48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
گسترش سیاستهای شهر هوشمند در سراسر جهان در سالهای اخیر باعث شده است که زیرساختهای دیجیتال، دادههای شهری و طراحی نرمافزار نقشهای محوری فزایندهای در حکمرانی معاصر شهراز شهر این مقاله به نقش پلتفرمهای داده شهری در حمایت از ارائه طرحهای شهر هوشمند توسط دولتهای شهر میپردازد، با هدف ایجاد یک گونهشناسی برای سرمایهگذاریهای استراتژیک مؤثر در واسطهای داده شهری همسو با اهداف حاکمیتی . این مقاله با استفاده از طیف وسیعی از رابطها و رویکردهای مختلف، تکثیر پلتفرمهای داده شهری را از طریق مجموعهای از توابع و گونهشناسی مجزا مورد بحث قرار میدهد. هدف این بحث قرار دادن پلت فرم های داده شهری به عنوان سایت های کلیدی برای توسعه مدل های حکمرانی جدید برای شهرهای هوشمند، و انجمن هایی است که در آن تصمیم گیرندگان، محققان، شهرنشینان و فناوران به دنبال آزمایش پتانسیل ها و مشکلات روش های مبتنی بر داده در پرداختن به یک مشکل هستند. طیفی از چالش های شهری معاصر
شهرهای امروزی موتورهای اقتصاد داده جدید هستند. ظهور خدمات دیجیتال جدید مانند حمل و نقل بر حسب تقاضا، مدیریت هوشمند آب، روشنایی پاسخگو و منابع انرژی توزیع شده به سرعت جایگزین زیرساخت های قدیمی و مدل های ارائه خدمات شده است که به شهرهای قرن بیستم خدمت کرده اند. در نتیجه، میلیونها تعامل و تراکنشی که در هر روز در شهرها انجام میشود – از حجم انرژی مصرفشده، جابهجایی مردم، ترافیک، آب و زباله، تعاملات رسانههای اجتماعی، ایمیلها، تراکنشهای مالی و خردهفروشی و چند وجهی. جریان های حمل و نقل – اکنون حجم عظیمی از “اگزوز داده ها” را تولید می کنند. با سرعت بیسابقهای رشد میکند، اگزوز دادههای شهرهای ما برای دولتها و کسبوکارها ارزش فزایندهای دارد، زیرا آنها به دنبال استفاده از روشهای مبتنی بر داده برای بهبود کیفیت و کارایی خدمات شهری هستند.
همانطور که گلداسمیت و کرافورد در شهر پاسخگو (2014: 3) می نویسند، امروزه توانایی ما برای جمع آوری، تجزیه و تحلیل و به اشتراک گذاری اطلاعات، پتانسیل زیادی برای تغییر و حتی احیای مجدد حکمرانی شهرها دارد. سرمایهگذاریهای شهر هوشمند اکنون در سرتاسر جهان شتاب مییابد که منجر به گسترش ابزارها و پلتفرمهای مبتنی بر دادهها میشود که برای ارائه خدمات شهری «پاسخگوتر» که قادر به رسیدگی به چالشهای بیشمار شهر هستند (آروپ، شهرهای قابل زندگی، UCL، و نمایشگاه شهر هوشمند) طراحی شدهاند. ، 2014؛ EIU 2017). این موج سرمایهگذاری در شهر هوشمند، شک و تردید فزایندهای را در جوامع تحقیقاتی و صنعتی در ایدهآلسازی شهر هوشمند بهعنوان چشمانداز فروشندهمحور رشد شهری مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات برانگیخته است (باتی، 2016، هالندز، 2008، کیچین، 2015، لوک-آیالا. و ماروین، 2015، مک نیل، 2015، سودرستروم و همکاران، 2014، وانلو، 2014). با این حال، این نگرانیها همچنین با درک فزایندهای همراه است که، خواه شهرها «هوشمند» باشند یا نباشند، تکثیر پلتفرمهای مبتنی بر دادهها، دولتها را ملزم میکند که نقش بسیار فعالتری در مدیریت داراییهای دادهای شهرهایشان ایفا کنند – مقادیر بسیار زیاد. از داده های تولید شده توسط شهروندان هر روز – اگر آنها می خواهند از ابزارها و خدمات مبتنی بر داده برای رسیدگی به چالش های مهم شهر خود استفاده کنند (Pettit, Lieske, & Jamal, 2017).
در واقع، این ظرفیت دولتهای شهر برای حمایت و گسترش مشارکتهایی است که حافظان دادههای عمومی و خصوصی، شهروندان و توسعهدهندگان نرمافزار را در بر میگیرد، که اکنون باعث دور شدن از مفهوم چشمانداز شهرهای هوشمند از بالا به پایین و با پشتوانه فروشنده شده است (اکنون اغلب به عنوان “شهرهای هوشمند 1.0” مورد استفاده قرار می گیرد). در این زمینه، علاقه فزایندهای به مدلهای مشارکتی بیشتر حکمرانی شهر هوشمند («شهرهای هوشمند 2.0») وجود دارد که بر نقش دولتهای شهر در مدیریت و مدیریت داراییهای داده برای حمایت از اولویتهای استراتژیک شهر تأکید میکنند. این مقاله به مفاهیم نوظهور در حکمرانی شهر هوشمند و تأثیر این مفاهیم در سرمایهگذاری در پلتفرمها یا رابطهای جدید برای دادههای شهر میپردازد. همانطور که Luque-Ayala و Marvin (2015): 8 استدلال کرده اند، مهم است که بفهمیم چگونه فن آوری ها و رابط های خاص مرتبط با سرمایه گذاری های شهر هوشمند ظهور می کنند و به عمل در شرایط عملیاتی گسترده تر شهر ادامه می دهند تا به “فشرده تر تفکیک” کمک کنند. و بازگرداندن کاربران، فضا، خدمات و شبکهها».
این مقاله بر توسعه پلتفرمها یا واسطها برای مدیریت دادههای شهری، که اغلب «داشبوردهای شهر» یا «ذخیرههای داده» نامیده میشوند، به عنوان خدمات حمایتی در توسعه مدلهای حکمرانی شهر هوشمند، تمرکز دارد. به طیف وسیعی از پلتفرمهای دادههای شهری مختلف که توسط شهرها توسعه داده شدهاند، میپردازد و برنامههای عمومی و تجاری متفاوتی را که در طراحی و توسعه آنها تعبیه شدهاند، به چالش میکشد. در نهایت، نشان میدهد که چگونه پلتفرمهای مختلف، منطقهای عملیاتی متفاوتی را که در محیطی از خدمات دادهمحور و شهرهای هوشمند ظهور میکنند، نشان میدهند. اینها طراحی و توسعه پلت فرم های داده شهری را نشان می دهد و رویکردهای مختلف مدیریت داده های شهری را در عصر شهرهای هوشمند منعکس می کند.
