48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
شهرنشینی به عنوان یکی از ابر روندهای جامعه ما شناخته شده است که منجر به تلاش های اساسی برای ایجاد شهرهای موثر و هوشمند می شود. مقیاس این تلاش برای یک بازیکن منفرد نامناسب است، در عوض نیاز به تلاش های مشترک چند ذی نفع دارد. گسترش جهانی شهرهای هوشمند متعاقباً منجر به افزایش تلاشهای تحقیقاتی برای ساخت شهرهای هوشمند مؤثر شده است. در تئوری و عمل، همکاری برای توسعه شهری موثر بسیار مهم است، که اغلب از طریق ایجاد مشارکت عمومی و خصوصی (PPP) دیده می شود. تحقیقات گذشته این مشارکت ها را در پروژه های شهر هوشمند بررسی کرده است. اگرچه PPP به عنوان ابزاری مؤثر برای تسهیل توسعه شهر هوشمند در نظر گرفته می شود ، اما مفهوم شهرهای هوشمند نسبتا مبهم و ایدئولوژیک باقی مانده است. PPP برای شهرهای هوشمند در چندین مطالعه موردی اثبات شده است. با این حال، بررسی کامل وجود ندارد. بنابراین، برای ترکیب ادبیات موجود، ما یک مرور ادبیات یکپارچه عمیق را انجام دادیم. بر این اساس، ما یک تحلیل محتوا را اجرا کردیم و چهار موضوع کلیدی پدیدار شد: محلی بودن، پیچیدگی ذینفعان، تنش، و اعتمادسازی. این چهار موضوع اساس مدل پیشنهادی ما را تشکیل میدهند و عناصر کلیدی مؤثر بر شکلگیری PPP در پروژههای شهر هوشمند را توصیف میکنند. ما استدلال میکنیم که مشارکتهای درگیر در پروژههای شهر هوشمند نیاز به اصلاح بیشتری دارند تا امکان شفافیت و مشارکت در زمینههای مختلف فراهم شود. این مقاله با ترکیب ادبیات موجود و همچنین پایه گذاری یک دستور کار تحقیقاتی آینده، کمک های به موقع به تحقیقات شهر هوشمند ارائه می دهد. دیدگاه های انتقادی نیز برای شاغلین آینده ارائه می شود.
بیش از نیمی از جمعیت جهان در حال حاضر در مناطق شهری زندگی می کنند و انتظار می رود تا سال 2050 بیش از شش میلیارد نفر در شهرها ساکن شوند ( سازمان ملل متحد، 2019 ). با در نظر گرفتن این جمعیت شهری که به سرعت در حال رشد هستند، شهرها از فرصت ها و همچنین با چالش هایی روبرو هستند. شهرهایی که از فناوریهای دیجیتال برای حل مشکلات شهری استفاده میکنند، اغلب «شهرهای هوشمند» نامیده میشوند، اما توسعه شهرهای هوشمند فراتر از جنبههای فنی تکامل آنها است. مفهوم شهرهای هوشمند به عنوان یک رویکرد محبوب برای کاهش مشکلات شهری و عرصه ای برای تغذیه نوآوری شهری در حال تکامل است ( هان و هاوکن، 2018 ؛ پرهارج، هان، و هاوکن، 2018 ). با این حال، هیچ تعریف توافق شده ای از آنچه که یک شهر هوشمند مستلزم آن است دیده نمی شود – شاید حتی بتوان آن را یک مد نامید – اگرچه شامل جنبه های دیجیتالی و فیزیکی در هم تنیده است ( والورده، 2022 ). یک شهر هوشمند را می توان به عنوان “یک سیستم یکپارچه و چند بعدی که هدف آن رسیدگی به چالش های شهری مبتنی بر مشارکت چند ذینفع” است ( فرناندز-آنز، فرناندز-گوئل و گیفینگر، 2018 ، ص 6) مفهوم سازی شد. مای (2019) همچنین استدلال می کند که فناوری هوشمند و نوآوری های اجتماعی باید برای ساخت شهرهای هوشمند ترکیب شوند. ظهور شهرهای هوشمند شاهد افزایش همزمان تحقیقات در مورد این عمل در دهه گذشته بوده است. مطالعات موردی موجود در سرتاسر جهان در مورد شهرهای هوشمند، تنوع شکلها، اهداف و روابط پیچیده قدرت بین ذینفعان را نشان میدهد ( Miller, Ward, Burns, Fast, & Levenda, 2021 ).
توسعه یک شهر هوشمند به منابع گسترده ای نیاز دارد، که تامین تمام منابع لازم را برای هر بازیکنی به تنهایی دشوار می کند. به عنوان مثال، تحقیقات گذشته نشان داده است که تنها 16 درصد از شهرهای جهان میتوانند پروژههای شهر هوشمند را خود تأمین مالی کنند ( Fishman & Flynn, 2018 ). توسعه یک شهر هوشمند معمولاً به چندین پروژه تقسیم می شود، مانند پورتال های دولت الکترونیک، پلت فرم های اشتراک گذاری دوچرخه و طرح های داده باز . علاوه بر این، یک پروژه شهر هوشمند را می توان به عنوان یک پروژه انتشار فناوری چالش برانگیز توصیف کرد که بین بخش عمومی و بازار خصوصی در یک فضای پویا عمل می کند ( کلارک، 2020 ). بنابراین، یک رویکرد متداول در توسعه شهر هوشمند ، وارد کردن بخش خصوصی برای ارائه تخصص تکمیلی، به اشتراک گذاری ریسک ها و ارائه راه حل های نوآورانه برای بخش عمومی است. به عنوان مثال، مطالعات استفاده از تدارکات عمومی را به عنوان یک ابزار سیاست برای ایجاد نوآوری برجسته کرده اند ( Uyarra, Zabala-Iturriagagoitia, Flanagan, & Magro, 2020 ). علاوه بر این، Siokas، Kelaidi و Tsakanikas (2022) نشان میدهند که مشارکت با نهادهای خصوصی و عمومی ابزاری برای دستیابی به هدف اولیه فراهم میکند و بنابراین منجر به تکمیل پروژههای شهر هوشمند میشود. در چنین مشارکتی، بخشهای دولتی و خصوصی با یکدیگر همکاری میکنند و «منابع، ریسکها، مسئولیتها و پاداشها را برای دستیابی به اهداف مشترک با یکدیگر به اشتراک میگذارند» ( کواک، چیه، و ایبز، 2009 ، ص 52).
