48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
این مقاله به بررسی استفاده از فناوریهای مشارکتی برای تقویت حکمرانی شهری با دادن صدای شهروندان و جوامع محلی در فرآیند ساخت شهر میپردازد. ما مجموعهای از مداخلات پاپآپ موضعی و موقتی را ارائه میکنیم که در فضاهای عمومی مستقر شدهاند که استفاده از فناوریهای مشارکتی را برای درگیر کردن شهروندان در مکالمات محلی نشان میدهد. از طریق دو مطالعه میدانی از مداخلات پاپآپ تقویتشده دیجیتالی، ارزش کانالهای تعامل دیجیتال و آنالوگ مختلف و اثربخشی آنها برای اجازه دادن به مردم برای ارائه نظرات خود در مورد طرحهای مختلف شهرسازی را مورد بحث قرار میدهیم. ما روند طراحی خود را تشریح میکنیم و در مورد تأثیرات استفاده از کانالهای تعامل چندگانه برای تعامل با بخش وسیعتری از جامعه در فرآیند ساخت شهر بحث میکنیم. این مقاله در مورد چالشها و فرصتهای استراتژیهای مکانسازی دیجیتال و اینکه چگونه چنین استراتژیهایی میتوانند به طرحهای گستردهتر شهر هوشمند کمک کنند، نتیجهگیری میکند.
تحقیقات شهر هوشمند به طور فزاینده ای ابتکارات پایین به بالا را به عنوان محرک های نوآوری شهری تأیید می کند (کاراگلیو و همکاران، 2011، هان و همکاران، 2015). همزمان، دولتهای محلی به محدودیتهای راهحلهای فناوری محور از بالا به پایین پی میبرند و شروع به بررسی طرحهای مبتنی بر جامعه برای اطلاعرسانی به راهحلهایی میکنند که زندگی شهرها و شهروندان آنها را بهبود میبخشد، به جای اینکه با تمرکز بر شاخصهای عملکرد کلیدی هدایت شوند. در مورد کارایی و اثربخشی این شاخه از تحقیقات شهر هوشمند به خوبی با مفهوم مکانسازی همسو میشود – که در برنامهریزی شهری به عنوان راهی برای ایجاد حس “مکان” عمل میشود، که در طراحی شهری به عنوان “نیاز انسانی ضروری برای رفاه و احساس امنیت” در نظر گرفته میشود. امنیت و جهت گیری، و چاره ای در برابر احساس بیگانگی و بیگانگی» (اراووت، 1381). استفاده از فناوریها و رسانههای دیجیتال برای شکلدهی به تجربیات شهری که شهروند محور هستند، هم در مفهوم و هم در اجرای آنها، «مکانسازی دیجیتال» نیز نامیده میشود (تومیتش، 2016). در زمینه این مقاله، ما به طور خاص از این اصطلاح برای اشاره به استفاده از فناوری های دیجیتال برای اطلاع رسانی به شهرسازی توسط شهروندان و جوامع محلی استفاده می کنیم (فردریکس، هسپانهول و تومیتش، 2016).
با این حال، چنین توسعه شهری با محوریت شهروندی چالشهای جدیدی را برای دولتها ایجاد میکند، زیرا به رویکرد مشارکتی بیشتری نسبت به فرآیند مشارکت اجتماعی که در حال حاضر انجام میشود، نیاز دارد، که معمولاً رویکرد «یک اندازه متناسب با همه» را برای شهرسازی اتخاذ میکند. در حال حاضر، مشارکت جامعه توسط دولت های محلی به عنوان وسیله ای برای “اطلاع رسانی” و “درگیر کردن” شهروندان در مورد توسعه های زیرساختی و تغییر سیاست ها در محیط ساخته شده انجام می شود. با این حال، فعالیتهای سنتی مشارکت در جامعه، مانند جلسات تالار شهر، کارگاهها و نظرسنجیهای آنلاین فقط به جمعیتهای خاصی در جوامع محلی میرسند. در نتیجه، نظرات و ورودی های جامعه گسترده تر، از جمله شهروندان فقیر، جمعیت های جوان تر و افراد متنوع از نظر فرهنگی و زبانی در طول فرآیند مشارکت در نظر گرفته نمی شوند. در نتیجه، محققان و مفسران استدلال کردهاند که فعالیتهای مشارکت اجتماعی سنتی، جوامعی از بالا به پایین، قدیمی، غیر فراگیر و تکهتکه هستند و به ندرت به نتایج تعامل واقعی میرسند (فردریکس و همکاران، 2015، هوسیو و همکاران، 2014، اینس و بوهر، 2004). ، شروتر، 2012).
