• منطقه 22 - شهرک گلستان- ساحل شرقی دریاچه چیتگر - برج تجارت لکسون - طبقه 6

48000408 21 98+

info@toseabnieh.ir

شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18

تمایل به پرداخت برای کالاهای عمومی مرکز شهر تولید شده توسط پروژه های توسعه بزرگ و ورزشی

تمایل به پرداخت برای کالاهای عمومی مرکز شهر تولید شده توسط پروژه های توسعه بزرگ و ورزشی

تمایل به پرداخت برای کالاهای عمومی مرکز شهر تولید شده توسط پروژه های توسعه بزرگ و ورزشی

خلاصه

شهرهای آمریکای شمالی مدت‌هاست که برای مقابله با فرار ساکنان و مشاغل به حومه شهرها در دوره پس از جنگ، توسعه مجدد مرکز شهر خود را تشویق کرده‌اند. ساخت ورزشگاه ها و ورزشگاه های یارانه ای برای تیم های ورزشی حرفه ای در مرکز شهر در دهه 1990 رایج شد. در سال‌های اخیر، استادیوم‌ها و ورزشگاه‌های مرکز شهر به‌عنوان اجزای پروژه‌های بازسازی بزرگ‌تر پیشنهاد شده‌اند که شامل تعدادی امکانات رفاهی دیگر، از جمله مسکن و سایر جاذبه‌های سرگرمی نیز می‌شود. توجیه چنین تحولاتی تا حدی بر کالاهای عمومی است که توسط مراکز پر جنب و جوش و مرفه تولید می شود. با این حال اطلاعات کمی در مورد ارزش چنین کالاهای عمومی در مرکز شهر وجود دارد. این مقاله نتایج دو بررسی روش ارزش گذاری مشروط را برای تعیین تمایل به پرداخت هزینه برای مسابقات جدید لیگ ملی هاکی در مرکز شهر ادمونتون و کلگری در استان آلبرتای کانادا گزارش می کند. سناریوهای فرضی در هر دو نظرسنجی متفاوت بود و شامل مسکن مقرون به صرفه، کازینو، و فضای فرهنگی علاوه بر عرصه بود. این نظرسنجی ها اولین تخمین ها را از تمایل به پرداخت برای کالاهای عمومی مرکز شهر برای عرصه های ورزشی ارائه می دهد و همچنین اولین تخمین ها را از اثرات دامنه، یعنی تمایل به پرداخت برای توسعه کالاهای عمومی، در ادبیات اقتصاد ورزش ارائه می دهد.

نکات برجسته

◄ اولین شواهد از اثرات دامنه در مطالعات CVM ورزشی ، شواهدی از اعتبار CVM در زمینه ورزشی. ◄ بر اساس نتایج نظرسنجی در کلگری و ادمونتون، در مرکز شهرها کالاهای عمومی با ارزشی تولید می شود که حومه ها تولید نمی کنند. ◄ در صورتی که هزینه‌ها 7 یا 8 درصد بیشتر از هزینه‌های حومه‌ای باشد، ممکن است کالاهای عمومی یک میدان مرکزی شهر را توجیه نکنند.

معرفی

از زمانی که حومه نشینی و گسترش شهری پس از جنگ باعث کاهش مناطق تجاری مرکزی در شهرهای آمریکای شمالی شد، سیاست توسعه اقتصادی محلی و منطقه ای بر احیای مرکز شهرها متمرکز شده است (میچل، 2001، رابرتسون، 1995). تا حدی، سیاست‌هایی که مرکز شهر را ارتقا می‌دهند ممکن است ناشی از این باور باشد که مناطق تجاری مرکزی – که نشان دهنده سنگین‌ترین تمرکز فعالیت اقتصادی در شهرها هستند – باعث رشد می‌شوند، و بنابراین مراکز پر جنب و جوش، کلیدی برای پایداری اقتصادی یک شهر هستند (هانیگان، 1998، هاروی، 1989). بنابراین، تلاش‌ها برای جابجایی فعالیت‌های اقتصادی به مرکز شهر تا حدی ناشی از این باور است که ممکن است مزایای اقتصادی بالقوه بیشتری برای مکان‌یابی امکانات رفاهی در مرکز شهر به جای جاهای دیگر وجود داشته باشد (نلسون، 2002).

