48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
موسیقی زنده می تواند به اهداف پایداری دستور کار جدید شهری کمک کند.
دستور کار شهری جدید چشم انداز سازمان ملل در مورد شهرهای پایدار را ارائه می دهد.
پایداری شامل ابعاد محیطی، اجتماعی، اقتصادی و فضایی است.
موسیقی زنده نتایج مثبت و منفی برای شهرها و جوامع دارد.
این مطالعه مفهومی رابطه بین موسیقی زنده عامه پسند و اهداف پایداری دستور کار شهری جدید را که چشم انداز سازمان ملل در مورد آینده ای پایدار در زمینه شهرنشینی رو به رشد است، بررسی می کند. در ارتباط با اهداف توسعه پایدار ، دستور کار منعکس کننده یک رویکرد گسترده به پایداری است. به مسائل زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و فضایی می پردازد. ما فرصتها و پیچیدگیهای اجرای این چهار شکل از پایداری را در بومشناسیهای موسیقی زنده در نظر میگیریم. بنابراین، این مقاله به بررسی تأثیرات اجرای موسیقی بر روابط اجتماعی در شهرها، اقتصاد شهری و محیط میپردازد. علاوه بر این، ما شرایط فضایی مورد نیاز برای حمایت از این اهداف پایداری را بررسی میکنیم. برای دستیابی به اهداف پیشنهادی، ذینفعان مختلف (مانند سازمانهای موسیقی، برنامهریزان شهری و سیاستگذاران) باید با یکدیگر همکاری کنند تا از جمله موارد دیگر، فراگیری را افزایش دهند، اثرات منفی موسیقی زنده بر محیطزیست را کاهش دهند، و به مسائل اصیلسازی رسیدگی کنند. .
این مقاله رابطه بین موسیقی زنده عامه پسند و اهداف پایداری برنامه شهری جدید (NUA از اینجا) را بررسی می کند. NUA چشم انداز سازمان ملل را در مورد بهبود شهرها در زمینه شهرنشینی رو به رشد با پرداختن به موضوعات پایداری اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و فضایی ارائه می کند ( کاپروتی و همکاران، 2017 ). در ارتباط با اهداف توسعه پایدار (SDG)، NUA به دنبال ایجاد شهرها و سکونتگاه های انسانی فراگیر، ایمن، انعطاف پذیر و پایدار است ( UN-Habitat، 2020 ؛ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، 2016 ). این دستور کار در سال 2016 در کنفرانس Habitat III سازمان ملل متحد به تصویب رسید و چارچوبی تأثیرگذار برای مدیریت رشد شهری در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه فراهم می کند. همانطور که والنسیا و همکاران. (2019، ص 19) مشاهده کنید:
SDGs و NUA برنامههای جاهطلبانه، جامع و مسلماً از نظر اجتماعی مترقی هستند. آنها این پتانسیل را دارند که با استفاده از ابزارهایی که وضعیت موجود را زیر سوال میبرند و بازیگران و منابع را بسیج میکنند، به انتقال به سمت شهرهای پایدارتر، فراگیر و تابآور کمک کنند.»
روند رو به رشد شهرنشینی که در NUA به آن پرداخته می شود، مطالعاتی را در مورد ارتباط بین فرهنگ، برنامه ریزی شهری و پایداری می طلبد. با این حال، فرهنگ اغلب در بحث های سیاستی در مورد شهرهای پایدار نادیده گرفته می شود ( لاوانگا و دروسنر، 2020 ).
در این مطالعه مفهومی، ما استدلال میکنیم که موسیقی زنده میتواند از NUA پشتیبانی کند، زیرا این شکل فرهنگی بخشی حیاتی از زندگی اجتماعی و فرهنگی شهرها است. علاوه بر این، جوامع مختلف و فعالیت های اقتصادی را حفظ می کند. ما مسائل پایداری را برای بومشناسیهای موسیقی زنده شهری، که بهعنوان شبکههای مکانها، جشنوارهها و دیگر بازیگران اجتماعی که در سازماندهی اجراهای زنده در شهرهای خاص دخیل هستند، درک میکنیم، حیاتی میدانیم (Behr et al., 2016; Van der ) . هوون و همکاران، 2022). اکولوژی های موسیقی زنده و برنامه ریزی شهری به شدت با هم مرتبط هستند. از یک سو برنامه ریزی شهری با ایجاد یک شبکه حمل و نقل عمومی قوی ، فضاهای عمومی برای اجرا و کاهش اثرات منفی اصیل سازی (به عنوان مثال افزایش اجاره بها و شکایات صدا) در مکان ها، شرایط مناسب را برای رویدادهای موسیقی زنده موفق فراهم می کند. ( گیبسون و هومن، 2004 ؛ ون در هوون و هیترز، 2020 ؛ وایتینگ و کارتر، 2016 ). از سوی دیگر، موسیقی زنده می تواند با عمل به عنوان یک کاتالیزور تغییر شهری ( Kronenburg, 2020 )، از طریق مکان سازی ( Gibson & Homan, 2004 ؛ Wynn & Yetis-Bayraktar, 2016 ) از برنامه ریزی شهری حمایت کند و رفاه آنها را افزایش دهد. ساکنان ( ون در هوون و هیترز، 2019 ). با این حال، در شهرهای متراکم فزاینده با تعداد فزاینده رویدادها، باید تعادل پایداری بین منافع متضاد، در میان دیگران، بخش موسیقی زنده و شهروندان با انتظارات متفاوت در مورد زندگی شهری پیدا شود. در حالی که برخی از مردم به دلیل زندگی شبانه پر جنب و جوش خود جذب شهرها می شوند، برخی دیگر ممکن است در مورد «رویداد مکان» ( جاکوب، 2013 ) و مزاحمت های بعدی ( Hitters & Mulder، 2020 ) انتقاد کنند.
در حالی که مطالعات مختلف به ارتباط بین موسیقی و پایداری نگاه کرده اند (به عنوان مثال برنان و همکاران، 2019 ؛ فلمینگ و همکاران، 2019 ؛ کینونن و همکاران، 2020 )، آنها تا حد زیادی بر پایداری محیطی و اجتماعی متمرکز شده اند. علاوه بر این، چنین مطالعاتی به شیوه ای جامع بررسی نکرده اند که چگونه این دو با سایر اشکال پایداری که در NUA مورد توجه قرار گرفته اند (یعنی پایداری اقتصادی و فضایی) ارتباط دارند. بهویژه جشنوارهها بهعنوان رویدادهایی با ردپای زیستمحیطی بزرگ مورد توجه قرار گرفتهاند (مانند برنان و همکاران، 2019 ؛ بروکس و همکاران، 2009 ). با این وجود، تحقیقات همچنین نشان میدهد که جشنوارهها میتوانند نقشی حیاتی در افزایش آگاهی از شیوههای پایدار از طریق کمپینها در رویدادها ایفا کنند ( Alonso-Vazquez & Ballico، 2021 ؛ Laing & Frost، 2010 ). این مطالعات موجود برای مفهومسازی ارتباط بین اجرای موسیقی و پایداری بسیار مهم بوده است، اما توجه کمتری به مکانهای شهری و جشنوارههای درون شهری داشتهاند. ما این شکاف را با تمرکز بر شهرها و مفهوم سازی شیوه های موسیقی زنده پایدار در رابطه با NUA برطرف می کنیم. از آنجایی که معنای مفهوم پایداری به طور فزاینده ای گسترش می یابد، ارائه تعاریف روشنی که تنش های موجود بین مصرف فرهنگی، سیاست های شهر خلاق و اقتصاد فرهنگی از یک سو و رفتار پایدار و توسعه پایدار شهری از سوی دیگر را تشخیص دهد حیاتی است. ( کاگان و همکاران، 2018 ؛ اوکلی و وارد، 2018 ؛ راتیو، 2013 ). به عبارت دیگر، باید اذعان کرد که موسیقی زنده می تواند اثرات مثبت و منفی بر جوامع و محیط داشته باشد. بنابراین، ما در مورد چالشهایی که باید هنگام اجرای NUA در بومشناسیهای موسیقی زنده محلی مورد توجه قرار گیرد، بحث میکنیم.
مقاله به دو بخش اصلی تقسیم می شود. در بخش اول، مروری بر ادبیات مربوط به ارتباط بین موسیقی زنده و تحولات اجتماعی، اقتصادی، محیطی و فضایی در شهرها ارائه میکنیم. در بخش دوم، ما تجزیه و تحلیل میکنیم که چگونه موسیقی زنده میتواند از چهار بعد پایداری که در کتاب راهنمای سازمان ملل برای NUA ( UN-Habitat، 2020 ) مورد بحث قرار گرفته است حمایت کند: اجتماعی (به عنوان مثال توانمندسازی گروههای به حاشیه رانده)، اقتصادی (مانند ایجاد شغل و معیشت)، محیطی (مثلاً تنوع زیستی) و فضایی (شرایط فضایی برای پایداری). در انجام این کار، ما این چهار شکل از پایداری را در رابطه با موسیقی زنده تعریف می کنیم و به فرصت ها و پیچیدگی های اجرای آنها می پردازیم.
هم سیاستگذاران و هم دانشگاهیان به مفاهیم «اکولوژی» و «اکوسیستم» به عنوان قیاسهایی روی آوردهاند که میتوانند درک ما را از نحوه شکلگیری فعالیتهای فرهنگی مکانمحور افزایش دهند. بیکر (2019) کاربرد رویکرد بومشناختی در تحقیقات موسیقی را به مفهوم «اکولوژی شهری» که در مدرسه جامعهشناسی شیکاگو توسعه یافته است پیوند میدهد ( لیو و امیربایر، 2016 ). مفهوم اخیر نشان میدهد که توسعه شهری و توزیع جوامع خلاق را میتوان به روشهای مشابهی که در علم بومشناسی طبیعی یافت میشود، «بر اساس یک رابطه همزیستی بین وابستگی متقابل و سرزمینگرایی» درک کرد (بیکر، 2019، ص 37 ) .