استقبال گسترده از استراتژیهای شهر هوشمند در سراسر جهان، توجه را به چالشها و فرصتهای حاکمیتی شهرهایی که «بر اساس اطلاعات اداره میشوند» جلب میکند. به گفته شرکت مهندسی و برنامهریزی آروپ، «شهر هوشمند در ذات خود آنقدر با شهر قرن بیستم متفاوت است که خود مدلهای حاکمیتی و چارچوبهای سازمانی باید تکامل یابند» (آروپ، 2010). نکته مهم این است که ایدهآلهای شهر هوشمند، در جستجوی بهرهگیری از مزایای خدمات دیجیتال برای بهبود عملکرد یک شهر، نمیتوانند صرفاً با سرمایهگذاری در حسگرهای توزیعشده و راهحلهای فناوری محقق شوند، بلکه نیازمند «اختراع مجدد حکمرانی» هستند. که شامل تغییر روش کار آنها در داخل و همراه با شرکای خارجی و شهروندان است» (آروپ و همکاران، 2014: 32).
برای گلداسمیت و کرافورد (2014)، منابع فراوان دادهها، از دادههای دولتی منتشر شده در قالبهای باز و قابل خواندن توسط ماشین، دادههای ایجاد شده و ارائهشده توسط شهروندان، و دادههای ارائهشده توسط ارائهدهندگان دادههای خصوصی، میتواند به دولتها کمک کند تا فراتر از آنچه که آنها میگویند حرکت کنند. «مدل انطباق» در تسلط بر مدیریت خدمات شهری در سطح محلی یا شهری، به سمت قابلیتهای فعالتر و حل مسئله «که واقعاً برای هوش و فداکاری کارکنان و تخیل و روحیه شهروندان ارزش قائل است» (6). نویسندگان از اتخاذ مدلهای حکومتی مبتنی بر دادههای مشارکتی حمایت میکنند که «ماشینهای دولت را به روی مردمش باز میکند و به آنها اجازه میدهد تا برای ایجاد راهحلهایی که مشترکاً توسط کارمندان دولتی و مؤلفههایشان تولید میشوند، همکاری کنند» (6). آنها استدلال میکنند که دادهها میتوانند «در هر زمان و هر طور که شهروندان به آن نیاز داشته باشند، دولت را تحویل دهند» و جایگزین ساختارهای بوروکراتیک و متمرکزی شود که برای چندین دهه شهروندان و مقامات را بهطور یکسان ناامید کردهاند (9).
علاقه به پیامدهای حاکمیتی سرمایهگذاریهای شهر هوشمند در سالهای اخیر به طور فزایندهای رایج شده است. تا حدی، این در پاسخ به شکستهای درک شده یا فقدان تأثیر ناشی از سرمایهگذاری شهر هوشمند تا به امروز رخ داده است. همانطور که مشاور فناوری، ریک رابینسون به صراحت بیان کرد، “شهرهای هوشمند هنوز پس از 20 سال کار نمی کنند”، با اشاره به این واقعیت که علیرغم برخی از پروژه های پرمخاطب، واقعاً دستاوردهای نسبتا کمی حاصل شده است (رابینسون، 2016). رابینسون می نویسد که دلیل این امر تا حدی به این دلیل است که « سرمایه گذاری های عظیمی که در فناوری هوشمند در مقیاسی انجام می شود که دنیای ما را متحول می کند، در درجه اول تجاری است: آنها در فناوری سرمایه گذاری می کنند تا محصولات و خدمات جدیدی را توسعه دهند که مصرف کنندگان می خواهند. خرید» (2016: بند 16). او خاطرنشان می کند که برنامه های تجاری سرمایه گذاری در ابزارها و خدمات دیجیتال ممکن است باعث راحتی مصرف کنندگان و سود برای شرکت ها شود، اما نمی توان تضمین کرد که آنها شهرهای انعطاف پذیر، از نظر اجتماعی متحرک، پر جنب و جوش و سالم ایجاد می کنند. او مینویسد: «برنامههای تجاری برای شهرهای هوشمند به همان اندازه احتمال دارد که امید به زندگی و مشارکت اجتماعی ما را با آسانتر کردن سفارش غذای پرچرب و قند بالا در تلفنهای هوشمندمان کاهش دهند تا با هواپیماهای بدون سرنشین به کاناپههای ما تحویل داده شوند. خودمان را در بازی های واقعیت مجازی چند نفره» (2016: پاراگراف 16). او استدلال می کند که نقش دولت و رهبران سیاسی حمایت و گسترش راه حل های فناوری مناسب برای رسیدگی به بزرگترین چالش های یک شهر است.
در حالی که این ایده که دولت ها نقش مهمی در رسیدگی به شکست بازار ایفا می کنند به سختی جدید است، چالش در اینجا بیان چارچوب های سیاستی مناسب مورد نیاز دولت ها برای تسهیل سرمایه گذاری در خدمات مبتنی بر داده است که با اولویت های استراتژیک یک شهر همسو هستند. در اینجا دولتها از اصول جنبش نرمافزار منبع باز استفاده کردهاند، که در آن کد قابل اشتراکگذاری و قابل استفاده مجدد به عنوان مبنایی برای محصولات نرمافزاری بهبودیافته برای بازنگری در نقش و طراحی نهادهای عمومی عمل کرده است (به کلارک و مارگتز، 2014، دیویس و باوا مراجعه کنید. ، 2012؛ گورتسین 2011).
مدلهای حکومتداری دوران دیجیتال «دولت بهعنوان یک پلتفرم»، که گاهی اوقات بهعنوان «دولت ۲.۰» شناخته میشود، کاربران خارجی، اعم از شهروندان، توسعهدهندگان نرمافزار، یا سایر کسبوکارها را تشویق میکند تا خدمات دیجیتال دولتی را طراحی کنند. دولتها، دسترسی به دادههای دولتی را در قالبهای باز و قابل خواندن توسط ماشین تسهیل میکنند، به نوبه خود میتوانند نوآوریهای دیجیتالی گستردهتری را تشویق کنند که کارمندان خدمات عمومی داخلی ممکن است هرگز رویای آن را نداشته باشند (بارنز، 2016).
این شیوه حکمرانی عصر دیجیتال در سالهای اخیر، بهویژه در سراسر بریتانیا، ایالات متحده و اخیراً استرالیا مورد توجه قرار گرفته است (به Accenture، 2016، Barns، 2016؛ O’Reilly، 2010؛ Singleton، 2015؛ Williamson، 2015 مراجعه کنید). همراه با ظهور مدلهای «دولت بهعنوان یک پلتفرم»، ارزش «اطلاعات بخش عمومی» (PSI) بهعنوان یک دارایی استراتژیک مهم برای اقتصاد دادهای گستردهتر، همراه با پایگاههای اطلاعاتی مشتریان و سایر مجموعههای کلان داده، به رسمیت شناخته شده است (به Ubaldi مراجعه کنید). ، 2013).
