48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
این مطالعه مروری نظاممند از ادبیات شبکهها و عملکرد شهرهای خلاق، متشکل از یک تحلیل کتابسنجی است که نمونه نهایی آن 102 نشریه را پوشش میدهد. نتایج نشان می دهد که علاقه فزاینده به مفهوم شهرهای خلاق، شناسایی دو خوشه: (1) شهرهای خلاق و ارتباط آنها با طبقه و فرهنگ خلاق. و (2) خوشه ها و شبکه های خلاق/فرهنگی. بر اساس شواهد بهدستآمده، شکافی در مورد عدم انجام مطالعات اضافی در مورد عملکرد شهرهای خلاق و عوامل تعیینکننده مربوطه مانند شبکهها وجود دارد. برخی مفاهیم نظری و عملی همراه با پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
اکثر کشورهای اروپایی تاریخ فرهنگی طولانی و متنوعی دارند که ماهیت چندفرهنگی دارد که در دهه های اخیر به دلایل قومی، مذهبی، زبانی و حتی مهاجرتی بر آن تاکید شده است (پاتنام، 2007). یکی از ویژگیهای متمایز این تنوع چندفرهنگی، شهرنشینی مرتبط با برخی مکانها است (ناتان، 2012)، که نشاندهنده چالش مهمی برای حاکمیت منطقهای شهری است (Syrett & Sepulveda، 2012). این چالش منجر به تغییر اساسی در دیدگاه عوامل تعیینکننده توسعه اقتصادی، اجتماعی و پایدار در مقیاس جهانی شده است، جایی که داراییهای نامشهود شهرها هر چه بیشتر به ستونهای رشد درونزا در سراسر جهان تبدیل میشوند. این بدان معنی است که عواملی مانند خلاقیت و فرهنگ، راههای رایج برای ارتقای رشد شهری یک شهر هستند (d’Ovidio & Cossu, 2015, pp. 1-6).
در این زمینه، پویایی های عمده ای از نظر سیاست های منطقه ای و محلی برای ارتقای خلاقیت و فرهنگ در شهرها به نفع اقتصاد شهری دیده شده است، با هدف به ثمر رساندن بازآفرینی مورد انتظار در برخی محله ها از طریق فرهنگ، هنر، صنعت و شهری. طراحی، به منظور تشکیل یک محیط شهری راحت و محرک خلاقیت (نوهارا، اوکامورا و کاواهارا، 2016).
سالهای اخیر شاهد افزایش علاقه به مفهوم شهرهای خلاق، هم در جامعه دانشگاهی و هم در میان نهادهای مسئول سیاستهای رشد اقتصادی بودهایم (مورفی و ردموند، 2009؛ پک، 2005؛ پونزینی و روسی، 2010؛ زیمرمن، 2008). گذار به یک اقتصاد جدید (اسکات، 2006) بر اساس ایده آل های فرهنگ و خلاقیت (لاوتون، مورفی، و ردموند، 2010) به عنوان عناصر خاص برنامه ریزی شهری و کارآفرینی (هال و هابارد، 1996)، و جایی که رشد اقتصادی بر پایه آن استوار است. رقابت شهری به عنوان راهی برای ترویج بازآفرینی شهری (کیپفر و کیل، 2002).
این ظهور شهرهای خلاق به دلیل ساختارهای متعدد و دشواری در تعیین مرز بین این مفهوم و سایر موارد مرتبط مانند شهرهای هوشمند و شهرهای هوشمند، بحثهایی را در مورد تعریف آنها ایجاد کرده است. با این حال، این مطالعه از اصطلاح شهر خلاق استفاده می کند که توسط نویسندگان مختلف تعریف شده است (مانند کابریتا، کروز-ماچادو و کابریتا، 2013؛ کارتا، 2009؛ فلوریدا، 2002، 2005؛ لندری، 2000؛ لتایفا، 2015؛ ماسترد و Ostendorf، 2004؛ O’Connor & Shaw، 2014). در نتیجه، شهرهای خلاق به عنوان مکانهایی کثرتگرا و چندوجهی تعریف میشوند که با کنجکاوی، تخیل، خلاقیت، فرهنگ، دانش، نوآوری و همکاری (شبکهها) مشخص میشوند و این بیانیه راهنمای پژوهش است.
در این رابطه، همکاری با ایجاد شبکههایی در داخل و خارج از شهر به عنوان ابزاری برای اشتراکگذاری و ایجاد همافزایی مرتبط است و بنابراین این شبکهها برای کسب مزیت رقابتی اساسی هستند (Banks, Lovatt, O’Connor, & Ra€o, 2000). ) و برای تبادل دانش نمادین (اشیم، کوئنن، مودیسون، و وانگ، 2007؛ بیورن آشیم، کوئنن، و وانگ، 2007؛ وینودرای، 2006). این شبکهها بهطور گسترده برای ایجاد و تقویت ظرفیت نوآوری شهرها از طریق تعامل بین همه بازیگرانشان استفاده میشوند، جایی که شهرها در فضایی از همکاری و یادگیری برای دستیابی به یک هدف مشترک و دانش تبدیل میشوند (Laitinen, Osborne, & Stenvall, 2016). ؛ لینگ و مارتینز، 2015).