بومشناسیهای موسیقی زنده را میتوان بهعنوان یک بومشناسی شهری خاص، با ویژگیهای خاص خود دید ( ون در هوون و همکاران، 2022 ). اول، موسیقی زنده یک عمل فرهنگی زنده است که بر یک تجربه زیباشناختی متمرکز است. این یک رویداد موقتی است که برای شرکت کنندگان بسیار معنادار است و می تواند بخشی از هویت افراد باشد. دوم، بومشناسیهای موسیقی زنده متشکل از شبکهای از بازیگران و سازمانهایی هستند که شیوههای موسیقی زنده را شکل میدهند. اینها می توانند بازیگرانی از داخل صنعت موسیقی (به عنوان مثال آژانس های رزرو، مکان ها) و خارج از صنعت (به عنوان مثال سیاست گذاران، تنظیم کننده ها) باشند ( Behr et al., 2016 ). سوم، موسیقی زنده متکی به منابع مادی است، مانند استیج، محیط ساخته شده و تمام امکانات مورد نیاز برای تور. چهارم، موسیقی زنده یک نهاد اجتماعی است که حول هنجارهای نهادینه شده و قوانین ضمنی (مانند آیینهای کنسرت و قراردادهای مرتبط با ژانرها) ساختار یافته است ( هولت، 2020 ). با این حال، موسیقی زنده به عنوان یک نهاد اجتماعی می تواند در طول سال ها از طریق نوآوری و سیاست های جدید تغییر کند. بنابراین، اکنون به بحث هایی در مورد رابطه بین موسیقی زنده و شهرها می پردازیم، که چگونگی تکامل اکولوژی های موسیقی زنده را شکل می دهد. در انجام این کار، ما بر مقوله هایی تمرکز می کنیم که برای NUA نیز مرکزی هستند. ما در مورد نقش اجتماعی، اقتصادی، محیطی و فضایی موسیقی زنده در شهرها به عنوان چهار حوزه اصلی رقابت بحث خواهیم کرد.
مجموعه ای غنی از ادبیات در نظر گرفته اند که موسیقی زنده چگونه روابط اجتماعی را در شهرها حفظ می کند. تراکم شهرها شرایط خوبی را برای شکوفایی خلاقیت فراهم میکند، زیرا افراد با سلیقههای مشابه میتوانند به صورت خوشهبندی شوند تا صحنههایی را شکل دهند ( کوهن، 2012 ؛ فلوریدا و همکاران، 2010 ). گرازیان (2013، ص 132) با تمرکز بر ژانرهای خاص در شهرهای فراصنعتی استدلال می کند: «تنوع نژادی، قومیتی و سبک زندگی جمعیت های شهری نیز تنوع در میان ریز صحنه ها را تضمین می کند، در حالی که تراکم انسانی ساکنان ناهمگن به شدت در ترکیب محلی جدا شده است. محلههای درآمدی، شدت چنین جهانهای اجتماعی کوچکی را تقویت میکند.» علاوه بر این، او خاطرنشان می کند که صحنه های زندگی شبانه شهری مجردها و سایر افرادی را که به دنبال صمیمیت هستند جذب می کند. سایر محققان بر سهم موسیقی زنده در تغییرات اجتماعی تمرکز کردهاند، زیرا به مهاجران، جوامع محروم و گروههای معترض اجازه میدهد خود را ابراز کنند و احساس تعلق و هویت ایجاد کنند (کانل و گیبسون، 2002؛ سانچز- فواروس ، 2013 ). با این وجود، فعالیتهای موسیقی زنده نیز مملو از تنشهای اجتماعی است، مانند فقدان فراگیری و آزار و اذیت زنان ( گرازیان، 2009 ؛ هیل و همکاران، 2020 ؛ هولت، 2020 ). مسلماً، رویدادهای موسیقی بهجای پل زدن شکافهای اجتماعی، بهویژه به تقویت سرمایه اجتماعی پیوند میان افراد با پیشینههای مشابه تمایل دارند ( ویلکس، 2011 ). نابرابریهای اجتماعی در شهرها به طور کلی میتواند در ارائه موسیقی زنده منعکس شود، زمانی که مناطق خاصی فاقد مکان هستند، مؤسسات نمیتوانند تنوع شهرهای معاصر را در برنامههای خود منعکس کنند، یا ژانرهای موسیقی جوامع محروم را به حاشیه میبرند (نونز، 2019؛ رابرتز ) . ، 2015 ). این نشان میدهد که در یک موقعیت ایدهآل (ر.ک. بیرد و اسکات، 2018 )، بومشناسیهای موسیقی زنده، تنوع شهرها را با ارائه غذا به جوامع، نسلها و سبکهای زندگی مختلف منعکس میکنند.
در ادامه، به بحث هایی در مورد اقتصاد شهری موسیقی زنده می پردازیم . مزایای اقتصادی موسیقی زنده همیشه توجیهی حیاتی و در عین حال مورد مناقشه برای سرمایه گذاری در بوم شناسی های موسیقی زنده بوده است، چه از منابع عمومی و چه از منابع خصوصی. بسیاری از مکانها برای برندسازی شهر خود را به عنوان «شهرهای موسیقی» معرفی میکنند ( بیکر، 2019 ؛ بنت، 2020 ). با هدایت سیاستهای اقتصادی نئولیبرال، شهرهای سراسر جهان با یارانه دادن به مکانها، عرصهها، جشنوارهها، محوطههای موسیقی و سالنهای کنسرت جدید، در زیرساختهای موسیقی زنده سرمایهگذاری کردهاند (Baird & Scott, 2018; Homan , 2014 ) . بیشتر اینها ترکیبی از سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی هستند، با تغییرات زیادی در سراسر جهان. با این حال، همه آنها از بودجه عمومی استفاده می کنند یا حداقل برای تحقق این زیرساخت نیاز به حمایت عمومی دارند. بازده پیشبینیشده سرمایهگذاری برای زیرساختهای موسیقی محبوب شهری به طور گسترده در بحثهای عمومی مورد استفاده قرار گرفته است، در حالی که در عین حال به شدت توسط مخالفان چنین پروژههایی مورد انتقاد قرار گرفته است ( بنت، 2020 ). به خصوص رویدادها و جشنواره های موسیقی زنده در مقیاس بزرگ کسب و کارهای سودآوری هستند. نه تنها برای هنرمندان، رزروکنندگان، مروجین، مدیران و سایر واسطههایی که مستقیماً درگیر آن هستند، بلکه احتمالاً برای محیطهای شهری که معمولاً کنسرتها در آن برگزار میشود نیز میباشد. انتظار میرود که هزینههای بازدیدکنندگان بیشتر تأثیر اقتصادی موسیقی زنده را به خود اختصاص دهد. اما ممکن است اثرات اقتصادی بیشتری نیز بر تصمیمات مکان یابی شرکت ها و ارزش زمین شهری داشته باشد ( Seman, 2021 ). بیرد و اسکات (2018) به مزایای شهرت چنین سرمایه گذاری هایی اشاره می کنند و استدلال می کنند که شهرها به سختی می توانند از توسعه موسیقی زنده خودداری کنند. با این وجود، سیاستهای فرهنگی یا «شهر خلاق» اغلب با اهداف پایداری شهری ( راتیو، 2013 ) یا توسعه پایدار شهری با محوریت بلندمدت ( کاگان و همکاران، 2018 ) در تضاد هستند. کانینگهام و پاتس، در حالی که برای درک گستردهتر سهم صنایع خلاق در اقتصاد استدلال میکنند، همچنین تأکید میکنند که «تمرکز بر مشارکتهای خلاقانه در سطح اقتصاد، تمرکز بخشی را بر نیازها و پویاییهای خاص بهویژه هنر یا بخشهای فرهنگی از بین میبرد. صنایع خلاق» ( 2015 ، ص 388). دومی با بحثهایی در مورد ماهیت بسیار ناهنجار اقتصاد موسیقی مرتبط است، که در آن درآمد سوپراستارها هنگفت است، در حالی که اکثر موسیقیدانان از شرایط کاری بسیار ناپایدار و از نظر اقتصادی ناپایدار رنج میبرند (Hesmondhalgh et al., 2021 ) . اقتصاد موسیقی مملو از نابرابری سیستماتیک است . همانطور که اوکلی و وارد در مورد رویکردهای فرهنگ در دهه های گذشته استدلال می کنند (2018، ص 4):
« اقتصاد خلاق شاهد بوده است که سیاست فرهنگی توسط چشمانداز محدود رشد اقتصادی، تأثیرات آن بر بافت شهری که توسط توسعهدهندگان املاک تسخیر شده است، و وعدههای آن برای فعالیت معنادار که توسط استثمار و نابرابریهای بازارهای کار فرهنگی به چالش کشیده شده است، بلعیده شده است».
