48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
این مقاله همگرایی و تکامل رسانههای بریتانیا را در یکی از کشورهای رسانهای کلیدی آن ایالت، ولز و خوشههای رسانهای آن که مخاطبان زبانشناختی مشخصی در پایتخت، کاردیف در جنوب و در خوشه روستایی آن در ولز شدیداً دارند، ردیابی میکند. منطقه Gwynedd در شمال. مقاله با بحث در مورد ساختار صنعت رسانه آغاز می شود. این از بریتانیا به سطح زیر ملی به سطح شهر و خوشه منتقل می شود. این گزارش از نظرسنجی انجام شده در مورد روندهای همگرایی خوشه رسانه ای تکاملی گزارش می دهد. سپس تکامل خوشهای را در ارتباط با سیستم نوآوری منطقهای گستردهتر در ولز در نظر میگیرد. در نهایت، مقاله توصیههای مرتبط با سیاست را از تجزیه و تحلیل فوق استخراج میکند.
► نمایه مفصل از زمینه رسانه بریتانیا. ◄ مطالعه تفصیلی خوشه های رسانه ای منطقه ای. ◄ مطالعه عمیق خوشه رسانه شهری. ◄ تجزیه و تحلیل نوآوری متقابل خوشه ای.
صنعت تلویزیون و پخش بر اساس پخشکنندههای بزرگی است که برنامههای تلویزیونی را به مناطق خود ارائه میکنند. این پخش کننده ها مناطقی در بریتانیا را پوشش می دهند، مانند بی بی سی که 18 منطقه را پوشش می دهد و دارای حقوق پخش بین المللی است. در حالی که سایر پخش کننده ها در سطح ملی هستند و ممکن است یک منطقه را پوشش دهند، مانند S4C به زبان ولزی. و با این حال، پخشکنندههای دیگر از طریق تماشای ماهوارهای با بیننده براساس عضویت بینالمللی هستند، مانند Sky (Skillset، 2009؛ Ofcom 2007). ساختار صنعت تلویزیون میتواند تا حد زیادی بر اساس ارائهدهندهای متفاوت باشد: زمینی، ماهوارهای، کابلی و غیره. برای اهداف این مقاله، ارائهدهندگان زمینی مورد بررسی قرار میگیرند و در این بخش زنجیره ارزش و بخشهای مرتبط با آنها تمرکز اصلی خواهد بود.
این مقاله همگرایی و تکامل رسانههای بریتانیا را در یکی از کشورهای رسانهای کلیدی آن ایالت، ولز و خوشههای رسانهای آن که مخاطبان زبانشناختی مشخصی در پایتخت، کاردیف در جنوب و در خوشه روستایی آن در ولز شدیداً دارند، ردیابی میکند. منطقه Gwynedd در شمال. مقاله با بحث در مورد ساختار صنعت رسانه آغاز می شود. این از بریتانیا به سطح زیر ملی به سطح شهر و خوشه منتقل می شود. این گزارش از نظرسنجی انجام شده در مورد روندهای همگرایی خوشه رسانه ای تکاملی گزارش می دهد. سپس تکامل خوشهای را در ارتباط با سیستم نوآوری منطقهای گستردهتر در ولز در نظر میگیرد. در نهایت، مقاله توصیههای مرتبط با سیاست را از تجزیه و تحلیل فوق استخراج میکند.
پخش کنندگان اصلی زمینی در بریتانیا عبارتند از: BBC، ITV، Channel 4، S4C و Five. همه این پخش کننده ها، به استثنای بی بی سی، بودجه برنامه های خود را از طریق تبلیغات تامین می کنند. از طریق محدودیت های اعمال شده توسط دولت، سه کانال تلویزیونی تجاری ملی: ITV، Channel 4 و Five می توانند به طور متوسط تنها 7 دقیقه تبلیغات در ساعت نشان دهند (8 دقیقه در دوره اوج). سایر پخشکنندهها نباید به طور میانگین بیش از 9 دقیقه (12 در اوج) زمان داشته باشند. این به این معنی است که بسیاری از برنامه های تلویزیونی وارداتی از ایالات متحده دارند
طبق تحقیقات سالانه کسب و کار سال 2009 توسط دفتر آمار ملی (ONS) صنعت تلویزیون بریتانیا تقریبا 80000 شغل را از طریق پخش تلویزیونی، کابلی و ماهواره ای و بخش تولید مستقل فراهم می کند (Office of National Statistics (ONS)، 2009). این سهم اشتغال کمی بیش از یک دهم کل نیروی کار در بخش رسانه خلاق در بریتانیا است و از حدود 56000 شغل در سال 2006 افزایش یافته است (House of Lords, 2009, Skillset, 2009). که در
برای درک فرآیندهای نوآوری بخش تلویزیون، دو متغیر باید در نظر گرفته شود: (1) اینکه چگونه تغییر در قانون بر حقوق مالکیت معنوی (IPR) تأثیر گذاشته است و (2) چگونه نوآوری فناوری بر کل صنعت تأثیر می گذارد.
