• منطقه 22 - شهرک گلستان- ساحل شرقی دریاچه چیتگر - برج تجارت لکسون - طبقه 6

48000408 21 98+

info@toseabnieh.ir

شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18

اکوسیستم محیط کسب و کار و ارتقاء تولید

اکوسیستم محیط کسب و کار و ارتقاء تولید

اکوسیستم محیط کسب و کار و ارتقاء تولید

خلاصه

این مطالعه با تمرکز بر 50 شهر نماینده چین و به کارگیری نظریه اکوسیستم محیط کسب و کار، از روش تحلیل مقایسه کیفی مجموعه فازی (fsQCA) برای شناسایی مکانیسم‌های هم افزایی که از طریق آن اکوسیستم محیط تجاری شهرها بر ارتقای تولید تأثیر می‌گذارد، استفاده می‌کند. یافته‌ها نشان می‌دهد: اولاً، هیچ یک از عناصر موجود در اکوسیستم محیط کسب‌وکار به تنهایی نمی‌تواند شرط لازم برای ارتقای تولید بالا باشد. دوم، سه مسیر برای پیکربندی ارتقای تولید در سطح بالا وجود دارد که می‌توان آنها را به دو حالت خلاصه کرد: حالت مبتنی بر «عمومی و نوآوری» و حالت محوری «عمومی و بازار». سوم، شش مسیر در پیکربندی ارتقای تولید سطح پایین وجود دارد که می‌توان آن‌ها را در سه حالت خلاصه کرد: حالت محدود «دولت و نوآوری»، حالت محدود «انسان و بازار» و محدود «دولت و حاکمیت قانون بالا». حالت علاوه بر این، یک رابطه نامتقارن با تنظیمات عملکرد ارتقاء تولید بالا وجود دارد. در نهایت، تحت شرایط خاص، روابط جایگزینی بین عناصر در محیط کسب و کار وجود دارد. به طور کلی، این کار به ادبیات مربوط به مکانیسم‌های هم افزایی اکوسیستم‌های محیط کسب‌وکار کمک می‌کند و اطلاعات عملی را برای شرکت‌های تولیدی که به دنبال ارتقا از مسیرهای متعدد هستند، ارائه می‌کند.

معرفی

صنعت تولید ستون فقرات اقتصاد ملی است و نقش مهمی در هدایت و حمایت از سیستم اقتصادی مدرن ایفا می کند (سوسای و همکاران، 2016؛ کوردو و همکاران، 2020؛ بنهایون و همکاران، 2021). وزارت صنعت و فناوری اطلاعات چین گزارش می دهد که سهم جهانی بخش تولید چین از 2.7 درصد در سال 1990 به 28.7 درصد در سال 2023 افزایش یافته است. چین تنها کشوری است که طیف گسترده ای از بخش های صنعتی دارد. علیرغم پیشرفت‌های بالقوه در دسته‌بندی‌های سهم و محصولات، فناوری‌های تولید در سطوح پایین‌تر زنجیره صنعتی جهانی تا حد زیادی بدون تغییر باقی می‌مانند (لی، 2018). صنعت تولید همچنین با شرایط شدید اقتصادی داخلی و افزایش رقابت بین المللی سایر کشورها مواجه است (Zhou et al., 2021). اگرچه مزایای عوامل تولید ارزان کاهش یافته است، اما مزیت های رقابتی جدیدی پدیدار نشده است که به شدت حاشیه سود شرکت های تولیدی چینی را کاهش می دهد (لی، 2018). انتقال از یک کشور تولید کننده بزرگ به تبدیل شدن به یک نیروگاه تولیدی، ارتقاء تولید یک مسیر اجتناب ناپذیر است.

