48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
بسیاری از شهرها در اروپای غربی بسیار متنوع شده اند. با این حال، حتی اگر اقوام مختلف در یک محله زندگی می کنند، اغلب با هم تعامل ندارند. به ویژه، افراد بدون پیشینه مهاجرت تمایل به جدایی در شهرهای چندفرهنگی دارند و ارتباط کمی با افراد با پیشینه های قومی دیگر دارند. برای دریافت درک بهتر از مکانیسمهای اساسی فرآیندهای جداسازی در چنین محلههایی، ما بر زمینههایی تمرکز میکنیم که در آن افراد بدون پیشینه مهاجرت یک اقلیت قومی عددی هستند در حالی که گروه قومی دیگر غالب است. با استفاده از یک آزمایش پیمایشی که در آمستردام انجام شد ( n = 364)، نشان میدهیم که اشکال خاصی از گنجاندن به طور غیرمستقیم تمایل به مکانهای مکرر در همسایگی را افزایش میدهد که در آن افراد بدون پیشینه مهاجرت یک اقلیت قومی هستند. به طور خاص، ما تأثیرات یک شکل مستقیم (رویکرد فراگیر) و یک شکل غیرمستقیم (نمایش عددی) را بر احساس تعلق بررسی میکنیم. نتایج نشان میدهد که احساس تعلق با یک نشانه مستقیم از درگیری افزایش مییابد که به نوبه خود تمایل به مکرر در زمینهها را افزایش میدهد. این مقاله به درک ما از مکانیسمهای اساسی فرآیندهای جداسازی از دیدگاه افراد بدون پیشینه مهاجرت در زمینهای که آنها یک اقلیت قومی عددی هستند کمک میکند.
بسیاری از شهرها و محله ها در اروپای غربی از نظر عددی بسیار متنوع شده اند ( Vertovec, 2007 ). با این حال، این ابرتنوع عددی در همه زمینههای همسایگی منعکس نمیشود. حتی اگر گروههای قومی مختلف در یک محله زندگی میکنند، اغلب مانند «صفحههای تکتونیکی» در کنار هم زندگی میکنند ( جکسون و باتلر، 2015 ) بدون اینکه بین شکافهای قومی تعامل داشته باشند ( اتکینسون، 2006 ؛ بلوکلند و ون اییک، 2010 ؛ باتلر، 2003 ؛ جکسون و باتلر، 2015 ). به طور خاص، افراد بدون پیشینه مهاجرت، 1 ، 2 (pwom) تمایل به جداسازی در شهرهای چندفرهنگی دارند، به این معنی که ارتباط نسبتا کمی با افراد با پیشینه های قومی دیگر دارند ( Crul et al., 2012 ). به عنوان مثال، افراد هلندی تبار در هلند گروهی هستند که کمترین تماس بین قومیتی را در مقایسه با سایر گروه های قومی در هلند دارند ( Crul et al., 2012 ). علیرغم اینکه زنان نگرش مثبتی نسبت به تنوع قومی در همسایگی خود نشان میدهند، آنها شبکههای اجتماعی متنوعتر از نظر قومیتی را پرورش نمیدهند ( Blokland & van Eijk, 2010 ). همانطور که تحقیقات در یک محله بسیار متنوع در شهر روتردام هلند نشان می دهد، “میل به تنوع بر احتمال تنوع شبکه، در همسایگی یا جاهای دیگر تاثیر نمی گذارد.” ( Blokland & van Eijk, 2010 , p. 325; Ref. Ahmadi, 2018 ). تفکیک زنان می تواند مشکل ساز باشد زیرا تماس مثبت بین قومی باعث کاهش تعصب بین گروهی می شود ( آلپورت، 1954 ؛ پالوک و همکاران، 2019 ؛ پتیگرو و تروپ، 2006 ). علاوه بر این، تعاملات مثبت بین گروه های قومی مختلف فرصت هایی را برای ادغام ساختاری اقلیت های قومی باز می کند. یعنی تماس مثبت بین قومی به مهاجران (اخیر) کمک می کند تا شبکه های اجتماعی را توسعه دهند که از دسترسی به خدمات عمومی و سایر منابع پشتیبانی می کند ( اسپایسر، 2008 ).
یکی از جنبه هایی که مطالعات موجود در درک فرآیندهای تفکیک در محله های قومی متنوع نادیده گرفته شده است، موقعیت عددی pwom در زمینه های محله خاص است. تحقیقات قبلی که تجارب روزانه ساکنان محلههای قومی متفاوت را بررسی میکرد، اغلب بر بسیاری از گروههای قومی مختلف که با هم در یک محله زندگی میکردند، تمرکز میکرد (مانند Hoekstra & Dahlvik، 2018 ؛ Oosterlynck et al., 2017 ؛ Peterson، 2017 ؛ Wessendorf، 2014 ab ، 2014 ab ). در مورد pwom که ممکن است یک اقلیت قومی عددی در بافت های محله خاص باشد. علیرغم اینکه بزرگترین گروه قومی در یک محله است، فرآیندهای جداسازی مستمر در محلههای قومی متنوع باعث میشود که زنان با زمینههایی مواجه شوند که در آن یک اقلیت قومی عددی هستند در حالی که یک گروه قومی دیگر بر آن بافت مسلط است. این تغییر در موقعیت عددی ممکن است منجر به تجربه عدم قطعیت تعلق شود ( والتون و کوهن، 2007 )، احساسی که اغلب توسط اقلیت ها به عنوان “افراد مثل من به اینجا تعلق ندارند” بیان می شود ( والتون و کوهن، 2007 ، ص 83).