قوانین ارتباطات بریتانیا در طول دو دهه گذشته به طور قابل توجهی تغییر کرده است. این تغییر قدرت بیشتری به شرکت های تلویزیونی مستقل داده است. قبل از قانون پخش در سال 1990، زنجیره تامین محتوای تلویزیون به شدت متفاوت بود زیرا همه
ولز اقتصاد خلاقی دارد که عمدتاً از طریق صنعت تولید تلویزیون/فیلم/رسانههای جدید پشتیبانی میشود. به نقشه 1 مراجعه کنید. در سال 2002، گزارش شد که ولز 4 درصد از کل بریتانیا را در صنعت سمعی و بصری به کار گرفته است که معادل 600 کسب و کار و 350 میلیون پوند است (شورای کاردیف، 2006). از بین این شرکت ها، اکثریت مربوط به تلویزیون و فیلم یا با تمرکز در یکی از آن بخش های خاص بر اساس زنجیره تامین مشابه هستند. این تنها بخش کوچکی از شرکت های مرتبط با رادیو را باقی می گذارد. با توجه به این، و
مصاحبه های نیمه ساختاریافته از اکتبر 2009 تا ژانویه 2010 تکمیل شد. در ابتدا، سیاستگذاران برای مصاحبه هدف قرار گرفتند. با این حال، به دلیل تعداد کم پاسخ دهندگان از مرحله اول نظرسنجی، مصاحبه های اضافی بعداً در چندین سطح از خوشه انجام شد. مصاحبه شوندگان بر اساس نقش فعال سازمانشان در صنایع خلاق در ولز، به ویژه تمرکز بر تولید رسانه در کاردیف، انتخاب شدند. مصاحبه شوندگان عبارت بودند از:
هاو والترز، کالون
بخشهایی که این خوشه را تشکیل میدهند، بخشهای غالب در صنایع خلاق بزرگتر در منطقه هستند. بر این اساس، این خوشه از طریق سیاستهای دولتی/موسسات تحت حمایت دولت، دانشگاهها، تامینکنندگان/مشتریان و سایر خوشههای حاضر در منطقه از سطح بالایی از حمایت در سطح منطقه برخوردار است که همگی به موقعیت آن در RIS کمک میکنند. شکل 4 را ببینید. برای نشان دادن بیشتر موقعیت خوشه در RIS، این مکانیسم های پشتیبانی منطقه ای
فرآیند نوآورانه خوشه تولید رسانه هم در توسعه محتوا و هم در توسعه فناوری نهفته است. همانطور که گفته شد، دلیل این اتحاد به جای خوشه تولید تلویزیون، حول محور IPR می چرخد. تفاوت بین بخش های فردی (تلویزیون و دیجیتال) که به همین دلیل با یکدیگر همکاری می کنند، هم مربوط به سن و هم مربوط به بخش است.
هرچه جوانتر باشید، احتمال بیشتری وجود دارد که در مورد این نوع چیزها سر و صدا نکنید و به هر حال همکاری نکنید، زیرا تمایل دارید که ببینید هر IP
خوشه تولید رسانه، نوآوری منطقه ای را افزایش داده و کاردیف را به یک مرکز ملی و بین المللی برای صنایع خلاق تبدیل کرده است. خوشه از طریق بالا بردن مشخصات منطقه به موفقیت بخش های دیگر در صنایع خلاق و همچنین بخش هایی در صنایع غیر خلاق کمک کرده است. این بدان معنا نیست که یک بخش از دیگری تغذیه می کند. در عوض، رابطه بین بخشها تا حد زیادی افقی است و فعالیتهای نوآورانه آن را بالا میبرد
با استفاده از یافتههای ارائهشده از این مطالعه، توصیههای خطمشی نه تنها برای خوشه تولید رسانه کاردیف بلکه برای بخش صنایع خلاق گستردهتر و حتی گستردهتر، کارآفرینان و کسبوکارهای جدید پیامدهایی دارد. این توصیه ها بر اساس ترکیبی از انتقادات مقامات دولتی و همچنین مشکلاتی است که شرکت ها در تمام سطوح توسعه با آن مواجه می شوند:
فرصت های مالی بیشتری را برای کسب و کارها در تمام سطوح توسعه به ویژه فراهم کنید