ارتقای تولید به فرآیند گذار از تولید سنتی به سمت رویکردهای پیشرفته تر، هوشمندانه و سبزتر با اتخاذ فناوری های پیشرفته، بهبود روش های تولید و افزایش کیفیت محصول اشاره دارد (قباخلو و آذر، 2018؛ هان و همکاران، 2021). نظریه اقتصاد نهادی بیان می‌کند که فعالیت‌های سازمانی و عملیاتی افراد جامعه تحت تأثیر محیط نهادی است (ولتر، 2011). بر اساس این نظریه، ارتقای تولید پاسخی به محیط سازمانی است. در این زمینه، نهادها به عنوان “قواعد بازی” در جامعه ظاهر می شوند که تعاملات بین بازیگران مختلف را محدود می کند (ژانگ و همکاران، 2012). از این رو، ایجاد سازگاری بین مؤسسات و بنگاه های تولیدی مشهود است. محیط کسب و کار، به عنوان یک چارچوب نهادی حیاتی که توسط دولت شکل گرفته است، مسلماً پیامدهای مهمی برای ارتقاء تولید خواهد داشت (جانکوف، 2016). یک محیط تجاری خوب می تواند هزینه های نهادی را کاهش دهد، دسترسی کسب و کارهای منطقه ای به اعتبار را افزایش دهد و تخصیص عادلانه تر و بازار محور منابع را تسهیل کند (Commander and Svejnar, 2011). بنابراین، روشن کردن رابطه پیچیده بین محیط کسب و کار و ارتقای تولید از اهمیت قابل توجهی برای افزایش کارایی تطبیقی ​​بخش تولید برخوردار است و در نتیجه به توسعه کلی اقتصادی با کیفیت بالا کمک می‌کند.

در حال حاضر دانشگاه ها به طور کلی محیط کسب و کار را با ساختارشکنی به جنبه هایی مانند محیط مالیاتی، محیط اداری، محیط قانونی و غیره ارزیابی می کنند. تحقیقات موجود عناصر محیط کسب و کار مانند خدمات عمومی، محیط نوآوری، محیط بازار و مکانیسم های تعاملی بین عناصر داخلی را نادیده گرفته است. برای غلبه بر این کاستی ها، ما یک محیط کسب و کار را از دیدگاه تئوری اکوسیستم به عنوان یک اکوسیستم یکپارچه از محیط خارجی که یک کسب و کار در آن فعالیت می کند، تعریف می کنیم. اکوسیستم محیط کسب و کار شامل هفت جنبه است: کارایی دولت، منابع انسانی، خدمات مالی، خدمات عمومی، محیط بازار، محیط نوآوری و محیط حاکمیت قانون.

اکثر محققانی که رابطه بین محیط کسب‌وکار و ارتقای تولید را مطالعه می‌کنند، از روش‌های آماری اصلی استفاده می‌کنند تا بررسی کنند که چگونه یک عنصر خاص در محیط کسب‌وکار بر ارتقای تولید تأثیر می‌گذارد (اغیون و همکاران، 2015؛ پریدا و همکاران، 2017؛ الموازینی و همکاران، 2022). ). با این حال، ادبیات به طور کامل نقش نظریه اکوسیستم محیط کسب و کار را در ارتقاء تولید توضیح نمی دهد. این شکاف‌ها را می‌توان به عدم تطابق بین روش‌ها و نظریه‌های تحقیق، کاوش کافی در تعاملات عوامل و عمق ناکافی تحقیقات تجربی نسبت داد. اکوسیستم محیط کسب و کار مجموعه ای پیچیده و پویا است که در آن همکاری و رقابت مکرر بین عناصر مختلف رخ می دهد (آلدریش و روف، 2006). این بر ارتقای تولید تأثیر می گذارد. بر اساس «تقلیل گرایی»، رویکردهای سنتی عمدتاً بر یک همبستگی خطی ساده و متقارن بین شرایط فردی و نتایج تمرکز دارند. آنها مجموع اجزای آن را به عنوان یک کل در نظر می گیرند (فیس، 2011). به ویژه، آنها عمیقاً به رابطه غیرخطی بین اکوسیستم تجاری و ارتقاء تولید نمی پردازند. از سوی دیگر، به دلیل ویژگی‌های تکاملی متنوع و هم‌زیستی اکوسیستم محیط کسب‌وکار، مطالعات «اثر خالص» که از روش‌های آماری جریان اصلی استفاده می‌کنند، اغلب نتوانسته‌اند به طور قانع‌کننده تعاملات بین عناصر در سیستم را آشکار کنند (کومار و همکاران، ، 2022). چنین تحقیقاتی عمدتاً بر روی هم افزایی و مکمل بودن بین دو عنصر سیستم متمرکز است (ایگنا و ونتورینی، 2019) در حالی که همکاری هم افزایی و جایگزینی عناصر متعدد را نادیده می گیرد. بر اساس دیدگاه های کل نگر برای تجزیه و تحلیل اثر هم افزایی در بین عوامل متعدد، تحلیل مقایسه کیفی فازی (fsQCA) می تواند برای غلبه بر کاستی های روش های تحلیل سنتی برای بررسی محیط کسب و کار مفید باشد (پاپا و وودساید، 2021). به طور خاص، fsQCA امکان تجزیه و تحلیل دقیق تری از مسائل مدیریتی پیچیده، به ویژه شرایط همزمانی، مسیرهای هم ارزی و روابط نامتقارن را فراهم می کند (کومار و همکاران، 2022).