تحقیقات قبلی نشان داده است که تجربه عدم قطعیت تعلق در یک زمینه خاص منجر به اجتناب از آن زمینه می شود ( گود و همکاران، 2012 ؛ ری و همکاران، 2001 ؛ وایز، 2005 ). از این رو، احساس تعلق عدم قطعیت ممکن است در محلی که pwom یک اقلیت قومی عددی است وجود داشته باشد و به این ترتیب، به تفکیک زنان در محلههای دارای تنوع قومی کمک میکند. به منظور بررسی نقش احساس تعلق عدم قطعیت در فرآیندهای تفکیک، این تحقیق احساس تعلق زنان را در فضاهای همسایگی که در آن یک اقلیت قومی عددی هستند مورد هدف قرار میدهد. این پژوهش با طرحی تجربی در قالب یک رویداد محله ای ساختگی، ابتدا به بررسی راهکارهایی برای افزایش احساس تعلق می پردازد. به طور خاص، مطالعه با یک آزمایش پیمایشی وینیت آزمایش میکند که تا چه حد اشکال خاصی از نشانههای گنجاندن – مستقیم (رویکرد فراگیر-چند فرهنگی) و غیرمستقیم (نمایش عددی) – میتوانند احساس تعلق را افزایش دهند. ثانیاً، این تحقیق نشان می دهد که وقتی احساس تعلق بیشتر شود، زنان تمایل بیشتری به حضور در فضاهای محله ای که در آن یک اقلیت قومی هستند، می شوند.
این مطالعه به درک ما از مکانیسمهای اساسی فرآیندهای گنجاندن از دیدگاه pwom کمک میکند. درک ما از فرآیندهای جداسازی را با بررسی رابطه بین یک اقلیت قومی عددی، عدم قطعیت تعلق و شیوه های جداسازی، به ویژه در قالب تماس بین قومی، عمیق تر می کند. شناسایی نشانه های گنجاندن به عنوان راهی برای کاهش احساس تعلق عدم قطعیت، درک ما را از نحوه ایجاد فضاهای فراگیر گسترش می دهد. این مطالعه با آزمایش اینکه آیا افزایش احساس تعلق، تمایل بیشتری به مکرر چنین زمینههایی را پیشبینی میکند یا خیر، نشان میدهد که چگونه میتوان فرصتهای تماس را بین افراد با پیشینه مهاجرت و زنبورها تسهیل کرد. این امر به ویژه مهم است زیرا بیشتر مطالعات ممکن است بر چگونگی و چرایی جدایی مردم تمرکز کنند ( Blokland & van Eijk, 2010 ; Butler, 2003 ; Jackson & Butler, 2015 ), اما این مطالعه روشن می کند که چگونه محله های قومی متنوع می توانند از محله ها ادغام شوند. دیدگاه pwom
شهرهای معاصر اروپای غربی شاهد افزایش جمعیت با پیشینه مهاجرت بوده اند تا جایی که اکثریت قومی ملی به یک اقلیت قومی محلی تبدیل شده اند ( Crul, 2016 ؛ Kraus & Daenekindt, 2022 ). علیرغم این واقعیت که شهرهای خاص اروپای غربی با زبان تاریخی مانند آمستردام همیشه مکانهای بسیار متنوعی بودهاند که تفاوتهای قومی در آنها اهمیت داشته است ( Slootweg et al., 2019 ; Wekker, 2016 )، این تحولات اجتماعی-جمعیتی اخیر علاقه محققان را برانگیخته است. بررسی دقیق پویایی های اجتماعی بین ساکنان چنین شهرهایی و به ویژه احساس تعلق آنها مورد توجه زیادی قرار گرفته است (مانند بنسون و جکسون، 2013 ؛ دویونداک، 2011a ، دویونداک، 2011b ؛ پریس، 2020 ؛ وایز، 2005 ). مفهوم تعلق اجتماعی به این ایده بستگی دارد که افراد می خواهند از طریق وابستگی به دیگران و پذیرش آنها احساس ارتباط اجتماعی داشته باشند ( گاردنر و همکاران، 2000 ).
ویژگیهای خاصی برای تأثیر بر احساس تعلق ساکنان محلههای قومیتی شناسایی شده است. یکی از آنها تصدی محله است ( Wessendorf, 2014b ). Wessendorf (2013) دریافت که افرادی که برای مدت طولانی در محله های قومی متنوع زندگی می کردند، احساس تعلق بیشتری به این محله ها را تجربه می کنند زیرا تنوع قومی به بخشی عادی از زندگی روزمره آنها تبدیل شده است. این احساس تعلق بیشتر ممکن است نتیجه “آشنایی عمومی” اکتسابی باشد، که برای مثال، تشخیص چهره های آشنا را در حین پرسه زدن در همسایگی توصیف می کند ( Blokland & Nast, 2014 ).
دو ویژگی دیگر، پیشینه اجتماعی-اقتصادی و قومی است که هر دو اغلب در تحقیقات قبلی که احساس تعلق در محلههای قومی متفاوت را مورد بررسی قرار میدهند، در هم تنیده شدهاند (مانند بارویک و بیمن، 2019 ؛ بنسون، 2014 ؛ بنسون و جکسون، 2013 ؛ باتلر، 2003 ؛ جکسون و بنسون، 2014 ؛ پریس، 2020 ؛ ساویج و همکاران، 2005 ؛ وات، 2009 ؛ وسندورف، 2019 ). برای افرادی که سابقه مهاجرت دارند، زندگی در یک محله از نظر قومیتی متفاوت اغلب تأثیر مثبتی بر احساس تعلق دارد ( وسندورف، 2019 ). بهویژه افرادی که اخیراً مهاجرت کردهاند و بهدلیل نژاد، مذهب یا سبک زندگیشان «بهطور مشهود» متمایز شدهاند، ترجیح میدهند در محلههایی با تنوع قومی زندگی کنند، زیرا به سختی بهعنوان غیر متعلق شناخته میشوند (Wessendorf, 2019 ) . اثرات مشابهی برای افراد نسل دوم با سابقه مهاجرت پیدا شده است ( Barwick & Beaman، 2019 ).
برای زنانی که در محلهای با تنوع قومی زندگی میکنند اغلب به معنای قدردانی از تجربه زندگی در چنین محیطی است، اما این گروه تنوع را صرفاً بهعنوان یک «تصویر زمینه اجتماعی» جذاب میبیند ( باتلر، 2003 ، ص 2484)، نه چیزی که بخشی از آن هستند. یا فعالانه با آن درگیر شوید. به عنوان مثال، تحقیقات نشان می دهد که در حالی که مردم ممکن است از «مصرف» محصولات منسوب به فرهنگ متفاوت، مانند غذا یا موسیقی خوشحال باشند، حفظ تعاملات اجتماعی با افرادی از فرهنگ متفاوت ممکن است دشوارتر باشد (Horvath, 2011؛ Schaap, 2019 ) . ).
