در نتیجه «شهسوار محل» در حکم بندری برای مرکز تنکابن یعنی خرم آباد شد. مکنزی ُهلر (حدود ۱۲۷۶ ه. ق) مینویسد: «… به نهر طیروم که رسیدیم در آنجا یکی از کرجیها لنگر انداخته و نفت ترکمنها را میفروخت و برنج میخرید.» طیروم/ تیروم از رودهای تنکابن است که در نهایت به دریای خزر میریزد. فرمانروایی تنکابن بعد از حبیباللهخان خلعتبری در عهد قاجاریه، به پسرش محمدولیخان خلعتبری مشهور به سپهسالار اعظم تنکابنی رسید. سپس ساعدالدوله و امیر اسعد پسران سپهسالار از سوی پدر به حکومت تنکابن منصوب شدند.
از زمان فرمانروایی سپهسالار تنکابنی و پسرانش، یعنی اواخر ناصری تا پایان احمدشاه قاجار که به عصر سپهسالارتنکابنی تعبیر شد، تنکابن توسعه بیشتری یافت و شهر شهسوار تنکابن حالت بندری پیدا کرد.
با رونق بندر شهسوار در تنکابن، تجار و پیشهوران آن منطقه با مردمان آن سوی دریای خزر مانند آذربایجان، ترکمنستان و ارمنستان ارتباط تجاری برقرار کردند. معمولا مسافر و کالا از شهسوار به انزلی و بعد از انزلی به وسیله کشتی به آستارا و از آنجا به بادکوبه همان باکوی کنونی، منتقل میشدند. از بادکوبه نیز با راهآهن به خاک روسیه و دیگر نقاط اروپا حمل میشدند.
در ازای صدور کالای منطقه تنکابن به روسیه، کالاهای مالالتجار آن سوی خزر به شهسوار صادر میشد. نکته قابلتوجه، نگاه امنیتی و سیاسی به راههای ارتباطی انزلی از سوی شاهان قاجار چون ناصرالدین شاه بود؛ زیرا ترس آنها این بود که راه مرزی میتواند باعث سیطره سیاسی و نظامی روسیه بر ایران شود. بنابراین با این دیدگاه، رونق بندر تجاری شهسوار و ارتباط آن با انزلی و بادکوبه میتوانست باعث نفوذ روسها در منطقه شود؛ اما با همه ملاحظهکاریها، بندر شهسوار در عهد سپهسالار تنکابنی (اواخر ناصری تا پایان احمدشاه) رونق یافت و زیرنظر اداره گمرک انزلی بود.
از مسائل مهم در اداره امور گمرک بندر شهسوار، دخالت افراد سرشناس منطقه در امور آن است. محمدولیخان تنکابنی (سپهسالار اعظم) از سران معروف منطقه، با توجه به موقعیت و جایگاه قدرت سیاسیاش، بهویژه بعد از مقام وزارت، در امور گمرک تنکابن دخالت میکرد. او در تجارت با تجار روسیه از پرداخت عوارض گمرکی خودداری و قوانین گمرکی را نقض میکرد تا از این طریق سود بیشتری کسب کند.
دو سند از سال ۱۳۳۷ ه. ق در دست است که نشان میدهد سپهسالار تنکابنی مرتکب تخلفات بسیاری در امور گمرک بندر شهسوار شده است؛ اما مدیرکل گمرکات به نمایندهاش در تنکابن دستور میدهد که در مقابل زیادهرویهای او به جز اعتراض اقدام دیگری نکند.
در یکی از دو سند آمده است: «… بهطوری که کرارا به عرض رسیده معظم له میخواهند رئیس گمرک تنکابن کاملا مطیع اوامر ایشان بوده تا به این وسیله بتوانند برخلاف احکام ممنوعیت و بدون پرداخت حقوق خروجی یا بعد از تأدیه ما… مختصری به طور دلخواه برنج صادر نمایند…» همچنین در سند دیگری آمده است که افراد سپهسالار اعظم در امر گمرک تخطی میکنند و راسا اقدام به صدور برنج میکنند. ساعدالدوله پسر سپهسالار تنکابنی نیز رویه پدر را ادامه داد.
او به عنوان نماینده پدر و حاکم تنکابن سعی میکند مانند پدرش، گمرک بندرشهسوار را به دلخواه خود و بدون دخالت ریاست ایالتی اداره کند. در تایید این موضوع، در یکی از اسناد چنین آمده است: «… ساعدالدوله پسر سپهسالار اعظم، گمرک تنکابن را تصرف و علیالظاهر اجزاء را مجبور به توقف کرده است، مشروط بر اینکه ابدا با ریاست ایالتی مرابطه و مکاتبه نداشته باشند…» با توسعه بندر شهسوار، در سواحل اطراف تنکابن لنگرگاههایی برای بارگیری کشتیها احداث شد.
در همین راستا در منطقه شیرود تنکابن نزدیک ساختمان نیروی انتظامی فعلی (پاسگاه سابق) و همچنین کنار پل دوم چالکرود تنکابن، دو لنگرگاه دایر شد که محل توقف و لنگراندازی کرجی و کشتیهای کوچک بادبانی بود.
صدور و ورود کالاهای مناطق همجوار از این طریق انجام میشد و در رونق اقتصادی تنکابن موثر بود. کالاهایی که از بندر شهسوار به روسیه صادر میشد عبارت بود از: برنج، مرکبات، روغن حیوانی، پوست گاو و گوسفند، تخممرغ، چوب صنعتی مانند شمشاد؛ اما کالاهایی که از روسیه به بندر شهسوار وارد میشد شامل قند، شکر، سماور، چینی، آرد سفید، کاغذ، و صابون میشد.