2016 )، و رشته شرح می دهد. برای شرکتکنندگان غیرمحقق، نمودار نشان میدهد که آنها در چه مراحلی از فرآیند استفاده مجدد تطبیقی درگیر هستند/درگیر هستند ( Geraedts & Wamelink، 2009 ؛ Martani، 2015 ). همانطور که شکل نشان می دهد، اکثر شرکت کنندگان در مرحله شروع ARCH درگیر هستند، در حالی که عدم نمایندگی ذینفعان درگیر در مرحله ساخت و ساز وجود دارد.
شهر سالرنو با حدود 140000 نفر جمعیت مرکز استان سالرنو در جنوب غربی ایتالیا و در خلیج سالرنو است. این از لایه بندی دوره های زمانی مختلف، مانند مناطق قرون وسطی، قرن 19، و پس از جنگ ( Comune di Salerno، nd-c ) تشکیل شده است. همراه با ساختوسازهای جدید توسط معماران مشهور، این شهر دارای چندین کاخ تاریخی، باغها، ساختمانهای مذهبی، مکانهای باستانشناسی و موزه است. برخی از آنها به عنوان میراث محلی یا ملی ( Comune di Salerno, nd-a ) فهرست شده اند. اگرچه تعداد کمی از مناطق و ساختمانهای تعیینشده توسط میراث خالی هستند ( لوپاچینی، 2020 )، از دهه 90، مرکز تاریخی با مداخلات بازسازی و استفاده مجدد تطبیقی، مانند ژیاردینو دلا مینروا، مجدداً صلاحیت شد.
Giardino della Minerva (باغ مینروا) یک باغ فیزیکی قرن سیزدهمی است که به عنوان یک باغ گیاه شناسی با یک چایخانه گیاهی و یک مهد کودک استفاده شده است. این باغ متعلق به شهرداری سالرنو است و توسط بنیاد “مدرسه پزشکی سالرنیتان” ( Fondazione ” Scuola medica salernitana” ) اداره می شود ( Consiglio Comunale di Salerno، 2007 ). باغ فیزیک، اولین باغ اروپا، توسط یکی از نمایندگان دانشکده پزشکی سالرنیتان – در میان قدیمیترین دانشگاههای پزشکی جهان – برای فعالیتهای آموزشی ایجاد شد ( کاپون، 2010 ؛ Comune di Salerno، nd-b ؛ MP Mirabilia . Srl ، nd). همچنین، Giardino della Minerva عناصر معماری اضافه شده در قرن هفدهم، مانند پله های یادبود ( MP Mirabilia Srl ، nd) را ارائه می دهد. Giardino della Minerva که یک “مکان حافظه” و “زیبایی غیر معمول” است و سالانه حدود 50000 بازدیدکننده دارد، نمونه مثالی از استفاده مجدد تطبیقی در سالرنو است (Benvenuto al Giardino della Minerva , nd; Bohigas & Puigdomenech, 2005 ; Capone , 2005 ; nd؛ Mauro ، nd)، دلیل انتخاب آن به عنوان مورد سایت برای تحقیق حاضر.
این کارگاه با انطباق روش کافه جهانی ( براون و همکاران، 2005 )، یک روش مشارکتی برای بررسی مستقیم ARCH که مردم را در شناسایی چالشها، بر اساس تجربیات و دانش آنها درگیر میکند، ساختار یافته بود ( برگولد و استفان، 2012 ). کافه جهانی بر مفهوم هوش گروهی بنا شده است. با سازماندهی چندین دور بحث (…) امکان گردآوری ایدههای فردی در یک پیام جامع را فراهم میکند، «اطلاعات را از منظری گستردهتر» جمعآوری میکند ( Brouwer & Brouwers, 2017 , p. 37)، در حالی که مشارکت را با تسهیل یادگیری متقابل و ایجاد رابطه در میان ایجاد میکند. شرکت کنندگان ( لوهر و همکاران، 2020 ). این روش در شناسایی موانع، فرصتها، الزامات طراحی و زمینههای تحقیقاتی بالقوه در حوزههای مختلف مانند سلامت، توسعه سازمان و مدیریت اکوسیستم مفید بوده است ( Broom et al., 2013 ; Kavanagh et al., 2020 ; Palacios-Agundez et al. .، 2013 ؛ سیلوا و گونتر، 2018 ). یادداشت های گرفته شده توسط مجریان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این یادداشت ها مشارکت شرکت کنندگان را گزارش می کند که توسط تیم های چند رشته ای شرکت کننده در بحث های میزگرد تایید شده است. برای اطمینان از یک دیدگاه جامع و یکپارچه ( Ginzarly et al., 2019 )، این تحقیق از شش مرحله رویکرد HUL (HUL Step-s) ( یونسکو، 2011a ؛ Veldpaus، 2015 ) به عنوان چارچوب ارزیابی استفاده کرد ( جدول 3 را ببینید ). . رویکردی که «دیدگاههای نظری متمایز را که معمولاً به طور جداگانه مورد بحث قرار میگیرند، برای پرداختن به لایهبندی پیچیده جنبههای مختلف چشمانداز یکپارچه میکند» ( Ginzarly et al., 2019 , p.2).
جدول 3 . شش مرحله از رویکرد HUL به عنوان چارچوب نظری استفاده می شود. شرح مراحل HUL از ( یونسکو، 2011a ؛ Veldpaus و همکاران، 2013 ؛ WHITRAP؛ شهر بالارات، 2016 ) مانند ( Pintossi et al., 2021c ) اقتباس شده است.