علاوه بر این، این تصور که مرکز شهرها مزایای نامشهود منحصر به فرد و ارزشمندی را برای شهرهای خود تولید می‌کنند، همچنین سیاست‌های ترویج رشد شهری را شکل داده است، جایی که مرکز شهرها می‌توانند به مناطق هیجان‌انگیز و شلوغ برای زندگی و کار محلی‌ها و گردشگران برای بازدید تبدیل شوند (ایزینگر، 2000، ترنر، 2002). در عین حال، گفتمان رو به رشدی پیرامون رقابت پذیری شهرها وجود داشته است، زیرا رهبران مدنی تلاش می کنند تا جوامع مربوطه خود را مجدداً اختراع کنند تا گردشگری، سرمایه گذاری تجاری را جذب یا حفظ کنند و در نهایت نیازهای مالیات دهندگان را برآورده کنند. آنجا زندگی می کنند (Begg, 1999). در نتیجه، مرکز شهر به یک مکان کلیدی برای حامیان حامی رشد تبدیل شده است تا از پروژه‌های مختلف توسعه شهری، از جمله مراکز همایش، مسکن جدید، کازینو، آکواریوم، مراکز خرید و سایر امکانات رفاهی که تصور می‌شود مرکز شهرها را به مکان‌های مطلوب‌تری برای بازدید تبدیل می‌کنند، حمایت کنند. زندگی کنید یا در آن کار کنید (Althshuler and Luberoff, 2003, Clark, 2004).

اگرچه تحقیقات آکادمیک قابل توجهی برنامه های حامی رشد را در شهرهای مختلف آمریکای شمالی مورد بررسی قرار داده است (رجوع کنید به Elkin, 1987, Logan and Molotch, 1987, Stone, 1989) و پروژه های خاصی را که توسعه یافته اند ارزیابی کرده است (ر.ک. Rosentraub, 2009). تحقیقات کمی در مورد چگونگی ارزیابی مالیات دهندگان از چنین توسعه ای انجام شده است. در حالی که تحقیقات پروژه های توسعه خاصی را بررسی کرده است، کالاهای عمومی تولید شده برای جوامع میزبان آنها را ارزیابی نکرده است. در این مقاله، ارزش کالاهای عمومی را که مراکز پر جنب و جوش به طور بالقوه به ساکنان محلی می‌دهند، بیشتر بررسی می‌کنیم این کمک مهمی است که بینش بیشتری را ارائه می دهد که نمی توان از بررسی نتایج همه پرسی به دست آورد (براون و پل، 2002). این مقاله همچنین راهبردهای متقاعدکننده به کار گرفته شده توسط موافقان و مخالفان این پروژه ها را بررسی می کند (Buist & Mason, 2010).

کالاهای عمومی تولید شده توسط مراکز شهر سالم به طرق مختلف توصیف شده است. مرکز شهر مرفه به نفع شهر است زیرا ساکنان آن «وابستگی فرهنگی به خیابان اصلی» دارند (میچل، 2001، ص 115). مرکز شهرها به مناطق شهری هویت، معنا و شخصیت می بخشند (فورد، 2003). مرکز شهرها بر تصویر یک شهر در سایر نقاط جهان تأثیر می گذارد، به آن حس هویت می بخشد، به عنوان منبع غرور مدنی عمل می کند، و مکانی را برای اختلاط بین طبقات مختلف اجتماعی-اقتصادی فراهم می کند (روزنتراب، 2008).

