• منطقه 22 - شهرک گلستان- ساحل شرقی دریاچه چیتگر - برج تجارت لکسون - طبقه 6

48000408 21 98+

info@toseabnieh.ir

شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18

از فرهنگ تا خلاقیت و اقتصاد خلاق: دستور کار جدید برای اقتصاد فرهنگی

از فرهنگ تا خلاقیت و اقتصاد خلاق: دستور کار جدید برای اقتصاد فرهنگی

از فرهنگ تا خلاقیت و اقتصاد خلاق: دستور کار جدید برای اقتصاد فرهنگی

خلاصه

اقتصاد فرهنگی – که تولید، توزیع و دریافت محتوای نمادین را تحلیل می‌کند – تحت سلطه اقتصاد رفاه است. این طرز تفکر نقش خلاقیت را به حاشیه برد و تحلیل مربوطه را در چارچوبی بسیار ایستا بسته بود. در مواجهه با نیاز به یک تفکر اقتصادی متناسب با اقتصاد خلاق ، باید از این فرصت برای تقطیر رویکرد پویاتر در اقتصاد فرهنگی. سه مثال (بازارهای هنری، مهارت‌های هنری و سیاست‌های کلان فرهنگی) ارائه شده است که نشان می‌دهد چگونه اقتصاد فرهنگی و اقتصاد خلاق باید برای منافع متقابل خود ادغام شوند.

قطعات بخش

از اقتصاد رفاه تا خلاقیت

قبل از اتخاذ این دیدگاه اخلاقی مبنی بر مطلوب بودن کالاهای فرهنگی یا اینکه فرهنگ برای همه خوب است، که جایگاه بسیار قابل احترامی است، ابتدا باید به این نکته اشاره کنیم که آنها کالاهایی هستند که «لزوماً جدید» هستند. این ویژگی هنوز به اندازه کافی مورد بهره برداری قرار نگرفته است، مگر شاید در کتاب قابل توجه کیوز که فوراً به این نتیجه رسیده است که اقتصاد فرهنگی نمی تواند در محیطی توسعه یابد که مشخصه آن عدم اطمینان و خطرات برای محصول و تولیدکننده باشد (Caves, 2000).

تعدیل در بازارهای فرهنگی

تا آنجا که به عملکرد بازارها مربوط می شود، همه چیز به طور اساسی تغییر خواهد کرد. معیار اساسی مورد نیاز برای درک عملکرد بازارها دیگر معیار تعادل فرضی بین عرضه و تقاضای کالاهای فرهنگی از طریق انعطاف پذیری قیمت نیست. از آنجایی که ارزش این کالاها به فیلتر کردن و انتشار منابع و نشانه های جدید بستگی دارد، منجر به دگرگونی عرضه و تقاضا می شود.

در مورد عرضه، هر تولیدکننده لزوما باید هدف داشته باشد

مهارت های بسیج

اقتصاد فرهنگی همواره به این واقعیت اذعان داشته است که تولید کالاهای نوآورانه مستلزم استفاده از مهارت های خاص است. این ادعا می‌کند که افرادی که این مهارت‌ها را دارند، در مقایسه با مدارک تحصیلی‌شان معمولاً دستمزد کمتری دریافت می‌کنند و همچنین توجه را به یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته دنیای هنر جلب می‌کند: تفاوت قابل توجه بین دستمزد «سوپراستارها» یا کسانی که به دلیل جهانی شدن به او پاداش می‌دهند. و دیجیتالی شدن و «هنرمندان گرسنه» (Greffe, 2004b,

نقش اقتصاد کلان فرهنگ

این رویکرد خلاقانه یا به عبارت دقیق‌تر «تکاملی» به ما امکان می‌دهد تا تأثیر فرهنگ بر اقتصاد را بازنگری کنیم (Klamer, 2003, Potts, 2011). بر اساس رویکرد سنتی مبتنی بر بیماری هزینه، گفته می‌شود که فعالیت‌های فرهنگی بر اقتصاد تأثیر منفی می‌گذارند، زیرا مصرف آن‌ها بیشتر از تولیدشان است، همانطور که کسری‌ها و یارانه‌های کلان دولتی گواهی می‌دهند. این دیدگاه چندان رایج نیست زیرا بسیاری از اقتصاددانان ادعا می کنند که فرهنگ اکنون مشاغل متعددی را ایجاد می کند

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.