مرحله HUL | توضیحات کامل 1 | کلمه کلیدی |
---|---|---|
1 | نقشه منابع فرهنگی، طبیعی و انسانی | نقشه برداری |
2 | دستیابی به اجماع در مورد ارزش ها و ویژگی های مرتبط برای محافظت | اجماع، وفاق |
3 | ارزیابی آسیب پذیری نسبت به تغییر و توسعه ارزش ها و ویژگی های محافظت شده | آسیب پذیری |
4 | ارزش ها، ویژگی های مرتبط و آسیب پذیری های آنها را در چارچوب توسعه شهری ادغام کنید | ادغام کنید |
5 | اولویت بندی اقدامات برای حفاظت و توسعه | اولویت بندی کنید |
6 | برای هر یک از اقدامات، مشارکت ها و چارچوب های مدیریتی (محلی) ایجاد کنید | شراکت |
اتخاذ این دیدگاه کل نگر و یکپارچه امکان شناسایی طیف وسیع تری از عوامل را فراهم می کند. از سوی دیگر، این دیدگاه، به عنوان کل نگر، ابعاد مختلف میراث فرهنگی، به عنوان مثال ملموس و ناملموس را در نظر می گیرد ( Ginzarly et al., 2019 ). از سوی دیگر، به دلیل یکپارچه بودن، ماهیت میان رشتهای میراث و استفاده مجدد تطبیقی را تصدیق میکند، مورد دوم مستلزم حفاظت، معماری، مهندسی و برنامهریزی شهری است ( Ginzarly et al., 2019 ; Plevoets & van Cleempoel, 2019 ; یونسکو، 2005 ). . علاوه بر این، مراحل HUL اجرای رویکرد HUL را هدایت می کند، به عنوان مثال در تعریف برنامه های عملیاتی برای حفاظت و مدیریت مناظر تاریخی شهری، به عنوان مثال کارگاه HUL در زنگبار (تانزانیا) برای شناسایی «فعالیت های مورد نیاز برای یکپارچگی بهتر برنامه ریزی و حفاظت». ( ون اورز، 2013 ، ص 68). این تحقیق برای اجرای مراحل HUL جدید است که با موفقیت در توسعه فرآیندهای حفاظت و مدیریت در سطح محلی استفاده می شود تا چالش ها و راه حل های بالقوه مداخلات مانند استفاده مجدد تطبیقی را آشکار کند. هر میزگرد بر روی یک مرحله HUL متمرکز بود، در حالی که با تمرکز چند مقیاسی روی 1) Giardino della Minerva در مقیاس سایت، 2) شهر سالرنو در مقیاس شهری (از این پس سالرنو) و iii) سایر مقیاسها یا زمینههای مشخص شده تمرکز داشت. به عنوان “جای دیگر”، برای انعکاس “چگونه اقدامات انجام شده در سطح ساختمان تا سطح جهانی تاثیر می گذارد” و بالعکس (100 شهر انعطاف پذیر در ویلکینسون، 2018 ، ص 6). مقياس «جاي ديگر» در نظر گرفته شده بود تا به شركتكنندگان امكان ارجاع به مقياسهاي خاص يا زمينههاي ديگري را كه براي بحث مرتبط ميدانند، ارائه دهد.
شرکت کنندگان در کارگاه به صورت داوطلبانه دعوت به شرکت در کارگاه را پذیرفتند. این کارگاه ها بخشی از فعالیت های تحقیقاتی پروژه تحقیقاتی CLIC بود که شرکت کنندگان فرم های رضایت آگاهانه را امضا کردند. دادههای جمعآوریشده ناشناس و حاصل بحثهای تیمها هستند.
تمام یادداشتها رونویسی شده و برای تجزیه و تحلیل آماده شدند (Zenodo: 3925602)، کمکهای ایتالیایی به انگلیسی ترجمه شد و یادداشتهایی که نه چالش بودند و نه راهحل، حذف شدند. پس از این مرحله اول، مجموعه تحت تحلیل محتوا شامل 609 مشارکت بود. این پیکره به صورت استقرایی و قیاسی با انجام یک تحلیل آشکار کدگذاری شد ( شکل 2 ) ( Krippendorff, 1980 ). به ویژه، طرح کدگذاری اعمال شده در طول کارگاه HUL برای بازتاب بهتر محتوای داده های جمع آوری شده اصلاح شد. علاوه بر این، کدگذاری استقرایی عوامل، کدهای مورد استفاده در ( Pintossi et al., 2021a ) را تطبیق داد. پس از آن، نتایج این کدگذاری توسط یک سنتز فراوانی و موضوعی گزارش شد ( Bengtsson، 2016 ؛ Krippendorff، 1980 ؛ Thomas & Harden، 2008 ). هنگام گزارش نتایج، مشارکتهای بدون «مقیاس»، یعنی مواردی که «بیان نشده» ( شکل 2 ) نامگذاری شدهاند نیز به عنوان «عمومی» طبقهبندی میشوند.
از 609 مشارکت، که نشان دهنده 326 چالش (54٪) و 283 راه حل است، می توان مشاهده کرد که یک چهارم از این مشارکت ها هنگام بحث در مورد “اولویت بندی” مرحله HUL تولید شده است (شکل 3 ) . در مورد «مقیاس»، مشارکتهایی که به «آسیبپذیری» و «یکپارچهسازی» اشاره میکنند تمایل دارند به طور مساوی توزیع شوند. در مقابل، مشارکتهای مربوط به «اولویتبندی» بیشتر به سالرنو و «عمومی» اشاره میکنند، در حالی که مشارکتهای مربوط به «مشارکت» به Giardino della Minerva و Salerno، در حالی که زیرمجموعههای مربوط به «نقشهبرداری» و «اجماع» مقیاس مربوطه را حذف کردند (شکل 3) . ). از این رو، در سطح Giardino della Minerva و Salerno، پرداختن به چالش ها در “اولویت بندی” و “مشارکت” به طور قابل توجهی بر تسهیل ARCH تأثیر می گذارد.
در گزارش نتایج، ترجیح داده شد که از جمله بندی شرکت کنندگان برای تایید تنوع اصطلاحات و ابهام موجود در تجزیه و تحلیل برخی از مشارکت ها استفاده شود. برای مثال، شرکتکنندگان از «جامعه» و «مردم محلی» استفاده کردند. این موضوع از چند رشته ای بودن شرکت کنندگان، بالقوه درک کلمات فنی به روش های مختلف و صحبت به زبان غیر مادری ناشی می شود.
پنجاه و پنج موضوع شناسایی شدند که شامل 633 برچسب کد اعمال شده، و استثنای 8 مشارکت به دلیل ناقص یا غیرقابل رمزگشایی بودند، مانند راه حل بالقوه: “موزه ریشه” (شکل 4 ) . هنگام ارتباط موضوعات با مراحل HUL و «چالش راهحل»، میتوان نتیجه گرفت که راهحلهای مربوط به آگاهی و تغییر سیستم، چالشهای مرتبط با «تداوم» را که در فعالیتهای مرتبط با «اولویتبندی» و «آسیبپذیری» با آن مواجه میشوند، پاسخ میدهند. ( شکل 4 ). در حالی که تجسم طیف گستردهای از موضوعات شامل چالشها و/یا راهحلها، چنین نمای کلی گسترده پیچیدگی زیربنای سیستم عوامل شناساییشده در ارزیابی ARCH را نشان میدهد. 5 مضمون عمدتاً ذکر شده عبارتند از: دانش (n = 62)، مشارکت (n = 43)، ارزش گذاری (n = 37)، رویکرد (n = 36)، و همکاری (n = 33).