بهعنوان مدلی برای سرمایهگذاری فناوری بخش عمومی، این رویکرد نیز بهویژه جدید نیست. پرتاب ماهواره های آب و هوا، ارتباطات و موقعیت یابی در گذشته در امتداد خطوط مشابهی انجام شده است که به موجب آن دولت ها در زیرساخت های فناوری مورد نیاز برای تسهیل سرمایه گذاری عظیم بخش خصوصی و نوآوری های بعدی سرمایه گذاری می کنند. یک مثال خوب، سرویس ماهواره موقعیتیابی جهانی (GPS) است که توسط دولت ایالات متحده ایجاد و نگهداری میشود، که اطلاعات موقعیت جغرافیایی و زمان را به هر گیرنده GPS به صورت رایگان ارائه میکند و اساس بسیاری از خدمات مبتنی بر مکان سودآور است که در بازار فعالیت میکنند. .
چارچوبهای «دولت بهعنوان یک پلتفرم» در سالهای اخیر عمدتاً توسط افسران فناوری دیجیتال منصوب شده در داخل دولت هدایت شدهاند. در بریتانیا این به شکل سرویس دیجیتال دولتی است، آژانسی که وظیفه آن “رهبری تحول دیجیتال در داخل دولت” است و توسط یک افسر ارشد داده رهبری می شود. در انگلستان، این رویکرد بر ایجاد یک زیرساخت داده واحد یا «هسته ای» متمرکز شده است که از آن می توان چندین سرویس نرم افزاری برای شهروندان ایجاد کرد. این امر توجیه خرید جداگانه خدمات نرمافزاری فناوری اطلاعات توسط آژانسهای مختلف را حذف کرده است و تضمین میکند که آژانسها ابزارها و خدمات مبتنی بر دادهها را دارند که بر اساس عملکرد مشترک ساخته شدهاند. همچنین شاهد استخدام هماهنگ دانشمندان و برنامه نویسان داده در داخل دولت است و موقعیت های جدیدی مانند «مدیر ارشد داده» را برای رهبری رویکردهای بین سازمانی برای استفاده از خدمات مبتنی بر داده (به Barns, 2016, p. 559 مراجعه کنید). ).
در ایالات متحده، دولت تازه منتخب اوباما دستورالعمل دولت باز خود را راه اندازی کرد که در آن همه سازمان های دولتی ایالات متحده باید «اقدامات خاصی برای اجرای اصول شفافیت، مشارکت و همکاری» از جمله انتشار اطلاعات دولتی به صورت آنلاین به صورت باز (قابل خواندن با ماشین) انجام دهند. ) قالب ها (Orszag, 2009). اندکی پس از آن، بیانیه چندجانبه مشارکت دولت باز (OGPD) توسط ایالات متحده و هفت کشور دیگر در سپتامبر 2011 امضا شد . فناوری و نوآوری، مشارکت شهروندان و شفافیت (OGPD، 2011).
این انتقالهای گستردهتر در حکمرانی عصر دیجیتال، زمینه تاریخی مهمی را برای سرمایهگذاریهای انجام شده توسط دولتهای شهر در پلتفرمهای داده شهری فراهم میکند. بسیاری از پلتفرمها با تجسم دور شدن از سرمایهگذاریهای «شهر هوشمند 1.0» متمرکز بر فروشنده به سمت «شهرهای هوشمند 2.0» (بارنز، کاسگریو، آکوتو و مکنیل، 2017)، بسیاری از پلتفرمها عناصر «Gov 2.0» یا جنبش دولت باز را در خود جای میدهند. با این حال، آنها همچنین از آنچه گلداسمیت و کرافورد (2014) به عنوان «مدل انطباق» سنتی دولت محلی توصیف کردند، در تلاش برای اندازهگیری عملکرد شهر در برابر اهداف تعیینشده و چارچوبهای نظارتی، با استفاده از داراییهای دادهای دقیقتر استفاده میکنند. این پلتفرمها بهجای باز کردن فضایی برای توسعه مشترک خدمات داده با شهروندان و توسعهدهندگان نرمافزار، همانطور که از طریق جنبش «دولت بهعنوان پلتفرم» پیشبینی میشد، فضای محدودتری را برای نماهای خارجی یا دسترسی به دادهها ارائه میدهند و به سادگی بر عملکرد نظارت میکنند.
در این بخش بعدی، 1، طیف وسیعی از پلتفرمهای داده شهری را مورد بحث قرار میدهد، با این دیدگاه که چگونه نقش و عملکرد آنها منعکسکننده رویکردهای مختلف به ارزش و استفاده از دادههای شهری توسط دولتهای شهری، و نقش دولت در اکوسیستم دادههای گستردهتر شهر است. این بحث بهجای تمرکز بر تحلیلهای بصری یا خدمات ارائهشده توسط این پلتفرمها، آنچه را که در مورد ارزش و استفاده از دادههای شهری توسط دولتهای شهری آشکار میکنند، و به نوبه خود، مدل حاکمیتی که توسط خود شهر در رابطه با نوظهور دنبال میشود، متمرکز میکند. دستور کار ‘شهرهای هوشمند 2.0’. این تجزیه و تحلیل برای روشن کردن مجموعهای از نقشهای متمایز توسط پلتفرمهای داده شهری در چشمانداز سیاست شهری نوظهور حاکمیت شهر هوشمند طراحی شده است.
داشبورد دیجیتال به ویژگی مشترک زندگی دیجیتال ما تبدیل شده است. احتمالاً بسیاری از ما برای اولین بار از عبارت داشبورد برای اشاره به صفحه کنترل خودرو استفاده کردیم. در زمان های اخیر، داشبوردها به عنوان رابط هایی شناخته شده اند که از طریق آنها به تعدادی از خدمات مرتبط دسترسی پیدا می کنیم. به داشبورد گوگل فکر کنید، اثبات دسترسی به برنامه های کاربردی گوگل که توسط کاربر پذیرفته شده است، یا داشبورد وردپرس، که در آن یک سازنده محتوا می تواند به طیف وسیعی از ویجت ها و افزونه های مورد نیاز برای انتشار یک صفحه وب دسترسی داشته باشد. در دوران دیجیتالی شدن گسترده خدمات و تراکنش ها، کسب و کارها داشبورد دیجیتال را به عنوان ابزار مدیریت عملکرد کلیدی پذیرفته اند که امکان دسترسی سریع به شاخص های کلیدی عملکرد را از طریق تجسم داده ها و معیارهای ساده فراهم می کند. بسیاری از این ویژگیهای داشبورد – فراهم کردن دسترسی به خدمات و نرمافزار، اندازهگیری عملکرد، و اطلاعات سطحی – به نوبه خود طراحی تعدادی از پلتفرمهای داده شهری را در سالهای اخیر نشان داده است.