بنابراین، این مقاله 50 شهر در چین را به عنوان نمونه انتخاب می‌کند و از روش fsQCA برای بررسی روابط علی پیچیده بین پیکربندی محیط کسب‌وکار و ارتقای تولید استفاده می‌کند. هدف این مقاله بررسی سه سوال زیر است: آیا یک عنصر واحد در اکوسیستم محیط کسب و کار شرط لازم برای ارتقای تولید است؟ کدام پیکربندی شرایط بر ارتقای تولید به صورت همزمان تأثیر می گذارد؟ چگونه عناصر چندگانه اثرات جایگزینی از خود نشان می‌دهند و کدام شرایط نقش مهم‌تری در ارتقای تولید دارند؟ این مطالعه از چندین جهت به ادبیات موجود کمک می کند. ابتدا، روش fsQCA را به مطالعه رابطه بین اکوسیستم محیط کسب و کار و ارتقاء تولید معرفی می کنیم. این روش به افزایش درک نظریه اکوسیستم محیط کسب و کار در تحقیقات ارتقای تولید منطقه ای از دیدگاه گسترده و سیستماتیک کمک می کند. این به ویژه کاوش عمیق مکانیسم های هم افزایی و اساسی را تسهیل می کند که از طریق آن اکوسیستم های تجاری منطقه ای بر ارتقای تولید تأثیر می گذارند. دوم، ما نشان می‌دهیم که تحت شرایط خاص، روابط جایگزین متعددی بین عناصری در اکوسیستم کسب‌وکار وجود دارد که ارتقای تولید شهری را توضیح می‌دهد. این درک ما را از روابط همزیستی بین عناصر در اکوسیستم تجاری بیشتر می کند. در نهایت، ما دیدگاه و شواهد جدیدی را برای کاهش تناقضات موجود در روند ارتقای تولید منطقه ای ارائه می دهیم. در حال حاضر، محققان هنوز در مورد درک رابطه بین اکوسیستم محیط کسب‌وکار و ارتقای تولید به اجماع نرسیده‌اند (Aghion, 2002؛ Gumbau-Albert and Maudos, 2009؛ Greenwood et al., 2011 Zou et al., 2021). دلیل اساسی در بررسی جداگانه آنها از تأثیر عناصر فردی در محیط کسب و کار تحت شرایط خاص نهفته است. با این حال، این مقاله یک رویکرد تئوری مجموعه‌ای را اتخاذ می‌کند و جهت‌های توضیحی جدیدی را برای این موضوعات متناقض طولانی مدت ارائه می‌کند. این مفهوم “مسیرهای واگرا که منجر به نتایج همگرا می شود” را معرفی می کند، که جنبه مهم آن هم افزایی و یکپارچگی بین عناصر مختلف است.