وات (2009) نشان می دهد که در حالی که برخی از افراد طبقه متوسط سفیدپوست (عمدتاً) تعلق به بخش های خاصی از یک محله قومی را تجربه می کنند، این احساس ممکن است به همه قسمت های یک محله گسترش نیابد. به عبارت دیگر، این ساکنان ممکن است «احساس تعلق نابرابر فضایی» را تجربه کنند ( وات، 2009 ، ص 2888) و «به طور نمادین و عملی از مکانهای «محلی»، بهویژه مغازهها، میخانهها، و مدارس، و طبقه پایینتر و پایینترشان جدا شوند. جمعیتهای نه کاملاً سفید» ( تعلق انتخابی در Watt, 2009 , p. 2875).
در حالی که مطالعات موجود بینشی در احساس تعلق زنان به محلههای قومی مختلف به دست میدهد، شکافی در درک فضاهایی وجود دارد که زنان برای احساس تعلق «انتخاب نمیکنند». برای درک مکانیسمهای نهفته در رابطه بین یک اقلیت قومی عددی در فضاهای همسایگی و احساس «عدم تعلق» ( Pinkster, 2014 , p. 825) به این فضاها، از ادبیات روانشناسی اجتماعی استفاده میکنیم.
اعضای گروههایی که وارد زمینهای میشوند که در آن هویت اجتماعی آنها به حاشیه رانده شده است، اغلب در مورد پذیرش اجتماعی خود دچار ابهام میشوند. این عدم وضوح همان چیزی است که والتون و کوهن (2007) از آن به عنوان عدم قطعیت تعلق یاد می کنند . تعلق به عدم قطعیت احساسی است که اغلب به این صورت بیان می شود که «افراد مثل من به اینجا تعلق ندارند» ( والتون و کوهن، 2007 ، ص 83). موقعیت های ناآشنا مردم را عصبی و ناراحت می کند زیرا ممکن است از طریق طرد شدن با طرد اجتماعی مواجه شوند. برای آنها مشخص نیست که آیا در این محیط جدید از نظر اجتماعی پذیرفته خواهند شد یا خیر. پوردی وان و همکاران (2008) اشاره می کنند که “تنظیمات خود این قدرت را دارند که درجه تهدید یا ایمنی را که یک شخص تجربه می کند، نشان دهد” (ص. 651). Pwom ممکن است از فضاهایی که در آنها یک اقلیت قومی عددی هستند اجتناب کند زیرا آنها این فضاها را از نظر اجتماعی منحصر به فرد می دانند ( Heringa، 2016 ؛ Schaap، 2019 ). آنها نگران جلب توجه ناخواسته در محیط هایی هستند که در آن یک اقلیت قومی هستند زیرا “قومیت (یا هر چیز دیگری) در خودپنداره افراد برجسته تر می شود زیرا محیط اجتماعی آنها در این زمینه ناهمگن تر می شود” (مک گوایر و همکاران، 1978، ص . . 519). به این معنا، فضاهایی که در آن pwom از هنجار درک شده منحرف میشود، میتواند احساس تعلق عدم قطعیت را برانگیزد. هنگامی که یک گروه به صورت عددی در یک زمینه کمتر نمایش داده می شود، اعضای آن گروه احتمالاً در مورد تعلق اجتماعی خود نامطمئن هستند و به نظر می رسد که “سوال “آیا من به آن تعلق دارم؟” (والتون و کوهن، 2007، ص 94) از بین می رود . دست در دست هم با این سؤال که «آیا گروه من متعلق است؟» (همان، ص 94). به طور مشابه، احساس عدم تعلق می تواند بر احساسات زنانی که یک اقلیت قومی عددی در محلی هستند اما اکثریت قومی در سطح ملی هستند، تأثیر بگذارد.
در واقع، تحقیقات در مورد تنوع و شمول نشان می دهد که سفیدپوستان خود را بخشی از تنوع نمی دانند. این ممکن است دلالت بر این داشته باشد که pwom بخشی از تنوع قومیتی که به صورت محلی در همسایگی آنها وجود دارد احساس نمی کند. به عنوان مثال، پلات و همکاران. (2011) دریافتند که سفیدپوستان تمایل دارند موضوع چندفرهنگی را به جای شمولیت با طرد مرتبط بدانند و کمتر از گروه های اقلیت این مفهوم را با خود جفت کنند. مخصوصاً در مورد اروپا، این مربوط به این است که اکثریت قومی کشور عموماً به عنوان «مصرف طبیعی» فضاها تلقی می شوند ( Puwar, 2004 ). به عنوان مثال، در هلند، زنان هلندی «نمیخواهند با مهاجران شناسایی شوند»، علیرغم اینکه یک گروه بزرگ اجدادی از کشورهای دیگر دارند ( Weker, 2016 , p. 6). اکثریت قومی ملی خود را «بومی» میدانند ( دویونداک، 2011b ؛ وکر، 2016 ) زیرا گفتمانهای ادغام گذشته موقعیت افراد با پیشینه مهاجرت را به عنوان افراد خارجی و زنان به عنوان خودی عادی کرده است. به عنوان مثال، این موضوع در دو اصطلاح هلندی « alochtonous/autochtonous » منعکس شده است که هنوز به طور مکرر در گفتمان عمومی استفاده می شود و دوگانگی بین افراد با پیشینه مهاجرت (منشأ آن از مکان دیگری) و pwom (بومی محل آن) را توصیف می کند ( Essed ). و Trienekens، 2008 ). 3 به همین دلیل است که pwom گروه خود را در هلند هنجار میداند، و بنابراین یک اقلیت قومی عددی بودن ممکن است برای آنها تجربهای « خارج از هنجار» باشد، که ممکن است احساس غیرقانونی بودن را ایجاد کند.