اگرچه طیف وسیعی از مفاهیم مشارکت عمومی و خصوصی (PPP) وجود دارد، هاج و گریو (2017) پنج سطح را هنگام در نظر گرفتن عملکرد PPP پیشنهاد می کنند – پروژه فردی، پروژه یا فرم تحویل سازمانی، سیاست یا نماد نقش بخش خصوصی در اقتصاد، ابزار حاکمیت . یا سبک، و بافت محلی/تاریخی از آنچه «عمومی» و «خصوصی» را در یک جامعه معین تشکیل می دهد. مشارکت های تحقیقاتی گذشته همکاری بین بازیگران دولتی و خصوصی در پروژه های شهر هوشمند را بررسی کرده است. در حالی که مفهوم شهر هوشمند در سرتاسر جهان ظهور کرده است، تحقیقات جدیدتر نشان میدهد که در پروژههای شهر هوشمند مستقر توسط دولت در سرتاسر جهان سرد شدن وجود دارد ( ماتیس و کانیک، 2021 ). با این وجود، مشکلات شهری مانند شلوغی، نابرابری درآمد ، و مسکن هنوز وجود دارد و حتی تشدید میشود ( رودریگز-پوز، 2018 ). همهگیری کووید-19 آسیبپذیری شهرها را آشکار کرد ( فلوریدا، رودریگز پوز، و استورپر، 2021 ؛ ناتان، 2020 ) و اهمیت همکاری بین بخشی در حل چالشهای بزرگ ( مک گهان، بوگرز، چسبرو، و هولگرسون، ).
علیرغم تلاشهای متعدد برای تعریف PPP ( Hodge & Greve, 2017 )، PPP برای شهر هوشمند یک اصطلاح مبهم است که اغلب به عنوان یک اصطلاح چتر برای ترتیبات مختلف استفاده میشود. همانطور که والورده (2022، ص 1) استدلال می کند، “PPP” یکی از آن اصطلاحات بسیار ایدئولوژیک و مبهم است – مانند “دموکراسی” یا “حکومت قانون” – که به نظر می رسد به چیزی خاص اشاره می کند اما آنقدر مبهم است که فضای زیادی دارد. برای مقامات مختلف از جمله خصوصی برای انجام انواع فعالیت های متنوع فراهم شده است.
گاروین و بوسو (2008، ص 163) PPP را به عنوان یک ترتیب قراردادی بلندمدت بین بخشهای دولتی و خصوصی تعریف میکنند که در آن منافع متقابل جستجو میشود و در نهایت (الف) بخش خصوصی خدمات مدیریتی و عملیاتی و/یا (ب) ) امور مالی خصوصی را در معرض خطر قرار می دهد. اگرچه انگیزههای سود شرکای خصوصی را میتوان برای اطمینان از کاهش ریسکهای مالی در نظر گرفت، همانطور که والورده و فلین (2018) استدلال میکنند، «هیچ مجموعه مشوقهای مشابهی که تمایل به کاهش ریسکهای پاسخگویی داشته باشد» بر ابتکار واترفرانت تورنتو حاکم نیست، «بهویژه زمانی که شریک عمومی یک دولت منتخب نیست، بلکه یک آژانس مبهم است که توسط یک هیئت منصوب اداره می شود» (ص 123).
با وجود محبوبیت آن، مفهوم PPP و موفقیت های آن همچنان مورد بحث است ( Hodge & Greve, 2017 ). بنابراین، با توجه به ماهیت ایدئولوژیک و مبهم بودن آنچه که هم شهرهای هوشمند و هم PPP را تعریف می کند، به موقع است که مشخص شود چه دانشی را می توان از بدنه قابل توجهی از ادبیات اخیر، که بیشتر بر موارد تمرکز دارد، به دست آورد. این مطالعه به بررسی (1) وضعیت فعلی تحقیقات تجربی در مورد PPP در شهرهای هوشمند، و (2) موضوعات نوظهور مورد علاقه برای تحقیق و عمل شهر هوشمند را ارزیابی میکند. یک مرور کلی ترکیبی ارائه شده است که به این دو سوال در یک مرور ادبیات دقیق و پس از تجزیه و تحلیل محتوای عمیق مطالعات تجربی پرداخته شده است. بر این اساس، ما یک مدل در حال ظهور را توسعه می دهیم. این مطالعه تجزیه و تحلیلی از PPP در پروژه های شهر هوشمند را در عمل ارائه می دهد تا درک توسعه شهر هوشمند و همکاری بین بخشی را افزایش دهد. اگرچه با درک این موضوع که شهرهای هوشمند وابسته به زمینه هستند، هدف ما ترکیب روندهای همگرا و درس هایی از رویه موجود است.
یافته های ما به ادبیات دانشگاهی و عملکرد شهر هوشمند کمک می کند. بر اساس بررسی ادبیات و تحلیل محتوا، ما مدلی را پیشنهاد میکنیم که چندین موضوع را برای در نظر گرفتن در توسعه شهر هوشمند برجسته میکند. به دنبال Torraco (2005) ، هدف ما ارائه تحلیل انتقادی از ادبیات موجود، ترکیب دانش جدید در مورد PPP در شهرهای هوشمند، و برجسته کردن مفاهیم عملی آن برای پزشکان شهر هوشمند است. ما یک بحث در مورد یافته ها ارائه می دهیم و یک چارچوب مفهومی پیشنهاد می کنیم. در نهایت، ما نتایج خود را ارائه می کنیم و توصیه هایی را برای برنامه های تحقیقاتی آینده ارائه می دهیم.
برای شکلدهی دیدگاههای جدید و پیشنهاد جهتهای تحقیقاتی آینده، این مطالعه به بررسی، نقد و ترکیب ادبیات معرف در مورد PPP در شهرهای هوشمند از طریق بررسی ادبیات یکپارچه میپردازد ( Torraco، 2005 ؛ Whittemore & Knafl، 2005 ). یک مرور ادبیات یکپارچه برای کمک به “تعریف وضعیت هنر در یک موضوع تحقیق و شناسایی پیشرفت و شکاف های مهم در ادبیات در حال ظهور” طراحی شده است ( Elsbach & van Knippenberg، 2020، ص 1284 ).
با پیروی از دستورالعملهای بررسی یکپارچه از Torraco (2005) ، ما یک استراتژی جستجوی تکرارپذیر ایجاد کردیم و جستجوی گستردهای را برای ادبیات موجود در PPP در شهرهای هوشمند از طریق یک رویکرد چند رشتهای انجام دادیم. این بازبینی محدود به مقالات مجلات بررسی شده بود که قبل از ژوئن 2022 به زبان انگلیسی منتشر شده بودند. جستجو برای اولین بار در ژوئیه 2020 انجام شد، در اکتبر 2020 به روز شد و دوباره در ژوئن 2022 برای اهداف مرور به روز شد.
