معمار آلمانی فری اتو عمدتاً به دلیل طراحی سقف نمادین خود برای پارک المپیک مونیخ شناخته می شود. پس از دیدن، این استادیوم است که نمی توان فراموش کرد، بنابراین سقف فولادی و شیشه ای اکریلیک را به زیبایی در اطراف منحنی غربی استادیوم و همچنین بر روی سالن ورزشی و استخر شنای مجاور تاب می دهد. فری اتو به همراه گونتر بهنیش، یکی دیگر از معماران تأثیرگذار آلمانی قرن بیستم، آن را طراحی کرد. برخی ممکن است به جرات بگویند که این سقف – یا پاویون آلمان برای نمایشگاه مونترال در سال 1967، که اتو با همکاری رولف گاتبرود انجام داد – مرتبط ترین کار او است، اگر نگوییم یکی از مرتبط ترین آثار معماری کل قرن. . با این حال، معمار به نام فری، که به معنای واقعی کلمه به “رایگان” ترجمه می شود، پس از بیش از 20 سال آزمایش به این پروژه ها رسید.
«در ابتدا قرار بود این غرفه تنها در طول […] [نمایشگاه] باقی بماند. اجازه داده شد که در آنجا بایستد، اما مطمئناً یک روز آن را پایین خواهند آورد. با این وجود، هر چه سن بالاتر میرود، بیشتر مضطرب میشوم. نمیدانم باید چه کار کنم: آیا باید به صاحبش هشدار دهم که بهتر است آن را خراب کند تا بهتر بخوابم؟»
فری اتو در «مکالمه با فری اتو» اثر خوان ماریا سونگل
معماری به عنوان نتیجه زندگینامه
فری اتو در سال 1925 در شهر کمنیتس آلمان شرقی به دنیا آمد. پدر و پدربزرگ او مجسمه ساز بودند و این تمایل را در اتو به دنبال کردن مسیر شغلی خود برانگیخت. هر دوی والدین او نیز از اعضای Deutsche Werkbund (به انگلیسی: آلمانی انجمن صنعتگران) بودند. Werkbund انجمنی متشکل از هنرمندان، معماران و طراحان بود که در توسعه معماری مدرن و طراحی صنعتی، به ویژه در ایجاد بعدی مدرسه طراحی باهاوس اهمیت یافت.
اتو از دوران جوانی به عنوان شاگرد سنگ تراشی در تعطیلات مدرسه شروع به کار کرد. با این حال، معلمی در مدرسه او را به پرواز با هواپیما و هوانوردی علاقه مند کرد. به طوری که پس از اخذ مجوز پرواز در نوجوانی، به غشاهای سبک و مواد مورد استفاده در پرواز با هواپیما و رفتار آنها در برابر نیروهای سازه ای مانند باد علاقه مند شد. به محض اینکه اتو مدرسه را ترک کرد، برای تحصیل در رشته معماری به دانشگاه فنی برلین تحصیل کرد. با این وجود، برنامههای او عملی نشد، زیرا او به ارتش فراخوانده شد و در نتیجه به عنوان خلبان نظامی (و بعداً به عنوان یک سرباز پیاده) آموزش دید.
او از سال 1945 تا 1947 در فرانسه اسیر جنگی بود و با وجود سن کم و بدون دیپلم، معمار اردوگاه کار خود شد که شامل بیش از 200 کارگر – اسیران جنگی که بر اساس حرفه خود مستقر بودند. جالب است که معمار جوان توانست این موقعیت را مدعی و حفظ کند. در این موقعیت و شرایط پس از جنگ، او یاد گرفت که انواع سازه ها را با حداقل متریال بسازد.
1948 فری سرانجام تحصیلات خود را در دانشگاه فنی برلین آغاز کرد. در اینجا، او علاقه خود را به سازه های سبک نشان داد، علاقه ای که 67 سال بعد، کمی قبل از مرگش، بالاترین قیمت را در معماری، یعنی جایزه پریتزکر، به او اعطا کرد . در وبسایت آنها آمده است: «معماری او [در دوران تحصیلش] همیشه واکنشی به ساختمانهای سنگین و ستوندار است که برای یک ابدیت فرضی تحت حکومت رایش سوم در آلمان ساخته شدهاند. در مقابل، کار اتو سبک وزن، باز به طبیعت، دموکراتیک، کم هزینه و گاهی اوقات حتی موقت بود.