سومین حوزه اعتراضی که ما در نظر می گیریم، پایداری محیطی است. بومشناسیهای موسیقی زنده به منابع مادی محدود متکی هستند و بنابراین تأثیر منفی بر محیطزیست دارند. این پیامدهای زیست محیطی به ویژه در رابطه با جشنواره ها مورد توجه قرار گرفته است ( برنان و همکاران، 2019 ؛ کامینگز، 2014 ؛ لینگ و فراست، 2010 ؛ مور، 2021 ؛ وبستر و مک کی، 2016 ). اثرات مضر شامل، از جمله، سطوح بالای زباله در جشنوارهها، انتشار کربن نوازندگان و مخاطبان در سفر، و تأثیر کنسرتهای فضای باز بر گیاهان و جانوران است. با این وجود، رویدادهای جشنواره و اجراهای موسیقی نیز به عنوان کمک به اقدامات پایدار از طریق کمپینهای آگاهی و نوآوریهای پایدار که در مکانهای جشنواره آزمایش میشوند، درک شدهاند ( کامینگ، 2014 ؛ فلمینگ و همکاران، 2019 ). به گفته کاگان و کرچبرگ (2016، ص 1496) :
شیوههای موسیقی جمعی ارزشهای خاصی را پرورش میدهند که به خودی خود لزوماً یا به طور خودکار جوامع را به سمت پایداری هدایت نمیکنند، اما زمانی که در جهانبینیها و نظامهای ارزشی مبتنی بر پایداری ادغام میشوند، میتوانند مفید باشند: همکاری، گوش دادن و هماهنگی با یکدیگر، و تقسیم مسئولیتها در قبال یکدیگر. خواسته های مشترک.»
از این نظر موسیقی می تواند مردم را برای زندگی پایدار تر الهام بخشد. بومشناسیهای موسیقی زنده بهعنوان نهادهای اجتماعی ارتباط قوی با جنبشهای ضدفرهنگی (مانند پانک)، اعتراض اجتماعی و جشنوارهها دارند. برنان و همکاران با تأمل در مورد شیوه های زندگی جایگزین بالقوه توسعه یافته در جشنواره ها . (2019) مشاهده میکنند که «آرمانشهری زیستمحیطی» مرتبط با جشنوارهها با تأثیر منفی واقعی زیستمحیطی آنها در تضاد است . آنها با برجسته کردن تناقضات در لفاظی «بازاریابی گرین واش»، دریافتند که «محل برگزاری جشنواره به وضوح دشواری زندگی پایدار را به نمایش می گذارد – چالشی که زمانی که مناظر روستایی به طور موقت به جوامع جشنواره تبدیل می شوند، آشکارتر می شود» (ص 253). علاوه بر این، آنها تفاوت های مربوطه را بین جشنواره های سبز در مکان های دوردست و جشنواره های شهری مشاهده می کنند. مخاطبان دومی به احتمال زیاد از حمل و نقل عمومی استفاده می کنند زیرا این مکان های درون شهری در دسترس تر هستند، بنابراین انتشار کربن در سفر کاهش می یابد ( لینگ و فراست، 2010 ). با این حال، جشنواره های شهری معمولاً کنترل کمتری بر روی شیوه های پایدار دارند، زیرا آنها به مکان های موجود برای فعالیت های خود متکی هستند.
در نهایت، ما بحث هایی را در مورد ارتباط بین موسیقی زنده و فضا در نظر می گیریم. جاسازی فضایی موسیقی زنده پیچیده است، زیرا هم بر محیط شهری تأثیر می گذارد و هم تحت تأثیر آن قرار می گیرد ( ون در هوون و هیترز، 2020 ). محققان متوجه شده اند که موسیقی زنده چگونه تجربه فضاهای شهری را شکل می دهد. کنسرت ها می توانند به عنوان کاتالیزور تغییرات شهری با نشان دادن کارکردهای جدید احتمالی مناطق عمل کنند ( Kronenburg, 2020 ). چنین بازسازی مبتنی بر فرهنگ، برای مثال، زمانی اتفاق میافتد که فضاهای صنعتی متروکه از طریق فعالیتهای مکانسازی به مناطقی برای اوقات فراغت و زندگی تبدیل میشوند. Gravagnuolo و همکاران. (2021) استدلال می کنند که چنین استفاده مجدد تطبیقی از میراث فرهنگی می تواند به یک شهر پایدار و دایره ای بیافزاید. مکانها و جشنوارههای موسیقی شاخص همچنین میتوانند برای تخیل شهری، برای بهبود تصویر یک شهر یا منطقه مورد استفاده قرار گیرند ( Baird & Scott، 2018 ). در این میان موسیقی زنده نیز متاثر از محیط آن است. این می تواند مثبت باشد زیرا ویژگی های یک مکان ممکن است به فضای کلی یک کنسرت اضافه کند ( Bottà, 2012 ؛ Holt, 2020 ؛ Kronenburg, 2020 ). با این وجود، بسیاری از نویسندگان به پیچیدگی های رابطه بین موسیقی زنده و فضای شهری اشاره کرده اند. در نتیجه اعیانیسازی ، ممکن است اجارهها برای سالنهای کوچک، مخاطبان و نوازندگان بسیار زیاد شود ( بهر و همکاران، 2020 ؛ کوهن، 2013 ؛ لوباتو، 2006 ). هولت (2013) کاهش فعالیت فرهنگی در برخی از فضاهای شهری و هنرمندانی را مشاهده میکند که دیگر توانایی پرداخت هزینه زندگی در مکانهای برگزاری را ندارند. او استدلال می کند (ص. 36) که اصیل سازی “یک جدایی فضایی بین مکان های اجرای عمومی و زندگی روزمره ایجاد می کند” زیرا “خلاقیت موسیقی را از اکولوژی های محله جدا می کند”. چالش دیگر برای جاسازی فضایی موسیقی زنده شکایت در مورد مسائلی مانند سر و صدا، رفتار ضد اجتماعی، ازدحام و در دسترس نبودن پارکهای عمومی در طول رویدادهای موسیقی تجاری است ( بالیکو و کارتر، 2018 ؛ بهر و همکاران، 2020 ؛ هیترز و مولدر، 2020). ). در مورد دوم، رویدادهای تجاری محصور شده می تواند با دسترسی به فضاهای عمومی در شهرها تضاد داشته باشد.
این مرور ادبیات مروری بر بحثهای آکادمیک و عمومی معاصر در مورد جایگاه موسیقی زنده در شهرها و تنشهایی که این امر در میان سهامداران مختلف شهری ایجاد میکند، ارائه کرده است. در بخش بعدی، این بحث ها را در چارچوب NUA بیشتر ارزیابی خواهیم کرد.
NUA همراه با کتابچه ای است که در آن UN-Habitat (2020) این چارچوب جهانی را با توضیح ابعاد اصلی باز می کند. جدول 1 نمای کلی از موضوعات مختلف بحث شده در کتاب راهنما و مداخلات مربوطه را که برای بخش موسیقی زنده شناسایی کرده ایم، ارائه می دهد. در این بخش، از ابعاد تعریف شده در کتاب راهنما استفاده خواهیم کرد تا به چگونگی دستیابی به اشکال مختلف پایداری در بومشناسیهای موسیقی زنده بپردازیم. علاوه بر این، ما تنشهای پیرامون موضوعات پایداری را با تجزیه و تحلیل ویژگیهای خاص بومشناسیهای موسیقی زنده شهری که در بخش تئوری مفهومسازی کردیم، در نظر میگیریم. در نهایت، ما در مورد چگونگی مدیریت این چالش ها برای دستیابی به سهم بهتر موسیقی زنده در اهداف NUA بحث می کنیم.
جدول 1 . پرداختن به چهار بعد پایداری در بومشناسیهای موسیقی زنده.
بعد پایداری در NUA | راهنمای NUA | مداخلات سیاستی در بومشناسیهای موسیقی زنده |
---|---|---|
اجتماعی | توانمندسازی گروه های حاشیه نشین؛ برنامه ریزی برای مهاجران، اقلیت های قومی و افراد دارای معلولیت |
|
|
||
|
||
برابری جنسیتی |
|
|
|
||
برنامه ریزی متناسب با سن |
|
|
اقتصادی | ایجاد شغل و معیشت |
|
|
||
|
||
بهره وری و رقابت پذیری |
|
|
محیطی | تنوع زیستی و حفاظت از اکوسیستم؛ تاب آوری و سازگاری با تغییرات آب و هوایی؛ کاهش تغییرات آب و هوا |
|
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
فضایی | پایداری و برابری فضایی؛ پایداری فضایی و تراکم شهری |
|
|
||
|
||
|
||
|
یک بومشناسی موسیقی زنده شهری پایدار اجتماعی فراگیر است و روابط اجتماعی بین مردم و جوامع مختلف در شهرها را تقویت میکند. در این بخش، چگونگی دستیابی به این موضوع را با تمرکز بر این موضوعات که برای رویکرد NUA به پایداری اجتماعی مهم هستند، مورد بحث قرار خواهیم داد: توانمندسازی گروههای به حاشیه رانده شده، برابری جنسیتی، و برنامهریزی متناسب با سن.
NUA توجه ویژه ای به تبعیض هایی دارد که گروه های مختلف از جمله زنان، افراد دارای معلولیت و مهاجران با آن مواجه هستند ( مجمع عمومی سازمان ملل متحد، 2016 ، ماده 20). سازمانهای موسیقی زنده میتوانند نقشی حیاتی در رسیدگی به اشکال نابرابری در رویدادهایی که برگزار میکنند، در سازمان خود و شهر به طور کلی ایفا کنند. به عنوان مثال، مکانها و جشنوارههای موسیقی زنده برای تبدیل شدن به فضایی امن برای زنان، نیاز به سیاستها و رویههایی برای مقابله با آزار جنسی دارند. همانطور که توسط هیل و همکاران، 2020، ص. 377 ):
این وظیفه همه است که در جهت تغییر گسترده تر از فرهنگ استحقاق مردان به بدن زنان، ترنس و غیر باینری تلاش کنند. مکانها و مروجین به طور منحصربهفردی برای ایفای نقش در پیشگیری و پاسخگویی به حوادث خشونت جنسی در فرهنگ موسیقی زنده قرار دارند.»