مجموعه رو به رشدی از تحقیقات، استفاده از فناوریهای مشارکتی را برای رفع این کاستیهای تعامل سنتی با جامعه با تأکید ویژه بر درگیر کردن شهروندان در مکالمات محلی در محیطهای شهری خاص پیرامون موضوعات اجتماعی بررسی کردهاند (Gianluca et al., 2013, McCarthy et al., 2009، تیلور و همکاران، 2012). فنآوریهای مشارکتی در انواع تنظیمات محیط ساختهشده بهعنوان وسیلهای برای درگیر شدن با شهروندان در مورد مسائل محلی با استفاده از پلتفرمهای خاص، مانند صفحهنمایش شهری (فردریکس و همکاران، 2015، شروتر و فوث، 2009)، نماهای رسانهای (Behrens, Valkanova، ژنرال Schieck و Brumby، 2014)، پیش بینی ها (Valkanova، Walter، Vande Moere، & Müller، 2014)، پوسترهای تعاملی (Vlachokyriakos و همکاران، 2014)، و سیستم های رای گیری توزیع شده (Hespanhol و همکاران، 2015، کومان و همکاران، 2015، اشتاینبرگر و همکاران، 2014). چنین رویکردی این پتانسیل را دارد که با دادن فرصتی به شهروندان برای بیان نظرات خود “در حال حرکت”، حاکمیت شهری را تقویت کند (Hespanhol و همکاران، 2015).
پروژههای قبلی با موفقیت توانستهاند عابران را برای تعامل با پلتفرم فناوری جذب کنند، با این حال، در بیشتر موارد این مداخلات تنها به یک شکل ورودی دیجیتال برای ارسال پاسخها و یک شکل خروجی دیجیتال برای تجسم بازخورد جامعه محدود میشود. برای مثال، Vote As You Go (Hespanhol et al., 2015) به افراد اجازه داد تا از طریق یک تبلت کیوسک مانند پاسخ ارسال کنند. سپس نتایج انباشته شده بر روی یک صفحه شهری نمایش داده شد. بنابراین رهگذران برای شرکت در فرآیند مشارکت باید با فناوری مورد استفاده در مداخله آشنا باشند و مایل به انجام این کار باشند. در حالی که این رویکردهای فناوری پیشرفته برای مشارکت جامعه و شهرسازی به طور موفقیت آمیزی موفق به درگیر کردن جمعیت شناسی می شوند که معمولاً در فعالیت های مشارکت سنتی کنار گذاشته می شوند (فردریکس و فوث، 2013، فردریکس و همکاران، 2016a)، آنها نیز در اجرای یک رویکرد واقعاً مشارکتی شکست می خورند. .