ادامه این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش 2 ادبیات مربوطه را مرور می کند و چارچوب نظری را ارائه می دهد. بخش 3 روش شناسی و داده های مورد استفاده در این مطالعه را تشریح می کند. بخش 4 نتایج به‌دست‌آمده با استفاده از روش fsQCA و بررسی‌های استحکام را تشریح می‌کند. بخش 5 یافته ها را مورد بحث قرار می دهد. بخش 6 نتیجه گیری، محدودیت ها و دامنه تحقیقات آینده را خلاصه می کند.

قطعات بخش

بررسی ادبیات

در حال حاضر، هیچ تعریف منسجمی از محیط کسب و کار وجود ندارد. هر تعریف منعکس کننده یک هدف و زمینه تحقیق منحصر به فرد است و تمرکز و ابعاد محیط کسب و کار متفاوت است. گزارش انجام کسب و کار بانک جهانی، محیط کسب و کار را به عنوان یک نهاد اقتصادی برای تأسیس، تولید و بهره برداری، فعالیت های تجاری، مالیات و ترخیص گمرکی تعریف می کند (Estevão و همکاران، 2020؛ Fauvarque-Cosson و Kerhuel، 2009؛ Besley، 2015). استفاده از درس های آموخته شده از

منابع اطلاعات

داده های این مطالعه از دو منبع جمع آوری شده است. ما از داده‌های ارتقای تولید شهری (متغیر نتیجه) از شاخص توسعه شهری تولید پیشرفته 2020 استفاده می‌کنیم که 50 شهر برتر در توسعه تولید چین را پوشش می‌دهد. ما همچنین از متغیرهای شرطی از گزارش ارزیابی محیط تجاری شهری چین استفاده می‌کنیم که محیط‌های تجاری 254 شهر چین را در سال 2020 پوشش می‌دهد. این شامل معیارهایی از کارایی دولت شهری، منابع انسانی، مالی است.

تنظیم

به عنوان یک روش تئوری مجموعه، fsQCA با کالیبراسیون شروع می شود و داده های اصلی را به امتیازهای عضویت مجموعه بین صفر و یک تبدیل می کند (فیس، 2011). عضویت کامل، نقاط متقاطع، و آستانه کامل غیرعضویت باید هنگام استفاده از رویکرد کالیبراسیون مستقیم در این مطالعه تعریف شوند (Rihoux and Ragin, 2008). مهمتر از همه، نتایج و متغیرهای شرطی مورد استفاده، معیارهای تازه منتشر شده‌ای هستند که فاقد دانش نظری و شواهد تجربی هستند. از این رو، این مطالعه رتبه 75 را تعیین کرد.

مفاهیم نظری

اول، استفاده از روش fsQCA برای مطالعه اکوسیستم‌های محیط کسب‌وکار شهری، قدرت توضیحی نظریه اکوسیستم محیط کسب‌وکار را در ارتقای تولید افزایش می‌دهد. مطالعات معمولاً بر روی “اثر خالص” عوامل منفرد بر ارتقای تولید تمرکز می‌کنند (Lund Vinding، 2006؛ Mitra et al., 2016; Parida et al., 2017) اما کمتر بر اثر هم افزایی عوامل متعدد تمرکز دارند. از دیدگاه تحلیل پیکربندی، این مطالعه مکانیسم هم افزایی کسب و کار شهری را بررسی می کند

نتیجه گیری، محدودیت ها و دامنه تحقیقات آتی

این مطالعه با استفاده از نمونه ای از 50 شهر نماینده چین و با استفاده از نظریه اکوسیستم محیط کسب و کار، از روش fsQCA برای شناسایی مکانیسم های هم افزایی اکوسیستم های محیط کسب و کار شهرها در ارتقای تولید استفاده کرد. تجزیه و تحلیل ما موارد زیر را نشان داد. اول، ارتقاء تولید شهری تحت تأثیر ترکیبی از هفت شرط است: کارایی دولت، منابع انسانی، خدمات مالی، خدمات عمومی، محیط بازار، نوآوری.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.