48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
کار واسطه ای متقاعدسازی و توجیهی یک جنبه مهم اما اغلب پنهان سیاست فرهنگی شهری است . بهجای جریان بیاصطکاک و «انتقال» دانش، مجموعه جهانی سیاستهای اقتصاد خلاق – بهویژه دیدگاههای بدیع، مخالف یا «عادلانهتر» شهرهای خلاق – یک دستاورد است. یکی از این دیدگاه ها، فراخوانی برای توسعه یک سیاست ترکیبی فرهنگی- صنعتی است که به فرآیندهای داخلی و پویایی فرهنگ به عنوان یک سیستم تولید توجه کند. این مقاله برگرفته از جامعهشناسی عملگرایانه توجیه و نقد، بر ساختار «شهر موسیقی» بهعنوان نمونهای زنده از این دیدگاه، و «دفترچه راهنمای» بهترین عمل بهعنوان ابزار توجیه کلیدی تمرکز میکند. کتابهای راهنما توسط واسطهها برای گسترش ایدهها، علامت دادن به تخصص، متقاعد کردن و آموزش دادن به کسانی که ممکن است به آنها کمک مالی کنند، هماهنگ کردن ذینفعان ناهمگن، و برای تشویق و دستیابی به مشروعیت در بین عموم مردم استفاده میشود. با انجام این کار، آنها مجموعهای از استدلالها را ارائه میکنند که ریشه در شکلگیریهای ارزشی رقابتی دارد که به شکها و اختلافات با پتانسیل مصالحه و توسل به یک «خیر مشترک» پاسخ میدهد. تجزیه و تحلیل «گرامر» توجیهکننده یک گفتمان جدید شهر موسیقی، راههایی را برای تحقیقات بیشتر در مورد چگونگی انجام کار توجیهی در زمینههای عمل فرهنگی شهری پیشنهاد میکند.
کار اقناع و توجیه یک جنبه مهم اما اغلب پنهان سیاست فرهنگی شهری است. در توسعه ابتکارات جدید، مشروعیت اقدام، هر چند موقتی، به منظور تأمین مالی یا حمایت نهادی، و همچنین برای برقراری ارتباط و هماهنگی بین انواع ذینفعان درگیر حیاتی است. هر ایده ای از یک شهر خلاق «خوب» یا «عادلانه» – شهری که مؤثرتر، عادلانه تر، پایدارتر باشد. که از طریق آن چالشهای مخالف در برابر ارتدوکسهای سیاسی و دیدگاههای فرهنگی جایگزین ممکن است راهاندازی شود (داویدیو و رودریگز موراتو، 2017؛ اوکانر و شاو، 2014؛ پرت و هاتون، 2013) – باید توجیه شوند. توجیه شامل فرآیندهای ارزش گذاری می شود: نه صرفاً به معنای ارزیابی و اثبات یک معیار قابل سنجش از ارزش ، بلکه در مذاکره در مورد ارزش های رقیب . این مقاله چنین «کار توجیهی» (جاگد، 2011) را بهگونهای میداند که بر اساس آنچه که Boltanski و Thévenot (2006) به عنوان «نظمهای ارزش» توصیف میکنند، با چندین اصل مختلف عدالت، ارزش و استدلال ساختار یافته است. این دیدگاه را در مورد پیشنهادهایی به کار می برد که فرهنگ در شهرها نیازمند یک سیاست صنعتی موقعیتی است که به منطق و پویایی درونی فرهنگ به عنوان یک سیستم تولید توجه کند. با تمرکز بر ساختار «شهر موسیقی» (بالیکو و واتسون، 2020) به عنوان یکی از نمونههای اخیر این پیشنهاد، «بستههای ابزار» واسطههایی مانند نمایندگان محلی و مشاوران بینالمللی را برجسته میکند، که از طریق آن توصیههای استراتژیک، شاخصها و شواهد به عنوان بخشی در گردش است. از “مجموعه جهانی” فرهنگ و خلاقیت (پرینس، 2015). استدلال شده است که “شهر فرهنگی یا خلاق را نمی توان بدون موسیقی تصور کرد” (هومن، کلونان، و کاترمول، 2013: 87) – حداقل در شهرهای شمال و غرب جهانی با حضور صنعتی تثبیت شده (بیکر، 2019) . رویکردی خاص تولید محور با دیدگاههای موجود موسیقی در استراتژیسازی شهری تلاقی میکند، اما به دنبال فراتر رفتن از آن است. به نوبه خود، گفتمان توجیه بیشتر برای رسیدن به عقب حرکت می کند. این امر زمینه را برای مبارزات ارزشی گفتمانی در قالب نقد و سازش در مقیاس های محلی و فرامحلی فراهم می کند.