به طور کلی، این پلتفرم ها اشتراکات زیادی دارند. هر کدام از آنها بر روی آشکار کردن داده های مربوط به عملیات یک شهر از طریق تجسم ساده داده ها، ویجت ها و تجزیه و تحلیل متمرکز هستند. اینها گرافیک ها، نقشه ها و مدل های سه بعدی پویا و/یا تعاملی را برای نمایش اطلاعات در مورد عملکرد، ساختار، الگو و روند شهرها ارائه می دهند (Kitchin & McArdle, 2016: 2). آنها، مانند بسیاری از داشبوردهای تجاری و داشبورد خودرو، در نظر گرفته شده اند که اطلاعات مهم را در یک نگاه نشان دهند. شکل 1 نمونه هایی از پلت فرم های داده شهری را نشان می دهد که توسط دولت های شهر توسعه یافته اند. از جمله خدمات Boston CityScore، لندن دیتا استور، داشبورد کمیسیون بزرگ سیدنی، و داشبورد دوبلین، و بسیاری دیگر. اکثر آنها بر روی سطح و تجسم طیفی از دارایی های داده مربوط به عملکرد یک شهر در برابر شاخص های انتخاب شده متمرکز هستند.
همانطور که شکل 1 نشان می دهد، به وضوح تفاوت های بسیار متمایز بین این پلت فرم ها وجود دارد. CityScore بوستون عملکرد را به شاخصهای کاملاً تعریف شده فشرده میکند، در حالی که اکثریت طیف وسیعی از تجزیه و تحلیل دادهها را از طریق رابطهای نقشه و سایر تجسمها ارائه میدهند. نحوه طراحی پلتفرم ها برای در دسترس قرار دادن داده ها در اختیار کاربران نیز بسیار متفاوت است. داشبورد دوبلین اطلاعات بیدرنگ، دادههای شاخص سری زمانی و نقشههای تعاملی را برای ارائه تجسمهای مختلف از شهر، عملکرد در برابر شاخصهای اشتغال، مسکن، محیط زیست، بهداشت و جرم و جنایت ترکیب میکند. داده های مورد استفاده برای ایجاد این تجسم ها نیز از طریق “Datastore” در دسترس است. همانطور که در وب سایت گزارش شده است، داشبورد “کاربران را قادر می سازد تا اطلاعات دقیق و به روزی در مورد شهر به دست آورند که به تصمیم گیری روزمره کمک می کند و تجزیه و تحلیل مبتنی بر شواهد را تقویت می کند”. 2 در این مورد، پلتفرم اختصاصی، متعلق به و مدیریت دانشگاه Maynooth است. CityDashboard انگلستان، نماهای “در یک نگاه” از هشت شهر در سراسر بریتانیا را ارائه می دهد، داده های رسمی، رصدی و رسانه های اجتماعی را در یک رابط واحد ترکیب می کند. CityDashboard که توسط مرکز Bartlett Advanced Spatial Analytics (CASA) در کالج دانشگاهی لندن توسعه یافته است، داده های موجود مربوط به یک شهر را نشان می دهد، اما خود یک سرویس میزبانی داده نیست.
داشبورد دیگر بریتانیا، داشبورد شهر لیدز، 3 یک رابط قابل تنظیم برای طیف وسیعی از فناوریها و ابزارهای نرمافزار «فوق محلی» با استفاده از دادههای باز Leeds معرفی میکند. کل پلتفرم خود “منبع باز” است، با کد زیرین آن از طریق Github در دسترس است، به این معنی که هر کسی می تواند این حالت را برای شهر خود با افزودن داده های خود تکرار کند. داشبورد معروف دیگر، داشبورد نیویورک، 4 در ابتدا به عنوان یک سرویس میزبانی شده توسط ناشر داده باز Socrata تاسیس شد و هم به عنوان یک پورتال داده باز و هم به عنوان پلتفرم برای جامعه داده باز برای نمایه سازی داده ها و سایر موارد استفاده از پورتال عمل می کند. . همچنین شاهد استفاده از داشبوردهای شهر مقایسه ای برای نظارت بر عملکرد هستیم. راه اندازی استاندارد جدید ISO برای عملکرد شهر در سال 2014 (ISO 37120) بستر جدیدی را برای به اشتراک گذاری داده های شهر در برابر مجموعه ای از 100 شاخص شهری ایجاد کرده است. پلتفرم «دادهها برای شهرها» اکنون به کاربران اجازه میدهد شهرهای انتخابی را با عملکردشان در بین عوامل محیطی، اقتصادی، برابری اجتماعی و تحرک (WCCD) مقایسه کنند.
از این خدمات چه کنیم؟ گسترش داشبوردهای شهری توجه محققینی را به خود جلب کرده است که به سرعت شبح پوزیتیویسم و انتزاع دانش شهری را مطرح می کنند. برای مثال، کیچین و مکآردل (2016)، به شیوهای اشاره کردهاند که داشبوردهای شهر تمایل به تجسم یک هستیشناسی دارند که «با انتخاب نحوه نمایش بخشهای آن، شهر را تعریف میکند و چیست». از نظر ماترن (2013)، داشبوردهای شهر در «دادهسازی» شهر، در تبدیل شهر به یک مشکل محاسباتی، شریک هستند، بر اساس این پیشفرض که همه جریانها و فعالیتهای معنادار را میتوان حس کرد و اندازهگیری کرد. به سوی آینده ای که در آن افرادی که شهرها و سیاست های ما را شکل می دهند، به ندرت این فرصت را دارند که ماهیت سخت ترین مشکلات شهری ما و نوع سؤالاتی را که مطرح می کنند، در نظر بگیرند.» ماترن می پرسد: “آیا یک اخلاق، یک سیستم ارزشی وجود دارد که این فرآیندهای تولید شده توسط داده ها را هدایت می کند، یا همه اینها فقط الگوریتم هستند؟”
این سؤالات به معرفتشناسی زیربنایی طراحیهای داشبورد میپردازند، زیرا به درک وسیعتری از شهر مربوط میشوند. با این حال، توجه کمتری به سهم نسبی آنها در مدلهای حکمرانی عصر دیجیتال، که تمرکز این بحث است، شده است. همانطور که بحث زیر نشان میدهد، تنوع فعلی پلتفرمهای داده شهری، تنوع رویکردها را به دستور کار حکمرانی هوشمند منعکس میکند و به نوبه خود نشان میدهد که چگونه دولتهای شهری خاص در اقتصاد دادههای گستردهتر شهرهای خود عمل میکنند.
این بخش موقعیت نسبی طیفی از پلت فرم های داده شهری را در دستور کار گسترده تر «دولت به عنوان یک پلت فرم» بررسی می کند. همانطور که بحث شد، این دستور کار بر نقش دولت در مدیریت و تسهیل دسترسی گسترده تر به داده های باز دولت تأکید می کند و کاربران خارجی را اعم از شهروندان، توسعه دهندگان نرم افزار یا سایر مشاغل تشویق می کند تا خدمات دیجیتال دولتی را طراحی کنند. این دستور کار از اهمیت فزاینده ای برای جنبش شهرهای هوشمند در ایجاد نقشی برای دولت در مدیریت و تسهیل دسترسی به طیفی از داده های عمومی و خصوصی مرتبط با گسترش پلت فرم های دیجیتال برخوردار است. بنابراین، در حالی که بسیاری از داشبوردها توسط دولتهای شهری آنها به عنوان بخشی از استراتژیهای دیجیتال و/یا شهرهای هوشمند گستردهتر ارائه میشوند، در واقع تعدادی از موقعیتهای متمایز اتخاذ شدهاند. این تمایزات در زیر با جزئیات بیشتر مورد بحث قرار گرفته است.