مداخلات خاصی برای افزایش احساس تعلق وجود دارد. یکی از این مداخلات، سیگنالدهی دربرگیری است که هدف آن افزایش احساس تعلق از طریق افزایش ادراک به عنوان بخشی از یک فضا یا زمینه خاص است ( جانسن و همکاران، 2014 ). دو نوع فرم برای گنجاندن سیگنال وجود دارد که شامل اشکال آشکارتر و پنهان تر ارائه یک فضا به عنوان فراگیر است. اولاً، اشکال مستقیم شمول منجر به افزایش احساس تعلق می شود. نشانههای شمول مستقیم شکلی از ارتباط صریح از استقبال یک گروه خاص در یک فضای خاص است. تحقیقات قبلی نشان می دهد که ادراک گنجاندن pwom در محیط های متنوع را می توان با نشانه های ورود مستقیم افزایش داد ( جانسن و همکاران، 2015 ؛ استیونز و همکاران، 2008 ). به عنوان مثال، یانسن و همکاران. (2015) بررسی می کند که چگونه می توان احساس شمول pwom را در سازمانی که حمایت صریح از نیروی کار متنوع دارد، افزایش داد. یانسن و همکاران (2015) نشان می دهد که افزایش در شمول درک شده زمانی حاصل می شود که سازمان به صراحت بیان می کند که pwom در سازمان ارزش دارد: “ما بسیار خوشحالیم که کارمندانی با پیشینه مراکشی، ترک یا آنتیلی داریم. اما، البته، ما برای کارمندان هلندی خود نیز ارزش قائل هستیم. ” (ص 821، تأکید شده). بر اساس یافتههای یانسن و همکاران (2015) ، ما آزمایش میکنیم که آیا نشانههای مستقیم گنجاندن میتواند منجر به افزایش احساس تعلق زنان در فضای محلهای شود که آنها یک اقلیت قومی هستند یا خیر.
H1a
نشانههای شمول مستقیم احساس تعلق پسزمینه pwom را در فضای محلهای که در آن یک اقلیت قومی عددی هستند، افزایش میدهد.
ثانیاً، همانطور که پوردی-وونز و همکاران. (2008) اشاره می کند، نشانه هایی غیر از گنجاندن مستقیم می تواند نشانه تعلق باشد. نشانه های پنهان بیشتر، که اشکال غیرمستقیم گنجاندن است، ممکن است منجر به افزایش احساس تعلق شود. هنگام مواجهه با فضاهای ناآشنا، افراد به دنبال علائم کوچک و زمینه ای تعلق می گردند. به عنوان مثال، اندرسون (2015) ادعا می کند، زمانی که سیاه پوستان وارد فضاهایی می شوند که از نظر عددی تحت تسلط افراد سفیدپوست هستند، “سیاهان به طور انعکاسی نسبت سفیدپوستان به سیاهپوستان را یادداشت می کنند، یا ممکن است به دنبال سیاهان دیگر به اطراف نگاه کنند و سپس سطح راحتی خود را تنظیم کنند. بر این اساس» (ص 10). به طور مشابه، پوردی-وونز و همکاران. (2008) دریافتند که بازنمایی کمتر از اقلیت ها همراه با رویکرد کوررنگی یک سازمان، متخصصان آفریقایی آمریکایی را به بی اعتمادی به محیط کار سوق می دهد. بنابراین، ما آزمایش میکنیم که آیا نشانههای غیرمستقیم شامل بودن در قالب نمایش عددی میتواند به افزایش احساس تعلق منجر شود یا خیر.
H1b
نشانههای گنجاندن غیرمستقیم در قالب نمایش عددی، احساس تعلق زنان را در فضای محلهای که در آن یک اقلیت قومی عددی هستند، افزایش میدهد.
احساس تعلق تأثیری حیاتی بر افراد در محیطهای مختلف دارد. احساس تعلق انتخاب های شغلی را هدایت می کند ( گود و همکاران، 2012 )، بر انگیزه و پیشرفت تأثیر می گذارد ( والتون و کوهن، 2007 ) و بر نتایج تحصیلی و سلامتی تأثیر می گذارد ( والتون و کوهن، 2011 ). راه های مختلفی برای پاسخ به عدم قطعیت تعلق وجود دارد که یکی از آنها کناره گیری از فضاها است. برای مثال، دانشآموزان دختر نسبت به دانشآموزان مرد خود در زمینههای STEM (علم، فناوری، مهندسی و ریاضیات) عدم قطعیت تعلق بیشتری را تجربه میکنند. همانطور که هونه و زاندر (2019) نشان میدهند، عدم قطعیت تعلق نرخ ترک تحصیل دانشآموزان را پیشبینی میکند: هرچه احساس عدم اطمینان قویتر باشد، احتمال ترک تحصیل بیشتر میشود.
تعلق عدم قطعیت نه تنها بر تصمیم گیری در مورد یک زمینه فعلی بلکه بر انتخاب های مربوط به اجتناب از فضاها در آینده نیز تأثیر می گذارد. هنگامی که افراد یکی از هویتهای اجتماعی خود را در یک زمینه خاص به حاشیه رانده میدانند، تعامل آینده خود را با آن بافت اجتماعی محدود میکنند. به عنوان مثال، دانشآموزان دختری که عدم قطعیت تعلق در رشته ریاضی را تجربه میکنند، تمایل کمتری به دنبال کردن ریاضیات در آینده نشان میدهند ( گود و همکاران، 2012 ). به روشی مشابه، دانشجویان طبقه کارگر که انواع خاصی از تحصیلات عالی نخبگان را به عنوان زمینه ای می دانند که در آن “هرگز در آن قرار نمی گیرند” ( ری و همکاران، 2001 ، ص 863) چنین مسیرهایی را دنبال نمی کنند. به ویژه در محلههای دارای تنوع قومی، هنگامی که ساکنان سفیدپوست در فضاهای خاصی که گروه قومی دیگر بر آن تسلط دارند، احساس خوشآمدگویی نمیکنند، با کنارهگیری پاسخ میدهند و از چنین فضاهایی در آینده اجتناب میکنند ( Wise, 2005 , p. 175). بنابراین، ما فرض میکنیم که هر چه احساس تعلق زنان در فضاهایی که یک اقلیت قومی عددی هستند، بیشتر باشد، تمایل بیشتری برای حضور در چنین فضاهایی وجود دارد.
