از ممنوعیت تا سود و زیان

ایران، به دلیل فرآورده‌های کشاورزی و دامی تا حدی در خور ملاحظه بود. محصولاتی نظیر ابریشم، پنبه، خشکبار، پوست، پشم و فرش، مشتریان خوبی در اروپا، بخصوص در روسیه داشت. همجواری روسیه با ایران و وجود راه دریایی خزر و گسترش خطوط راه‌آهن روسیه به سواحل این دریا و توسعه بنادر باکو، آستاراخان و کراسنوودسک در روسیه و بندر انزلی در ایران و همچنین ارتباط این بنادر با هم، مناسبات تجاری ایران و روسیه را بیشتر فراهم می‌کرد. در نتیجه، روس‌ها تلاش وسیعی در مناسبات تجاری با ایران انجام دادند و سرمایه‌گذاری گسترده‌ای بخصوص در بخش محصولات کشاورزی و شیلات کردند.

یکی از محصولاتی که توجه بازرگانان روسیه را باتوجه به نیاز آن کشور جلب کرد، تجارت پوست به‌ویژه پوست بره بود. روس‌ها، مشتریان خوبی برای پوست‌های صادراتی ایران بودند؛ به طوری که بخش اعظم صادرات پوست ایران به روسیه صورت می‌گرفت و بخش کمی از آن به شکل ترانزیت از روسیه به اروپا صادر می‌شد. بنابراین، باتوجه به اهمیت صادرات پوست ایران به روسیه و نیاز و توجه بازرگانان روسیه به این محصول، در این مقاله سعی شده به صورت فشرده و اجمالی جایگاه تجارت پوست در مناسبات تجاری ایران و روسیه در عصر قاجار تا اوایل انقلاب مشروطه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. اساس تحقیق حاضر، بر اسناد آرشیوی وزارت خارجه ایران استوار است.

 

 

در عصر قاجار یکی از اقلام صادراتی ایران به روسیه بخصوص از راه دریای خزر، پوست بوده است. موقعیت مساعد ایران به خاطر دامپروری و فرآورده‌های دامی، سبب شده بود کشور ما از حیث صادرات پوست از اعتبار بالایی برخوردار شود.

در نیمه اول قرن ۱۹م. /  ۱۳ق. به‌ویژه بعد از قرارداد ترکمانچای (۱۸۲۸م.) و تثبیت موقعیت و جایگاه روسیه از لحاظ سیاسی و اقتصادی در کشور ما، پوست ایران مانند برخی کالاهای دیگر – که به آن اشاره  شد – در روسیه طرفداران زیادی داشته است. به طور کلی، روس‌ها مشتریان خوبی برای پوست‌های ایران بودند. در نیمه اول قرن نوزدهم نزدیک به ۶۵‌درصد پوست صادراتی ایران به روسیه می‌رفت و بقیه آن به دیگر کشورها فرستاده می‌شد. در این دوره پوست ایران به شکل پوست خشک نمک زده و پوست خام بره به روسیه صادر می‌ شد.