اگرچه شهرهای امروزی خلاقیت را به عنوان عنصر کلیدی رشد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی (پایداری سه جانبه) و فرهنگی خود در بر می گیرند، اما در ادبیات گسترده در این زمینه، مطالعاتی که عملکرد شهرهای خلاق را اندازه گیری می کنند، به خود خلاقیت مربوط می شوند و نه با همه ابعاد . ذاتی این شهرها (مانند Andersson & Andersson، 2015؛ Caset & Derudder، 2017؛ Florida، 2002؛ Kourtit، Nijkamp، & Arribas، 2012؛ Miškovičová، Vaňová، Vitálišová، & Borseková، 2016). مطالعات کمی برای ارزیابی تأثیر کل نگر خلاقیت بر عملکرد اقتصادی شهرها وجود دارد (Shutters, Muneepeerakul, & Lobo, 2016) و بررسی می کنند که چگونه شهر خلاق به پایداری کمک می کند (Cabrita et al., 2013; d’Ovidio & Cossu, 2015، صفحات 1-6؛ Nevens، Frantzeskaki، Gorissen، و Loorbach، 2013)، افزایش درک چگونگی ضروری بودن شبکه ها در شهرهای خلاق و پایدار (Echebarria، Barrutia، Aguado، Apaolaza، & Hartmann، 2016؛ Virta & Lowe، 2017). این شکاف باید با اتخاذ یک رویکرد کل نگر، یعنی از طریق تحقیق در مورد رابطه بین شبکه ها و عملکرد شهرهای خلاق، و در نتیجه ارزیابی اثر زنجیره ای این سه سازه پر شود. علاوه بر این، ادبیات علمی در مورد این موضوع شامل هیچ مروری بر ادبیات نظاممندی نمیشود که به سه ساختار به طور همزمان پرداخته شود، که لازرتی، کاپون و اینوسنتی (2017) را تأیید میکند که در مورد فقدان این نوع مطالعه از موضوع نتیجهگیری کردند.
در نتیجه، جمعآوری نظاممند آن ادبیات مرتبط تلقی میشود، و بنابراین اهداف این مطالعه عبارتند از: (1) شناسایی موضوعاتی که بیشتر در حوزه دانشگاهی در مورد شبکهها و عملکرد شهرهای خلاق از طریق بررسی کتابسنجی انجام شدهاند. و (ii) شکافهای باقیمانده را که نیازمند تلاشهای تحقیقاتی بیشتری هستند شناسایی کنید.
به طور خلاصه، این مطالعه با هدف پرداختن به شکاف های شناسایی شده از طریق کاوش و نظام مند کردن موضوعات اصلی برای کمک به غنی سازی ادبیات در مورد شهرهای خلاق، و همچنین برجسته ساختن سازه های کم کاوش در ساختار مفهومی و نظری مطالعات مختلف انتخاب شده است. به نوبه خود نشانه هایی برای تحقیقات آینده ارائه می دهد.
به منظور پاسخ به هدف اصلی این مقاله، یعنی شناسایی موضوعاتی که بیشتر در مورد شبکههای شهرهای خلاق و عملکرد آنها مورد مطالعه قرار گرفته است، از طریق تحلیل کتابسنجی مربوطه، تصمیم گرفته شد که مروری نظاممند از ادبیات انجام شود (کانر و ووس، 1981). ، صفحات 9-20؛ پاول، کوپوت، و اسمیت-دوئر، 1996؛ کوینلن، کین، و تروشیم، 2008؛ واسرمن و فاوست، 1994؛ وایت و مک کین، 1998).
جدول 1 محورهای تحلیل کتابسنجی را خلاصه می کند.
روش تحقیق از
مراحل متوالی تجزیه و تحلیل دادههای بهدستآمده از 102 نشریه جمعآوریشده در نسخه نهایی پایگاه داده در جدول 3 توضیح داده شده است. این جدول روشهای روششناختی اتخاذ شده در مراحل مختلف توسعه این تحلیل را نشان میدهد.
با توجه به انتخاب 102 سند برای گنجاندن در این مطالعه، مقالات علمی (76) در ادبیات موضوع غالب هستند که 74٪ از کل در پایگاه داده نهایی را تشکیل می دهند، که چهار مورد از آنها به زبانی غیر از آن نوشته شده است. انگلیسی.
از آنجایی که این موضوع از نظر پژوهشی جدید است، کتاب ها یا فصل های کتاب شناسایی نشدند. با این حال، جستجو چهار مقاله مروری را شناسایی کرد و اولین مرور سیستماتیک ادبیات در سال 2012 منتشر شد : «پس از Nathan, M.
یکی از مشارکتها مربوط به تهیه نقشهای پیشگام از ادبیات مربوط به این موضوع (شکلها و جداول)، نشان دادن موضوعاتی است که بیشترین علاقه را در جامعه دانشگاهی برانگیخته است. این نقشهسنجی کتابسنجی مشخص کرد که رویکردهای شهرهای خلاق و طبقه خلاق از دیدگاه فلوریدا همچنان در مطالعه شهرها به کار میرود تا بتوانند خلاق شوند، علیرغم برخی دیدگاهها که این رویکردها را نقد میکنند. این نشان می دهد که برخی از محققان به این کار ادامه می دهند
در پاسخ به هدف تعریف شده، نتیجه گیری می شود که موضوع مورد مطالعه در اینجا همچنان علاقه زیادی را در بین محققان و تصمیم گیرندگان سیاسی برانگیخته است، زیرا بحران مالی اخیر منجر به افول و رکود اقتصادی در بسیاری از شهرها، مناطق و کشورها شده است که به اوج خود منجر شده است. اتخاذ استراتژی 2020 در سراسر اروپا که هدف آن از پیشرفت اقتصادی شامل رشد هوشمند و پایدار مبتنی بر اقتصادهای خلاق است. این علاقه در دو خوشه نشان داده شده است