پلتفرمهای دادههای شهری که توسط یک استراتژی دادههای باز شفاف اطلاعرسانی میشوند، به گونهای طراحی شدهاند که دادههای زیربنایی را برای استفادههایشان در دسترس قرار دهند، بر روی در دسترس قرار دادن داراییهای داده زیربنایی به عنوان بخشی از یک «اکوسیستم» گستردهتر از داراییهای داده تمرکز میکنند (Pettit et al., 2017). در حالی که این فهرستها بهعنوان فهرستهای داده باز با همسویی نسبتاً محدود با اولویتهای خطمشی فعلی آغاز شدند، در زمانهای اخیر، این پلتفرمها تکامل یافتهاند. ابتکارات خارجی یا نوآوری مشترک توسط دانشگاه ها منجر به خدمات داشبورد مستقلی شده است که توسط خود دولت شهر اداره نمی شود، بلکه توسط محققان خارجی یا متخصصان داده اداره می شود.
اینها معمولاً به عنوان “ویترین داده” عمل می کنند و می توانند مجموعه وسیعی از تجسم داده ها از ارائه دهندگان خدمات عمومی یا خصوصی را که برای مخاطبان گسترده در نظر گرفته شده است را نشان دهند. بسیاری به سادگی یک پنجره سریع، “در یک نگاه” به آنچه در یک شهر در زمان واقعی اتفاق می افتد ارائه می دهند. این دادههای زنده از دادههای رسمی، رصدی و رسانههای اجتماعی را در یک رابط واحد ادغام میکنند.
برای مثال، سرویس «CityDashboard» دانشگاه کالج لندن (UCL)، عکسهای فوری دادهای از هشت شهر در سراسر بریتانیا ارائه میکند. این سرویس اخیراً در سیدنی تکرار شده است (Pettit et al., 2017). از آنجایی که پلتفرمها خارج از دولت اجرا میشوند، تمرکز این سرویسها کمتر به ارزیابی عملکرد میپردازد: آنها بیشتر بر استفاده از دادههای موجود برای ارائه «پنجرههایی» برای درک شهر متمرکز شدهاند. مجموعه دادههایی که از طریق نقشه یا نمای شبکه ارائه میشوند، میتوانند مشاهدات آبوهوا، خدمات حملونقل با انتشار فیدهای زنده مانند دویدن خط لوله یا امکانات اشتراکگذاری دوچرخه، و سایر دادههای زنده از کیفیت هوا گرفته تا روندهای توییتر و بهروزرسانیهای اخبار محلی را دربر گیرند. نمونه دیگری از این رویکرد ارزش افزوده برای خدمات داده باز، NYU UrbanProfiler است که در نمونه اولیه توسط مرکز علوم و پیشرفت شهری توسعه یافته است. UrbanProfiler با 300 مجموعه داده منتشر شده از طریق کاتالوگ داده های باز شهر نیویورک کار می کند و به کاربران اجازه می دهد تا طیف وسیعی از داده های شهری را با پرسیدن پرس و جو در مورد ویژگی ها، محتوا، و فیلتر کردن مجموعه داده ها بر اساس یک دوره زمانی معین یا یک منطقه جستجو کنند (Ribeiro, Vo. ، فریره و سیلوا، 2015). هدف بسیار کمتر تجسم دادهها است تا امکان جستجوی مرتبطتر در زمینه حجم زیادی از دادههای باز موجود در مورد یک شهر فراهم شود.
اخیراً، انتشار دادههای دولتی در قالبهای داده باز منجر به سرمایهگذاری بیشتر در «بازارهای داده» یا «ذخیرههای داده» شده است. اینها از «ویترین دادهها» متمایز هستند زیرا دسترسی به دادههای دولتی را به عنوان دارایی یا ورودی در نوآوری خدمات گستردهتر در اولویت قرار میدهند. نمونه اخیر London Datastore است که توسط اداره لندن بزرگ تأسیس شده است (به زیر مراجعه کنید). داشبوردهای خدمات داده، در حالت تعادل، کمتر بر مدیریت عملکرد یا داده های زمان واقعی تمرکز دارند و در عوض دسترسی به منابع داده خام را در قالب های انتشار باز به عنوان مبنایی برای تعامل خارجی عمیق تر فراهم می کنند. این سرویسها عمداً با استراتژی دیجیتال «دولت بهعنوان یک پلتفرم» همسو میشوند و دادهها یا APIهای قابل خواندن توسط ماشین را ارائه میکنند. آنها تمایل دارند با استفاده از یک چارچوب متن باز مانند پلت فرم CKAN ساخته شوند یا از یک سرویس میزبانی ابری اختصاصی مانند Socrata استفاده کنند.
تبادل اطلاعات شهر، که در شهر کپنهاگ تأسیس شده است، مدل پلت فرم داده شهری را به عنوان یک سرویس توسعه داده است. نقش این پلتفرم ارائه خدماتی برای فروش، خرید و به اشتراک گذاری طیف گسترده ای از داده ها از منابع متعدد بین همه انواع کاربران در یک شهر – شهروندان، دولت شهری، مشاغل- است. 5 این تنها توسط خود دولت شهر اداره نمی شود، بلکه توسط شرکت فناوری هیتاچی اداره می شود. مخاطبان اصلی آن شرکتهای بزرگ، شرکتهای کوچک متوسط، شرکتهای نوپا، و همچنین دانشگاهها و بخش دولتی هستند. در حالی که بازار کاربران را تشویق می کند تا بر روی یکپارچه سازی منابع اطلاعاتی متعدد برای رویارویی با چالش های پایداری و کیفیت زندگی تمرکز کنند، نظارت بر عملکرد محدودی در خود بازار وجود دارد. این تابع بهجای تجسم دادهها به خودی خود، از طریق تعداد مجموعههای دادهای که در بازار «معاملهشده» میشوند، بسیار نزدیکتر با سطح داراییهای داده (قابل استفاده) شهر هماهنگ است.
تعدادی از پلتفرمهای داده شهری بسیار بیشتر به سمت نظارت بر پیشرفت یا عملکرد بر اساس شاخصهای مورد توافق طراحی شدهاند. این پلتفرمها که توسط دولتهای شهری ایجاد شدهاند، اغلب در چارچوب یک استراتژی گستردهتر از خدمات مبتنی بر داده، به جای دسترسی به خود دادههای زیربنایی، بر بهبود جزئیات و پاسخگویی گزارشهای دولتی تمرکز دارند. آنها برای نظارت بر عملکرد در برابر اهداف، نه تسهیل دسترسی گسترده تر به داده های شهر یا خدمات مبتنی بر داده، خدمت می کنند. نمونه اخیر داشبورد کمیسیون بزرگ سیدنی است که به طیف وسیعی از اهداف و اهداف مربوط به یک استراتژی برنامه ریزی شهری 20 ساله می پردازد و تجسم داده ها را برای ارتباط نحوه پیشرفت در برابر این اهداف ارائه می دهد . در حالی که داده های زیربنایی از طریق متن توضیحی در مورد تجزیه و تحلیل قابل دسترسی است، هدف اصلی این داشبورد برقراری ارتباط با پیشرفت در برابر اهداف صریح است.