در طی دوره‌های بعد و از اواخر نیمه دوم قرن ۱۹م و اوایل قرن ۲۰م، پوست ایران همواره موردتوجه روس‌ها بوده و عواملی نظیر سرمای روسیه و کاربرد پوست در پوشاک چرمی و دیگر وسایلی که پوست در آنها کاربرد داشت، در این زمینه تاثیرگذار بود. روس‌ها علاقه خاصی به پوست بره ایران داشتند. پوست صادراتی ایران دو نوع بوده، یک نوع آن شامل پوست کار نشده به صورت پوست بره معروف به پوست بغدادی و پوست‌های خشک (نمک سود) بود. نوع دیگر آن شامل پوست کار شده به شکل رنگ خالص شده لاک گرفته، رنگ و روغن شده، پوست دباغی شده و چرم بوده است. تجارت پوست ایران همواره رو به ترقی بوده و بر اهمیت آن افزوده می‌شد، به طوری که از سال ۱۹۰۷ تا ۱۹۱۰م. یک‌سوم بر صادرات آن افزوده  شد. به طور کلی می‌توان گفت از اواخر نیمه دوم قرن ۱۹م. تا اوایل قرن ۲۰م، نه دهم پوست ایران به روسیه فرستاده می‌شد و بقیه آن به عثمانی و هندوستان و دیگر کشورهایی که با ایران رابطه تجاری داشته‌اند، ارسال می‌ شد؛ هر چند پوست از بیشتر مناطق ایران به خارج صادر می‌شد، اما مهم‌ترین مراکز ایران با توجه به موقعیت آنها در زمینه تولید دام و فرآورده‌های دامی به‌ویژه پوست؛ شیراز، خراسان، اصفهان و بخصوص همدان بوده است. در شیراز نوعی پوست یافت می‌شد که شباهت خاصی به پوست‌های بخارایی داشت و این نوع پوست در اروپا به پوست‌های«حاجی ترخانی» معروف بوده است.

اسناد و مدارک، نشان‌دهنده فعالیت بازرگانان و تجار روسی در امر تجارت پوست است. روس‌ها علاوه بر پوست گوسفند و بره و حیوانات اهلی دیگر، پوست جانوران وحشی را مانند دله، روباه و زردآبی را از ایران به روسیه صادر می‌کردند. این مساله را می‌توان از محتوای نامه مسیو زیناویف سفیر روس در سال ۱۲۹۷ ق. / ۱۸۷۹م. به میرزا حسین خان سپهسالار دریافت. در این نامه، اشاره شده که دولت ایران امتیاز بهره‌برداری از پوست حیوانات مذکور و صادرات آن را به مسیو کنت منت فرت اجاره داده است. علاوه بر این، در این نامه تاکید شده که دولت ایران عوارض و حقوق گمرکی بیش از ۵‌درصد از صدور پوست دریافت می‌دارد و به دلیل صعوبت و اشکالات در حمل‌ونقل، خرابی و ضایعاتی بر پوست وارد می‌شود. در نتیجه، از دولت ایران خواسته شده که اقدامات لازم را در جهت تسریع در امر تجارت پوست انجام دهد.

تاجران شهروند روس، به دلیل جذابیت پوست ایران بخصوص پوست بره در بیشتر شهرهای ایران به‌ویژه شیراز، همدان، قزوین و زنجان، فعالیت وسیعی داشته‌اند. اسناد و مدارک به جا مانده از عصر قاجار، نشان‌دهنده این امر است که معامله پوست بره در شیراز به چند نفر شهروند روس اختصاص داشته است.

 آصف الدوله، حکمران فارس گزارشی به وزارت امور خارجه (نصرالله مشیرالدوله) ارسال داشته است. در آن گزارش به نکاتی اشاره شده که حاوی مطالب ارزنده‌ای درباره تجارت پوست، به‌ویژه پوست بره است. از جمله مواردی که در آن تاکید شده، عبارت است از دریافت نشدن حقوق گمرکی بیش از مقدار تعیین شده از تجار، شکوائیه و گلایه حاکم فارس از ذبح ناصحیح گوسفندان و بیرون آوردن بره به صورت سقط بوده است. به دلیل اهمیت تجارت و فروش پوست بره ایران و صدور آن به روسیه، بسیاری از دست‌اندرکاران و تاجران، قبل از آنکه گوسفندان به شکل طبیعی وضع حمل کنند، قبل از موعد معین به صورت سقط، بره را از شکم گوسفند بیرون می‌آوردند که این مساله، به اعتراض حاکم فارس انجامیده بود.

مهم‌ترین مساله‌ای که در این سند اشاره به آن شده، حجم تجارت و فروش سالیانه پوست از ایران است که سالانه حدود ۱۴هزار و ۹۰۰ من به مبلغ ۱۰۸هزار و ۴۸۶تومان گزارش شده است.