H2
هر چه احساس تعلق به فضای محله ای که در آن زنان یک اقلیت قومی عددی هستند، بیشتر تمایل به حضور در این فضا را افزایش می دهد.
همانطور که در پاراگرافهای قبلی توضیح داده شد، ما فرض میکنیم که اشکال خاصی از شمول احساس تعلق را افزایش میدهد، که به نوبه خود تمایل به مکانهای مکرر در محلهای را افزایش میدهد که pwom یک اقلیت قومی عددی است. به عبارت دیگر، ما انتظار داریم که احساس تعلق رابطه بین شامل بودن فضایی در محله ای را که pwom یک اقلیت قومی عددی است و تمایل به حضور در آن فضا واسطه کند ( شکل 1 ).
برای آزمایش فرضیه های خود، از یک طرح آزمایشی استفاده می کنیم که شامل دستکاری متغیرها برای ایجاد روابط علت و معلولی است. آزمایشها به گونهای تنظیم میشوند که شرایط کنترلی (عدم قرار گرفتن در معرض محرکها) و تعدادی شرایط درمانی (قرار گرفتن در معرض محرکها) وجود داشته باشد. در چنین مجموعه ای، پاسخ دهندگان به طور تصادفی به شرایط آزمایشی اختصاص داده می شوند. با توجه به این انتساب تصادفی “گروه های پاسخ دهندگان در هر دو ویژگی قابل مشاهده و غیر قابل مشاهده قابل تشخیص نیستند” ( وینترز و ویتز-شاپیرو، 2013 ، ص 423) به این معنی که تفاوت مشاهده شده در اثر بین گروه ها ناشی از تفاوت در محرک های موجود است. به عبارت دیگر، تصادفیسازی پاسخدهندگان «اثرات احتمالی توضیحات رقیب یک یافته علی را از بین میبرد» ( برایمن، 2012 ، ص 53). در آزمایش خود، سطح شمول را دستکاری میکنیم تا علیت بین نشانههای گنجاندن پیشنهادی، احساس تعلق و تمایل به رویدادهای مکرر که در آن pwom یک اقلیت قومی هستند ایجاد کنیم.
دادهها در قالب یک آزمایش نظرسنجی از طریق پانل بخش تحقیقات آمستردام، اوندرزوک، اطلاعات و آمار اطلاعات (OiS) جمعآوری شد و در دسامبر 2020 ارائه شد. همه 364 پاسخدهنده سابقه مهاجرت ندارند و بین 20 تا 50 سال سن دارند. ( M = 39.91، SD = 7.57). 89.3 درصد پاسخ دهندگان تحصیلات عالیه را به پایان رسانده اند و درآمد ماهانه خانوار بین 3051 تا 4000 یورو دارند. بر اساس داده های ثانویه موجود در سطح محله، OiS 187 محله آمستردام با تنوع قومیتی را انتخاب کرد که در آنها بیش از 40 درصد از همه ساکنان خارج از کشور متولد شده اند و/یا حداقل یکی از والدین آنها متولد خارج از کشور هستند. برخی از این محلهها در مناطقی با وضعیت اقتصادی-اجتماعی پایینتر واقع شدهاند (مثلاً Nieuwe West ). برخی دیگر در بخش های مرفه تر مانند مرکز آمستردام ( Centrum ) یافت می شوند.
پس از ارائه رضایت آگاهانه، به هر پاسخگو به طور تصادفی یکی از سه شرایط آزمایشی به زبان هلندی ارائه شد. همه شرایط آزمایشی بر اساس یک صحنه محله ای است که حول یک رویداد خیالی می چرخد، یک جشنواره خیابانی، که توسط یک انجمن محلی محله ترکیه سازماندهی شده است. 4
شرایط کنترل (شرایط 1، n = 121) شامل توصیفی از یک جشنواره خیابانی ساختگی است که توسط یک انجمن محله ای با نام ترکی برگزار می شود، که توسط مردی با نامی ترکی به نمایش درآمده است. به این ترتیب، صحنه فرضی این ایده را منتقل می کند که قومیت دیگری بر فضا مسلط است و اقلیت را زنان تشکیل می دهند. شرایط کنترل به شرح زیر است:
«انجمن محله Kırlangıçlar، با نمایندگی [ناشناس برای مسائل حریم خصوصی]، جشنواره خیابانی را در این محله ترتیب می دهد. این رویداد در مورد به اشتراک گذاشتن غذاهای خوشمزه ترکی، گوش دادن به موسیقی ترکی و صرفاً اوقات خوشی با هم خواهد بود.
دومین شرط درمانی (شرایط 2، شمول مستقیم، n = 123) شامل یک جمله اضافی در شرح شرایط 1 است، با هدف افزایش احساس تعلق از طریق یک نشانه ورود مستقیم (H1a). به طور خاص، ما یک رویکرد فراگیر را آزمایش میکنیم که بر استقبال همه افراد تأکید میکند.
«شما یک بروشور در جعبه پست خود در مورد این رویداد دریافت می کنید که در آن آمده است که انجمن محله Kırlangıçlar و [ناشناس برای مسائل حریم خصوصی] تأکید زیادی بر استقبال همه دارند و آنها قطعاً می خواهند همه کسانی که در محله زندگی می کنند بیایند و با هم جشن بگیرند. !»