این ویژگی های مختلف پلت فرم های داده شهری در شکل 2 در زیر خلاصه شده است.
بحث زیر با جزئیات بیشتر بر روی دو پلتفرم داده شهری خاص که در سالهای اخیر توسعه یافتهاند، متمرکز است. همانطور که در زیر بحث می کنم، توسعه دیتا استور لندن در شش سال گذشته به صراحت بر ایجاد همکاری و “باز بودن” نه تنها از طریق انتشار داده ها به عموم مردم، بلکه با مشارکت دادن سهامداران کلیدی در مراحل اولیه توسعه پروژه متمرکز شده است. Datastore همچنین در مورد سرمایهگذاریهای داخلی لازم برای دستیابی به تجزیه و تحلیل دادههای قابل دسترسی آنلاین، از جمله گسترش منابع تحقیقاتی داخلی برای شامل ریاضیات و مهارتهای هک، و سرمایهگذاری در مشارکتهای اشتراکگذاری داده داخلی بین لندن (GLA 2016) صریح است. از سوی دیگر، مثال Boston CityScore بر نشان دادن ظرفیت شهر برای عملکرد در برابر اهداف توافق شده متمرکز است و از داده های نزدیک به زمان واقعی برای ارائه “کارت امتیازی” روزانه خود استفاده می کند. تمرکز برای نوآوری داده در اکوسیستم گستردهتری از خدمات داده، از جمله کانالهای داده باز، سرعت و جزئیاتی است که میتواند عملکرد شهر را گزارش کند. این دو مثال به عنوان نشاندهنده برنامههای حاکمیتی مختلف که در بسترهای داده شهری تعبیه شدهاند، مورد بحث قرار میگیرند.
در ژانویه 2016، شهردار بوستون ابزار جدیدی «CityScore» 7 را راهاندازی کرد که از دادهها برای ارزیابی عملکرد شهر، از زمان واکنش آتش نشانی گرفته تا حضور در مدرسه و رفع چالهها، استفاده میکند. امتیاز امروز که من این قطعه را می نویسم “1.12” است. این عدد مجموعهای از معیارهای کلیدی عملکرد در مورد بوستون را نشان میدهد که زمان پاسخگویی به 311 تماس، نگهداری درخت، آمار جرم و جنایت، کاربران کتابخانه و 18 معیار دیگر را در بر میگیرد. عدد بالای “1” به معنای عملکرد بالاتر از هدف است. زیر 1 است و شهر به هدف خود نمی رسد.
زمانی که این ابتکار برای اولین بار راه اندازی شد، شهردار مارتی والش در بیانیه ای گفت: “این مرور کلی از معیارهای شهر به ما اجازه می دهد تا اقدامات فوری در بخش های خود برای بهبود خدمات شهری انجام دهیم تا شهرمان ایمن تر و هوشمندتر شود” (والش، در Enwemeka 2016). پیش از راهاندازی CityScore در سال 2015، شهر گزارش داد که به سادگی قادر به دیدن دادهها هر روز در CityScore به آنها این امکان را میدهد تا مشکلات مربوط به عملکرد را خیلی سریع شناسایی کنند. به عنوان مثال، تعداد معوقه نصب تابلوها به سرعت مورد بررسی قرار گرفت. همانطور که در وب سایت CityScore گزارش شده است: “[I]nstallation تنها در 6 ماه 21٪ افزایش یافته است!”.
CityScore بوستون گسترش بسیاری از داشبوردهای مبتنی بر داده موجود را نشان میدهد که توسط دولتهای شهری مدیریت میشوند، به این ترتیب که مجموعههای دادههای متعدد را تا حد امکان نزدیک به «زمان واقعی» جمعآوری میکند تا یک شاخص عملکرد کلی ایجاد کند. این توسط یک پورتال داده باز پشتیبانی میشود که دسترسی عمومی به دادههایی را که شاخص را اطلاع میدهند، ارتقا میدهد، اما همچنین از آن دادهها برای ارتقای کارایی داخلی و بهبود عملکرد در شهر بوستون استفاده میکند. ایجاد آن بر پایه سرمایه گذاری گسترده شهر در تجزیه و تحلیل شهر و تعهد عمومی شهردار بوستون برای استفاده از تجزیه و تحلیل داده ها برای بهبود نحوه عملکرد شهر است. سرمایهگذاری در قابلیت تجزیه و تحلیل دادههای داخلی منجر به ایجاد اکوسیستمی از پلتفرمهای داده، از جمله پلتفرم «چکبوک باز» شده است که در آن عموم مردم میتوانند تمام هزینههای شهر و فروشندگانی را که با آنها کار میکنند مشاهده کنند. 8
پلتفرم CityScore بوستون وابستگی بین طرحهای داشبورد شهری خاص و سیاستهای گستردهتر حاکمیت دیجیتال در سطح شهر را برجسته میکند. CityScore به تنهایی به عنوان یک پلتفرم دیجیتالی مستقل وجود ندارد، بلکه بخشی از یک اکوسیستم داده گستردهتر است که توسط طیف وسیعی از بازیگران شهر در پنج سال گذشته ایجاد شده است. به عنوان یک سرویس، مجموعه ای از عملکردهای خاص را در این اکوسیستم گسترده تر انجام می دهد و مکمل سرمایه گذاری های موجود در منطقه بوستون است.
London Datastore 9 از دسترسی به داده ها در چارچوب اهداف برنامه ریزی استراتژیک شهری پشتیبانی می کند. لندن دیتا استور که توسط اداره لندن بزرگ در سال 2010 تأسیس شد، یک پورتال رایگان و باز اشتراکگذاری داده است که در آن هر کسی میتواند به دادههای مربوط به شهر دسترسی داشته باشد – بسیار شبیه به مدل سرویس داده. با این حال، یک استراتژی مدیریت دادهها وجود دارد که بر این اساس تمرکز دارد که بر ایجاد تصویری یکپارچهتر از دادههای دولتی موجود برای حمایت از کار GLA متمرکز است.