از جمله مناطقی که روس‌ها در آن به تجارت پوست و حتی روده مشغول بوده‌اند، قزوین بوده است. در سال ۱۹۰۳م. طبق قراردادی که میان وزارت خارجه ایران با برخورداریانس – یکی از تاجران شهروند روس- منعقد  شد، تجارت و خرید و فروش پوست و روده در قزوین به مدت ۵ سال به فرد مذکور واگذار  شد. حتی قرار شد که برخورداریانس به قصاب‌های منطقه قرض (وام) دهد و در مقابل آن، قصاب‌ها یک‌دهم فروش پوست خود را به نامبرده پرداخت کنند.

این تاجر روسی، در طول فعالیت خود بارها بر سر خرید و فروش پوست و روده با قصاب‌های منطقه اختلاف پیدا کرده بود. نامه‌ها و گزارش‌های فراوانی در این خصوص در جهت حل اختلافات نامبرده با اهالی و قصاب‌های قزوین و دریافت مطالبات یکدیگر، به وزارت خارجه رفته و حتی میان سفارت روسیه با وزارت خارجه در جهت احقاق حق طرفین، رد و بدل  شد.

به هر روی، حضور فعال تاجران روسی نه‌تنها در زمینه تجارت پوست بلکه در تجارت دیگر محصولات نیز، گهگاه سبب اختلافات و دعاوی مالی می‌‌شد. سند زیر، نمونه‌ای از این‌گونه اختلافات است:

  سواد(رونوشت) کاغذ وزارت خارجه به وزیر دربار

«درخصوص علی خان، حاکم شفت با برخورداریانس، تاجر مسیحی طرف گفت‌وگو است و قرار بود که مشارالیه با اسناد خود در طهران آمده، در وزارت امور خارجه رسیدگی و قطع گفت‌وگوی طرفین شود. متمنی است مقرر فرمائید تلگراف مؤکدی به جناب سالار افخم نمایند که زودتر او را با اسناد روانه طهران نمایند که تاخیر حرکت مشارالیه، موجب تولید زحمت و اشکالات آتیه خواهد شد. سریعا به طهران بیاید، به‌زودی کار او اصلاح و مراجعت خواهد نمود. نصرالله مشیرالدوله. »

همان‌طوری که پیش‌تر گفته شد، شیراز یکی از مناطقی بوده که بازرگانان روسی از آنجا به کشورشان پوست حمل می‌کردند. در تاریخ ۲۷ دسامبر ۱۹۰۵ وقتی که علاالدوله، حاکم فارس، با اطلاع وزارت امور خارجه، حمل پوست بره را از شیراز به خارج ممنوع کرد، این اقدام به اعتراض تاجران روسی انجامید. در این ممنوعیت، به تجار پوست ۱۵ روز فرصت داده شد تا پوست‌های خریداری کرده را حمل کنند. بعد از آن مدت اگر کسی اقدام به کشتن بره می‌کرد، برای هر بره باید پنج تومان جریمه می‌داد.

سفارت روس، طی یادداشتی به وزارت امور خارجه، در مورد گلایه و تظلم خواهی اتباع روسی در فارس نوشته است: روس‌ها نزدیک به دویست‌هزار تومان (۲۰۰,۰۰۰ تومان) در زمینه پوست بره معامله کردند. این قدغن، باعث ضرر و زیان به اتباع روسیه خواهد شد، در نتیجه، سفارت روس خواستار لغو قدغن(ممنوعیت)مذکور  شد.

البته این ممنوعیت شامل حال همه تجار داخلی و خارجی بود و به تمام کشورهایی که در امر تجارت پوست نقش داشتند (مانند انگلستان)، در این مورد تاکید شده بود. به دنبال اعتراضات پیش آمده، مهلت قدغن شده حمل پوست، به ۳ ماه تغییر پیدا کرد؛ بعد از مدتی مهلت ۳ ماه به ۵ ماه تبدیل شده بود چراکه روس‌ها در این زمینه اصرار زیادی ورزیدند. این نکته را هم باید افزود که از زمان کشتن بره و دریافت پوست آن و خشک کردن و نمک زدن و سرانجام حمل آن به روسیه، بیش از ۵۰ روز طول می‌کشید.