این تحقیق سیستمی از عوامل به هم پیوسته زیربنای ARCH را نشان داد. نمودار در شکل 4 نشان می دهد که در چارچوب چالش-راه حل روابط، برخی از موضوعات به چندین موضوع دیگر متصل هستند. به عنوان مثال، “دانش” با 12 موضوع دیگر مرتبط است. بهعلاوه، چالشهایی که به موضوعاتی مانند «ظرفیت و مهارتها» اشاره میکنند، میتوانند روی راهحلهایی از مضامین متعدد، مانند «تصمیمگیری»، «ذهنسازی» و «دانش» حساب کنند. علاوه بر این، راهحلهایی مانند راهحلهایی مانند «ارائه شواهدی از مزایا» با چالشهایی مرتبط هستند که به موضوعات مختلف اشاره میکنند، مانند «آگاهی» و «میراث فرهنگی». از این رو، طیف گسترده ای از روابط موضوعی بین عوامل یافت می شود. فقط عوامل مربوط به مسائل مربوط به «دسترسی و دسترسی» فاقد روابط چالش-راه حل خارج از خود موضوع هستند. علاوه بر این، سیستم شناساییشده چالشها شامل عواملی است – مربوط به یک موضوع – که به چند مرحله HUL مربوط میشود. بنابراین، این عوامل متقاطع به فعالیت های مختلف فرآیند استفاده مجدد هستند. مثلاً «شفافیت و قانونمندی» به عنوان عدم شفافیت، در «نقشه برداری»، «اجماع» و «مشارکت» به چشم می خورد.
پنج موضوعی که عمدتاً به آنها پرداخته شده عبارتند از: دانش، مشارکت، ارزش گذاری، رویکرد و همکاری. شکل 4 نشان می دهد که عوامل مربوط به دانش، مشارکت و رویکرد در مورد هر شش مرحله HUL شناسایی شده است، در حالی که عوامل ارزش گذاری در بحث “نقشه برداری” و همکاری از “اجماع” وجود ندارد. چالش ها و راه حل ها برای هر یک از این پنج موضوع در جدول 4 خلاصه شده و در بخش های فرعی بعدی به تفصیل تعریف شده اند.
جدول 4 . خلاصه چالشها و راهحلها برای پنج مضمون که بیشتر ذکر شد.
موضوع | شرح | چالش ها | راه حل ها |
---|---|---|---|
دانش | عوامل مربوط به درک اطلاعات به طور مستقیم و غیرمستقیم با ARCH و تنظیمات آن مرتبط است | عدم آگاهی | تولید دانش |
مشکلات در انتشار دانش | انتشار دانش | ||
مشکلات در تولید دانش | به اشتراک گذاری دانش | ||
از دست دادن دانش | کسب “دانش فنی” | ||
مشارکت | عوامل مرتبط با ذینفعان درگیر با ARCH | اجرای شیوه های مشارکتی | مشارکت مدنی |
عدم مشارکت | برنامه ریزی مشترک | ||
شمول، به عنوان مثال جوانان | |||
ارزش گذاری | عواملی که به اقداماتی با هدف افزایش یا انتقال مقداری ارزش اشاره می کنند | عدم ارزش گذاری | ایجاد شبکه های ارزش گذاری |
ایجاد شبکه ها | فعالیت ها و رویدادهای ارزش گذاری | ||
ایجاد فعالیت های شبکه ای | تنوع بخشی به فعالیت های ارزش گذاری | ||
رویکرد | عواملی که به نحوه پیاده سازی ARCH و فرآیندهای مرتبط اشاره می کنند یا می توانند اجرا شوند | نیاز به تغییر رویکرد | تغییر در رویکرد |
پیاده سازی رویکردهای موجود و جدید | رویکردهای جدید | ||
تبادل بین بخشی | |||
مشارکت | عواملی که ذینفعان را در یک تلاش مشترک با هم کار می کنند، که عمدتاً حاکی از منافع مشترک چنین همکاری هایی است. | آغاز همکاری ها | همکاری های بین بخشی |
اجرای همکاری | اشکال جدید همکاری | ||
عدم همکاری بین برخی از ذینفعان | دامنه ذینفعان را گسترش دهید | ||
تکه تکه شدن همکاری ها |
عوامل مربوط به دانش مربوط به درک اطلاعات به طور مستقیم و غیرمستقیم با ARCH و تنظیمات آن است. چالشهای مرتبط با دانش (n=23) بیشتر بهعنوان کمبود دانش (n=6)، مشکلات در انتشار آن (n=5) و تولید (n=3) و مشکل از دست دادن آن (n=3) ذکر شده است. . در مورد راه حل ها، آنها بیشتر به تولید دانش (n = 23) و تا حدی کمتر، به انتشار دانش (n = 11) مربوط می شوند.
اولاً، چالشهای چندگانه مرتبط با دانش، فقدان آن را بهعنوان فقدان درک پتانسیل Giardino della Minerva و Salerno به همراه دارد. به طور کلی، این دشواری به نادیده گرفتن «پتانسیل فضاها» برای استفاده مجدد، «ارزش میراث فرهنگی» برای جوانان و نیازهای ذینفعان مختلف، به عنوان مثال «محلیها» مربوط میشود. ثانیاً، چالش ها مربوط به انتشار اطلاعات است. به عنوان مثال، تبادل دانش در مورد «بهترین عملکرد» هم در سالرنو و هم به طور کلی وجود ندارد. سالرنو همچنین در انتشار و بازیابی «حافظه» به ویژه در مورد دارایی نامشهود دانشکده پزشکی سالرنیتان با مشکلاتی مواجه است. این میتواند با گنجاندن پیش توافقهای مربوط به بازیابی و انتشار برای مداخلات در میراث فرهنگی، یک راهحل مرتبط با مقررات برطرف شود. ثالثاً، علیرغم ارتباط بیشتر با راهحلها، تولید دانش نیز چالشهایی مانند تقاضا برای اطلاعات در مورد مالکیت داراییهای میراث را به همراه دارد. در نهایت، یک چالش مشترک برای همه مقیاسها، «از دست دادن حافظه» بالقوه به دلیل تغییر در ترکیب «جامعه» را ذکر میکند. برای تبلیغ از دست دادن آن، خاطره مربوط به Giardino della Minerva باید از طریق فعالیت های آموزشی در مدارس منتقل شود.