در نتیجه، شهرهایی که به دنبال اختراع مجدد یا تغییر موقعیت خود در یک سلسله مراتب شهری هستند، بر توسعه جامع تری متمرکز شده اند که شامل تعدادی پروژه «لنگر» است (Lehrer and Laidley, 2008, Orueta and Fainstein, 2008). با این حال، این یک فرآیند ساده نیست، و اغلب شامل بسیاری از پروژه های توسعه گسسته در طول چند سال یا حتی چند دهه می شود (لوین، 1987). یکی از استراتژی‌های احیای مرکز شهرها به طور گسترده در زمینه آمریکای شمالی محبوبیت پیدا کرده است – استفاده از پول عمومی برای ساخت استادیوم‌ها و میدان‌های مرکز شهر برای تیم‌های ورزشی حرفه‌ای. از اوایل دهه 1990، بسیاری از شهرها، از جمله بالتیمور، MD، سینسیناتی، OH، کلیولند، OH، ایندیاناپولیس، IN، و سن دیگو، کالیفرنیا، حداقل یک ورزشگاه یا ورزشگاه لیگ اصلی با بودجه عمومی ساخته اند تا فعالیت در مرکز شهر مربوطه خود را افزایش دهند. (روزنتراب، 2008). بسیاری دیگر، از جمله دورهام، NC، دیتون، OH، و لوئیزویل، KY، استادیوم های لیگ کوچک در مرکز شهر خود ساخته اند. با این حال، این پروژه ها تمایل دارند از نظر تأثیرات فردی آنها بر شهرهای مربوطه خود ارزیابی شوند. این مشکل ساز است، زیرا هر پروژه توسعه خاصی برای یک نهاد مستقل طراحی نشده است. بلکه بخشی از یک برنامه توسعه گسترده تر و جامع تر است. بنابراین، چنین پروژه‌هایی باید به‌عنوان اجزای یک استراتژی گسترده‌تر در نظر گرفته شوند و تأثیرات آن‌ها بر این اساس در نظر گرفته شود. به این ترتیب، امکانات ورزشی را نباید صرفاً از منظر منافع ملموس و ناملموس خود در نظر گرفت. درعوض، باید به آنها از منظر نحوه مشارکت آنها در برنامه کلی توسعه شهری نگریست. در جایی که امکانات ورزشی در هسته مرکزی شهر به عنوان بخشی از تلاش‌های احیا قرار می‌گیرد، باید مزایا را از نظر توانایی تسهیلات برای کمک به تحقق این هدف در نظر گرفت.

به همین دلیل، اگر از پول عمومی برای تأمین مالی یک مرکز ورزشی به عنوان بخشی از ایجاد مرکز شهر پر جنب و جوش استفاده شود، موضوعی که باید کاوش شود، کالاهای عمومی است که یک مرکز ورزشی (و امتیاز مربوط به آن) اعطا می کند. در عوض، مسئله این است که آیا صرف سرمایه عمومی برای ساختن تأسیساتی برای سرزنده‌تر کردن مرکز شهر، سرمایه‌گذاری عاقلانه‌ای است یا خیر. بنابراین، در این مورد، ارزش کالاهای عمومی بالقوه عرصه برای پر جنب و جوش تر کردن مرکز شهر است که موضوع مربوط به کاوش است.

این سؤال مهمی است زیرا علیرغم استدلال‌هایی که طرفداران ارائه می‌کنند، ادبیات اقتصادی گسترده‌ای از دهه 1980 ایجاد شده است تا به طور مکرر، قانع‌کننده و تقریباً به اتفاق آرا این ادعا را که استادیوم‌ها و تیم‌های آن‌ها درآمد، اشتغال یا مالیات کلان شهر را افزایش می‌دهند، رد کند. درآمدها (به عنوان مثال نگاه کنید به Baade and Dye، 1988، Noll and Zimbalist، 1997، Quirk and Fort، 1992، Coates and Humphreys، 1999). از آنجایی که وجود یک استادیوم یا تیم جدید بر محدودیت‌های بودجه خانوار تأثیر نمی‌گذارد، اگر یک ورزشگاه فعالیت اقتصادی در مرکز شهر را افزایش دهد، فعالیت اقتصادی در محله‌های دیگر در منطقه شهری کاهش می‌یابد. (کوتس، 2007، ص 568). در همین حال، دیگران استدلال کرده‌اند که «قرار دادن تیم‌های لیگ برتر در مناطق حومه شهر به احتمال زیاد شرایط اقتصادی کلان شهر را بهبود نمی‌بخشد، اما استقرار تیم‌ها در مرکز شهر و به طور خاص، در مرکز شهر ممکن است» (نلسون، 2002، ص. 112).

با در نظر گرفتن این موضوع، اگر قرار دادن تسهیلات در مرکز شهر به جای سایر نقاط شهر، ارزش کالاهای عمومی نیز داشته باشد، ممکن است این امر توجیه بیشتری برای تخصیص برخی از بودجه عمومی به ساخت تسهیلات ارائه دهد. هویت، غرور مدنی، و سایر مزایای ناملموس ویژگی‌های کالاهای عمومی را دارند – آنها غیرقابل انکار و غیرقابل رقابت هستند. به عنوان کالاهای عمومی احتمالاً بدون یارانه کمتر تولید می شوند. اگر استادیوم‌ها و ورزشگاه‌ها به سلامت و رفاه بیشتر مرکز شهر کمک کنند، در صورتی که ارزش کالاهای عمومی تولید شده از هزینه یارانه بیشتر شود، پرداخت یارانه به آنها می‌تواند کارایی اقتصادی را افزایش دهد. به عبارت دیگر، اگر مرکز شهر بتواند کالاهای عمومی را با کارایی بیشتری نسبت به سایر محله ها تولید کند، پرداخت یارانه به ورزشگاه ها و ورزشگاه های مرکز شهر ممکن است از نظر اقتصادی کارآمد باشد.

