48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
هدف این مقاله بررسی تفاوتهای نسلی در الگوهای مصرف در جنوب شرقی کوئینزلند (SEQ) است – منطقهای «کمربند خورشیدی» استرالیا که با سبک زندگی شهری و مصرفمحور مشخص میشود. با استفاده از دادههای نظرسنجی کیفیت زندگی SEQ، ویژگیهای مصرف با استفاده از طیفی از آیتمهای رفتاری اندازهگیری میشوند که منعکسکننده انتخابهای سبک زندگی شرکتکنندگان در نظرسنجی هستند. این موارد نظرسنجی برای تعیین ساختارهای اساسی که تا حد زیادی الگوهای مصرف کلیدی در منطقه را توضیح میدهند، فاکتورسازی شدهاند. شرکتکنندگان در یکی از چهار گروه نسلی طبقهبندی شدند و الگوهای مصرف آنها با استفاده از تجزیه و تحلیل عملکرد متمایز متمایز شد. شواهد حاصل از این مطالعه نشان میدهد که تفاوت کمی بین نسلها از نظر مصرف کالاهای عمومی/معمول در منطقه SEQ به جز «نسل Y» که معمولاً شناخته میشود، وجود دارد. یافتههای مطالعه همچنین نشان میدهد که «فرغت جدید» (یعنی اینترنت، پارکهای موضوعی، فست فود و کنسرتهای راک) متمایزترین مؤلفهای است که الگوهای مصرف را در بین نسلها متمایز میکند.
منطقه کوئینزلند جنوب شرقی (SEQ) در دو تا سه دهه گذشته دستخوش رشد سریع و دگرگونی های اجتماعی-اقتصادی بوده است، با مهاجرت های درونی این رشد را در پدیده مهاجرت کلاسیک «کمربند خورشیدی» (Chhetri et al. ، 2010، چهتری و همکاران، 2009). این منطقه خاص کانون جنبش تغییر دریا برای بیش از یک دهه بوده است، و علیرغم توصیف این منطقه به عنوان چشم انداز مصرف شهری و تماشای گردشگری (Curran and de Sherbinin, 2004, Harrison, 2006, McCarthy, 2005) رالینز، 2006، اسمیت و هولت، 2005)، اطلاعات کمی در مورد الگوهای مصرف این جمعیت خاص یا انتخاب سبک زندگی وجود دارد. از آنجایی که این منطقه تعداد زیادی از بازنشستگان و مهاجران سبک زندگی را به خود جذب کرده است، به نظر می رسد که الگوهای مصرف در طول نسل ها متفاوت باشد.
تجزیه و تحلیل روندهای فعلی در الگوهای مصرف جهانی نشان می دهد که ما در حال ورود به عصری هستیم که مشخصه آن مصرف کنندگانی هستند که نسبت به نسل های قبلی از نظر نسلی متنوع تر و در سبک زندگی خود التقاطی هستند (Schewe & Meredith, 2004). به منظور شناسایی گروه های مختلف مصرف کنندگان و نیازها/خواسته های خاص آنها، “تحقیقات مبتنی بر نسل” در ده سال گذشته تجدید قوا را تجربه کرده است (کورستر، 1999). تغییرات مربوط به سن در ارزش ها و تفاوت های بین نسلی تعبیه شده (باجر و همکاران، 1998، برک، 1994، کارمایکل و مک گو، 1994، مک کوناتا، 1997، پن، 1977، پراگر، 1998) توسط یک سری از محققان مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تعیین انتخاب های سبک زندگی مطلوب که الگوهای مصرف معاصر را تعریف و متمایز می کند (Feather, 1996, Kahle, 1996). هدف از چنین مطالعاتی از نقشه برداری از تغییرات در ارزش های مصرف کننده تا شناسایی الگوهای رفتار مصرف کننده برای ایجاد امکان توسعه استراتژی های بازاریابی موثر است (Beller, Weiss, & Patler, 2005).
برخی از نویسندگان استدلال کردهاند که ارزشها و الگوهای مصرف بهاصطلاح پسا ماتریالیستی وابسته به سن هستند و به نسلها محدود میشوند (آنون، 2002، کاریگان و اسزمیگین، 1999، کورستن، 1999، جانسون و مور، 2001، رالینز، 2006، رایس، 199). ، زوکین، 2004)، اما تاکنون، تحقیقات کمی برای حذف چنین استدلال هایی انجام شده است. استدلال شده است که مصرف کنندگان معمولاً محصولات و خدمات مختلفی را در طول دوره زندگی خود انتخاب می کنند و بنابراین ترجیح آنها برای لباس، مبلمان و فعالیت های اوقات فراغت به طور قابل توجهی در طول زمان تغییر می کند (لونتال، 1997، سولومون و همکاران، 2002). علیرغم اهمیت «مراحل زندگی»، تمرکز تحقیقات متمرکز بر مصرف کننده تا حد زیادی بر توسعه استراتژی های بازاریابی و تبلیغات برای جذب گروهی جوان تر بوده است (گرانت، 2004، لیندستروم و سیبولد، 2003). به عنوان مثال، تحقیقات نشان داده است که مصرف کنندگان میانسال تمایل بیشتری به خرج کردن بیشتر برای مسکن و اتومبیل نشان می دهند، در حالی که گروه های جوان تر علاقه بیشتری به خرج کردن پول برای لباس، اینترنت و تلفن همراه دارند (Spero & Stone, 2004).