قبل از تأسیس، 33 ناحیه لندن دادههای خود را تولید میکردند اما مقدار کمی از آنها را با یکدیگر به اشتراک میگذاشتند (NESTA، 2015، ص 25). Datastore برای رفع این مشکل اقدام کرد. این دیتا استور که در ابتدا برای دسترسی به دادههای باز که از سرتاسر منطقه شهری لندن بزرگ به دست میآمد راهاندازی شد، حیات خود را با 50 مجموعه داده آغاز کرد که این 200 مجموعه را در چهار هفته آینده افزایش داد (کلمن، 2013). تا سال 2016، Datastore میزبان حدود 684 مجموعه داده، همراه با مجموعهای از شاخصها در مشاغل و اقتصاد، حملونقل، محیط زیست، ایمنی جامعه، مسکن، جوامع، سلامت و عملکرد خود GLA بود. در مقایسه با بسیاری از داشبوردهای داده باز، پایگاه داده لندن، تجزیه و تحلیل های مبتنی بر داده را با توجه به همسویی آنها با برنامه ریزی استراتژیک و چالش های حاکمیتی گسترده تر برای شهرداری گزارش می دهد. همچنین دارای پستهای رسانههای اجتماعی مرتبط و اخبار و استراتژی مربوط به توسعه تجزیه و تحلیل شهری و دادههای باز توسط GLA است. در این راستا، هم برای اینکه دادهها را به صورت کاربردیتر در اختیار شهروندان، توسعهدهندگان نرمافزار و صنعت قرار میدهد، هم برای تمرکز گفتوگو پیرامون دادههای باز و پتانسیلها یا محدودیتهای آن برای کار شهرداری و توانایی آن برای دستیابی به اهداف استراتژیک کلیدی است. طیف وسیعی از ویژگیهای آن همچنین نشاندهنده سرمایهگذاری رو به رشد در قابلیتهای علم داده در GLA است، از جمله گسترش واحد اطلاعات از تخصص جمعیتشناسی سنتی و حوزه مرتبط به شامل مهارتهای هک و کدنویسی (Lapsley 2016).
همانطور که در استراتژی داده های شهر در مارس 2016 به نام داده برای لندن بیان شده است: “شهر باید با در نظر گرفتن داده ها و بهره برداری از داده های آینده برنامه ریزی و ساخته شود.” (GLA، 2016) این استراتژی ادامه میدهد: «ما میخواهیم لندن پویاترین و پربازدهترین بازار داده شهری را در جهان داشته باشد. […] داده های شهر به عنوان بخشی از زیرساخت های پایتخت شناخته می شود. این امر نقش Datastore را نه تنها به عنوان مجموعهای از تحلیلهای بصری «قابل نگاه»، بلکه بهعنوان بازاری برای تسهیل و استفاده از دادههای دولتی توسط اقتصاد خدمات داده گستردهتر (MIT 2016) قرار میدهد. مشارکت دادههای منطقه لندن برای حمایت از کار شهرداریهای لندن در به اشتراکگذاری، سازماندهی و ساختار دادهها در قالبهای سازگارتر اجرا میشود تا امکان توسعه ابزارهای تحلیلی، رویکردهای کلان داده و همکاریهای جدید برای ارائه بهبود اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی در جوامع لندن فراهم شود. (غده).
توسعه انبار داده لندن صراحتاً با دستور کار “دولت به عنوان یک پلتفرم” که به طور گسترده در بریتانیا در سطح ملی توسط سرویس دیجیتال دولتی اجرا می شود همسو است (نگاه کنید به (Mayo & Steinberg, 2007, p. 456). Emir Coleman, افسر سیاست GLA که تأسیس اصلی آن را هدایت می کرد، در درس هایی از لندن دیتا استور نوشت که از سال 2007 کار او در شهرداری شهر به شدت تحت تأثیر ظهور جنبش داده های باز و به ویژه گروه کاری دولت باز به رهبری تیم او قرار گرفت. Reilly و Claire Malamud. کلمن در حرکت به سمت ایجاد یک پورتال داده باز، مشتاق بود تا اطمینان حاصل کند که سیاست ها و شیوه های مربوط به داده های باز در اداره لندن بزرگ به عنوان یک “فرآیند دو طرفه” بین جامعه توسعه دهندگان و شهرداری ایجاد می شود. در مشاوره، توسعه دهندگان به او توصیه کردند که «اوایل زشت حرکت کند» و اشتباهی را که دولت اغلب انجام می دهد و اجازه می دهد کمال دشمن خوبی باشد، مرتکب نشود.» این بدان معناست که انتشار داده ها در هر چیزی غیر از فرمت PDF، با خوشحالی توسعه دهندگان «پاک کردن داده ها» آن را از طرف ایالت قابل استفاده تر می کند (به کلمن، 2013 مراجعه کنید).
رویکرد توسعه کلمن از کارهای قبلی او در زمینه ارتباطات، تعامل، سیاست و استراتژی که به گفته او، «در تلاش برای بیان گزارههای دشوار برای رایدهندگان اغلب بیتفاوت یا متخاصم صرف شد» فاصله گرفت. به نظر او، وارد کردن ذینفعان خارجی به فرآیند توسعه برنامه در مراحل اولیه، “بسیار قدرتمند” بود. او می گوید:
من معتقدم که این چیزی است که دولت اگر بخواهد امیدی به ترمیم کسری دموکراتیک موجود در سراسر جهان داشته باشد، بسیار به آن نیاز دارد. باز بودن تنها راه رسیدن به این هدف است» (کلمن، 2013).
تأملات کلمن تحلیل دانلیوی و مارگتس (2015) را تقویت میکند که علیرغم یک دهه استفاده گسترده از اینترنت، دنیای آنلاین دولتها و شهروندان «بهطور شگفتانگیزی از هم جدا شدهاند» و دولتها «در سرمایهگذاری بر تواناییهای دادههای بزرگ ناکام ماندهاند و شهروندان نمیتوانند تعامل با دولت به صورت دیجیتالی به اندازه ای که آنها با شرکت ها یا شرکت های اجتماعی انجام می دهند.” (دانلوی و مارگتز، 2015، ص 5). کار فروشگاه داده لندن، حداقل تا حدی باید به عنوان یک زمینه حکومتی جدید از طریق توسعهدهندگان نرمافزار و مقامات شهری بهدنبال آزمایش ارزشهای بالقوه دادههای مدنی در داخل و خارج از تالار شهر باشند. همانطور که کلمن منعکس می کند، این مذاکره همیشه با مقامات شهری دوسویه در مورد خطرات در دسترس قرار دادن داده های دولتی برای استفاده هایی غیر از هدف اصلی آن بود. امروزه، ظهور «اقتصاد داده» و شناخت ارزش دادههای باز، نه تنها برای حمایت از حاکمیت مشارکتی بیشتر، بلکه به «زنجیرههای ارزش دادههای بزرگ» کمک میکند، هسته اصلی سرمایهگذاری مستمر شهرداری در این برنامه است.
همانطور که این بحث نشان داد، پلتفرمهای داده شهری در سالهای اخیر چند برابر شدهاند، زیرا دولتهای شهری و محققان رویکردهای جدیدی را برای تجسم و استفاده از دادههای شهر در قالبهای مختلف بررسی میکنند. توسعه آنها در پس زمینه چالش ها و فرصت های حاکمیتی در حال ظهور در پاسخ به افزایش خدمات مبتنی بر داده، از جمله دستور کار دولت باز با مفهوم “دولت به عنوان یک پلت فرم”، ظهور شهرهای هوشمند که بر داده ها تاکید دارند، رخ داده است. رویکردهای مبتنی بر پرداختن به چالشهای شهر و تاکید روزافزون بر معیارهای عملکرد مبتنی بر دادهها در زمان واقعی. این برنامه های مختلف منعکس کننده طیفی از موقعیت های نوظهور دولت های شهری برای انتشار و مدیریت داده های خود هستند.