اتو همچنین یکی از اولین دانشجویان آلمانی بود که برای تحصیل در ایالات متحده بورسیه تحصیلی دریافت کرد، احتمالاً به دلیل سبک معماری او، که به نظر می رسید برای شرایط پس از جنگ آلمان مناسب است زیرا متفاوت (نسبت به قبل)، مدرن، و نور در این زمان، ایالات متحده خانه معماران بسیاری بود که اتو با آنها در تماس بود. به نام چند نفر: فرانک لوید رایت، اریش مندلسون، ایرو سارینن، لودویگ میس ون در روهه، ریچارد نوترا، چارلز و ری ایمز، والتر گروپیوس. در بیوگرافی آنلاین اتو آمده است: «در دفتر معمار فرد سورود در نیویورک، او مدل رالی آرنا در کارولینای شمالی را کشف کرد: شبکه کابلی بین دو طاق بزرگ، اولین سقف معلق در تاریخ معماری. متیو نویتزکی که آن را طراحی کرده بود، اندکی قبل در یک سانحه هوایی جان باخت. فری اتو چنان مجذوب این ایده شد که در سال 1952/53 پایان نامه خود را در مورد مهندسی سازه سازه های باربر صفحه ای با تنش کششی نوشت. با استفاده کم از مصالح ساختمانی بسیار مؤثر و با بهرهبرداری از ویژگیهای باربر سیستمهای فضایی، سازههای سبک و متحرک ایجاد میشوند. “ساخت و ساز به چیزی که کاملا ضروری است کاهش می یابد.”
استودیو اختصاصی
استودیوی خود اتو در طول بقیه عمرش به اتاقی برای اختراع، آزمایش و همکاری تبدیل شد. در سال 1952، او بلافاصله پس از اخذ مدرک دکترای مهندسی عمران، به عنوان یک معمار آزاد شروع به کار کرد و شروع به «[…] کار با «چادرساز» پیتر استرومایر کرد، [که با آن] سه سازه موقت سبک وزن و حداقل را طراحی و ساخت. ساخته شده از پارچه پنبه ای برای Bundesgartenschau (نمایشگاه باغ فدرال) در کاسل، آلمان. اینها اولین آثار او بودند که به رسمیت شناختن ملی دست یافتند، تا حدی به دلیل هماهنگی آنها با طبیعت.» به وب سایت جایزه پریتزکر.
پس از اولین موفقیتها، اتو مؤسسات مختلفی را تأسیس کرد (مثلاً مؤسسه کوچک خصوصی برای توسعه ساختوسازهای سبک) با تمرکز بر تحقیقات سبک وزن و ساختاری، و دوباره شروع به تدریس (در دانشگاه واشنگتن و ییل) در ایالات متحده کرد. می توان گفت که معمار نیز مانند معماری خود در همه جهات گسترش می یافت و فرصتی برای همکاری با معماران، زیست شناسان، پزشکان، دیرینه شناسان، فیلسوفان، مورخان، طبیعت شناسان، محیط بانان و سایر دانشمندان به اندازه آنها از بین نمی برد. می تواند به او پیشنهادات و الهام برای تمرین خود بدهد. Dieter Wunderlich در وبسایت خود میگوید: «ما به دنبال آن هنر ساخت و ساز هستیم که به دلیل فرآیندهای مشابه سازههای طبیعت به وجود میآید. […] من طراحی نمی کنم. جستجو میکنم. برای یافتن شکل بهینه سازههای سقف چادر مانند […] – شبیهسازیهای کامپیوتری هنوز وجود نداشت – مدلهای سیمی ساختیم و آنها را در آب صابون غوطهور کردیم به طوری که خود را با پوست صابونی پوشانیدند.
شاهکارها
آیا برنامه های رایانه ای فعلی به اندازه کافی خوب هستند که از فروپاشی ناگهانی بدون هشدار قبلی جلوگیری کنند؟
اتو: پاسخ من منفی است. این چیزی است که من را عصبی می کند، زیرا چندی پیش در پاریس […] تعدادی پوسته که به درستی با رایانه محاسبه شده بودند، از همه لوازم مورد نیاز استفاده کرده بودند و بررسی شده بودند، ناگهان فرو ریختند. سیاستمداران همیشه مسئولین را می خواهند، اما نمی توانند مهندسان را در این موارد سرزنش کنند، زیرا آنها از برنامه های درست طراحی شده بر اساس تئوری کشش استفاده می کنند. ما از خود می پرسیم که چرا استاد سازان بزرگ طاق های قرون وسطایی – و همچنین آنتونی گائودی – توانسته اند سازه های پایداری بسازند بدون اینکه همه روش های محاسبه فعلی را در اختیار داشته باشند، و چرا امروزه این اشتباهات مرتکب می شوند، حتی با وجود این که ما این مقدار عظیم را داریم. زرادخانه محاسباتیفری اتو در «مکالمه با فری اتو» اثر خوان ماریا سونگل
در سال 1967، فری اتو مدیر موسسه تازه تاسیس سازه های سبک (Institut für Leichte Flächentragwerke) در دانشگاه اشتوتگارت شد. در این مقام، او مأمور شد تا پاویون آلمان را در نمایشگاه مونترال در سال 1967 طراحی کند. به این دلیل به او سفارش داده شد که معماری او (از نظر کمیته) هنر و فن آوری صنعتی آلمان را به بهترین و واضح ترین نشان می دهد. این غرفه که به همراه معمار Rolf Gutbrod و مهندس Fritz Leonhardt طراحی شده بود، موفقیت اصلی بین المللی او بود و او خود را تا حدودی بین دو رشته معماری و مهندسی یافت. او در کتاب مکالمه ای با فری اتو می گوید: «من خودم را هم در کنار مهندسان و هم در کنار معماران قرار می دهم. برای من جدایی وجود ندارد تمام تفکیک ممکن اشتباه است زیرا فیزیک تجربی به اندازه فیزیک نظری ضروری است. این جدایی نیست، بلکه در مورد ادغام است.” سال بعد، او مأمور شد تا پارک المپیک مونیخ را برای بازی های المپیک تابستانی 1972 طراحی کند.