برای انجام یک بررسی گسترده و چند رشتهای، از هفت پایگاه داده استفاده کردیم که چندین رشته را پوشش میدهند: Academic Search Ultimate، Business Source Complete، EconLit با متن کامل، Science Direct، SAGE، Web of Science و Scopus. کلمات کلیدی زیر برای جستجو در هر هفت پایگاه داده استفاده شد: “مشارکت بخش دولتی و خصوصی” یا “مشارکت های دولتی و خصوصی” یا “همکاری بخش خصوصی و دولتی” یا “مشارکت خصوصی-عمومی*” یا “مشارکت بخش عمومی و خصوصی”. یا “همکاری بخش دولتی و خصوصی” یا “مشارکت دولتی و خصوصی” یا “PPP”) و (“شهر هوشمند*” یا “شهر هوشمند”. جستجوها نشان داد که اولین مقاله در مورد PPP و شهر هوشمند در سال 2006 ظاهر شد، در حالی که اولین مقاله علمی (بررسی شده) پنج سال بعد در سال 2011 منتشر شد. بیشتر نشریات علمی یافت شده مربوط به هفت سال گذشته بود. بنابراین، چارچوب زمانی جستجوی ادبیات براساس نتایج جستجو، از سال 2011 تا ژوئن 2022 تعیین شد. .
جستجوی اولیه در این امکان را به کلمات کلیدی داد تا «هرجا» در متن ظاهر شوند و 227 مقاله مجلات برای بررسی ایجاد شود. با این حال، پس از غربالگری چکیده ها، مشخص شد که بسیاری از مطالعات مربوط به مطالعه PPP در شهرهای هوشمند نیست. بنابراین، معیارهای جستجو برای استخراج مرتبط ترین مقالات دانشگاهی اصلاح شد. پس از شاک (2011) ، معیارهای جستجو به کلمات کلیدی که در چکیده، کلمات کلیدی، عبارات موضوعی و عنوان ظاهر میشوند محدود شد تا استخراج مرتبطترین مطالعات را ممکن کند. با این معیارهای جستجوی اصلاح شده، ما 140 مقاله دانشگاهی منتشر شده قبل از ژوئن 2022 را جمع آوری کردیم. پس از حذف موارد تکراری، 77 مقاله دانشگاهی منحصر به فرد شناسایی شد. تمام مطالعات منحصر به فرد برای ارتباط با بررسی هر چکیده و ساختار مقاله غربالگری شدند تا اطمینان حاصل شود که آثار منتخب برخی از جنبههای PPP را در شهرهای هوشمند پوشش میدهند. این غربالگری مرتبط 24 مطالعه را فیلتر کرد و 53 مقاله مرتبط باقی ماند. هنگامی که ما 53 مقاله را به دقت بررسی کردیم، مقاله ای در مورد پروژه نمادین PPP Sidewalk Toronto ظاهر شد که در تجزیه و تحلیل بیشتر گنجانده شد. بنابراین، ما مجموعهای از 54 مقاله داریم که شامل انواع مختلفی از مطالعات، از جمله مطالعات تجربی، مقالات مروری و انواع دیگر است. شکل 1 فرآیند جستجوی ادبیات را به تفصیل نشان می دهد.
از 54 مقاله مرتبط ناشی از جستجوی ادبیات، 13 مطالعه تجربی بر روند PPP در پروژههای شهر هوشمند متمرکز شدهاند. این بررسی ادبیات به صراحت بر موضوعات در حال ظهور مورد علاقه در PPP در پروژههای شهر هوشمند متمرکز است. بنابراین، واقعیت تجربی در یافتن مضامین نوظهور مورد علاقه برای تحقیق و عمل در شهر هوشمند، کمک میکند تا به «نمونه کردن الگوها و مضامین در سراسر ایالتها» کمک کند ( Drapalova & Wegrich, 2020, p. 674 ). بر اساس نیاز به تفکیک چگونگی آشکار شدن یک PPP در عمل، ما 13 مطالعه تجربی را در تحلیل محتوا برای ترکیب شواهد کیفی گنجاندیم. تمام 13 مطالعه تجربی برای کدگذاری و تضاد در NVivo به دقت خوانده و سازماندهی شدند تا امکان تجزیه و تحلیل و سنتز فراهم شود. ما همچنین از سایر مطالعات مرتبط برای زمینه به عنوان مواد پشتیبانی اضافی، مانند والورده (2022) و مونترو و بایوچی (2022) استفاده کردیم .
یک تحلیل محتوای عمیق بر روی 13 مطالعه تجربی شناسایی شده در جستجوی متون انجام شد (به مرور کلی در جدول 1 مراجعه کنید ). بر اساس این تحلیل محتوا، چهار موضوع کلیدی ظاهر شد، از جمله «محلی بودن»، «پیچیدگی سهامداران»، «تنش» و «اعتمادسازی». ما در این بخش به این موضوعات می پردازیم.
جدول 1 . خلاصه ای از مطالعات تجربی منتخب در مورد PPP در شهرهای هوشمند.
خیر | نویسندگان و سال | محل | مواد و روش ها | هدف |
---|---|---|---|---|
1. | دوپون، مورل و گایدات (2015) | فرانسه | مطالعه چند موردی | نقش کلیدی دانشگاه ها در ایجاد شهر هوشمند را مورد بحث قرار می دهد. |
2. | برون، ریکارت و کاراسکو (2016) | بارسلونا، اسپانیا | مطالعه موردی منفرد | یک چارچوب پنج مرحله ای برای ابتکارات داده باز در بافت شهر بر اساس داستان موفقیت بارسلون پیشنهاد می کند. |
3. | دامری و بنئولو (2015) | ایتالیا | تحلیل ادبیات، نظرسنجی | نشان می دهد که هیچ چارچوب جهانی حکمرانی شهر هوشمند وجود ندارد. |
4. | اسنو، هاکونسون و اوبل (2016) | آرهوس، دانمارک | مطالعه موردی منفرد | مجموعه ای از درس های آموخته شده از اجرای طرح های هوشمند آرهوس را نشان می دهد. |
5. | انور، شیائو، آکتر و رحمان (2017) | داکا، بنگلادش، لاهور، پاکستان | روش های ترکیبی (فراتنگری، پرسشنامه) | عوامل خطر عمده برای استقرار پایدار پروژه های PPP در کشورهای در حال توسعه، با تمرکز بر بنگلادش و پاکستان را بررسی می کند. |
6. | ساندولی، فراری و برسیانی (2017) | بین المللی | مطالعه چند موردی | بررسی می کند که چگونه شرکت ها شهر مناسب را برای آزمایش، توسعه یا فروش فناوری های هوشمند انتخاب می کنند و سه جنبه از انتخاب شریک موفق را شناسایی می کند. |
7. | فراری، سانتوروآ و پاپا (2018) | بین المللی | مطالعه چند موردی | در مورد اینکه چگونه شرکت ها نوآوری باز را با شرکای عمومی در یک پروژه شهر هوشمند مدیریت می کنند و دو استراتژی مجزا را خلاصه می کند. |
8. | کارستن (2018) | آلمان | مطالعه موردی منفرد | نشان می دهد که چگونه اهداف و دیدگاه های ذینفعان مختلف با هم متحد می شوند و بنابراین موقعیت های برد-برد را ایجاد می کنند. |