همدان، یکی دیگر از مراکز پوست و به عبارتی مرکز چرم‌سازی ایران بوده است. چرم این منطقه، در اروپا به چرم روسی اشتهار داشت. علاوه بر همدان، کرمانشاه هم در صادرات پوست ایران نقش مهمی داشته است، به طوری که بر اساس گزارش کنسولگری انگلیس در سال ۱۹۰۳م. از کرمانشاه سالانه نزدیک به ۲۰‌هزار تن انواع پوست، به خارج صادر می‌ شد. پوست بره، پوست روباه و سگ آبی، از این قبیل بوده‌اند. در آن زمان قیمت پوست بره ۱/ ۵ تا ۳/ ۵ قران، پوست روباه ۷ تا ۱۰ قران و سگ آبی بین ۲۶ تا ۳۰ قران بود. امتیاز بهره‌برداری و عایدات پوست بره را در زمان استبداد صغیر ( ۲۳ ژوئن ۱۹۰۸ تا ۱۳ ژوئیه ۱۹۰۹) محمدعلی میرزا به یک نفر روسی به نام علی اف از قرار سالی ۱۰۰هزار تومان واگذار کرده بود. اما بعد از آن تاریخ و با افتتاح مجلس شورای ملی، قرار شد پوست بره را دولت در اختیار داشته باشد و در مقابل بابت خسارت، دولت ایران در پنج سال مبلغی معادل ۲۰۰ هزار تومان به على‌اف بپردازد.

در تاریخ۲۰ مارس ۱۹۰۹ دولت ایران طبق قراردادی صادرات پوست بره را به یک تاجر روسی به نام نرسیسیانس واگذار کرد؛ اما در تاریخ ژوئن ۱۹۱۰ حکومت ایران با موافقت دولت روسیه، این امتیاز انحصاری را لغو کرد. بعد از این پوست بره زیرنظر دولت قرار گرفت. درآمد دولت از ناحیه فروش پوست بره در سال ۱۹۱۱م. حدود ۶۷۴ هزار قران و در سال ۱۹۹۲م. به ۵۶۸ هزار قران رسید. روس‌ها نه‌تنها از ایران به کشورشان پوست وارد می‌کردند، بلکه از عثمانی هم پوست می‌‌‌خریدند و به صورت ترانزیت از ایران و بخصوص از طریق بندر انزلی به کشورشان ارسال می‌کردند. بعد از اینکه کشتار بره و حمل پوست آن را دولتمردان ایران در۱۹۰۵م. ممنوع اعلام کردند و از آنجایی که روس‌ها در آن زمان از عثمانی پوست بره خریداری می‌کردند و آن را از راه ایران به روسیه می‌بردند، با مشکلاتی روبه‌رو شدند. به نظر می‌رسد ممنوعیت شامل مورد مذکور هم می‌شد. به همین دلیل در تاریخ ۲۷ فوریه ۱۹۰۶ سفارت روسیه نوشته‌ای به وزارت امور خارجه ارسال و در آن گوشزد کرد: «چون عمل‌کشتار بره و ‌معامله آن در خود ممالک ایران قدغن شده… و این مساله، ابدا ربطی به عمل گذراندن پوست به طور ترانزیت در خاک ایران ندارد، بنابراین با کمال توقیر و احترام از جانب مستطاب اجل خواهشمند است مقرر فرمائید، تلگرافا به کارپردازی دولت علیه در بغداد اعلام گردد که این مساله ترانزیت ممنوع نیست.» در پایان از دولت ایران خواسته شد که در این زمینه نهایت همراهی را کرده و به گمرکات سرحدی اطلاع دهد که مانند گذشته، حمل پوست عثمانی به روسیه از طریق ایران و به صورت ترانزیت اجازه داده شود. بعد از انقلاب مشروطه، صادرات پوست ایران روند تصاعدی خود را سپری می‌کرده است، به طوری که در سال ۱۳۲۸-۱۳۲۷ ق. / ۱۹۱۰-۱۹۰۹م. کل صادرات پوست ایران حدود ۱۷,۷۰۰,۵۱۸ قران بوده که از این مقدار، ۱۴,۸۹۶,۴۰۸ قران به روسیه اختصاص داشته است و ۱,۴۸۴,۹۸۸ قران به عثمانی و بقیه آن به دیگر کشورها می‌رفته است. عمده پوست‌های صادراتی ایران به روسیه، از طریق بندر انزلی صورت می‌گرفته است. علاوه بر این از راه بنادر دیگر دریای خزر مانند آستارا، مشهدسر (بابلسر)و بندر گز هم به روسیه پوست صادر می‌شده است.