دانش نیز در راه حل ها ذکر شده است. برای سالرنو، تولید دانش شامل نقشه برداری از دارایی های میراث فرهنگی است. جمعآوری خاطرات مردم محلی در «آرشیو داستانهای محلی» برای رسیدگی به «فقدان علاقه/دید مشترک». و جمع آوری «عملکردهای خوب در حوزه فرهنگی» در بستری برای مقابله با عدم اشتراک گذاری اطلاعات در بین سازمان های شهر. به طور کلی، تولید دانش مروری بر وضعیت فعلی بخش میراث فرهنگی، فرصتهای سرمایهگذاری، منابع مالی، نیازهای ذینفعان و «تجارب» ارائه میکند. نمونهای از چنین راهحلی، فهرستبندی «فرصتهای سرمایهگذاری بالقوه و (…) سرمایهگذاران» در سطح اروپا است. راهحلهای دیگر یا از انتشار اطلاعات حمایت میکنند یا راهبردهایی را برای انتقال «حافظه» و دانش پیشنهاد میکنند. برای Giardino della Minerva، این مستلزم انتشار روایت های چند لایه و لایه ای آن است . به طور مشابه، در سالرنو، این انتشار به نتایج بهدستآمده برای اطمینان از اجرای بلندمدت استراتژیهای فعلی در زمینه میراث و گردشگری، پرداختن به مشکلات بالقوه تداوم ناشی از تغییرات ناشی از چرخههای سیاسی مربوط میشود. کسب دانش در مورد “دانش فنی” و از کارشناسان ملی و بین المللی بر چالش های مرتبط با مشارکت “جامعه محلی در نگهداری (…) باغ غلبه می کند. به طور مشابه، به اشتراک گذاری دانش در مورد سازمان های غیردولتی و بین المللی شدن پیشنهاد می شود . در نهایت، راهحلهای دیگر برای انتشار دانش، گیمیفیکیشن برای داراییهای میراث فرهنگی سالرنو و به طور کلی، فراهم کردن «فضایی برای تبادل افکار و دانش» و «نشر عمومی باز» است.
مقوله “مشارکت” مستلزم عوامل مرتبط با ذینفعانی است که با ARCH درگیر هستند، مانند شهروندان آینده. این عوامل (16=n) بیشتر به اجرای شیوه های مشارکتی اشاره دارد. علاوه بر این، چالشها همچنین به عدم مشارکت (n = 6) به طور کلی یا به گروههای ذینفع خاص اشاره میکنند، در حالی که “تعامل مدنی” یک راه حل مشترک (n = 5) است.
چالش های مربوط به مشارکت در همه مقیاس ها وجود دارد. برای Giardino della Minerva، عدم مشارکت مستلزم حذف شهروندان از “فرایند” و عدم وجود “برنامه ریزی مشترک” است. هر دو چالش ممکن است با اجرای شیوه های مشارکتی از طریق برنامه ریزی مشترک قابل حل باشند. علاوه بر این، طرد شهروندان با سازماندهی رویدادهایی با هدف مشارکت آنها قابل حل است. چالش اضافی برای باغ این است که چگونه «بومیها» را در «اولویتبندی» و «مشارکت» درگیر کنیم. این چالش در سطح سالرنو نیز شناسایی شده است. همچنین عدم گفتگو با سیاستمدارانی که «نیازمند نظر شهروندان» هستند، آن را بسیار دشوار نشان داد. با توجه به مشارکتهای کلی، فقدان مشارکت هم مستلزم فقدان نمایندگی است، مثلاً شهروندان آینده مانند کودکان، و هم یک بخش عمومی که «اجازه مشارکت را نمیدهد» بدون توضیح بیشتر. چالشهای عمومی برای اجرای شیوههای مشارکتی از عدم وجود مراجع در مورد رویکردهای مشارکت شهروندان تا عدم تأثیرگذاری نتایج فرآیندهای مشارکتی بر خروجیهای نهایی تصمیمگیری را شامل میشود. «فقدان ابتکارات از پایین به بالا»، مشکلی که در درک «زمان مشارکت مردم» با آن مواجه میشویم، و فقدان ابزار مشارکتی و حکمرانی ، تعدادی از چالشهای برجسته هستند.
علاوه بر راه حل هایی که قبلاً ذکر شد، چند مورد دیگر مشارکت را تعبیه می کنند. برای سالرنو، “جامعه محلی” باید از طریق برنامه ریزی مشارکتی در توسعه یک برنامه اقدام محلی با در نظر گرفتن گردشگری پایدار کمک کند. راهحلهای اضافی برای سالرنو شامل بهبود مشاورههای عمومی است که مبنایی برای اولویتبندی اقدامات با توجه به شرکتکنندگان است، و «شهروندان بخشی از حفاظت از میراث». در سطح عمومی، راهحلها عمدتاً به اجرای «اجماع» مانند اجرای شیوههای مشارکتی با مشارکت سهامداران از بخشهایی غیر از میراث فرهنگی مربوط میشوند.
برای اجرای این شیوهها، ترکیب رویکردهای نوآورانه و سنتی، تعیین یک هماهنگکننده و ایجاد پلتفرمهایی که از گفتوگو شامل شهروندان و جوانان حمایت میکند و در عین حال کانال ارتباطی بین مقامات محلی و جامعه مدنی را فراهم میکند، پیشنهاد میشود . همچنین پیشنهاد میشود که از ابتدای فرآیند ARCH با «مشارکت سهامداران» شروع شود و مشارکت «ذینفعان محلی و دولت محلی» بهویژه برای طرحهای خصوصی توصیه میشود.
ارزش گذاری به اقداماتی اشاره دارد که با هدف افزایش یا انتقال مقداری ارزش انجام می شود. این عوامل، عموماً بیشتر با راهحلها مرتبط هستند تا چالشها، اغلب شامل فعالیتهایی مانند ارتقاء (10=n) و شبکهسازی (n=9) میشوند. ارزش گذاری همچنین به عنوان یک چالش در صورت عدم وجود (n = 3) و به عنوان یک راه حل زمانی که مستلزم تنوع (n = 3) است ذکر می شود.