هیل در ادامه رویکردی دوگانه را پیشنهاد میکند، که نه تنها بر پاسخهای دقیق به حوادث در هنگام وقوع آنها تمرکز میکند، بلکه بر سیاستی برای جلوگیری از وقوع آزار و اذیت از طریق ایجاد تغییر فرهنگ و اعلام غیرقابل قبول بودن چنین رفتاری تمرکز میکند (ص. 377).
علاوه بر این، سازمانهای موسیقی زنده میتوانند از طریق برنامهریزیهای خود با پرداختن به عدم حضور زنان، فراگیرتر شوند. به عنوان مثال، ابتکار Keychange با هدف دستیابی به تعادل جنسیتی برابر بین اجراکنندگان در جشنواره ها ( Keychange، 2018 ). Raine (2019) استدلال می کند که این مشکل پیچیده باید از طریق تمرکز هماهنگ بر حمایت از دیده شدن و پیشرفت شغلی زنان در صنایع موسیقی مورد توجه قرار گیرد .
دستور کار جدید شهری نیز به حمایت از حقوق بشر پناهندگان، آوارگان داخلی و مهاجران متعهد است: «اگرچه جابهجایی جمعیت بزرگ به شهرها و شهرها چالشهای مختلفی را به همراه دارد، اما میتواند اجتماعی، اقتصادی و قابل توجهی را نیز به همراه داشته باشد. کمک های فرهنگی به زندگی شهری» (مجمع عمومی ملل متحد 2016، ماده 28). رویدادهای موسیقی زنده میتوانند به ادغام مهاجران کمک کنند، زیرا موسیقی به جوامع مهاجر کمک میکند تا هویت مشترک و احساس تعلق را از طریق اجرا پیدا کنند ( سانچز-فواروس، 2013 ). به عنوان مثال، جشنواره فلو در هلسینکی به صراحت در وب سایت خود به این موضوع می پردازد که چگونه به دنبال مشارکت در فراگیری هستند :
«جشنواره فلو متعهد به پیشبرد اصول عدالت ، برابری و برابری است. همه همان طور که هستند از جشنواره استقبال می کنند و ما هیچ گونه تبعیضی را تحمل نمی کنیم. ما از کل کارکنان خود و همچنین همکاران و توزیع کنندگان خود انتظار داریم که به همان ارزش ها پایبند باشند. برای مثال، ما با Startup Refugees، یک شبکه داوطلبانه غیرانتفاعی که از پناهندگان با اشتغال و کارآفرینی حمایت میکند، کار میکنیم.» 1
سایر ابتکارات مرتبط که مهاجران را هدف قرار می دهد، رویدادهای آواز خواندن رایگان است که توسط Paradiso (آمستردام) و Ancienne Belgique (بروکسل) برگزار می شود. این رویدادها به شرکت کنندگان در یادگیری زبان محلی از طریق خواندن آهنگ های داخلی کمک می کند و فرصتی برای ملاقات با افراد جدید است.
افراد دارای معلولیت گروه دیگری هستند که در NUA به توجه ویژه در برنامه ریزی شهری نیاز دارند ( UN-Habitat, 2020 ). طبق گزارش بانک جهانی (2021) ، 15 درصد از جمعیت جهان نوعی ناتوانی را تجربه می کنند. یک مسئله کلیدی برای افراد معلول، دسترسی به ساختمان ها و فضاها، از جمله مکان های موسیقی زنده و جشنواره ها است. این موضوع را میتوان از طریق سیاستها و امکانات اختصاصی مانند، برای مثال، شخصی که بر دسترسی نظارت میکند، خطمشی سگ کمکی، اطلاعات واضح در وبسایت، دسترسی بدون قدم و آموزش آگاهی برای کارکنان پرداخته شود (نگرش همه چیز است، 2018؛ پارکینسون و همکاران همکاران، 2015 ؛ وبستر و همکاران، 2018 ). برخی از جشنوارههای هلندی جشنوارههای جداگانهای را برای افراد مبتلا به مشکلات روانی ترتیب میدهند، که یک جشنواره معمولی ممکن است برای آنها استرسزا باشد. این جشنوارههای در مقیاس کوچک درست قبل از رویداد اصلی در محیطی برگزار میشوند که شدت کمتری نسبت به جشنواره واقعی دارد ( NOS، 2016 ). یکی دیگر از بهترین اقدامات، موسسه خیریه Handiclapped مستقر در برلین است که موسیقی زنده بدون مانع را سازماندهی و ترویج می کند. 2
برای فعال کردن مشارکت همه گروه ها در زندگی شهری ، NUA بر اهمیت برنامه ریزی متناسب با سن برای جوانان و افراد مسن تأکید می کند ( مجمع عمومی سازمان ملل متحد، 2016 ، مواد 20 و 26). در این زمینه، یک چالش برای جوانان محدودیت های سنی در مکان ها به دلیل مقررات الکل است. برای پاسخگویی به جوانان، که در واقع مصرف کنندگان موسیقی زنده در آینده هستند، رویدادهای تمام سنی یا رویدادهای بدون الکل می توانند سازماندهی شوند ( Elbourne, 2013, p. 69 ; Terrill et al., 2015, p. 15 ). در مرحله بعد، جنبش شهرها و جوامع دوستدار سن آگاهی را نسبت به نیازهای جمعیت سالمند در مناطق شهری افزایش می دهد ( بافل و فیلیپسون، 2018 ). در واقع، تغییر جمعیتشناسی میتواند رویکردهای جدیدی را برای مصرفکنندگان موسیقی زنده قدیمیتر ضروری کند، زیرا ممکن است نیازهای دسترسی و انتظارات خاصی در مورد برنامهنویسی داشته باشند ( Nuchelmans, 2011 ). علاوه بر این، افراد بازنشسته ممکن است از فرصت هایی برای داوطلب شدن در فعالیت های موسیقی زنده بهره مند شوند.
این بخش راه های متعددی را برای فراگیرتر کردن رویدادهای موسیقی زنده برای گروه های مختلف مورد بحث قرار داده است. این بررسی اجمالی به هیچ وجه جامع نیست، زیرا گروه های دیگر نیز ممکن است با چالش های خاصی روبرو شوند. در همه موارد، مثالها بر اهمیت حمایت از پایداری اجتماعی از طریق سیاستها و مداخلات خاص تأکید میکنند.
پایداری اقتصادی به طور کلی به رشد مداوم تولید اقتصادی مربوط می شود. در چارچوب NUA، پذیرفته شده است که محدودیت هایی برای چنین رشدی وجود دارد. سپس پایداری به رشد و بهره وری اقتصادی پایدار و فراگیر، با تمرکز بر کیفیت و برابری اشتغال و سازمان اشاره دارد ( UN-Habitat, 2020, p. 38). یک بوم شناسی موسیقی زنده شهری از نظر اقتصادی پایدار، عملکرد اقتصادی عادلانه، فراگیر، مسئولانه، دایره ای و عادلانه موسیقی زنده را ترویج می کند.
همانطور که در بررسی ادبیات بحث شد، یکی از ویژگیهای کلیدی اکولوژیهای موسیقی زنده این است که برای فعالیت به منابع طبیعی و انسانی محدود بسیار وابسته هستند. به عنوان یک بخش اقتصادی که با رشد و به حداکثر رساندن سود هدایت میشود، این تمایل به منابع سنگینتر شده و طرفداران موسیقی و جمعیت بیشتری را به عرصهها، استادیومها و جشنوارهها میکشاند. واضح است که NUA به ناپایداری چنین تمرکز بر رشد اقتصادی اشاره می کند. با این حال، نیروهای اقتصادی قوی وجود دارند که رویههای نهادینه شده بازیگران و سازمانهای بومشناسی موسیقی زنده را شکل میدهند.
یکی از ویژگی های اقتصادی ساختاری برجسته موسیقی زنده به عنوان یک نهاد، نابرابری های فاحش در شرایط کار سازندگان موسیقی، واسطه ها و پرسنل پشتیبانی است (Hesmondhalgh et al., 2021). این ویژگی مانع کمک موسیقی زنده به هدف NUA برای پایداری اقتصادی می شود. اقتصاد موسیقی زنده به عنوان یک اقتصاد سوپراستار شناخته میشود، که در آن درصد کمی از هنرمندان بسیار مشهور، سهم بزرگی از درآمد حاصل از اجراها را به دست میآورند ( Krueger, 2019 ). فراتر از این، اجرای موسیقی زنده توسط بسیاری از افرادی که تحت شرایط کاری نامطمئن کار می کنند، انجام می شود و به سختی می توانند از طریق کار خود در صنعت موسیقی زنده امرار معاش کنند ( اورتس و هاینز، 2021 ). در سطح سازمانی، شرکتهای کوچک در اقتصاد موسیقی زنده، که به شدت متمرکز و تحت سلطه شرکتهای بزرگ جهانی مانند Live Nation و AEG هستند که از طریق شرکتهای تابعه محلی فعالیت میکنند، معایب مقیاس واضحی دارند (Tschmuck, 2021 ) . چنین شرکت های انتفاعی عمدتاً توسط اهداف تجاری هدایت می شوند. بیشتر مکانها و جشنوارههای موسیقی کوچک غیرانتفاعی، انجمنها یا حتی تعاونیها هستند (به زیر مراجعه کنید)، که به دلیل ارزش ذاتی موسیقی زنده و در نتیجه تمرکز کمتر بر سودآوری انجام میشود ( Whiting, 2021 ). بنابراین، درآمدها بسیار نابرابر توزیع میشوند و مدلهای کسبوکار و ساختارهای حاکمیتی هنوز تا حد زیادی بر حجم فروش زیاد و به حداقل رساندن هزینهها متمرکز هستند.
