48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
مزایا، موانع و عوامل برنامه ریزی برای محیط های سفر سبز شهری
دانش برنامه ریزان و شهروندان یکپارچه شده است.
از روش ترکیبی پیمایش و مصاحبه PPGIS استفاده شد.
زیرساخت های شهری یکپارچه مزایای متعددی را برای مردم و جامعه فراهم می کند. تلاشها برای توسعه فضاهای سبز و زیرساختهای تحرک فعال هر دو نگرانیهای مشترکی در مورد محیط زیست و سلامت عمومی دارند، اما به صورت یکپارچه مورد مطالعه قرار نمیگیرند. این مطالعه بر این ادغام در مناطق مرکزی شهری از طریق محیطهای سفر سبز شهری متمرکز است. مشارکت دانش غیر متخصص و متخصص می تواند برای برنامه ریزی زیرساخت های شهری یکپارچه مانند اینها مفید باشد. بنابراین، این مطالعه یک رویکرد ترکیبی را اعمال میکند: ادراک و درخواستها برای محیطهای سفر سبز شهری از طریق نظرسنجی مشارکتی عمومی GIS (PPGIS) با ساکنان کپنهاگ مورد بررسی قرار گرفت و از مصاحبههای کارشناسان نیمه ساختاریافته برای بررسی چگونگی درک برنامهریزان دانمارکی از مزایا استفاده شد. موانع و عوامل برنامه ریزی برای برنامه ریزی محیط های سفر سبز شهری. ساکنان فضاهای سبز را محیط سبز شهری برای سفر می دانستند و خواستار سبز شدن بیشتر خیابان ها شدند. در مصاحبهها، برنامهریزان مزایای برنامهریزی محیطهای سفر سبز شهری را تأیید کردند. از طریق تجزیه و تحلیل این مصاحبه ها، ما چهار عامل کلیدی برنامه ریزی را شناسایی کردیم: طراحی و مدیریت زیرساخت، تعادل با سایر عملکردهای فضای سبز، همکاری و آگاهی مردم و همچنین موانع اصلی مربوط به کمبود فضا و بودجه. علاوه بر این، دانش ساکنان و برنامه ریزان ادغام شد. این مطالعه راههایی را برای غلبه بر موانع شناسایی شده مورد بحث قرار میدهد و راهنماییهایی را نه تنها برای برنامهریزی محیطهای سفر سبز شهری، بلکه درگیر کردن آنها در برنامههای سیاسی ارائه میدهد. این مطالعه با ارائه یک مورد که دانش ساکنان و برنامه ریزان را ترکیب می کند، به بورس تحصیلی در زمینه تحرک فعال و برنامه ریزی فضای سبز شهری کمک می کند.
زیرساختهای شهری به هم پیوسته و هممحل هستند، برنامهریزی زیرساختهای به هم پیوسته و یکپارچه نه تنها میتواند مزایای اقتصادی به همراه داشته باشد، بلکه به شهرها کمک میکند تا برنامههای پایداری خود را پیش ببرند ( Yigitcanlar and Teriman, 2015 ). برخی از انواع زیرساخت های شهری یکپارچه مورد توجه چند رشته ای فزاینده قرار گرفته اند. به عنوان مثال، زیرساخت های یکپارچه آب طوفان اغلب در چارچوب مدیریت بلایای طبیعی مورد تحقیق قرار می گیرد ( فرر و همکاران، 2018 ). سایر انواع زیرساخت های شهری یکپارچه کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. به عنوان مثال، ادغام زیرساخت های سبز و زیرساخت های تحرک فعال برای سفرهای روزانه. زیرساخت سبز به عنوان یک شبکه به هم پیوسته از فضاهای سبز در نظر گرفته می شود ( آژانس محیط زیست اروپا، 2011 )، و زیرساخت های تحرک فعال در این مطالعه به انواع مسیرها، جاده ها و مکان هایی اشاره دارد که فرصت های پیاده روی و دوچرخه سواری را فراهم می کنند ( Koszowski et al., 2019 ). . ادغام این دو زیرساخت شهری به طور بالقوه می تواند منافع مشترک ایجاد کند، زیرا توسعه فضاهای سبز و زیرساخت های تحرک فعال در شهرها نگرانی های پایداری مشابهی در خصوص به حداقل رساندن اثرات زیست محیطی و افزایش سلامت جسمی و روانی عمومی دارند ( Wolch et al., 2014 ; مارکویچ و همکاران، 2017 ؛ هایلند و همکاران، 2019 . با این حال، تا به امروز، بسیاری از این تحقیقات به ترتیب بر جنبههای محیطی و بهداشتی زیرساختهای تحرک فعال و فضاهای سبز متمرکز شدهاند. ادغام فضاهای سبز و زیرساخت های تحرک فعال مورد مطالعه قرار نگرفته است و دانش برنامه ریزی برای هدایت این عمل یکپارچه محدود است.