ساختار پیچیده کابل های فولادی پارک المپیک مونیخ تقریباً ساخته نشده بود. شرکت پلکسی گلاس که پانلهای شیشهای اکریلیک برای سقف را ساخته است، در وبسایت خود بیان میکند: «یک شرط [(در مناقصه)] این بود که سقف استادیوم المپیک شفاف باشد. از این گذشته، برگزارکنندگان بازیهای المپیک میخواستند این رویداد را از تلویزیون رنگی پخش کنند، تلویزیونی که در آن زمان به تازگی راهاندازی شده بود و به نور حداکثری نیاز داشت. بنابراین، ساخت و ساز چوبی یا بتنی مورد بحث نبود. […] با این حال، طرح […] در ابتدا توسط هیئت منصفه رد شد زیرا این ایده بسیار خطرناک و غیرقابل اجرا به نظر می رسید. پس از یک فرآیند طولانی انتخاب و مداخله یکی از اعضای هیئت داوران، سرانجام بهنیش و شریک قرارداد منعقد شد. این مدل با معماری چشم انداز اطراف استادیوم و سقف چادر مانند فوق العاده هیئت داوران را به خود جلب کرد.
برای اطمینان از یکپارچگی ساختاری، دکل ها از کابل های اصلی پشتیبانی می کنند و بارها را به دست قوی منتقل می کنند و این کار را به صورت شیب دار انجام می دهند. محل اتصال بین کابل های مختلف که مش ساختاری را تشکیل می دهند توسط یک گره از ریخته گری فولادی با سیستمی با استفاده از لنگرهای پیچ و مهره ای و کشش ایجاد می شود. پوشش نساجی طراحی شده توسط Frei Otto 74800 متر مربع را اشغال می کند که 33750 متر مربع آن را استادیوم المپیک به طول 450 متر تشکیل می دهد.
شغل بعدی
«پایدارترین ساختمانی است که وجود ندارد یا قبلاً فروریخته است. من همیشه به دانش آموزانم می گفتم که ساختمان فروریخته پایدارترین ساختمان است. ساختمان ایستاده دارای درجه ای از ناپایداری است. سوال این است که بدانیم اقدامات بیرونی باید چه قدر برای فروپاشی آن باشد. اصولاً هر ساختمانی ناپایدار است. تمام تلاش معماری این است که به طور موقت چیزی را پایدار کند که اصولاً ناپایدار است.»
فری اتو در «مکالمه با فری اتو» اثر خوان ماریا سونگل
حرفه فری اتو به تحقیق، آزمایش و انتشار اختصاص داشت – او بیش از ده کتاب در مورد انواع مختلف رویکردها و ساختارهای ساخت و ساز نوشت. پس از پارک المپیک مونیخ، اتو به عنوان معمار به کار خود ادامه داد، با این حال، تنها با چند پروژه (کمتر از ده) منتخب، از جمله مرکز همایش در مکه، عربستان سعودی ، در سال 1974 و Multihalle در مانهایم، آلمان ، در 1975. آخرین کار او همکاری برای پشت بام غرفه ژاپنی نمایشگاه آلمان در سال 2000 بود که به همراه شیگرو بان که 14 سال بعد تنها یک سال قبل از اتو جایزه پریتزکر را دریافت کرد، طراحی کرد. در طول سالها، اتو همچنان دانش خود را از طریق نمایشگاهها، مصاحبهها و آموزشها به اشتراک میگذاشت و در سال 2015، چند روز پس از اعلام بهعنوان برنده جایزه پریتزکر و پس از کسب هر جایزه بزرگ ممکن در معماری، درگذشت.