چالش کلیدی که NUA به آن اشاره می کند، فراگیر بودن و عادلانه بودن نیروی کار در نتیجه رشد بهره وری اقتصادی است. تعطیلی اخیر سالنها و جشنوارههای موسیقی زنده مرتبط با کووید در سراسر جهان تنها مشکلات موجود را تشدید کرده و باعث شده درآمدهای حاصل از موسیقی زنده برای همه درگیرها کاهش یابد. بازیگران مختلف در موسیقی زنده تلاش هایی را برای مقابله با چنین مسائلی آغاز کرده اند، که عمدتاً بر روی طرح های به اصطلاح “پرداخت منصفانه” یا “عمل منصفانه” برای نوازندگان و پرسنل پشتیبانی متمرکز شده اند (Deloitte Access Economics، 2011؛ Live DMA ، 2021 ) .
کمک احتمالی به پایداری اقتصادی و رقابت پذیری بخش موسیقی زنده، استفاده از روش های جایگزین تامین مالی برای مکان های کوچک موسیقی زنده، جشنواره ها و طرح های مردمی است. اکثر صاحبان مکانهای کوچک «خود را بهعنوان متولی فضای فرهنگی و تسهیلکننده انواع اجتماعی مورد نیاز برای شکوفایی چنین فضاهایی میدانند» ( Whiting, 2021, p. 560 ). بنابراین، سالنها و جشنوارههای کوچک به منابع درآمدی مختلفی متکی هستند تا حاشیههای کوچک برنامهنویسی اجراهای زنده را تکمیل کنند. در کنار یارانه ها و کمک های مالی دولتی، اشکال جدید تامین مالی پتانسیل متفاوت تری از منابع درآمدی را باز کرده است. تأمین مالی جمعی یکی از این منابع جدید است که در آن مشارکت جمعی بسیاری از حامیان فردی میتواند با کمکهای مالی نسبتاً کوچک، بودجه قابل توجهی را به همراه داشته باشد ( دالا چیزا و دکر، 2021 ؛ دآماتو و کاسلا، 2021 ؛ وینجگاردن و لوتس، 2021 ). . سرمایهگذاری جمعی میتواند با حرکت از یک مدل مبادلهای به یک مدل رابطهای تامین مالی، به پایداری اقتصادی بیافزاید، که بوسیله آن جوامع – که ممکن است حامیان محلی یا پایگاههای طرفداران جهانی باشند – یک رابطه پایدار با یک هنرمند، یک مکان یا یک جشنواره ایجاد کنند (گیلون، 2020 ) . Wijngaarden & Loots، 2021 ). امکان دیگر مقررات دولتی در قالب مالیات بر بلیط های موسیقی زنده است که در فرانسه استفاده می شود ( Webster et al., 2018 ). این امر پول را از مکانها و جشنوارههای بزرگ به مکانهای کوچکتر توزیع میکند تا عملکرد آنها را به عنوان مکانهای پرورش استعدادها تقویت کند. این بر مسئولیت سازمان های موسیقی زنده برای حمایت از رشد استعداد نوازندگان و کارکنان تاکید می کند.
پایداری اقتصادی بومشناسیهای موسیقی زنده را میتوان با اتخاذ روشها یا سازمانهای جامع، منصفانه و مبتنی بر جامعه، بهعنوان جایگزینی برای نهادینهسازی بوروکراتیک مدلهای سازمانی انتفاعی و سنتی غیرانتفاعی، تقویت کرد (کاتو و همکاران، 2007 ) . هولت، 2020 ). شرکتهای اجتماعی، تعاونیها، مالکیت اجتماعی و حتی سازمانهای مستقل غیرمتمرکز دیجیتالی (DAO) را میتوان به عنوان جایگزینهایی در نظر گرفت. به عنوان مثال ، گیلون (2020) درباره مسافرخانه پازل هال، یک مکان کوچک در شهر کوچکی در شمال انگلستان، که از طریق یک کمپین تأمین مالی جمعی احیا شد، حمایت محلی را بسیج کرد و متعاقباً یک فرم تعاونی متعلق به جامعه را پذیرفت. او نتیجه می گیرد که چنین شکلی مخالف استثمار تجاری است: “در جامعه ای که حول پازل رشد کرده است، ایجاد و لذت بردن از فرهنگ موسیقی در برابر کالایی شدن مقاومت می کند، از هنجارهای صنعت تجاری فرار می کند و با ابزارهای دیگر به پایداری می رسد” (ص. 164). کسب و کارهای تعاونی مدل های جایگزینی برای مالکیت و کنترل تولید خلاق ارائه می دهند. آنها تحت مالکیت و اداره اعضای شرکت کننده و شاغل هستند که در درآمدهای جمعی معادل سهم خود سهیم هستند. برابری با رأی گیری دموکراتیک در مورد مسائل مدیریت و کنترل تضمین می شود ( بویل و اوکلی، 2018 ). یک مثال خوب jazz.coop/The Globe 3 در نیوکاسل است که اولین محل برگزاری موسیقی و مرکز آموزشی در بریتانیا بود که در سال 2014 با انتشار سهام جامعه تأسیس شد. به لطف حمایت جامعه، محل برگزاری میتواند در طول قرنطینه کووید ادامه یابد و به سرعت فرصتهای پخش زنده را برای دستیابی به مخاطبان خود اتخاذ کرد.
در حالی که تعاونی در واقع یک شکل سازمانی احیا شده است که ریشه در قرن نوزدهم دارد، سازمان دیجیتال غیرمتمرکز خودمختار (DAO) بر پلتفرمهای دیجیتال و فناوریهای بلاک چین متکی است. این فناوریها امکان توسعه سیستمهای حکومتی مسطح، دموکراتیک و فراگیر را بدون نیاز به واسطههای انسانی فراهم میکنند که ممکن است برای سرمایهگذاری جمعی، اشتراکگذاری فایل، ایجاد موسیقی و جریان استفاده شود (Owen & O’Dair, 2020؛ Zichichi et al., 2019 ) . ). DAO ها در موسیقی، به ویژه در میان طرفداران موسیقی الکترونیک، محبوب می شوند. به عنوان مثال، Friends With Benefits، یک جامعه DAO از طرفداران و هنرمندان موسیقی الکترونیک، در میان دیگران است. بر اساس سرمایه گذاری عضویت در ارزهای دیجیتال ، این سازمان دارای 1500 عضو است و رویدادهای موسیقی را در اروپا و آمریکای شمالی سازماندهی کرده است، سیستم فروش بلیط و یک پلتفرم تحریریه خود را ایجاد کرده است. ماموریت آن شامل دموکراتیک کردن دانش و پرداخت عادلانه به دی جی است ( رایس، 2021 ). با این وجود، فناوریهای زیربنایی سیستمهای مبتنی بر ارزهای دیجیتال در حال حاضر به دور از دسترس و پایدار هستند، انرژی و منابع زیادی مصرف میکنند و DAO را تا کنون به یک سهم مشکوک در دستیابی به یک جامعه عادلانه تبدیل کردهاند.
با توجه به اینکه بسیاری از مکانها و جشنوارهها در سراسر جهان متعهد شدهاند برای آیندهای پایدارتر کار کنند (به بخش پایداری زیستمحیطی مراجعه کنید)، نیاز به شیوههای پایدار وجود دارد تا در عملیات تجاری بخش موسیقی زنده جا بیفتد. در اینجا، پایداری اقتصادی را می توان با پیروی از اصول اقتصاد دایره ای مورد بررسی قرار داد . یکی از راه هایی که در بخش موسیقی زنده می توان به این امر دست یافت، خرید اخلاقی است ( مور، 2021 ). در حال حاضر، بسیاری از مکانها و جشنوارهها با به کارگیری سیاستهای خرید اخلاقی برای تولیدات و عملیات خود، رویههای تجاری را تغییر میدهند (ص. 233). چنین شیوههایی با اصول اقتصاد دایرهای مرتبط است، که هدف آن ارزشگذاری منصفانه منابع کمیاب به منظور استفاده مؤثر، استفاده مجدد و بازیابی آنهاست. هدف یک سیستم بسته است که در آن زباله وجود ندارد زیرا یک منبع جدید است ( مور، 2021 ). با این حال، با توجه به ویژگیهای اقتصادی ساختاری اقتصاد موسیقی زنده تجاری، چنین اصولی بدیهی نیستند و ممکن است به مداخله اختصاصی دولت برای دستیابی به پایداری اقتصادی در این راه نیاز داشته باشند. علاوه بر این، این امر مستلزم تعهد قوی از سوی همه درگیر در بومشناسی موسیقی زنده شهری است تا به سمت یک چشمانداز یکپارچه بر روی اصول اقتصادی جدید برای هدایت عملیات روزانه اجرای موسیقی زنده تلاش کنند.