اما چگونه کسی می داند که ارزش غرور مدنی و هویت جامعه چیست؟ بدون بازاری برای چنین کالاهایی، هیچ داده ای در مورد قیمت ها و مقادیر، هیچ داده ای در مورد تمایل به پرداخت وجود ندارد. بررسی‌های روش ارزش‌گذاری مشروط (CVM) که برای ارزش‌گذاری کالاهای عمومی زیست‌محیطی ایجاد شده‌اند، راهی برای تخمین ارزش کالاهای عمومی مرکز شهر ارائه می‌دهند. با شروع مطالعه ارزش کالاهای عمومی یک عرصه جدید بسکتبال کالج و یک تیم بیسبال لیگ کوچک (جانسون و وایتهد، 2000)، اقتصاددانان از CVM برای ارزش گذاری کالاهای عمومی ورزشی استفاده کردند، با تمرکز بر تمایل به پرداخت برای حفظ تیم های موجود، مانند مانند هاکی پیتزبورگ پنگوئن (جانسون، گروتویس و وایتهد، 2001)، جکسونویل جگوارز فوتبال (جانسون، موندلو، و وایتهد، 2007)، و تمایل به پرداخت هزینه برای جذب تیم های جدید مانند یک تیم بسکتبال به جکسون ویل (جانسون و همکاران). ، 2007)، و یک تیم بیسبال به پورتلند (سانتو، 2008). روش ارزش گذاری مشروط نیز برای تخمین ارزش کالاهای عمومی از میزبانی المپیک استفاده شده است (اتکینسون، موراتو، شیمانسکی و اوزدمیر اوغلو، 2008).

این مقاله از بررسی‌های CVM برای گسترش ادبیات اقتصاد شهری برای برآورد تمایل به پرداخت برای کالاهای عمومی مرکز شهر مانند غرور مدنی و هویت جامعه از ساخت سالن‌های جدید لیگ ملی هاکی (NHL) در ادمونتون و کلگری، آلبرتا استفاده می‌کند.

این مقاله همچنین آزمایش می‌کند که آیا تمایل فعلی به استفاده از استادیوم‌ها و میدان‌ها برای لنگر انداختن توسعه‌های متنوع مرکز شهر، از جمله عناصری مانند سایر مکان‌های تفریحی، مسکن و امکانات فرهنگی، ممکن است با کالاهای عمومی بزرگ‌تر تولید شده توسط توسعه‌های متنوع توجیه شود یا خیر. نتایج اولین شواهد را در مطالعات CVM ورزشی در مورد اثرات دامنه ارائه می دهد، یعنی تمایل به پرداخت مبالغ مختلف برای مقادیر مختلف کالاهای عمومی. اثرات دامنه زمانی وجود دارد که تغییرات در کیفیت یا کمیت یک کالا یا خدمات بر تمایل به پرداخت تأثیر بگذارد. تاکنون، تنها مطالعه منتشر شده CVM ورزشی برای پرداختن به اثرات دامنه، جانسون و همکاران است. (2007)، که در مورد تمایل به پرداخت 2 درصد یا 10 درصد افزایش در برنامه های ورزشی و تفریحی مشارکتی آماتور سؤال کرد. با این حال، آن مطالعه هیچ تأثیری بر دامنه پیدا نکرد، زیرا میزان گسترش برنامه بر تمایل به پرداخت تأثیری نداشت.

در بخش‌های بعدی مقاله، نظریه، بررسی و نمونه را شرح می‌دهیم. سپس سناریوی CVM را تشریح می کنیم و برآوردهایی از تمایل به پرداخت ارائه می دهیم. در مرحله بعد، مدل های پروبیت عوامل تعیین کننده تمایل به پرداخت را برآورد می کنیم. در نتیجه‌گیری‌ها، مجموع مزایای عرصه‌های مرکز شهر را در نظر می‌گیریم و آنها را با هزینه‌های آنها مقایسه می‌کنیم. نتایج نشان می‌دهد که مردم برای عرصه‌های مرکز شهر ارزش قائل هستند، اما تمایل آنها به پرداخت ممکن است از هزینه اضافی ساخت مرکز شهر بیشتر از هزینه‌های ساخت حومه‌ها نباشد.