برای پرداختن به این شکاف، تحقیق ما طراحی دو مداخله شهرسازی پاپ آپ (فردریکس و همکاران، 2015، لیدون و همکاران، 2014) را بررسی می کند که از ترکیبی از رسانه های دیجیتال و آنالوگ برای تعامل جامعه استفاده می کنند. به طور خاص، ما علاقه مند به درک چگونگی ایجاد کانال های تعامل برای جذب موثر افراد و ترویج تعامل بودیم. این رسانهها کانالهای ورودی و/یا خروجی متعددی را برای تعامل افراد ارائه میکنند، به عنوان مثال با تجسم یک نمای جمعشده از پاسخهای شرکتکنندگان. مداخلات ارائه شده در این مقاله این رویکرد ترکیبی را با استفاده از پنجرههای بازشو به عنوان استقرار موقت در فضای عمومی ادغام میکند. موقعیت مداخلات و در دسترس بودن چندین کانال تعامل راه رفتن و استفاده به سمت یک فرآیند مشارکتی بیشتر و متنوع تر کمک می کند. ما برای توسعه و طراحی دو مداخله پاپ آپ خود با درگیر کردن تصمیم گیرندگان از بالا به پایین و گروه های اجتماعی از پایین به بالا، از یک طراحی متوسط (فردریکس، کالدول و همکاران، 2016) استفاده کردیم. این رویکرد نیازها و علایق را از بالا با افراد عادی از پایین که جایی در وسط برآورده می شوند، ادغام می کند. ما دو مطالعه میدانی را ارائه میدهیم، پاپآپ تقویتشده دیجیتالی و پاپ-نقطه ، که در آن رسانههای دیجیتال و آنالوگ را در مداخلات پاپآپ جاسازی کردهایم، به رهگذران این امکان را میدهیم تا در مورد موضوعات محلی «نظر خود را بیان کنند» و نتایج انباشتهای را به صورت واقعی ببینند. زمان.
این مقاله از سه طریق به تحقیقات شهرهای هوشمند و نوآوری شهری کمک می کند. اول، کاوش طراحی استفاده از رسانه های آنالوگ علاوه بر رابط های دیجیتال در چارچوب تعامل جامعه را فراهم می کند. برای این منظور، این مقاله بر روی مکانسازی دیجیتالی قبلی (فردریکس و همکاران، 2016b، تومیتش، 2016) ساخته شده و آن را گسترش میدهد که کاربرد فناوریهای مشارکتی را برای بهبود زیرساختهای شهری موجود بررسی میکند. دوم، ما تحلیلی از تعاملات و الگوهای تعامل از دو مطالعه میدانی شامل رسانه های دیجیتال و آنالوگ به عنوان کانال های تعامل ارائه می کنیم. سوم، ما پیامدهای حاصل از یافتههای خود را برای استقرار فناوریهای مشارکتی در فضای عمومی مورد بحث قرار میدهیم که به حوزه نوظهوری از تحقیقات شهرهای هوشمند کمک میکند. ساختار باقی مانده این مقاله به شرح زیر است. ابتدا، کار مرتبط با فناوریهای مشارکتی را برای مشارکت جامعه بررسی میکنیم. ما متعاقباً زمینه مطالعات میدانی، فرآیند طراحی که منجر به مداخلات شد و نتایج حاصل از ارزیابی آنها در این زمینه را ترسیم می کنیم. سپس جنبههای کلیدی استفاده از فناوریهای دیجیتال و آنالوگ برای ابتکارات شهرسازی مشارکتی را مورد بحث قرار میدهیم و راهکارهای کلیدی را برای گنجاندن آنها در طرحهای شهرهای هوشمند و سایر انواع مداخلات شهری ارائه میکنیم.
فناوری ها نقش کلیدی در انتقال اطلاعات به جوامع محلی دارند. کانال های رسانه های سنتی مانند تلویزیون، رادیو و روزنامه ها توسط دولت های محلی و نمایندگان منتخب برای اطلاع رسانی و تعامل با شهروندان استفاده می شوند (تیلور و همکاران، 2012). علاوه بر این، اینترنت و رسانه های اجتماعی نیز به عنوان ابزاری برای تسهیل گفت و گو، تشویق مشارکت (فردریکس و فوث، 2013)، و ایجاد بستری برای مشورت در مورد موضوعات گسترده جامعه مورد استفاده قرار می گیرند.