NUA شهرها را تشویق می کند که «از اکوسیستم ها، آب، زیستگاه های طبیعی و تنوع زیستی خود محافظت، حفظ، احیا و ترویج کنند، تأثیرات زیست محیطی خود را به حداقل برسانند و به الگوهای مصرف و تولید پایدار تغییر دهند» ( مجمع عمومی سازمان ملل، 2016 ، ماده 13h). در حدود یک دهه گذشته، پروژههای زیادی برای رسیدگی به تغییرات آب و هوایی توسط متخصصان موسیقی و محققان در زمینه مطالعات موسیقی رایج آغاز شده است. با این حال، این ها عمدتاً بر جشنواره ها تمرکز می کنند و از بافت شهری که کنسرت های زیادی در آن برگزار می شود غفلت می کنند. برای پرداختن به این موضوع، ما تعریف گستردهای از پایداری محیطی را پیشنهاد میکنیم که هم مکانها و هم جشنوارهها را در بر میگیرد و بر اساس تعریف NUA است: فعالیتهای موسیقی زنده شهری پایدار زیستمحیطی به دنبال کمک به تنوع زیستی و حفاظت از اکوسیستم، انعطافپذیری و سازگاری با تغییرات آب و هوا، و آب و هوا هستند. کاهش تغییر از طریق شیوه های حرفه ای موسیقی، مخاطبان، هنرمندان و تامین کنندگان.
بازیگران مختلف در بومشناسیهای موسیقی زنده شهری به روشهای مختلف شیوههای پایدار را آزمایش کردهاند ( مور، 2021 ). به عنوان مثال، مجموعه ای از تلاش های برگزارکنندگان کنسرت ها و جشنواره ها برای کاهش زباله و آلودگی، از طریق بازیافت و برگزاری رویدادهای بدون پلاستیک است. علاوه بر این، آنها کمپین های آگاهی را برای ترویج شیوه های پایدار آغاز کردند ( فلمینگ و همکاران، 2019 ). برخی از جشنوارهها به مخاطبان اجازه میدهند تا مبلغی را به بلیط خود برای جبران کربن اضافه کنند ( گروب، 2016 ؛ لینگ و فراست، 2010 ). رویکردهای رسمی تر شامل خود تنظیمی، طرح های صدور گواهینامه و ممیزی است. اینها برای ارزیابی استراتژیها و سیاستهای پایداری نوازندگان تور و سازماندهندگان رویداد استفاده میشوند ( لینگ و فراست، 2010 ؛ مور، 2021 ). به عنوان مثال، ممیزی کربن از اجراهای Radiohead منجر به تغییراتی در مکان های تور شد، با تمرکز گروه بر مکان هایی که توسط حمل و نقل عمومی سرویس می شوند ( Laing & Frost, 2010 ). اخیراً، Live Nation یک برنامه تور سبز ملت را در سال 2021 آغاز کرده است تا به هنرمندان ابزارهایی برای کاهش اثرات زیست محیطی تورها بدهد (مثلاً انتخاب مکان سبز و بهینه سازی نیازهای برق).
علیرغم اهداف و نتایج مثبت چنین طرحهایی، ویژگیهای خاص مختلف بومشناسیهای موسیقی زنده مانع فعالیتهای پایدار میشود. ما بررسی خواهیم کرد که چگونه سه مورد از این ویژگی ها برای دستیابی به هدف NUA برای پایداری زیست محیطی چالش هایی ایجاد می کند. اول، هنجارها و ارزشهای موسیقی زنده بهعنوان یک نهاد اجتماعی، نحوه اجرای سیاستهای زیستمحیطی را به دو صورت مثبت و منفی شکل میدهند. ارتباط بین موسیقی و اعتراض اجتماعی می تواند رفتار پایدار را تشویق کند. با این حال، پرشور جشنواره ها به طور بالقوه در تضاد با شیوه های پایدار است. همانطور که در بخش تئوری مورد بحث قرار گرفت، موسیقی زنده یک عمل فرهنگی زنده با تاکید شدید بر لذت و گریز است. اگر رویدادها به «تعطیلات مسئولیتپذیری» تبدیل شوند ، که در آن افراد موقتاً از ایدهآلهای پایدار خود دست بکشند، مقاصد مثبت مخاطبان لزوماً به نتایج ملموس منجر نمیشوند . دوم، بسیاری از بخشهای تجارت موسیقی زنده دارای جهتگیری تجاری هستند که میتواند با شیوههای پایدار در تضاد باشد. در واقع، نویسندگان مختلف آگاهی را در مورد “بازاریابی گرین واش” افزایش می دهند ( برنان و همکاران، 2019 ؛ گاتی و همکاران، 2019 ؛ میلر، 2017 ). در این مورد، تلاشهای پایداری بخشی از استراتژیهای ارتباطی برای جذب بازدیدکنندگان و بودجه میشود. علاوه بر این، کاهش اثرات زیست محیطی در رقابت با سایر علایق هنرمندان است، مانند بازی در مکانهایی که میتوان بالاترین هزینهها را دریافت کرد ( برنان، 2020، ص 40 ). در واقع، برنان (2020) استدلال میکند که «توافقنامههای انحصاری» ممکن است مانع از اجرای هنرمندان در نزدیکی کنسرتهای خاص شود که ممکن است منجر به سفر بیشتر شود. سوم، نابرابری در منابع موجود برای رسیدگی به مسائل پایداری در میان سازمانهای مختلف موسیقی زنده وجود دارد. بازیگران در سطح مردم اغلب زمان، دانش و منابع مالی کمتری برای تغییر عملیات خود دارند ( برنان و همکاران، 2019 )، که برای پایدارتر شدن نیاز به حمایت بیشتری دارند.
برای رسیدگی به این چالشها و دستیابی به شیوههای پایدار، بومشناسیهای موسیقی زنده به مقررات مؤثر و شبکههای حمایتی نیاز دارند که تلاشهای هماهنگ میان همه بازیگران را تشویق کند. مور (2021) بر اهمیت قوانین زیستمحیطی که توسط همه کشورها و سازمانهای درون آنها اجرا میشود، نه فقط پیشگامان در شیوههای پایدار، تأکید میکند. او نشانه هایی را مشاهده می کند که قوانین در حال تطبیق با تغییرات لازم برای پرداختن به هزینه های زیست محیطی موسیقی زنده است:
تمرکز بر اقتصاد دایرهای در قوانین اخیر اتحادیه اروپا و استراتژی ضایعات بریتانیا، که هر دو در سال 2018 صادر شدند، ما را به سطح جدیدی میبرد که مدلهای اقتصادی اساسی مصرف را به چالش میکشد. این واقعیت که دولت هلند تشخیص داده است که جشنوارههای موسیقی میتوانند نقش عمدهای در آزمایش چرخش داشته باشند، میتواند در هماهنگی بسیار نزدیکتر بین دولت، قانون و صنعت جشنواره موسیقی باشد. (ص 244)
سازمانهای واسطه برای ترویج و حمایت از شیوههای پایدار، تضمین پذیرش گسترده قوانین جدید در بومشناسیهای موسیقی زنده مورد نیاز هستند. چنین شبکه های پشتیبانی در سال های اخیر در حال رشد هستند، زیرا دانش در مورد شیوه های سازگار با محیط زیست در صنعت موسیقی زنده گسترش می یابد. در واقع، سازمانهای اختصاصی مانند Reverb و Julie’s Bicycle برای تشویق تغییرات مثبت در بخش فرهنگی تأسیس شدند. 4 این سازمان ها می توانند از تلاش های هماهنگ برای دستیابی به پایداری حمایت کنند. بومشناسیهای موسیقی زنده متشکل از شبکهای پیچیده از بازیگران متقابل وابسته هستند که شامل بسیاری از کارگران خوداشتغال و کل زنجیره تامین شرکتهای فرعی است ( Behr et al., 2016 ). این امر مستلزم همکاری و هماهنگی بین بازیگران مختلف است. در واقع، سازماندهندگان رویداد میتوانند نقش خود را بهعنوان «مرد میانی» با تحمیل شیوههای پایدار در بالادست و پایین دست در زنجیره ارزش اعمال کنند ( بروکز و همکاران، 2009، ص293 ). مور (2021، ص 235) استدلال می کند که اقدامات زیست محیطی باید توسط کل زنجیره تامین اجرا شود تا موثر باشد:
سازماندهندگان جشنوارهها و رویدادها که برای توسعه استراتژیهای جداسازی زباله در محل در رویدادهای خود کارهای زیادی انجام دادهاند، گاهی از این که وقتی زنجیره تامین را دنبال میکنند، زبالههای تفکیکشده آنها به سوزاندن فرستاده میشوند یا زبالههای پلاستیکی آنها بستهبندی شده و به خارج از کشور ارسال میشود، شوکه میشوند.
علاوه بر این، مکانهای موسیقی شهری بازیگران خاصی در اکولوژیهای موسیقی زنده هستند که میتوانند نقش حیاتی در ترویج رفتارهای پایدار و کاهش انتشار انرژی داشته باشند. برخلاف جشنواره ها، آنها می توانند از ساختمان خود برای رسیدن به این اهداف استفاده کنند، به عنوان مثال، با داشتن بام های خنک و سبز که به کاهش گرمای شدید کمک می کند. این امر مستلزم سیاستها و یارانههای محلی برای حمایت از چنین تلاشهایی است، بهویژه برای بازیگران مردمی با منابع مالی ناکافی. در نهایت، برای ارزیابی اینکه آیا طرحهای سبز مختلف واقعاً به اهداف مورد نظر کمک میکنند، به تحقیق و نظارت نیاز است.
پایداری فضایی به توانایی شهرها در مدیریت افزایش شهرنشینی و رشد مربوط می شود. در رابطه با NUA، UN-Habitat (ص. 45) آن را به عنوان شرایط فضایی مورد نیاز برای حمایت از سه اصل تعریف می کند: «هیچ کس را پشت سر نگذارید (پایداری اجتماعی)، اطمینان از اقتصادهای شهری پایدار و فراگیر (پایداری اقتصادی) و تضمین پایداری زیست محیطی. “. برای حوزه موسیقی زنده میتوانیم این تعریف را با شرایط فضایی مورد نیاز برای دستیابی به فعالیتهای موسیقی زنده اجتماعی، اقتصادی و محیطی پایدار در شهرها تطبیق دهیم.