مفهوم پسامتریالیسم برای انعکاس یک تغییر فرهنگی خاص در مصرف و پیرامون مصرف در سالهای اخیر، از جمله جهتگیری ارزشی که بر بیان خود و کیفیت زندگی بر امنیت اقتصادی تأکید میکند، استفاده شده است. پسامتریالیسم به عنوان تغییر فرهنگی عمده در ارزش ها از تمرکز اولیه بر کالاهای عملکردی/مواد به سمت پایداری/سبک زندگی بیان شده است (آبرامسون و اینگلهارت، 1995 الف، آبرامسون و اینگلهارت، 1995 ب). یکی از ویژگیهای جهان توسعهیافته، در بخش آخر قرن بیستم، استدلال میشود که نگرشها و ارزشهای مربوط به محیط زیست و مسائل مربوط به کیفیت زندگی، مانند مصرف پایدار، آگاهی زیستمحیطی و مسئولیتپذیری اجتماعی، حمایت نسبتاً بیشتری را در مقایسه با آنها جلب میکنند. به اصطلاح «ارزشهای ماتریالیستی» قبلی (غذا و مسکن) (Featherstone, 1991, Hannigan, 1995, Zukin, 1998). نکته مهم برای این مقاله، این جابجاییهای فرهنگی-اجتماعی لزوماً بین گروههای نسلی مختلف به طور مداوم (و گاهی اوقات به اشتراک گذاشته نمیشوند) تجربه نمیشوند. به عنوان مثال، ارزشهایی که عموماً توسط افرادی که در سالهای رونق 1945-1973 بزرگ شدهاند، با ارزشهایی که نسلهای قدیمیتر (آنهایی که قبل از سال 1940 به دنیا آمدهاند) اولویت دارند، متفاوت است. قرار گرفتن در معرض تغییرات/شرایط اقتصادی/سیستم های ارزشی مختلف به ناچار الگوهای مصرف را شکل می دهد. برای مثال، کسانی که قبل از سال 1940 به دنیا آمدهاند، به دلیل رشد در زمان سختیهای مادی (به ویژه رکود بزرگ) به احتمال زیاد دارای ارزشهایی هستند که به طور سنتی «ارزشهای ماتریالیستی» در نظر گرفته میشوند. هر نسل ترکیبی متفاوت از تأثیرات فرهنگی دارد که رفتارهای مصرفی آنها را شکل می دهد اما تعیین نمی کند. ما علاقه مند بودیم تا ارتباط بحث های مربوط به ماتریالیسم و پسامتریالیسم و اشکال معاصر مصرف در بین نسل های مختلف و در داخل استرالیا را بررسی کنیم.
این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش بعدی چارچوبی را برای موقعیتیابی الگوهای متغیر مصرف ارائه میکند و پس از آن بخشی به توصیف و توصیف مفهوم تولید میپردازد. سپس این مقاله روش مورد استفاده در بررسی کیفیت زندگی SEQ و مجموعه دادهها را برای بررسی پدیده کاهش شیفت مورد بحث قرار میدهد. که با تجزیه و تحلیل داده ها و بحث در مورد پیامدهای یافته ها دنبال می شود.
در این مرحله مفید است که به طور گسترده در نظر بگیریم که در اینجا منظور از مصرف و ارزش های مصرف کننده چیست. مصرف در هر جنبه ای از زندگی مردم اتفاق می افتد و بخشی از آن است، از عادات غذایی اولیه گرفته تا استفاده (و خرید) خدمات برای نیازهای عاطفی. Sheth و همکاران، 1991a، Sheth و همکاران، 1991b پنج ارزش مصرف متمایز را شناسایی کردند که بر رفتار انتخاب مصرف کننده تأثیر می گذارد. یعنی ارزش های کارکردی، اجتماعی، عاطفی، معرفتی و شرطی. کالاهای مصرفی هستند
«نسل» گروهی قابل شناسایی است که سالهای تولد، سن، مکان و رویدادهای مهم زندگی بیرونی را که در طول سالهای شکلگیری یک فرد رخ داده است، به اشتراک میگذارد (کوپرشمیت، 2000، رایس، 1995). مفهوم گروه/نسل مفهومی اغلب با “همگروهی” جایگزین می شود (گلن، 1977، کرتزر، 1983، رایدر، 1965). هر نسل متشکل از افرادی است که تجارب زندگی تاریخی یا اجتماعی را به اشتراک می گذارند که تأثیرات ثابتی در طول زندگی آنها دارد (اسمولا و ساتون، 2002). تحقیقات موجود
کیفیت زندگی SEQ (QOL) توسط محققان دانشگاه کوئینزلند انجام شد. این یک بررسی نمونه احتمال طبقه بندی شده فضایی با استفاده از امکانات مصاحبه تلفنی به کمک رایانه در دانشگاه برای جمع آوری داده ها از طریق حالت نظرسنجی تلفنی بود. در مجموع 1612 شرکت کننده در نظرسنجی در 10 حوزه نظرسنجی مصاحبه شدند. نمونه پیمایش از نظر فضایی با طراحی روش نمونهگیری طبقهبندی شد تا حداقل 100 خانوار پاسخدهنده از درون هر خانوار تولید شود.
هدف از این مطالعه بررسی ابعاد اساسی است که الگوهای مصرف ساکنان SEQ را توضیح میدهد و آزمایش اینکه آیا تفاوتهای بین نسلی از نظر الگوی مصرف ساکنان وجود دارد یا خیر. این منطقه SEQ یک مطالعه موردی جالب از افزایش اخیر مهاجرت (پدیده “تغییر دریا”) و وضعیت آن به عنوان منطقه کمربند آفتاب کلاسیک در اختیار ما قرار می دهد و بنابراین طیف گسترده ای از گروه های نسلی (بازنشستگان و جوانان) را به خود جذب می کند. این یک را فراهم می کند