اولین مطالعه موردی ما، پاپآپ تقویتشده دیجیتالی ، همکاری با یک تامینکننده برق استرالیا بود، با هدف کسب بازخورد جامعه در مورد برنامه مدیریت پوشش گیاهی موجود. به عنوان یک الزام قانونی برای جلوگیری از خاموشی، آتش سوزی و برق گرفتگی تصادفی، پیرایش درختان و حذف پوشش گیاهی در اطراف خطوط برق و تیرهای برق انجام می شود. با این حال، تکنیکهای مدیریت پوشش گیاهی فعلی بر ویژگیهای بصری در برخی از مناطق محلی تأثیر میگذارد، و به همین دلیل است
Pop-Spot به عنوان اقتباسی بیشتر از مداخلات پاپآپ به کار گرفته شده در طول مطالعه پاپآپ دیجیتالی افزوده توسعه داده شد . برای این مطالعه ما با محققان دیگری از دانشگاه خود که در حال بررسی استفاده از رسانه های ورودی و خروجی دیجیتال و آنالوگ در فضاهای عمومی بودند، همکاری کردیم. بنابراین تیم تحقیقاتی بین رشتهای ما شامل یک برنامهریز شهری، معمار، مهندس برق، طراح تعامل و دانشمند کامپیوتر بود. همانطور که مطالعه در محوطه دانشگاه ما انجام شد،
مشاهدات حاصل از مطالعات میدانی ما به یک سری از یافتههای جالب در رابطه با استفاده ترکیبی از کانالهای تعامل دیجیتال و آنالوگ مختلف اشاره میکند که در زیر با جزئیات بیشتر به آنها اشاره میکنیم. ما همچنین تمام مصاحبههای شرکتکننده را رونویسی کردیم و تجزیه و تحلیل کدگذاری باز دادههای مصاحبه را برای شناسایی موضوعات مشترک در سراسر استقرار تکمیل کردیم.
در این مقاله، ما دو مطالعه میدانی – پاپ آپ تقویت شده دیجیتالی و نقطه پاپ – را ارائه کردیم که طراحی مداخلات شهری موقت و موقعیتیافته را برای اهداف مشارکت جامعه بررسی میکند. بینشهای حاصل از مطالعات ما به سه روش به تحقیقات شهرهای هوشمند و نوآوری شهری کمک میکند. در مرحله اول، آنها با پیشنهاد یک رویکرد جدید برای مشارکت جامعه از طریق طراحی میانی (فردریکس، هسپانهول و همکاران، 2016) با ترکیب رسانه های دیجیتال و آنالوگ، زمینه را پیش می برند.
این مقاله به بررسی استفاده از فناوریهای مشارکتی برای تقویت حکمرانی شهری با دادن صدای شهروندان و جوامع محلی در فرآیند ساخت شهر میپردازد. ما مجموعهای از مداخلات پاپآپ موضعی و موقتی را ارائه میکنیم که در فضاهای عمومی مستقر شدهاند که استفاده از فناوریهای مشارکتی را برای درگیر کردن شهروندان در مکالمات محلی نشان میدهد. از طریق دو مطالعه میدانی از مداخلات پاپآپ تقویتشده دیجیتالی، ارزش کانالهای تعامل دیجیتال و آنالوگ مختلف و اثربخشی آنها برای اجازه دادن به مردم برای ارائه نظرات خود در مورد طرحهای مختلف شهرسازی را مورد بحث قرار میدهیم. ما روند طراحی خود را تشریح میکنیم و در مورد تأثیرات استفاده از کانالهای تعامل چندگانه برای تعامل با بخش وسیعتری از جامعه در فرآیند ساخت شهر بحث میکنیم. این مقاله در مورد چالشها و فرصتهای استراتژیهای مکانسازی دیجیتال و اینکه چگونه چنین استراتژیهایی میتوانند به طرحهای گستردهتر شهر هوشمند کمک کنند، نتیجهگیری میکند.