چالشهای کلیدی که میتواند مانع دستیابی به هدف NUA برای پایداری فضایی شود، اصیلسازی، تراکمسازی و نابرابریهای اجتماعی-فضایی در بومشناسیهای موسیقی زنده است. با افزایش تراکم افرادی که در نزدیکی مکانها زندگی میکنند، خطر مشکلات سر و صدا نیز افزایش مییابد ( هومن، 2014 ). علاوه بر این، افزایش اجاره بها میتواند منطقه را برای سازمانهای فرهنگی در مقیاس کوچک (مثلاً مکانهای عمومی) و هنرمندان ارزانتر کند ( گیبسون و هومن، 2004 ). با این وجود، در واقع خود مکانهای موسیقی، هر چند سهوا، ممکن است به فرآیند اصیلسازی کمک کنند ( هولت، 2020 ؛ کاگان و همکاران، 2018 ). مکان های جدید می توانند گردشگران و جمعیتی ثروتمندتر را به یک منطقه جذب کنند. تجزیه و تحلیل هولت (2020 ، صفحات 75-76) از توسعه کلوپ های راک در نیویورک این فرآیند را توضیح می دهد:
اعیانسازی به جمعیتهای مرفه و سازمانهای فرهنگی انتفاعی امتیاز میدهد. موسساتی مانند باشگاه راک، باشگاه بدنسازی، و موزه هنر به شکلهای شرکتی تکامل یافته و در یک سیستم ارزشی فرهنگ مصرفکننده ادغام شدهاند. من استدلال میکنم که کلوپ کوچک و غیررسمی راک در صحنههای محلهای بینظیر لاور ایست ساید در دهههای 1970 و 1980 اسطورهشناسی باشگاه را شکل داد، اما مناظر معاصر تحت سلطه مدل دیگری است، تئاتر کنسرت مستقل تجاری. دومی توسط یک آرایش نهادی جدید از صنعت کنسرت شرکتی، بازارهای رسانه ای بزرگتر، و با زیبایی شناسی و ارزش های شرایط جدید زندگی شهری اداره می شود.
به عبارت دیگر، او استدلال می کند که این بخش از بوم شناسی موسیقی زنده به عنوان یک نهاد اجتماعی به گونه ای توسعه یافته است که منجر به جهت گیری تجاری تر می شود و مخاطبانی با وضعیت اقتصادی بالا را هدف قرار می دهد. چنین پویایی های اجتماعی- فضایی می تواند به نحوه نمایش جوامع، مکان ها و ژانرهای مختلف در بوم شناسی های موسیقی زنده گسترش یابد. Mercado-Celis (2017) اشاره میکند که چگونه مکانهای محلههای واقع در مرکز اغلب در تخیل شهری غالب هستند، در حالی که مصرفکنندگان و تولیدکنندگان موسیقی از مناطق دیگر کمتر مورد توجه قرار میگیرند. به طور مشابه، رابرتز (2015) در تحقیق خود در شهر بیرمنگام دریافت که سبکهای موسیقی خاص (مثلاً موسیقی مستقل) برخلاف بیان فرهنگی جوانان محروم (مثلاً گریم) عادی شده است.
برای پرداختن به این مسائل و دستیابی به پایداری فضایی در اکولوژی های موسیقی زنده، سیاست های شهری مورد نیاز است که ارتباطات بین فرهنگ و توسعه شهری را تشخیص دهد. بیرد و اسکات (2018) نهادهای سخت و نرم را برای طبقه بندی چنین رویکردهای سیاستی متمایز می کنند. برای آنها نهادهای سخت به قوانین، مقررات و سازماندهی فیزیکی فضا از طریق پهنه بندی کاربری اراضی و نهادهای نرم به مشارکت، انتظارات، روابط اعتماد و فعالیت هایی مانند آموزش و پرورش اشاره می کنند. این نوع شناسی به عنوان نقطه شروعی برای شناسایی سیاست های مورد نیاز برای حمایت از پایداری فضایی مفید است.
اولین شرط مهم سازمانی برای حمایت از موسیقی زنده، حمل و نقل عمومی خوب و در دسترس است. همانطور که در مطالعه ای در مورد دسترسی به رویدادهای موسیقی زنده یافت شد ( Whiting & Carter, 2016, p. 3 ):
برای کسانی که کنسرت می روند، در دسترس بودن قطارها، اتوبوس ها یا تاکسی های آخر شب یک عنصر حیاتی برای دسترسی به موسیقی زنده است. ارائه و در دسترس بودن این خدمات معمولاً خارج از کنترل مکانهای موسیقی یا اجراکنندگان است. این نشاندهنده نقشی است که برنامهریزی دولتی و شرکتهای خصوصی در فعال کردن یا ممانعت از دسترسی به موسیقی زنده بازی میکنند.»
یک شبکه خوب حمل و نقل عمومی می تواند تضمین کند که موسیقی زنده برای افرادی که نزدیک به مکان ها و جشنواره ها زندگی نمی کنند، قابل دسترسی است. با این وجود، در حالت ایدهآل مکانهایی در خارج از مرکز شهر نیز وجود دارد که به ساکنان حاشیه شهری پاسخ میدهد.
علاوه بر این، برای حفظ نشاط فرهنگی که موسیقی زنده به آن کمک می کند، شرایط سخت نهادی می تواند به دنبال کاهش اثرات منفی تراکم و اصیل سازی باشد. به عنوان مثال، اصل عامل تغییر مسئولیت عایق صوتی را بر عهده پیشرفتهای جدید (یعنی عامل تغییر)، جلوگیری از بسته شدن مکانهای موجود به دلیل شکایات نویز ناشی از ساختمانهای جدید در یک منطقه میگذارد (Behr et al., 2020 ) . راس، 2017 ). یکی دیگر از مداخلات سیاستی که میتواند از مکانهای موجود محافظت کند، فهرست ارزش دارایی جامعه است که در بریتانیا استفاده میشود. در این مورد، یک ساختمان با منافع عمومی توسط یک گروه محلی به دلیل سهم کلیدی آن در رفاه اجتماعی در جامعه نامزد می شود. اگر ساختمان فروخته شود، این گروه اجتماعی اولین فرصت را برای ارائه پیشنهاد می یابد، زیرا دارایی ارزش جامعه منجر به توقف شش ماهه فروش می شود. گیلون (2020) نمونهای را مورد بحث قرار میدهد که چگونه گروهی از داوطلبان از طریق جمعسپاری و ایجاد یک شرکت اجتماعی، یک محل اجرای موسیقی زنده را نجات دادند. هم اصل عامل تغییر و هم دارایی ارزش جامعه می توانند از مکان های فردی محافظت کنند. با این حال، باید به رسمیت شناخته شود که چنین مکانهایی بخشی از یک بومشناسی گستردهتر موسیقی زنده با منافع بالقوه متضاد بین بازیگران مختلف هستند. بنت (2020، ص 6) به ما یادآوری میکند که روایتهای «محافظت از مکانها» – بهویژه در مورد اصل عامل تغییر – اغلب پیچیدگیهای ایجاد تعادل بین نیازهای ساکنان (مثلاً یک محیط آرام) با نیازهای مشاغل موسیقی را پنهان میکنند.
سیاستهای نهادی نرم بر هماهنگی منافع متفاوت در شبکه بازیگران و سازمانهایی که شیوههای موسیقی زنده را شکل میدهند، تمرکز دارد. به عنوان مثال، تعداد فزاینده رویدادها برای مخاطبان بزرگ ممکن است منجر به تنش بین سازمان دهندگان و ساکنان شود یا تجربیات موسیقی غیرانتفاعی در مقیاس کوچکتر را به چالش بکشد ( هولت، 2020 ). مدیریت علایق بازیگران مختلف در محیط زیست موسیقی زنده به آنچه کاگان و همکارانش نیاز دارد. (2018، ص 36) شبکهسازی عرضی را توصیف میکنند: «یک سیاست توانمندکننده همچنین اتصال دیدگاههای چالشبرانگیز مختلف ارائهشده توسط بازیگران فرهنگی متنوع در سراسر شهر را تسهیل میکند و ذینفعان کلیدی را گرد هم میآورد». بومشناسیهای موفق موسیقی زنده محلی دارای مکانها و جشنوارههای متنوعی هستند که به صحنهها، جوامع، مناطق و سلیقههای فرهنگی مختلف پاسخ میدهند. این تنوع خلاقیت موسیقایی را تقویت میکند و به هنرمندان اجازه میدهد تا با پیشروی به مراحل بزرگتر در یک شهر، مخاطب ایجاد کنند ( کوهن، 2012 ). با این حال، مکان های مردمی که برای توسعه استعدادها حیاتی هستند نیز در برابر فرآیندهای تراکم شهری و اصیل سازی آسیب پذیر هستند.