البته از راه‌های خشکی نظیر مشهد – عشق آباد و تبریز – تفلیس هم پوست به کشور روسیه می‌رفت. کشتی‌های کمپانی قفقاز مرکوری، در حمل‌ونقل پوست‌های ایران به روسیه بخصوص از راه بندر انزلی به باکو و آستاراخان نقش مهمی داشته‌اند.

بنابراین روس‌ها سهم عمده‌ای در تجارت پوست ایران داشته‌اند و بخش اعظم پوست ایران به آن کشور صادر می‌شد.

تجارتخانه‌های ایرانی و روسی، هرکدام به شکل گسترده در تجارت پوست میان ایران و روسیه فعالیت می‌کردند. از جمله آنها می‌توان به این موارد اشاره کرد: تجارتخانه تومانیانس که در بخش‌های مختلف تجاری فعال بود. این تجارتخانه، هم در روسیه و هم در ایران فعالیت داشت که علاوه بر تجارت میوه و خشکبار، پنبه و ابریشم و دیگر محصولات، در امر تجارت پوست هم میان ایران و روسیه نقش داشت.

تجارتخانه اصلانیانس و آرزومانف، از دیگر تجارتخانه‌هایی بودند که در تجارت پوست میان ایران و روسیه به‌ویژه پوست بره فعال بودند. البته تجارت پوست، بخشی از فعالیت‌های تجاری شرکت‌های مذکور بود. شرکت نیکلا واقینیانس، از دیگر تجارتخانه‌های فعال در امر تجارت پوست در ایران بود. عمده فعالیت این شرکت در شیراز بود و در صادرات پوست بره به روسیه نقش داشت. ناگفته نماند که شرکت‌های مذکور، تنها نمونه‌هایی از شرکت‌های تجاری فعال در زمینه تجارت پوست بودند که بیشتر آنها را تاجران ارمنی و قفقازی تاسیس و اداره می‌کردند. در واقع بازرگانان ارمنی و قفقازی، بیشترین فعالیت را در مناسبات تجاری میان ایران و روسیه بخصوص تجارت پوست داشتند. در نیمه اول قرن ۱۹م نزدیک به ۶۵ درصد پوست صادراتی ایران به روسیه صادر می‌شد. به تدریج با گسترش مناسبات تجاری ایران و روسیه، بخصوص بعد از قرارداد گمرکی ایران و روسیه در زمان مظفرالدین شاه، از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی، حدود نه‌دهم صادرات پوست ایران به روسیه صورت می‌گرفت. تا آستانه انقلاب مشروطه و اوایل آن، تاجران و بازرگانان روسی با قراردادهایی که با دولت ایران داشتند، در عرصه تجارت پوست فعال بودند.

به تدریج دولت ایران امتیاز تجارت پوست، به‌ویژه پوست بره را در اختیار خود گرفت. با وجود این، همچنان رونق تجارت پوست میان ایران و روسیه به قوت خود باقی بود. بخش اعظم صادرات پوست ایران به روسیه، در این کشور به مصرف می‌‌‌رسید و بخشی از آن نیز به اروپا ترانزیت می‌شد.