تحقیقات شهر هوشمند به طور فزاینده ای ابتکارات پایین به بالا را به عنوان محرک های نوآوری شهری تأیید می کند (کاراگلیو و همکاران، 2011، هان و همکاران، 2015). همزمان، دولتهای محلی به محدودیتهای راهحلهای فناوری محور از بالا به پایین پی میبرند و شروع به بررسی طرحهای مبتنی بر جامعه برای اطلاعرسانی به راهحلهایی میکنند که زندگی شهرها و شهروندان آنها را بهبود میبخشد، به جای اینکه با تمرکز بر شاخصهای عملکرد کلیدی هدایت شوند. در مورد کارایی و اثربخشی این شاخه از تحقیقات شهر هوشمند به خوبی با مفهوم مکانسازی همسو میشود – که در برنامهریزی شهری به عنوان راهی برای ایجاد حس “مکان” عمل میشود، که در طراحی شهری به عنوان “نیاز انسانی ضروری برای رفاه و احساس امنیت” در نظر گرفته میشود. امنیت و جهت گیری، و چاره ای در برابر احساس بیگانگی و بیگانگی» (اراووت، 1381). استفاده از فناوریها و رسانههای دیجیتال برای شکلدهی به تجربیات شهری که شهروند محور هستند، هم در مفهوم و هم در اجرای آنها، «مکانسازی دیجیتال» نیز نامیده میشود (تومیتش، 2016). در زمینه این مقاله، ما به طور خاص از این اصطلاح برای اشاره به استفاده از فناوری های دیجیتال برای اطلاع رسانی به شهرسازی توسط شهروندان و جوامع محلی استفاده می کنیم (فردریکس، هسپانهول و تومیتش، 2016).
با این حال، چنین توسعه شهری با محوریت شهروندی چالشهای جدیدی را برای دولتها ایجاد میکند، زیرا به رویکرد مشارکتی بیشتری نسبت به فرآیند مشارکت اجتماعی که در حال حاضر انجام میشود، نیاز دارد، که معمولاً رویکرد «یک اندازه متناسب با همه» را برای شهرسازی اتخاذ میکند. در حال حاضر، مشارکت جامعه توسط دولت های محلی به عنوان وسیله ای برای “اطلاع رسانی” و “درگیر کردن” شهروندان در مورد توسعه های زیرساختی و تغییر سیاست ها در محیط ساخته شده انجام می شود. با این حال، فعالیتهای سنتی مشارکت در جامعه، مانند جلسات تالار شهر، کارگاهها و نظرسنجیهای آنلاین فقط به جمعیتهای خاصی در جوامع محلی میرسند. در نتیجه، نظرات و ورودی های جامعه گسترده تر، از جمله شهروندان فقیر، جمعیت های جوان تر و افراد متنوع از نظر فرهنگی و زبانی در طول فرآیند مشارکت در نظر گرفته نمی شوند. در نتیجه، محققان و مفسران استدلال کردهاند که فعالیتهای مشارکت اجتماعی سنتی، جوامعی از بالا به پایین، قدیمی، غیر فراگیر و تکهتکه هستند و به ندرت به نتایج تعامل واقعی میرسند (فردریکس و همکاران، 2015، هوسیو و همکاران، 2014، اینس و بوهر، 2004). ، شروتر، 2012).
مجموعه رو به رشدی از تحقیقات، استفاده از فناوریهای مشارکتی را برای رفع این کاستیهای تعامل سنتی با جامعه با تأکید ویژه بر درگیر کردن شهروندان در مکالمات محلی در محیطهای شهری خاص پیرامون موضوعات اجتماعی بررسی کردهاند (Gianluca et al., 2013, McCarthy et al., 2009، تیلور و همکاران، 2012). فنآوریهای مشارکتی در انواع تنظیمات محیط ساختهشده بهعنوان وسیلهای برای درگیر شدن با شهروندان در مورد مسائل محلی با استفاده از پلتفرمهای خاص، مانند صفحهنمایش شهری (فردریکس و همکاران، 2015، شروتر و فوث، 2009)، نماهای رسانهای (Behrens, Valkanova، ژنرال Schieck و Brumby، 2014)، پیش بینی ها (Valkanova، Walter، Vande Moere، & Müller، 2014)، پوسترهای تعاملی (Vlachokyriakos و همکاران، 2014)، و سیستم های رای گیری توزیع شده (Hespanhol و همکاران، 2015، کومان و همکاران، 2015، اشتاینبرگر و همکاران، 2014). چنین رویکردی این پتانسیل را دارد که با دادن فرصتی به شهروندان برای بیان نظرات خود “در حال حرکت”، حاکمیت شهری را تقویت کند (Hespanhol و همکاران، 2015).