9. | لام و یانگ (2020) | هنگ کنگ | پرسشنامه بررسی و جلسه متمرکز گروهی | 14 معیار شناسایی شده از مرور ادبیات برای مدیران شهری را برای ارزیابی مناسب بودن PPP در توسعه شهر هوشمند بررسی می کند و سپس با شواهدی از هنگ کنگ آزمایش می شود. |
10. | مورگان و وب (2020) | کانادا | مطالعه موردی منفرد | آزمایشهای جاری شهر هوشمند را توضیح میدهد و پیشنهاد میکند که نوآوریهای مخرب شهری توسط جامعه مدنی شهر مورد اعتراض قرار میگیرد. |
11. | پیتاوی و منتظمی (2020) | کانادا | مطالعه چند موردی | دانشی را که مدیران دولت محلی برای رهبری تحول دیجیتال نیاز دارند، شناسایی می کند. |
12. | پیانزی، موری و اودین (2021) | ژاپن | مطالعه موردی منفرد | بر مشارکت های تاریخی و فرهنگی بین دولت و مشاغل تمرکز می کند. |
13. | جایاسنا، چان، کوماراسوامی و ساکا (2022) | هنگ کنگ | مطالعه موردی منفرد | کشورهایی که مدیریت ذینفعان، رویکرد شهروند محور و حفظ شفافیت در سراسر پروژه PPP کلید موفقیت هستند. |
جای تعجب نیست که مطالعات در این بررسی ادبیات، نقش بافت محلی در پروژههای شهر هوشمند را روشن میکند. Neirotti، De Marco، Cagliano، Mangano و Scorrano (2014) روندها را در ابتکارات شهر هوشمند مطالعه کردند و نشان دادند که عوامل بافت محلی تأثیر قابل توجهی بر الگوهای تکامل یک شهر هوشمند دارند. مقاله 6 نشان می دهد که برای شرکت ها ضروری است که “دانش را در مورد بازار و موسسات محلی از طریق یک رویکرد رابطه ای” به دست آورند ( Sandulli, Ferraris, & Bresciani, 2017 , p. 616). بافت محلی به طور گسترده در 13 مطالعه مورد بحث قرار گرفته است و عاملی حیاتی برای در نظر گرفتن توسعه شهر هوشمند است .
چندین داستان موفقیت، زمینه محلی مطلوب برای پروژه های شهر هوشمند را برجسته می کند. مقاله 2 خاطرنشان می کند که شورای شهر بارسلونا از سال 1995 اطلاعات دقیقی در مورد شهرداری در اختیار شهروندان خود قرار داده است. این سنت طولانی شفافیت به طرح داده های باز کمک کرده است . در مقاله 4، نویسندگان تاکید میکنند که آرهوس، دانمارک، به دلیل جمعیت جوان با پیشینه تحصیلی بالا، برای آزمایشهای شهر هوشمند مناسب است. مقاله 10 تأکید میکند که تورنتو شهری با صنعت فناوری به سرعت در حال رشد است که این شهر را برای آزمایشهای شهر هوشمند خط مقدم مساعد کرده است. چند مطالعه نیز در مورد نهادینه سازی شهرهای هوشمند در سطح محلی بحث می کنند. در مقاله 5، نویسندگان کشف میکنند که بیثباتی سیاسی و فقدان نهادینهسازی عوامل خطر عمده برای PPP در شهرهای هوشمند پاکستان و بنگلادش هستند. در مقاله 12، پیانزی، موری و اودین (2021) نیز بر تأثیر شرایط فرهنگی و تاریخی در بافت شهرهای هوشمند تأکید میکنند و تأکید میکنند که PPP در شهرهای هوشمند مبتنی بر اخلاق سنتی سامورایی در ژاپن است.
شرکتهای محلی معمولاً دانش عمیقی از محیط محلی دارند. با نقش مهم محلی بودن، شرکت های بین المللی اغلب با شرکت های منطقه ای به دلیل وابستگی شرکت های چندملیتی به دانش محلی برای رفع نیازهای منطقه ای شریک می شوند. مقاله 2 استدلال می کند که همکاری باید فراتر از PPP به همکاری بین شرکتی گسترش یابد. نویسندگان تأیید میکنند که «همکاری بین شرکتها بیشتر شامل شرکتهایی است که گزینههای مکمل را برای شهرداریها یا شرکتهای محلی با دانش عمیق از بازارهای محلی ارائه میدهند» ( برون، ریکارت و کاراسکو، 2016 ، ص 62). به عنوان مثال، یک مطالعه موردی تجربی در مقاله 6 نشان می دهد که اتحاد با شرکای محلی می تواند به شرکت های چندملیتی کمک کند تا دانش محلی را به طور موثر جذب کنند.
توسعه شهر هوشمند نه تنها یک موضوع فنی یا اقتصادی است، بلکه سیستم اجتماعی کلی را نیز در بر می گیرد ( دامری و بنیولو، 2015 ). PPP در شهرهای هوشمند به مشارکت چندین ذینفع وابسته است که در تحلیل محتوا در اینجا برجسته شده است. تجزیه و تحلیل محتوا نشان می دهد که اصطلاح “ذینفعان” به طور گسترده تعریف شده است و به شهروندان، شرکت ها، دولت ها، موسسات دانشگاهی و آژانس هایی اشاره دارد که ممکن است بر پروژه های شهر هوشمند تأثیر بگذارند. تحلیل ما نشان میدهد که پیچیدگی ذینفعان، و بهویژه رسیدگی به پیچیدگی ذینفعان توسط دولتها و بازیگران خصوصی، موضوعی حیاتی است که در طول مطالعات تکرار شده است.
چندین مطالعه در این بررسی بر اهمیت شناسایی ذینفعان در شهرداری ها و شرکت های درگیر در پروژه های شهر هوشمند تاکید می کند. علاوه بر این، مشارکت اولیه سهامداران به عنوان یک عنصر محوری در توسعه پروژه های موفق شهر هوشمند مطرح شد. مقاله 2 داستان موفقیت ابتکار داده های باز را در بارسلونا، اسپانیا توصیف می کند، و نشان می دهد که ذینفعان ممکن است بر ابعاد مختلف تأثیر بگذارند ( برون و همکاران، 2016 ). مقاله 4 این دیدگاه را بسط می دهد و خاطرنشان می کند که یکی از دلایلی که منجر به ایجاد محیط مطلوب برای توسعه شهر هوشمند در دانمارک می شود، “سنت طولانی درگیر کردن بسیاری از سهامداران مختلف در تصمیم گیری و فرآیندهای برنامه ریزی آن در مورد توسعه شهری و محیط زیست است” (Snow, Håkonsson) . ، و اوبل، 2016 ، ص 93). با تکرار درسهای آموختهشده از آرهوس هوشمند در دانمارک، تجربه پیادهسازی ابتکار T-City در فردریشهافن، آلمان، در مقاله 8 نشان میدهد که «اهداف و دیدگاههای ذینفعان مختلف را میتوان متحد کرد و موقعیتهای برد-برد را میتوان ایجاد کرد». ( کارستن، 2018، ص 2 ).