قطعات بخش

تئوری

برای نشان دادن نظریه اقتصادی که به عنوان پایه ای برای تجزیه و تحلیل CVM در این مقاله عمل می کند، به مثال زیر توجه کنید. فرض کنید جین از مصرف کالاها و خدمات خود، از جمله هر کالای عمومی محلی، مانند غرور و هویت مدنی، تولید شده توسط ناحیه مرکز شهر، به یک سطح مرجع معین از مطلوبیت دست یابد. اگر او منطقی باشد، با به حداقل رساندن مخارج خود برای کالاهای خصوصی، از جمله کالاهایی که در مرکز شهر تولید می شوند، به این سطح مرجع از مطلوبیت دست خواهد یافت.

نظرسنجی و نمونه

برای پاسخ به اینکه آیا و چقدر مردم مایل به پرداخت برای یک میدان در مرکز شهر هستند، نظرسنجی در کلگری و ادمونتون، آلبرتا انجام شد. ادمونتون و کلگری به دلیل بحث های مداوم در هر دو شهر در مورد عرصه های جدید برای تیم های NHL خود به عنوان سوژه انتخاب شدند. ادمونتون اویلرز در Rexall Place، یکی از قدیمی‌ترین میدان‌های NHL، که درست خارج از مرکز شهر آن شهر قرار دارد، بازی می‌کنند. Rexall Place که در سال 1974 ساخته شد، فاقد صندلی های ممتاز و سایر امکانات درآمدزا موجود در این مکان است.

سناریوی CVM و WTP

برای تخمین تمایل پاسخ دهندگان به پرداخت هزینه برای سالن هاکی در مرکز شهر به منظور افزایش غرور مدنی و کیفیت زندگی، این نظرسنجی از پاسخ دهندگان خواسته تا یک سناریوی فرضی را در نظر بگیرند:

فرض کنید [شعله‌ها یا نفت‌کش‌ها] تصمیم می‌گیرند یک ورزشگاه جدید و پیشرفته هاکی [در مجموعه‌ای که شامل کازینو، مسکن ارزان قیمت، فضای هنری و فرهنگی از جمله گالری‌ها، تئاترها و فضای موزه‌ها نیز باشد] در مرکز شهر بسازند. [کلگری یا ادمونتون] برای جایگزینی [عرصه موجود]. [فرض کنید

مدل تجربی

برای تخمین عوامل تعیین کننده تمایل به پرداخت برای یک عرصه مرکز شهر چندین مدل پروبیت برآورد شد. بزرگ‌ترین عامل تعیین‌کننده تمایل به پرداخت هزینه در مرکز شهر این است که آیا پاسخ‌دهندگان فکر می‌کنند که یک عرصه جدید کیفیت زندگی در شهرشان را بهبود می‌بخشد یا خیر. کسانی که معتقدند یک میدان مرکزی شهر کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد، احتمالاً به همه‌پرسی رأی می‌دهند تا کسانی که باور ندارند کیفیت زندگی بهتر شود. این یک

نتایج تجربی

پاسخ به سوال همه پرسی در جدول 2 خلاصه شده است. هم در کلگری و هم در ادمونتون، همه پرسی حتی در کمترین مقدار دلار نیز شکست خواهد خورد. با افزایش ارزش دلار از 5 دلار به 50 دلار، درصد آرای موافق از 50 درصد به 31 درصد در هر دو شهر کاهش می یابد. به طور کلی، 38 درصد در کلگری و 40 درصد در ادمونتون به افزایش مالیات رأی مثبت خواهند داد. پس از رمزگذاری مجدد آرای موافق برای شامل تنها کسانی که گفته اند در سطح 7 یا بالاتر مطمئن هستند، 27

نتیجه گیری

در این مقاله ما ادبیات CVM ورزشی را با تخمین تمایل به پرداخت کالاهای عمومی ورزشی در مرکز شهر گسترش می‌دهیم. ما اولین شواهدی را از اثرات دامنه در مطالعات CVM ورزشی ارائه می‌کنیم و شواهد بیشتری از اعتبار CVM در زمینه ورزش ارائه می‌کنیم.

سوال گسترده ای که با این نتایج روشن می شود این سوال است که آیا مراکز شهر کالاهای عمومی با ارزشی را تولید می کنند که حومه ها تولید نمی کنند. بر اساس نتایج نظرسنجی در کلگری و ادمونتون، به نظر می رسد که این کار را انجام می دهند. اکثر پاسخ دهندگان

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.