در میان چالشها، مسائل مربوط به تبلیغات برای Giardino della Minerva و Salerno مشترک است. به عنوان مثال، سایت فاقد ارزش گذاری ارزش فرهنگی خود است، که می تواند توسط یک شبکه اختصاص داده شده برای انتقال این ارزش تبلیغ شود. از نظر شهر، ارزش گذاری برای جذب گردشگری و تقویت توسعه اقتصادی مورد نیاز است. برای Giardino della Minerva، ارزش گذاری از طریق شبکه یک چالش دوگانه را در خود جای داده است: ایجاد یک شبکه بین المللی برای تبادل دانش و افزایش اهرم آن، و باز کردن باغ از طریق فعالیت های شبکه ای به شهر. به ویژه، این دومین فعالیت به عنوان یک تهدید بالقوه برای حفظ هویت باغ علیرغم رسیدگی به شکایات مربوط به “تعطیلی” آن تلقی می شود. همچنین، در سطح سالرنو، یک چالش مستلزم توسعه شبکه ای برای برقراری ارتباط با پیشنهادات موجود رویدادهای مربوط به فرهنگ و میراث است. سایر چالشهای مرتبط با ارزشگذاری Giardino della Minerva به انتقال ارزش آن به گردشگران بدون راهنما، ترویج مداخلات انجام شده در باغ به مخاطبان گستردهتر و تصمیمگیری بین ارزشگذاری تک روایتی فعلی و تنوع آن از طریق چندین مورد مربوط میشود.
راه حل ها به ارزش گذاری از مقیاس محلی تا بین المللی اشاره دارد. برای مثال، راهحلها Giardino della Minerva، ارزشها و فعالیتهای آن را در میان ساکنان و گردشگران با سازماندهی رویدادها، از جمله باغ در برنامههای سفر، مشارکت با انجمنهایی با علایق مشابه مانند انجمن کشاورزان مستقل (کولدیرتی) ترویج میکنند . همچنین تعامل سالرنیتی ها با باغ را می توان با ارائه مشوق هایی مانند بلیط های تخفیف دار تشویق کرد. راهحلهای مربوط به سالرنو به «لابیگری در سطح بینالمللی» برای رفع غیبت سرمایهگذاران بینالمللی در شهر و شبکهسازی برای ارزشگذاری میراث شهر اشاره میکنند. علاوه بر این، ارزش گذاری “سایت های جزئی” به حل یک تهدید کلی مانند گردشگری بیش از حد کمک می کند که به دلیل افزایش تعداد بازدیدکنندگان می تواند توسط Giardino della Minerva با آن مواجه شود. در نهایت، تنوع بخشیدن به ارزشگذاری مرتبط با Giardino della Minerva با ارائه برنامهای پیشنهاد میشود که به ابعاد مختلف این میراث میپردازد تا بر چالش شناسایی چه چیزی و توسط چه کسی میراث در نظر گرفته شده در باغ غلبه کند.
عوامل رویکرد اشاره می کنند که ARCH و فرآیندهای مرتبط چگونه هستند یا می توانند اجرا شوند. این عوامل، شامل 22 راه حل و 14 چالش، عمدتاً نیاز به تغییر را به عنوان یک چالش (n = 7) و تغییر در رویکرد یا معرفی یک رویکرد جدید به عنوان راه حل (n = 7) ذکر می کنند.
چالشها عمدتاً مشکلاتی را در رویکردهای فعلی یا در اجرای رویکردهای جدید گزارش میکنند. به عنوان مثال، در سالرنو، رواج کنونی مدلهای تامین مالی سنتی به عنوان چالشی برای شیوههای فعلی ARCH در نظر گرفته میشود که میتوان با بهبود مدیریت این استفاده مجدد بر آن غلبه کرد. علاوه بر این، چالشهای کلی نیازمند تغییر رویکرد بهعنوان در نظر گرفتن «حفظ میراث فرهنگی و توسعه پایدار» بهعنوان متناقض و همچنین انجام کارهای مرمت بدون تحلیل اولیه، اما نادیده گرفتن جزئیات این تحلیل است. این چالش ها به ترتیب با اتخاذ «راه حل های نوآورانه (فناوری) برای بهره وری انرژی و غیره قابل حل هستند. و با تغییر رویکردها و تعیین “اولویت ها”. چالشهای دیگر شامل عدم استفاده از اصل موجود تابعیت افقی برای Giardino della Minerva و رویکرد مدیریت فعلی برای مداخله استفاده مجدد تطبیقی در سالرنو است که فاقد «استراتژی مدیریت و استفاده» است که اغلب در مدت کوتاهی پس از نهایی شدن این مداخلات منجر به ایجاد جای خالی میشود. . این چالش را می توان با نگاه به راه حل های بخش های دیگر و مشاوره “با بازیگران / ذینفعان مختلف” برطرف کرد. نمونه های اضافی از چالش ها، دشواری ادغام میراث فرهنگی در طرح های تخصصی هوشمند و عدم نگهداری برنامه ریزی شده است. این موضوع دوم با تدوین طرح هایی برای این منظور در سطح منظر شهری تاریخی و نیز طرح هایی خاص برای آثار قابل حل است.
علاوه بر راهحلهایی که قبلاً ذکر شد، راهحلهای دیگر مستلزم معرفی مدلهای نوآورانه جدید برای Giardino della Minerva، برای رسیدگی به مسائل مربوط به قابلیت مالی آن، و باز کردن «برنامه مدیریت میراث برای پیشنهادات جدید» است که بر تخصص شدید آن غلبه میکند. علاوه بر این، برای تبلیغ بینظمیزدایی ( کندی و کینگکام، 1998 ) سالرنو، پیشنهاد میشود یک رویکرد یکپارچه نه تنها با تمرکز بر گردشگری، بلکه در نظر گرفتن سایر کاربردها هنگام استفاده مجدد از میراث نیز در نظر گرفتن شهر با قلمرو وسیعتر و تخصصهای آن مانند رژیم غذایی مدیترانه ای. به طور مشابه، به طور کلی، یک رویکرد یکپارچه برای “توسعه سرزمینی” با شهرهای پیشرو و دریافت کننده از آن پیشنهاد شده است. یک راه حل کلی اضافی با عدم وجود ابزار برای مشارکت و حکمرانی برای ARCH از طریق یادگیری و تبادل بین بخشی مقابله می کند.
مشارکتهای مربوط به همکاری، ذینفعان را ذکر میکند که در یک تلاش مشترک با هم کار میکنند، که عمدتاً حاکی از منافع مشترک چنین همکاریهایی است. این عوامل بیشتر با راه حل ها (n = 21) مرتبط هستند تا با چالش ها (n = 12). به ویژه، راه حل ها اغلب نمونه هایی از همکاری های موجود و مورد انتظار (n = 6) را گزارش می کنند، همچنین در سایر بخش ها، مانند انجمن کشاورزان مستقل ( Coldiretti ) که با بیمارستان شهر و سایر ذینفعان برای تولید روغن زیتون محلی همکاری می کند.