پروژههای قبلی با موفقیت توانستهاند عابران را برای تعامل با پلتفرم فناوری جذب کنند، با این حال، در بیشتر موارد این مداخلات تنها به یک شکل ورودی دیجیتال برای ارسال پاسخها و یک شکل خروجی دیجیتال برای تجسم بازخورد جامعه محدود میشود. برای مثال، Vote As You Go (Hespanhol et al., 2015) به افراد اجازه داد تا از طریق یک تبلت کیوسک مانند پاسخ ارسال کنند. سپس نتایج انباشته شده بر روی یک صفحه شهری نمایش داده شد. بنابراین رهگذران برای شرکت در فرآیند مشارکت باید با فناوری مورد استفاده در مداخله آشنا باشند و مایل به انجام این کار باشند. در حالی که این رویکردهای فناوری پیشرفته برای مشارکت جامعه و شهرسازی به طور موفقیت آمیزی موفق به درگیر کردن جمعیت شناسی می شوند که معمولاً در فعالیت های مشارکت سنتی کنار گذاشته می شوند (فردریکس و فوث، 2013، فردریکس و همکاران، 2016a)، آنها نیز در اجرای یک رویکرد واقعاً مشارکتی شکست می خورند. .
برای پرداختن به این شکاف، تحقیق ما طراحی دو مداخله شهرسازی پاپ آپ (فردریکس و همکاران، 2015، لیدون و همکاران، 2014) را بررسی می کند که از ترکیبی از رسانه های دیجیتال و آنالوگ برای تعامل جامعه استفاده می کنند. به طور خاص، ما علاقه مند به درک چگونگی ایجاد کانال های تعامل برای جذب موثر افراد و ترویج تعامل بودیم. این رسانهها کانالهای ورودی و/یا خروجی متعددی را برای تعامل افراد ارائه میکنند، به عنوان مثال با تجسم یک نمای جمعشده از پاسخهای شرکتکنندگان. مداخلات ارائه شده در این مقاله این رویکرد ترکیبی را با استفاده از پنجرههای بازشو به عنوان استقرار موقت در فضای عمومی ادغام میکند. موقعیت مداخلات و در دسترس بودن چندین کانال تعامل راه رفتن و استفاده به سمت یک فرآیند مشارکتی بیشتر و متنوع تر کمک می کند. ما برای توسعه و طراحی دو مداخله پاپ آپ خود با درگیر کردن تصمیم گیرندگان از بالا به پایین و گروه های اجتماعی از پایین به بالا، از یک طراحی متوسط (فردریکس، کالدول و همکاران، 2016) استفاده کردیم. این رویکرد نیازها و علایق را از بالا با افراد عادی از پایین که جایی در وسط برآورده می شوند، ادغام می کند. ما دو مطالعه میدانی را ارائه میدهیم، پاپآپ تقویتشده دیجیتالی و پاپ-نقطه ، که در آن رسانههای دیجیتال و آنالوگ را در مداخلات پاپآپ جاسازی کردهایم، به رهگذران این امکان را میدهیم تا در مورد موضوعات محلی «نظر خود را بیان کنند» و نتایج انباشتهای را به صورت واقعی ببینند. زمان.
این مقاله از سه طریق به تحقیقات شهرهای هوشمند و نوآوری شهری کمک می کند. اول، کاوش طراحی استفاده از رسانه های آنالوگ علاوه بر رابط های دیجیتال در چارچوب تعامل جامعه را فراهم می کند. برای این منظور، این مقاله بر روی مکانسازی دیجیتالی قبلی (فردریکس و همکاران، 2016b، تومیتش، 2016) ساخته شده و آن را گسترش میدهد که کاربرد فناوریهای مشارکتی را برای بهبود زیرساختهای شهری موجود بررسی میکند. دوم، ما تحلیلی از تعاملات و الگوهای تعامل از دو مطالعه میدانی شامل رسانه های دیجیتال و آنالوگ به عنوان کانال های تعامل ارائه می کنیم. سوم، ما پیامدهای حاصل از یافتههای خود را برای استقرار فناوریهای مشارکتی در فضای عمومی مورد بحث قرار میدهیم که به حوزه نوظهوری از تحقیقات شهرهای هوشمند کمک میکند. ساختار باقی مانده این مقاله به شرح زیر است. ابتدا، کار مرتبط با فناوریهای مشارکتی را برای مشارکت جامعه بررسی میکنیم. ما متعاقباً زمینه مطالعات میدانی، فرآیند طراحی که منجر به مداخلات شد و نتایج حاصل از ارزیابی آنها در این زمینه را ترسیم می کنیم. سپس جنبههای کلیدی استفاده از فناوریهای دیجیتال و آنالوگ برای ابتکارات شهرسازی مشارکتی را مورد بحث قرار میدهیم و راهکارهای کلیدی را برای گنجاندن آنها در طرحهای شهرهای هوشمند و سایر انواع مداخلات شهری ارائه میکنیم.