سومین شرایط درمانی (شرایط 3، گنجاندن غیرمستقیم، n = 120)، شامل یک نشانه ورود غیرمستقیم (H1b) است. این امر از طریق یک جمله اضافی در شرح شرط 1 تحقق می یابد و ذکر می کند که پاسخ دهنده از چند نفر از همسایگان هلندی خود شنیده است که آنها به طور قطعی در این رویداد شرکت می کنند:
“شما قبلاً از چند نفر از همسایگان هلندی خود شنیده اید که از این رویداد هیجان زده هستند و قطعاً به آن خواهند پیوست. “
احساس تعلق با انطباق مقیاس تناسب اجتماعی والتون و کوهن (2007) بر اساس موارد ارائه شده در جدول 1 اندازه گیری می شود . پاسخ دهندگان درجه موافقت خود را با هر عبارت در مقیاسی از 1 (کاملاً مخالفم) تا 5 (کاملاً موافقم) نشان دادند. برای به تصویر کشیدن احساس تعلق، میانگین هشت مورد گرفته شده است (آلفای کرونباخ = 0.90، M = 3.65، SD = 0.67).
جدول 1 . اقلام برای احساس تعلق مقیاس.
این اتفاق به من این حس را می دهد که… | حداقل | حداکثر | منظور داشتن | SD |
---|---|---|---|---|
من جا افتادم | 1 | 5 | 3.24 | 1.08 |
خوش اومدم | 1 | 5 | 3.98 | .96 |
برای من است | 1 | 5 | 3.30 | 1.07 |
امثال من به آنجا تعلق ندارند* | 1 | 5 | 2.31 | 1.10 |
من قبول شدم | 1 | 5 | 3.75 | .96 |
افراد خاصی را مستثنی می کند* | 1 | 5 | 2.13 | 1.10 |
من تعلق دارم | 1 | 5 | 3.45 | .98 |
من می توانم بخشی از این رویداد باشم | 1 | 5 | 4.17 | .82 |
آیتم های ستاره دار با آیتم های دارای کلید معکوس مطابقت دارند.
برای اندازهگیری تمایل به حضور در رویداد ساختگی، پاسخدهنده میتواند قصد خود را برای شرکت در مقیاسی از (1) “قطعاً در این رویداد شرکت نمیکنم ” تا (5) “قطعاً در این رویداد شرکت خواهم کرد ” ( M =) نشان دهد. 3.18، SD = 1.18).
با توجه به ساختار سلسله مراتبی دادهها با پاسخهای فردی تو در تو در محلهها، مدلی برآورد شد که اجازه میدهد رهگیری احساس تعلق در محلهها متفاوت باشد. تأثیر همسایگی در احساس تعلق ناچیز است. بنابراین، ما با تحلیل میانجیگری تک سطحی پیش رفتیم و هر دو فرضیه را با مدل 4 کلان فرآیند هیز (2012) آزمایش کردیم . همه پیشبینیکنندههای پیوسته میانگین محور بودند.
جدول 2 تأثیرات اصلی شرایط تجربی را بر تأثیرات احساس تعلق نشان می دهد. همانطور که می بینیم، مشارکت مستقیم پاسخ دهندگان در رویداد به طور قابل توجهی احساس تعلق آنها را افزایش می دهد ( b = 0.53، SE = 0.08، CI = 0.37؛ 0.69). این امر فرضیه 1a را تأیید می کند و نشان می دهد که دعوت نامه ای که در آن از استقبال همه در این رویداد آمده است، به طور قابل توجهی احساس تعلق زنان به رویداد محله ای را افزایش می دهد که در آن افراد با پیشینه مهاجرت ترک اکثریت ظاهری قومی بودند. این یافته با تحقیقات دیگری همسو است که نشان می دهد نشانه های شمول مستقیم احساس تعلق به موقعیت ها و سازمان های اجتماعی خاص را افزایش می دهد ( جانسن و همکاران، 2015 ؛ استیونز و همکاران، 2008 ؛ والتون و کوهن، 2007 ).
جدول 2 . تأثیرات اصلی شرایط تجربی بر احساس تعلق
سلول خالی | ب | SE | LLCI | ULCI |
---|---|---|---|---|
نشانه ورود مستقیم | .53 | .08 | .37 | .69 |
نشانه گنجاندن غیر مستقیم | .10 | .08 | -.06 | .26 |
دسته مرجع: شرط 1.
جلوه های قابل توجه (p < 0.05) با خط پررنگ مشخص می شوند.
نشانه گنجاندن غیرمستقیم تأثیر قابل توجهی بر احساس تعلق ندارد ( b = 0.10، SE = 0.08، CI = -0.06؛ 0.26). بنابراین فرضیه 1b تایید نمی شود.
جدول 3 تأثیرات اصلی نشانه ورود مستقیم، نشانه ورود غیرمستقیم و احساس تعلق را بر تمایل به حضور در فضایی که pwom یک اقلیت قومی عددی است نشان می دهد. احساس تعلق پیش بینی کننده قابل توجهی از تمایل به حضور در فضایی است که pwom یک اقلیت قومی عددی است ( b = 1.07، SE = 0.08، CI = 0.90؛ 1.23). هر چه احساس تعلق به رویداد بیشتر باشد، افراد تمایل بیشتری به حضور در آن رویداد دارند. این فرضیه 2 را تایید می کند.
جدول 3 . تأثیرات اصلی بر تمایل به حضور در فضایی که pwom یک اقلیت قومی عددی است.
سلول خالی | ب | SE | LLCI | ULCI |
---|---|---|---|---|
نشانه ورود مستقیم | -.23 | .13 | -.49 | 0.03 |
نشانه گنجاندن غیر مستقیم | -.01 | .13 | -.26 | .24 |
متعلق بودن | 1.07 | .08 | 90 | 1.23 |
دسته مرجع: شرط 1.
جلوه های قابل توجه (p < 0.05) با خط پررنگ مشخص می شوند.
جدول 4 اثرات غیرمستقیم نشانه های ورود مستقیم و غیرمستقیم بر تمایل به حضور در فضایی را نشان می دهد که pwom یک اقلیت قومی عددی است. اثر غیرمستقیم برآورد شد زیرا نشان میدهد که رابطه بین نشانههای گنجاندن و تمایل به مکرر فضاها با رابطه آنها با احساس تعلق توضیح داده میشود.
جدول 4 . اثرات غیر مستقیم شرایط آزمایشی بر تمایل به رفت و آمد در فضا.