مقاله در سه مرحله پیش می رود. ابتدا شهر موسیقی را در ایده های فرهنگ و شهر خلاق را به عنوان یک سیستم تولیدی قرار می دهد که خواستار سیاست گذاری ترکیبی فرهنگی- صنعتی است. زمین موجود را بررسی می کند و این تجسم «جدید» را از سوابق تاریخی متمایز می کند، به سیاست فرهنگی «سنتی» (حفاظت از فرهنگ در برابر شکست بازار) و توسعه فرهنگی و اقتصادی محلی (موقعیت فرهنگ به عنوان منبع احیاکننده) نزدیک تر است. دوم، نقش کتابهای راهنما را بهعنوان ابزارهای توجیهکننده که توسط ائتلافهای واسطهای از بازیگران صنعت، نهادهای تجاری، مشاوران و استراتژیستهای شهری محلی تألیف و ترویج میشوند و حاوی استدلالهای متقاعدکنندهای هستند که میتوانند در شهرها در سطح بینالمللی حرکت کنند و مورد استفاده قرار گیرند، بررسی میکند. این منجر به اتخاذ رویکردی عملگرایانه میشود که برگرفته از جامعهشناسی توجیه و نقد است، که در آن توسل به «خیر مشترک» ریشه در منافع خصوصی تعدادی از «شهرهای» مفهومی متمایز دارد. سوم، این مقاله یک تحلیل موضوعی اساسی از تسلط بر یک شهر موسیقی: عناصر کلیدی، استراتژیهای مؤثر و چرا ارزش پیگیری دارد (تریل، هوگارث، کلمنت، و فرانسیس، 2015)، به عنوان نمونهای از دستور کار سیاست جدید، توسعه میدهد. این سند با ارائه مجموعهای از توجیهات گفتمانی که به دنبال «پروندهسازی» برای دیدگاه تولیدمحورتر است، میتواند بر حسب مصالحهها و اختلافات مختلفی که این دستورات توجیهی وارد میکنند، تحلیل شود.
شهرها و اقتصاد خلاق به طور گسترده درک می شود که در طیفی از ابتکارات و برنامه های مختلف، اغلب متناقض، به یکدیگر وابسته هستند. یک طبقه بندی مفید توسط پرت و هاتون (2013: 90-92) ارائه شده است، که پنج روش متمایز (اگر همپوشانی دارند) را ترسیم می کنند که در آنها شهر خلاق عملاً آشکار شده است. اول، صنایع خلاق در شهرهای جهانی، بهویژه رسانههای جدید، طراحی و تبلیغات، به طور همافزایی با فعالیتها و شیوههای اشتغال مالی و مالی مرتبط هستند.
شهر موسیقی جدید یک ساختمان فرامحلی است که ظهور آن بیکر (2019) در شهرهای جهانی در بریتانیا، اروپای غربی، آمریکای شمالی و استرالیا (لندن، برلین، آستین، نیویورک، لس آنجلس، ملبورن) دنبال شده است. بنابراین، بهجای استراتژیهای شهری، تمرکز تحلیلی این مقاله، الزام به گسترش و «مقیاسسازی» چنین ایدههایی است: این ممیزی یا برنامه عمل در سطح شهر نیست که ساختار شهر موسیقی را به بهترین شکل بیان میکند، بلکه مشاور بینالمللی و «بهترین» است.
Mastering of a Music City با همکاری فدراسیون بین المللی صنایع فونوگرافی (IFPI) و Music Canada، سازمان تجارت ملی، تولید شد. این به دنبال گزارش قبلی برای Music Canada بود که توسط گروه موسیقی Titan، یک مشاور صنعت موسیقی مستقر در تگزاس، تسریع رشد صنعت موسیقی تورنتو – استفاده از بهترین روشها از آستین، تگزاس، تهیه شده بود . این گزارش به ویژه بر کار کمیسیون موسیقی آستین، که در سال 1990 در پی
در حالی که انتقال و تجمیع سیاستهای فرهنگی شهری در سطح جهانی میتواند «سریع» و بدون اصطکاک به نظر برسد، گسترش و پذیرش ایدهها، دیدگاهها و خدمات مشاورهای باید فعالانه از طریق واسطههای خاص (مشاوران، ارگانهای تجاری) و دستگاهها (راهنماها، شاخصها) انجام شود. ). کتاب راهنما که در اینجا به تفصیل در نظر گرفته شده است، مانند سایر موارد، به بازیگران استراتژیک (بالقوه) توجیهاتی برای پیگیری موسیقی به عنوان سیاست فرهنگی-صنعتی ارائه می دهد. یعنی ظرف بی اثر نیست