ادغام فضاهای سبز و زیرساخت های تحرک فعال می تواند فرصت هایی را برای مردم فراهم کند تا در محیط های طبیعی پیاده روی یا دوچرخه سواری کنند. پیش از این، این به عنوان یک راه سبز با تمرکز بر تحرک تفریحی مفهومسازی شده بود ( فابوس، 1995 ). به عنوان یک رویکرد برنامه ریزی زیست محیطی، راه های سبز، سیستم های طبیعی مهم اکولوژیکی را به هم پیوند می دهند و جریان مواد مغذی، گونه ها و انرژی را در میان عناصر منظره تضمین می کنند. بنابراین، اتصال مناطق روستایی به حومه شهر به طور سنتی مورد توجه بوده است ( Ahern, 1995 ). ادغام فضای سبز و تحرک فعال، با این حال، نه تنها برای حاشیه شهری مرتبط است، بلکه باید یک نقطه تمرکز در مناطق مرکزی شهری باشد ( Mäki-Opas et al., 2016 ).
از طریق ادغام در محیط شهری، زیرساخت های تحرک فعال می تواند فضاهای سبز را برای اتصال بهتر پیوند دهد، که برای حمایت از تنوع زیستی شهری ضروری است ( بار و همکاران، 2021 ). این ادغام میتواند چند کارکردی را در استفاده از زمین شهری تقویت کند، با از دست دادن فضای سبز و فشارهای توسعه مقابله کند، در حالی که از طریق کاهش جزیره گرمایی و مدیریت آب طوفان، مزایایی را برای رفاه انسان و سازگاری با آب و هوا فراهم میکند ( Gobster et al., 2004 ; Lin et al., 2015 ، Derkzen و همکاران، 2017 ). علاوه بر این، ادبیات موجود به ضرورت مشارکت فضاهای سبز در برنامه ریزی تحرک فعال از نظر تمایل و رفتار تحرک فعال اشاره می کند. ادغام انواع مختلف فضاهای سبز در مناطق مرکزی شهری می تواند محیط های رفت و آمد روزانه دلپذیری را ارائه دهد ( Ogilvie et al., 2010 ; Liu et al., 2023b ). این امر نه تنها بر انتخاب حالتهای تحرک فعال تأثیر میگذارد ( هینن و همکاران، 2010 )، بلکه به افزایش سطوح رفت و آمد فعال با پیادهروی و دوچرخهسواری نیز کمک میکند ( لو و همکاران، 2018 ؛ ناورث و همکاران، 2019 ). . تغییر به سمت حالتهای تحرک فعال همچنین از دستاوردهای سلامتی قابل توجهی برای افراد، هم از نظر جسمی و هم از نظر ذهنی، حمایت میکند و به کیفیت بالای زندگی کمک میکند ( اتما و اسماجیک، 2015 ؛ زاپاتا-دیومدی و همکاران، 2017 ؛ کروسن و دی ووس، 2020 ؛ شن و همکاران، 2021 ). علاوه بر این، تحقیقات قبلی نشان داده است که پیادهروی و دوچرخهسواری مکرر در فضاهای سبز میتواند از ارتباطات نزدیکتر انسان و طبیعت حمایت کند ( Liu et al., 2023a )، بنابراین ادغام فضاهای سبز با زیرساختهای تحرک فعال این پتانسیل را دارد که با پدیدههای رو به زوال طبیعت انسانی مقابله کند. اتصال ( سوگا و گاستون، 2016 ). نکته مهم این است که مردم برای قرار گرفتن در معرض فضاهای سبز زمانی که با زیرساخت های تحرک فعال ادغام می شوند مجبور نیستند عمدی تصمیم بگیرند، در نتیجه، مزایای فضای سبز در طول فعالیت های ضروری زندگی روزمره به دست می آید و هم افزایی می شود. با این حال، تا جایی که میدانیم، توجه کمی به برنامهریزی شهری و عوامل کلیدی برنامهریزی و موانع برای چنین محیطهای سبز سفر شده است.