چالشهای مرتبط با همکاری اغلب به دشواری شروع و اجرای همکاریها اشاره میکنند، مانند مشارکت سازمانهای غیردولتی برجسته در مشارکت برای Giardino della Minerva. علاوه بر این، این مشکل به طور کلی در همکاری بین مقامات محلی و وزارت فرهنگ به نمایندگی از دفتر پیرامونی آن وجود دارد. بهبود “گفتگو” بین این سطوح مختلف دولت، این آخرین چالش را حل خواهد کرد. علاوه بر این، در سالرنو، یک مانع از این دفتر پیرامونی ناشی میشود که عمدتاً با مقامات دولتی همکاری میکند تا با سایر ذینفعان درگیر در ARCH. برای سالرنو، یک چالش دیگر از فقدان، پراکندگی و محدودیت همکاری بین سازمانهای فرهنگی آن خبر میدهد. این چالش را میتوان با جمعآوری «عملکردهای خوب در حوزه فرهنگی» از طریق یک پلتفرم و با ابتکاراتی از سوی جامعه تحت یک «برند اجتماعی» برطرف کرد.
راهحلهای مربوط به همکاری، همکاری با مؤسسات دانشی مانند دانشگاهها را برای رسیدگی به مسائل مربوط به Giardino della Minerva، به عنوان مثال بازیابی دارایی نامشهود باغ مانند «حافظه» مرتبط با آن، پیشنهاد میکند. راه حل های دیگر برای Giardino della Minerva شامل همکاری با “بازیگران زیادی” و همکاری با هنرمندان برای “تاکید بر داستان تاریخی باغ” از طریق “داستان های مدرن” است. یک راهحل کلی مشابه مستلزم «گفتوگو با سایر ذینفعان» و یافتن «راههای جدید» برای اجرای آن، پرداختن به چالش ایجاد شده توسط بخش میراث فرهنگی است که به سمت انزوا گرایش دارد.
این تحقیق دامنه چالشهای مورد بحث در ادبیات ( شکل 5 ) را تأیید و گسترش میدهد و راهحلهایی را ارائه میدهد، و ARCH را در یک محیط اروپایی به عنوان سالرنو در ایتالیا از طریق مشارکت سهامداران بررسی میکند . چالش های جدید هستند.
عدم آگاهی از نیازهای ذینفعان،
انتشار محدود بهترین شیوه ها و رویکردها برای مشارکت شهروندان در ARCH،
بازیابی و انتشار «حافظه» و جلوگیری از از دست دادن آن،
عدم برنامه ریزی مشترک در رابطه با مشارکت،
عدم مشارکت یا نمایندگی گروه های خاص در فرآیند ARCH،
عدم وجود ابتکارات از پایین به بالا،
ارزش گذاری،
توسعه شبکه هایی برای ارزش گذاری و انتشار،
محدودیت رویکردهای فعلی به ARCH و دشواری اجرای رویکردهای جدید،
شروع و اجرای همکاری ها و
عدم همکاری بین برخی از ذینفعان
علاوه بر این، این تحقیق سه کمک اضافی به درک چالشهای ARCH ارائه میکند ( شکل 5 ). اولا، این یافتهها چالشهای گزارششده در ادبیات را بیشتر توضیح میدهند. به عنوان مثال، عدم مشارکت جامعه ( گارزیلو و همکاران، 2018 ) به عنوان فقدان نمایندگی گروه های خاص، مانند جوانان، مشخص می شود. ثانیاً، شرکتکنندگان در کارگاه HUL به ندرت به چالشها به عنوان وضعیت پوسیدگی یا طراحی و جنبههای فنی ARCH اشاره کردند ( Bullen & Love, 2011c ؛ Conejos et al., 2016 ؛ Douglas, 2006 ). در نهایت، پنج موضوع مفصل به ندرت در ادبیات مربوط به چالش های ARCH ذکر شده است. این سه مشارکت نشان می دهد که تفاوت هایی بین آنچه در ادبیات گزارش شده و یافته های حاضر وجود دارد.
این تفاوت ها احتمالاً مربوط به زمینه تحقیق، یعنی رویکرد مشارکتی و موقعیت جغرافیایی است. پس از همه، مشارکت های تحلیل شده با اتخاذ یک رویکرد چند مقیاسی مبتنی بر HUL با در نظر گرفتن یک باغ گیاه شناسی به عنوان یک مورد سایت انجام شد. علاوه بر این، طیف گستردهتری از ذینفعان در این شناسایی با توجه به مطالعات قبلی درگیر بودند. احتمالاً توضیح بیشتر این تفاوتها در تکامل مداوم در حفاظت و مدیریت میراث فرهنگی است ( آکاگاوا، 2018 ؛ پریرا رادرز، 2019 ؛ اسمیت، 2012 ؛ وکو، 2010 ). به عنوان مثال، بحث در مورد نقش جامعه در مدیریت میراث مورد توجه قرار گرفته و بیشتر مورد تحقیق قرار گرفته است ( Li et al., 2020 ; Rosetti et al., 2020 ). این تکامل ممکن است گفتمان هایی را تغییر داده باشد که در مشارکت شرکت کنندگان منعکس می شود. تحقیقات آینده می تواند بررسی کند که آیا این تفاوت های موضوعی فراتر از مطالعه موردی سالرنو است که مستلزم تغییر کلی تری در موضوعات مرتبط با چالش های فعلی در ARCH و ارتباط متقابل این موضوعات با دموکراسی فرهنگی است. علاوه بر این، این یافتهها نشان میدهد که چالشهای ARCH نه تنها یک بعد فنی بلکه یک بعد فرهنگی نیز دارد.
با این حال، برخی از یافتهها در ادبیات مربوط به چالشها گزارش شدهاند، اگرچه ممکن است تفاوتهای ظریفی اعمال شود. به عنوان مثال، فقدان دانش، به عنوان فقدان اطلاعات قابل اعتماد، با توجه به معماران و مدیران پروژه با در نظر گرفتن نیو ساوت وست استرالیا به عنوان یک مطالعه موردی، یک چالش است ( Conejos et al., 2016 ). این چالش برای آمریکای شمالی نیز گزارش شده است ( بورن، 1996 ). بنابراین، یافتههای مطالعات قبلی – که با روشها، گروههای ذینفعان و/یا زمینههای جغرافیایی متفاوت مشخص میشوند- برخی از یافتههای این تحقیق را تایید میکنند و بالعکس. این تأیید، دلیلی بر پایایی و اعتبار است. بنابراین، به نظر می رسد تعمیم پذیری برخی از چالش ها را نشان می دهد. تحقیقات بیشتری برای بررسی این تعمیم پذیری مورد نیاز است. علاوه بر این، توصیه میشود که مطالعات مقایسهای با N بزرگ انجام شود که میتواند به ترکیب یافتههای موردی در سطح بالاتر کمک کند ( Eisenack et al., 2014 ).