علاوه بر این، چند مطالعه تأثیر منفی مدیریت نامناسب سهامداران را تأیید می کند . مقاله 10 مخفی بودن مشارکت بین Sidewalk Labs و Waterfront Toronto و عدم مشارکت شهروندان از ابتدای پروژه را توصیف می کند ( Morgan & Webb, 2020 ). نویسندگان بیشتر استدلال میکنند که این عدم شفافیت ارتباط بین دولت محلی و شهروندان تورنتو را تضعیف میکند و بسیاری از تورنتونیها از واترفرانت تورنتو خواستهاند تا معامله تجاری با آزمایشگاههای Sidewalk را رد کند. این مورد شامل مقاومت جامعه مدنی است . پیشنهاد جمع آوری داده ها در پروژه Sidewalk Toronto بیشترین توجه عمومی را به خود جلب کرد و در نتیجه، Sidewalk Labs یک پیشنهاد اعتماد داده را توسعه داد. با کنار گذاشتن داده ها، فلین و والورده جنبه های قانونی این زیرساخت و همچنین نقش شرکای عمومی را مورد مطالعه قرار دادند. همانطور که در کتاب اخیر برجسته شده است، والورده استدلال میکند که وقتی مطالعهای برای بررسی اسناد قانونی که قرارداد آزمایشگاههای پیادهرو را تشکیل میداد، انجام شد، تنها یک سند قانونی یافت میشد و «Sidewalk Toronto» حتی وجود قانونی نداشت (والورده ، 2022 ). از این گذشته، آخرین توسعه Sidewalk Toronto خاتمه کل پروژه را نشان می دهد ( Jacobs, 2022 ). شواهد از هنگ کنگ ارائه شده در مقاله 9 مسائل مشابهی را نشان می دهد ( لام و یانگ، 2020 ). با این حال، در این مورد، دولت محلی هنگ کنگ تلاش کرد تا قبل از مشارکت بخش خصوصی در پروژههای مبتنی بر چنین فناوریهایی، نگرانیهای شهروندان در مورد مسائل حریم خصوصی در مورد خدمات 5G و Wi-Fi را کاهش دهد.
علاوه بر پیچیدگی ذینفعان، موضوع دیگری که از تحلیل محتوا ناشی می شود، تنش میان بازیگران است. چندین مطالعه شامل تنش های گزارش شده در میان بازیگران مختلف می شود، مانند مقاله 3، که نشان می دهد هنوز هیچ شیوه حکمرانی بالغ حداقل در شهرهای ایتالیا وجود ندارد ( دامری و بنیولو، 2015 ). تنش بین بخش دولتی و خصوصی و شهرهای هوشمند تکنولوژیک و شهروند محور معمولا مورد بحث قرار می گیرد.
PPP در شهرهای هوشمند در یک شبکه پیچیده و فرار شامل بازیگران مختلف با نظرات متفاوت تعبیه شده است. چندین مطالعه در این بررسی ادبیات، بر دیدگاههای مختلف بخشهای دولتی و خصوصی در مورد همکاری در پروژههای شهر هوشمند تأکید میکند. مقاله 9 اشاره میکند که «انصاف و مسئولیتپذیری» برای بخش عمومی ضروری است، در حالی که «سود، رشد کسبوکار و ریسک گریزی» برای مسائل بخش خصوصی حیاتی هستند ( لام و یانگ، 2020 ). تجربه پیاده سازی Sidewalk Labs در واترفرانت تورنتو نیز تنش بین بخش دولتی و خصوصی را نشان می دهد. در مقاله 10، مورگان و وب (2020) بیان میکنند که Sidewalk Labs به صراحت اعلام کرده است که آنها فقط در صورت وجود بودجه عمومی یا مشوقها به پروژه علاقه مند هستند. از نقطه نظر استراتژی شرکت ، مقاله 7 تأیید می کند که تعهد مالی بخش عمومی به پروژه های شهر هوشمند برای افزایش موفقیت همکاری بسیار مهم است ( فراریس، سانتورو و پاپا، 2018 ).
علاوه بر تنش بین بخش عمومی و خصوصی، برخورد بین فناوری و شهروندان موضوعی تکرارشونده در چندین مطالعه تجربی تحلیل شده است. پروژه شهر هوشمند یک چالش انتشار فناوری است و با پیشرفت سریع فناوری دیجیتال، دولتها امروزه در موقعیت ایدهآلی برای ادغام دادههای شهروندان، احزاب خصوصی و دولتها برای ایجاد منافع متقابل هستند ( Pittaway & Montazemi, 2020 ). با این حال، شهروندان در مورد مسائل مربوط به حریم خصوصی، مانند آنچه برای داده های آنها اتفاق می افتد، نگرانی هایی دارند. به عنوان مثال، هر دو مقاله 9 و 10 نگرانی های مربوط به حریم خصوصی شهروندان را در مورد پروژه های PPP گزارش می کنند ( لام و یانگ، 2020 ؛ مورگان و وب، 2020 ). در تورنتو، Sidewalk Labs با مقاومت جامعه مدنی مواجه شد و شهروندان کمپین Block Sidewalk را برای مبارزه با این پروژه راه اندازی کردند ( Flynn & Valverde, 2019 ; Valverde & Flynn, 2018 ).
هنگامی که تنش بین ذینفعان رخ می دهد، دولت ها می توانند در موقعیت ایده آلی برای کاهش تعارض باشند. چندین گزارش استفاده مفید از گفتگو بین دولتهای محلی و شهروندان را نشان میدهد و همچنین بر انتظارات شفاف و پاسخگو بودن شریک عمومی تاکید میکند. به عنوان مثال، در مقاله 2، نویسندگان طرحهای دادههای باز را در بارسلونا بررسی میکنند و ادعا میکنند که «دادههای باز سپس به عنوان ابزاری برای شهروندان برای نظارت بر عملکرد دولت عمل میکنند» ( برون و همکاران، 2016، ص 41 ). در مقالات 4 و 8، موارد تجربی راههایی را برای شهروندان نشان میدهند تا نظرات خود را بیان کنند ( کارستن، 2018 ؛ اسنو و همکاران، 2016 ). برای مثال، رهبران آرهوس هوشمند هفته اینترنت دانمارک را راهاندازی کردند که محصولات دیجیتالی شرکتها را به نمایش گذاشت و از شهروندان دعوت کرد تا ببینند کدام فعالیتها آنها را درگیر میکند (مقاله 4). همانطور که مقاله 3 از مطالعات قبلی خلاصه می کند، “مشارکت شهروندان و مشارکت خصوصی-عمومی برای تدوین یک استراتژی شهر هوشمند نوآورانه اساسی است” ( Dameri & Benevolo, 2015, p. 697 ). اگرچه مشارکت شهروندان سودمند به نظر می رسد، اما همیشه در عمل رخ نمی دهد. پس از تأمل، و همانطور که در چندین مطالعه در ادبیات نشان داده شده است، اصول کلیدی «پاسخگویی» و «شفافیت» هستند. قرارداد Sidewalk Labs به دلیل نداشتن این عناصر مورد انتقاد قرار گرفت، همانطور که والورده و فلین (2018) گزارش کردند: «پس از شرکت در چندین رویداد، و بررسی اسناد و مقالات، ما هنوز نمی دانیم چه کسی مسئول است، چه کسی سود می برد، چه کسی مسئول است. چه کسی» (ص 120).