فناوری ها نقش کلیدی در انتقال اطلاعات به جوامع محلی دارند. کانال های رسانه های سنتی مانند تلویزیون، رادیو و روزنامه ها توسط دولت های محلی و نمایندگان منتخب برای اطلاع رسانی و تعامل با شهروندان استفاده می شوند (تیلور و همکاران، 2012). علاوه بر این، اینترنت و رسانه های اجتماعی نیز به عنوان ابزاری برای تسهیل گفت و گو، تشویق مشارکت (فردریکس و فوث، 2013)، و ایجاد بستری برای مشورت در مورد موضوعات گسترده جامعه مورد استفاده قرار می گیرند.
اولین مطالعه موردی ما، پاپآپ تقویتشده دیجیتالی ، همکاری با یک تامینکننده برق استرالیا بود، با هدف کسب بازخورد جامعه در مورد برنامه مدیریت پوشش گیاهی موجود. به عنوان یک الزام قانونی برای جلوگیری از خاموشی، آتش سوزی و برق گرفتگی تصادفی، پیرایش درختان و حذف پوشش گیاهی در اطراف خطوط برق و تیرهای برق انجام می شود. با این حال، تکنیکهای مدیریت پوشش گیاهی فعلی بر ویژگیهای بصری در برخی از مناطق محلی تأثیر میگذارد، و به همین دلیل است
Pop-Spot به عنوان اقتباسی بیشتر از مداخلات پاپآپ به کار گرفته شده در طول مطالعه پاپآپ دیجیتالی افزوده توسعه داده شد . برای این مطالعه ما با محققان دیگری از دانشگاه خود که در حال بررسی استفاده از رسانه های ورودی و خروجی دیجیتال و آنالوگ در فضاهای عمومی بودند، همکاری کردیم. بنابراین تیم تحقیقاتی بین رشتهای ما شامل یک برنامهریز شهری، معمار، مهندس برق، طراح تعامل و دانشمند کامپیوتر بود. همانطور که مطالعه در محوطه دانشگاه ما انجام شد،
مشاهدات حاصل از مطالعات میدانی ما به یک سری از یافتههای جالب در رابطه با استفاده ترکیبی از کانالهای تعامل دیجیتال و آنالوگ مختلف اشاره میکند که در زیر با جزئیات بیشتر به آنها اشاره میکنیم. ما همچنین تمام مصاحبههای شرکتکننده را رونویسی کردیم و تجزیه و تحلیل کدگذاری باز دادههای مصاحبه را برای شناسایی موضوعات مشترک در سراسر استقرار تکمیل کردیم.
در این مقاله، ما دو مطالعه میدانی – پاپ آپ تقویت شده دیجیتالی و نقطه پاپ – را ارائه کردیم که طراحی مداخلات شهری موقت و موقعیتیافته را برای اهداف مشارکت جامعه بررسی میکند. بینشهای حاصل از مطالعات ما به سه روش به تحقیقات شهرهای هوشمند و نوآوری شهری کمک میکند. در مرحله اول، آنها با پیشنهاد یک رویکرد جدید برای مشارکت جامعه از طریق طراحی میانی (فردریکس، هسپانهول و همکاران، 2016) با ترکیب رسانه های دیجیتال و آنالوگ، زمینه را پیش می برند.