علاوه بر این، مطالعات انجام شده با روششناسی مشابه، عواملی را که به دانش، مشارکت، رویکرد و همکاری در شهرهای اروپایی آمستردام و ریجکا اشاره دارد، شناسایی کردند. در حالی که ارزش گذاری ها فقط در ریجکا ذکر شد و به ندرت ذکر شده است ( Pintossi et al., 2021a ; 2021b ). به عنوان مثال، عدم مشارکت یا عدم حضور گروه های خاص در فرآیند ARCH به عنوان یک چالش کلی در این سه شهر ذکر شده است. تفاوت های ظریف اعمال می شود. در سالرنو، در حالی که به طور کلی به مشارکت محدود یا غایب اشاره می شود، به نمایندگی در مشارکت اشاره می شود، گروهی که ذکر شد کودکان بودند. لازم به ذکر است که “در اختیار گرفتن تاریخچه آنها باعث می شود کودکان در گفتن داستان محل زندگی خود مشارکت فعال داشته باشند” ( گریمشاو و میتس، 2022 ، ص 1334)، که تحقیقات آینده می تواند به عنوان یک راه حل ممکن برای مقابله با از دست دادن حافظه مورد بررسی قرار گیرد. . در آمستردام، برخی از شهروندان نشان داده نمیشوند: این چالش ناشی از مشارکت افراد «فقط تحصیلکرده» است ( Pintossi et al., 2021c , p. 10). در ریجکا، گروههای ذینفعی که بهطور محدود یا بدون نمایندگی بهعنوان «شهروندان» یا «جامعه» نامگذاری میشوند ( Pintossi et al., 2021b , p.9). در مجموع، نمایندگی در مشارکت یکی از چالش های مرتبط با مشارکت ARCH در سه شهر است. تحقیقات آینده میتواند این موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار دهد و پاسخ دهد که تفاوتهای بین گروههای ذکر شده در هر شهر تصادفی است، شاید شرکتکنندگان فقط نمونههای مختلفی را ارائه کردند. مطالعه تطبیقی ذکر شده نشان میدهد که برخی چالشها برای سه شهر متنوع مشترک هستند ( ولدپاوس و همکاران، 2019 )، اما تحقیقات بیشتری برای بهبود تعمیمپذیری این یافتهها مورد نیاز است.
همکاری کلید ARCH است. در شهر سالرنو، همکاری در رابطه با چالش ها و راه حل ها مورد بحث قرار گرفته است. از یک سو، همکاری بین و با مقامات دولتی به عنوان یک موضوع مطرح شد، در حالی که برخی از همکاریها بین گروههای مختلف ذینفع به عنوان راهحل شناخته یا پیشنهاد شد. به طور مشابه، بررسی مطالعه موردی Miss Miyagi – توسعهدهنده املاک و مستغلات با تأثیر مثبت فعال در ARCH – شواهدی از اهمیت همکاری برای استفاده مجدد تطبیقی محور انسان در لوون، بلژیک ارائه کرده است. این مطالعه نشان میدهد که چگونه شبکهای از افراد و مؤسسات با یکدیگر همکاری میکنند، مشترکات [یعنی میراث استفادهشده مجدد] را اداره میکنند و ارزشهای مشترک یا کالاهای جمعی را ایجاد میکنند» ( صالح، 2022 ، ص 14).
به طور کلی، این تحقیق به نیاز به یک رویکرد سیستماتیک و بین بخشی در ARCH اشاره می کند که همچنین ARCH را نه به عنوان یک فرآیند منزوی، بلکه در سیستم شهری (یا روستایی) گسترده تر در نظر می گیرد. اولا، مضامین در هم تنیده شده اند ( شکل 3 )، که نشان می دهد که یک راه حل در عین غلبه بر یک چالش خاص می تواند چالش های دیگر را نیز برطرف کند. برای مثال، راهحلهایی که انتشار دانش را تقویت میکنند، مانند «انتشار عمومی باز» نیز به عدم شفافیت فرآیندها میپردازند، زیرا «شفافیت» یکی از 55 موضوع است. ثانیاً، چالش ها و راه حل ها در انحصار ARCH نیستند. آنها همچنین به فرآیندهای دیگر مربوط می شوند، به عنوان مثال تمرین مشارکتی به طور کلی یا سازگاری با اقلیم میراث، و با بخش هایی غیر از فرهنگ و میراث، مانند گردشگری و توسعه اقتصادی تلاقی می کنند. به عنوان مثال، انتقال دانش چالشی است که در ARCH و همچنین در سازگاری با تغییرات اقلیمی میراث با آن مواجه است ( Sesana et al., 2019 ). این ماهیت غیر انحصاری برخی از چالشها و راهحلها نشان میدهد که یافتههای حاضر میتواند علاوه بر ARCH پیامدهایی مانند اطلاعرسانی به مدیریت میراث تحت رهبری جامعه داشته باشد. تحقیقات آینده برای بررسی بیشتر ماهیت سیستمی این چالشها و راهحلها، بررسی یک رویکرد سیستمی و فرابخشی برای غلبه بر چالشهای ARCH، و مطالعه روابط بین بخشی برخی از این چالشها توصیه میشود.
این تحقیق همچنین نشان داد که برخی از چالشها در مقیاسهای چندگانه مشترک هستند، مانند «از دست دادن حافظه». این یافته ضمن انعکاس رویکرد منظر این تحقیق، با توجه به لایهبندی پیچیده جنبههای مختلف تشکیل دهنده منظر، امکان مداخله در سطوح چندگانه در پرداختن به برخی چالشها را پیشنهاد میکند. علاوه بر این، سیاستهایی که در یک سطح متمرکز میشوند، ممکن است همزمان به نفع دیگران باشد و راهحلهای تأیید شده برای یک مقیاس ممکن است برای سایرین تنظیم و قابل اجرا باشد. بنابراین، یک رویکرد کل نگر و یکپارچه مانند رویکرد چشم انداز ممکن است برای رسیدگی به مسائل چند مقیاسی آشکار شده توسط تحقیق حاضر اتخاذ شود. چنین فرضیه ای نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.