همانطور که بحث شد، انتقاد از سرمایهگذاریهای شهر هوشمند تا به امروز باعث ایجاد جنبش «شهر هوشمند 2.0» شده است که بر نیاز دولتها به سرمایهگذاری در ابزارها و خدماتی تأکید میکند که از دسترسی گستردهتر به طیف وسیعی از داراییهای داده در میان دادههای باز دولت، دادههای شهروندان پشتیبانی میکند. و داده های خصوصی به همین ترتیب، دولت به عنوان یک برنامه پلت فرم به دنبال تشویق سازمان های دولتی به سرمایه گذاری در توسعه مشترک خدمات دیجیتال با مشارکت شهروندان، توسعه دهندگان نرم افزار، محققان و دیگران است.
این زمینههای حاکمیتی برای پلتفرمهای داده شهری، در نهایت، در شکلدهی به وظایف گستردهتر آنها حیاتی هستند. بسیاری از تحلیلهای داشبوردهای شهر تا به امروز عمدتاً به صورت بازنمایی انجام شدهاند، به موجب آن ماهیت و دامنه بازنماییهای بصری یا تحلیلی داشبوردها از محیطهای شهری در خطر است، که منجر به ایجاد مجموعهای از ادبیات انتقادی دانشگاهی میشود که به این موضوع اختصاص یافته است. زمینه (Kitchin and McArdle, 2016, Kitchin et al., 2015; Mattern, 2013, Mattern, 2016; Tkacz and Bartlett, 2014). معرفتشناسی داشبوردها، در امتداد این خطوط، به دلیل پرورش «دیدگاه تکنوکراتیک از بالا به پایین» از شهرهایشان مورد انتقاد قرار میگیرند (Mattern, 2016). زمانی که «موضوعاتی مانند مشارکت فعال همه سهامداران درگیر در طراحی، بهره برداری و کنترل این داشبوردها به درستی مورد توجه قرار نگیرد، می تواند مشکل ساز باشد». چنین انتقادی منعکس کننده ناکامی بسیاری از داشبوردهای شهری در بیان واضح محدوده عملکردی خود است، زیرا ممکن است به تعامل با سهامداران، مدیریت عملکرد، دولت باز، داده های باز و برنامه ریزی استراتژیک مربوط باشد.
در نهایت، طراحی و اجرای داشبورد شهری نشان میدهد که کدام یک از این عملکردها برای صاحب پروژه مهمتر است. برای مثال، داشبورد شهری که بهعنوان ابزار تعامل جامعه توسعه یافته است، اما به سادگی یک کاتالوگ داده باز را بدون تسهیل تالارهای گفتگوی تعامل آنلاین و آفلاین با سهامداران هدف منتشر میکند، ممکن است ناکارآمد و فاقد کشش داخلی یا «خرید» باشد. داشبوردی که بهعنوان ابزار گزارشدهی توسط دولت ساخته شده و داراییهای دادههای اساسی را منتشر نمیکند، ممکن است مورد انتقاد فنآوران و توسعهدهندگان قرار گیرد. به طور مشابه، داشبورد شهری که فیدهای همزمان عمومی و خصوصی موجود را مدیریت میکند، ممکن است در ظرفیت خود برای تعامل با سهامداران فراتر از جامعه فناوری محدود باشد.
گونهشناسی واضحتر از پلتفرمهای داده شهری، راه مهمی برای شفافسازی بهتر طیف دستورکارهای حاکمیت داده در این سرمایهگذاریها فراهم میکند. عکسهای فوری دادهها، ویترین دادهها و بازارهای داده هر کدام فرصتهای متفاوتی را برای دولتهای شهری در خود جای میدهند تا نقشی فعال در مدیریت داراییهای داده شهر خود ایفا کنند. همانطور که بحث نشان داد، مدلهای مختلفی از تعامل مبتنی بر دادهها در هر یک وجود دارد. بازار داده دسترسی به دادهها را به عنوان ورودی یا خدمات به ابزارها یا نرمافزارهای دیجیتالی دیگر ارتقا میدهد و با مفهوم دولت به عنوان یک پلتفرم همسو است. مدل ScoreCard از طیف وسیعی از دادههای گرانول برای پشتیبانی از نظارت بر عملکرد در برابر اهداف یا اهداف داخلی استفاده میکند، اما تمایلی به تشویق مدلهای مشارکتی بیشتر در طراحی و محدوده خود ندارد. نمایشگاه داده نشان دهنده روابط مشارکتی بیشتر بین ذینفعان خارجی (به ویژه دانشگاه ها) است که از طریق انتشار گسترده تر داده های باز دولتی برای کاربران خارجی امکان پذیر شده است.
گونهشناسی مشخص شده در این بحث به منظور ارائه چارچوبی واضحتر است که از طریق آن میتوان تاثیر بلندمدت پلتفرمهای داده شهری را ارزیابی کرد. در نهایت، پلتفرمهای دادههای شهری باید با هدف حمایت از نقش دولتهای شهری در ایجاد مشارکتهایی که حافظان دادههای عمومی و خصوصی، شهروندان و توسعهدهندگان نرمافزار را در بر میگیرد، باشد. این رویکرد بهتر میتواند از مدلهای مشارکتیتر حکمرانی شهر هوشمند («شهرهای هوشمند ۲.۰») پشتیبانی کند که در آن دولتها زیرساخت داده را برای حمایت از مدیریت و مدیریت بهبود یافته داراییهای داده برای حمایت از اولویتهای استراتژیک یک شهر فراهم میکنند. این طرحها به نوبه خود میتوانند برای حمایت از نظارت مؤثرتر بر عملکرد یک شهر در طول زمان (کارتهای امتیازی شهر)، با تسهیل رویکرد مشارکتیتر برای جمعآوری و تجسم دادهها مورد استفاده قرار گیرند.
این مقاله توسعه پلتفرمها یا رابطها برای مدیریت دادههای شهری را مورد بحث قرار داده است که اغلب به نام «داشبورد شهر» یا «دادهاستور» بهعنوان زیرساخت حمایتی در توسعه مدلهای حکمرانی شهر هوشمند شناخته میشوند. این برنامه به طیف وسیعی از پلتفرمهای مختلف داده شهری که توسط دولتهای شهری توسعه یافتهاند، پرداخته است و یک نوع شناسی از پلتفرمهای داده شهری را معرفی میکند که شامل عکسهای فوری داده، ذخیرهسازی دادهها و کارتهای امتیازی است. هدف این نوع شناسی این است که توضیح دهد چگونه پلتفرم های مختلف عملکردهای متفاوتی را نشان می دهند