ده مورد از 13 مطالعه تجربی بررسی شده، نقش حیاتی اعتمادسازی برای پروژههای PPP در یک شهر هوشمند را تایید کردند. به عنوان مثال، مقاله 1 نشان می دهد که ایجاد اعتماد و اطمینان با سایر همکاران ضروری است ( دوپون، مورل و گیدات، 2015 ). مقاله 11 همچنین پیشنهاد میکند که «چشمانداز مشترک، اعتماد و انگیزههای بیرونی میتواند با موانع انتقال دانش بینسازمانی مقابله کند ( Pittaway & Montazemi, 2020, p. 9 ).
تجزیه و تحلیل محتوا نشان میدهد که برای شرکتها ایجاد مکانیسمهای اعتماد در مراحل اولیه یک پروژه شهر هوشمند برای اطمینان از مشارکت روان با دولتهای محلی مفید است. مقاله 2 نشان می دهد که در یک طرح داده باز، حیاتی ترین فعالیت برای یک شرکت ایجاد اعتماد با گروه رهبری پروژه در مراحل اولیه است ( برون و همکاران، 2016 ). این مطالعه نشان میدهد که شرکتهای درگیر در مراحل اولیه ممکن است در موقعیت بهتری برای مشارکت در مرحله خلق ارزش، پس از جلب اعتماد و همکاری باشند ( برون و همکاران، 2016 ). به طور مشابه، شواهد تجربی از مقاله 6 نشان می دهد که ایجاد مکانیسم های اعتماد زمان می برد و بر اهمیت توسعه اعتماد در شرکت ها تأکید می کند. مقاله 6 اشاره می کند که “شرکت ها باید قابلیت های رابطه ای قوی را توسعه دهند تا اعتمادی ایجاد کنند که روابط منعطف تر و بوروکراتیک کمتری را با شهر تسهیل کند” ( Sandulli et al., 2017, p. 616 ). “قابلیت رابطه” به توانایی یک شرکت برای “انتخاب شرکای مناسب، و ایجاد و حفظ روابط با سایر شرکت ها” اشاره دارد ( لچنر و داولینگ، 2003، ص 4 ). در زمینه یک شهر هوشمند، قابلیتهای رابطهای قوی میتواند به شرکتها کمک کند تا اعتماد خود را با دولتهای محلی تقویت کنند و در نتیجه از تحویل بدون مشکل پروژه اطمینان حاصل کنند. مقاله 7 با تأکید بیشتر بر اهمیت اعتمادسازی، بر نقش اعتماد در اجازه دادن به مقیاس پذیری پروژه ها تأکید می کند ( فراریس و همکاران، 2018 ). علاوه بر این، ثبات سیاسی بر اعتمادسازی برای پروژههای PPP در یک شهر هوشمند تأثیر دارد. مقاله 2 اشاره می کند که رهبران سیاسی می توانند در “ایجاد اعتماد لازم برای تقویت همکاری در سطح بین سازمانی” مؤثر باشند ( برون و همکاران، 2016، ص 50 ). به طور مشابه، مقاله 5 نتیجه می گیرد که بی ثباتی سیاسی می تواند مانع اعتماد در میان بازیگران شود و باعث شکست پروژه شود ( انور، شیائو، آکتر، و رحمان، 2017 ).
علاوه بر ایجاد اعتماد بین شرکت ها و دولت محلی، تقویت اعتماد شهروندان در مورد شفافیت ضروری گزارش شده است. مقاله 8 تشخیص می دهد که ” پرداختن به ترس ها و نگرانی ها و بخش سخاوتمندانه بی اعتمادی نسبت به فناوری های جدید مهم است” ( کارستن، 2018، ص 11 ). در مقاله 12، Jayasena، Chan، Kumaraswamy و Saka (2022) بیان می کنند که بسیاری از شهروندان اعتماد خود را به انتخاب بخش خصوصی برای پروژه های زیرساختی هوشمند از دست داده اند. در مقاله 9، نویسندگان خاطرنشان می کنند که شهروندان ممکن است در مورد به اشتراک گذاری داده های شخصی با استفاده از فناوری تردید داشته باشند.
بنابراین، اعتمادسازی در میان ذینفعان مختلف میتواند مزایای مستقیم و غیرمستقیم برای پروژههای PPP در شهرهای هوشمند ایجاد کند، فرصتهایی را برای شرکتها فراهم کند و نگرانیهای عمومی را کاهش دهد. در برخی زمینه ها، دولت محلی می تواند نقش واسطه ای در ایجاد اعتماد بین شرکت ها و شهروندان ایفا کند. به عنوان مثال، پیانزی و همکاران. (2021) تاکید می کند که شهروندان فکر می کنند دولت در زمینه ژاپنی نسبت به شرکت های خصوصی قابل اعتمادتر است (به «محلی بودن» که به عنوان اولین موضوع در بالا برجسته شده است مراجعه کنید). در همین حال، برای تقویت اعتماد در میان بازیگران، به ویژه بین شرکت ها و دولت ها و همچنین اعتماد شهروندان به حریم خصوصی داده ها، کارهای زیادی باید انجام شود. به عنوان مثال، فلین و والورده (2019، صفحه 1) دریافتند که “یک آژانس متخاصم دولتی، واترفرانت تورنتو، دارای کاستی هایی در شفافیت و پاسخگویی بود و از ابتدا نتوانست به طور مداوم از منافع عمومی دفاع کند.” علاوه بر این، «شریک عمومی در «معامله» پیشنهادی، همانطور که معمولاً در پروژههای شهر هوشمند اتفاق میافتد، یک شرکت شهرداری نبود» ( Flynn & Valverde, 2019, p. 1 )، که بر توسعه پیادهرو تأثیر گذاشت. آزمایشگاه. بنابراین، هنگام توسعه پروژه های شهر هوشمند و تمرکز بر اعتمادسازی، باید شفافیت و پاسخگویی در نظر گرفته شود.
بررسی ادبیات و تحلیل محتوای متعاقب آن، چهار موضوع مهم مقطعی را برای PPP در شهرهای هوشمند شناسایی کرده است. همانطور که در بالا ذکر شد، مضامین محلی بودن، پیچیدگی ذینفعان، تنش میان بازیگران و اعتمادسازی است. بر اساس این چهار موضوع کلیدی، ما یک مدل در حال ظهور در میان مضامین ایجاد کردیم ( شکل 2 را ببینید ). این مدل عناصر کلیدی ناشی از بررسی ادبیات یکپارچه ما را توصیف می کند که بر شکل گیری PPP در پروژه های شهر هوشمند تأثیر می گذارد.