در عین حال، دانش محدودی در مورد ادراک ساکنان محلی در مورد نگرانی ها و مطلوبیت محیط های سفر سبز وجود دارد. این دانش برای ایجاد تعادل بین دانش غالباً غالب ارائه شده توسط کارشناسانی مانند برنامه ریزان حرفه ای در تصمیم گیری مورد نیاز است ( ون استیگت و همکاران، 2015 ). کارشناسان تمایل به ارائه دانش رسمی دارند، که گاهی اوقات می تواند واقعیت های دیگر را کنار بگذارد ( Tennøy et al., 2016 ). به عنوان مثال، ادراکات متفاوتی بین برنامه ریزان و کاربران در رابطه با رضایت از فضاهای سبز شهری مشاهده شده است ( Ugolini et al., 2022 ) و ظاهراً ادراکات متفاوتی از کیفیت دوچرخه سواری بین برنامه ریزان و دوچرخه سواران مشاهده شده است ( Marquart et al., 2020 ). . در مقایسه با برنامه ریزان، ساکنان دانش تجربی و محلی را بر اساس تجربیات زندگی روزمره خود دارند ( هیلی، 1998 )، که اغلب ضمنی است و دسترسی به آن برای متخصصان سخت است ( پایتون و همکاران، 2003 ). چنین دانش محلی ارائه شده توسط ساکنان نیز به عنوان دانش غیر روحانی شناخته می شود ( کوربرن، 2003 ). دانش لایک به عنوان کلید تضمین دانش متنوع در تحولات پایداری تصور می شود ( اسکونز و همکاران، 2020 ؛ لیو و همکاران، 2021 )، اما اغلب در فرآیند برنامه ریزی شهری به حاشیه می روند ( فاهنله و همکاران، 2014 ). بنابراین، ضروری است که هم دانش تخصصی و هم دانش تخصصی را برای رسیدگی به مسائل بالقوه در مورد استفاده از محیطهای سفر سبز شهری و اطمینان از کیفیت محیطهای سفر سبز شهری در بر گیرد. با این حال، به دانش ما، ادغام دانش غیرمعمول و متخصص در مورد محیطهای سفر سبز شهری برای محیطهای سفر سبز شهری بررسی نشده است، و در عمل برای ادغام فضاهای سبز و زیرساختهای تحرک فعال استفاده نشده است. بنابراین، اهداف مطالعه عبارت بودند از:
بررسی درک و درخواست ساکنان از محیطهای سفر سبز شهری.
بررسی مزایا، موانع و عوامل کلیدی برنامه ریزی محیط های سفر سبز شهری، از دیدگاه برنامه ریزان.
برای ادغام دانش ساکنان و برنامه ریزان برای برنامه ریزی محیط های سفر سبز شهری.