سلول خالی | اثر غیر مستقیم | SE | تعصب تصحیح شده LLCI | ULCI تصحیح شده بایاس |
---|---|---|---|---|
نشانه ورود مستقیم | .56 | .09 | .39 | .74 |
نشانه گنجاندن غیر مستقیم | .11 | .10 | -.08 | .30 |
دسته مرجع: شرط 1.
با استفاده از 5000 نمونه بوت استرپ، فواصل اطمینان 95 درصدی تصحیح شده با سوگیری محاسبه شد.
اثرات غیرمستقیم قابل توجه (p < 0.05) با خط پررنگ مشخص شده است.
نتایج تأثیر غیرمستقیم قابل توجهی از گنجاندن مستقیم در فضایی را به همراه داشت که در آن pwom یک اقلیت قومی عددی است از طریق احساس تعلق به تمایل به حضور در رویداد ( b = 0.56، SE = 0.09، CI = 0.39؛ 0.74). احساس تعلق به طور کامل رابطه بین سطح گنجاندن فضایی که pwom یک اقلیت قومی عددی است و تمایل به رفت و آمد در این فضا را واسطه می کند. این بدان معناست که رابطه بین نشانه ورود مستقیم و تمایل به حضور در فضا یک اثر مستقیم نیست بلکه از طریق احساس تعلق عمل می کند. این نتیجه نشان میدهد که نشانههای گنجاندن مستقیم در نهایت تمایل به رفت و آمد در فضایی را افزایش میدهد که در غیر این صورت کمتر فراگیر تلقی میشد.
اثر غیرمستقیم نشانه گنجاندن غیرمستقیم همانطور که با شرایط آزمایشی دوم آزمایش شد، ناچیز است ( b = 0.11، SE = 0.10، CI = -0.09؛ 0.30). یک نشانه گنجاندن غیرمستقیم به شکل نمایش عددی در فضایی که pwom یک اقلیت قومی عددی است، قصد pwom را برای حضور در این فضاها افزایش نمیدهد . 6
هدف از این تحقیق، شناسایی راهکارهایی برای افزایش احساس تعلق زنان در فضاهای محلهای است که در آنها یک اقلیت قومی عددی هستند. ثانیاً، این تحقیق با هدف نشان دادن این موضوع انجام شد که با افزایش این احساس، زنان بیشتر در چنین فضایی رفت و آمد می کنند. یک شکل مستقیم از شمول، معطوف به همه ، احساس تعلق را افزایش می دهد و به نوبه خود تمایل افراد را به فضاهای مکرر که در آن یک اقلیت عددی هستند افزایش می دهد. با این حال، تنها نمایش عددی pwom برای افزایش احساس تعلق به pwom کافی نیست. غلبه بر عدم قطعیت تعلق در این زمینه مستلزم نشانه مستقیمی از درگیری است.
دلایل مختلفی وجود دارد که چرا نمایش عددی سایر pwmb ها احساس تعلق را افزایش نمی دهد. اولا، ممکن است پاسخ دهندگان تمایل بیشتری به قدردانی از رویدادهایی داشته باشند که شامل همه افراد می شود تا فضاهایی که به طور خاص هلندی ها را در بر می گیرد. این واقعیت که نشانه شمول غیرمستقیم هلندی ها را در مقابل یک گروه ترک ذکر می کند، ممکن است بر تفکر درون گروهی/برون گروهی تأکید کند و بنابراین بر مرزهای نمادین بین دو گروه در رویداد تأکید کند. در عین حال، دو شکل شمول نه تنها از نظر مستقیم بودن و دیگری غیرمستقیم بودن با هم تفاوت دارند، بلکه از این جهت با هم تفاوت دارند که شکل مستقیم شمول به صراحت نشانه پذیرش است. گروه با سابقه مهاجرت به صراحت از همه استقبال می کند. این بیانیه غیرمستقیم چیزی در مورد نگرش افراد دارای سابقه مهاجرت نسبت به حضور pwom آشکار نمی کند. بنابراین، نمایش عددی pwom صرف ممکن است به افزایش احساس تعلق منجر نشود زیرا اطلاعاتی در مورد سطح پذیرش اجتماعی و نحوه دریافت pwom توسط افراد با سابقه مهاجرت در این رویداد ارائه نمی دهد.
در این تحقیق، ما برخوردهای خاص را در محلههایی که از لحاظ قومیتی متفاوت هستند، که غیر معمول هستند، اما بیشتر و بیشتر رایج هستند، بررسی کردیم، یعنی فضاهایی که یک گروه قومی مهاجر مسئول آن فضا است. در حالی که «حضور» تنوع قومی ممکن است عادی شده باشد و نگرش نسبت به تنوع قومی به طور کلی مثبت است ( وسندورف، 2013 )، رویارویی با فضاهای روزمره تحت تسلط یک گروه قومی دیگر میتواند باعث ایجاد عدم قطعیت تعلق در میان زنان شود و به نظر نمیرسد وارد این فضاها میشود یا درگیر آن میشود. ‘طبیعی’. با این حال، این مطالعه نشان میدهد که نشانههای واضح گنجاندن میتواند به غلبه بر این عدم قطعیت تعلق کمک کند.
با این تحقیق، ما قصد نداریم به تغییر مسئولیت به افراد دارای سابقه مهاجرت و شامل کردن pwom اشاره کنیم، زیرا روابط قدرت از نظر موانع ورود ساختاری به بافتهای خاص برای افراد دارای پیشینه مهاجرت نیز در زمینههای قومی متفاوت وجود دارد. هیچ اکثریت قومی وجود ندارد ( آلبا و دویونداک، 2019 ). در عوض، انتخاب این طرح آزمایشی خاص، شناسایی احساس تعلق عدم قطعیت به عنوان یک عامل تعیین کننده مهم در فرآیندهای تفکیک و گنجاندن در محله های قومیتی متنوع را ممکن ساخت و اعتبار خارجی آزمایش را افزایش داد. علاوه بر این، این طرح آزمایشی خاص به ما اجازه داد تا نشان دهیم که چگونه میتوان با یک لفاظی فراگیر، pwom را برای احساس گنجاندن مورد خطاب قرار داد.