موضوع کلیدی که از تجزیه و تحلیل پدیدار شد، محلی بودن است ، که به اهمیت زمینه اشاره می کند و نشان می دهد که، مطابق با ( کیچین، 2015 )، هیچ راه حل یکسانی برای شهر هوشمند وجود ندارد. هنگامی که فناوری استاندارد شده نیازهای محلی را برآورده می کند، زیرساخت های پیچیده و ناهموار شهر ناگزیر به راه حل های مختلفی منجر می شود زیرا فناوری با زمینه های محلی سازگار می شود. برای مثال، جمعآوری دادهها در پروژههای PPP مدتهاست که یک موضوع مهم اما حساس در توسعه شهر هوشمند بوده است. اقدامات حفاظت از داده ها نیز باید زمینه محلی را در نظر بگیرد.
علاوه بر این، اجرای عملی پروژههای شهر هوشمند تحتتاثیر محلیبودن قرار میگیرد، زیرا محیط محلی به شدت بر نحوه اجرای PPP در شهرهای هوشمند تأثیر میگذارد. برخلاف شرکتهای چندملیتی، شرکتهای محلی در مناطقی که در آن فعالیت میکنند تخصص دارند و در موقعیت مناسبی برای تطبیق فناوری استاندارد با نیازهای محلی قرار دارند ( Caragliu & Del Bo, 2019 ). با این حال، شرکت های کوچک و متوسط (SMEs) حضور کمی در ادبیات موجود در مورد PPP در شهرهای هوشمند دارند. برای مثال، مطالعات موردی موجود اغلب تجربیات شرکتهای چندملیتی و ارائهدهندگان بزرگ فناوری اطلاعات را بررسی میکنند ( مورگان و وب، 2020 ؛ ساندولی و همکاران، 2017 ؛ والورده و فلین، 2018 ). بنابراین، همکاری بین شرکتهای چندملیتی و محلی در مطالعات قبلی مورد بحث قرار گرفته است، اما مستلزم کاوش بیشتر است.
پیچیدگی ذینفعان در تحقیقات شهر هوشمند برجسته میشود، زیرا پروژههای شهر هوشمند گروهها و مؤسسات مختلفی را در اکوسیستم گستردهتر تشکیل میدهند و درگیر میکنند. فرآیند استقرار PPP در شهرهای هوشمند، تعامل اجزای مختلف در این اکوسیستم را تشویق میکند و به آن وابسته است. همانطور که فرناندز-آنز و همکاران. (2018) استدلال می کنند، مشارکت ذینفعان کلید توسعه یک چارچوب حاکمیتی یکپارچه در اجرای پروژه شهر هوشمند است. این تعامل بین ذینفعان مختلف توسط توسعه شهر هوشمند تحریک می شود که به چالش های چند رشته ای و جهانی می پردازد که نیازمند مشارکت بازیگران از حوزه های مختلف است.
در تجزیه و تحلیل محتوای به کار گرفته شده در بررسی ادبیات ما، پیچیدگی ذینفعان به عنوان یک موضوع کلیدی در طول مطالعات ظاهر شده است و تجزیه و تحلیل عمیق دریافت می کند. پیچیدگی ذینفعان در شهرهای هوشمند ناشی از پویایی اکوسیستمهای گستردهتر است، که «انواع ویژهای از سیستمها هستند، زیرا عناصر آنها عواملی هوشمند، مستقل و سازگار هستند که اغلب جوامع را تشکیل میدهند و همچنین به دلیل نحوه سازگاری آنها با عناصر اضافه یا حذف شده» ( Gretzel, Werthner, Koo, & Lamsfus, 2015 , p. 558). در اکوسیستمها، گروههایی از بازیگران منفرد برای افزایش مزایای فردی و دستیابی به اهداف مشترک روابط برقرار میکنند ( بولی و چانگ، 2007 ). یک شهر را می توان به عنوان یک اکوسیستم در نظر گرفت که در آن چندین زیرسیستم با یکدیگر تعامل دارند ( بولی و چانگ، 2007 ؛ گرتزل و همکاران، 2015 ؛ شیاوون، پاولون، و مانچینی، 2019 ؛ والروونز، 2015 ).
علیرغم نیاز به مشارکت گروه گسترده ای از سهامداران در توسعه شهر هوشمند و تحریک یک اکوسیستم گسترده تر، ادبیات و عملکرد شهر هوشمند تمایل دارد بر شهروندان یا سایر گروه های ذینفع تمرکز کند (Marrone & Hammerle, 2018 ) . بررسی ما نشان میدهد که نیاز به تحقیق و تمرین شهر هوشمند برای فراتر رفتن از پذیرش صرف وجود پیچیدگی ذینفعان و بررسی بیشتر این پیچیدگی و مکانیسمهای اساسی درگیر در پروژههای شهر هوشمند است. همانطور که Marrone و Hammerle (2018، p. 199) اظهار میکنند، «تلاشهای [C] انتقادی برای درک دیدگاههای گروههای ذینفع مختلف در ادبیات شهرهای هوشمند وجود ندارد». توسعه شهر هوشمند نه تنها یک موضوع فنی یا اقتصادی است، بلکه سیستم اجتماعی کلی را نیز در بر می گیرد ( دامری و بنیولو، 2015 ). علاوه بر این، درگیر شدن با پیچیدگی ذینفعان و جنبه های قانونی اکوسیستم های شهر هوشمند تشویق می شود ( والورده، 2022 ).
موضوعات دیگری که از تحلیل محتوا پدید آمد تنش و اعتمادسازی بود. تنش یک نتیجه طبیعی از پیچیدگی ذینفعان است و میتواند هنگام درگیر کردن مجموعهای از بازیگران مختلف مانند آنهایی که در PPP در پروژههای شهر هوشمند مشارکت دارند، رخ دهد، جایی که بازیگران با منطقهای سازمانی مختلف ملاقات و همکاری میکنند.
تنش گزارش شده در یافته های ما به رابطه تیره بین شرکای مشترک (یعنی بین بخش عمومی و خصوصی) و همچنین تنش بین بخش عمومی و شهروندان اشاره دارد. دوپون و همکاران (2015) تاکید کردند که شهرهای هوشمند باید به دقت به نیازهای شهروندان گوش دهند و آنها را در توسعه شهرهای هوشمند در نظر بگیرند. در نظر گرفتن احساسات عمومی پیامدهای مهمی برای بخش عمومی PPP دارد. به طور مشابه، درسهایی از آرهوس هوشمند (مقاله 4) بر سنت طولانی درگیر کردن سهامداران مختلف در تصمیمگیری تأکید میکند. به عنوان مثال، آرهوس هوشمند هکاتونها و کارگاههای آموزشی مختلفی را برای جمعآوری کمکهای همه طرفهای علاقهمند برگزار کرده است ( Snow et al., 2016 ).