یک سازمان هماهنگ کننده می تواند به همسو کردن منافع مختلف همه ذینفعان کمک کند. برای مثال، در روتردام، یک سازمان هماهنگکننده اختصاصی به نام «فستیوالهای روتردام» تقویم جشنواره را مدیریت میکند و نمایههای مکان را به اشتراک میگذارد که حاوی شرایط و دستورالعملهایی در مورد چگونگی استفاده پایدار از فضاهای خاص در شهر برای رویدادها است ( Van der Hoeven & هیترز، 2020 ). علاوه بر این، آنها اطمینان حاصل می کنند که رویدادهای متنوع با هم جوامع مختلف در شهر را هدف قرار داده و به طور مساوی پخش می شوند. چنین هماهنگی در سطح شهر برای تعبیه پایدار موسیقی زنده در فضا ضروری است. از نظر مخاطبان، باید بین گروه های هدف مختلف، مانند گردشگران و ساکنان، تعادل ایجاد شود. سیاستهای فرهنگی باید تنشهایی را که بین جذب یک طبقه خلاق از متخصصان و تعداد زیادی از گردشگران و از سوی دیگر ارتباط با جوامع محلی وجود دارد، شناسایی کند. در مورد دوم، سیاستهای فرهنگی میتوانند با تمرکز بر اینکه چگونه موسیقی از فراگیری، پایداری و رفاه حمایت میکند، از صرفهجویی در فرهنگ دور شوند ( هولت، 2020 ؛ کاگان و همکاران، 2018 ). به عنوان مثال، رویدادهای رایگان را می توان برای افزایش دسترسی به موسیقی زنده و مقابله با اثرات منفی اصیل سازی مورد استفاده قرار داد. گیبسون و هومن (2004) مجموعهای از کنسرتهای موسیقی زنده رایگان در فضای عمومی را که در پاسخ به کاهش مکانهای موسیقی زنده آغاز شدهاند، تحلیل میکنند. نویسندگان خاطرنشان میکنند که این رویدادها از آرزوها و تعاملات جامعه حمایت میکنند و فضایی را برای اشکال تجاری کمتر موسیقی فراهم میکنند. با این حال، آنها همچنین این خطر را برجسته می کنند که رویدادها ممکن است به طور ناخواسته نجیب گرایی بیشتر را تشویق کنند.
این مقاله به منظور افزایش درک روشهایی که موسیقی زنده به اهداف NUA متصل میشود، تنظیم شده است. این چهار نوع پایداری را برای شیوههای موسیقی زنده شهری مفهومسازی کرد: پایداری اجتماعی، اقتصادی، محیطی و فضایی. حتی اگر موسیقی زنده و برنامه ریزی شهری به شدت با هم مرتبط هستند، مطالعات قبلی به چگونگی ارتباط این شکل فرهنگی با اهداف NUA پرداخته اند. تاکنون، بیشتر مطالعات در مورد مسائل پایداری در بخش موسیقی زنده عمدتاً بر جشنواره ها متمرکز شده است.
برای حمایت از تمرکز خود بر روی شیوه های موسیقی زنده در شهرها، از مفهوم اکولوژی موسیقی زنده شهری استفاده کردیم. با اتخاذ این چارچوب، ما توانستهایم تعدادی از حوزههای کلیدی را شناسایی کنیم که بومشناسیهای موسیقی زنده ممکن است مانع از اهداف پایداری NUA شوند. روشن میشود که چگونه نگرانیهای پایداری ممکن است در رابطه با تمام ویژگیهای بومشناسیهای موسیقی زنده که در مورد آنها بحث کردیم به وجود بیاید: اول، موسیقی زنده یک عمل فرهنگی زنده است که بر یک تجربه زیباییشناختی متمرکز است. اگرچه مزایای زیادی در ارتباط با مصرف موسیقی وجود دارد، اما همچنین نشان میدهد که چگونه تجربه موسیقی زنده در کلوپها یا جشنوارهها ممکن است در تضاد با نگرانیهای زیستمحیطی یا ایجاد تنشهای فراگیری و آزار و اذیت باشد. دوم، موسیقی زنده مستلزم شرایط مادی است و در نتیجه بر منابع طبیعی و مکانی محدود متکی است. سوم، موسیقی زنده یک نهاد اجتماعی است که بر اساس هنجارهای نهادینه شده و قوانین ضمنی، از جمله شیوههای سود محور تجارت موسیقی جریان اصلی، که برای پرداختن به ابعاد پایداری در NUA باید دوباره ارزیابی شود. چهارم، آنچه که دیدگاه اکولوژیکی به منصه ظهور میرسد این است که این امر مستلزم تعهد و همکاری بین شبکه گستردهای از بازیگران اجتماعی است که باید توسط سیاستگذاری و مداخلات برنامهریزی اختصاصی تنظیم شود تا در راستای چهار بعد پایداری NUA کار کند.
ما یک بومشناسی موسیقی زنده شهری از نظر اجتماعی پایدار تعریف میکنیم که فراگیر باشد و روابط اجتماعی بین مردم و جوامع مختلف را در شهرها تقویت کند. برای دستیابی به این هدف، سیاست هایی مورد نیاز است که از توانمندسازی گروه های به حاشیه رانده شده، برابری جنسیتی و برنامه ریزی متناسب با سن حمایت کند. پایداری اقتصادی در موسیقی زنده به عملکرد اقتصادی منصفانه، فراگیر، مسئولانه، دایره ای و عادلانه موسیقی زنده مربوط می شود. به وضوح برای منطق تجاری غالب بخش موسیقی زنده و همچنین نابرابری های نهادینه شده و اتکا به منابع طبیعی و انسانی محدودیت هایی وجود دارد. اقتصاد موسیقی زنده پایدار را میتوان با اتخاذ شیوههای پرداخت منصفانه، مدلهای جدید تامین مالی، فرمهای سازمانی عادلانه و دموکراتیک و یکپارچهسازی اصول چرخشی در عملیات روزمره حمایت کرد. فعالیت های موسیقی زنده شهری پایدار با محیط زیست به دنبال کمک به تنوع زیستی و حفاظت از اکوسیستم، انعطاف پذیری و سازگاری با تغییرات آب و هوا و کاهش تغییرات آب و هوایی از طریق شیوه های حرفه ای موسیقی، مخاطبان، هنرمندان و تامین کنندگان است. ما مشاهده کردیم که این اهداف توسط ویژگیهای خاص بومشناسیهای موسیقی زنده به چالش کشیده میشوند: موسیقی زنده تمرکز زیادی بر لذت و گریز دارد، جهتگیری تجاری بسیاری از بازیگران اغلب شیوههای پایدار را تضعیف میکند، و سازمانهای مردمی ممکن است فاقد منابع لازم باشند (برنان و همکاران .، 2019 ). بنابراین، بومشناسیهای موسیقی زنده به منظور به اشتراک گذاشتن دانش و تقویت تلاشهای هماهنگ میان همه بازیگران، نیازمند مقررات و شبکههای حمایتی هستند. در نهایت، پایداری فضایی به شرایط فضایی مورد نیاز برای دستیابی به فعالیت های موسیقی زنده اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی پایدار در شهرها مربوط می شود. برای دستیابی به این هدف، توجه ویژه ای به چالش های اصیل سازی، تراکم و نابرابری در بوم شناسی های موسیقی زنده مورد نیاز است. این امر مستلزم ادغام فرهنگ در سیاست های توسعه شهری ، حمایت از هماهنگی منافع متفاوت ذینفعان مختلف است. برای پرداختن به چهار بعد پایداری به طور کلی، سرمایهگذاران میتوانند شرایطی را برای پرداخت منصفانه و فراگیری تعیین کنند و با هدایت مجدد بودجه به سمت شیوههای پایدار از توسعه پایدار حمایت کنند. همانطور که نشان دادیم، شیوههای امیدوارکننده زیادی وجود دارد که توسط بازیگران بخش موسیقی زنده در حمایت از اهداف پایداری آغاز شده است، اما مهم است که منطق نهادی و احتمالات محلی بومشناسیهای موسیقی زنده را که ممکن است مانع تحقق این اهداف شوند، شناسایی کنیم . ، 2020 ؛ کاگان و همکاران، 2018 ).
یک تناقض اساسی اصلی این است که موسیقی زنده در شهرها می تواند نتایج مثبت و منفی برای جوامع شهری و محیط زیست داشته باشد. تولید و مصرف موسیقی زنده، و در واقع فرهنگ به معنای وسیعتر، ممکن است بیش از حد از منابع استفاده کند، نابرابریها را تقویت کند، کارگران را استثمار کند و اثرات مخربی بر محیطزیست داشته باشد. با این حال، NUA فرهنگ را تا حد زیادی به صورت مثبت تعریف میکند ( مجمع عمومی سازمان ملل، 2016 ، ماده 10): «برنامه شهری جدید اذعان میکند که فرهنگ و تنوع فرهنگی منابع غنیسازی برای نوع بشر هستند و سهم مهمی در توسعه پایدار شهرها دارند. سکونتگاه های انسانی و شهروندان، توانمندسازی آنها برای ایفای نقش فعال و منحصر به فرد در طرح های توسعه . با این وجود، اوکلی و وارد (2018) به ما یادآوری می کنند که فرهنگ بیشتر لزوماً برای محیط زیست بهتر نیست. این تناقض مستلزم توجه بیشتر در اجرای NUA برای متعادل کردن پیامدهای منفی بالقوه فرهنگ در فضاهای شهری است. تحقیقات آینده در مورد NUA نیاز به اتخاذ یک رویکرد یکپارچه برای پایداری دارد و این تضادها بین فرهنگ و شیوه های پایدار را تشخیص می دهد. علاوه بر این، ضروری است که NUA به عنوان «مجموعه ابزار» بعدی در نظر گرفته نشود که ممکن است راه حل های جهانی برای مشکلات پایداری بسیار پیچیده و موقعیتی ارائه دهد ( بنت، 2020 ). راههای زیادی وجود دارد که موسیقی زنده میتواند به دستیابی به اشکال مختلف پایداری کمک کند، اما میزان اجرای راهحلها یا ابتکارات خاص در مکانها و بافتهای شهری خاص به زیرساختهای محلی، مؤسسات و مناظر نظارتی بسیار وابسته به مسیر بستگی دارد. کاگان و همکاران، 2018 ).