پژوهش حاضر قصدی افقی و اکتشافی داشت که محدودیت های خاصی را به همراه دارد. اولاً، یافته ها به تجربیات و نظرات شرکت کنندگان کارگاه و زمینه در نظر گرفته شده، یعنی سالرنو بستگی دارد. ثانیاً، یافته ها به دلیل ماهیت اکتشافی تحقیق فاقد تحلیل عمیق از هر چالش و راه حل هستند. گردآوری جزئیات بیشتر اطلاعات تکمیلی و فاقد اطلاعات را فراهم می کند و اصطلاحات مبهم را روشن می کند. این جزئیات اضافی می تواند هم به درک بهتر این عوامل کمک کند و هم شواهد بیشتری برای اطلاع سیاست گذاران، تصمیم گیرندگان و مجریان فراهم کند. از این رو، از فعالیت های خود در رابطه با ARCH و بازآفرینی شهری حمایت می کنند. در گزارش نتایج، ابهام اصطلاحات با ترجیح استفاده از عبارت شرکت کنندگان تایید شد. به عنوان مثال، تحقیقات آینده می تواند به سؤالاتی مانند چه عواملی بر چالش های ARCH تأثیر می گذارد و چگونه پاسخ دهد؟ چالش ها چگونه به یکدیگر وابسته هستند؟ چگونه سیاست گذاری می تواند هر وابستگی متقابل را بپذیرد؟ ثالثاً، این یافته بازتاب یک چارچوب زمانی خاص است، یعنی زمانی که جمع آوری داده ها انجام شده است. چالشها و راهحلها در طول زمان تغییر میکنند زیرا به تنظیمات پویا و رویدادهای استرسزا وابسته هستند ( Eisenack et al., 2014 )، مانند همهگیری COVID-19. بنابراین، تحقیقات اضافی میتواند بر 1) شناسایی چالشها و راهحلهایی که سایر ذینفعان را درگیر میکند، ب) بررسی دقیق سایر زمینههای جغرافیایی، 3) درک عمیق چالشها، همچنین ارتباط آنها با نوع ذینفعانی که آنها را تجربه میکنند، 4) بررسی راهحلها تمرکز کند. و اجرای آنها، v) تجزیه و تحلیل اضافه کاری چالش ها برای آشکار کردن تکامل بالقوه آنها، و 6) انجام مطالعات تطبیقی.
در مجموع، این مطالعه چالشهایی را برای ARCH برای شهر سالرنو نشان داد و راهحلهایی برای رسیدگی به آنها پیشنهاد کرد. این عوامل به 55 موضوع مربوط می شود که 5 موضوع مورد توجه بیشتر دانش، مشارکت، ارزش گذاری، رویکردها و همکاری است. ارزیابی ARCH از دیدگاه چند مقیاسی برای ادغام سیاستها و تصمیمگیری مفید بود. در مقایسه با تحقیقات قبلی، نتایج دامنه چالشها را با تغییر تأکید به سمت عواملی مانند مشارکت و ارزشگذاری گسترش داد. نتایج همچنین عواملی مانند در دسترس بودن مهارتهای ماهر، تعارض در مورد استفادههای جدید از میراث، قابلیت اقتصادی و هزینهها، محدودیتهای قانونی و نظارتی، شرایط سیاسی و وضعیت زوال فیزیکی را تأیید کرد.
این یافته ها از نظر علمی و اجتماعی مرتبط هستند. ارتباط علمی آنها از دو نتیجه این تحقیق ناشی می شود. اولین نتیجه، دانش مبتنی بر شواهد است که از بینش از دیدگاه ذینفعان در مورد چالشهای چند مقیاسی ARCH و راهحلهای ممکن به دست آمده است. نتیجه دوم خطوط احتمالی تحقیقاتی را ارائه میکند و شکافهایی را که باید برای افزایش دانش در مورد موضوع پر شود، شناسایی میکند. ارتباط اجتماعی این یافته ها دوگانه است. اولاً، این ارتباط از مروری آموزنده برای سیاست گذاران، تصمیم گیرندگان، شاغلین و سایر طرف های علاقه مند برای ARCH، بلکه برای مدیریت میراث و بازسازی شهری ناشی می شود. ثانیا، یافتهها همچنین مخزن راهحلهایی را برای رسیدگی به برخی چالشها ارائه میکنند. چالشهای شناساییشده نه تنها فرصتهایی برای مداخله برای فعال کردن یا بهبود ARCH، بلکه مناطق بالقوه مداخلهای را که ممکن است به طور کلی برای شهر مفید باشد را نشان میدهد. ذینفعان مختلف ARCH در سالرنو، بر اساس نقشی که در ARCH و/یا فرآیند خاص ARCH دارند، میتوانند طرحها و استراتژیهایی را توسعه دهند که میتواند مرجع اتخاذ و اجرای استفاده مجدد یا سیاستگذاری تطبیقی باشد (Gravagnuolo، Micheletti، و Bosone، 2021 ) . . به عنوان مثال، این یافته ها از توسعه یک برنامه عمل برای ARCH توسط شهرداری بر اساس یک فرآیند مشارکتی خبر داد (به Wildman et al., 2021 مراجعه کنید ). به عنوان مثال، این طرح به نیاز به افزایش همکاری بین بازیگران و تقویت مشارکت مدنی می پردازد . این یافتهها میتواند به تسهیل پذیرش و اجرای استفاده مجدد تطبیقی از میراث فرهنگی در سالرنو و زمینههای مشابه، به منظور بهرهبرداری از پتانسیل آن برای حفظ هویت شهری، افزایش زیستپذیری شهری و همچنین توانمندسازی و هدایت توسعه پایدار شهری کمک کند .
این پروژه تحقیقاتی توسط برنامه تحقیقاتی و نوآوری افق 2020 اتحادیه اروپا [توافق نامه کمک مالی شماره 776758 ] حمایت شد.
مجموعه داده تجزیه و تحلیل شده در Zenodo سپرده شده است. https://doi.org/10.5281/zenodo.3925602 .
N. Pintossi: مفهومسازی، روششناسی، تحلیل رسمی، تحقیق، منابع، نگهداری دادهها ، نوشتن – پیشنویس اصلی، نوشتن – بررسی و ویرایش، تجسم، مدیریت پروژه. D. Ikiz Kaya: روش شناسی، اعتبارسنجی، نگارش – بررسی و ویرایش، نظارت. A. Pereira Roders: مفهومسازی، روششناسی، تحقیق، منابع، نگارش – بررسی و ویرایش، نظارت، کسب سرمایه.