به ویژه برای پروژههای شهر هوشمند، تنش ایجاد شده بین جنبههای فنی و انسانی چنین پروژههایی است ( Caragliu, Del Bo, & Nijkamp, 2011 ). در تجزیه و تحلیل محتوای ما، این تضاد در نگرانی های شهروندان در مورد مسائل حریم خصوصی و مدیریت و ذخیره داده ها در پروژه های PPP شهر هوشمند برجسته شده است (مقالات 9 و 10 را ببینید). یک تکنیک مهم برای کاهش این تنش استفاده از گفتگو بین دولت های محلی و شهروندان بوده است. از طریق گفتگو، اعتماد بین دولت و شهروندان تمایل شهروندان را برای به اشتراک گذاشتن داده های شخصی برای توسعه خدمات تعیین می کند ( واحد اطلاعات اکونومیست، 2016 ).
اعتمادسازی در شهرهای هوشمند ( Keymolen & Voorwinden، 2020 ؛ Kundu، 2019 ) و همچنین در شکلگیری PPP ( فراریس و همکاران، 2018 ؛ ساندولی و همکاران، 2017 ) ضروری است . کوندو (2019، ص 62) خاطرنشان می کند که “اعتماد به یک شهر هوشمند برای شفافیت، مشارکت مردم آن در حکومت، ابتکارات کارآفرینی، تجارت، تجارت و در نتیجه رشد اقتصاد آن ضروری است.” ایجاد اعتماد شهروندان به فناوری می تواند توسعه شهر هوشمند را تسریع کند ( گلداسمیت و لگر، 2019 ). برای شرکتها، مقالات 6 و 7 به اهمیت مرحله اولیه اعتمادسازی در شکلگیری PPP موفق در پروژههای شهر هوشمند اشاره میکنند. ما استدلال می کنیم که اعتمادسازی یک عامل کلیدی برای کاهش تنش ناشی از پیچیدگی سهامداران در PPP است ( شکل 2 را ببینید ). علاوه بر این، نقش محلی بودن باید در نظر گرفته شود تا این امر با موفقیت انجام شود.
در این مقاله، ما یک ترکیب شواهد تجربی عمیق را برای افزایش درک خود از PPP در شهرهای هوشمند انجام دادیم، که به چهار موضوع مقطعی تقطیر شد که شامل ادبیات تکه تکه و متنوع در مورد این موضوع است. تلاش ما یافتن یک راهحل جهانی در توافق با کیچین (2015) نبود ، بلکه به منظور ترکیب و ارزیابی انتقادی PPP و شهرهای هوشمند در سراسر بدنه ادبیات موجود بود. مضامینی که از تجزیه و تحلیل محتوای عمیق ظاهر شد، محلی بودن، پیچیدگی ذینفعان، تنش و اعتمادسازی بود. این موضوعات در فرآیند توسعه شهر هوشمند به هم مرتبط هستند.
برای تحقیقات آینده، ما چندین مسیر ارزشمند را برای پیگیری شناسایی می کنیم.
ابتدا، ما یک نیاز برای اصلاح بیشتر PPP و یک دیدگاه کلی تر از نحوه ارزیابی PPP در پروژه های شهر هوشمند را پیشنهاد می کنیم. این نیاز از نظر پیچیدگی ذینفعان، تنش و به ویژه اعتمادسازی آشکار شد. برای اینکه استدلال خود را با یک مثال خاص که ممکن است نیاز به اعتماد عمومی را روشن کند، مورد Sidewalk Labs در تورنتو را برجسته کردیم که توجه قابل توجهی به داده کاوی و مسائل مربوط به حریم خصوصی داشت در حالی که پیامدهای حاکمیتی پروژه تا حد زیادی نادیده گرفته شد (Flynn & والورده، 2019 ). بنابراین ما استدلال می کنیم که تحقیقات آینده باید PPP را در شهرهای هوشمند با استفاده از منابع یا دیدگاه های متنوع برای ارزیابی پروژه بررسی کند. یکی از این نمونه ها، کار والورده (2022) با تمرکز بر زیرساخت ها و قراردادهای قانونی شکل گرفته یا مفقود در چنین پروژه هایی است. کار میان رشتهای که این روابط را از دیدگاههای مختلف جدا میکند، ممکن است بهویژه مفید باشد. علاوه بر این، یک مسیر ارزشمند برای تحقیقات آینده این است که ببینیم آیا یک چارچوب قانونی و قانون اساسی در طرحهای PPP بر تنش و اعتمادسازی در پروژهها تأثیر میگذارد یا خیر. علاوه بر این، همانطور که توسط Hodge و Greve (2017) پیشنهاد شده است، درک بیشتر از معنای PPP موفق (و برای چه کسی) که با تحلیل ما مطابقت دارد، در تحلیل آینده ارزشمند خواهد بود.
دوم، ادبیات PPP در شهرهای هوشمند بزرگ از مطالعات موردی با تمرکز بر پروژههای خاص در یک یا چند شهر ناشی میشود. بنابراین، یکی دیگر از راه های جالب برای تحقیق، کاوش در پتانسیل برای مقایسه گرایی شهری اصلاح شده است ( مونترو و بایوچی، 2022 ). علاوه بر این، مونترو و بایوچی (2022) به نفع تمرکز بر فرآیندهای شهری به جای شهرها استدلال می کنند. با توجه به یافتههای ما و مدل در حال ظهور پیشنهادی ما، چنین تمرکزی به محققان اجازه میدهد تا فرآیندهای تشکیل و اجرای PPP در پروژههای شهر هوشمند را درک کنند. علاوه بر این، تحقیقات ما از درخواست Montero و Baiocchi (2022) برای تمرکز بر موارد تکراری به جای کنترل تفاوتها حمایت میکند ، زیرا هدف ما ترکیب یافتههای پروژههای شهر هوشمند موجود است.
سوم، تحقیقات بیشتری برای بررسی فعالیتهای مختلف اعتمادسازی به عنوان اقدامات کاهش تنش و ایجاد همکاری مورد نیاز است. تجزیه و تحلیل محتوای ما نیاز به بررسی دقیق زمینه ای که یک شهر هوشمند در آن تعبیه شده است را برجسته کرده است (با توجه به نکاتی در مورد محلی بودن که در این مقاله مطرح شد). توسعه شهر هوشمند اغلب با فناوری استاندارد آغاز می شود. بنابراین، یکی دیگر از جهتهای پژوهشی امیدوارکننده، چگونگی پاسخگویی شرکتهای چندملیتی به نیازهای محلی و همکاری با شرکتهای محلی را بررسی میکند. این تجزیه و تحلیل امکان ارزیابی انتقادی و مقایسه فرآیندهای مختلف را فراهم می کند و مسیرهای جالبی را برای تحقیقات آینده ارائه می دهد.