اگرچه این مطالعه درک ما از مکانیسمهای گنجاندن را گسترش میدهد، اما میخواهیم تأکید کنیم که تصور نمیکنیم بازدید از فضایی که pwom یک اقلیت قومی عددی است، به طور خودکار به پیوندهای بیشتر و قویتر بین افراد از قومیتهای مختلف منجر میشود. ممکن است شرایط دیگری برای این اتفاق وجود داشته باشد. با این حال، جداسازی قطعاً مانع از فرصت تعامل با یکدیگر می شود. ادبیات قبلی نشان داده است که تماس بین قومی بدون تلاش بیشتر اتفاق نمی افتد ( اتکینسون، 2006 ؛ بلوکلند و ون اییک، 2010 ؛ باتلر، 2003 ؛ جکسون و باتلر، 2015 ) و اگر قصد سیاست گذاران، سازمان های محله و ساکنان، این مطالعه نشان داده است که سیگنالهای فراگیری باید مستقیم و واضح باشد.
تحقیقات بیشتر باید چندین جنبه را بررسی کند. اولاً، برای این آزمایش، ترکها به عنوان قومیت غالب عمل کردند. این گروه، و همچنین سایر مهاجرانی که از کشورهای غیر غربی مهاجرت می کنند، اغلب توسط اکثریت های قومی در اروپای غربی به عنوان قومی کلیشه ای تلقی می شوند ( سید، 1978 ). با این حال، علیرغم اصطلاحات همگن کننده ای مانند «مهاجر» یا allochtonen هلندی ، تفاوت های تاریخی بین این روابط گروهی وجود دارد . روابط بین گروهی (تاریخی) بین افراد با پیشینه مهاجرت ترک و هلندی های قومی باید در هنگام تفسیر نتایج این مطالعه در نظر گرفته شود. تحقیقات آینده باید بررسی کند که آیا یافتههای این مطالعه در زمینههایی که سایر اقلیتها گروه غالب هستند، قابل تکرار هستند یا خیر.
ثانیاً، نقش اکثریت قومی بودن در سطح کشور در تجارب محلی اقلیت بودن باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. مفهوم عدم قطعیت تعلق اغلب برای توضیح احساسات و رفتار گروه های اقلیت، که هویت آنها از نظر تاریخی بی ارزش شده است، در موقعیت گروه اکثریت غالب استفاده می شود. تعلق عدم قطعیت چیزی است که بر اقلیتها در چنین محیطهایی تأثیر میگذارد، اما نه سفیدپوستان ( والتون و کوهن، 2007 ). در این موارد، گروه اکثریت از نظر عددی و از نظر روابط قدرت اکثریت هستند. با این حال، در این تحقیق، موقعیت عددی اکثریت قومی و روابط قدرت محلی تغییر کرد زیرا سازماندهندگان ترک در آزمایش کنترل زمینه و شیوههای تعامل را در طول رویداد دارند. علیرغم اینکه اکثریت قومی کشور هستند که به طور کلی به عنوان «مصرفین طبیعی» فضاها شناخته می شوند ( پوار، 2004 )، در این شرایط متوجه می شویم که pwom به اطلاعات مربوط به ارتباط اجتماعی خود بسیار حساس است. بدیهی است که احساس تعلق به pwom امری بدیهی نیست. تحقیقات کیفی بیشتر باید تأثیر متقابل اکثریت قومی بودن در سطح کشور و تجارب محلی اقلیت بودن را بررسی کند.
ثالثاً، این مطالعه علیت بین تأثیر نشانه ورود مستقیم، احساس تعلق و تأثیر آن بر تمایل به حضور در فضاهایی را که زنان در آنها یک اقلیت قومی هستند، ایجاد کرده است. این بدان معنا نیست که احساس تعلق فقط تحت تأثیر نشانههای گنجاندن است، اما باید اذعان کنیم که تمرکز ما بر قومیت با بخشی از تصویر بزرگتر مقابله میکند. تحقیقات آینده باید به دنبال درک نقش عوامل تعیینکننده دیگری باشد که ممکن است علاوه بر این بر فرآیندهای رفع احساس تعلق در فضاها و زمینههای محلهای که ساکنان آن «عدم تعلق» را تجربه میکنند، تأثیر بگذارد (پینکستر، 2014، ص 825 ) . جنسیت، پیشینه اجتماعی-اقتصادی، مسکن و محل سکونت، آشنایی عمومی، تجربه قبلی با تنوع (قومی) و شبکه های اجتماعی بین قومی موجود، یا ویژگی های شخصیتی که مردم را در برابر چنین «تهدیدهای هویت اجتماعی» انعطاف پذیرتر می کند. در همین راستا، سطح نمایندگی ممکن است نقش مهمی ایفا کند. آیا نقل مکان به محلهای که دارای تنوع قومیتی است یک انتخاب عمدی بود یا نتیجه فقدان گزینههای دیگر بود، برای مثال، محدود به مقرونبهصرفه بودن مسکن در محلههای همگنتر ( ترستیگ، 2017 ). انتخاب اینکه آیا شرکت در یک رویداد محله ای که در آن زنان یک اقلیت قومی هستند یا نه، ممکن است بیشتر به این بستگی داشته باشد که آیا ساکنان نمی توانند از چنین رویدادی اجتناب کنند یا اینکه گزینه های دیگری مطابق با سلیقه فرهنگی آنها وجود دارد.
در نهایت، از آنجایی که این تحقیق بخشی از یک پروژه تحقیقاتی بزرگتر است که بر محدوده سنی محدودی تمرکز می کند، تحقیقات آینده باید بررسی کند که آیا نتایج، به عنوان مثال، در زنان مسن تر یا جوان تر تکرار می شود: گروه های جوان تری که ممکن است تجربه بیشتری در یافتن خود داشته باشند. در شرایطی که آنها یک اقلیت قومی هستند ( Crul & Lelie, 2019 ) به چنین نشانه تعلقی نیاز دارند، و بالعکس ، یک نشانه تعلق “به اندازه کافی” برای نسل های قدیمی است تا احساس تعلق خود را افزایش دهند و در نتیجه تمایل آنها به تکرار چنین مواردی افزایش یابد. زمینه ها؟